مبانی نظری و پیشینه فایل توانمند سازی کودکان خیابانی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مبانی نظری و پیشینه فایل توانمند سازی کودکان خیابانی دارای ۵۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مبانی نظری و پیشینه فایل توانمند سازی کودکان خیابانی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مبانی نظری و پیشینه فایل توانمند سازی کودکان خیابانی۲ ارائه میگردد
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مبانی نظری و پیشینه فایل توانمند سازی کودکان خیابانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مبانی نظری و پیشینه فایل توانمند سازی کودکان خیابانی :
مبانی نظری و پیشینه فایل توانمند سازی کودکان خیابانی
در ۵۲ صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری فایل)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تاریخچه موضوع در جهان
توجه به مفهوم توانمندسازی به صورتهای متفاوت و با معانی مختلف درگذشته وجود داشته است، با این حال توانمندسازی به معنای امروزی تاریخچه چندان طولانی ندارد. وتن و کمرون[۱](۱۹۹۸) اظهار میکنند که این مفهوم به هیچ عنوان تازه نیست بلکه در سایر زمینههای علوم از جمله روانشناسی، علوم اجتماعی، علوم دینی، سیاسی و نظرات فمنیستی و مبارزات جنبش زنان برای کسب حقوق مدنی خود و همچنین پیرامون کمکهای اعطایی از جهان غرب و سازمانهای بینالمللی و حمایتی مثل سازمان ملل متحد، یونیسف، خوار و بار جهانی و… به کشورهای فقیر و جهان سوم مورد استفاده قرار میگرفت.
در زمینه روانشناسی، آدلر(۱۹۲۷) مفهوم “انگیزش تسلط”، وایت(۱۹۵۹) مفهوم “انگیزش اثرگذاری”، بریهم(۱۹۶۶) مفهوم “واکنش روانشناختی” و هاتر(۱۹۷۸) “انگیزش شایستگی” را مطرح کردهاند. در هر یک از مطالعات یاد شده، توانمندشدن به معنی تمایل افراد به تجربه خودکنترلی[۲]، به خود اهمیّت دادن[۳] و خود آزادسازی میباشد(عبدالهی، ۱۳۸۵: ۲۲-۲۱).
شاید بیشترین تشابه مفاهیم دیگر را با توانمندسازی، قبل از هر کسی بتوان در آرای هگل فیلسوف آلمانی پیدا کرد. هگل در آرای خود به مفاهیمی همچون نقد، شکوفایی، نقد عمومی و مشارکت توجه خاصی کرده است و بیشتر از اینکه ویژگی افراد توانمند و غیرتوانمند را بیان کند به خصوصیات جامعه توانمند میپردازد. بعد از هگل هم سایر اندیشمندان و جامعهشناسان این سنت را ادامه دادند برای مثال سرانجام مباحث و نظریههای آنها به مشارکت بویژه مشارکت مدنی، توسعه اجتماعی، وجود نهادهای خصوصی و گسترده، جنبشهای مثبت اجتماعی، تلاشهای جمعی برای حل معضلات و مفاهیمی همچون خودیاری و دیگریاری ختم میشود که قرابت موضوعی و معنایی زیادی با توانمندسازی دارند (فاطمی، ۱۳۹۱: ۲۲-۲۱).
در دینشناسی، مجادلات درباره اختیار و اجبار، خودرائی درمقابل تسلیم، قضا و قدر در مقابل ایمان درطول قرنها مطرح بوده است. در جامعهشناسی مفهوم توانمندشدن در مورد جنبشهایی که در آن مردم برای آزادی و کنترل اوضاع و احوال شخصی خود مبارزه میکردند، معنی پیدا کرد. ریشه همه این مباحث، اشکال تغییریافته مفهوم توانمندسازی در مقابل ناتوانی و درماندگی است (ابطحی و عابسی، ۱۳۸۶: ۱۹).
اگرچه مفهوم توانمندسازی در مددکاری اجتماعی از گذشته وجود داشته ولی در دهه ۱۹۹۰ وارد بسیاری از شکلهای فعالیت مددکاری اجتماعی شد بویژه، به کار فردی، به مثابه «قدرتبخشی»[۴] نگریسته میشده است، اگرچه، کاربردهای اصلی این واژه در مددکاری اجتماعی بیشتر در کار با گروههای تحت ستم بوده است، تا اینکه دربار افراد بکار برده شود (پین، ۱۳۹۱: ۵۴۷-۵۴۶).
[۱]Veten & Cameron
[۲]Self-control
[۳]Self-importance
[۴]Empowerment
…
۲-۷-۲ اصول توانمندسازی کودکان خیابانی
اصول توانمندسازی از اینجهت مهّم است که سیر حرکت کمککنندگان در این امر را در رسیدن به هدف فرآیند مشخص میسازد، البته اغلب در بین سیستمهای مختلف تفاوتهایی در اجرای اصول وجود دارد امّا این تفاوتهای جزئی مشکلاتی را در اجرای این فرآیند ایجاد نمیکند، مهّم، پذیرش اصل فرآیند است.
روز استفن[۱] سه اصل را درخصوص توانمندسازی مطرح مینماید:
۱- استفاده از مفاهیم (ایجاد درک و بینش مناسب): که بیشتر تمرکز بر درک مراجعان از مفهوم اجتماعی بودن دارد تا تأکید بر پنداشتها و خطمشیهای کمککنندگان (مددکاران اجتماعی). این اصل متمرکز بر توسعه گفتگوهایی بین مراجعان و مددکاران اجتماعی است که به واقعیتهای زندگی آنان میپردازند. در این گفتگوها مراجعان میتوانند احساساتشان را نسبت به موقعیتهای مختلف زندگی بیان کرده و پس از بحث در خصوص آنها به درک بهتری از زندگی برسند.
۲- توانمندسازی: جریانی که از طریق آن مددکاران اجتماعی به حمایت مراجعان میپردازند تا آنان بتوانند نسبت به نیازهای احتمالی که در زندگی با آن روبرو میشوند، شناخت و درک بهتری داشته باشند. کار مددکاران اجتماعی در این فرآیند متمرکز بر کمک به مراجعین در تصمیمگیریهایی است که بر زندگی آنان تأثیرات مهمی خواهد گذاشت.
۳- جامعیت (فعالیتهای جمعی): که توجه به کاهش احساسات انزوا و کنارهگیری در مراجعان و تأکید بر برقراری ارتباطات اجتماعی در میان آنان دارد. تجارب ناشی از این مشکل اجتماعی شدن، احساسات پایداری را در زمینه خود ارزشی در میان مراجعان ایجاد مینمایند. (اقلیما، ۱۳۸۸: ۱۸۶)
پین[۲]پنج اصل مهم توانمندسازی را در عمل مددکاران اجتماعی چنین بیان میکند:
۱- شناخت و تأکید بر ظرفیتها و توانمندیهای مثبت افراد: او معتقد است که همه انسانها دارای درک، توانایی و مهارتهایی میباشند. در شناخت انسانها باید به این ظرفیتهای بالقوه توجه نمود نه بر برچسبهای منفی.
[۱]Rose Stephen
[۲]Payne
…
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.