آناتومی و فیزیولوژی چشم انسان


در حال بارگذاری
11 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 آناتومی و فیزیولوژی چشم انسان دارای ۱۳۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد آناتومی و فیزیولوژی چشم انسان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

فهرست مطالب

چکیده
مقدمه
۱-آناتوموفیزیولوژی چشم انسان
۲-c
الف-طیف مرئی و طول موجها
ب-شاخص های اصلی رنگ
ج-انواع نور رنگها
۳-دمای رنگ و باز سازی رنگ
۴-فیلترهای خاص عکاسی رنگی
۵-ادراک رنگ و انواع کنتراست رنگ
۶-تاثیرات روانی رنگ
۷-حضور نمادین رنگ
۸-نقش رنگ در ترکیب بندی
۹-تاثیرات متفاوت رنگ در اقوام و ملل مختلف
۱۰-نتیجه گیری
۱۱-منابع

 

چکیده :
همان گونه که از عنوان پایان نامه پیداست، تحقیق د ر مقوله رنگ و تاثیر آن بر بیننده هدف کلی پایان نامه است. در این راستا د ر بخش های نخستین سعی بر این بوده است که تعریفی علمی از رنگ و نور ، انواع نور – رنگها ، شرح مختصری درباره دمای رنگ، بازسازی رنگ در امولسیونهای مختلف و فیلترهایی که در عکاسی به شیوه رنگی به کار می‌روند، بیان شوند.
ادراک رنگ و تاثیرات روانی چند رنگ در ادامه مورد بررسی قرار می‌گیرند همچنین به جنبه‌های نمادین رنگ پرداخته می‌شود. چگونگی بهره گیری از رنگ و تاثیر آن در ترکیب بندی نیز از مقولات مورد بحث می‌باشد و در پایان به تاثیر رنگ بر اقوام و ملل مختلف پرداخته می‌شود و در بخش های مختلف پایان نامه نگاهی به عکس‌هایی از «ارنست هاس» به عنوان نمونه‌هایی از عکسهای موفق رنگی به صورت الگوهایی برای راهنمایی عکاسان تازه کار در جهت خلق آثار ارزشمند، مطرح می‌شود.
 
مقدمه
ابداع عکاسی این امکان را فراهم ساخت که اشیاء، اماکن، مناظر و حتی آدم های عادی گرداگرد ما بتوانند نقشی نمادین اجرا نمایند و در مسیر ذهنی معنا آفرینی و محتوایابی تاثیر  روشنی بر جای گذارند. دیدن این موضوعات عادی طبیعی با چشم هر چند ممکن است احساس برانگیز باشد یا حتی یاد آور خاطره‌ای باشد اما کمتر می‌تواند نمادین، معنی ساز یا محتوا آفرین بوده، ذهن را به حقیقتی ورای خود موضوع سوق دهد مگر آن که چشمی که می‌بیند، چشم حقیقت بین عارفی باشد. این در حالی است که اگر همین اشیاء،‌مناظر و موضوعات را اشکال و خصوصیات بصری متفاوتشان در قاب عکسی حضور یابند از مرتبه فردیت خود بالاتر رفته، حکم نمونه نوعی (نمونه عام) پیدا می کنند. یک درخت پیش از آن که در قاب دوربین قرار گیرد، درخت معینی است که در جای معینی روییده است اما با قرار گرفتن در عکس نمونه عام تمام درختان مشابه شده، باز آفرین معنای کلی درخت خواهد بود. بدین ترتیب وقتی یک شیء در عکسی حضور می‌یابد، اعتباری بیش از فردیت خود می‌یابد و هم از این رو می تواند به شکلی خاص‌تر اثر گذارد و در کنار آن قوی‌تر نماد سازی کند یا ژرف‌تر معنا آفرینی نماید. بی جهت نیست که دیدن جهان و پدیده‌های آن در عکس نه تنها تکراری و کسل کننده نیست بلکه در این مهمانی جدید چشم‌ها «دیدن» حقایقی بر  بیننده عکس آشکار می شود که کمتر از رویت واقعی و طبیعی جهان با چشم حاصل می‌شود. پس عکاسی نوعی از دیدن است که نسبت به دیدن عادی نقش ذهن در آن فعالتر است. این تفاوت در دو نوع دیدن در اوایل تاریخ عکاسی محسوس تر بود، زمانی که همه عکس ها سیاه و سفید بودند. عکاسی سیاه و سفید با باز ترجمه رنگها به مقادیر و درجات متفاوت تیرگی و روشنی، جهانی متفاوت از جهان واقعی رنگی پدید آورد که به شدت متفاوت از تمام تجربه‌های بصری انسان پیش از ابداع عکاسی بود. نبود رنگ و ساز و کار انتزاعی تصاویر سیاه و سفید فرآیند معنا‌آفرینی اشیاء و موضوعات عادی قرار گرفته در عکس را تشدید می‌نمود. عکس یک درخت، نه تنها نمونه عام تمام درختان محسوب می‌‌شد بلکه از سوی دیگر بی تشابه به تمام درختان نیز می‌نمود: درخت سیاه و سفید. این تجربه متفاوت جدید ما را دعوت می کرد که یکبار بدون حضور رنگ به سایر خصوصیات گرافیکی پدیده‌ها نظیر فرم، شکل، بافت، تضاد و … متمرکز شویم. هر تجربه جدید متفاوتی معمولا در اولین گام به حیرت و سپس به دریافت یعنی به درک معنا منجر می‌شود و عکاسی سیاه و سفید چنین سلوکی را در عرصه هنر برای مخاطبین به دنبال داشت و هم از این روست که هنوز علی رغم اینکه سالها از تولد عکاسی رنگی می‌گذرد بسیاری عکاسی سیاه و سفید را مؤثرتر و هنری‌تر می‌دانند اما چه دلایلی بر این نظر می‌تواند برشمرد:
رنگ، انرژی فوق العاده حضور خود را چنان به تصویر می‌افزاید که ممکن است نظام همنشینی خطوط و اشکال و بافتها را بر هم زند. پیراهن سرخی بر تن دخترکی چنان حضور خود را فریاد می‌زند که چشم ها را از چهره یا هر موضوع دیگری به خود معطوف می‌سازد. در عکس سیاه و سفید، درجات و مقادیر مختلف سیاهی و سفیدی همنشینی آرامتری در کنار هم دارند، هر چند حضورشان به بودن یکدیگر قوت می‌بخشد، هر چند حضور همدیگر را به واسطه قانون اضداد معنی می‌کنند و هر چند تعارض و تضاد و تباینی را حاصل می‌کنند اما در هر حال این همنشینی متین‌تر از همنشینی رنگهاست. کنار هم قرار گیری رنگها با جنجال بیشتری همراه است و انرژی بصری فوق العاده‌ای را در متن تصویر آزاد می‌کنند. این انرژی گاه ممکن است فرآیند مواجهه و ادراک اثر را مختل نماید. یک عکس سیاه و سفید از چهره زنی زیباروی در نبود رنگ فرصت تمرکز بر تناسب آرام خطوط و زیبای فرم های موجود در چهره را فراهم می‌سازد حال آن که رنگهای مشاطه گونه، زیبایی کمتر موقری را فریاد می‌زند و به جای آن که زیبایی را بنمایاند، آن را پنهان می دارد.

 

الف:منابع فارسی
۱-گل و گلاب، داریوش؛ عکاسی رنگی؛ انتشارات داریوش؛ تهران؛ ۱۳۶۱.
۲-لاموره، ژان؛ صافی‌ها، ترجمه پیروز سیار؛ انتشارات سروش؛ تهران؛ ۱۳۷۶.
۳-خطیر، ضیاء الدین؛ ظهور و چاپ رنگی؛ انتشارات سروش؛ تهران؛ ۱۳۶۴.
۴-فی نینگر، آندریاس؛ تکنیک عکاسی؛ ترجمه نصرا… کرائیان؛ انتشارات شباهنگ؛ تهران؛ ۱۳۷۲.
۵-لوشر، مارکس؛ روان شناسی رنگها؛ ترجمه ویدا ابی زاده؛ شرکت نشر و پخش ویس؛ ۱۳۶۹.
 
ب-منابع لاتین
۱-Strobel Leslie, Compton John, Current Ira, Zakia Richard, Photographic Materials and Processes, Focal Press, London, 1986.
۲-The Editors Of Time – Life Books, Light and Film, Time – Life, New York, 1973.
۳- The are of colour photography, john hedgecoe, octopus publishing group ltd, 1999, London.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.