مقاله ‌تأثیر متقابل‌ فرهنگ‌ و ورزش‌


در حال بارگذاری
16 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله ‌تأثیر متقابل‌ فرهنگ‌ و ورزش‌ دارای ۴۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ‌تأثیر متقابل‌ فرهنگ‌ و ورزش‌  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ‌تأثیر متقابل‌ فرهنگ‌ و ورزش‌،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ‌تأثیر متقابل‌ فرهنگ‌ و ورزش‌ :

‌تأثیر متقابل‌ فرهنگ‌ و ورزش‌

نویسنده : حجت‌الاسلام‌والمسلمین‌ احمدرضا خزایی‌
هر مقوله‌ای‌ را که‌ انسان‌ به‌ ذهن‌ می‌آورد و جزء قضایای‌ ذهنی‌ است‌ و یا در عالم‌ خارج‌ مصداق‌ پیدا می‌کند، همراه‌ او، فرهنگ‌ آن‌ به‌ ذهن‌ می‌آید. فرهنگ‌ لازمه‌ لاینفک‌ هر پدیده‌ و مقوله‌ای‌ است، مثلاً‌ وقتی‌ تجارت‌ و اقتصاد را به‌ ذهن‌ می‌آوریم‌ و یا در خارج‌ بدان‌ اشتغال‌ داریم‌ قطعاً‌ فرهنگ‌ تجارت‌ و یا اقتصاد را باید بدانیم‌ و یا لااقل‌ فرهنگ‌ متداول‌ و رایج‌ آن‌ مقوله‌ و به‌ عبارت‌ دیگر، فرهنگ‌ عمومی‌ آن‌ را بدانیم‌ تا در میان‌ تجار و اقتصاددانان‌ دارای‌ ارزش‌ باشیم‌ والا‌ از مقوله‌ اقتصاد و

تجارت‌ بیرونیم‌ و یا لااقل‌ اقتصاددان‌ و یا تاجر موفقی‌ نیستیم. لذا فرهنگ‌ در تمام‌ مقوله‌ها و پدیده‌های‌ عبادی‌ و معاملی‌ وجود دارد. مثل‌ فرهنگ‌ نماز، فرهنگ‌ عبادت، فرهنگ‌ تجارت، فرهنگ‌ ورزش‌ و; ما در این‌ مقاله‌ بر آن‌ هستیم‌ تا فرهنگ‌ ورزش‌ و خاستگاه‌ و مبانی‌ ورزش‌ را به‌ نقد و تحلیل‌ بکشیم. نخست‌ از آن‌جا

که‌ دین‌ اسلام‌ دین‌ مقدس‌ و آسمانی‌ است‌ و برای‌ هدایت‌ بشر آمده‌ است، تمام‌ آداب‌ و رسوم‌ و فرهنگ‌ اجتماع‌ را به‌ هم‌ نریخته‌ است، بلکه‌ فرهنگ‌هایی‌ که‌ در میان‌ مردم‌ متداول‌ بوده‌ و با هدف‌ دین‌ سازگاری‌ داشته‌ و یا می‌توانست‌ با اندک‌ تغییری‌ آن‌ را در خدمت‌ دین‌ قرار داد، اسلام‌ آن‌ را تقویت‌ و ترویج‌ نموده‌ است؛ لذا ورزش‌ یک‌ مقوله‌ای‌ بوده‌ که‌ با سکناگزیدن‌ بشر در روی‌ زمین‌ وجود داشته‌ و ممکن‌ است‌ با این‌ روش‌ جدید و پیچیده‌ امروزین‌ نبوده، ولی‌ به‌ شکل‌ ابتدایی‌ وجود داشته‌ و اسلام‌ به‌ آن‌ جهت‌ بخشیده‌ و آن‌ را در خدمت‌ دین‌ قرار داده‌ است.

 

تعلیم‌ و تربیت‌ در حقیقت‌ با پیدایش‌ و سکنا گزیدن‌ بشر در روی‌ زمین‌ آغاز شده‌ است. خاک، سنگ، کوه، تپه، دریا، جنگل، جویبار و دیگر مظاهر طبیعت‌ و نیز خود زندگی‌ و نیازهای‌ آن، نخستین‌ کتاب‌های‌ درسی‌ بشر بوده‌اند. از قدیم‌ترین‌ روزگاران‌ و حتی‌ پیش‌ از پیدایش‌ خط، نیاز به‌ تأمین‌ خوراک‌ و پوشاک‌ از راه‌ شکار حیوانات‌ و احتیاج‌ به‌ کسب‌ توانایی‌ برای‌ مقابله‌ با خطرهای‌ طبیعی‌ و دشمنان‌ گوناگون، جوامع‌ کهن‌ بشری‌ را واداشته‌ بود که‌ به‌ امر تربیت‌ بدنی‌ و ورزش‌ بعنوان‌ یکی‌ از مهم‌ترین‌ امور زندگی‌ توجه‌ نمایند و این‌ حقیقت‌ را دریابند که‌ قدرت، استقامت، مهارت‌ و سرعت‌ را که‌ در زندگی‌ انسان‌ها از اهمیتی‌ برخوردار است، می‌توان‌ با بهره‌گیری‌ از تمرین‌ها و فعالیت‌های‌ جسمانی‌ تا حد قابل‌ ملاحظه‌ای‌ تقویت‌ کرد.

 

همراه‌ با خلقت‌ انسان‌ و دست‌ و پنجه‌ نرم‌ کردن‌ او با زندگی، خصوصاً‌ انسان‌های‌ اولیه‌ که‌ در درون‌ غار زندگی‌ می‌کردند، ورزیدگی‌ و تربیت‌ بدن‌ برای‌ آنان‌ دارای‌ اهمیت‌ فوق‌ العاده‌ بوده‌ و تا به‌ امروز که‌ تربیت‌ بدنی‌ و ورزش‌ یکی‌ از اصول‌ مسلم‌ زندگی‌ فردی‌ و اجتماعی‌ و حتی‌ برای‌ حکومت‌ها و دولت‌ها درآمده‌ است.

امروزه‌ دانشمندان، ورزش‌ را نه‌ تنها برای‌ پرورش‌ تن‌ یک‌ اصل‌ قرار داده‌اند، بلکه‌ به‌ صورت‌ یک‌ اهرم‌ قدرت‌ و سیاست‌ برای‌ جوامع‌ بین‌المللی‌ مطرح‌ کرده‌اند. انسان‌شناسان‌ در قرون‌ گذشته‌ از انسان‌ بعنوان‌ هوموارکتوس‌ (انسان‌ مستوی‌القامه) و هوموفابریگوس‌ (انسان‌ ابزارساز) و هوموپولیتیکوس‌ (انسان‌ سیاست‌ورز) سخن‌ گفته‌اند. امروزه‌ از انسان‌ بعنوان‌ هومورلیجیوسرس‌ (انسان‌ دین‌ورز) سخن‌ گفته‌اند؛ چرا که‌ بر وفق‌ جدیدترین‌ پژوهش‌های‌ جامعه‌شناختی‌ چه‌ در آفریقای‌ جنوبی‌ و مکزیک‌ و چه‌ در ایرلند و آمریکا، بیش‌ از نود و شش‌ درصد انسان‌ها به‌ وجود خدا ایمان‌ دارند و همین‌ واقعیت، نظریه‌ای‌ را که‌ مدعی‌ بود با پیشرفت‌ اجتماعی‌ و افزایش‌ رفاه‌ مادی، دین‌ و اندیشه‌ دینی‌ انحطاط‌ می‌یابد، ابطال‌ می‌کند(۱). مؤ‌ید دیگر برای‌ دین‌ورز بودن‌ سرشتی‌ انسان، این‌که‌ محققان‌ هیچ‌ قومی‌ از اقوام‌ بشری‌ را نیافته‌اند که‌ دیندار یا به‌ هر حال‌ صاحب‌ نوعی‌ دین‌ نبوده‌ باشند.(۲)

 

۱- تاریخچه‌ کلی‌ ورزش‌
تربیت‌ بدنی‌ و ورزش‌ برابر با پیدایش‌ انسان‌ و حیات‌ اوست. طبق‌ قانون‌ طبیعت، هر جانداری‌ در سایه‌ حرکت‌ و جنبش‌ زنده‌ می‌ماند و انسان‌ نیز مستثنا از این‌ قاعده‌ نیست، بلکه‌ متحرک‌ترین‌ جانداران‌ می‌باشد.

 

اگر انجام‌ کلیه‌ حرکات‌ اعضای‌ بدن‌ را در سلامت‌ مؤ‌ثر بدانیم‌ و هر حرکت‌ را که‌ موجب‌ سلامتی‌ می‌شود یک‌ نوع‌ ورزش‌ بدانیم، باید این‌ امر را بپذیریم‌ که‌ ورزش‌ با حیات‌ بشر توأم‌ بوده‌ و برای‌ پیدایش‌ ورزش‌ نمی‌توان‌ تاریخ‌ دقیقی‌ مشخص‌ کرد، زیرا انسان‌ در بدو تولد خویش‌ حیوان‌ بالفعل‌ است‌ و انسان‌ بالقوه. یعنی‌ جسم‌ و بدنش‌ مقدم‌ بر شخصیت‌ اوست؛ لذا برای‌ تأمین‌ زندگانی‌ خویش‌ نیاز به‌ حرکات‌ مختلف‌ اعضای‌ بدن‌ داشته‌ و تا آخرین‌ لحظات‌ زندگی‌ مجبور به‌ انجام‌ حرکات‌ لازم‌ بوده‌ است. بنابراین‌ باید گفت‌ ورزش‌ با انسان‌ خلق‌ شده‌ و با زمان‌ تکمیل‌ خواهد شد.

 

انسان‌ در دورانهای‌ اولیه‌ زندگانی‌ برای‌ تهیه‌ و تأمین‌ معاش‌ خود مجبور به‌ زد و خورد با حیوانات‌ وحشی‌ بوده‌ است‌ و برای‌ حفظ‌ خود از سرما و گرما در غارها و بیشه‌ها زندگی‌ کند. این‌ حرکات‌ و زد و خوردها و تلاشی‌ که‌ برای‌ نیل‌ به‌ مقصود، یعنی‌ تأمین‌ زندگی‌ انجام‌ می‌شده‌ و انسان‌ اولیه‌ به‌ آن‌ مبادرت‌ نموده، یک‌ ورزش‌ طبیعی‌ به‌ شمار می‌رود. پس‌ به‌ تمام‌ کارهایی‌ که‌ باعث‌ به‌ حرکت‌ درآوردن‌ اعضا می‌شود و در بدن‌ فعالیت‌ و حرارت‌ و قدرت‌ ایجاد می‌کند می‌توان‌ ورزش‌ گفت. البته‌ نباید تربیت‌ بدنی‌ را با ورزش‌ طبیعی‌ اشتباه‌ گرفت؛ به‌ حرکاتی‌ که‌ در وجود بشر (جسمی‌ و فکری) خستگی‌ تولید می‌کند و آن‌ عملیات‌ تحت‌ اصول‌ و قواعد معین‌ برای‌ قسمتی‌ از بدن‌ یا تمام‌ آن‌ و برای‌ احتیاج‌ و منظور خاص‌ اجرا می‌شود، تربیت‌ بدنی‌ گفته‌ می‌شود. حضرت‌ علی۷ می‌فرماید: بزرگترین‌ تفریح‌ و ورزش، کار است‌ (یعنی‌ فعالیت‌ بدنی).

 

پس‌ تعلیم‌ و تربیت‌ بدنی‌ و ورزش‌ با پیدایش‌ بشر و سکنا گزیدن‌ بشر در روی‌ زمین‌ آغاز شده‌ است. خاک، سنگ، کوه، تپه، دریا، جنگل، جویبار و دیگر مظاهر طبیعت‌ و نیز خود زندگی‌ و نیازهای‌ آن، نخستین‌ کتابهای‌ درسی‌ نوع‌ بشر بوده‌اند.(۳)

از قدیم‌ترین‌ روزگاران‌ و حتی‌ پیش‌ از پیدایش‌ خط، نیاز به‌ تأمین‌ خوراک‌ و پوشاک‌ از راه‌ شکار حیوانات‌ و احتیاج‌ به‌ کسب‌ توانایی‌ برای‌ مقابله‌ با خطرهای‌ طبیعی‌ و دشمنان‌ گوناگون، جوامع‌ کهن‌ بشری‌ را واداشته‌ بود که‌ به‌ امر تربیت‌ بدنی، بعنوان‌ یکی‌ از مهم‌ترین‌ امور زندگی‌ توجه‌ نمایند و این‌ حقیقت‌ را دریابند که‌ قدرت، استقامت‌ و سرعت‌ را که‌ در زندگی‌ انسان‌ها از اهمیتی‌ برخوردار است، می‌توان‌ با بهره‌گیری‌ از تمرین‌ها و فعالیت‌های‌ جسمانی‌ تا حد‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ تقویت‌ کرد.(۴)

 

وقتی‌ با گذشت‌ زمان، حکومت‌ و دولت‌ ولو به‌ صورت‌ اولیه‌ تشکیل‌ شد دولتها برای‌ حفظ‌ و یا گسترش‌ مرزها نیازمند قدرت‌ و بازوان‌ قوی‌ بودند که‌ متناسب‌ با آن‌ زمان‌ در جنگ‌ پیروز شوند و به‌ اهداف‌ خود دست‌ یابند.

ویل‌ دورانت، مورخ‌ مشهور، در این‌ باره‌ می‌نویسد:

 

«از ضروریات‌ دولت‌ها و تأکید بر روی‌ حفظ‌ نیروی‌ جسمانی، پیروزمندی‌ در جنگ‌هایی‌ بوده‌ است‌ که‌ متکی‌ بر قدرت‌ بدنی‌ و نیرومندی‌ جسمانی‌ بوده‌ است‌ و نیرومندی‌ و مهارت‌ بدنی، حاصل‌ نخواهد شد مگر در ورزش‌هایی‌ که‌ (در بازی‌های‌ المپیک) مقرر گردیده‌ است.»۵
و بزرگترین‌ هدفهای‌ تربیت‌ بدنی‌ در اجتماعات‌ اولیه‌ عبارت‌ بودند از:
۱- تکامل‌ و توسعه‌ استعدادهای‌ جسمانی‌
۲- ایجاد گروههایی‌ برای‌ بهتر زیستن‌

۳- ایجاد سرگرمی.
در پژوهش‌هایی‌ که‌ بر روی‌ زندگی‌ انسان‌های‌ نخستین‌ و عادات‌ آنها انجام‌ شده‌ است‌ معلوم‌ شده‌ است‌ که‌ این‌ عادات‌ و رسوم‌ اغلب‌ در مراسم‌ مذهبی‌ و معتقدات‌ دینی‌ ظاهر گشته‌ است.
۲- تاریخچه‌ ورزش‌ در ایران‌
در ایران‌ به‌ معنای‌ قدیم‌ آن، ورزش‌ پهلوانی‌ و رزمی‌ و وزنه‌برداری‌ برای‌ شرکت‌ در جنگ‌ معمول‌ بوده، همانطور که‌ حکیم‌ ابوالقاسم‌ فردوسی‌ در رابطه‌ با پهلوانی‌ و جنگ‌آوری‌ رستم‌ و سهراب‌ و کشتی‌ پهلوانی‌ دو پهلوان‌ پدر و پسر یعنی‌ رستم‌ و سهراب‌ بیان‌ می‌کند و حتی‌ حضور زنان‌ پهلوان‌ در شاهنامه‌ فردوسی‌ می‌درخشد، حرکت‌ و حضور گردآفرید بعنوان‌ یک‌ زن‌ قهرمان‌ و پهلوان‌ در جنگ، نشان‌ از روحیه‌ ایرانیان‌ برای‌ تربیت‌بدنی‌ و کارکرد آن‌ در میان‌ نبرد و جنگ‌ با غیر ایرانیان‌ بود.
در میان‌ کشورهای‌ مشرق‌ زمین‌ باید گفت‌ ایران، کشوری‌ بود که‌ به‌ تعلیم‌ و تربیت‌ بدنی‌ و سلامتی‌ تن‌ و روان‌ اهمیت‌ خاصی‌ قایل‌ بود، در این‌ باره‌ هرودوت، مورخ‌ شهیر یونانی، می‌نویسد:
ایرانیان‌ از پنج‌ سالگی‌ تا بیست‌ سالگی‌ سه‌ چیز را می‌آموختند:

۱- سواری‌
۲- تیروکمان‌
۳- راستگویی‌
جوانان‌ تمرینات‌ روزانه‌ را از طلوع‌ آفتاب‌ با دویدن‌ و پرتاب‌ سنگ‌ و پرتاب‌ نیزه‌ آغاز می‌کردند و از جمله‌ تمرینات‌ معمولشان، ساختن‌ با جیره‌ اندک‌ و تحمل‌ گرمای‌ بسیار و پیاده‌روی‌های‌ طولانی‌ وعبور از رودخانه‌ بدون‌تر شدن‌ سلاح‌ها و خواب‌ در هوای‌ آزاد بود. سواری‌ و شکار نیز دو فعالیت‌ معمول‌ و رایج‌ بود و جستن‌ بر روی‌ اسب‌ و فروپریدن‌ از روی‌ آن‌ در حال‌ دویدن‌ و بطور کلی‌ سرعت‌ و چالاکی‌ از ویژگی‌های‌ سوارکاران‌ سواره‌نظام‌ ایران‌ بود.(۶)

هنستین، مورخ‌ دیگر یونانی، می‌نویسد:

پارت‌ها جنگ‌ و شکار را دوست‌ داشتند. این‌ قوم‌ از دوران‌ طفولیت‌ تا به‌ هنگام‌ کهولت‌ همیشه‌ با ورزش‌ و تمرینات‌ سخت‌ جنگی‌ و شکار بار آمده‌ بودند.
بعد از رحلت‌ پیامبر اسلام۹ خصوصاً‌ در زمان‌ حکومتهای‌ جبار بنی‌امیه‌ و بنی‌عباس‌ در بلاد اسلامی، خصوصاً‌ در ایران‌ اسلامی، پرداختن‌ به‌ تربیت‌بدنی‌ و ورزش‌ بیشتر در سه‌ جمعیت‌ (فتیان، عیاران، شطاران) مشاهده‌ می‌شود.

‌الف) فتیان‌
فتوت‌ در لغت‌ از لفظ‌ «فتی» گرفته‌ شد و به‌ معنی‌ مردی‌ و مردانگی‌ آمده‌ است‌ و فتیان‌ یا جوانمردان‌ از زمان‌های‌ بسیار قدیم‌ حتی‌ پیش‌ از ظهور اسلام‌ زیست‌ می‌کردند و پس‌ از گسترش‌ اسلام‌ از فرهنگ‌ غنی‌ اسلام‌ و تشیع‌ سود جستند و به‌ فتوت‌ و جوانمردی‌ جهتی‌ صحیح‌ داده‌ و شهرت‌ پهلوانی‌ و خصال‌ انسانی‌ آنها زبانزد خاص‌ و عام‌ شد. در قرآن‌ کریم‌ در سه‌ مورد از جوانمردی‌ با لفظ‌ فتی‌ ذکر به‌ میان‌ آمده‌ است. یکی، در مورد حضرت‌ ابراهیم۷ و دیگری، در حق‌ حضرت‌ یوسف۷ و سومی، درباره‌ اصحاب‌ کهف‌ می‌باشد. از آن‌جا که‌ ابراهیم۷ نفس‌ و مال‌ و فرزند خود را به‌ ترتیب‌ فدای‌ محبت‌ حق‌ تعالی‌ و قربانی‌ فرمان‌ دوست‌ کرد، او را جوانمرد و فتی‌ خواند.

 

حضرت‌ یوسف۷ را از آن‌ جهت‌ جوانمرد گویند که‌ گناه‌ برادران‌ را به‌ روی‌ ایشان‌ نیاورد.
و بالاخره‌ قرآن‌ مجید اصحاب‌ کهف‌ را به‌ دلیل‌ آن‌ که‌ روی‌ به‌ حق‌ آوردند و پشت‌ بر اهل‌ و مال‌ و اقارب‌ کردند و از لذات‌ دنیوی‌ دست‌ کشیده‌اند و توجه‌ به‌ رحمت‌ خداوندی‌ کرده‌اند جوانمرد خواند. اخبار و روایات‌ درباره‌ فتوت‌ و جوانمردی‌ فراوان‌ است، چنانچه‌ صاحب‌ فتوت‌ و کرامت، حضرت‌ علی۷ ارکان‌ فتوت‌ را چهار اصل‌ دانسته:

۱- عفو کردن‌ با توانایی‌
۲- بردباری‌ در وقت‌ خشم‌
۳- نیک‌اندیشی‌ با دشمن‌
۴- ایثار کردن‌ با وجود احتیاج‌

نمونه‌ و سمبل‌ فتیان، شخص‌ عزیز و بزرگوار حضرت‌ علی۷ مرد حق‌ و عدالت، دشمن‌ ستمگران‌ و یاور حق‌پرستان، صاحب‌ دریای‌ بی‌کران‌ فتوت‌ بود. جوانمردی، دلیری، حق‌طلبی، بی‌باکی‌ و سخاوت‌ او زبانزد همه‌ قرار گرفت‌ و از آن‌جا که‌ حضرت‌ فضایل‌ و خصایل‌ انبیا و اولیا را در خود جمع‌ داشته‌ و در عین‌ حال‌ تواضع‌ و فروتنی‌ را سرلوحه‌ زندگی‌ اجتماعی‌ و روابط‌ انسانی‌ خویش‌ قرار داده‌ بودند او را بزرگترین‌ پهلوان‌ فتی‌ جهان‌ نامیدند.

در بعضی‌ روایات‌ چنین‌ آمده‌ است‌ که: روزی‌ رسول‌ اکرم۹ با جمعی‌ از اصحاب‌ نشسته‌ بود و سائلی‌ از آن‌ جمع‌ می‌گذشت‌ که‌ درخواست‌ یاری‌ کرد. پیامبر گرامی‌ روی‌ به‌ یاران‌ کردند و فرمودند: با وی‌ جوانمردی‌ کنید. علی۷ بلافاصله‌ برخاست‌ و رفت‌ به‌ همراه‌ یک‌ دینار و پنج‌ درهم‌ و یک‌ قرص‌ نان‌ بازگشت. حضرت‌ رسول‌ اکرم۹ فرمودند: یا علی‌ موضوع‌ چیست؟

علی۷ در پاسخ‌ گفتند: چون‌ طلب‌ کمک‌ فقیر را شنیدم‌ بر دلم‌ گذشت‌ که‌ او را قرص‌ نانی‌ دهم، باز در دلم‌ آمد که‌ پنج‌ درهم‌ به‌ وی‌ بپردازم‌ و در مرتبه‌ سوم‌ به‌ خاطرم‌ رسید که‌ یک‌ دینار به‌ او بدهم. اکنون‌ روا نداشتم‌ آنچه‌ را که‌ برخاطرم‌ آمد و بر دلم‌ نشست‌ عمل‌ نکنم.
رسول‌ گرامی‌ اسلام۹ در این‌جا فرمودند: «لافتی‌ الا علی»، یعنی‌ جوانمردی‌ جز علی‌ نیست.
چنانچه‌ سعدی‌ شیرازی‌ در فتوت‌ مولا چنین‌ گفته‌ است:

جوان‌ مرد باش‌ دو گیتی‌ تراست‌ دو گیتی‌ بود بر جوانمرد راست‌
جوان‌ مرد اگر راست‌ خواهی‌ ولی‌ است‌ کرم‌ پیشه‌ شاه‌ مردان‌ علی‌ است‌
و حضرت‌ امیر۷ سمبل‌ فتوت‌ می‌فرماید: اصل‌ فتوت، وفا و راستگویی‌ و امنیت‌ و سخا و فروتنی‌ و نصیحت‌ و هدایت‌ و توبه‌ است.
‌قدرت‌ پهلوانی‌ در ایران‌

در ایران، اهل‌ فتوت‌ به‌ خاندان‌ نبوت‌ و امامت‌ و خصوصاً‌ حضرت‌ علی۷ گراییدند و قدرت‌ جسمی‌ و فکری‌ و وارستگی‌ و صمیمیت‌ و حق‌طلبی‌ و فروتنی‌ و بی‌باکی‌ و سخاوت‌ و جوانمردی‌ علی۷ را بزرگترین‌ سرمشق‌ فعالیت‌ها و اعتقادات‌ خود قرار دادند و به‌ نام‌ او تولی‌ جستند. لذا آیین‌ پهلوانی‌ در ایران‌ از مذهب‌ شیعه‌ الهام‌ گرفت‌ و اخوت‌ و فتوت‌ نشأت‌ گرفته‌ از تشیع‌ مروج‌ حق‌ امامت‌ حضرت‌ علی۷ می‌گردد.

ایرانیان‌ با شعار دفاع‌ از حق‌ خاندان‌ علی۷ بر ضد خلفای‌ جابر بنی‌امیه‌ و بنی‌عباس‌ قیام‌ می‌کنند و در لوای‌ مذهب‌ شیعه‌ به‌ آیین‌ پهلوانی‌ و عیاری‌ درمی‌آیند. کسوت‌ اخوت‌ و فتوت‌ موجب‌ ترویج‌ مذهب‌ شیعه‌ شده‌ و در این‌ راه‌ برای‌ توان‌ روح‌ و تحکیم‌ مبارزات‌ با قدرت‌ها از فعالیتهای‌ ورزشی‌ کمک‌ می‌گرفتند و به‌ این‌ ترتیب‌ است‌ که‌ کسوت‌ دلاوری‌ و پهلوانی‌ ایرانیان‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ تبدیل‌ به‌ فتوت‌ و عیاری‌ می‌گردد. و همین‌ عوامل‌ بعدها زورخانه‌ و ورزش‌ پهلوانی‌ را در ایران‌ پایه‌ریزی‌ نموده‌ که‌ در فصول‌ آینده‌ پیرامون‌ زورخانه‌ بحث‌ خواهیم‌ کرد.

‌ب) عیاران‌
در حاشیه‌ کتاب‌ تاریخ‌ ملک‌ الشعرای‌ بهار چنین‌ آمده‌ است‌ که: عرب‌ اشخاص‌ کاری‌ و جلد و هوشیار را که‌ در هنگام‌ غوغاها خودنمایی‌ کرده‌ و یا در جنگها جلدی‌ و فراست‌ به‌ خرج‌ داده‌اند، عیار نامیده‌ است.

از تواریخ‌ بر می‌آید که‌ در زمان‌ بنی‌عباس، عیاران‌ در خراسان‌ و بغداد فزونی‌ گرفتند مخصوصاً‌ در سیستان‌ و نیشابور فعالیت‌ آنها دامنه‌ و وسعت‌ بیشتری‌ پیدا کرد. اینان‌ در هر شهری‌ برای‌ خود رییس‌ انتخاب‌ می‌کردند و او را سرهنگ‌ می‌نامیدند. گاهی‌ در یک‌ شهر تشکیلات‌ عیاران‌ دارای‌ چند هزار عیار می‌گشت. آنها از مردان‌ غیور این‌ مرز و بوم‌ بودند که‌ در راه‌ جهاد با خلفای‌ بنی‌امیه‌ و بنی‌عباس‌ پیوسته‌ مراقب‌ حال‌ فقرا و ضعفا بودند. اگر حکومت‌ و زورگویان‌ حقوق‌ فرد یا افرادی‌ را غصب‌ می‌نمودند و در کمک‌ به‌ مستمندان‌ قصور می‌کردند ایشان‌ ابتدا آنان‌ را به‌ اعاده‌ حق‌ مردم‌ دعوت‌ می‌کردند و چنانچه‌ به‌ این‌ تذکر بی‌اعتنایی‌ می‌نمودند عیاران‌ به‌ زور وجوه‌ سنگینی‌ را از آنها دریافت‌ کرده‌ و همه‌ را بین‌ فقرا تقسیم‌ می‌کردند.

 

عیاران‌ پرشور و شجاع‌ در مراکز قیام‌ خود دفاع‌ از خاندان‌ نبوت‌ و امامت‌ را شعار مبارزه‌ خود قرار داده‌ بودند و به‌ پیروی‌ از مکتب‌ امیرالمؤ‌منین۷ و اعتقاد پاک‌ شیعه‌ به‌ شدت‌ با دشمنان‌ می‌جنگیدند.

در قابوسنامه‌ عنصر المعالی‌ در وصف‌ عیاران‌ چنین‌ آمده‌ است:
جوانمردترین‌ عیاران‌ آن‌ بود که‌ او را چند هنر بود. به‌ هر کاری‌ بردبار باشد. دلیر و مردانه‌ بود. به‌ کس‌ زیان‌ نکند. پاک‌دل‌ پاک‌سرشت‌ باشد. به‌ عهد خود وفا کند. نقش‌ عیاران‌ ایران‌ و دلاوری‌ها و هوشمندی‌ها و فداکاری‌های‌ فوق‌العاده‌ آنان‌ حیرت‌انگیز می‌باشد.

‌ج) شطاران‌
در فرهنگ‌ عرب‌ به‌ معنای‌ کثیرالتردد به‌ کار رفته‌ است‌ که‌ حرفه‌ اصلی‌ آنها راهپیمایی‌ یا دویدن‌ در مسافتهای‌ طولانی‌ بوده‌ است. از این‌ جهت‌ گروهی‌ شطاران‌ را دوندگان‌ حرفه‌ای‌ دنیای‌ قدیم‌ می‌دانند.
شطاران، تقوا و صداقت‌ و امانت‌ و جوانمردی‌ را به‌ مثابه‌ عیاران‌ زنده‌ نگه‌ می‌داشتند. لازم‌ به‌ یادآوری‌ است‌ که‌ ورزش‌ و تربیت‌ بدنی‌ ایران‌ تا قرن‌ ششم‌ هجری‌ در دو جمعیت‌ فتیان‌ و عیاران‌ اهمیت‌ بیشتری‌ داشت.

شطاران‌ نیز به‌ این‌ فعالیت‌ می‌پرداختند. زورخانه‌ بعنوان‌ یک‌ هسته‌ مقاومت‌ و انسجام‌ دهنده‌ بود که‌ در آن‌ عملیات‌ ورزشی‌ انجام‌ می‌دادند. ارسال‌ نامه‌ها و پیامهای‌ سر‌ی‌ نظامی‌ بوسیله‌ شطاران‌ از شهری‌ به‌ شهری‌ انجام‌ می‌گرفت. آنان‌ نقشه‌ها و پیامهای‌ جنگی‌ و; را در حال‌ دویدن‌ به‌ مقصد مورد نظر می‌رساندند.

 

«اَلمؤ‌مِنُ‌ القَوِ‌یُّ‌ خَیرٌ‌ وَ‌ اَحَبُّ‌ مِنَ‌ المُؤ‌مِنِ‌ الضَّعیفِ»
شخص‌ با ایمان‌ قوی‌ و نیرومند، از شخص‌ با ایمان‌ ضعیف‌ بهتر و دوست‌داشتنی‌تراست.
مسأله‌ توجه‌ به‌ پرورش‌ تن‌ و ورزش‌ در دنیای‌ پیچیده، امروز به‌ صورتی‌ فراگیر شده‌ است‌ که‌ کمتر جامعه‌ یا ملتی‌ را می‌توان‌ پیدا کرد، در امور ورزش‌ و پرورش‌ تن‌ دلارها خرج‌ نکند و شاید بتوان‌ ادعا کرد که‌ بیش‌ از نیمی‌ از جمعیت‌ جهان‌ به‌ عناوین‌ مختلف‌ با آن‌ سروکار دارند. برخی‌ از مردم‌ ورزشکار حرفه‌ای‌اند و گروهی‌ ورزشکار آماتور، برخی‌ طرفدار و ورزش‌دوست‌ هستند و برای‌ دیدن‌ مسابقات‌ ورزشی‌ حاضرند وقت‌ها صرف‌ کنند و پول‌ها خرج‌ کنند. به‌ همین‌ دلیل‌ وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها برای‌ آن‌ تدارک‌ دیده‌اند و اسلام‌ که‌ دین‌ زنده‌ و پویا می‌باشد، در این‌ امر مهم‌ توجه‌ ویژه‌ای‌ داشته‌ است.

 

مسأله‌ توجه‌ به‌ پرورش‌ تن‌ در اسلام‌ و تعبیری‌ که‌ در قرآن‌ در زمینه‌ داستان‌ طالوت، وقتی‌ که‌ بعنوان‌ فرمانروای‌ مردم‌ انتخاب‌ می‌گردد و از سوی‌ بعضی‌ کم‌خردان‌ مورد انتقاد و اعتراض‌ قرار می‌گیرد، پیامبر قوم‌ در توجیه‌ انتخاب‌ طالوت‌ می‌فرماید: او دارای‌ دو خصلت‌ خوب‌ است؛ یکی، آگاهی‌ و علم‌ و دومی، توانایی‌ جسمی. می‌بینیم‌ که‌ نیرومندی‌ جسمی‌ و بدنی‌ در کنار نیرومندی‌ فکری‌ و روحی‌ و آگاهی‌ مطرح‌ گردید:

«اِنَّ‌ اَ‌ اصطَفیهُ‌ عَلَیکُم‌ وَ‌ زادَهُ‌ بَسطَهً‌ فِی‌ العِلمِ‌ وَ‌ الجِسمِ»
خداوند او را بر شما برگزیده‌ و علم‌ و (قدرت) جسم‌ او را وسعت‌ بخشیده‌ است.

اصولاً‌ با دیدی‌ که‌ اسلام‌ مترقی‌ در مورد انسان‌ دارد و او را دارای‌ ابعاد مختلف‌ وجود می‌داند و تکامل‌ و رشد انسان‌ را بواسطه‌ وجود تن‌ او می‌داند و این‌ حقیقت‌ در روایتی‌ از لسان‌ پیامبر گرامی‌ اسلام‌ به‌ صراحت‌ آمده‌ است:

«اِنَّ‌ اَ‌ عَزَوَجَل: رَکَّبَ‌ فِی‌الملائکهِ‌ عقلاً‌ بلا‌ شهوه‌ وَ‌ رَکَّبَ‌ فِی‌البهائمِ‌ شهوهً‌ بلا‌عقل‌ ِ‌ و رکَّبَ‌ فِی‌ بنی‌آدمِ‌ کِلِیهِما وَ‌ مَن‌ غَلَبَ‌ عقلُهُ‌ شهوتَهُ‌ فَهُوَ‌ خَیرٌ‌ مِنَ‌ الملائکهِ‌ وَ‌ مَن‌ غَلَبت‌ شهوتُهُ‌ عقلُهُ‌ فَهُوَ‌ شَرُّ‌ مِنَ‌ البهائم»
رسول‌ عزیز اسلام‌ می‌فرماید: خداوند سه‌ نوع‌ موجود در جهان‌ خلق‌ کرده‌ و حصر نیز حصر عقلی‌ می‌باشد، یعنی‌ قسم‌ چهارمی‌ در جهان‌ موجود نمی‌باشد:
ملائکه‌ را بدون‌ شهوت‌ خلق‌ کرده‌ و بهائم‌ را همراه‌ با شهوت‌ و انسان‌ را ترکیبی‌ از شهوت‌ و عقل‌ -(ملائکه‌ و بهائم)- اگر عقل‌ انسان‌ بر شهوت‌ و تن‌ و جسم‌ او غالب‌ شود او بهتر از ملائکه‌ است‌ و اگر بر عکس، تن‌ و جسم‌ و شهوت‌ بر عقل‌ غالب‌ شود چنین‌ کسی‌ از بهائم‌ پست‌تر می‌شود.

تکامل‌ و حرکت‌ در فرشته‌ها و ملائکه‌ وجود ندارد، چون‌ تک‌ بعدی‌ هستند. از اول‌ که‌ خلق‌ شده‌اند دایماً‌ یک‌ حالت‌ دارند؛ جنبه‌ ملکوتی‌ و عرفانی‌ و اخلاقی‌ محض‌ هستند و بهائم‌ و چهارپایان‌ نیز به‌ دلیل‌ تک‌ بعدی‌ بودن‌ تکامل‌ در زندگیشان‌ یافت‌ نمی‌شود، مثلاً‌ موریانه‌ و زنبور عسل‌ از همان‌ اول‌ خلقتشان‌ بهترین‌ لانه‌ها را می‌ساختند که‌ مهندسین‌ را به‌ حیرت‌ وا می‌داشتند. الان‌ نیز همان‌ لانه‌ را می‌سازند. بهترین‌ سیستم‌ حکومت‌ نظامی‌ و پلیسی‌ در زنبور عسل‌ وجود دارد که‌ اگر زنبوری‌ از شهد گل‌ بدبو بنوشد و قصد ورود به‌ کندو را داشته‌ باشد سربازان‌ محافظ‌ کندو حق‌ حیات‌ را از او می‌گیرند و او را اعدام‌ می‌کنند که‌ نباید اجتماع‌ را آلوده‌ کند. همیشه‌ به‌ همین‌ روال‌ است، چون‌ تک‌ بعدی‌ است‌ و جنبه‌ خاکی‌ و ناسوتی‌ و حیوانی‌ دارد.

در این‌ میان‌ تنها انسان‌ است‌ که‌ تکامل‌ و حرکت‌ دارد. انسان‌ ایستا نیست‌ و این‌ حرکت‌ و تکامل‌ به‌ خاطر دو بعدی‌ بودن‌ آن‌ است، یعنی‌ بواسطه‌ تن‌ و جسم، جان‌ و روان‌ و یا فرشته‌ و حیوان. لذا انسان‌ متحرک‌ است‌ و حرکت‌ انسان‌ یا به‌ طرف‌ بالا است‌ و یا سقوط‌ می‌کند. اگر می‌خواهد صعود کند باید جسم‌ خود را که‌ مقدمه‌ و محل‌ عبور روح‌ و عقل‌ است‌ پرورش‌ دهد والا‌ سقوط‌ خواهد کرد. به‌ تعبیر دیگر، عقل‌ سالم‌ در بدن‌ سالم‌ می‌باشد. مولانا این‌ مهم‌ را به‌ زیبایی‌ بیان‌ فرمود:

در حدیث‌ آمد که‌ خلاق‌ مجید خلق‌ عالم‌ را سه‌ گونه‌ آفرید
یک‌ گروه‌ را جمله‌ عقل‌ و علم‌ و جود آن‌ فرشته‌ است‌ و ندارد جز سجود
نیست‌ اندر عنصرش‌ حرص‌ و هوا نور مطلق‌ زنده‌ از عشق‌ خدا

نوع‌ دیگر از دانش‌ تهی‌ همچون‌ حیوان‌ از علف‌ در فربهی‌
او نبیند جز که‌ اصطبل‌ و علف‌ از شقاوت‌ غافل‌ است‌ و از شرف‌
نوع‌ سوم‌ هست‌ آدمیزاد و بشر از فرشته‌ نیمی‌ و نیمش‌ ز خر

اسلام‌ می‌خواهد انسان‌ واقع‌ بین‌ و معتدل‌ باشد و یک‌ جهته‌ خطمشی‌ خود را تعیین‌ نکند. این‌ حالت‌ اعتدال‌ و همه‌جانبه‌نگری، یکی‌ از خواص‌ اسلام‌ عزیز است.
این‌که‌ می‌فرماید: در نماز توجه‌ و تعبد و قصد قربت‌ و تمرکز حواس‌ را به‌ سوی‌ خدا معطوف‌ کند و خود را یکپارچه‌ متوجه‌ خدا نمایید. در عین‌ حال، وقتی‌ برای‌ نماز به‌ مسجد می‌روید بهترین‌ و تمیزترین‌ لباس‌ خود را بپوشید. همانطوری‌ که‌ می‌گوید: خدا توبه‌کنندگان‌ را دوست‌ دارد «اِنَّ‌ ایحبُّ‌التوابینَ». در عین‌ حال، آنهایی‌ که‌ خودشان‌ را تمیز نگاه‌ می‌دارند دوست‌ می‌دارد «اِنَّ‌ اَ‌ یحبُّ‌ المطَّهرینَ»، یعنی‌ آن‌ توجه‌ ملکوتی‌ و روحانی‌ را با تمیزی‌ و لطافت‌ و نشاط‌ بدنی‌ همراه‌ کنید و یا بعد از این‌که‌ عبادات‌ را انجام‌ دادی‌ به‌ دنبال‌ کار و کوشش‌ و زندگی‌ برو و کار را عبادت‌ معرفی‌ می‌کند، یعنی‌ فعالیت‌ بدنی.

 

اسلام‌ می‌گوید: غرق‌ در دنیا نشوید و خود را در آن‌ گم‌ نکنید. در مقابل‌ می‌فرماید: به‌ دنبال‌ تلاش‌ و معاش‌ باشید. «من‌ لا‌ معاش‌ له‌ لا معاد له» دنیا و آخرت‌ با هم‌ و در کنار هم‌ دیده‌ می‌شود. روح‌ و تن، جسم‌ و جان‌ با هم‌ دیده‌ می‌شود. هر کدام‌ لازمه‌ لاینفک‌ دیگری‌ است‌ و به‌ همین‌ دلیل‌ می‌توان‌ گفت‌ ضرورت‌ دارد که‌ انسان‌ به‌ پرورش‌ بدن‌ خود همت‌ ورزد و به‌ رشد و سلامت‌ بدن‌ خود رسیدگی‌ کند و همین‌طور راه‌ و وسیله‌ برای‌ اندیشیدن‌ انسان‌ همین‌ بدن‌ و پیکر و اندام‌ اوست. چشم‌ است‌ که‌ می‌بیند و گوش‌ است‌ که‌ می‌شنود و زبان‌ است‌ که‌ می‌چشد و;. در هر حال‌ سلول‌های‌ مغزی‌ ابزار و وسیله‌ تلاش‌ و تفکر انسان‌ است‌ که‌ آدم‌ درست‌ بفهمد و درست‌ تفکر نماید. پس‌ باید بدنش‌ سالم‌ باشد.

 

بنابراین، پیوند عمیقی‌ بین‌ تن‌ و روان‌ انسان‌ وجود دارد و باید همیشه‌ مورد توجه‌ باشد. لذا ورزش‌ از جهات‌ مختلف‌ دارای‌ اهمیت‌ فراوان‌ است‌ که‌ ما به‌ بیان‌ چند نمونه‌ از اهداف‌ ورزش‌ اکتفا می‌کنیم.
در مجموع، ورزش‌ به‌ دو دسته‌ کلی‌ تقسیم‌ می‌شود : ۱- ورزش‌ فکری، مثل‌ شطرنج‌ ۲- ورزش‌ رزمی‌ و جسمی، مثل‌ ورزش‌ زورخانه‌ای‌ که‌ هر کدام‌ فرهنگ‌ خاص‌ خود را دارد.

ورزش‌ زورخانه‌ای‌ که‌ به‌ آن‌ ورزش‌ باستانی‌ نیز اطلاق‌ می‌گردد، ورزشی‌ است‌ که‌ کاملاً‌ بُعد مذهبی‌ داشته‌ و به‌ سختی‌ با مذهب‌ در آمیخته، به‌ گونه‌ای‌ که‌ اگر بخواهیم‌ ورزش‌ زورخانه‌ای‌ را از مذهب‌ جدا سازیم، دیگر ماهیت‌ خود را از دست‌ می‌دهد و دیگر ورزش‌ زورخانه‌ای‌ نخواهد بود.
در این‌ ورزش، تنها به‌ تقویت‌ جسم‌ توجه‌ نشده، بلکه‌ تقویت‌ روح‌ و روان‌ و تربیت‌ مذهبی‌ و اخلاقی‌ جوانان‌ نیز مورد توجه‌ ویژه‌ قرار گرفته‌ است. در این‌ ورزش، ورزشکاران‌ یاد می‌گیرند که‌ همراه‌ بدن، بلکه‌ قبل‌ از بدن‌ و تن، ایمان‌ خود را تقویت‌ نموده، و هر چه‌ بر قوت‌ و قدرت‌ بدنی‌ و رزمی‌ آنان‌ افزوده‌ می‌گردد، تواضع‌ آنان‌ نیز فزونی‌ می‌یابد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.