فرش و بررسی بافته های ایرانی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فرش و بررسی بافته های ایرانی دارای ۶۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فرش و بررسی بافته های ایرانی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
فهرست مطالب
مقدمه 1
فصل اول
مشخصات عمومی و مواد اولیه 2
تغییر درصد میزان کل یافته های اراک به انواع مختلف آن 3
رنگ و رنگرزی در فرش 5
شرح تظلم تجار قالی 8
ملاحظات و عقیده کمیسیون 10
بافت و تکمیل 20
طرح و نقشه 21
طراحان فرش 27
فصل دوم
قالی سیستان 31
قالی کهن سیستان 31
قالی کهن سیستان 32
سنت سیستانی و قالی ایرانی 34
مبانی شناسایی قالی سیستان 34
گره ترکی و گره فارسی 35
رنگهای قالی سیستان 41
نقشه های قالی سیستانی 43
پدیده های استثنایی 44
آخرین حلقه 46
تنوع نقش 46
نقش های سیستانی و وابستگی قومی 49
برخی واژه ها و اصطلاحات در فرشبافی 52
برخی اصطلاحات در ابعاد و اندازه ها 53
خلاصه و نتیجه گیری 54
مقدمه
فرش اراک از نوع فرش درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط ۴۰ و به ندرت ۵۰ یا بالاتر است آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است.
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندد( قبل از تأثیر تغییردهنده طرحهای خارجی) در محدوده فرشهای روستایی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستایی این فرش غالب خواهد بود فرش اراک به بافت فرشهای ابریشمی شهره نیست. زیرا استفاده بسیار مناسب از پشم در فرشهایی به غایت ساده و طرحهای سادهتر و رنگآمیزی محدود ولی زیبا این فرش را بی نیاز از آن میکرد که برای بالابردن ارزش فرش متوسط به استفاده از مزد اولیه گرانقیمت شود.
آنچه در ولهله نخست در این گزارش به چشم میخورد آن است که مسأه رنگ ظاهراً پابهپای رشد و توسعه تجارت در مورد فرش مطرح گردیدهاست. در اواسط سلطنت مظفرالدینشاه حدود سالهای ۱۳۱۷ ه.ق به دلیل شکایات و مسائلی که در مورد فرش ایران در بازارهای خارج بوجود آمد با مساعدت شاه صدور فرشهای ایرانی که با رنگ جوهری( انیلینی) رنگ شدهبود به خارج ممنوع شد.
با مرورو عمده آثار مکتوب درباره قالیبافی تقریباًنشانهی مستقیم و مطمئنی از قالی اصیل سیستان نمییابیم. در آثاری که راجع به قالی بلوچی نوشته شدهاست جسته گریخته و به صورت نامطمئن از یکی در قالی منسوب به سیستان سخن رفتهاست. بافندگی قدیم سیستان مرهوم کوشش در روحیه شاد و پرتوان زن سیستانی بودهاست.
اما آنچه قالی سیستان را دور از دسترس تحقیق نگهداشته و تغییرات مهم زیست بومی و تاریخی است که منجر به ویرانی این گوشه از میهن ما شدهاست.
متأسفانه هیچگونه اطلاعی در مورد جزئیات قالیها چه از نظر جنس و فنون و چه از جهت رنگ، نقشه و اندازهها در دست نیست حتی به انواع فرشها با نام عمومی جامعه اشاره میشود و معلوم نیست که اینها قالی هستند یا گلیم. به این ترتیب اطلاعات ما محدود به نمونههای کهنهیی است که بطور تصادفی محل خرید آنها در مجموعهها و آثار مربوط به فرش آمدهاست.
۲-۳- ویژگیهای فنی
الف) مشخصات عمومی و مواد اولیه
فرش اراک از نوع درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط ۴۰ و به ندرت ۵۰ به بالا است. اگرچه فرشهایی وجود دارد که نشان میدهد در این منطقه گاه براساس برنامهریزی و سفارش فرشهای ظریف نیز بافته شدهاست. آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است. باید در اینجا ذکر کنیم که منظور از فرش درشتبافت فرشی است که در آن از پرزهای (گرههای) ضخیم، بلند و مقاوم با خاصیت ارتجاعی مناسب استفاده شده باشد. این کیفیت که نقشی پوششی به فرش میبخشد یا ویژگیهای ایلیاتی و عشایر و روستاها و یا مناطق سردسیر و کوهستانی تطبیق دارد.
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندید (قبل از تأثیر تغییردهنده طرحهای خارجی) در محدوده فرشهای روستائی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستائی این فرش غالب خواهد بود.
باید توجه داشت، در حالی که فرش ۱۵-۲۰ رج برخی نواحی انواع خرسکهایی پست با رنگها و بافتهایی زیر استاندارد به حساب میآیند، فرشهای قدیم مشکآباد با رجشماری بین ۱۵-۳۲ و اندکی بیش، شهرتی جهانی مییابد که بیتردید اگر بخشی از آن مربوط به رنگآمیزی و نقوش ابتدایی این فرش باشد، بخشی از آن نوع پشم مصرفی با طول بلند و قابلیت ارتجاعی بسیار بودهاست. این کیفیت در فرشهای نوع مرغوبتر آن زمان یعنی فرشهای ساروق (منطقه فراهان) که رجشماری بالاتری در حدود ۳۵-۴۰-۴۵ نیز دارند، دیده میشود. پشم مصرفی این فرشها غالباً از نوع پشمهای مناسب ایرانی با طول بلند و ضخامت و جعد خاص خویش است که زمانی به وسیله دست و چرخچههای معمولی ریسیده میشد. انواع این پشمها از محلهای سبزوار، بروجرد، چهارمحال بختیاری و اطراف همدان و کرمانشاه تأمین میشدهاست که دارای بهترین نوع پشم برای فرش ایرانیاند.
در آغاز اوجگیری تجارت فرش در اراک، بیشک تنوع طرح و رنگآمیزی و نوع تولیداتی که عمدتاً فرشهای کوچک پارچه را دربر میگرفته، دلایل مرغوبیت این فرش بودهاست. در سالهایی که به کمک کمپانیهای خارجی فرش اراک کاملاً فرشی صادراتی میشود، رشد و نفوذ طرحهای باب پسند بازار کلیه فرشبافیهای منطقه را به سوی طرحهای خاصی سوق میدهد. در سالهای ۱۳۲۰- ۱۳۳۰ فرشهای اراک به سه دسته محل، مشکآباد و ساروق تقسیم میشود که کلاً زیر نفوذ و پوشش فرشی به نام ساروق قرار دارد.
جدول زیر بخوبی نمودار تغییر فرشهای اراک طی ۳۵ سال است.
جدول ۲. تقسیم درصد میزان کل بافتههای اراک به انواع مختلف آن
1914 1948
نوع مشکآباد 75% 25%
نوع محال 15% 10%
نوع ساروق 5% 60%
نوع کمره و سرابند و سایر نواحی 5% 5%
مأخذ: کتاب قالی ایران
۱۰۰ 100
جدول فوق بخوبی گویا آن است که قبل از شهرت فرش اراک به عنوان ساروق فرشهای محلی نظیر مشکآباد دارای شهرت و اعتبار خاصی بودهاند. اگرچه شهرت فرش ساروق تدریجاً تمام فرشبافی سنتی منطقه را عقب راند ولی درخشش و شکوفایی این فرش نیز به دلیل آنکه پشتوانه آن متاسفانه خواست و میل تجار و کمپانیهای سودجو و فرصتطلب بود پایدار نماند و فرش ساروق کاملاً از ویژگیهای اصیل محلی خویش به دور افتاد. در دوران یاد شده بافت نوعی فرش با استفاده از نخهای ظریف (نخ فرنگی) باب میشود که در واقع آغاز استفاده از نخهای خارجی معروف کرک، با ظرافتی بالاتر از نمرات ۲/۱۰، است.
بافت فرشهای بزرگپارچه یکی از مشخصات این دوران است که بعدها با بافت برخی از فرشهای زیبا و سفارشی توانایی بالقوه تولید فرشهای ظریف پرکار را در منطقه نشان میدهد.
دلایل متفاوت و مختلفی برای مرغوبیت این فرش وجود دارد. از جمله آنها رواج دامداری و وجود تعداد زیاد گوسفندان بومی در منطقه مشکآباد در زمان رونق قالیبافی بودهاست. پشم این گوسفندان تمام خصوصیات مورد نیاز خانه فرش، نظیر طول بلند جعد، ضخامت و قابلیت ارتجاع مناسب (در عین لطافت) را داشتهاست. برای ما تعیین صحت و سقم این مسأله و اینکه تولید پشم در زمانهای یاد شده در منطقه مشکآباد و فراهان چه اندازه بوده و آیا این پشم قادر به رقابت با پشم مناطقی نظیر سبزوار، کرمانشاه و یا مناطقی که نظیر سبزوار، کرمانشاه و یا مناطقی که پشمهای مناسب فرش دارند بودهاست یا نه، امکانپذیر نیست ولی آنچه از فرشهای متعدد قدیمی دیدیم، نمودار استفاده از پشمهای لطیف و در عین حال زندهای بود که با وجود گذرزمان هنوز قادرند درخشش و جلای خود را از طریق رنگ نشان دهند. این امر کاملاً دلالت بر استفاده از مواد اولیه مرغوب در فرشبافی قدیم این منطقه دارد.
فرش اراک بافت فرشهای ابریشمی شهره نیست. زیرا استفاده بسیار مناسب از پشم در فرشهایی به غایت ساده و طرحهایی سادهتر و رنگآمیزی محدود ولی زیبا. این فرش را بینیاز از آن میکرد که برای بالابردن ارزش خویش متوسل به استفاده از مواد اولیه گرانقیمت شود. علاوه بر آن پشمهای مورد استفاده از گوسفندان ایرانی که با دست ریسیده میشد و به دست هنرمند رنگرز در پاتیل(خم) رنگرزی محتوی ذرات خشن روناس و پوست انار و پوست گردو کاربردی ماهرانه مییافت و سپس در زیرگذر از ذرات معلق در آبهای روان، رنگهای اضافی و خشونت الیاف خویش از دست میداد، سطحی آنچنان نرم و صیقلی و درخشان مییافت که نه تنها با ابریشم، حتی با رشتههای طلای جهان نیز قابل قیاس نبود.
ب) رنگ و رنگرزی در فرش
در زمانی که استفاده از نوع و تعدد رنگ وبویژه استفاده از مضامین و پردههای اروپایی در فرش به نوعی امتیاز تبدیل شدهاست، حیرتآور است اگر به یاد آوریم که زمانی فرش اراک بخاطر یک یا دو رنگ شهرتی جهانی یافتهبود. هیچ اغراقی در این ادعا نیست که هر اندازه دستیابی ما به فرشهای قدیم ساروق با رنگهای دوغی معروف آن مشکل بود. پیداکردن فرشهای فراهان، با رنگهای آبی باشکوه و فرشهای مشکآباد با رنگهای روناسی و پشمهای معروف آن مشکلتر بود. چه بیتردید غالب این فرشها در زمان بافت خویش راهی بازارهای خارج شده و یا در موزهها و گالریهای خصوصی جایگزین گردیدهاند.
در این زمان دفاع از رنگهای گیاهی و یا سنتی به دلیل محدودیت دامنه رنگی آنها و یا عدم قدرت رقابت برخی ویژگیهای فنی آنها با ویژگیهای شیمیایی، نوعی گیاه و تعصب بحساب میآید. ولی چگونه میتوان فرشهای خاص این منطقه را که با استفاده از عادیترین شیوههای بافت و بدون استفاده از طرحهای پیچیده هنری و با استفاده از تعدادی رنگ محدود یا زیباترین نتیجه ممکن تهیه میشده و برای خویش هویتی قابل توجه داشتهاست، فراموش کرد.
به هر طریق تمام آن رنگهایی که به صورت آبی فراهان، نیلی و روناسی مشکآباد
۳۶. شهاب رحمانپور و همکارش حسین اسکندری در زنگرزخانه شرکت فرش ایران
۳۷،۳۸،۳۹ آخرین بازماندگان محله رنگرز
و یا قرمز دوغی ساروق که هنوز شهرت خود را بر سر فرشهای این منطقه دارد و رنگهای سبز و کرم و زرد کاهی. از ترکیبات غنی گیاهی به دست میآمد و رنگهای روناس، پوست گردو، برگبو، و پوست انار هریک سهمی با ارزش و شایسته در رنگهای فرش این منطقه داشتهاند. دکتر فوریه در خاطرات خود مینویسد:« اگر حقهبازی برخی تجار اروپایی را کنار میگذاشته میتوانیم بگوئیم اهالی شهرستان اراک در جهت تهیه رنگآمیزی و بافت قالی تا اوایل قرن چهاردهم هجری سرآمد ابناء وطن خود بودهاند و هنوز هم فرش خوب ایرانی را در بازار اروپایی به نام ساروق میشناسند.» به شهرت رنگهای فرش معروف ساروق نظیر تمام فرشهای کهن منطقه بخاطر استفاده از رنگهای گیاهی است. اگرچه بدان معنی نیست که وجود رنگی مثل نیل را که از قدیم رنگی غیرگیاهی بوده و یا قرمزدانه که حشره رنگینی است ندیده بگیریم. ولی در فرشهای این منطقه و یا مناطقی که به استفاده از رنگهای سنتی ایرانی شهرت دارد. استفاده از روناس( به ندرت قرمزدانه) برگمو، پوست انار، پوست گردو و یا جفت و اسپرک رایج و غالب است.
ما در مساحت دیگری به دلایل و تفاوتهای رنگهای طبیعی و آنچه امروز رنگ صنعتی و شیمیای ویا جوهری نامیده شده و مصرف ناآگاهانه آن در فرش یکی از دلایل قطعی سقوط فرش برخی از مناطق ایران تلقی میگردد. ، اشاره کردهایم. ولی از آنجا که به نظر میرسد این رنگها تأثیری تعیینکننده در فرش اراک داشتهاند، لازم است که بدان بیشتر بپردازیم.
اینکه امروز رنگهای صنعتی به دلایل بسیار از حمله قدرت، استحکام، ثبات سهولت رنگرزی، بازده بالا و غیره حضور خود را در مصارف گوناگون توجیه میکند شکی نیست و اتکا بر خصوصیت بیثباتی و عدم استحکام جز بیاطلاعی از کیفیت رنگهایی که به عدد علم به بالاترین دستآوردهای فنی و تکنیکی رسیدهاند. مفهومی ندارد.
اما زمانی که به ۱۰۰ سال پیش برمیگردیم و شاهد آن هستیم که فرش اراک در آن شرایط و با حداقل امکانات به چه حدی از مهارت و شهرت در رنگ فرش رسیده بود، خواهناخواه باید در معیارهای خویش تجدیدنظر کنیم. بویژه آنکه حضور رنگهای شیمیایی با آن کیفیتهای بیثبات و غیرمعقول و آثار مخرب آنرا به هیچ چیز جز سودجویی تعدادی دلال و تاجر سودجو نمیتوان تعبیر کرد.
شاید امروز مصرف رنگهای طبیعی در کارخانههای رسیندگی و با ماشینها و دستگاههای پیشرفته الکترونیکی و کامپیوتری مشکل باشد، ولی در زمان یادشده با توجه به فراوانی و ارزانی کارگر و با توجه به ناچیزبودن قیمت موادخام تمام شده نسبت به قیمت فرشهایی که به بازارهای اروپا میرفت میتوان میزان زیان این کار را دریافت. آنچه در وهله نخست در این گزارش به چشم میخورد آن است که مسأله رنگ ظاهراً پابهپای رشد و توسعه تجارت در مورد فرش مطرح گردیدهاست. در اواسط سلطنت مظفرالدینشاه حدود سالهای ۱۳۱۷ه.ق به دلیل شکایات و مسائلی که در مورد فرش ایران در بازارهای خارج بوجود آمد با مساعدت شاه صدور فرشهای ایرانی که با رنگ جوهری( انیلینی) رنگ شدهبود به خارج ممنوع شده. ترتیب کار نیز بدانسان بود که پس از پایان فرصتی که به تجار داده شده با افزایش رقمی بعنوان جریمه و یا مالیات اضافی صدور فرش عملاً ممنوع گردید. ظاهراً به دلایلی که از بوروکراسی کهنسال و گرفتار ایرانی سراغ داریم این کار به دلیل عدم دقت و یا مسامحه مأمورین و گمرک پیگیری جدی نشد. کمیسیون تحقیق مزبور که با شرکت جمعی از مسئولین وقت تشکیل گردید و نتیجه کار آن به تصویب هیئت وزراء با ریاست مستوفیالممالک رسید با استناد به سوابق ذکرشده با جدیت بیشتر به مسأله پرداخت.
شرح تظلم تجار قالی
در یادداشت تجار درباره قالی جوهری بدین سان دادخواهی شدهاست:
« ماده یازدهم صادرات ایران یک رشته آن قالی است که برخلاف قانوننامه گمرکی بر آن گمرک بستهاند که اسباب زحمت تجار و از میانرفتن آن تجارت است که اقلاً دو کرور کارگر فقیر از آن صنعتگذران مینمایند محروم و جبران خواهند شد و از تمام ولایات در این فقره تلگرافات تظلمآمیز و استرحام به هیئت محترم رسیده و کسی به عرض نرسیده مهلت تا افتتاح مجلس هم خواستند نشد. مطابق قانون اساسی هیچ مالیاتی وضع و تحمیل نمیشود مگر به تصویب مجلس ملی آیا این فصل معظم قانون اساسی از آن نسخ نشده.»
نمایندگان تجار قالیفروش در کمیسیون اظهار داشتند:
« ما شنیدهایم که صنعت و تجارت در هر مملکتی آزاد است و سبب اینکه دولت ایران میخواهد ازتجارت قالی جوهری جلوگیری کند چیست؟ قانون گمرکی ناطق بر این است که از امتعه صادره از ایران نباید رسوم گمرکی گرفتهشود. میخواهیم بدانیم که از قالی جوهری که قیمت عمده صادرات ایران است. موافق کدام قانون صدی شش حقوق گمرکی گرفته میشود؟ در هر مملکتی هم متاع خوب گران ساخته میشود و هم متاع پست ارزان. آیا میتوان از یک کارخانه ساعتسازی فرنگی توقع کرد که تو حتماً ساعت طلا بساز؟ یا از یک کارخانه ماهوتبافی امریکایی تقاضا نمود که باید قهراً ماهوت هفتتومانی ببافی؟ طبقات مردم از حیث تمول در یک پایه نیستند، درجات مکنت و استطاعت درهر مملکتی متفاوت است. اشخاصی که مایه گذران خود را به صعوبت به چنگ میآورند چگونه میتوانند ساعت طلا و یا ماهوت ذرعی هفت تومان بخرند؟ پس این کارخانهها مجبورند که در مقابل دهساعت طلا پنجاه ساعت نقره و نیکل هم بسازند یا در برابر ده توپ ماهوت هفت تومانی، صدتوپ ماهوت چهار تومانی و سهتومانی و دهتومانی هم ببفاند تابتوانند مالالتجاره خود را به تمام طبقات مردم بفروشند.همچنین ما قالیفروشها باید رنگ ثابت ذرعی بیستتومان آماه کنیم و هم قالی جوهری ذرعی سه یا چهارتومان. جمعی آن را طالبند و گروهی این را خریدار. اگر دولت به ما اعتراض میکند که چرا قالی جوهری ارزان به خارجه میفروشید ما در جواب میگوئیم چرا ایرانیها پارچههایی که رنگش دوروز در برابر آفتاب دوام ندارد و هزارنوع اسباب خرازی که از مغازه به منزل نرسیده ضایع میشود از خارجه میخرند. در بازار دادوستد هر متاعی که خریدار دارد باید به معرض فروش درآید. ما خود میدانیم که رنگهای گیاهی ایرانی ثابت و پایدار است و رنگهای جوهری بیثبات و ناپایدار. ولی وقتی میپرسیم که مثلا در آمریکا و قفقاز قالی جوهری بیشتر مرغوب است آیا تکلیف ماست که خریداران را موعظه کنیم که از قالی جوهر رنگ نخرند؟ ما کاسبیم ما به هر قالی که فرمایش بدهند مجبوریم همان مال را تهیه کنیم. بعلاوه یک مطلب اساسی دیگر داریم و حال آن را از کمیسیون میخواهیم.
ورود رنگ جوهری به ایران و استعمال آن در رنگآمیزی قالیها اساساً چه ضرری برای تجارت این مملکت دارد؟ به عقیده ما جز اینکه این قدغن و سختگیریها قیمت قالی ایران را گران کند و قالیهای ازمیر و سایر جاها را در انظار مشتریان اروپایی وینگی دنیایی سهلاللبیعتر بنمایاند و بدین واسطه سکته بزرگی به قالی ایران بزند و از این قبل دوسه کرور قالیباف را به بیکاری و فقر و مسکنت دچار نماید هیچ نتیجه دیگر نخواهد داشت. شما اعضای کمیسیون اندکی تصور کنید ببینید که برای یک مشت تاجری که اغلب آنها هزارتومان یا دوهزارتوما بیشتر مایه ندارند و قالیهای خود را چند ماه است که به سرحد فرستاده تاکنون بواسطه تحمیلات گمرک از قبیل اخذ صدیشش حقوق گمرکی و دریافت جرائم گزاف و چهبسا مشکلات دیگر نتوانستهاند متاع خود را به خارجه حمل کنند چه ظلم و ستمی میگذرد. آیا گمان دارد که با این سد ابواب تجارت تجار ایران ورشکست نشوند و این رشته تجارت مفید که قالی است از میان نرود؟ اگر واقعاً مشتریان خارجه فقط طالب رنگ گیاهی ثابت بودند چرا تجارت قالی جوهری از پانزدهسال به این طرف در تزاید بودهاست؟ استاتیسیک گمرکی را ملاحظه بفرمائید صدق عرض ما معلوم خواهد شد. تصور نفرمایید که این کمیسیون نخستین مجمعی است که برای مذاکره عمل قالی جوهری تشکیل یافته. سابقاً در وزارت تجارت هم مجلسی از تجار و مأمورین دولتی برای مطالعه همین امر منقعد گردید. صرفه تجار قالی جوهری برای مملکت تا یک درجه در آن مجلس به ثبوت رسید. اما حالا که علیرغم اظهارات و تظلمات قالیفروشان ایرانی دولت بر خود متحتم کردهاست که از تجارت قالیهای جوهری جلوگیری کند اقلاً اینقدر مساعدت درباه تجار باید منظور داشت که این قدغن پس از آموختن اصول رنگآمیزی با رنگهای ثابت به جماعت نابلد قالیبافان به مورد اجرا گذارده شود. وانگهی ما نمایندگان تجار قالی فروش اعتراض داریم که این کمیسیون بنفسه صلاحیت رأیدادن در عمل قالی جوهری را ندارد و مخصوصاً پیشنهاد میکنیم که مجلسی از اشخاص با خبرت و بصیرت در این امر از طرف دولت تشکیل شود که این عمل غامض را با ملاحظه صرفه ملک و ملت قطع و فصل کند.»
ملاحظات و عقیده کمیسیون
« کمیسیون فوقالعاده تحقیق» اظهارات متظلمین را با کمال دقت و تعمق اصغا نمود. هر یک از دلایل ظاهراصلاحی را که اقامه کردند با مداقه هرچه تمامتر سنجیده نظریات خود را فقره به فقره ذیلاً به عرض آن هیئت معظمه میرساند.
اولاً- درست است که صنعت و تجارت در هر مملکتی آزاد است ولی از طرف دیگر دولت که نگهبان منافع و حال و استقبال ملت است مکلف میباشد که از هر فعل و
۴۰- انبار شرکت فرش اراک
۴۱- خشککردن کلافهای رنگشده زیر نور آفتاب
۴۲،۴۳ – رنگرزخانه شرکت فرش در دهه ۵۰
۴۴،۴۵،۴۵- رنگکردن گلهای فرش بدعتی غلط از زمان کمپانیهای خارجی
۴۷- پهنکردن فرش زیر نور آفتاب برای تغییر رنگ
عملی که برای ثروت و سعادت مملکت ضرر مالی دارد اگرچه آن فعل و عمل به صورت تجارت هم باشد با تمام قوا جلوگیری نماید. وانگهی دولت تجارت قالی را به هیچوجه منع نکرده فقط برای صلاح همین تجارت که فعلاً مهمترین سرمایه ایران است استعمال رنگ جوهری را در قالیهایی که بافته میشود قدغن نمودهاست.
ثانیاً- در اینکه صادرات ایران موافق قانون نباید گمرک بدهد بحثی نیست. اما چنانکه در مقدمه این راپورت ذکر شد حقی که از قالی جوهری در موقع خرید آن از ایران گرفته میشود رسوم گمرکی نیست بلکه حق مساعدت و اغماضی است که دولت در خروج این متاع که حمل آن قانوناً ممنوع میباشد برای رعایت حال صاحبان آن استثنائاً ملحوظ داشتهاست. برهان قاطع این حقیقت آن است که اگر این حقوق با رسوم گمرکی قابل الامتزاج یا ممکن الاشتباه بود سفرا و اتباع خارجه زودتر از تجار ایرانی برای ایجاد چنین حقوقی که مخالف معاهدات گمرکی است اعتراض میکردند. وجوهات حاصله از این حقوق چنانکه خزانهداری کل تفصیل آن را در موقع خود به استحضار اولیای دولت رسانیده است به مخارج یک اداره مطالعات تخصیص خواهد شد که برای رسیدگی در کلیه امور قالیبافی و استکمال این صنعت خصوصاً از نقطهنظر رنگآمیزی و تسهیل طرق تعالی و ترقی این تجارت باید از طرف دولت تشکیل شود.
ثالثاً: ارزانی و گزافی قالی بسته به رنگ جوهری یا نباتی آن نیست بلکه منوط به نوع پشم و طرز بافت است. چنانکه همه کس دیدهاست یک قالی رنگین به رنگ ثابت گیاهی که درشت وشل بافته شدهباشد به قیمت خیلی ارزان( مثلاً ذرعی سه یا چهار تومان) و یک قالی رنگین به رنگهای غیرثابت جوهری که از پشم اعلی یا ابریشم نفیس محکم و نازک بافته شدهاست به بهای گزاف
( مثلاً ذرعی پانزده الی بیست تومان) به فروش میرسد. این مسئله اگرچه پرواضح و هویدا است ولی چون حضرات متظلمین اصرار در تفاوت فوقالعاده مابین قالی جوهری و قالی رنگ ثابت داشتند کمیسیون برای مزید اطمینان از اشخاص بصیر و بیطرف محض استعلام نمود. همه تصدیق کردند که رنگ ثابت گیاهی ابداً بر خرج قالی نمیافزاید. بدلیل اینکه رنگهای ثابت با موادی ترکیب میشود که غالباً هیچ قیمت ندارد از قبیل پوست گردو، و پوست انار و غیره. بلکه تحصیل رنگ جوهری از بازار بیشتر خرج برمیدارد.چیزی که با این حال بعضی از قالیبافها را به استعمال رنگ جوهری ترغیب میکند همانا سرعت نفوذ جوهر است در پشم و سهولت بکاربردن آن. مثلاً اگر پشم باید در خم رنگهای نباتی دو شبانهروز بماند تا خوب رنگین شود نصف یا ربع آن مدت را اگر در رنگ جوهری بماند برای جذب آن لون کافی است. و این تفاوت یک یا دوروز د رعمل قالیبافی که مدت و صبر از شرایط لازم غیرمفارق اوست هیچ قابل مذاکره و اعتنا نیست. نتیجه این میشود که قالیبافها یک اندازه هم از روی تنبلی و تنآسایی رنگ جوهر را بررنگ ثابت گیاهی ترجیح میدهند. زیرا که این رنگ طبیعی منحصر تهیه و ترکیبی میخواهد و آن رنگ مصنوعی حاضر و آماده است.
مراتب معروضه فوق بطور وافی مدلل میدارد که تمثیل فیمابین قالی و ساعت و ماهوت جایز نیست. فیالواقع ارزانترین نوع قالی را میتوان با کمال سهولت با رنگهای ثابت تهیه نمود.
رابعاً- منسوجات و اسباب خرازی که از فرنگ وارد میشود نیز قابل تشبیه با قالی نیست زیرا پارچه یا اسباب دیگر که شخص میخرد برای حاجت چندروزه یا چندماهه است و اگر رنگ این اجناس قبل از استعمال و پارهشدن خود جنس بپرد چندان اهمیتی برای صاحبانش ندارد. حال آنکه قالی را هرکس در هرجا ابتیاع میکند به قید حیات بلکه به امید بازگذاشتن آن به اولاد و احفاد یابازفروختن آن به قیمتی بالاتر میخرد. درواقع این متاع حکم سکه زروسیم را دارد که هرقدر کهنهتر میشود بیشتر ارزش بهم میرساند. رنگ قالی هم به مثابه نقش سکه است. فرشی که رنگش پریده باشد همان بهای پشمی که در او بکار برده شده به او تعلق میگیرد. چنانکه سکه کهنه سائیده بینقش همان قیمت عیار طلا یا نقره که در اوست با خود دارد. خامساً اینکه حضرات قالیفروشها ادعا میکنند که در بعضی ممالک خارجه مخصوصاً قالی جوهری را طالبند ادعای محض است و صورت خارجی ندارد. هر ذیشعوری از متاع رنگ رو متغیر است. چرا تجار قالیفروش اروپایی مقیم ایران مثل کمپانی یگلر و غیره هیچوقت قالی جوهری نمیبافند. برای اینکه قالی را باید در اروپا و آمریکا به فروش برسانند و اهالی این دو قطعه بالانحصار قالی رنگ گیاهی پایدار را راغبند و هرگاه سابقاً برای تجار قالیفروش ایرانی ممکن شدهاست که مقداری از قالیهای جوهری خود را در اروپا و آمریکا بفروشند یقیناً بواسطه این بوده است که چون در اول وهله تمیز رنگ بیثبات از رنگ ثابت به یک نظر مشکل است خریداران خارجه آن قالیها را به اتگاء شهرت عالمگیر قدیم ثابترنگ ایرانی اشباع کردهاند والا اگر مختصر شبهه از ثبات لون فرشهای مزبور داشتند ابداً به خرید آنها رغبت نمینمودند. پس از این رو ثابت میشود که اصرار بعضی از تجار به حمل قالی جوهری به جای قالی ثابت بیشتر برای خاطر مختصر سودی است که میخواهند امروزه از این کسب ببرند. این جماعت مضار مالی این نفع شخصی را نسبت به تجار نوعی مملکت یا پیشبینی نمیکنند یا اگر هم بکنند به اندازه بهره آنی خودشان قابل توجه نمیدانند.
اگر در سیسال قبل به متصدیان امور ضرابخانه میگفتند که پول سیاه بیش از حد لزوم ننمائید ضرر مالی به اعتبار پول مملکت دارد. ایشان هم مانند همین تجار حاضر فقط منافع شخصی خود را در پیش گرفتند همین ادله و براهین عوامفریبی که اینان اقامه میکنند آنان نیز با کمال قوت قلب و با نهایت فراغت خاطر اقامه میکردند. یا هرگاه یک شخص منصف کارآگاهی به تجار تریاک نصیحت میکرد که در تریاک ارسالی به هندوستان مواد خارجی مخلوط نکنید که سکته بزرگی از این راه به تجارت ایران میرسد، آن آقایان هم مثل تجار قالی فروش متقاعد نمیشدند. اما دیدیم که پول ایران از اعتبار افتاد و قیمتش از نصف قیمت سیسال قبل کمتر شد. دیدیم که تریاک ایران در حارجه قدر و منزلت خود را کم کرد بطوریکه تریاک خالص ایرانی هم نظر به سابقه اختلاطی که در تریاکهای دیگر شدهاست خریدار ندارد. آیا این لطمات وارده به ثروت و تجارت ایران بس نیست؟ آیا باز منتظرید که شکست تجارت قالی را هم که تصدیق خود تجار بیگانه صنعت بیگانهپسند سودمند ایران است با نظر بیاعتنایی و بیمبالاتی مشاهده کنیم؟
سادساً: زیانهای ورود رنگ جوهری را به مملکت ایران در مقدمه ایران راپورت به اندازه کفایت شرح دادیم.همین قدر به گفتار سابق خود علاوه میکنیم که برخلاف عقیده حضرات تجار قالیفروش اهتمام دولت در منع ورود رنگهای جوهری و سختگیریهایی که برای خروج قالی جوهری در سرحد میشود باعث ترمیم سوء شهرتی که قسمتی از قالیهای ایران در خارجه پیدا کردهاند خواهد شد. قالیخران اروپایی و بنگی دنیایی به اعتماد اینکه دولت ایران خود از استعمال رنگ جوهری در داخله و حمل قالیهای رنگرو به خارجه جداً مانع است قالیهای ایران را منبعد بالطلوع و الرغبه و بدون دغدغه خاطر خواهند خرید. پس بجای اینکه تجارت قالی ایران به زمین بخورد بهتر از پیشتر رونق خواهد یافت.
در مقدمه خاطر نشان کردیم که قالی ایران خصایصی دارد که برای قالیبافهای خارجه مادتاً میسر نیست. یک متاع یا متاعی دیگر وقتی میتواند رقابت کند که در جنس بهتر یا اقلاً برابر و در قیمت حتماً ارزانتر باشد. گیریم که بعضی از قالیهای خارجه از قالی ایران ارزانتر است. ولی این ارزانتری برای اعمال رقابت آنها با قالی ایران کافی نیست. زیرا نوع پشم و طرز بافتن آنها خیلی پستتر است. اما در یک صورت ممکن است رقابت به میان آید و آن وقتی است که رنگ قالیهای ایران معدنی و بیثبات و رنگ قالیهای خارجه نباتی و ثابت باشد. چه درخشندهترین جلوه قالی که باصره را واقعاً متلذذ میکند رنگ اوست. قالی که رنگ ندارد هرقدر فاخر هم باشد نظر دقت خریدار را جلب نمیکند عجب در اینجا است که قالیبافهای ازمیر برای موفقیت در همچشمی و مسابقه با قالیبافهای ایران از مدتی به این طرف رنگ جوهری را منسوخ کرده رنگ نباتی استعمال میکنند در صورتیکه تجار ما از روی بیتجربگی به قهقرا میروند. در این موقع لازم میدانیم خاطر مبارک آن هیئت معظمه را متذکر شویم که مقصود از رنگ جوهری ممنوع علیالاطلاق رنگ آنیلین است و بس. رنگهای مصنوعی دیگر هم هست( از قبیل الیزارین و غیره) که بواسطه لون ثابتی که دارد ممنوع نیست. و از قرار اطلاعات حاصله دو نفر کیمیاگر( شیمیست) از طرف خزانهداری بتازگی استخدام و وارد شدهاند که حقوقشان از محل( حقوق معافیت) داده میشود و وظیفهشان عبارت از آموختن اصول استعمال رنگهای خوب ثابت که قالیبافهای ایران از ترتیب بکاربردن آنها عاری هسند خواهد بود.
سابعاً- تفصیل حقوقی که از قالی جوهری گرفته میشود هم در مقدمه و هم در ماده دوم( ملاحظات و عقیده کمیسیون) مبسوطاً عوض شده و محتاج به توضیح مجدد نیست.
اما در باب اخذ جرایم لازم است خاطرنشان آن هیئت معظمه بنماییم که موافق نظامنامه گمرکی قرار است که قبل از معاینه یک مالالتجاره مأمورین گمرک از صاحب مال سئوالاتی میکنند. منجمله میپرسند که جنس مالالتجاره شما چیست. جوابهایی که صاحب مال میدهد در یک اظهارنامه چاپی درج میشود بعد خود او ذیل این اظهارنامه را امضاء و بموجب یک ماده قانونی که در خود اظهارنامه مندرج است تعهد میکند که اگر پس از معاینه مالالتجاره اظهارات او مخالف حقیقت بیرون آمد از عهده فلان قدر جریمه برآید. بنابراین محرز میشود که ادای جریمه فقط به اشخاصی تعلق میگیرد که در اظهارات خود تقلب کنند. یعنی وقتی که یک تاجری از روی درستی و صداقت بگوید که قالی من جوهری است هیچکس از او توقع جریمه نمیکند بلکه فقط همان حق معافیت را از او دریافت میکنند. پس اگر بعضی از تجار قالیفروش به ادای جریمه محکوم شدهاند بواسطه دروغی است که گفتهاند. شکایت این قبیل اشخاص باید مثل شکایت یک نفر مقصر حسابی که از حبس نظمیه تظلم بکند تلی شود. مشکلات دیگر هم که تجار قالیفروش بدان اشاره کردهاند راجع به امتحاناتی است که مأمورین گمرک در موقع معاینه رنگ قالیها بعمل میآورند. این آقایان مدعی هستند که مأمورین مشارالیهم چند نخ قالی از قالی کنده و به تیزاب میزنند و همینکه تیزاب رنگ آن نخهارا متلاشی کرد میگویند رنگ قالی تماماً جوهری است. چنانکه خود حضرات هم فیالمجلس گفته شد خزانهداری برای تجزه رنگ آنیلین اسباب شیمیایی مخصوص وارد کرده و به مأمورین گمرک توزیع نمودهاست که به وسیله آن یک نفر عاری از علم شیمی هم وجود یا عدم رنگ آنیلین را در هر قالی با کمال سهولت و از روی علمالیقین معین میکند. البته بخاطر مبارک آن هیئئ معظمه پوشیده نیست که ترکیب و تجزیه شیمیایی عملی نیست که در نتیجه آن شک و ریبی باشد. وانگهی از قرار اطلاعات حاصله خزانهداری احکام صریحه به مأمورین خود دادهاست که هروقت در یک قالی وجود رنگ آنیلین مشکوک باشد از حمل آن اغماض کنند.
ثامناً- تزاید تجارت قالی جوهری در ظرف پانزدهسال اخیر نفی مضار آینده این تجارت را نمیکند. دهسال یا بیستسال در عمر تجارت یک مملکت مدت متنابهی نیست. تجار خارجه امروز شالوده یک سوادگری را میریزند که پنجاه سال دیگر خود با اخلاقشان منافع آن را ببرند. برخلاف تجار ایرانی هر کار و کسبی که امروز یک فایده آنی دارد همان را پیش میگیرند و در فکر پنجاهسال نه بلکه پنج سال دیگر هم نیستند. آیا میتوان ادعا کرد که اگر پنجاه سال قبل از این رنگ جوهری به ایران آمدهبود گرمی بازار قالی ایران در خارجه به حال امروز باقی میماند یا تجارت قالی بالمره از میان نمیرفت؟ چنانکه در صفحات قبل گفتهشد فروش قالیهای جوهری در بعضی شهرها هنوز در سایه اعتماد خریداران خارجه به ثبات رنگ قالیهای قدیم ایرانی است.
تاسعاً- در خصوص مجلسی که در وزارت تجارت سابقاً تشکیل شده اگر فیالحقیقه موافق اظهارات حضرات تجار صرفه تجارت قالی جوهری برای مملکت ایران نزد اعضاء آن مجلس ثابت شدهبود هیچ اقدام رسمی در نسبت قدغن قالی جوهری در دنباله مذاکرات مجلس مزبور بعمل نیامدهاست.
عاشراً- دولت برای آموختن اصول استعمال رنگهای ثابت به قالیبافان نابلد ایرانی اقدامات ابتدائیه را از قبیل استخدام کمییاگران متخصص به عمب آوردهاست. حالا البته از تکالیف دولت است که چنانکه در پیشنهاد کمیسیون تصریح شده نواقص این کار را زودتر تکمیل فرمایند که ترتیب رنگآمیزی با رنگهای خوب ثابت در میان عام قالیبافان مملکت تعمیم پیدا کند بطوریکه هیچ کارخانه قالیبافی از این صنعت عاری نماند.
اما موقوفی جلوگیری از قالی جوهری تا ان موقع به هیچوجه صلاح نیست. به دلیل آنکه باز تجار قالیفروش از این فرجه استفاده نموده و به بافتن قالیهای جوهری پیش از پیش منهمک( منهی) و بانی از یک سکته شدیدتری نسبت به منافع تجاری مملکت خواهند داشت.
حادیعشر- تشکیل مجلسی از ارباب خبرت و بصیرت برای قطع و فصل عمل رنگ جوهری و قالی جوهری اولاً منوط به اداره دولت، ثانیاً در صورتی ممکن است که دولت بخواهد در قانون گمرکی راجع به این دو ماده تجدیدنظری بنماید.»
به دنبال این گزارش با تصویب هیئت وزراء تصمیم گرفته شد که طی پنج سال با افرایش تصاعدی حقوق گمرکی از صدور فرشهایی که دارای رنگ آنیلینی( جوهری) میباشد جلوگیری شود.
ما تصور نمیکنیم از این روشنتر بتوان به مسأله رنگ و اهمیت آن در فرش پرداخت. قبل از اینکه به بخث اصلی بپردازیم لازم است اشاره کنیم در کنار این کمیسیون چندین تاجر معروف و خوشنام فرش نظبیر فقیهالتجار، حاج محمدمهدی فرشچی، حاج محمدآقا ممقانی و حاجعلی آقا تبریزی با اعضاء مشارکت و همکاری داشتهاند و این امر به معنای آن است که مسأله مصرف رنگهای بیثبات در فرش لزوماً مورد تأئید تجار و تولیدکنندگان فرش نبودهاست. ما در مباحث آینده به مسأله تجارت و سرمایهگذاری و اهمیت و ضرورت کارگاهها و مجتمعهای بزرگ تولیدی که کارفرمایان آنها تجاری دلسوز، مدیر، و هنرشناس بودهاند، خواهیم پرداخت ولی نباید از نظر دور بداریم که بیتردید در رواج برخی مفاسد فرش از جمله مسأله رنگهای جوهری، پشمهای نامرغوب، انواع بی گرهبافی و جفتیبافی و همانطور که امروز نیز دیده میشود استفاده از طرحهای بیهویت و ناصواب بسیاری از دلالان و سودجویان گناهکار بوده و بر بازار تجارت فرش آسیب رساندهاند.
برخی از دلایل ارزش رنگهای مصرفی در فرش ساروق را از لابلای صحبتهای رحمان شهابپور که در شرکت فرش مشغول رنگرزی است درمییابیم.
رحمان شهابپور نزدیک به شصت سال دارد و حدود چهل سال آن را در حرفه رنگرزی گذرانیدهاست وی از استادش مؤمنی که پیرمردی هنرمند بوده و در مسابقه رنگرزی شرکت فرش برنده شد و از برادرش حسن تأثریان که عمری را در این راه گذراند یاد میکند. او میگوید:« رنگرزان قدیمی تمام مهارت و تجربه خود را مدیون آموختههایی که از پدرانشان فراگرفته و طول عمری که در این راه گذرانده بودند میدانستند آنان اگر نه عاشق حرفه خویش بودند ولی با آن زندی میکردند رنگرزان قدیمی ارج و قربی داشتند و بیشتر شهرت فرش اراک مربوط به کار رنگرزان قدیمی بودهاست.»
وی از روناس میگوید و از مغز روناس که از نوع پوست نگرفته آن بهتر است.« روناس خود از کرمان و یزد میآید و همراه با رنگهای گیاهی دیگری نظیر اسپرک و پوست گردو و انار که فراوان در دسترس بود. نیل پرطاووسی( نیل بنگال) همواره مورد استفاده بود. اگرچه بعدها بوسیله تجار انگلیسی و آلمانی رنگهای آلیزارین و هلیندون سوئیسی به بازار آمد و از همه بدتر رنگهای جوهری( انیلینی) که به فرش اراک بسیار لطمه زد.
آن زمان پشمهاغی خوب از کرمانشاه و سبزوار میآمد که با وجود طول بلندشان نرم و لطیف بودند. اما تدریجاً پشمهای دباغی و مواد مصنوعی بوسیله دلالان و کارفرمایان سودجو و یا بافندههای کممایه و بیسواد در کارآمد و این الیاف در روی فرش بافته شده دوام نمیآوردند.
پشمها به مدت دو یا سهروز در دوغ که گاه همراه با زاج سفید بود قرار میگرفت و گاه آنقدر میماند تا ترش میشد و سپس دویاسه روز زیر آب فراوان قرار داده میشد. این پشم که آماده رنگرزی بود در پاتیل رنگ محتوی روناس کوبیده، پوست گردو یا نیل غوطهور میشد.
رنگرزان ماهر ترجیح میدادند که ریشههای روناس را بشویند و سپس در آفتاب پهن کرده و پوستگیری کنند. این روناس سپس با الاغ یا شتر کوبیده میشد که این کار اکنون به طریقه مکانیکی انجام میشود. پشم آماده شده سپس در پاتیل رنگی که روناس در آن بود قرار میگرفت و به مدت ۱۲ تا ۲۴ساعت در آن باقی میماند و یا اینکه ساعتی میجوشید.
و اما رنگرزان قدیمی کارگاهها را تعطیل کردند و یا به رنگرزانی که از مصرف رنگهای جدید ابا نداشتند واگذار کردند و امروز محله رنگرزها که روزگاری در حدود ۵۰۰ رنگرز در آن مشغول کار بودند، محله مردهای است که حتی ارزش دیدن ندارد.
رنگهای آنیلینی وپشمهای دباغی و الیاف مصنوعی در کار وارد گردید که اثرات این رنگها و مواد تدریجاً بعد از جنگ جهانی دوم فرشها ظاهر شد.»
آنچه شهاب رحمانپور و بسیاری دیگر درباره رنگ و مواد میگویند دقیقاً در ارتباط با سقوط فرش اراک است که این زمان به دلایل مختلف قنی به اثبات رسیدهاست. پشمهای ایرانی به دلیل طول بلند و صخامت نسبی خویش دارای منافذ گستردهتری روی جدارشان میباشند که این خود در تسریع جذب رنگهای گیاهی و طبیعی( که در مقایسه با رنگهای شیمیایی ناخالصترند) مؤثر است. قراردادن به مدت طولانی در دوغ(و گاه قرهقورت که شکل ناخالص اسیدلاکتیک است) خود نوعی عامل کمککننده در جذب رنگ بودهاست. مهترین چیزی که در اینجا باید اشاره کرد قرار دادن پشم در آب روان عموماً دارای ترکیبات آهکی) است که چندین اثر مختلف بر آن میگذارد. اول آنکه آب روان با درصد کم قلیایش مواد چربی و تا حدودی حالت اسیدی اضافی پشم را از بین برده و در اثر سایش با شنهای ریز و معلق در آب سطح پشم( که دارای سطحی پوشیده از فلس و شاخ مانند است) حالت صیقلی مییابد. این ویژگی پشم که همراه با رنگ برروی خامه انعکاس مییابد همان کیفیت جذابی است که عموماً به رنگهای ایرانی در فرشهای قدیمی نسبت داده میشود. بدیهی است که در این امر مسائل زیر بیتأثیر نیست.
۱- سطح صیقلی یابنده پشم که در فرش معمولاً مربوط به انواعی از پشم دارای طول بالنسبه بلند، جعددار،ضخیم و فلسهای زبر است.
۲- رنگهای گیاهی و طبیعی که در کاربرد اولیه خود به دلیل ساختمان رنگی ناخالص چندان شفاف نیستند و گذشته از آن به علت کندی جذب( درشتی دانههای رنگ) دارای مقادیری ضایعتت سطحیاند که به مرور در اثر سایش و یا شستشو از بین رفته و رنگ به ذات خویش نزدیک میگردد …
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.