مقاله آیین سماع در کشف المحجوب


در حال بارگذاری
11 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
5 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله آیین سماع در کشف المحجوب دارای ۲۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آیین سماع در کشف المحجوب  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله آیین سماع در کشف المحجوب

چکیده  
مقدمه  
احکام سماع  
مراتب سماع  
پی نوشت ها  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله آیین سماع در کشف المحجوب

۱- حاکمی ،اسماعیل ، سماع در تصوّف ،چاپ اول، تهران ، دانشگاه تهران ،

۲- حیدر خانی ،حسین ، سماع عارفان ، چاپ اول ،تهران ،سنایی ،

۳- شفیعی کد کنی ، محمدرضا ، گزیده غزلیات شمس،چاپ چهارم، تهران،

۴- قرآن کریم

۵- محمد بن منّور، اسرارالتوحید ، به اهتمام حسین بدرالدّ ین ،چاپ اول ،تهران ، سنایی،

۶- موسوی سیرجانی ، سهیلا ، فرهنگ نامه تطبیقی (کشف المحجوب و مرصادالعباد)،چاپ اول،تهران،رواّر،

۷-هجویری،علی بن عثمان،کشف المحجوب،تصحیح دکتر محمود عابدی،چاپ اول،تهران،سروش،

چکیده

      آنچه پیش روی شماست بحثی است کوتاه  در باب سماع در کشف المحجوب.ما در این بر نوشته، ابتدا مقدمه ای در تاریخچه ی سماع یادآور شده و بعد وارد بحث اصلی؛ یعنی بررسی این آیین از دیدگاه علی بن عثمان هجویری می شویم ونظرات او را در این خصوص تبیین می نماییم

باید متذکر شوم که هدف ما در این مقاله، اثبات یا ردّ این آیین نیست، بلکه فقط نظر و دیدگاه مؤلّف کشف المحجوب را مورد کند و کاو قرار داده و جویا می شویم


مقدمه

    اگربخواهیم زمان پیدایش سماع را به دقّت بررسی کنیم نباید آن را با زمان تولّد موسیقی یکی بدانیم ،زیرا انسان در آغاز که خود را شناخته، موسیقی را نخستین انعکاس التهاب و هیجان درونی خود دیده است که در خارج از وجود تحقّق یافته و موجب حالات وجد و شادی گردیده ؛ پس باید این مسأله را از زمانی در نظر بگیریم که این حالت نشاط و وجد فردی را جمعی کرده اند و آن را با سننی آمیخته اند. این آیین قطعاً از زمانهای دور قبل از اسلام نیز در پرستشگاه ها مرسوم بوده تا به کمک آن در شنوندگان تأثیرگذاشته و رقّّت قلبی ایجاد کند ،همان گونه که امروزه به عنوان مثال درکلیسا ها می بینیم که شرکت کنندگان با موسیقی و آهنگ خاصّی دعای های خویش را زمزمه     می کنند( ودر بسیاری از آیین های دیگر)

قدر مسلّم این است که در صدر اسلام سماع بدان صورت که در مجالس صوفیه برگزار می شده  وجود نداشته است

«این مراسم نزد صوفیان آن زمان شکل گرفت که در سال(۲۴۵) هجری ذوالنّون مصری از زندان متوکّل رهایی یافته بود و صوفیان ارادتمندش در جامع بغداد دور او گرد آمده، همان موسیقی درباری و اشرافی قبل از اسلام را که با موسیقی حکمای الهی تفاوت بسیار داشت ودر اصطلاح فقهی ” مطربی” خوانده می شد به کار گرفته بودند؛ قوّال شعری خواند و ذوالنّون هم ابراز شادمانی نمود. به نظر می آید این گونه شادی ها  که با موسیقی رایج غیر اسلامی به سرور و شادمانی مطربی توأم     می شد; نزد صوفیان به حلقه ی سماع  و دست افشانی و پایکوبی آنان شکل می پذیرفت.»(حیدرخانی،۱۳۷۴،۲۶   )

این مراسم در ابتدا به صورت مراسم شعرخوانی بوده و کسانی که در آن شرکت می کردند تحت تأثیر قرار گرفته به شادمانی و پایکوبی می پرداختند، کم کم در این مراسم برای اینکه تأثیر بیشتری داشته باشد از دفّ و نی هم استفاده می شد

مرا چون نی در آوردی به ناله          چو چنگم خوش بساز و با نوا کن

اگر چه می زنی سیلیم چون دف        که‹‹آواز خوشی داری صدا کن››

چو دف تسلیم کردم روی خود را       بزن سیلی  و رویم  را  قفا  کن

همی زاید ز دفّ و کف یک آواز        اگر یک نیست از همشان جدا کن

                                                                        (شفیعی کدکنی،۱۳۶۲،۳۸۳)

طعم خوش بیخودی وشیدایی صوفیان را متوجّه سماع نمود تا حدّی که بیش از هر مراسم دیگری به این مراسم پرداختند. هجویری نیز در کتاب خود در باب الرّقص این مطلب را تأیید می کند که ابتدا این مراسم، به صورت رقص و پایکوبی بوده است و گروهی ظاهرآن را برداشت کرده و « من دیدم از عوامّ گروهی می پنداشتند که مذهب تصّوف جز این نیست؛ آن بر دست گرفتند .»

                                                                               (هجویری،۱۳۸۳،۶۰۵)

و این ظاهر بینی ازرقص و پایکوبی از نظر او هیچ جایگاهی ندارد .‹‹بدان که اندر شریعت و طریقت رقص را هیچ اصلی نیست.›› (هجویری،۱۳۸۳،۶۰۵)

امّا او رقص را با اضطراب های درونی که حاصل خفّتی است که بردل پدیدار شده وهمچنین حاصل قوّت وقت باشد فرق می گذارد وآن اضطراب را گداختن جان معرّفی می کند نه رقص و پای بازی. « امّا چون خفّتی در دل پدیدار آید خفقانی بر سّر سلطان شود؛  وقت قّْوت گیرد ، حال اضطراب خود پیدا کند ،  ترتیب ورسوم بر خیزد . آن اضطراب که پدیدارآید، نه رقص باشد و نه پایکوبی ونه طبع پروردن که جان گداختن بود . و سخت دور افتد آن کس ازطریق صواب که آن را رقص خواند;»   (هجویری،۱۳۸۳،۶۰۶)

اینکه از چه زمانی به این گونه مجالس اسم “سماع” نهادند تاریخ دقیقی نمی توان معیّن نمود؛ امّا چیزی که قطعی است،  این است که توجّه و دلبستگی بیش ازحّد صوفیان به این مجالس باعث شد تا شرایطی را برای سماع در نظربگیرند تا هم از فتنه ی عوام در امان باشند و هم شوق وذوق صوفیان را تا حدّی کنترل کنند . از همین تاریخ مکانی به نام  ” سماع خانه ” بنا شد وسماع ازجمله رسوم صوفیان قرار گرفت که با آداب وسنن خاصّی برگزارمی شد . و همان گونه که تصّوف در جا معه پذیرفته شده بود؛  سماع نیز به عنوان مراسم مذهبی صو فیان پذیرفته شد و صوفیه برای این که سماع را یک رسم مذهبی نشان دهند به استناداتی متوسّل می شدند وادّعا می کردند که در حضور رسول اکرم (ص) نیز مجلس سماع بر گزارمی شده است و روایاتی از عایشه نقل می کردند تا با این کار حرمت سماع را مطرح کنند.)۱( البته آنها تنها به این روایات اکتفا نمی کردند بلکه جایی که در مباحث علمی باید از این رسم و آیین خویش دفاع می کردند وجوه مختلفی را برای سماع بیان      می کردند تا مجادله کنندگان را قانع نمایند

« گروهی می گفته  سماع از آنجا ست که حق سبحانه گفت؛  الست بربّکم ؟ اوّل خطابی که از حق شنیدند وخوشترین سماعی آن است که ازخدا شنوی و به این صورت بلی جواب دادند و اکنون که سماع  می شنوند شادی ایشان از لذّّت آن سماع اوّل است. و گروهی گفته اند که اصل سماع از لذّت خطاب تکوین است; وگروهی گفته اند سماع نصیب روح است نه نفس  از بهرآنکه هر چیزی را به چیزی تعّلق است مگر روح را که عاوی است و به چیزی تعلّق ندارد و چون روح به کالبد بنده در آید به مجّرد فعل  خدا درآید و واسطه در میان نباشد پس هر وقت سماع شنود آن لذّّت گردآوردن وی با تن ، اورا شادمان گرداند ; .»  (حاکمی اسماعیل،۱۳۶۱،۹)

واین کلام تفسیری بجاست از ابیات آغازین مثنوی معنوی که

بشنو از نی جون حکایت می کند                واز جدایی ها شکایت می کند

و این نی است که سینه ای شرحه شرحه ازفراق می خواهد تا شرح اشتیاق خویش باز گوید و هم اوست که حریف هجران کشیده ای است و حجاب ها ی او را ازهم می درد ;

به این صورت است که صوفیان در هر جا که شرایطی فراهم می شده، درپی توجیه این آیین خویش برمی آمدند

ما اکنون به غورو تعمّقی درکشف المحجوب می پردازیم و این آیین را دراین کتاب ارزشمند مورد بررسی قرار می دهیم. باید گفت هجویری این مسأله را درکشف المحجوب ابتدا از نظر لغوی و حسّی ریشه یابی می کند

او می فرماید: «;چون سمع را علم به اصوات و اخبار، و بصر را علم  به الوان و اجناس ، و  مر ذوق را به حلو و مرّ؛ و شم را علم به نتن  و رایحه و لمس را علم  به خشونت ولین (است) .»

(هجویری(تصحیح عابدی)،۱۳۸۳،۵۷۱)

او به پیروی از اهل سنّت سمع را به بصرفضل می نهد . او می گوید با استفاده از  حسّ شنوایی است که می دانیم که در بهشت رؤیت خواهد بود یا از طریق سمع این  خبر، دانستیم که مؤمنان را مکاشف گرداند و حجاب اسرارشان برگیرد تا خدای را ببینند ؛  پس سمع  بر بصر برتری دارد واولی تراست . و معتقد است که همه ی احکام شریعت به حس شنوایی بنا  شده  است؛ زیرا اگر این حس نبود اثبات آنها محا ل  بود ، چون ابتدا پیامبران الهی سخن گفتند و کسانی که مستمع بودند به آنها گرویدند و ایشان به مستمعان معجزه نمودند و اگر معجزه هم دیدند، تأکید آن  هم بر سمع بود و به این طریق  از نظر هجویری، اگر کسی حس شنوایی (سماع) را انکار کند، در حقیقت کلّ شریعت را انکارکرده باشد و حکم آن را به خود پوشیده باشد.  ازنظر هجویری شایسته ترین سخنی که باید شنیده شود که سبب لذّت دل و حظّ  گوش می شود ، کلام ایزد تبارک و تعالی است

 

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.