مقاله تحلیلی بر تفکر سیاسی فقهای شیعه در عصر ایلخانان


در حال بارگذاری
13 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله تحلیلی بر تفکر سیاسی فقهای شیعه در عصر ایلخانان دارای ۲۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تحلیلی بر تفکر سیاسی فقهای شیعه در عصر ایلخانان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تحلیلی بر تفکر سیاسی فقهای شیعه در عصر ایلخانان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تحلیلی بر تفکر سیاسی فقهای شیعه در عصر ایلخانان :

مقدمه

در بررسی فرایند شکلگیری و تحول تفکر سیاسی شیعه، عصر ایلخانان از اهمیت خاصی برخوردار است. در شرایط جدید سیاسی و فرهنگی این دوره، بستری متکثری برای همه جریانهای فکری و مذهبی از جمله شیعیان فراهم شد. در این دوره، علمای شیعه با گسترش حضور خود در عرصههای اجتماعی و تدوین آثار پرباری در دانشهای عقلی و نقلی، زمینههای رشد و تعالی مذهب تشیع را در ایران فراهم ساختند.

در نوشته حاضر با مراجعه به متون فقهی علمای شیعه در عصر ایلخانان به این پرسش پاسخ میدهیم که تفکر سیاسی فقهای شیعه در این دوره از چه ماهیتی برخوردار است. ایده اصلی ما در پاسخ به این پرسش آن است که تفکر سیاسی فقهای این عصر در تعامل با زمینههای فکری، فرهنگی و سنت فقهی شیعه و شرایط سیاسی اجتماعی حاکم شکل گرفته و زمینه را برای شکوفایی آن در عصر صفویه فراهم ساخته است.

برای تبیین و تحلیل مسئله اصلی، هرمنوتیک قصدگرای اسکینر الگوی روشی مناسبی میباشد، چه اینکه وی معتقد است برخلاف نظر کسانی که متون کلاسیک را دارای ایدههای عام و فرا تاریخی میدانند آنها چنین نیستند و به خودی خود به صدا در نمیآیند، چون هر متنی در ارتباط با نیت مؤلف آن شکل گرفته است. مؤلف نیز آن متن را با توجه به زمانه و مشکلات موجود در زمان خود تدوین کرده است. پس اگر بگوییم متون کلاسیک مشکلات عام زندگی انسانها را مورد بحث قرار دادهاند و راهحلهای آنها فرا زمانی است حرف نادرستی زدهایم، زیرا این حرف مستلزم آن است که نکاتی را به متون آنها نسبت بدهیم که دغدغه آنها نبوده است. (Skinner, 1969,p.6) بنابراین تکیه صرف به متون متفکران در فهم آنها، باعث می شود که ما هنگام مطالعه آنها، دچار ابهام یا به تعبیر او اسطوره دکترین، سازگای و تقدمسازی شویم. (Ibid,p.7)

از سوی دیگر وی در انتقاد به کسانی که متون کلاسیک را تنها در ظرف زمان و مکان آنها قابل فهم میدانند، معتقد است تکیه بر زمینههای اجتماعی و سیاسی صرف نیز به فهم تفکر سیاسی اندیشمندان نمیانجامد، چون اگر چه این روش به دلیل توجه به زمینههای اجتماعی شکلگیری متون و اجتناب از اسطورههای مذکور، کارآتر از روش متن محور است، ولی مشکلاتی نیز دارد؛ از جمله اینکه برای فهم متن، توجه به زمینههای اجتماعی را به تنهایی کافی میداند در حالی که تنها با فهم زمینههای اجتماعی، نمیتوان به قصد مؤلف متن دست یافت. از سوی دیگر آنها مشخص نمیکنند که آیا فهم زمینههای اجتماعی معادل فهم خود کنش است؟ چه اینکه به اعتقاد اسکینر، زمینهگرایان، معمولاً عمل و کنش را معادل نیت عامل فرض میکنند، در حالی که ممکن است عمل در واقع نیت آگاهانه

عامل را محقق نکند. بنابراین باید بین نیت انجام کار و نیت در انجام کار تمایز قائل شویم.

وقتی از نیت نویسنده سخن میگوییم ممکن است مقصودمان طرح و نقشه او برای خلق نوعی خاص از اثر باشد یا مقصودمان اثری بالفعل و توصیف آن باشد. در حالت اول ظاهراً به یک شرط پیشین ممکن به امکان خاص در پیدایش اثر اشاره میکنیم؛ ولی در حالت دوم به ویژگی خاصی از خود اثر اشاره میکنیم و میخواهیم مشخصه آن را معنا کنیم و نشان بدهیم که آن اثر تجسم هدف یا قصد خاصی است. (Skinner, 1972,p.395/Ibid,p.42,44)

بنابراین انگیزه نگارش یک متن با آنچه به صورت بالفعل درآمده است یکی نیست. پس مهم نیت مؤلف است نه انگیزه او، و کشف انگیزه او مترادف فهم متن نیست، بلکه فهم متن منوط و مشروط به درک عمل گفتاری قصد شده است. پس باید به جای بررسی انگیزه نویسنده به دنبال فهم نیت نهفته در خود عمل گفتاری و نوشتاری او باشیم.

بنابراین به اعتقاد اسکینر به جای تکیه صرف بر خود متن یا تکیه صرف بر زمینههای سیاسی اجتماعی شکلگیری متون، باید در یک تعامل چند جانبه میان متن و زمینههای زبان شناختی عام از جمله زمینههای فکری – فرهنگی و شرایط و زمینههای سیاسی اجتماعی به مطالعه و فهم تفکر سیاسی اندیشمندان بپردازیم.

به این منظور، اسکینر با بهرهگیری از مباحث زبان شناختی آستین، از میان سه نوع کنش مطرح شده توسط آستین (کنش بیانی محض، کنش بیانی مقصودرسان و کنش بیانی اثرگذار)، کنش گفتاری مقصود رسان را محور متدولوژی خود قرار داده و معتقد است گوینده یا نویسنده با گفتن یا نوشتن عملی را انجام میدهد و از انجام آن عمل هم مقصودی دارد. بنابراین برای فهم گفتار یا نوشتار او باید مفاد آن را فراتر از معنای لفظی و نکات دستوری بدانیم و در مجموع برای بازیافتن معنای نهایی آن دریابیم که مؤلف به مثابه یک عامل در انجام آن عمل چه نیتی داشته است (Skinner, 1972,p.44,45) از این جهت وی برای دست یافتن به نیت مؤلف از طریق فهم کنش گفتاری مقصود رسان او در میان متون خود، ابتدا بین انگیزه و نیت و نیز میان معنا و فهم تمایز قائل شده است. (Ibid) به اعتقاد ایشان از آنجا که هر متنی به عنوان تجسم کنش گفتاری و عمل ارتباطیِ قصد شده در فضای فکری فرهنگی و زمینههای اجتماعی خاصی شکل میگیرد و در آن فضا پرسشها و پاسخهایی رایج است و نیز مجموعهای از مفاهیم و واژگان و معانی خاص در دسترس مؤلف قرار دارد، بنابراین برای فهم آن متن باید آن فضای فکری ـ فرهنگی و زمینههای اجتماعی را بازسازی و باز آفرینی نماییم. (Skinner, 1969,p.401,402)

بنابراین بر اساس الگوی روشی اسکینر، متون متفکران هر دوره تاریخی به مثابه کنش گفتاری مقصودرسان آنها، زمانی برای ما به صدا درمیآیند که ما آن متون را بهعنوان عمل

سیاست متعالیه

سال اول شماره سوم زمستان ۹۲

تحلیلی بر تفکر سیاسی فقهای شیعه در عصر ایلخانان

۹۹) تا (۱۲۰

۱۰۱

فصلنامه

علمی

پژوهشی

۱۰۲

ارتباطی قصد شده ایشان در فضای زبان شناختی گسترده اعم از بستر فکری ـ فرهنگی و سنتهای فکری حاکم قرار داده و آنها را با در نظر گرفتن زمینه های سیاسی ـ اجتماعی که این متون بی توجه به سؤال و معضلات برخاسته از آن شرایط نبودهاند مورد مطالعه قرار بدهیم. لازمه این کار آن است که فضای فکری – فرهنگی و زمینههای سیاسی اجتماعی آن عصر را نیز برای فهم متون مذکور باز آفرینی نماییم.

برغم برخی ایرادها و ابهامات در الگوی روشی اسکینر (Skinner,1972,p.48,49/Ibid,P.406)

به دلیل تأکید توأمان این الگو بر متن و زمینه، میتوان آن را از قابلیت و توانمندی در فهم تفکر سیاسی فقهای شیعه در عصر ایلخانان قلمداد کرد. از این رو ابتدا زمینههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر ایلخانان را به مثابه بستر تأثیرگذار در شکلگیری متون فقهای شیعه بازآفرینی میکنیم و سپس گزارههای سیاسی فقهای شیعه در این عصر را با توجه به این دو بستر سیاسی و فرهنگی بازخوانی مینماییم.

.۱ زمینه های سیاسی و فرهنگی

تهاجم وحشیانه مغولها به ایران و سرزمینهای دیگر اسلامی و استیلای آنان بر این ممالک آباد از مهمترین زمینههای تاریخی تأثیرگذار بر افکار و عمل سیاسی متفکران مسلمان در این دوران میباشد. در این تهاجم توسعه قلمرو امپراتوری مغول در غرب آسیا، فتح کامل ایران، دفع خطر اسماعیلیان و فتح بغداد و برچیدن خلافت عباسیان، از جمله اهداف از پیش تعیین شده مغولها بود. خلافت عباسی در سال ۶۵۶ برچیده شد. در دوره ایلخانان، پس از هلاکوخان (م(۶۶۳، آباقاخان (م(۶۸۰، احمد تکودار (م (۶۸۳، ارغون شاه

(م (۶۹۰، گیخاتو (م(۶۹۴، غازانخان (م(۷۰۳، الجایتو (م(۷۱۶ و ابوسعید (م(۷۳۶ به قدرت رسیدند.

ماهیت و ساختار سیاسی حکومتی که هولاکو و اعقاب او در ایران تأسیس کردند، اقتضا میکرد که مشروعیت خود را حداقل تا دوره غازانخان از مرکز امپراتوری مغول دریافت کنند؛ از این رو آنها خود را ایلخان مینامیدند تا وابستگی خویش را به خان بزرگ نشان بدهند؛ (اشپولر، (۲۶۸ :۱۳۸۴ به طوری که آباقاخان تا هنگامی که خبر تأیید سلطنتش از چین نرسیده بود رسماً بر تخت سلطنت ننشست؛ اما با مرگ قوبیلای خان (م(۶۹۳ و پذیرش اسلام به عنوان دین رسمی دولت از سوی غازانخان، این مبنای مشروعیتبخشی از سوی خان بزرگ گسسته شد و غازانخان پیش از دریافت تأییدنامه از چین بر تخت نشست و فرمان داد تا بر روی سکهها به جای »قاآن المعظم« کلمات »تنگری کوچوندو« یعنی »با تأییدات خداوند متعال و ایلخان« نقش شود. (همان: (۲۶۸ -۲۷۰ وی به هنگام تاجگذاری در تبریز به منشأ دینی مشروعیت خود تأکید کرده و در آن مجلس که علما و روحانیون نیز

(جوینی، /۱۲۹ :۱۳۸۷ اشپولر، (۱۱ :۱۳۸۴
دعوت شده بودند اعلام داشت: خدا مرا به سلطنت برگزیده است. اگر من کار ناشایستی کردم شما باید جلوی مرا بگیرید و منعم کنید و اگر شما خلاف صداقت و دین رفتار کردید از خشم من در امان نخواهید ماند. (فضلاالله همدانی، ۱۳۷۳، ج/۱۳۶۵ :۲ خواند امیر،۱۳۸۰، ج-۱۶۰ :۳ (۱۵۹ الجایتو نیز دستورهای غازانخان را در زمینه اعتبار شرع تأیید کرد و روابط بسیار

نزدیکی با علمای مسلمان برقرار نمود. (اشپولر، /۳۷۸ :۱۳۸۴ قاشانی، (۱۰۲ -۱۰۰ -۱۰۸ -۱۰۷ :۱۳۸۴

به لحاظ مذهبی سیاست ایلخانان بیشتر تابع مقتضای شرایط سیاسی و اجتماعی بود و ایلخانان اولیه از آیین خاصی تبعیت نمیکردند و تنها بر اساس مقتضیات سیاسی به یکی از
ادیان و مذاهب گرایش مییافتند. بنابراین هولاکو و

آباقاخان، آداب و رسوم بودائیان را در زمان حکومت خود رونق بخشیدند، بدون اینکه ضدیتی با ادیان دیگر داشته باشند؛ (اشپولر، (۱۸۷ :۱۳۸۴ اما احمد تکودار در سایه تلاش برخی از بزرگان ایرانی به اسلام گروید؛ و غازانخان پس از پیروزی بر بایدو، حامی بودائیها، اسلام را آیین رسمی دولت ایلخانان قرار داد. جانشین او، الجایتو یک قدم فراتر از پدرش نهاد و به راهنمایی عالمانی چون تاجالدین آوجی و علامه حلی، در زمره شیعیان امامیه درآمد و دستور داد نام ائمه را بر سکهها ضرب نموده و در خطبهها ذکر نمایند.

در مجموع می توان گفت ایلخانان مغول صرف نظر از اینکه خود تابع چه آئینی بوده باشند، دینی خاص را به رعایای خود تحمیل نکردند و تقریباً نسبت به ادیان و مذاهب گوناگون با مدارا برخورد نمودند؛ از این رو فروپاشی سلطنت خوارزمشاهیان، قلعههای اسماعیلیان و خلافت معنوی عباسیان و به تبع آن، هژمونی کلام و فقه اهل سنت و به وجود آمدن فضای فکری و فرهنگی نسبتاً آزاد و متکثر، به علمای شیعه نیز اجازه داد تا با حضور در عرصههای اجتماعی و سیاسی به تعامل با اوضاع اجتماعی و فرهنگی پرداخته و نظریات سیاسی شیعه را در قالب امامت و ولایت تدوین و عرضه نمایند و زمینهساز شکوفایی و تحقق نظریه سیاسی شیعه در عصر صفویه گردند.

.۲ سنت فقهی سیاسی شیعه تا عصر ایلخانان

اصول و قواعد اصلی فقه سیاسی اسلام، همانند فقه عمومی اسلام، در قرآن کریم، سنت رسول خدا و ائمه معصومین(ع) قرار دارد. به عبارتی، فقها در عصر غیبت کبرا، طبق دستور ائمه معصومین (علینا إلقاء الاصول و علیکم التفریع)، بر اساس قرآن و اصول القائی ائمه(ع)،

به تفریع فروع دین از این اصول پرداختند و از این رهگذر به تعمیق و گسترش مباحث و مسائل فقهی دست زدند.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.