مقاله تخمین درجه دگرگونی و مسیر P-T سنگهای کالک سیلیکاته (اسکارن) در هاله دگرگونی توده نفوذی کوه لاله زار در شمال شرق بافت کرمان
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله تخمین درجه دگرگونی و مسیر P-T سنگهای کالک سیلیکاته (اسکارن) در هاله دگرگونی توده نفوذی کوه لاله زار در شمال شرق بافت کرمان دارای ۱۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تخمین درجه دگرگونی و مسیر P-T سنگهای کالک سیلیکاته (اسکارن) در هاله دگرگونی توده نفوذی کوه لاله زار در شمال شرق بافت کرمان کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تخمین درجه دگرگونی و مسیر P-T سنگهای کالک سیلیکاته (اسکارن) در هاله دگرگونی توده نفوذی کوه لاله زار در شمال شرق بافت کرمان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تخمین درجه دگرگونی و مسیر P-T سنگهای کالک سیلیکاته (اسکارن) در هاله دگرگونی توده نفوذی کوه لاله زار در شمال شرق بافت کرمان :
مقدمه
تعیین سرگذشت دگرگونی سنگهای دگرگونی که در یک سیستم باز دگرگون شدهاند از موضوعات پیچیده مورد علاقه زمین شناسان دگرگونی است. این مطالعات علاوه بر اهمیت پترولوژیکی در زمینه اقتصادی نیز حائز اهمیت است. در مورد نحوه تشکیل اسکارنها فرضیه های مختلفی ارائه شده است که مهمترین آنها دو فرضیه بی متاسوماتیسم و فرضیه تراوش است. اولین بار کورژینسکی، زمین شناس روسی در سال ۱۹۶۵ فرضیه بی متاسوماتیسم را عنوان کرد. او عقیده داشت هنگامی که یک توده کربناته در کنار توده نفوذی قرار می گیرد، عناصری از سنگ کربناته، در یک سمت و سنگ سیلیکاته از سمت دیگر، به صورت محلول در می آیند. اختلاف در پتانسیل شیمیایی عناصر در دو طرف محل تماس، منجر به انتشار عناصر از مناطقی با پتانسیل شیمیایی بالاتر به مناطقی با پتانسیل شیمیایی کمتر می شود.
بطور کلی اسکارنهای کلسیک از متاسوماتیسم سنگهای آهکی در مراحل نهایی جایگزینی یک توده نفوذی در اعماق کم تشکیل میگردند. کانیهای اصلی اسکارنهای کلسیک شامل گارنت (گروسولار ـ آندرادیت)، کلینوپیروکسن (دیوپسید ـ هدنبرژیت)، وزوویانیت، اسکاپولیت، اپیدوت، ولاستونیت، مگنتیت و… است. که بسته به درجه دگرگونی و تاثیر فرایندهای دگرگونی برگشتی، بر هاله تشکیل شده در اوج دگرگونی زونهای مختلف قابل شناسائی است. مطالعات پتروگرافی و همچنین مطالعه سیالات درگیر در درک مراحل تشکیل
اسکارن و مسیر طی شده در نمودار فشار و دما (P-T) نقش مهمی ایفا میکند. واکنشهای دگرگونی که در این سنگها انجام میشود مبنای خوبی برای انجام چنین تخمینهائی است (دیر و همکاران ۱۹۶۳،
متز و ترومسدوف، ۱۹۶۸، گرین وود،۱۹۶۷، تریسی و فراست، (۱۹۹۱ شبکههای پتروژنتیکی پیشنهاد شده بر مبنای این واکنشها تخمینهای خوبی را در این زمینه بدست می دهد. بر این مبنا تعیین رخساره دگرگونی سنگ نیز میسر میشود که خود در تعیین مسیرهای T-P طی شده توسط سنگ اهمیت بسزائی دارد (یاردلی، ۱۹۸۹ و زاریکوف، .(۱۹۹۱ در این مقاله سعی شده بر اساس دادههای صحرائی، پتروگرافی و شیمیائی موجود حداکثر درجه دگرگونی و مراحل تکوین اسکارنهای شرق بافت مورد بررسی قرار گیرد.
زمین شناسی عمومی
منطقه مورد مطالعه در شمال شرقی شهرستان بافت و در استان کرمان قرار دارد. توده نفوذی لاله زار با وسعتی قریب به ۴۰ کیلومتر مربع رخنمون یکی از تودههای مهم منطقه بشمار میرود. مطالعات انجام شده نشان میدهد. توده نفوذی از جنس گرانیت تا گرانودیوریت است (پورمیرزا، .(۱۳۷۹ این توده در مجموعهای از سنگهای که اغلب دارای بافت آتشفشانی ـ رسوبی و ترکیب آندزیتی است، نفوذ کرده است.
بر اساس نقشه زمین شناسی بافت ۱:۱۰۰۰۰۰ (سازمان زمین شناسی واکتشافات معدنی ایران) از نظر زمین شناسی منطقه بخشی از زون ارومیه- دختر بوده و تکوین آن در زمان ترشیری صورت گرفته است.
سنگهای ائوسن قدیم ترین سنگهای منطقه هستند. آهکهای الیگو میوسن و مارن های ماسه ای سنگهای رسوبی منطقه را تشکیل می دهند. این آهکها بطور محدود در مجاور توده نفوذی قرار گرفته و
۶۴۰
مجموعه مقالات نهمین همایش انجمن زمین شناسی ایران، دانشگاه تربیت معلم تهران، ۱۳۸۴
اسکارن بوجود آورده اند. درفاصله ۴۵ کیلومتری شمال شرقی بافت کرمان و در مختصات جغرافیایی
۵۶۴۵′ طول شرق و’۲۹۲۹عرض شمالی رخنمون اسکارن دیده می شود.
توده اسکارنی ازطرف شمال شرقی به کوه های لاله زار میرسد و دردامنه کوه شاه به صورت لنزی با قطری در حدود ۱۵۰ متر دیده میشود.
پروتولیت سنگ دگرگونی
انالیزهایXRF (جدول-(۱ انجام شده نشان میدهد که پروتولیت سنگ دگرگونی در محدوده مارنی قرار دارد (شکل-(۱ محتوای بالای منیزیم گویای این واقعیت است که ناخالصی دولومیتی در سنگ وجود داشته و می توان گفت پروتولیت دگرگونی یک آهک دولومیتی بوده است.
شکل-۱ نمودار A/KF و ACF برای تعیین پروتولیت سنگهای دگرگونی منطقه ( (P ) ( پلیت، (GW) آرکوزها،
(G) آرکوز، (C)کربنات (B) آندزیت، (A) آندزیت (وینکلر، (۱۹۷۶
جدول ۱ آنالیز بلورهای گارنت و کل سنگ اسکارن
بلور گارنت (آندرادیت) بلور گارنت آنالیز کل سنگ اسکارن
(گراسولار)
۳۶/۵ ۳۳/۴ ۴۲/۶ SiO2
۲/۶۱ ۱۲/۳ ۱۰/۸ Al2O3
۲۲/۲ ۲/۸۸ ۰/۷۸ FeO
۳۲/۰ ۳۶/۳ ۳۳/۱ CaO
۱/۳۳ ۲/۵۰ ۷/۴۰ MgO
۰/۱۰ ۰/۱۰ —- Na2O
—- ۰/۰۳ —- K2O
۰/۰۳ ۰/۲۲ TiO2
۶۴۱
تخمین درجه دگرگونی و مسیر P-T سنگهای کالک سیلیکاته (اسکارن) در هاله دگرگونی توده نفوذی
پتروگرافی
در نمونههای ماکروسکوپی توده اسکارنی دارای سنگهای متنوعی است، اما بخشهای اصلی رخنمون اسکارن از کانی ولاستونیت همراه با گارنتهای درشت بلور (تا ۸ سانتیمتر) تشکیل شده است.
اسکارنهای پیروکسن دار نیز بطور محدود دیده می شوند. علاوه بر کلسیت و کوارتز و کانیهای یاد شده، اپیدوت به عنوان کانی شاخص دیگری از این سنگها است.مقاطع مورد مطالعه از بخشهای مختلف اسکارن را میتوان به چهار پاراژنز مختلف تقسیم کرد.
گارنت- ولاستونیت ± دیوپسید
بیشترین درجه دگرگونی را میتوان در نزدیک ترین نقطه به توده مشاهده کرد در این منطقه تبلور ولاستونیت، و گارنت کاملاً پایدار است (شکل-۲الف). بلورهای خودشکل گارنت در حاشیه خود زونینگ نشان می دهد. در این نمونهها معمولاً کلسیت وجود دارد ولی در محل تماس خود با ولاستونیت دارای خوردگی،ناپایداری و واکنش شیمیائی خصوصاً تبدیل به ولاستونیت است (شکل-۲ب). بلورهای کلسیت در محل تماس خود با گارنتها کاملاً سالم هستند.
گارنت- پیروکسن
گارنت و پیروکسن در این نمونهها به صورت همزیست وجود دارد (شکل-۲ج) گارنتهای این نمونهها دارای برجستگی بالاتری است و به صورت دانهای بیشکل متبلور شده است. این گارنتها در زمینه با پیروکسن هم مرز مشترک هستند و کاملا’ پایدار هستند.از این نمونهها ونمونه گارنتهای خود شکل تجزیه شیمیائی انجام شده است. پیروکسن ها دیوپسید و یا دیوپسید – هدنبرژیت هستند.
گارنت- آمفیبول
دراین نمونه ها بلورهای آمفیبول محلول جامد در حاشیه گارنتهای شبیه گارنتهای همراه پیروکسن ها رشد کرده و دانه گارنت را در برگرفته است (شکل-۲د، ه). در بعضی نمونهها اختلاط ناپذیری در بلورهای آمفیبول مشاهده میشود(شکل-۲و) که از شواهد قابل توجه است.
اکتینولیت- اپیدوت
اپیدوت در این نمونهها فراوانترین کانی است و در حاشیه کریستالهای نماتوبلاسیک اکتینولیت رشد نموده است. بلورهای اکتینولیت کاملاً خود شکل و طولی بین ۲۰ تا ۵۰ میلیمتر دارند (شکل-۲ز).
بر اساس بررسی های میکروسکپی حداقل دو نسل گارنت قابل تفکیک است. نسل اول گارنت ها اتومورف و درشت بلور است. نسل بعدی گارنتها پر کننده فضاهای بین بلورهای پیروکسن و اپیدوت هستند و حاشیه تخریب شده پیروکسنها را می توان مشاهده نمود. زونینگ در گارنت های نسل اول دیده می شود.
گارنتهای موجود در اسکارن به دلیل درشت بلور بودن قابل جداسازی هستند. این گارنتها در نمونه دستی به رنگهای قهوه ای کهربایی و سبز زمردی دیده می شوند. گارنتها به روش XRD آنالیز شده است. گارنت های همراه ولاستونیت اسکارنها از نوع گراسولار وگارنت نسل دوم گارنت ـ پیروکسن اسکارنها از نوع آندرادیت است (جدول .(۱
۶۴۲
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.