مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک دارای ۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک :
مقدمه
»فلسفه اخلاق۱ « کاوشی فلسفی و عقلانی در باب مسائل و احکام اخلاقی است که بهطـور سنتی، دو قسم اخلاق هنجاری۲و »فرا اخلاق۳« را در بر میگیـرد. اخـلاق هنجـاری، بـر دو دسته اخلاق »غایتگرا« و »وظیفهگرا« تقسیم میشود. نظریههای غایتگرا، بـه نوبـه خـود، شامل دو نوع اخلاق »فضیلتمدار« و »سودگروی اخلاقی۴« است. بر ایـن اسـاس، اخـلاق فضیلت، که نظریه اخلاقی فیلسوفان اسلامی از جمله نظریه اخلاقی امـام خمینـی بـر آن مبتنی است، نوعی اخلاق غایتگرا و زیرمجموعه اخلاق هنجـاری اسـت . در نظریـههـای وظیفهگرا برخی افعال فینفسه، بدون لحاظ غایات خوب و بد، صواب یـا خطـا محسـوب میشوند و اخلاقی بودن فعل، به ماهیت ذاتی آن فعل یا تطابق آن با یک قاعده یا اصـل، و انگیزه اطاعت از قانون وابسته است. در نظریههای غایـتگـرا، اخلاقـی بـودن فعـل یعنـی »صواب و خطا« یا »خوب و بد بودن« افعال بر حسب غایات افعال رقم میخورد. بـه دلیـل اختلاف در تعیین ماهیـت غایـت و نتـایج مربـوط بـه فعـل و تفسـیر »خیـر« یـا »خـوبی«، غایتگرایان به گروههای متعـددی از جملـه قـدرتگرایـی، لـذتگرایـی، معرفـتگرایـی، کمالگروی و; تقسیم میشوند. با این حال، درج همه این انواع تحت عنوان »غایتگرایی« صحیح نیست؛ زیرا برای مثال، بدیهی است که »غایتگرایـی« بـه یکسـان در بـاب اخـلاق فضیلت و سودگروی اخلاقی به کار برده نمیشود. اگرچه برخی، سـودگروی را، کـه نـاظر به پیامد و نتیجه فعل است، در زمره اخلاق غایتگرا برشمردهاند، اما سـودگروی اخلاقـی، در همه اشکال به ظاهر متفاوتش (عملنگـر، قاعـده نگـر و عـام)، غایـت فعـل را حصـول بیشترین سود برای بیشترین افراد جامعه میداند. در حالی که، در اخلاق فضیلت، غایت یـا سعادت به عنوان خیر نهایی بشر شمرده میشود و سعادت فاعل، به معنای کمال نفسانی، و یا فعالیت مطابق با فضایل بر حسب دیدگاه ارسطو، مورد نظر میباشد . ذاتی بودن فضـیلت و یا ابزاری بودن آن، در دو نظریه اخلاق فضیلت و سودگروی، شاهد دیگری بر تمایز میان آنها است. بر پایه این تمایز، فلاسفه قرن بیستم از نظریه سودگروی با عنوان »پیامدگرا« و از اخلاق فضیلت ارسطویی با عنوان »غایتگـرا« یـاد مـیکننـد . در نتیجـه، آنهـا پیامـدگرایی، اخلاق فضیلت و وظیفهگرایی را از انواع نظریههای هنجاری برمیشمارند.
تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک ۹
از آنجا که فضیلت یک خصلت شخصیتی قابل تحسین یا مطلوب است، میتوان گفت: اخلاق فضیلت شکلی از تأمل و تفکر است که برای این قبیل خصـایل شخصـیتی مرتبـه و موقعیتی اساسی قایل است. اغلب اخلاق فضیلت، فینفسه در مقابل آن رویکرد بـه فلسـفه قرار دارد که بر قواعد، تکالیف یا یک الزام کلی نیکوکاری تأکید میورزد. هرچند که رابطـه واقعی میان برداشتهای گوناگون، خود یک موضوع قابل بحث است.
مفاهیم مرتبط با اخلاق فضیلت
۱. ماهیت خیر
»خیر۵« یا »خوبی«، هرچند مفهـومی بـدیهی اسـت و تعریـف آن چیـزی جـز شـرحاللفـظ نمیباشد، اما در عامترین معنا، مسـاوی بـا مطلوبیـت یـا ارزش مثبـت۶ اسـت. بسـیاری از فلاسفه، به تبع ارسطو، خیر را بر دو قسم ذاتی و غیرذاتـی تقسـیم کـردهانـد . خیـر ذاتـی،۷ چیزی است که بهنفسه و در حد خود، با ارزش است. برای مثـال، »سـلامت« خیـری ذاتـی است. در مقابل، خیر غیرذاتی۸ چیزی است که به اعتبار ارتباطش با یک خیر ذاتـی بـاارزش است. مثلاً، »ورزش« در قبال »سلامت« خیری غیرذاتی است. برخی از خیرهـای غیرذاتـی، که همانند وسیلهای باارزش برای دستیابی به یک خیر ذاتی بـهکـار مـیرونـد، اغلـب خیـر ابزاری۹ نامیده شدهاند. در این صورت، »طب« و »جراحی« خیری ابزاری خواهد بـود. خیـر
ذاتی متعدد است، اما »خیر اصیل۱۰« از یک منظر، خیرهـایی هسـتند کـه حـاکی از تجـارب موجودات حساس و آگاه میباشند. ممکن است در مقیاس ارزشی، برخی از خیرهای ذاتی، بر برخی دیگر برتری داشته باشند که به آنها »خیر عـالی۱۱« یـا »ممتـاز« گفتـه مـیشـود. در نهایت، آن قسم از خیر ذاتی که در بالاترین مرتبه ارزشها قرار دارد، »خیر غایی۱۲« یا »خیـر اعلا۱۳« نامیده میشود. اغلب سعادت و کمال، که خود دارای ارزش ذاتی است، خیـر غـایی معرفی میشود. از اینرو، به آن »برترین خیر۱۴« یا »خیر کامل۱۵« اطلاق میشود.
خیر اخلاقی، اگر چه در ارتباط با واژه »اختیار« است، اما به نظر میرسد که واژه »خیـر« مقدم بر اختیار است؛ زیرا خیر وقتی بیان میشود که بپرسیم آنچه انسـان اختیـار مـیکنـد، چیست؟ در پاسخ، مسئله خیر و خوب مطرح میشـود. ازایـنرو ابتـدا بایـد حقیقـت خیـر روشن گردد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.