تحقیق چند شاعر
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
تحقیق چند شاعر دارای ۳۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق چند شاعر کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق چند شاعر،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق چند شاعر :
وی مدتها خلافت طریقت نقشبندیه را به عهده داشت. جامی معاصر سلطان حسین بایقرا و وزیر دانشمندش امیر علیشیر نوائی بود که وی را مورد تفقد قرار داده اند.
جامی سفرهای زیادی به بلاد مختلف کرده است از جمله هرات و سمرقند که از مراکز علوم اسلامی و ادبیات ایرانی بوده اند، وی تبحر زیادی در علوم دینی و تصوف داشت سپس در عالم عرفان به کسب مقامات معنوی نائل آمد.
علاوه بر دیوان اشعار و غزلیات، آثار ذیل از وی بجا مانده است:
هفت اورنگ ـ سلسله الذهب ـ سلامان و ابسال ـ تحفه الحرار ـ سبحه الابرار ـ یوسف و زلیخا ـ لیلی و مجنون ـ خردنامه اسکندری ـ نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص ـ نفحات الانس ـ لوامع ـ لوایح ـ شواهد النبوه ـ اشعه اللمعات ـ بهارستان.
اشعار و افکار جامی در ادبیات هند و عثمانی بسیار بود، بطوریکه اولین بنای ادبیات عثمانی بر آثار و افکار وی گذاشته شد و سلاطینی مانند سلطان محمد فاتح و بایزید دوم به وی توجه و ارادتی خاص داشته و با او مکاتبه می کردند.
ابیاتی از ساقی نامه وی نقل می شوند:
دلا، دیده دوربین برگشای در این دیر دیرینه دیر پای
بعبرت نظر کن که گردون چه کرد فریدون کجا رفت و قارون چه کرد؟
پی گنج بردند بسیار رنج کنون خاک ریزند بر سر چو گنج
بمردار جویی چو کرکس مباش گرفتار هر ناکس و کس مباش
حافظ( ۷۲۶ ۷۹۱ ه ـ ق)
شمس الدین محمد بهاء الدین شیرازی ملقب به لسان الغیب که بعلت از حفظ داشتن قرآن متخلص به حافظ گردیده در شیراز متولد شد، پدرش از اهالی اصفهان و مادرش اهل کازرون بود.
حافظ به تحصیل علوم در زادگاه خود پرداخت و در مجالس درس بزرگان حاضر و کسب فیض نمود و در علوم به مقام رفیع رسید. حافظ در اشعار خود گوید:
عشقت رسد بفریاد ار خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
و یا:
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ
به قرآنی که اندر سینه داری
وی معاصر سلسله آل مظفر و اوایل حکومت تیموریان بوده است و از آل مظفر، بخصوص شاه شجاع را مدح گفته است، اغتشاشات و نابسامانی های آن دوران در برخی از اشعار حافظ اثر گذاشته است، منجمله:
این چه شوریست که در دور قمر می بینم
همه آفاق پر از فتنه و شر می بینم
و یا
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه تزویر و ریا بگشایند
وفات خواجه به سال ۷۹۱ ه ـ ق یعنی صد سال بعد از وفات سعدی در شیراز اتفاق افتاد و در خاک مصلی به خاک سپرده شده.
شاعری ماده تاریخ وفات حافظ را در همان عبارت« خاک مصلی» یافته و گفته است:
چراغ اهل معنی خواجه حافظ
که شمعی بود از نور تجلی
چو در خاک مصلی یافت منزل
بجو تاریخش از خاک مصلی
( که عبارت خاک مصلی بحساب ابجد ۷۹۱ می شود).
حافظ دو مثنوی کوتاه و چند قطعه رباعی سروده و بقیه اشعار او غزل هستند غزلیاتی که آمیخته با عشق و عرفان بوده و در ادبیات ایران بی نظیرند.
انتخاب غزل از دیوان حافظ بسیار مشکل است، چه تمام غزلیات او شیوا و دارای معانی عارفانه و عاشقانه اند و تقریباً خانه ای نیست که دیوان حافظ را در بر نداشته باشد.
سخن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پریرویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
بفتراک جفا دلها چو بر بندند بربندند
ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند
بعمری یک نفس با ما چون بنشینند برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند
سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند
رخ مهر از سحر خیزان نگردانند اگر دانند
ز چشمم لعل رمانی چو میخندند میبارند
ز رویم راز پنهانی چو می بینند می خوانند
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند
چو منصور از مراد آنان که بردارند بردارند
بدین درگاه حافظ را چو میخوانند میرانند
حنظله بادغیسی( متوفی در سال ۲۲۰ ه ـ ق):
معاصر دوره طاهریان بوده و در نیشابور میزیست، دیوانی داشته که فقط ابیاتی از آن در دست است منجمله:
مهتری گر بکام شیر دراست
شو خطر کن ز کام شیر بجوی
یا بزرگی و عزّ و نعمت و جاه
یا چو مردانت مرگ رویاروی
خراسانی، میرزا حبیب(۱۲۶۶ـ۱۳۲۷ ه ـ ق)
از شعرای عارف و از روحانیون دانشمند خراسان بوده، نسب او به شاه نعمت اله ولی میرسد ، این ابیات از اوست:
امروز امیر در میخانه تویی تو
فریاد رس ناله مستانه تویی تو
مرغ دل ما را که بکس رام نگردد
آرام تویی دام تویی دانه تویی تو
در کعبه و بتخانه بگشتیم بسی ما
دیدیم که در کعبه و بتخانه تویی تو
خاقانی، افضل الدین( ۵۲۰ـ۵۹۵ ه ـ ق)
حسان العجم افضل الدین بدیل ابراهیم بن علی خاقانی حقایقی شروانی از بزرگترین و معروفترین شعرای ایرانی و از گویندگان نامی آذربایجان است. در قریه دربند از توابع شروان متولد شد، پدرش درودگر و مادرش از خانواده عیسوی بود که سپس اسلام آورد.
ابتدا نزد عموی خود به تحصیل علوم پرداخت آنگاه از ابوالعلماء گنجوی رسوم شاعری آموخت. سپس به خدمت خاقان منوچهر رسید و لقب خاقانی گرفت و مدتها نیز در دربار شروانشاه بود، از دست دادن پسر بیست ساله و سپس همسر غم بزرگی بر دل او نهاد.
او سفرهای زیادی کرد منجمله عراق و ری و عربستان و در ملک عراق بود که با دیدن خرابه های مدائن قصیده معروف خود را که با این بیت شروع می شود سرود:
هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را آئینه عبرت دان
وی بسبب تألمات روحی اواخر عمرش را به عزلت گذراند و بالاخره در تبریز وفات یافت و در مقبره الشعرای این شهر مدفون گردید ابیاتی در مرثیه از دست دادن پسرش سروده که چند بیتی از آن نقل می شود:
من کجایم خبرم نیست که مست خطرم
گر شما نیز نه مستید کجائید همه؟
همه بیمار پرستان ز غمم سیر شدند
آنکه این غم خورد امروز شمائید همه
نی،نی، از بند اجل کس بنوا باز نرست
کار کافتاد چه در بند نوائید همه
آه کامروز تبم تیز و زبان کند شده است
تب ببندید و زبانم بگشائید همه
زین طبیبان غلط گوی چه گویم، که شما
نامبارک دم و ناساز درائید همه
مهمترین اثر خاقانی تحفه العراقین میباشد، که در واقع شرح ماوقع سفرهای وی می باشد.
خواجوی کرمانی(۶۷۹ ـ ۷۵۳ ه ـ ق)
کمال الدین ابوالعطاء، محمود بن علی کرمانی متخلص به خواجو در کرمان متولد شد، در زادگاه خود علوم آموخت و سپس به شیراز و اصفهان و کازرون و عراق و مصر سفر کرد، در شیراز با حافظ آشنا شد، وی معاصر سلطان ابوسعید بهادر بود و او را مدح گفته است. وی علاوه بر دیوان شعر، آثار دیگری از خود بیادگار گذاشته، مانند: همای و همایون ـ گل و نوروز ـ کمال نامه ـ روضه الانوار ـ گوهر نامه ـ سامنامه ـ قطعه زیر از اشعار اوست:
نشان روی تو جستم بهر کجا که رسیدم
ز مهر در تو نشانی نه دیدم و نه شنیدم
چه رنجها که نیامد برویم از غم رویت
چه جورها که ز دست تو در جهان نکشیدم
هزار نیش جفا از تو نوش کردم و رفتم
هزار تیر بلا از تو خوردم و نرمیدم
بجای من تو اگر صد هزار دوست گزیدی
بدوستی، که بجای تو دیگری نگزیدم
بسی تو عهد شکستی که من رضای تو جستم
بی تو مهر بریدی که از تو من نبریدم
از آن زمان که چو « خواجو » عنان دل بتو دادم
بجان رسیدم و هرگز بکام دل نرسیدم
مزار وی در نزدیکی دروازه قرآن شیراز واقع است.
خیام، حکیم ابوالفتح عمر بن ابراهیم( متوفی به سال ۵۱۷ ه ـ ق):
دانشمند، ریاضی دان، شاعر و فیلسوف ارزشمند ایرانی در نیشابور پا بعرصه حیات نهاد، ار ریاضی دانان و منجمین معروف دوره سلجوقی است. شهرت او بیشتر بخاطر رباعیات وی است که حالت عرفانی و حکیمانه خاصی دارند که به زبانهای زنده دنیا نیز ترجمه شده اند( اولین ترجمه به انگلیسی توسط فیتز جرالدا انجام شده است).
مدفن وی در صحن امامزاده محروق در نیم فرسنگی نیشابور واقع است از آثار او می توان به نوروز نامه ـ روضه القلوب ـ رساله در جر و مقابلات ـ رساله وجود ـ رساله ئی در طبیعیات و فلسفه اشاره کرد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.