مقاله فلسفه و نظریه ای جدید در ادبیات (عنوان عربی: فلسفه جدیده و نظریه حدیثه فی الأدب)

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله فلسفه و نظریه ای جدید در ادبیات (عنوان عربی: فلسفه جدیده و نظریه حدیثه فی الأدب) دارای ۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله فلسفه و نظریه ای جدید در ادبیات (عنوان عربی: فلسفه جدیده و نظریه حدیثه فی الأدب)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله فلسفه و نظریه ای جدید در ادبیات (عنوان عربی: فلسفه جدیده و نظریه حدیثه فی الأدب)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن مقاله فلسفه و نظریه ای جدید در ادبیات (عنوان عربی: فلسفه جدیده و نظریه حدیثه فی الأدب) :

مقاله فلسفه و نظریه ای جدید در ادبیات (عنوان عربی: فلسفه جدیده و نظریه حدیثه فی الأدب) که چکیده‌ی آن در زیر آورده شده است، در زمستان ۱۳۸۷ در مطالعات ادبیات تطبیقی (ادبیات تطبیقی) از صفحه ۳۷ تا ۵۶ منتشر شده است.
نام: فلسفه و نظریه ای جدید در ادبیات (عنوان عربی: فلسفه جدیده و نظریه حدیثه فی الأدب)
این مقاله دارای ۲۰ صفحه می‌باشد، که برای تهیه‌ی آن می‌توانید بر روی گزینه‌ی خرید مقاله کلیک کنید.
کلمات مرتبط / کلیدی:
مقاله ادبیات تطبیقی
مقاله ادبیات جهان
مقاله ادبیات ملی
مقاله بررسی ادبی (کلید واژه عربی: الأدب المقارن
مقاله الآداب العالمیه
مقاله الآداب الوطنیه والدراسات الأدبیه)

چکیده و خلاصه‌ای از مقاله:
چکیده فارسی:
در مقاله حاضر، ادبیات تطبیقی به عنوان یک رشته دانشگاهی مستقل بررسی و تحلیل شده است. در واقع، ادبیات تطبیقی نوعی جهان بینی ادبی است که از مرزهای ملی، زبانی و جغرافیایی فراتر می رود و ادبیات را پدیده ای جهانی می انگارد که جوهره انسانی آن در کلیه فرهنگها یکسان است. البته نویسنده مقاله بین «ادبیات جهان» و «ادبیات تطبیقی» تمییز قائل میشود و معتقد است که در ادبیات جهان، برخلاف ادبیات تطبیقی، به ارتباطات و تاثیر و تاثرات ادبی می پردازند و آثار ادبی را به صورت منفرد بررسی و مطالعه می کنند. نویسنده، با علم به اینکه تعریف واحدی از این رشته وجود ندارد، می کوشد تعریف های متفاوت ادبیات تطبیقی را از دیدگاه مکتبهای مختلف آن تبیین و تحلیل کند. آنچه که پژوهشگران ادبیات تطبیقی باید بدان توجه کنند، این است که هدف ادبیات تطبیقی، «مقایسه» نیست، بلکه شناخت ادبیات به عنوان یک کلیت است که اجزای آن، یعنی ادبیاتهای ملی، اندام وار با یکدیگر مرتبط هستند. نویسنده بر این اعتقاد است که ادبیات تطبیقی، فلسفه و نظریه جدیدی در مطالعات ادبی است که هرگونه خودبزرگ بینی فرهنگی را نفی میکند و تلاش دارد با فراهم آوردن زمینه شناخت دیگر، پیام آور صلح و دوستی میان ملل و فرهنگهای مختلف باشد.