مبانی نظری و پیشینه پژوهش گرایش به داخل/ هزینه
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مبانی نظری و پیشینه پژوهش گرایش به داخل/ هزینه دارای ۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مبانی نظری و پیشینه پژوهش گرایش به داخل/ هزینه کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مبانی نظری و پیشینه پژوهش گرایش به داخل/ هزینه۲ ارائه میگردد
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مبانی نظری و پیشینه پژوهش گرایش به داخل/ هزینه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مبانی نظری و پیشینه پژوهش گرایش به داخل/ هزینه :
مبانی نظری و پیشینه پژوهش گرایش به داخل/ هزینه
توضیحات: فصل دوم (پیشینه ی پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
همه سازمانهای انتفاعی و غیر انتفاعی امروزه درصدد افزایش بهرهوری در کارها و ایجاد ارزش بیشتر برای فعالیتها ودر نتیجه محصولات نهایی خود هستند. در دهه ۱۹۶۰ سازمانهای انتفاعی به بهبود فرآیندهای درون سازمانی روی آوردند. و در دهه ۷۰ سازمانها به توسعه جزئیات استراتژیهای بازار و مشتریگرایی پرداختند. در دهه ۸۰ با افزایش تنوع در الگوهای مصرف مشتریان، سازمانها به توسعه محصولات جدید برای ارضای نیاز مشتریان علاقهمند شدند، که مدل مایکل پورتر در این دهه پا به عرصه ظهور گذاشت. از دهه ۱۹۹۰ به بعد بود که سازمانها دریافتند برای باقی ماندن در عرصه رقابت فعالیتهای سایر نهادهای تأمینکننده و توزیعکننده و هماهنگی با آنها در کاهش هزینهها و افزایش ارزش نقش حیاتی دارد و از این زمان بود که بحث زنجیره تأمین مطرح گردید(شقاقی و نقشینه، ۱۳۸۸). رویکرد زنجیره ارزش، راهی برای بررسی نظاممند (سیستماتیک) فعالیتهای سازمان است. بنابراین رویکرد زنجیره ارزش، به منظور فهم رفتار هزینهای سازمان و منابع بالقوه یا موجود آن، به تجزیه فعالیتهای سازمان به فعالیت های راهبردی دست بزنند. در این دیدگاه، شرکتها مزیت رقابتی را از طریق عملکرد بهتر و ارزانتر فعالیتهای راهبردی نسبت به رقبا کسب خواهند کرد(قره چه و ابوالفضلی، ۱۳۸۶). گرایش به داخل/ هزینه بر کارآیی در کلیه اجزای زنجیره ارزش تأکید میکند و با استراتژی رهبری هزینههای مایکل پورتر(۱۹۸۰) مرتبط است(تئودوسیو و همکاران، ۲۰۱۲). از دیدگاه پورتر استراتژیها به سازمان این امکان را میدهند که از سه مبنای متفاوت از مزیت رقابتی بهره گیرد. آنها عبارتند از: رهبری در هزینهها، متفاوت یا متمایز ساختن محصولات و خدمات و سرانجام تمرکز نمودن همه توجه بر محصولات و خدماتی خاص.در رهبری هزینهها شرکت اقدام به تولید و عرضه محصولات استاندارد میکند که بهای تمام شده هر واحد برای مشتری کاهش مییابد(دیوید، ۱۳۹۰ : ۱۳۶). همچنین پورتر در سال ۱۹۸۵ مدل زنجیره ارزش را ارائه داد که فعالیتهای دخیل در سازمانهای تولیدی را به دو بخش اصلی و پشتیبانی تقسیم نمود.فعالیتهای اصلی آن دسته از فعالیتهایی است که انجام آنها سبب ارتقای ارزش محصول میشود. رویکرد زنجیره ارزش در تحلیل فعالیتهای درون سازمانی ابزاری مؤثر در شناخت نقاط قوت و ضعف و تصمیمگیری در مورد هریک از این فعالیتها است. مدل زنجیره ارزش از کارآمدترین ابزارها در تعریف شایستگیهای اصلی و فعالیتهایی که در آن بتوانیم به مزیت رقابتی برسیم، به حساب میآید(شقاقی و نقشینه، ۱۳۸۸).
۲-۲-۵-۲ بیان مسأله
پورتر(۱۹۸۰) استدلال میکند که دو منبع اصلی مزیت رقابتی وجود دارد. نخست مزیت تمایز است که برگرفته از رفتارهای مشتریگرا، رقیبگرا و نوآوریگراست. دومی مزیت هزینه است که از گرایش به داخل یک شرکت ناشی میشود. سازمانهایی با گرایش به داخل کارآیی را در تمام قسمتهای زنجیره ارزش خود پیگیری میکنند(اولسون و همکاران، ۲۰۰۵). هدف اصلی چنین سازمانهایی کاهش هزینهها در تمام فعالیتهای زنجیره ارزش خود است(تئودوسیو و همکاران، ۲۰۱۲). آنها اقدام به کاهش هزینهها در فعالیتهای اصلی از جمله تدارکات، عملیات، فروش و بازاریابی میکنند. آنها همچنین برای کاهش هزینههای فعالیتهای پشتیبانی نظیر تدارکات، تحقیق و توسعه(R&D) و وظایف اداری تلاش میکنند(اولسون و همکاران، ۲۰۰۵). اگر شرکتی استراتژی مبتنی بر ((رهبری در هزینهها)) را به شیوهای موفقیتآمیز به اجرا درآورد این اقدام بر کل سازمان اثر میگذارد که در نتیجه شرکت مزبور دارای کارآیی بسیار بالا، سربار پایین، مقداری مزایای جانبی، دقت زیاد در دادن درخواست برای بودجه، حیطه نظارت گستردهتر، کاهش هزینههای نگهداری و سرانجام مشارکت کارکنان در تلاشهای مربوط به کنترل هزینهها خواهد بود(دیوید، ۱۳۹۰:۱۳۸). برخی از محققان استدلال میکنند سازمانهایی که بر کارآیی در تمام فعالیتهای زنجیره ارزش تأکید میکنند به سطوح بالای قابلیتهای بازاریابی نیاز ندارند بنابراین منابع اندکی را به توسعه چنین قابلیتهایی اختصاص میدهند. اگرچه دیدگاه دیگر استدلال میکند که حتی زمانیکه سازمانها بر کنترل هزینهها تأکید میکنند همچنان نیاز به اجرای یک برنامه بازاریابی مناسب دارند. آنها بویژه نیاز به اطلاعرسانی به مشتریان در مورد محصولات و خدمات موجود، بیان خصوصیات محصولات و خدمات عرضه شده و برقراری ارتباط و حمایت از ارزشهای ارائه شده دارند. تمایل به کارآیی و کنترل هزینهها سازمانها را تشویق مینماید به منظور دستیابی به اهداف مهم بازاریابی نظیر حجم فروش و رضایت مشتریان، با توسعه کارآمد منابع محدود مالی و سایر منابع در دسترسشان، قابلیتهای بازاریابی خود را بهبود بخشند(تئودوسیو و همکاران، ۲۰۱۲).
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.