تحقیق کتاب روان شناسی کودک از دیدگاه معاصر


در حال بارگذاری
11 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
6 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق کتاب روان شناسی کودک از دیدگاه معاصر دارای ۱۱۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق کتاب روان شناسی کودک از دیدگاه معاصر  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق کتاب روان شناسی کودک از دیدگاه معاصر،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق کتاب روان شناسی کودک از دیدگاه معاصر :

مقدمه

 

پدیده هوش بارزترین فعالیت توان ذهنی در بشر می باشد که قدرت سازگاری او را در محیط میسر می سازد.

از نظر فیزیولوژی : هوش پدیده ای است که در اثر فعالیت یافته های قشر خارجی مغز آشکار می گردد و از نظر روانی نقش انطباقی و سازگاری موجود را با شرایط محیطی و زیستی خود بر عهده دارد.

اساس انتقال آن وسیله توارث و از راه ژن ها است ولی عوامل تربیتی در شکوفا شدن آن نقش دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

هوش چیست ؟

هوش عامل مخصوصی نیست که قابل مقایسه با یک ماشین الکتریکی کم و بیش پیچیده و دارای حافظه ای باشد تا در مقابل سؤالاتی که از آن بعمل می آید بصورت اتوماتیک و خودکار پاسخ مشخص داشته باشد .

هوش حاصل عوامل متعددی است که امکان جمع آوری ، گردآوری و کاربرد را به معنی کلمه لاتین legere که مترادف هوش علمی است و همچنین امکان انتخاب تعریف و ایجاد را از کلمه لاتین interlegere که مترادف هوش نظری است فراهم می کند . کلمه هوش پیش از آنکه یک مفهوم علمی دقیق باشد شامل یک مفهوم ساده در موارد استعمال روزانه است .

 

۲- تعریف هوش

کمتر موضوعی در روانشناسی بوده که تا آن اندازه که درباره هوش مطلب نوشته شده است درباره آن نوشته ای بتوان یافت ، با این حال عجیب این است که هنوز تعریفی از هوش که همگان آن را پذیرفته باشند وجود ندارد . تردیدی نیست که مفاهیم مختلف درباره ماهیت هوش بر نظراتی که درباره ی مناسبترین روشها برای ارزشیابی آن ، ثبات یا قابلیت تغییر آن ، و استفاده از آن در پیش بینی رفتارهای دیگر وجود دارد تأثیر می گذارد.

نظرات گوناگون درباره هوش بر این سه مسله متمرکز بوده است . اول، آیا هوش یک کارکرد واحد و تعمیم یافته است ، یا آنکه از مجموعه ای از تواناییهای نسبتاً جدا از هم تشکیل یافته است ؟

اگر هوش یک کارکرد تعمیم یافته باشد یک کودک باهوش باید در تکلیفهای هوشی متفاوت عملکرد خوبی داشته باشد ، و اگر از عوامل جدا از هم تشگیل یافته ، فرد باید بتواند در بعضی تکلیفهای شناختی یا در حوزه هایی معین عملکردی برتر داشته باشد اما در سایرتکلیفهای شناختی عکس این نتیجه عاید شود.

دوم،تاچه اندازه هوش قابل تغییر است ؟آیا این عوامل ارثی است که در درجه نخست رشد هوشی را تعیین می کنند و یا آن که رشد هوشی بیشتر به تجارب یادگیری در محیطهایی که فرد در معرض میزان متفاوتی محرک یا محرومیت قرار می گیرد بستکی دارد؟ سر انجام ،آیا هوش یک سازه ،ویژگی ، توانایی ، یا استعدادی زیر بنایی است که هرگز نمی توان آنرا به طور مستقیم ارزشیابی کرد ،یا آنکه تنها باید آن را بر حسب عملکرد فرد در آزمونهای شناختی خاص نمره ای که او در یک آزمون هوشی خاص تحت شرایطی ویژه می گیرد.

دیدگا ههای متفاوت در  بارهء موضوعهای فوق بیشتر در تعریفهایی از هوش که در زیر آمده منعکس است : هوش عبارت است از “توانایی شناختی ذاتی وعمومی” (برت ۲، ۱۹۵۵).

هوش (( استعدادی گرد آمده یا کلی در فرد است برای اینکه در عمل هدفی را دنبال کند ، به طور منطقی فکر کند و با محیط خود ارتباط متقابل موثری داشته باشد ))( وکسلر،۱۹۵۸). (( هوش آشکار چیزی نیست بجز توده گرد آمده از واقعیتها و مهارتهای آموخته شده …… نیروی هوشی ذاتی عبارت است از گرایشهای فرد به پرادختن به فعالیتهایی که به یاد گیری در فرد باشند ))

( هیز ،۱۹۶۲ ). با کمی دقت می توان دریافت که در تعریفهای فوق بر دو چیز تاکید شده است .اول ، بر ذاتی بودن هوش در برابر اکتسابی بودن آن .دوم عده ای هوش را استعداد فرد در تطبیق با موقعیتهای جدید میدانند ودر مقابل عده ای دیگر آن را چیزی نمی دانند جز اندوخته ای از دانشها و مهارتها .

بر خی از روان شناسان حتی تا آن جا پیش رفته اند که هوش را از لحاظ تجربی تعریف کرده اند .به عقید ه آنان هوش همان چیزی است که با آزمونهای هوشی آن را می آزماییم. بنابراین تردیدی نمی توان داشت که متخصصان در باره تعریفی از هوش هنوز به توافق نرسیده اند و همان طور که خواهیم دید موارد استعمال نمرات افراد در آزمونهای هوش و تفسیرهایی که از آنها به عمل می آید نیز مورد اختلاف نظر بوده اند .

 حال که متخصصان در باره تعریفی از هوش به توافق نرسیده اند،ببینیم آیا افراد عادی در باره هوش اتفاق نظر دارند ؟ افراد معمولا در موقعیتهای اجتماعی ،در محل کار ، و در کلاس درس در باره هوش دیگران قضاوت می کنند .

بیشتر ما گمان میکنیم که می دانیم چه کسی با هوش است و چه کسی با هوش نیست و یا چکونه باید در باره هوش قضاوت کرد . مطالعه رابرت استرنبرگ و همکارانش که در تابلوی ۱۱-۱  معرفی شده نشان می دهد که اگر چه متخصصان و افراد عادی درباره ویژگیهای هوشی و یا خصوصیات انسانهای با هوش در کل اتفاق نظر دارند ، با این حال اختلافاتی در نظرات آنان وجود دارد .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.