معدن چغارت و اسفوردی ۵۱ ص
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
معدن چغارت و اسفوردی ۵۱ ص دارای ۵۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد معدن چغارت و اسفوردی ۵۱ ص کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز معدن چغارت و اسفوردی ۵۱ ص۲ ارائه میگردد
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی معدن چغارت و اسفوردی ۵۱ ص،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن معدن چغارت و اسفوردی ۵۱ ص :
معدن چغارت و اسفوردی
بررسی وضعیت سنگ آهن در ایران و جهان
براساس آخرین آمارهای منتشر شده از سوی صندوق بین المللی پول و اعتبار، ۹۸ درصد از سنگ آهن دنیا برای تولید آهن و فولاد بکار برده می شود، بطور میانگین برای تولید یک تن فولاد، حدود ۱۶۰۰ کیلوگرم سنگ آهن مورد نیاز می باشد. براساس برنامه توسعه اقتصادی و صنعتی کشور تا پایان سال ۱۳۸۸ تولید فولاد ایران می بایست به ۲۸ میلیون تن افزایش یابد که سرمایه گذاری های جدید در بخش معدن می بایست پاسخگوی این میزان تولید فولاد در کشور باشد. مجموع ذخائر و منابع سنگ آهن در ایران حدود ۴/۴ میلیارد تن ذخیره تثبیت شده و ۴/۶ میلیارد تن ذخیره احتمالی است که در دهه های آینده وارد چرخه مصرفی صنایع فولاد کشور خواهد شد. ظرفیت تولید سنگ آهن در ایران هم اکنون (۲۰۰۷) از مرز ۱۸ میلیون تن در سال گذشته است (IMIDRO) و این رقم در چند سال آینده با توجه به نیازهای بازارهای داخلی و جهانی در صورت عملی شدن ظرفیتهای در دست اجرا به ۷/۴۰ میلیون تن در سال خواهد رسید.
تولید جهانی سنگ آهن در سال ۲۰۰۶، ۱۴۸۲ میلیون تن و تولید فولاد خام ۱۲۳۹ میلیون تن بوده است که این مقدار افزایشی معادل ۱۲ درصد برای تولید سنگ آهن و ۸/۸ درصد افزایش برای تولید فولاد نسبت به سال ۲۰۰۵ را نشان می دهد. تولید سنگ آهن و فولاد در اواخر دهه ۹۰ میلیادی روند ثابتی داشته است اما از سال ۲۰۰۰ میلادی تا کنون پیوسته در حال افزایش بوده است.
با توجه به این که صنعت فولاد تنها مشتری اصلی سنگ آهن است هرگونه بررسی در مورد سنگ آهن می بایست با ارزیابی بازار فولاد همراه باشد.
قاره آسیا عمده ترین قطب تولید کننده فولاد جهان تلقی می شود در سال ۲۰۰۶ حدود ۵۷ درصد فولاد جهان در این قاره تولید شده است. کشور چین با تولید بیش از ۴۱۸ میلیون تن فولاد خام در سال ۲۰۰۶ معادل ۸/۳۳ درصد تولید جهانی فولاد را داشته است .
پیش بینی شده که در سال ۲۰۰۷ حدود ۳۸۵ میلیون تن سنگ آهن به کشور چین وارد خواهد شد که ۱۸ درصد نسبت به سال قبل رشد دارد و این رقم در سال ۲۰۰۸ حدود ۴۴۰ میلیون تن، سال ۲۰۰۹ حدود ۴۰۰ میلیون تن و در سال ۲۰۱۰ حدود ۵۲۰ میلیون تن واردات سنگ آهن به کشور چین انجام خواهد شد. چین در سال ۲۰۰۷ می بایست حدود ۲/۵۲ درصد از نیاز خود به سنگ آهن را از طریق واردات تأمین کند که این رقم بالاتر از ۳/۵۱ درصد مربوط به سال ۲۰۰۶ بود است.
میزان ذخایر سنگ آهن دنیا از سال ۱۹۹۵ تا کنون پیوسته در حال افزایش بوده است و این بدلیل افزایش بازار مصرف و نیاز به شناسایی ذخایر جدید صورت گرفته است. میزان کل ذخایر زمین شناسی جهان حدود ۴۰۰ میلیارد تن برآورد شده است که ایران با ۵/۴ میلیارد تن فقط ۵/۱ درصد از کل ذخایر جهان را به خود اختصاص داده است، لذا برنامه ریزی برای اکتشاف و شناسایی و اطمینان از وجود ذخیره قابل استخراج ضروری می باشد که این امر ناشی از نبود اکتشافات تفصیلی مطلوب می باشد از ۵/۴ میلیارد تن ذخایر کشف شده کشور، حدود ۵/۲ میلیارد تن ذخایر قطعی (کاتاگوری Bو C1) و حدود ۹/۱ میلیارد تن ذخایر احتمالی و ممکن (کاتاگوی C2 و C3) می باشند که نیاز به مطالعات اکتشافی بیشتر دارند. حدود ۴۱ درصد ذخایر سنگ آهن ایران در منطقه ایران مرکزی، ۳۵ درصد آهن در منطقه گل گهر، ۲۱ درصد در منطقه سنگان قرار دارد و سایر آنومالیها فقط ۲ درصد از ذخایر سنگ آهن را در بر می گیرند. جدول شماره ۱ بیان کننده میزان تولید سنگ آهن در سال ۲۰۰۶ ، ۲۰۰۷ و ذخایر آن می باشد .
بررسی وضعیت تولید سنگ آهن در ایران ذخایر قابل استخراج سنگ آهن کشو ر دو میلیارد و ۸۷۶ میلیون تن برآورد شده است. هم اکنون ۵۳ معدن سنگ آهن در کشور وجود دارد. ولی چهار معدن گل گهر سیرجان، چادرملو، چغارت و سه چاهون بیشترین سهم در تولید سنگ آهن ایران را دارند.
جداول ۲ و ۳ میزان تولید سنگ آهن دانه بندی و کنسانتره سنگ آهن را در وضعیت فعلی و پس از اجرای طرح های توسعه و افزایش ظرفیت مربوطه را نشان می دهد. براساس جدول شماره ۴ میزان تولید واحدهای تولید کننده گندله در شرایط فعلی بالغ بر ۱۰ میلیون تن است که با توجه به ظرفیت های در دست اجرا بر اساس برنامه های توسعه می بایست به ۶/۴۱ میلیون تن در سال برسد. که این رقم با توجه به چشم انداز تقاضای آتی فولاد در کشور و همچنین منظور نمدن رقمی معادل ۱۵ درصد تولید داخلی برای صادرات تا پایان برنامه چهارم توسعه اقتصادی کشور (۱۳۸۸) به حدود ۲۸ میلیون تن در سال خواهد رسید.
تولید صنعت فولاد کشور در سال ۱۳۸۵ رقمی بالغ بر ۱۰ میلیون تن بوده که با توجه به برنامه چهارم توسعه اقتصادی کشور قرار است این میزان به ۲۸ میلیون تن برسد. برای تحقق چنین رقمی طرحهای توسعه و افزایش ظرفیت فراوانی در حال اجرا هستند. نکته حائز اهمیت این است که عملی شدن برنامه های گفته شده در خصوص تولید فولاد جز با ایجاد و راه اندازی هر چه سریعتر طرح های توسعه و افزایش ظرفیت صنایع بالادستی فولاد در کشور میسر نخواهد شد.
با توجه به آمار ارائه شده در جدول شماره ۴ میزان تولید گندله کشور در حال حاضر ۱۰ میلیون تن بوده که می بایست تا پایان برنامه چهارم به ۶/۴۱ میلیون تن برسد. که بسیاری از طرح های توسعه و افزایش ظرفیت آنها (۶/۳۱ میلیون تن) در حال اجرا بوده و تعدادی از آنها مانند گندله سازی اردکان به بهره برداری رسیده است. برای رسیدن به رقم مصوب تولید گندله، ضروریست که ماده اولیه مورد نیاز آ« (کنسانتره و دانه بندی) مجموعاً بالغ بر ۲۰ میلیون تن می باشد که تا پایان برنامه چهارم توسعه این میزان تولید می بایست به حدود ۴۸ میلیون تن برسد.
لازم به توضیح است که معادل چادرملو ، گل گهر و چغارت که عمده ذخایر شناسایی شده و تولید سنگ آهن کشور هم اکنون از آنها ممکن یا امکان پذیر شده است می باشد مسیر طولانی را تا ریسدن به میزان تولید فعلی طی نموده اند. مثلاً معدن چادرملو در سال ۱۳۶۲ تجهیز و پس از گذشت ۱۵ سال به ظرفیت فعلی دست یافته است. آنومالی شماره ۱ معدن گل گهر نیز پس از گذشت بیش از ۲۰ سال که از شناسایی آن سپری شده در سال ۱۳۷۳ به بهره برداری رسید واین در حالیست که هنوز آماده سازی بزرگترین آنومالی این معدن (آنومالی شماره ۳) خاتمه نیافته است و استخراجی نیز صورت نگرفته است. چنین وضعیتی برای سنگ آهن چغارت نیز وجود دارد.
شده همگی حکایت از این امر دارند که می بایستی سرمایه گذاری و توجه بیشتری به حجم سرمایه و ایجاد ارزش افزوده در تولید سنگ آهن کشور نمود. با توجه به وجود ذخایر گازی فراوان و تولید ۶۸ درصد از فولاد کشور به روش احیاء مستقیم و بومی شدن تکنولوژی این روش، که با به بهره برداری رسیدن طرحهای توسعه و افزایش ظرفیت این میزان به ۸۰ درصد خواهد رسید. مسأله تأمین کنسانتره سنگ آهن و سرمایه گذاری در آن از اولویت خاصی برخوردار می باشد.
از طرف دیگر با نگاهی به ارزش ریالی فروش تولیدات شرکتهای معدنی سنگ آهن، (با فرض اینکه قیت FOB هر تن سنگ آهنکنسانتره را حدود ۱۰۰ دلار در نظر بگیریم) ، به خوبی ضرورت سرمایه گذاری و راه اندازی طرح های معدنی با افزایش ۱۴۹ درصد در ارزش فروش نمایان خواهد شد.
ناحیه معدنی بافق در یکی از کهن ترین پهنه های ایران زمین قرار دارد و در بر دارنده ذخایر سترگی از آهن، فسفر، سرب و روی است. این ناحیه ذخیرهای بیش از ۲ میلیارد تن سنگ آهن (NISCO, 1980) را در بر دارد که در ۳۴ آنومالی اصلی مغناطیسی و در ناحیه ای به وسعت ۷۵۰۰ کیلومتر مربع با روند شمالی- جنوبی در کمان آتشفشانی- پلوتونیک کامبرین آغازی موسوم به کاشمر- کرمان پراکنده است. (شکل ۱). میزبان سیستم کانی زایی مگنتیت- آپاتیت سکانسی دگرسان شده شامل گدازه ها، سنگهای پیروکلاستیک و اپی کلاستیک، کربناتهای میان لایه ای و گرانیت های ساب ولکانیک متعلق به کامبرین آغازی است و در آنها گسترده ترین آلتراسیون ها عبارتند از نوع سدیک در عمق زیاد، اکتینولیتی و پتاسیک در ترازهای میانی و سرسیتی و سیلیسی در عمق های کم (تراب و لمان، ۲۰۰۷). در این کانسارها مگنتیت کانی اصلی است و آپاتیت کانی مزاحم به حساب می آید. آپاتیت به صورت توده ای در رگه ها و دایک ها و به صورت بلورهای خودشکل در اندازه های ریز و درشت که گاهی طول آنها به ۱۵ تا ۲۰ سانتی متر می رسد و در چند مرحله تشکیل شده است.
منشا کانسارهای آهن ناحیه بافق به مدت یکصد سال است مورد بحث می باشد و برای آن منشاهای مختلفی پیشنهاد شده است. برای مثال فورستر و جعفرزاده (۱۹۹۴) کانی زایی آهن این ناحیه را مرتبط به تفکیک یک مایع ناهمامیز اکسید آهنی غنی از فسفر از یک ماگمای ملانفلینیتی، سامانی (۱۹۸۸) آن را مرتبط با یک ماگمای کربناتیتی و تراب و لمان (۲۰۰۷) آن را مرتبط با ماگماتیسم گرانیتی معرفی کرده اند. جمی (۲۰۰۵) و تراب و لمان (۲۰۰۷) منشا این کانسارها را هیدروترمال و سیال های مربوطه را به طور عمده حاصل از سنگهای تبخیری کامبرین آغازی و در درجه دوم از ماگمای گرانیتی دانسته اند. مر و مدبری (۲۰۰۳) نقش هر دو فرایند مذاب ناهمامیز اکسید آهنی و متاسوماتیسم قلیائی را مورد توجه قرار داده اند. با توجه به اهمیت اقتصادی و زمین شناسی و مبهم بودن منشا کانسارهای آهن ناحیه بافق در این مقاله سعی شده است تا با توجه به خطواره ها مغناطیسی، سن سنجی های اخیر و ژئوشیمی آپاتیت، نوع ماگماتیسم مرتبط با این کانسارها را بهتر مشخص کرد.
خطواره های مغناطیسی و ارتباط زمین شناختی آنها:
بر اساس نقشه مغناطیس سنجی ناحیه دو خطواره عمده با روند NNW-SSE در دو طرف گسل فرضی پشت بادام قابل تشخیص است که در شکل ۲ بازسازی شده اند. خطواره مغناطیسی شرقی به طور مشخصی با گرانیت های ناریگان، زریگان و دوزخ دره منطبق است یا با آنها همپوشانی دارد. این ارتباط به نظر ما از لحاظ ژنز این کانسارها کلیدی است و اهمیت آن را در بخشهای دیگر مقاله خواهیم دید.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.