بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی شهر کرج


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی شهر کرج دارای ۱۲۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی شهر کرج  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی شهر کرج۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی شهر کرج،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی شهر کرج :

چکیده پژوهش :

این پژوهش براساس مطالعات متعددی که رابطه موسیقی، اضطراب و افسردگی را مورد تایید قرار داده است ترتیب داده شده و هدف آن بررسی تاثیر تمرینات موسیقی بر میزان اضطراب و افسردگی هنرمندانی است که با آلات موسیقی کار می کنند.

در این تحقیق سعی کامل به عمل آمده که شخصیت والا و ارزشمند موسیقی دانان و هنر با ارزش موسیقی در جامعه بهتر از پیش روشن گردد و همچنین به بررسی کمبودها و نیازهایی که در جامعه هنرمندان می باشد و با آنان مواجه هستند و کمتر مورد توجه کسی قرار گرفته است، بپردازد. در کنار این بررسی میزان اضطراب و افسردگی در نوازندگان موسیقی و افراد عادی مورد مقایسه قرار گرفته است.

در این تحقیق به منظور صحت و سقم فرضیه و اجرای روشهای آماری مربوط به ۲۰ نفر از نوازندگان موسیقی و ۲۰ نفر از افراد عادی شرکت داشتند.

برای جمع آوری اطلاعات از آزمون اضطراب کتل و افسردگی بک استفاده شد.

در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون مقایسه میانگین در گروههای مستقل «t» استودنت استفاده شد.

نتایج مطالعه نشان داد که بین تمرینات موسیقی و اضطراب نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد. یعنی فرضیه اول این پژوهش تایید شد یعنی فرض خلاف مورد قبول واقع شد و فرضیه دوم این پژوهش نیز که شامل میزان افسردگی نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد، مورد تایید قرار گرفت. و مجدداً فرض خلاف برای این فرضیه ثابت شد.

برای بررسی سوالهای مربوطه (میزان اضطراب و افسردگی) لازم بود، میانگین دو گروه در رابطه با هر یک از ویژگیهای مقایسه دو گروه مستقل مورد آزمون قرار گیرد.

چون «t» محاسبه شده در آزمون اضطراب کتل ۹۳/۲ = t از «t» مبین جدول یعنی ۰۲۱/۲ در سطح اطمینان ۵% بزرگتر است لذا فرض خلاف پژوهش تایید می گردد. بدین معنی که بین میزان افسردگی نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد.

« بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی شهر کرج
فهرست مطالب »

عنوان : صفحه :

مقدمه ۱

فصل اول : معرفی پژوهش ۲

بیان مساله ۷

اهداف تحقیق ۱۲

اهداف اختصاصی تحقیق ۱۲

ضرورت و اهمیت تحقیق ۱۳

فرضیه تحقیق ۱۵

تعاریف عملیاتی تحقیق ۱۵

فصل دوم : ادبیات تحقیق ۱۷

بخش اول : سابقه تاریخی اضطراب ۱۸

فرضیه هایی راجع به علل اضطراب ۲۰

سبب شناسی اضطراب از دیدگاههای مختلف ۲۳

بیان غیرکلامی اضطراب ۲۶

اختلالات اضطرابی ۲۷

انواع اختلالات اضطرابی ۲۷

« بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی شهر کرج
فهرست مطالب »

عنوان : صفحه :

درمان اختلالات اضطرابی ۲۸

بخش دوم : سابقه تاریخی افسردگی ۳۱

علل افسردگی از نظر دیدگاهها و مکاتب مختلف ۳۲

سبب شناسی افسردگی ۳۷

بخش سوم : تاریخچه موسیقی ۴۲

پیشینه تحقیقات قبلی ۴۳

چند نمونه پژوهش دیگر ۴۹

فصل سوم : روش اجرای پژوهش و جمع آوری داده ها ۵۱

روش اجرای پژوهش و جمع آوری داده ها ۵۲

ابزار اندازه گیری ۵۳

تست اضطراب کتل ۵۳

دستور اجرای تست ۵۵

تست افسردگی بک ۵۸

دستور اجرای تست ۶۰

روش تصحیح و نمره گذاری تست اضطراب کتل ۶۰

« بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی شهر کرج
فهرست مطالب »

عنوان : صفحه :

روش تصحیح و نمره گذاری تست افسردگی بک ۶۳

روش آماری و تجزیه و تحلیل داده ها ۶۵

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها ۶۸

تجزیه و تحلیل داده ها ۶۹

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری ۷۹

بحث و نتیجه گیری و بررسی تحقیق ۸۰

محدودیتهای تحقیق ۸۵

پیشنهادات ۸۶

منابع ۱۲۸

مقدمه :

هیچ انسانی از افسردگی و اضطراب، تشویش و نگرانی مصون نیست. هر فردی در طول عمر خود بالاخره طعم ناگوار محرومیت، یأس و سرخوردگی و ماتم را مزه مزه می کند، چون هیچ وقت یک بیماری هرقدر هم شایع باشد قادر نخواهد بود همگی افراد یک جامعه را مبتلا کند. بنابراین حالات فوق به هیچ وجه نمی تواند بیماری تلقی شوند، بلکه در مواقع نوع واکنش در مقابل حوادث ناگوار زندگی به حساب می آیند.

تا آنجا که حالا یأس، سرخوردگی و اضطراب به عنوان واکنش محسوب می شوند، بسیار سالم و مفید می باشند. زیرا مثل یک دریچه اطمینان شرایط سخت و دشوار محیط را به فرد گوشزد می کنند تا بدین وسیله شخص بتواند خود را از صدمه و گزند بیشتر حفظ نماید.

حالات سرخوردگی، اضطراب و افسردگی در زندگی روزمره، همانند درد، سوزش، و تورم زخمی می باشند که وسیله آنها زخم پوشیده و محافظت شده و از گسترش آن جلوگیری به عمل آمده و فرصت التیام پیدا نمی نماید، یأس و سرخوردگی، افسردگی و اضطراب و تشویش هم اموری غیرقابل اجتناب می باشند. (معانی ۱۳۷۱ ، ص ۱۸)

فصل اول :

معرفی پژوهش

معرفی پژوهش

بشر همواره از موسیقی برای ابراز و بیان افکار و احساسات خود استفاده کرده است. ریتم نخستین رکن موسیقی، قبل از تکلم، وسیله آرامش و نیایش آنها بوده است. بشر اولیه آواها و حرکات موزون و مراسم و پایکوبیها بر ترسها، غمها و شادیها، آمال و آلام خویش می بخشیده و احساسات خود را جاری می ساخته است، آنگاه که می هراسید در طنین آواگریهای جمعی خود از بی قراریها می کاهید. و در قدرت شادمانی با ریتم به پایکوبی و تحریک می رسید و هنگامی که اندوهگین بود به شک و آهی موزون دل را تسکین می بخشید و امواج خون را تعدیل و در هنگام ابهام و شدت نیاز، تنهای آهنگی داشت و در غرور و نوحه سرایی می پرداخت. (خالقی، ۱۳۶۹ ، ص ۱۴)

امروز سخن از تاثیر و فوائد موسیقی در مراحل مختلف رشد و زندگی از دوره جنینی تا سالمندی بوده و سخن از تاثیر ارتعاشات موزون، در رشد گیاهان و جانوران است، و این همه تلاش و علاقه تاریخی بشر به موسیقی و مواهب روحی آن نمایشگر گرایش باطنی آدمی به نظم، هماهنگی و زیبایی ذاتی آن است.

موسیقی همیشه در زندگی، حزن و همدردی، بی قراری و شیدایی داشته است. و این موضوع در تاریخ و تمدن بسیاری از ملل از جمله کشور متمدن و کهنسال ایران به چشم می خورد. (زاده محمدی، ۱۳۷۱ ، ص ۵۳)

موسیقی کشف افتهای ناپیدا، پیدایی راهای نو، و جدید ذهنی و عوامل معنوی برای فرا رفتن از این هنر شگفت انگیز، در هم اعصار، همواره در فراسوی قوانین حاکم و دستورات اجتماعی به حیات آشکار و فراگیر خود ادامه و در نهایت حتی اخلاق و سیاست را به تبعیت از خویش فراخوانده است.

گسترده و عمق موسیقی اصیل، انسانی، ناب، و معنوی تا بدان جاست که حتی تعصبی ترین صاحبان امور در ادوار گوناگون تاریخی را به سوی یافتن خویش طلبیده است، و اصولاً این امتیاز از خصایص جونهر هنر است و موسیقی بعنوان طلایه دار هنرها توانسته است در بحرانی ترین مقاطع ممکن، همچنان حضور خود را به انحناء مختلف از حاشیه به سوی متن جامعه حرکت دهد و سرانجام به تصرف دلخواه اذهان روشن بپردازد، و اگر به تعریفی از تازه تر، توازن، تعادل حیات طبیعت و انسان را پاره ای از مأخذهای موسیقی بدانیم، باید اقرار کنیم که موسیقی در درون خود ماذوات کائنات است و گریزی از آن نیست.

بدین سبب باید اهل موسیقی کاشفان جوهر زندگی نامید. در همین رابطه می توان گفت که نخستین اشارات صوتی و آواها که سرانجام به تجسد «کلمه» رسیده در زمان خود به مثابه علائم اختصاری ارتباط و بیان خواسته ها خلق شده بودند، چنانکه می توان امروزه بنابر تحقیقات علمی، موسیقی را زبان حال اشیاء دانست، از ضزبات نبض سنگ کوارتز تا تنفس خاموش مرجانها در اعماق دریاها و رقص لاادری با دو برگ . (همان منبع، ص ۱۱۵).

موسیقی یکی از اعجاب انگیزترین پدیده های جهان افرینش است. موسیقی که بیان توانر اصوات است و در جهان مادی راه گریزی را به پهن دشت زیبائیها می گشاید و سرچشم زلال حقیقت را در سای ملودیهای طبیعی بیان می کند، احساس را در وجود جاندار بر می انگیزد و عالم را که آفریند خدای تواناست با هم عظمتش تبلور می بخشد، موسیقی از بدو خلقت اغاز گردیده است و تا رستاخیز نیز ادامه خواهد داشت، به کلم ظاهری موسیقی نباید نگریست زیرا منظور این نیست که بعد معینی از نغمه ها مورد نظر باشد، بلکه گستردگی عالم اصوات مورد نظر است، همانند لحظاتی که باد می وزد و سنفونی ترس را در صحنل طبیعت به اجرا در می آورد و یا در ان کنسرتی که پرندگان در آغاز بهاران سرود می خوانند، موسیقی حدو مرز معینی ندارد، همانگونه که جهان خلقت را محدودیتی نیست. بنابراین ارتباطی که در جهان ادامه دارد وسیل انتقال افکار است خود صورت که زیر بنای سازندگی است. (نیکونژاد، حسین، ۱۳۷۱، ص ۱).

بطور کلی موسیقی با ادراک ارتباط دارد زبان گویایی دل فصیح ترین واسط معرفی احساسات است. موسیقی باید مقدم بر هر خاصیت دیگری طور تنظیم شود که اندیشه ها و اجرای آن با وسعت زندگی منطبق گردد و چون شعر زبان، عاطفه و احساسات است.

موسیقی انسان را به خداوند نزدیک می کند و او را به شناسایی خداوند رهبری می کند /و بشر در عالمی که بر آن مجهول است سوق می دهد. (رازانی، ابو تراب، ۱۳۴۲، ص ۵۶ – ۶۰)

شناخت موسیقی ایرانی وقتی میسر است که فرهنگ ایران را شناخته باشیم، چرا که موسیقی ایرانی نیز چون سایر هنرهای ملی ایران زائیده فرهنگ این مرز و بوم است. موسیقی ایرانی ریشه در عرفان آریایی دارد و همانطور که در عرفان دوگانگی ها با هم وجود دارند و قسمتی از ساختار عرفان را تشکیل می دهند. این موسیقی نیز به عنوان شاخه ای از عرفان زمانی شکل می گیرد که از این دوگانگی ها را نیز شامل باشد. (سلطانی، پیمان، ۱۳۷۲، ص ۳۲۰، ۳۲۱ )

بیان مسأله :

در کتب روانشناسی لغات و اصطلاحات بسیاری را می توان یافت که هر کدام به تناسبی ذکر شده و نویسنده و گوینده را از آن مسأله اضطراب مقصد بوده است. مثل لغت : نگرانی، دلشوره، بیم، هراس، بیقراری، پریشان حالی، ترس، موهوم، ترس مبهم و مجهول و … آنچه که در معرض ان قابل ذکر است. اینست که اضطراب یک حالت عاطفی است که در ان عامل مبهمی از ترس ناشی از پیش بینی حوادث نامطلوب وجود دارد. (قائمی، علمی، ۱۳۶۸، ص ۱۴۰)

بطور کلی شاید بتوان اضطراب را به منزل احساسی رنج آوری که با یک موقعیت ضربه آمیز کنونی یا با انتظار خطری که به شیء نامعین وابسته است، تعریف کرد. به عبارت دیگر اضطراب مفهوم تهدید یا ناایمنی است که آزمودنی منبع آنرا بوضوح درک نمی کند. (پ، دادستان، ۱۳۷۰، ص ۷۲)

هر موجود باهوشی ضطراب دارد. می توان گفت که اضطراب یک حالت کاملاً طبیعی و سهم کسانی است که کمی فکر می کنند. هم قدمهایی را که انسانیت به جلو بر می دارد، هم کشفهای علمی، هنری، ادبی، نیز بر اساس اضطراب انجام می گیرد. می توان گفت که ده درصد اضطرابها برای یک انسان عادی ضرورت دارد، اما متأسفانه این درصد همیشه نیست. (گنجی، خسرو، ۱۳۷۲، ص ۳۷۹)

افسردگی یک واکنش روانی – زیستی (سایکو بیولوژیک) عادی در مقابل استرس است. هر کسی به طول عمر یابد با فشارها و و استرسهای زندگی مبارزه کند، چون بشر یک واخد سایکوبیولوژیک است، به هر تغییر فکری و جسمی که موجب تغییرات شیمیایی سلسله اعصاب مرکزی گردد، از خود واکنش نشان داده و با هر استرس از نظر جسمی و روحی مبارزه خواد کرد.

(پور افکاری، ۱۳۷۱، ص ۷)

افسردگی محدود به زمان و مکان خاصی نیست بلکه واکنشی است در مقابل استرس، حالتی که در هر زمان و برای هر کس، ممکن است اتفاق بیافتند. به جرأت می توان گفت که نیمی از افراد بالغ در دوره ای از عمر خود دچار اتین حالت بوده اند و متأسانه اکثریت این توده از افسردگی خود آگاه نبوده و نیستند. (همان منابع، ص ۹ – ۸)

ما همه دچار افسردگی می شویم، افسردگی می تواند به تنهایی پدید آید ولی اغلب همراه احساس تشویش و اضطراب است. این حالت احساس ناخوشایند پیش بینی بروز ناراحتی است. خود حالت افسردگی می تواند در افراد مستعد ایجاد نگرانی کند. در برخی دیگر افسردگی در پیوستگی با نگرانی بوجود آید و یا توسط آن آغاز می شود. (رواندوست، ۱۳۶۹، ص ۱۰ – ۹)

افسردگی بزرگترین مسأله ای است که سلامت نوع بشر را تهدید می کند و در واقع چنان گسترش وسیعی دارد که در میان ناراحتی های روانی می تواند بعنوان سرماخوردگی معمولی تصور شود، ولی بین افسردگی تفاوت وحشتناک وجود دارد.

افسردگی می تواند کشنده باشد. تحقیقات دربار میزان خودکشی نشان می دهد که در سالهای اخیر این میزان، افزایش حیرت انگیزی حتی در بین کودکان و نوجوانان داشت است. (حریری، نجلا، ۱۳۶۹، ص ۱۱)

۵۰ تا ۷۰ درصد بیماران افسرده، اضطراب یا تفکرات وسواسی دارند، ۲۰ تا ۳۰ درصد بیماران اساساً مضطرب، افسردگی را تجربه می نند. (پورافکاری، ۱۳۶۸، ص ۱۶۹)

موسیقی بیان اندیشه والا در قالب اصوات می باشد، موسیقی در ایران از دیر باز مظهر یوند سه گانه علم و هنر و اخلاق ملکوتی بوده و بزرگانی مانند ابن سینا، فارابی، عبدالقادر در مراغی، صفی الدین ارموسی و قطب الدین شیرازی که هر یک پیوند مقدسی به شمار می آیند چه بسا با آموزش صحیح در این برهه از زمان از میان دانشجویان و دانش پژوهان حاضر نیز تنی چند مشابه آن بزرگان، بالقوه وجود داشته باشد و تنها پرورش درست و دقیق لازم است نهفته های اینان را شکفته کند. (مهدوی، رضا، ۱۳۷۲ ، ص ۶)

اهمیت این مطالعه سنجش آرمیدگی موسیقی بر اضطراب در بیماری است که به تشخیص طبی نارسایی قلبی داده شده بود. علاوه بر این ارتباط بین خصوصیات اضطراب که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، می باشد.

یک نمون ۴۰ نفری بصورت تصادفی از بیماران دارای نارسایی قلبی، بعنوان گروه کنترل و گروه تجربی انتخاب شدند. یک کاهش معنادار آماری رد میزان ضربان قلب، میزان تنفس و نمرات اضطراب در گروهی که به موسیقی آرام بخش گوش می دادند پیدا شد. یک همبستگی مثبت معنا داری آماری بین میزان خصوصیات اضطراب و حالت پایانی میزان اضطراب بدست آمد.

یک همبستگی منفی معنا دار اماری بین میزان خصوصیات اضطراب و درج تغییر درمان بعدی حالت اضطراب وقتیکه بعنوان یک تغییر خالص و همچنین یک تغییر درصدی یافت شد، نتایج نمایانگر این مطلب بود که موسیقی درمانی می تواند یک ملاحظ مؤثر برای کاهش سطوح حالت اضطراب در بیماران دارای نارسایی قلبی باشد. (مندل، ۱۹۹۰، ص ۴۲۰)

در مطالعه ای که توسط الهی – براهنی، انصاری در سال (۱۳۷۱) تحت عنوان بررسی تأثیرات موسیقی ایرانی بر افراد افسرده انجام شده است، نشان می دهد که افراد افسرده در مقایسه با افراد بیمار واژه های منفی بیشتری را به خاطر آوردند، و افراد افسرده واژه های مثبت بیشتری را نسبت به افراد بیمار یادآوری کرده اند. (پورتراب، ۱۳۷۲، ص ۹۰)

متأسفانه محقق د رابطه با موضوع تحقیق در داخل کشور به تحقیقی دست نیافت و آنچه هم بدست آمد صرف تحقیقاتی در ارتباط غیر مستقیم با اولین متغیر تحقیق یعنی مستقل تمرینات موسیقی بود اما در زیمن دومین متغیر تحقیق متغیر وابسته (اضطراب و افسردگی) تحقیقات متعددی وجود داشت با توجه به عوامل نامبرده در پژوهش حاضر پژوهشگران بدنبال این مسأله که آیا رابطه ای بین تمرینات موسیقی و میزان اضطراب و افسردگی وجود دارد یا خیر؟

اهداف تحقیق :

هدف کلی تحقیق :بررسی و مقایس میزان اضطراب وافسردگی بین نوازندگان موسیقی و افراد عادی است.

هدف اختصاصی تحقیق : برای دستیابی به هدف اساسی تحقیق، اهداف ویژ زیر را دنبال می کنیم :

۱ ) تعیین میزان اضطراب و افسردگی در نوازندگان موسیقی

۲ ) تعیین میزان اضطراب و افسردگی در افراد عادی

۳ ) آیا تأثیر موسیقی بر هیجانات، تأثیی مثبت است یا منفی؟

۴ ) تعیین رابطه بین تمرینات موسیقی و افزایش یا کاهش اضطراب افسردگی

از طرفی گفته شده است که موسیقی در اصل تجربه های هیجانی است. نوع و محتوای آن می تواند بر حسب خود هیجانها متنوع و گسترده باشد. هدف این مطالعه بررسی این مسأله بود که آیا موسیقی بعنوان یک تجرب هیجانی می تواند به هیجانات انسان تأثیر بگذارد؟

ضرورت و اهمیت تحقیق :

فایده و هدف این تحقیق این است که اید تازه ای نسبت به اضطراب و افسردگی به وجود آید و طرز تفکر جدیدی برای کاهش اضطراب و افسردگی پدید آید و این روش راهی باشد برای افراد مضطراب و افسرده که اضطراب و افسردگی ناشی از بحران نوجوانی را کاهش داده و باعث پیشرفت آنها در موارد یادگیری موسیقی درس و موارد دیگر باشد.

بطور کلی در جامع ما بسیاری از فراد از هنر بویژه هنر ارزشمند موسیقی درک صحیحی ندارد. این تحقیق نشان خواهد داد که موسیقی از چه ارزش بالایی برخوردار است. کلا هنرمندان موسیقی و موسیقی دان از شصیت و روحی بسیار گسترده و پرمعنایی برخوردارند.

بساری از هنرمندان ما که به معنی عمق این هنر عظیم پی برده اند آنرا در زندگی خود به کار بسته اند و از لحاظ شخصیت خانوادگی، تربیت فرزندان، شیو ادار زندگی کاملاً موفق بوده اند.

هنر موسیقی تنها سرگرمی نیست بلمه حرکتی است که باید به حیات انسانی یک ملت نظم و تربیت بدهد یعنی آن مسائل دینی و اخلاقی و سنتهای قابل قبول اخلاقی و مربوط به زندگی اجتماعی و فردی که بدون آنها تمامی آگاهی از طبیعت زیان آور و بی معناست و موسیقی نیز هنر است که عضو حیات انسانی است و شعور را یک قدم به حوزل احساس منتقل می کند.

موسیقی که دین بوسیل علم راهنمای اوست و باید این نتیجه را داشته باشد که همزیستی مسالمت آمیز، انسانها را ضمانت کند و به طور کالی هنر باید زور و تعدی را از میان بردارد و تنها هنر است که از عهد اینکار برمی آید و شاید ددر آینده علم راه آرمانهای نو و عالیتر دیگری را بر روی هنر بگشاید و هنر آنها را تحقق بخشد.

فراهم آوردن زمین لازم برای حصول نوعی شناخت جامع – علمی و علمی از موسیقی است. به طوریکه تفکر و اندیش هنرجو در راستای حصول همین شناخت تقویت شده نو بتواند بعداً با آگاهی تمام راه خود را انتخاب کند.

مسئله شناخت و بینش در موسیقی اگر مهمترین مسأله به طور اخص نباشد، به وطر اعم از مهمترین است و همین شناخت است که پایه های راه آینده را خواهد ساخت. (نیکو نژاد، حسین، ۱۳۷۱، ص ۱۸)

فرضیه های تحقیق :

۱ ) بین اضطراب نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت وجود دارد.

۲ ) بین افسردگی نوازندگان موسیقی و افراد عادی تفاوت وجود دارد.

تعاریف عملیاتی :

اضطراب : پیش بینی نگران کنند خر یا در بدبختی آتی همراه با احساس ملال یا نشانه های بدنی تنش است. کانون خطر مورد انتظار ممکن است درونی یا بیرونی باشد. (نیکخو، آوادیس یانس، نقشبندی، غفرانی، ۱۳۷۵، ص ۵۷۱)

تکرار و تشدید نگرانی موجب اضطراب خواهد شد. اضطراب ناراحتی ذهنی دردناکی است که از پیش بینی آسیبهای احتمالی نتیجه می شود. (احدی، حسن، بنی جمالی، شکوه السادات ۱۳۷۴، ص ۲۱۷)

از لحاظ روانپزشکی اضطراب را می توان چنین تعریف کرد : ناآرامی، هراس و ترس ناخوشایند و منتشر یا احساس قریب الوقوع که منبع آن قابل شناختن نیست. (شاملو، ۱۲۷۳، ص ۱۷۲)

در پژوهش حاضر، اضطراب افراد بر حسب نمره هایی که در آزمون کتل بدست می آورند تعیین می شود.

افسردگی : افسردگی طبیعی و متعادل در انسان، واکنشی است نسبت به یک عامل بیرونی که فرد از آن آگاه است و محرومیت آنرا آگاهانه درک می کند.

در واکنش نوروز افسردگی، غالباً عامل محروم کننده بیرونی مانند از دست دادن یکی از نزدیکان یا شکست در امور زندگی، شغلی و امثال آن دیده نمی شود. (شاملو، ۱۳۷۲، ص ۱۳۶)

مای احساس مشخص یا غمگین، قدان احساس، بدبینی و احساس تنهایی جزئی از اختلال دو قطبی و افسردگی اساسی.

همچنین می توان افسردگی را چنین تعریف کرد : اختلال مزمن در خلق یا فقدان علاقه و لذت در تقریباً تمام فعالیتهای معمولی و سرگرمی ها و تفریحات روزمره است. حالات افسردگی بیماران معمولاً بصورت غمیگینی، بی حالی، بی میلی و بی علاقگی به مسائل زندگی ظهور می کند. (شاملو، ۱۳۷۳، ص ۱۷۳)

در پژوهش حاضر، افسردگی بر حسب نمره هایی که افراد در آزمون (بک) فرم بلند، بدست می آورند، تعیین می شود.

فصل دوم

ادبیات تحقبق

«بخش اول»

سابقه تاریخی اضطراب :

برای اولین بار یک پزشک آمریکایی بنام بیرد[۱] (۱۸۹۶) نوارسنتی[۲] را تعریف کرد، او چند مورد از بیماری را بعلاوه علل احتمالی در ان زمان شرح داد، بیمارانی که امروزه آنان را مبتلا به نوروز اضطراب می شناسیم در نوراستنی بیرد گنجانیده می شوند.

در سال (۱۸۷۱)[۳] داکاستا در جریان جنگای داخلی، سندرمی را زارش کرد و آنرا قلب تحریک پذیر خواند، مفهوم این سندرم هر چند محدودتر است ولی بیش از بیماری بیرد به تعریف نوروز اضطراب نزدیک است. داکاستا متوجه شد که بیش از یک قرن منابع پزشکی، نظامی، آلمانی، و انگلستان هم گزارشهای مشابهی داده اند.

فروید اولین بار در سال (۱۸۹۵) نوروز اضطراب را به بیمارانی اطلاق کرد که سایر اطباء آن زنان آنها را بنام نوراستنی می شناختند. البته ان بیماران ضمن یک قرن گذشته نامهای مختلفی گرفته اند. در سال (۱۹۶۰) ولیر[۴]، وایت[۵]، رید[۶]، کهن[۷] نتیجه مطالعات بیست سال خود را که حاصل تعقیب ۱۷۳ بیمار مبتلا به نوروز اضطراب بوده منتشر ساختند. بعدها کهن و دیگران یک مطالع فامیلی در مورد این بیماران به عمل آوردند.

در صد سال اخیر زمانیکه بیرد نوراستنی راتعریف کرد در مورد علت بیماری تئوریهای مختلفی از ضعف اساسی اعصاب گرفته تا عوامل اجتماعی و روحی و اخیراً تئوری شیمیایی ابراز شده است. هر چند که علت ان هنوز ناشناخته باقی مانده، لذا برخی از مطالعات نشان داده اند که بین افراد مبتلا و عادی از نظر فیزیولوژی برخی تفاوتها وجود دارد. مثلاً بیماران مبتلا به نوروز اضطراب به تحریکلات دردناک از هر نوع بیشتر حساسند تا آدمهای عادی، بعلاوه تحملشان به ورزش و فعالیتهای جسمانی کمتر بوده و سطح اسید لاکتیک خونشان هنگام ورزش بالاتر از دیگران است.

البته این اختلالات فیزیولوژیک در وجود این بیماران همیشه علت بیماری نیست، بلکه احتمال دارد که این اختلالات ثانوی و در نتیج عدم فعالیت و نگرانی همراه با این سندرم باشد. (عظیمی، ۱۳۷۵، ص ۵۶ – ۵۲)

فرضیه هایی راجع به علل اضطراب :

۱ ) فرضی روانکاری :

تکامل تدریجی فرضیه های زیگموند فروید را در مورد اضطراب از مقال وسواسها که در سال (۱۸۹۵) نوشت تا مطالعاتی دربار هیستری و بالخره مهارتها و علائم و اضطراب که در سال (۱۹۲۶) به رشت تحریر در آورد.

می توان دریافتف در مقال اخر فروید اضطراب را هشداری برای ایگو معرفی می کند که از فشار یک سائق نامقبول برای تظاهر آگاهانه تخلیه خبر می دهد.

اضطراب به عنوان یک هشدار ایگورا برای اقدامات دفاعی در مقابل فشارهای درونی تحریک می کند. اضطراب در روانکاری بسته به ماهیت نتایج ترسناک به چهار طبقه تقسیم می شود. اضطراب سوپر ایگو، اضطراب اختگی، اضطراب جدایی و اضطراب اید و یا تکانه.

در اضطراب اید یا تکانه چنین فرض می شود که به ناراحتی ابتدایی و منتشر نوزاد به هنگام احساس مغلوب شدن در مقابل نیازها و محرکهائی که خود هیچ کنترلی بر آنها ندارد، پدید می آید.

اضطراب جدایی به مرحل کمی دیرتر اما هنوز قبل از دور ادیپال مربوط می گردد که در آن کودک از اینکه نتواند تکانه های خود را کنترل نموده و با معیارها و تقاضاهای والدین هماهنگ بوده و می ترسد کعه محبت آنها را از دست بدهد یا از جانب آنهاطرد شود. خیالات اختگی که از مشخصات کودک دور ادیپال است، بخصوص در ارتباط با تکانه های جنسی در حال رشد او اضطراب اختگی بزرگسالی تجلی می کند.

اضطراب سوپر ایگو نتیج مستقیم رشد انتهای سوپر ایگوست، که سپری شدن عقد ادیب و ظهور دور پیش از بلوغ نهفتگی را خبر می دهد. در مورد منبع و ماهیت اضطراب در روانکاوی اختلاف عقیده وجود دارد، مثلاً او تورانگ پیدایش اضطراب را به فرآیندهای مربوط به شرب تولد مربوط می داند و سالیوان روی روابط اولیه مادر و کودک و انتقال اضطراب مادر به کودک تأکید نمده است. (پور افکاری، ج دوم، ۱۳۷۰، ۳۷۳ – ۳۷۲)

۲ ) فرضیه های رفتاری :

فرضیه های رفتاری با یادگیری اضطراب، بعضی از مؤثرترین درمانهای اختلالات اضطرابی را بوجود آمده است، طبق فرضیه های رفتاری اضطراب، یک واکنش شرطی در مقابل محیطی خاصی است، مثلاً فردی در یک رستوران دچار ناراحتی شدید گردد، امکان دارد که چنین فردی از طریق تعمیم، نسبت به هر غذایی که خودش آماده نکرده باتشد حساسیت و سؤظن پیدا کند، یک احتمال دیگر در سبب شناسی این است که شخص با تقلید واکنشهای اضطرابی والدین خود ممکن است واکنش درونی اضطراب را یاد بگیرد. (همان منبع، ص ۳۷۴ – ۳۷۳)

۳ ) فرضیه های وجودی :

فرضیه های وجودی اضطراب مدلهای عادی برای اختلال اضطراب منتشر بوجود آورده است، که در انها محرک قابل شناسایی خاص برای احساس اضطراب مزمن وجود ندارد، مفهوم مرکزی فرضی وجودی این است که شخص از پوچی عمیق در زندگی هود آگاه گردد که ممکن است حتی از پذیرش مرگ غیر قابل اجتناب خود نیز برای او دردناکتر باشد، اضطراب واکنش شخص به این پوچی وسیع و معنی است. (همان منبع، ص ۳۷۴)

۴ ) فضیه های زیست شناسی :

فرضیه های زیست شناختی بر معیارهای عین متکی است به اینکه تغییرات بیولوژیک در بیماران مبتلا به اختلالهای اضطرابی نشان دهند تحریک مفرط یک سیستم نرمال از سایر لحاظ است یا این تفاوتها بازتاب عملی بیمار گونه و بخصوص است، معهذا این امکان است که برخی از مردم نسبت به اختلال اضطرابی بر اساس یک حساسیت بیولوژیک نسبت به پیدایش این عاطفه آسیب پذیری بیشتری داشته باشند. (همان منبع، ص ۳۷۴)

سبب شناسی اضطراب از دیدگاههای مختلف :

۱ ) دیدگاه فروید :

از نظر فروید انسان متعارف کسی است که راحل رشد جنسی – روانی را با موفقیت گذرانده باشد و در هیچ یک از مراحل رشد بی از حد تثبیت نشده باشد. از نظر او کمتر انسانی متعارف به حساب می اید و هر فردی به نحوی غیر متعارف است. در حوزه روانشناسی انسانهای غیر متعارف و روانی را به دو دسته تقسم کرده اند :

یکی از افراد که اختلالات عصبی و روان نژادی دارند و دیگر افرادی که حالات شدید روانی دارند و آنها را افراد روانپریش می نامند.

در مکتب فروید اضطراب یک ترس درونی شده است. ترس از اینکه مبادا تجاربدرد آور گذشته یادآوری شوند، تجاربی که با تنبیه و ممانعت از ارضای کششهای غریزی همراه بوده اند.

کششها غریزی نامطلوب موجب اضطراب می شوند و به خود اعلام خطر می کنند. اضطراب واکنش ناآگاهانه در برابر تمایلات سرکوب شده است و علامت اخطاری است به «خود» مبنی بر اینکه کشش غریزی نامطلوب که در گذشته موجب ناراحتی وموجب درد شده است اینکه دارد مجدداً بروز می کند، اضطراب با احساس ترس مترادف است با این تفاوت که ترس منشأ خارجی دارد ولی اضطراب منشأ درونی دارد. (شفیع آبای، ناصری، ۱۳۶۵، ص ۵۲)

۲ ) دیدگاه آدلر :

به عقیده آدلر نوروز نتیج قصور در یادگیری است و نیز نتیجه ادراکها و تصورات معیوب است. نوروزهایی است که ما را برای فقدان تمدن خویش می پردازیم، در صورتیکه فروید نوروز را بهایی می دانست که ما برای تمدن می پردازیم. هر نوروز به منزله کوششی است برای رها کردن فرد از احساس حقارت و نیل به احساس تفوق و برتری که در مواردی به حالتهای جبرانی نامطلوبی منتهی می شود. نوروز در جهت عملکرد اجتماعی سیر نمی کند و هدفش نیز حل مشکلات خاصی از زندگی نیست، بلکه برای خود مسیرهای خاصی پیدا می کند و بنابراین، بیمار را به تنهایی می کشاند. (همان منبع، ص ۹۷)

۳ ) دیدگاه مراجع محوری راجرز :

به اعتقاد راجرز (برسر و شوستروم، ۱۹۶۸ و شوتزر واتسون ۱۹۷۴) خویشتن پنداری فرد مضطرب یا روان نژند با تجربه ارگانیزمی او ناهماهنگ و در تضاد است. هر موقع که ادراکسیک فرد از تجربه خودش تحریف و یا انکار شود، تا حدودی حالت ناهماهنگی میام «خود» و تجربیات فرد، یا حالت ناسازگاری روانی و آسیب پذیری بوجود می آید و موجب پیدایش مکانیزمهای دفاعی می شود.

در حقیقت فرد در مقابل تهدیدهای حاصل از ناهماهنگی میان تجربه و خویشتن پنداری، احساس اضطراب می کند و سپس با استفاده از یکی از مکانیزمهای دفاعی در مقابل تهدید و اضطراب حادث، به دفاع از خود می پردازد. در حالت اضطراب، مفهومی که فرد از خودش دارد با تجربیات او مغایر است. (همان منبع، ص ۱۶۱)

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.