فایل تفکر مذهب اشاعره


در حال بارگذاری
10 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل تفکر مذهب اشاعره دارای ۹۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل تفکر مذهب اشاعره  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز فایل تفکر مذهب اشاعره۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل تفکر مذهب اشاعره،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل تفکر مذهب اشاعره :

فایل تفکر اشاعره

قسمتهایی از متن:

مقدمه

اشعری

اشاعره

پیروان ابوالحسن اشعری بودند و اعتقاد داشتند: ایمان تصدیق به قلب است و اقرار به زبان و عمل به ارکان از فروع آن است.

صاحب گناه کبیره اگر بدون توبه بمیرد، حق تعالی او را شامل مغفرت می کند یا اینکه به شفاعت رسول اکرم می بخشد یا آنکه به مقدار جرمش او راعذاب می دهد؛ اما اگر با توبه بمیرد عفو او بر حق تعالی واجب نیست؛ چون خداوند موجب است و چیزی بر او واجب نمی شود.

حق تعالی مالک خلایق است و آنچه اراده اش باشد، انجام می دهد و فرمان می دهد. چنانچه جمیع خلایق را به بهشت ببرد یا همه را در آتش جهنم بیندازد، خطایی مرتکب نشده است؛ چون او مالک مطلق است.

هر چه موجود باشد مرئی است؛ بنا بر این حق تعالی دیده خواهد شد؛ همچنانکه در قرآن کریم آمده: وجوهٌ یومئذٍ ناضره الی ربها ناظره

افکاری که منجر به مکتب اعتزال گشت از نیمه دوم قرن اول هجرى آغاز شد. روش اعتزال در حقیقت عبارت بود از به کاربردن نوعى منطق و استدلال در فهم و درک اصول دین. بدیهى است که در چنین روشى اولین شرط، اعتقاد به حجیت و حریت و استقلال عقل است. و نیز بدیهى است که عامه مردم که اهل تعقل و تفکر و تجزیه و تحلیل نیستند، همواره «تدین‏» را مساوى با «تعبد» و تسلیم فکرى به ظواهر آیات و احادیث – و مخصوصا احادیث – مى‏دانند و هر تفکر و اجتهادى را نوعى طغیان و عصیان علیه دین تلقى مى‏نمایند، خصوصا اگر سیاست وقت بنا به مصالح خودش از آن حمایت کند و بالاخص اگر برخى از علماء دین و مذهب این طرز تفکر را تبلیغ نمایند، و بالاخص اگر این علماء خود واقعا به ظاهرگرایى خویش مؤمن و معتقد باشند و عملا تعصب و تصلب بورزند. حملات اخباریین علیه اصولیین و مجتهدین، و حملات برخى از فقهاء و محدثین علیه فلاسفه در جهان اسلامى از چنین امرى ریشه مى‏گیرد. …

شخصیت ‏هاى مهم اشاعره

نام عده‏اى از مشاهیر متکلمان اشعرى را- که پس از پیشواى مذهب، در ترویج و تحکیم کلام اشعرى نقش مهمى داشته‏اند- با شرح حال کوتاهى از آنان یادآور مى‏شویم:

۱- قاضى ابو بکر باقلانى (متوفاى ۴۰۳):

در بصره متولد شد و در بغداد وفات کرد. از قدماى متکلمان اشعرى است که سعى بلیغى در ترویج مکتب اشعرى داشت، چنانکه ابن خلدون درباره او گفته است:

«رهبرى کلام اشعرى را عهده‏دار شد، و به تهذیب آن پرداخت، و مقدمات عقلى را که ادله کلامى مبتنى بر آنها بود تاسیس کرد. . . ، ولى به دلیل مشابهت آنها با علوم فلسفى مورد توجه متکلمان (اشعرى) قرار نگرفت‏» . (1)

براى او تالیفات بسیارى نقل کرده‏اند، ولى آنچه مطبوع و موجود است عبارتند از: «اعجاز القرآن‏» ، «تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل‏» ، «الانصاف فى اسباب الخلاف‏» .

۲- ابو اسحاق اسفرایینى (متوفاى ۴۱۸):

وى نیز از صاحب نظران بنام اشاعره بوده و در میان متاخرین آنان به لقب «استاد» معروف است، چنانکه باقلانى به لقب «قاضى‏» شهرت دارد. وى با قاضى عبد الجبار معتزلى معاصر بود و گفتگوى وى با عبد الجبار در حضور صاحب بن عباد معروف است. از آثار معروف و مطبوع وى کتاب «التبصیر فى الدین‏» است. (۲)

۳- عبد الملک جوینى معروف به امام الحرمین (متوفاى ۴۷۸):

جوینى در نیشابور به دنیا آمد و در همانجا به تحصیل علوم دینى پرداخت و در فقه شافعى و کلام اشعرى مجتهد و صاحب نظر گردید. ابن اثیر گفته است: در سال ۴۵۶ وزیر طغرل بیک سلجوقى برخى از فرق مذهبى از جمله اشاعره را دشمن داشت. بدین جهت جوینى خراسان را ترک کرد و رهسپار حجاز شد و مدت چهار سال در مکه و مدینه اقامت گزید و به کار تعلیم و پاسخگویى به سؤالات دینى پرداخت و از این روى به «امام الحرمین‏» شهرت یافت. آنگاه در عهد نظام الملک به نیشابور بازگشت و در مدرسه نظامیه به تدریس پرداخت.

وى در مساله جبر و اختیار، با نظریه اشعرى مخالفت کرده و نظریه اختیار را بر پایه اسباب و علل طولى تحلیل نموده است، بدین جهت‏شهرستانى گفته است:

«وى این نظریه را از حکماى الهى اقتباس نموده و در پوشش کلام بیان کرده است‏» . (3)

موج‌ گسترش‌ مذهب‌ اشاعره‌:

الف‌ – گسترش‌ در ایران‌: پس‌ از روزگارشاگردان‌مستقیم‌ابوالحسن‌ اشعری‌ که‌ به‌ خصوص‌ در برخى‌ نقاط ایران‌، مذهب‌ استاد خود را استوار ساختند، در نسل‌ پسین‌، نام‌ بزرگانى‌ به‌ عنوان‌ مروج‌ مذهب‌ اشعری‌ در ایران‌ به‌ چشم‌ مى‌آید که‌ با وجود اصالتى‌ ایرانى‌، شاگردان‌ ابوالحسن‌ باهلى‌ در عراق‌ بوده‌اند. نخست‌ باید اشاره‌ کرد که‌ در منابع‌ فرقه‌شناختى‌، همواره‌ در سخن‌ از طبقه دوم‌ متکلمان‌ اشعری‌، نام‌ 3 تن‌ از شاگردان‌ باهلى‌ به‌ عنوان‌ اساسى‌ترین‌ عاملان‌ بازنگری‌ در این‌ مذهب‌ و هم‌ در تبلیغ‌ آن‌ شناخته‌ شده‌ است‌: قاضى‌ ابوبکر باقلانى‌ (د ۴۰۳ق‌/ 1012م‌)، ابن‌فورک‌اصفهانى‌ (د ۴۰۶ق‌) و ابواسحاق‌اسفراینى‌ (د ۴۱۸ق‌) (نک: بغدادی‌، همانجا؛ ابن‌ عساکر، ۱۷۸). در این‌ میان‌، درباره باقلانى‌ باید یادآور شد که‌ نقش‌ او در گسترش‌ مذهب‌ اشعری‌ در ایران‌ چندان‌ محسوس‌ نبوده‌، و آنچه‌ گاه‌ در منابع‌ عنوان‌ شده‌ است‌ که‌ اکثر شاگردان‌ باقلانى‌ پس‌ از عراق‌ در خراسان‌ حضور داشته‌اند (نک: همو، ۱۲۰)، از نظر تاریخى‌ تأیید نشده‌ است‌.

درباره نقش‌ ابن‌ فورک‌ در ترویج‌ مذهب‌ اشعری‌ در ایران‌، باید گفت‌ که‌ وی‌ پس‌ از به‌ پایان‌ آوردن‌ تحصیل‌ خود در عراق‌، در اواسط دهه ۳۵۰ق‌ به‌ اصفهان‌ بازگشت‌؛ زمان‌ بازگشت‌ او اگر چه‌ به‌ دقت‌ روشن‌ نیست‌، اما زمانى‌ پس‌ از همدرسى‌ با اسفراینى‌ در عراق‌ بعد از ۳۵۰ق‌ (نک: ه د، ۵/۱۵۸) و پیش‌ از ۳۶۰ق‌ (نک: سطور بعد) بوده‌ است‌. در این‌ برهه‌ صاحب‌ بن‌ عباد در دربار مؤیدالدوله‌ بویه‌ای‌ منصب‌ دبیری‌ داشت‌ و ابن‌ فورک‌ با برخورداری‌ از دوستى‌ مستحکمى‌ با وی‌، شرایط مساعدی‌ برای‌ ترویج‌ اندیشه اشعری‌ یافت‌ (نک: ه د، ۴/۴۱۷). در زمانى‌ نامشخص‌، به‌ تخمین‌ در نیمه اخیر دهه ۳۶۰ق‌، فتنه‌ای‌ مذهبى‌ میان‌ فرق‌ متخاصم‌ پدید آمد که‌ ابن‌ فورک‌ در پیدایى‌ آن‌ مؤثر شناخته‌ شد و به‌ همین‌ سبب‌، دربند به‌ شیراز منتقل‌ گشت‌ (نک: ابن‌ عساکر، ۲۳۳؛ سبکى‌، ۴/۱۳۰).

ابن‌ فورک‌ در شیراز به‌ زودی‌ آزادی‌ خود را بازیافت‌ (همانجا) و ارتباط نزدیک‌ او با مشایخ‌ و محافل‌ اشاعره‌ در شیراز، نشان‌ از آن‌ دارد که‌ احتمالاً او خود نیز در استوار ساختن‌ مکتب‌ اشعری‌ در شیراز نقشى‌ ایفا نموده‌ است‌ (نک: ابن‌ عساکر، ۱۲۸، به‌ نقل‌ از ابن‌ فورک‌). ابن‌ فورک‌ از جماعتى‌ متکلمان‌ فعال‌ در محافل‌ اشعری‌ شیراز، از جمله‌ ابونصر کوازی‌ یاد کرده‌ است‌ که‌ از پروردگان‌ حمویه‌، شاگرد سیرافى‌ اشعری‌ بوده‌اند (همانجا). ابن‌ فورک‌ در سفری‌ کوتاه‌ به‌ ری‌، توفیقى‌ در ترویج‌ مذهب‌ به‌ دست‌ نیاورد و با مشکلاتى‌ روبه‌رو شد (نک: همو، ۲۳۲؛ سبکى‌، ۴/۱۲۸)، اما در همین‌ اثنا، به‌ کوشش‌ حاکم‌ نیشابوری‌ که‌ خود عالمى‌ اشعری‌ بود، امیرناصرالدوله‌سیمجور،ابن‌فورک‌ را به‌نیشابور فراخواند (همانجا). رفتن‌ ابن‌ فورک‌ به‌ نیشابور در زمانى‌ میان‌ سالهای‌ 366 تا ۳۷۳ق‌/977 تا ۹۸۳م‌ بوده‌ است‌ (نک: ه د، ۴/۴۱۸). …

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.