مطلبی پیرامون آموزش
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مطلبی پیرامون آموزش دارای ۹۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مطلبی پیرامون آموزش کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مطلبی پیرامون آموزش،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مطلبی پیرامون آموزش :
مطلب پیرامون آموزش
۱-۱- مقدمه
امروزبا توجه به مفهوم تعلیم وتربیت زگهواره تا گور دانش بجوی، بحث آموزش دوران کودکی گسترش کمی وکیفی است و آموزش و پرورش پیش از دبستان عبارت است از اموزش که از زمان تولد آغاز وتا شروع اولین سالهای دبستان یعنی در پایان شش سالگی، ادامه می یابد.
از وقتی که کودک زبان به تکلم باز می کند دوره آموزش او شروع میشودوتا سنین رشد مراحلی را طی میکند و سیرآموزش کودک در روایات معصومین ( ع)مراحله بندی شده است.
« کوئینتی لیان ( ۹۵-۳۵ معاصر مسیح ) عقیده داشت که اموزش باید در خانه و زمانی که کودک شروع به حرف زدن می کند آغاز گردد و نباید منتظر باشیم تا به سن هفت سالگی وسن ورود به مدرسه برسد» ( مفیدی، ۱۳۷۱: ۱۹۳).
غالب پدران و مادران و مربیان چنین می اندیشند که کودکان امروزبا کودکان یکی دو نسل پیش تفاوت بسیار دارند بچه های امروزی معولاً از نظر جسمی سالمترند، چابکتر و فعالتراز گذشتگانند، کنجکاوتر و مستقلترند، کلمات فراوانتر و جملات طولانی تری به کار می برند و مطالب پیچیده تری را می فهمند و به زبان می آورند. آنان بزرگسالتر از معمول می نمایند و علائق پیچیده تری دارند آنان را کمتر میتوان رام کرد و در مقابل محدودیتها بیشتر به معارضه بر می خیزند این سوال نیز مطرح است که آیا همه تفاوت مربوط به طبیعت کودکان است یا ناشی از تحول سبک زندگی خانوادها و کار آموزشگاهها و نقش جامعه است.
انکار نمی توان کرد که بهبود وضع بهداشت و تغذیه و امکانات پزشکی در سلامت جسمی و نتیجتاً در بروز ظرفیتهای فکری و روانی کودکان تاثیر بزرگی به جای گذاشته است. تلویزیون، رادیو، وسائل جدید ارتباطی و رفت وآمد، و همچنین وجود کودکستانها و دبستانهای جدید و کتابهای کودکان و وسائل بازی و توجه بیشتر والدین و مربیان و معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت کودک نسبت به رشد و پرورش آنان ونیز بسیاری عوامل دیگر، در این تفاوتها نقش مهمی بر عهده داشته است عوامل دیگر اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و نظامی و انسانی و فرهنگی نیز تاثیرات عظیم خود را، هم بر زندگی بزرگسالان و جوانان و نوجوانان و هم بر رشد و آموزش و پرورش کودکان، بخشیده است.
بسیاری از والدین و مربیان ومعلمین کنونی، به برکت علم و تکنولوژی جدید و دانشهای مربوط به روان شناسی و تعلیم و تربیت کودکان دیدگاهی دقیقتر وانسانی تر نسبت به کودکان یافته اند و توجه به حقوق کودکان و نیازهای جسمی و روانی و فکری آنان، عمق و گستردگی چشمگیری یافته است و درک طبیعت و توانائیهای بالقوه انان امکان پذیرفته شده است درعین حال هنوز هم بسیارند مردمانی که به همان دریافتهای سنتی از وضعیت کودکان دل خوش می دارند و غافل از تحولات عمیق هستند که درجهان انسانی در خصوص شناخت کودکان و ضرورت احترام به آنان و رعایت حقوقشان در چند دهه اخیر حاصل شده است.
علیرغم تحول و عمیق و همه جانبه در شناخت کودکان و چگونگی رشد و پرورش آنان ما هنوز هم در میهن خود شاهد آن هستیم که در سطوح گوناگون، هم در خانوادهها و هم در آموزشگاهها و هم درجامعه ، توجه لازم به حقوق کودکان نمی شود بسیار فراوانند خانوادههائی که وظایف خویش دربازه فرزندانشان را نمی دانند و با خشونت وبی اعتنایی با آنان بر خورد می کنند فراوانند والدین و مربیان و معلمانی که به جای شکوفا کردن استعدادهای خدادادی کودکان، به تحقیر و تنبیه آنان می پردازند کم نیستند کودکانی که در روستاها و شهرهای کشور ما حتی از ساده ترین امکانات بازیهای تربیتی و فعالیتهای سازنده آموزش و پرورش صحیح محرومند درحالی که در بسیاری از کشورها اکثریت کودکان در سنین پیش دبستانی به کودکستانهای مدرن میروند و با نظارت مربیان دانش آموخته و کار آزموده تعلیم و تربیت میشوند، اکثریت عظیم فرزندان ما محروم از کودکستان هستند در حالی که طبق موازین بین المللی آموزش و همچنین طبق اصول قانون اساسی مملکت خودمان، تمام کودکان و نوجوانان ما باید از آموزش و پرورش همگانی و اریگان بر خوردار باشند، بسیاری از کودکان و نوجوانان واجب التعلیم ما، فارغ از آموزش عمومی، در کوچه ها و خیابانها رها شده اند و بسیاری از انان هم که به مدرسه می روند در فضاهای تنگ آموزشی و با امکانات بسیار ابتدائی و در مدارس دو شیفته ساعات محدودی از روز را صرف آموختن طوطی وار سطحی دروس میگذارنند.
جای تردیدی نیست که درچنین اوضاع و احوالی هر گاه بخواهیم فرزندان ما نیز از آموزش و پرورش مناسبی برخوردار شوند، جا دارد که هر چه در توان داریم به کارگیریم وهر کس به قدر وسعت خود به هر نحوی که میتواند در راه اشاعه اصول و فروع تعلیم و تربیت علمی کودکان و نوجوانان ودر راه رشد و شکوفائی استعدادهای خدادادی آنان و توسعه و بهبود آموزش وپرورش همگانی مبتنی برموازین خدا پسندانه و انسانی وعلمی بکوشند. والدین و مربیان و نویسندگان و مترجمان و دیگر دست اندرکاران آموزش و پرورش و متخصصان تعلیم و تربیت همگی باید بسیار بیشتر از آنچه تاکنون معمول بوده است در این راه بکوشند.
« کسانی که تصویر میکنند گویا هر فرد دیپلمه ای که خواندن ونوشتن و حساب کردن را بتواند باشیوه ای سنتی به دانش آموزان بیاموزند یا کودکان را سرگرم ، و آرام نگهدارد ومعلم دبستان و مربی کودکستان نیز می توان گروه بزرگی از مربیان و معلمان و مدیران و مسئولان اموزش و پرورش ما نیز مشاهده میشود »
اما دانش و تجربه و اصول روان شناسی وتعلیم و تربیت کودکان، چیز دیگری به ما می گوید براساس، هر گاه جوان دیپلمه تحصیل کرده با هوش وبا استعدادی انگیزه کار مربیگری کودکستان یا معلمی را داشته باشد و کودکان را دوست بدارد و سه و چهار سالی هم تحصیلات دانشگاهی در رشته آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی کرده باشد قادر خواهد بود که در جریان شغل مربیگری و آموزگاری بصورت مربی کودکستان یا معلم دبستان در آید و این کار خطیر و پر اهمیت را با موفقیت به انجام رساند کودکان کودکستانی و دبستانی ما به اموزشگاهها ومربیان ومعلمان بسیار بهتری از آنچه که فعلاً دارند نیازمندند اگر دبستانها با روشهای خشونت بار وتحکم آمیزی دانش آموزان را واداریم که مجموعه ای از اطلاعات را در ذهن خود انبار کنند، بدیهی است مشکلات ما، همانطور که فعلاً شاهد هستیم باز هم بیشتر خواهد شد.›› (اسپاری، ۱۳۶۶ :۵۴۳ ).
آنچه که مهم است این است که کمتر درباره این موضوع فکر شده است که آموزش و پرورش در دوره پیش از دبستان خود مرحله ای است برای رشد قوای جسمی، ذهنی، عاطفی، اعتقادی و اجتماعی کودک، ان هم بطور هماهنگ و متعادل نه بصورت جدا و منفک از هم.
-۱- بیان مسئله
امروزه دنیای کودک و شیوه های برخورد واموزش او به وسعت دنیای بزرگسالان شبیه است وتوجه همه جانبه به کودکان در جهت ارضای نیازهای اجتماعی، جسمانی، اخلاقی، عاطفی و هوشی انان مدنظر بسیاری از دست اندرکاران تعلیم و تربیت میباشد ودر سر لوحه همه این برنامه ها با توجه به رخ دادهای مهمی که هر روز درگوشه ای از کشور اسلامی خودمان شاهد آن هستیم توجه به امر آموزشی را از هر چیز مهمتر مییابیم.
و نظر به این که چندین سال است که درشهر کرمان اموزش پیش دبستانی حداکثر مدارس ابتدائی جریان دارد وبه صورت فراگیر در کرمان پیاده واجرا می شود توجه به موفقیت های ظاهری این موسسات امید است بعد از بررسی و اثبات تغییرات مثبت آن ها بخصوص در پیشرفت تحصیلی دانش آموزش نتایج این تحقیق معرفی آموزش پیش دبستانی، در جهت برابری کردن آن در کشور باشد کودکانی که آموزش های پیش دبستانی را می گذارنند گذشته از آموزش هایی خطیر کاردستی- لوحه – سرود – نقاشی – بازی های کودکانه – گردش های گوناگون آموزش احادیث وادعیه مانند: دعای فرج، مائل اجتماعی، تیمم، وضو وهمچنین حفظ نزدیک به یک جزواز سوره های کوچک قرآن کریم می پردازند آموزش پیش دبستانی زمینه ای است برای دوران تحصیل کودک و چون آموزش به صورت حفظی می باشد و ذهن کودک به خودی خود آماده برای پذیرفتن هر مسئله ای هست. بنابراین بهترین زمانی است که می توان کودک را باقرآن و عقاید اسلامی آشنا کرد.
پیش دبستانی ۱۴ سال است ۴ در کرمان برای زنده نمودن این سنت حسنه آموختن نمودن عطر دلپذیر قرآن کریم و عطر معصومین (ع) با گوشت وپوست نونهالان این مرز وبوم تلاش می کنند که در آینده جوانان با ایمان کشور اسلامی ایران پاسداران خوبی برای مکتب اسلام و قرآن باشند چون کلاس های پیش دبستانی در مدارس می باشد نونهالان با شاگردان دیگر برخورد داشته و با رنگ ها و رفت و امدها بیشتر آشنا می شوند ویک علام اجتماعی تر بار می آیند و در بعضی از مهد کودکها می بینیم که بچه ها واما آهنگ های کاذب سرگرم می کنند ولی در کلاس های پیش دبستانی با نوای دلنشین قرآن آن ها را تسفی می دهند
والدین و مربیان باید همت داشته باشند که درتربیت کودک با مذهب بزرگترین یا رو مددکارآن هاست وایمان واعتقاد مشعلی است که تاریک ترین راه ها را روشن می کند و جوان مارا احساس وبیدار می کند هر جا که منحرنی وجود داشته باشد او را به آسانی به راستی رهبرمی کند.
۳-۱- اهمیت موضوع
مولاامیرالمومنین در نامه خویش به امام حسن مجتبی (ع) : قلب کودک نورس مانند زمین خالی از بذر و گیاه است هر تخمی که در آن افشانده شود به خوبی می پذیرد و در خود می پرورد فرزندم از دوران کودکی تواستفاده نمودم و خیلی زود در پرورش تو قیام کردم پیش از آنکه دل ترببیت پذیرفت سخت شود و مطالب گوناگون عقلت را اشغال نماید و تا تودر کار خود کوشا شوی و از تجارب آموخته شده اموری را که در پی ازمایش آن هستی دریایی و در رنج جستجو نیفتی و از تجربه آموزی (دوباره ) معاف گردی و به تو آن رسد که ما بدان رسیدیم وبرای تو روشن شود وبرای تو روشن شود آنچه گاهی تاریکش میدیدیم.
« پسر جانم هر چند من به اندازه همه آنان که پیش از من بوده اند نزیستهام ولی در کردارشان نظر کردم و در اخبارشان اند اندیشیدم و در آنچه بجا گذاشتند تفحص کردم تا چون یکی از ایشان شدم بلکه با آگاهیای که از کارهایشان به دست آورده ام گویا یا اول تا آخر آنها زندگی کرده ام و نقاط روشن و تیره زندگی آنها را شناختم وسود و زیانش را دانستم وبرای تو از هر چیز زیده آن را جدا ساختم و نسیکوی آن را برایت جستجو کردم» ( تحف العقول، ۱۳۶۱: ۶۷ و ۶۸).
العلم فی الصفر کالنقش فی الحجر
علمی که در کودکی آموخته شود همانند نقشی است که بر سنگ کنده شود انچه در سنین اولیه کودکی آموخته شود دارای دوام و پایداری بیشتری است و هم تخریب آن مشکلتر و امام محمد غزالی در این باره می گوید« هر کار که عظیم بود تخم آن اندر کودکی افکنده باشند» و « چون ابتدا وبه ادب پرورید، این سخنها چون نقش بر سنگ بود و اگر فرا گذاشته باشند، چون خاک از دیوار فرو ریزد »
رابرت آون، جامعه شناس، عقیده داشت که شخصیت فرد تحت تاثیر عوامل محیطی است واز این رو درسنین اولیه محیط آموزشی غنی را تعیین کننده شخصیت موثر و سازنده دانست
ژان ژاک روسو، فیلسوف فرانسوی عقیده داشت که آموزش باید از بدو تولد آغاز شودو تا سن بیست و پنج سالگی ادامه پیدا می کند
فردریک فروبل آلمانی سیستمی از بازیهای اموزشی را برای کودکان ابداع کرد و برای نخستین بار کودکستانی برپا ساخت وبه همین جهت پدر کودکستان لقب گرفت و خلاصه افلاطون حدود قرن سوم قبل از میلاد، بر این عقیده بود که « اموزش دوران اولیه کودکی امری اجتماعی است وباید در سنین کودکی آنها را از والدینشان جدا کرد وجهت مراقبت و تعلیم به موسسات اجتماعی سپرد تا بطور صحیح آموزش ببیند»
اگر مجموعه ای از نظراتی که گذشت را مورد جمع بندی قرار دهیم می بینیم که هیچ دوره ای از زندگی به اندازه دوره های آغازین زندگی یعنی بین دو سالگی که زبان می آموزد و از سه سالگی که پایه ریزی شخصیت او گذاسته می شود و در ۵ سالگی که قوای عقلانی، ذهنی، حرکتی و حسی او افزایش یافته هو زمینه ورود او را به دنیای دیگری مهیا می کند و او در دنیایی بین واقعیت و تخیل قرار گرفته است وهمه چیز را با تجربه و در جهت شناخت واقعیت و تخیل قرار گرفته است وهمه چیز را با تجربه و در جهت شناخت واقعیت در محیط طبیعی خود جستجو می کند و کوشش برای نایافته هایش ادامه دارد.
پس با توجه به این همه اهمیت دراین دوره از سنین کودک ما نیاز داریم که تاثیر آموزش پیش دستیابی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
۴-۱- فرضیه ها
فرضیه یک: به نظرمی رسد که بین نوع مدرسه وتاثیر و آموزش پیش دبستانی پیشرفت تحصیلی دانش اموزان پایه اول ناحیه ۲ کرمان رابط و معنا داری وجود دارد
فرضیه دو : به نظر می رسد که بین تحصیلات والدین تاثیر و آموزش پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ کرمان رابط معنا داری وجود دارد
فرضیه سوم : به نظر می رسد که بین جنسیت و کودک و تاثیر و اموزش پیش دبستانی و بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ کرمان رابطه معنا دارای وجود دارد
فرضیه چهارم : به نظر می رسد که بین در آمد والدین و تاثیرو آموزش پیش دبستانی بر وضعیت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ کرمان رابطه معنا داری وجود دارد .
فرضیه پنجم : به نظر می رسد که بین نمره ریاضی و تاثیر آموزش پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ کرمان رابطه معنا داری وجود دارد.
فرضیه ششم : به نظر می رسد که بین درس فارسی و املاء و تاثیر آموزان پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ کرمان رابطه معنا داری وجود دارد.
۵-۱- اهداف تحقیق
هدف کلی : تاثیر آموزش پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ شهر کرمان
اهداف جزئی :
۱- بررسی رابط بین نوع مدرسه و تاثیر آموزش پیش دبستانی برپیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ استان کرمان
۲- بررسی رابطه بین تحصیلات والدین وتاثیرآموزش پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ استان کرمان
۳ – بررسی رابطه بین جنسیت دانش آموزان و تاثیر آموزش پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ استان کرمان
۴- بررسی رابطه بین در آمد والدین و تاثیر آموزش پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ استان کرمان
۵- بررسی رابطه بین نمره درس ریاضی و تاثیر آموزش پیش دبستانی برپیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ استان کرمان
۶- بررسی رابطه بین نمره درس املاء و فارسی و تاثیر آموزش پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه ۲ استان کرمان
۶-۱- تعریف عملی و نظری متغیرها
۱- سطح تحصیلات:
تعریف نظری : میزان تحصیلات علم و دانشی که هر فرد در طول زندگی کسب می کند
تعریف عملی: بیسواد، ابتدائی ، راهنمایی، متوسطه ، دیپلم و فوق دیپلم لیسانس، فوق لیسانس به بالا
۲- در آمد:
تعریف نظری: میزان در آمدی که هر فرد در طول یک ماه به طور متوسط بدست میآورد.
تعریف عملی: ۲۰۰۰۰۰-۱۵۰۰۰۰۰
۳۰۰۰۰۰-۲۵۰۰۰۰۰
۴۰۰۰۰-۳۵۰۰۰۰
به بالا ۴۵۰۰۰۰۰
۳- جنس :
تعریف نظری : جنس آن است که شامل انواع باشد وجنسیت حالت یا ماهیت جنس را گویند.( عمید، ۱۳۶۴: ۶و۷).
تعریف عملی: زن – مرد
۴- نوع مدرسه :
تعریف نظری : محیطی آموزشی و پرورشی است که دانش آموزان ساعاتی از روز را برای پرورش و تربیت و آموزش را آن جا می گذارنند
تعریف عملی : مدرسه دولتی – مدرسه غیر انتفاعی تیزهوشان – شاهد
۵- نمره درس ریاضی :
تعریف نظری : میزان یادگیری اعداد و ارقام و محاسبات
تعریف عملی : ۵-۱
۱۰-۵
۱۵-۱۰
۲۰-۱۵
۶- نمره درس املاء فارسی :
تعریف نظری: میزان یادگیری نگارش زبان فارسی و درک زبان فارسی
تعریف عملی :
۵-۱
۱۰-۵
۱۵-۱۰
۲۰-۱۰
۷- تعریف نظری آموزش پیش دبستانی:
« دوره آموزش قبل از ورود به مدرسه ابتدائی، که اهداف آن آماده سازی کودک جهت پذیرش تربیت اسلامی، ایجاد روحیه همکاری با دیگران، ایجاد احترام به قانون، آموزش عملی رعایت بهداشت، پرورش جسمی کودک، توجه به نقائص تربیتی، ایجاد زمینه رشد و شکوفائی استعدادها، ایجاد علاقمندی بکار، ایجاد روحیه احساس احترام به دیگران، ایجاد انگیزه و شوق نسیت به تحصیل، ایجاد عشق خود آموزی، هماهنگ سازی دست و فکر شناخت اشکالات و کمبودهای گویش، آموزش کامل صداهای زبان فارسی، آموزش مفاهیم اولیه حساب، آشنا ساختن نو آموز با محیط، آموزش نماز و بعضی سورهای قرآن; میباشد» (نظام آموزش و پرورش، ۱۳۶۷: ۱۰۲)
وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۲۷۲ هـ ق با نام اولیه « وزارت علوم» تأسیس گردید. سپس تحت عنوان « وزارت علوم و معارف» نامیده شد و در سال ۱۳۲۸ هق به « وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستنطرفه» تغییرنام داد.
بعدها به موجب مصوبه ۲۷ شعبان سال ۱۳۲۸ هـ ق مجلس شورای ملی ( مجلس دوم) قانون اداری آن به تصویب رسید و رسیدگی به امور تمام مدارس و تعلیمات کشور به این وزارتخانه واگذار گردید. در سال ۱۳۷۱ هـ ش بر اساس مصوبه فرهنگستان ایران کلمه فرهنگ جایگزین معارف گردید. و در همان سال « وزارت فرهنگ» نامیده شد.
در سال ۱۳۴۳ هـ ش براساس قانون وزارت فرهنگ و هنر وظایف مربوط به اوقاف از وزارت فرهنگ منفک گردید. و در همان سال نیز« وزارت فرهنگ» به وزارت آموزش و پرورش تبدیل شد درسال ۱۳۴۶ هـ ش پس ازتصویب قانون تشکیل « وزارت علوم و آموزش عالی» وظایف مربوط به آموزش عالی نیز ازاین وزارتخانه گرفته شد.
در اوایل سال ۱۲۹۲ میرزا علی خان به سمت ریاست فرهنگ و اوقاف منصوب گردید و به کرمان آمد. یکی از ترفندهای وی سرکشی به مدارس ملی و حضور در مجالس روضهخوانی و ایراد سخنرانیهایی به منظور پیشرفت علم و فرهنگ و جذب دانشآموز برای مدرسه دولتی بود. بنابراین از وی میتوان به عنوان اولین خدمتگزار تعلیم و تعلم و موقوفات استان کرمان نام برد. درسال ۱۳۲۹ هـ ق از مجلس، قانونی گذاشت که چهار دبستان در چهارمرکز ایالات به خرج دولت دائر شود. سه سال بعد جناب آقای سید مصطفی که در سال ۱۳۳۲ استاندارکرمان نیز بوده است، به اتفاق یکی از شاگردان دبیرستان الیانس فرانسه برای تأسیس این مدرسه به کرمان آمدند. مشکل است تصور کنید که آقای کاظمی هم رئیس فرهنگ ایالات کرمان و هم رئیس مدرسه ابتدایی آن روز بود، ولی این را هم میدانیم که آن روز فرهنگ کرمان بود و همین یک مدرسه دولتی، این آموزشگاه ابتدا در خانه استیجاری و بعداً درعمارت دولتی معروف به خوابگاه تشکیل شد.
دبستان کوچک شش کلاسه فرهنگ که باید آن را اولین مشغل فرهنگ جدید دانست درفضای تاریک و مظلم خرافات و اوهام این شهر پرتو افکن شده بود و با نام مدرسه احمدی در محل فعلی اداره کل آموزش و پرورش استان کرمان قرار داشت. اولین دوره محصلین این مدرسه موفق به اخذ گواهینامه ششم دبستان شدند در سال ۱۲۹۹ بود. در همان سال کلاس اول متوسطه نیز در آن تأسیس شد و بالاخره در سال ۱۳۰۹ شمسی این مؤسسه، شش کلاس متوسطه کامل را دارا شد.
تا این سال دبیرستان دیگری نیز در کرمان وجود داشت که به نام مدرسه مرسلین خوانده میشد (دبیرستان جم) و از محل موسسات خیریه انگلیسی اداره میشد آخرین رئیس انگلیسی آقای ایلیف بوده است. این دبیرستان نیز در ابتدا شش کلاس ابتدایی و دوره کامل ادبی را داشت و به کمک محصلین و موسسات انگلیسی اداره میشود اما در سال ۱۳۱۷ منحل گردید. البته همزمان با این مدرسه، مدرسه دخترانه ای به نام دوشیزگان در کوچه قدمگاه، اوایل جنگ بین المللی (۱۲۸۰) تاسیس گردید و به دلیل تعصب و روحیات ضد مسیحیت مردم، تعداد کمی از دانش آموزان دختر در آن تحصیل می کردند.
مدیریت این مدرسه به عهده خانم میس و ودراف بود که طبق اطلاعات بدست آمده هنوز زنده است لکن گویا نابیناست و در شهر لندن زندگی می کند، لازم به ذکر است، تنها معلم مرد آقای سیدمحمدرضا هاشمی (مدیر روزنامه بیداری آن زمان) بود که ایشان نیز در قید حیات هستند و ماخذ مطمئنی برای دانش پژوهان تاریخ گذشته می باشد.
در سال ۱۳۱۷ دانش آموزان دوره متوسطه به دبیرستان منحل شده مرسلین انتقال یافتند. این دبیرستان مدتی به نام دبیرستان پهلوی مشهور بوده است که امروزه به نام دبیرستان نمونه مردم امام خمینی به مدیریت آقای احمد شیخ بهایی دایر میباشد.
پس از آقای کاظمی مدتی حاج نایب الصدر امور فرهنگ را اداره کرد و سپس در سال ۱۲۹۵ مجدالاسلام کرمانی به عنوان اولین مدیر کل مستقل فرهنگ کرمان منصوب گردید.
مدارس اولیه کرمان:
۱- دبیرستان شهاب: به ریاست آقای سیدجواد و سپس با میرزاشهاب کرمانی بود.
۲- دبیرستان سعادت: به دست استاد بهمنیار تاسیس شد با ریاست خود استاد که بعد از تبعید استاد به شیراز به برادرش میرزا جواد واگذار شد.
۳- دبیرستان ایرانشهر: در سال ۱۲۸۵ شمسی تاسیس شد زمین آن از طرف ارباب گشتاسب که زرتشتی بود اهداء شد.
۴- دبستان شهریاری: در ۱۲۷۹ توسط آقای خدابخشی تفتی تاسیس گردید که هزینه های آن برعهده خسرو شهریاری راوری بوده است.
۵- دانشسرای پسران: در سال ۱۳۱۴ ریاست آن برعهده آقای اسدالله اکرمی بوده است.
۶- دبیرستان شریعتی: در سال ۱۳۱۸ تاسیس شد به مدیریت آقای حسین دهقانی
۷- دبستان ملی ادب: در سال ۱۳۰۲ این دبستان از بهترین مدارس کرمان بوده است.
اولین هنرستان:
اقبال لاهوری: با کمک آقای مهندس نفیسی راه اندازی شد.
اولین مدرسه دخترانه:
مریمیه: (عصمتیه)
۷۵۰ سال پیش در زمان بانویی نیکوکار از والیان کرمان به نام قتلغ کرمان معروف به عصمت الدین نسبت میدهند تاسیس اساسی آن در سال ۱۲۹۲ توسط عده ای از تحصیلکردگان آن زمان از جمله میرزا شهاب و همچنین حاج مصباح و همسرش قمرالحاجیه و دخترش محوی خانم بود.
دبیرستان دخترانه بهمنیار:
در سال ۱۳۰۶ به نام دارالمعلمات و بانوان در محل اجاره ای تاسیس شد.
دانشسرای کشاورزی:
در سال ۳۵-۳۴ آقای مهندس جواد فلاح تاسیس گردید و ریاست دانشگاه برعهده داوود دادور بوده است.
دبستان دولتی ۱۵ بهمن:
در سال ۱۳۰۰ شمسی به مدیریت آقای احمد نعمت زاده تاسیس شد.
این آموزشگاه را آقای اردشیر کاویانی از زرتشتان کرمان در سال ۱۳۵۲ به نام فرزند خود گیوکاویانی که در هنگام شنا در آب غرق شده بود تاسیس نمود. به مدیریت سرکار خانم میرزا صادقی.
دبستان اسلامی
ابتدا در منزلی در محله قبه سبز جنب منزل آقای آیت الله موحدی توسط گروهی از افراد خیراندیش و مقید به اصول مذهبی افتتاح گردید.
خلاصه ای از زندگینامه مرحوم باغچه بان: (جبار عسکرزاده)
جبار باغچه بان فرزند عسکر در سال ۱۲۶۴ شمسی در شهر ایروان متولد شد و اصول قدیمه را در مساجد آموخته و در ۱۵ سالگی ترک تحصیل می کند پدر وی معمار و قناد بود. در جوانی به طور قاچاق در منازل به دختران درس می داد.
خبرنگار روزنامه قفقاز و فکاهی نویس و شاعر روزنامه فکاهی ملانصرالدین در سال ۱۳۹۱ شمسی مدیر مجله فکاهی لک لک در شهر ایروان شد که بعد از جنگ بین الملل اول تعطیل گردید.
در سالهای آخر جنگ به ترکیه رفت چندی بعد تحویلدار شهرداری ایگدیر و سپس فرماندار شد که با شکست دولت عثمانی و نداشتن قدرت جنگی تسلیم و به ایروان باز میگردد و با قحطی و مرض و جنگهای محلی و از دست دادن پدر و مادرش (۱۲۹۸) بالاخره به شهر مرند رفته و به سمت آموزگاری در مدرسه احمدیه اشتغال مییابد و با رنج مرارت زیاد به موفقیتهایی دست می یابد او می گوید: با توجه به ۵۴ سال سابقه فرهنگی نتیجه می گیریم که به هیچ بهانهای به هر سو نگاه می کنم این جامعه بشریت است که ولینعمت من بوده است و در حالی دیگر میگوید: اگر هزاران سال زندگی کنم و شب و روز زحمت بکشم هرگز ممکن نیست دین یک ساعت از آسایش خود را ادا کرده باشم و همین طرز تفکر و اعتقاد را به شاگردان خود منتقل می کرد که معلم باید بی اجر و منت کار کند و شخصاً به این راه رفته و خواهم رفت و هرگز در اندیشه کسب مال نبوده ام.
او چنین احساس می کرد که همه دنیا به عشق من ساخته و آماده شده و اطمینان دارم که به هر جا بروم هیچ به روی من بسته نیست، گرچه در ظاهر بی چیز و ندار هستم ولی در باطن خود را بی نهایت غنی و بی نیاز می شناسم و به مال کسی ذرهای حسادت نداشته ام، تا آنجا که به خاطرم می رسد زندگی و تربیت ابتدایی من پر از فشار و محرومیت در کودکی به پندهای توام با خشونت مستبدانه پدرم خوگرفته و می اندیشم که نیت او در آن خشونتها سعادت من است و با همه توصیفها او را مجسمه و مظهر دوستی و راستی بودن و بدون شک رای و نظر او را وحی منزل می دانستم به عکس طرز تربیت مادرم ملایم و مهرآمیز بود و مفیدتر از روش پدرم بود.
خاطره اولین روزی که وارد کلاس شدم و هوای تهوع آور و منظره سرهای کچل و بدنهای چرک و کثیف را از یاد نبرده ام حتی در مدارس شهرهای بزرگ تبریز و شیراز نیز وضع همین بود. بعد از کار درچند مدرسه، به هر حال به مدرسه دیگری که شهردار موسس آن بود رفته و با ماهی ۲۰ تومان استخدام شدم. رئیس فرهنگ (آقای فیوضات) روزی از من خواست که کودکستانی در سال ۱۳۰۳ به نام باغچه اطفال تاسیس کنم این نام را برای شغل خود انتخاب و نام خانوادگی خود قرار دادم و در سمت باغچه بان، در آن بنگاه مشغول خدمت شدم با دست و فکر و قلم خود اقدام به تهیه وسایل تربیتی (کارهای دستی ـ بازی ـ نمایشنامه ـ سرود ـ شعر ـ قصه) کرده، ماسکهای مختلف حیوانات و حشرات را تهیه و ادعا می کنم که امروز هم قابل رقابت نیست.
اولین مشکل این سوال بود که هدف از باغچه اطفال چیست؟ و مشکل بعد تهیه وسایل رسیدن به هدف بود که خوشبختانه استعداد هنرپیشگی من در حل مسائل به کمکم آمده که بدور از خودخواهی و غرور احساس رضایت میکردم. در سال ۱۳۱۰ برای خرید بعضی لوازم کودکستانی که در سال ۱۳۰۷ در شیراز تاسیس کرده بودم به تهران آمدم و به ملاقات مرحوم قره گوزلو که وزیر فرهنگ وقت بود رسیده درباره درخواست تاسیس کودکستان در شیراز از من مشورت خواستند و نظرشان را به اعلام موافقت جلب اما گاهی بعضیها از سودجویی از نردبان همسایه بالا میروند.
و اما در سال ۱۳۰۵ در زمان دکتر محسنی رئیس فرهنگ آذربایجان دستور داد که کلیه کارکنان اداره می بایست فارسی صحبت کنند والا اخراج خواهند شد مثل این بود که به خروس تکلیف کنند که به صدای کبوتر بخواند وگرنه سرش را خواهند برید.
حتی والی و بازرسان فرهنگ از سیاست دکتر محسنی دل خوش نداشتند و به او ایراد می گرفتند در نتیجه سوءظنها و رفتار نادرست وی کار به جای رسید که مردم به ستوه آمد و خانه وی را محاصره کردند ووالی برای حفظ جان وی یک دسته سرباز فرستاد وی میخواست به بهانهای باغچه اطفال را منحل و مرا بیکار کند لذا علاقه مردم به موسسه جرات اقدام را از وی سلب کرد.
در سال ۱۳۰۶ دکتر محسنی موجبات انحلال باغچه اطفال را فراهم می ساخت و زمام امور فرهنگ فارسی دست آقای فیوضات بود با شنیدن انحلال باغچه اطفال بیررنگ زمینه تاسیس کودکستان در فارس را فراهم کرد بعد از مشکلات زیاد با دعوت عده ای از بزرگان والی فارس موفق به تاسیس کودکستان شدم و محلی را اجاره و ثبت نام را شروع کردم.
از آثار کتابهای وی یکی زندگی کودکان که حاوی شعر و سرودهای کودکانه است و چیستانها و نمایشنامه ها برنامه های (پیروترب ـ گرگ و چوپان ـ خانم خروک معادله دوپری ـ شیر باغبان ـ شنگول و منگول;)را میتوان نام برد.
بازیها به منظور پرورش فکر وذهن کودکان درست شده بود وبرای تربیت صوت و اعضای تکلم و روش حرف زدن و بازیهای مخصوص بود ورزش ـ گردش در صحران ـ قصه ـ نقاشی ـ خشت زنی ـ منبت کاری ـ بافتنی ـ امتحان هوش ـ ارزیابی پیشرفت درس مبنای سنجش قرار گرفت.
جبار عسکرزاده (باغچه بان) در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۴۵ دارفانی را وداع گفت.
توسعه و رشد کودکستانها
بعد از سال ۱۳۱۲ تعداد کودکستانها به تدریج افزایش یافت و تا به سال ۴۸-۴۷ تعداد آنها به ۱۷/۱ کلاسهای اول دبستان رسید در این زمان تعداد کودکان تحت پوشش کودکستانها ۳۲/۱ شاگردان کلاسهای اول دبستان بوده است.
اگر چه در آئین نامه ها تشکیل کودکستان ها و مقررات اجرائی آن بیش از هر چیز به تاسیس این موسسات در مناطق مرزی و جاهایی که گرایش محلی بر زبان ساکنین آن حاکم است تاکید شده است با این حال بیش از نیمی از کودکستا نها در تهران مستقر شده بودند به سال ۱۳۵۳ افزایش محسوسی در جمعیت کودکستانها بوجود آمد این افزایش درسال بعد دو برابر رسید. در سال ۱۳۵۹-۱۳۵۸ کودکان تعداد کودکستانها در کل کشور به میزان ۲۳۶۴۸۶ نفر رسید با توجه به دو شکل اساسی یعنی اختلاف گرایش در نقاط مختلف کشور و مسئله نگهداری از کودکان مادران شاغل در سازمانهای مختلف کشور ، دولت امکان توسعه کمی اینگونه آموزش را به عهده بخش خصوصی گذاشت مطابق برنامه سوم عمرانی خط مش دولت تشویق موسسات خصوصی و افراد علاقمند به ایجاد کودکستانها و مهد کودکها بود خود هیچ گونه احترامی در جهت تاسیس آن نمی نمود مطابق با برنامه چهارم به دلیل محدودیت های مالی توسعه کودکستانها منحصراً به عهده بخش خصوصی محول گردید لذا تعداد کودکستانهای دولتی افزایش نیافت.
مطابق با برنامه عمرانی پنجم توسعه کمی وکیفی کودکستانها مورد توجه قرار گرفت بدین لحاظ کودکستانهایی در نقاطی که دارای گرایش های محلی بودند تاسیس شد از نظر افزایش کیفیفت کارایی موسسات مراکزی برای تربیت مربیان این موسسات بوجودآمد.
در سال ۱۳۴۴ دروزارت آموزش وپرورش مرکزی جهت اداره امور مربوط به فعالیت کودکستانها تاسیس شد لیکن به سال۱۳۴۰ این اداره منحل شد و مسئولیت انجام وظیفه آن به اداره کل تعلیمات اداریی محول شد در سال ۱۳۵۰ این اداره به دفتر برنامه ریزی آموزش ابتدای تغییر نام داد سرانجام در مهرماه ۱۳۵۴ این دفتر به صورت دفتر آموزش کودکستانی و ابتدایی متشکل شد آخرین آیین نامه کودکستانها در ۲۹ اسفند ۱۳۴۹ در هفتاد و دومین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش به تصویب رسید این آییننامه شامل ۱۴ ماده است مطابق ماده ۱۴ این آیین نامه تشکیل کلاسهای آمادگی ضمیمه دبستان مجاز می باشد.
به سال ۱۳۵۳ بند یک ماده ۹ آیی نامه مذکور طی بخش نامه ای اصلاح شد که بر اساس آن سن ورود به کودکستان از ۳ سال به ۵ سال تغییر یافت.
ایجاد و گسترش مهد کودکها
در سالهای اخیر با توجه رشد افزاینده والدین به امر تعلیم و تربیت کودکان خردسال خویش در سنین قبل از دبستان و موضوع اشتغال نسبی بانوان در زمینه فعالیتهای اجتماعی در بسیاری از ادارات مهد کودک دایر گردید. در سال ۱۳۵۴ بنا به تصویبنامه هیئت دولت کلیه سازمانهای دولتی باید نسبت به تشکیل مهدکودک برای کودکان زنان کارمند اقدام مینمود. لذا بسیاری از وزارتخانهها و موسسات دولتی و ملی برای رفاه مادران کارمند و تعلیم و تربیت کودکانشان، مهد کودکهایی ایجاد نمودند در کنار این مهدکودکهای دولتی مهد کودکهای خصوصی نیز با بودجه شخصی افراد علاقمند در سراسر کشور تأسیس گردید. مسئولیت اداره مهد کودکهای دولتی به عهده واحدهای رفاهی وزارتخانه و فعالیت این موسسات تحت نظارت کارشناسان وزارت بهداری قرار گرفت مطابق تعریف مهدکودک: موسسهای است که جهت نگهداری- مراقبت- پرورش آموزش قبل از دبستان کودکان سالم از سه ماهگی تا پایان ۵ سالگی در سه بخش شیرخوار (۳ تا ۱۸ ماهه) نوپا (۵/۱ تا ۳ سالگی) و نوپا (۳ تا پایان ۵ سال) ایجاد میشود.
محل مهدکودکهای دولتی در صورت امکان باید در ساختمان آن وزارتخانه یا در محل استجاری نزدیک به وزارتخانه مربوط میباشد خود واگذار کند ساعات کار مهد کودک (منطبق با ساعات کار وزارتخانه و هزینه آن توسط سازمان یا وزارتخانه تأسیس میگردد).
در حال حاضر با استفاده مواده ۲۱ و ۲۲ قانون اساسی، مهد کودکهای موجود به سه دسته تقسیم می شوند.
۱- مهد کودک های سازمان بهزیستی
۲- مهد کودک های دولتی
۳- مهد کودکهای خصوصی
بر طبق ماده آییننامه محل ایجاد مهد کودکها با توجه به نیاز مناطق از طرف سازمان بهزیستی استان تعیین می گردد.
بررسی هدفهای آموزش و پرورش در سطح کودکستان و آمادگی هر گونه فعالیت آموزشی در کورستانها و کلاسهای آمادگی پیرو هدفهای اساسی زیر است.
هدفهای کلی و عمومی:
۱- رشد بدنی و تکامل اعمال حسی و حرکتی
۲- رشد اجتماعی
۳- رشد ذهنی و اخلاقی
۴- رشد عاطفی
هدفهای اختصاص آموزش و پرورش در دوران پیش دبستانی.
۱- کسب تواناییهای لازم برای اداره زندگی در دوران کودکی
۲- آماده شدن برای ورود به دوره کودکی
هدفهای آموزشی و برنامه مهد کودک ها تدوین برنامه آموزشی مهد کودک پیرو ۴ نکته ( هدف) اساسی ذیل صورت میگیرد.
۱- خود شناسی و پرورش شخصیت کودکستان
۲- تعلیم و قبول مسئولیت و انجام امور شخصی
۳- ایجاد شناسایی در مورد محیط زندگی کودک
۴- پرورش مهارتها و خلاقیت کودکان
اهداف کلی دوره پیش از دبستان ( از نشریه برنامه ۵ سال ۱۳۶۱)
۱- کمک به جریان رشد جسمی و ذهنی و اجتماعی کودکان با تکیه بر زمینههای دینی و اخلاقی
۲- پرورش توانایی و استعداد کودکان به منظور آماده شدن آنها برای ورود به دورههای تحصیلی بعدی
۳- آماده ساختن کودکان در جهت استفاده بیشتر و آسانتر از مفاهیم آموزش
۴- لغت آموزی و گسترش زبان فارسی به خصوص برای کودکانی که گویش محلی دارند.
۵- کمک به خانوادههای کم در آمد در استفاده از یک محیط سالم و تربیتی برای پرورش کودکان.
پرورش شایستگیهای اجتماعی در کودکان و روشهای پیشرفت در رشد اجتماعی:
روند اجتماعی شدن در سالهای اولیه کودک با سرعت زیادی رشد مییابد کودکان در این دوران که سرآغاز شکل گیریهای بسیاری است تا حدود زیادی در نتیجه روشهای تقویت آمیزی که انواع مختلف رفتارهای اجتماعی را در آنها ترغیب نموده یا متوقف مینمایند جامعه پذیر و اجتماعی میشوند اگر چه محیط خانه و خانواده دراین سطح از مهارتها عمیقاً موثر است ولی مربیان و معلمان مهدکودکها نیز میتوانند کمکهای ارزشمندی به پرورش رشد اجتماعی بنمایند.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.