مقاله درمان کاتارتیک چیست
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله درمان کاتارتیک چیست دارای ۲۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله درمان کاتارتیک چیست کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله درمان کاتارتیک چیست،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله درمان کاتارتیک چیست :
در روانکاوی به خاطر آوردن ،خاطات گذشته بیمار زمانی که با بیرون ریزی عاطفی بر انگیختگی های بیمار همراهی می شود.بیمار صمن اینکه به یاد می آورد که در چه شرایطی نشانه های بیماریش برای نخستین بار به وجود آمده اند.نشانه های بهبود در او ظاهر می شود.اگر تجدید خاطره ی صنه فراموش شده،اگر به هر دلیلی بدون برون ریزی عاطفی همراه و سرکوب شده ،جلوه و بروز یابد،باز آفرینی خاطره ی مزبور در جلسه ی روانکاوی،بدون اثر خواهد بود.در ظاهر،بیماری و تجدید سلامتی وابسته به این عواطف آنی است.
باید دانست که تجدید و باز آفرینی صحنه ها و خاطرات،در صورتی به عقده گشایی و درمان کمک می کند که بار عاطفی سرکوب شده ی وابسته به این خاطرات،در زمان باز آفرینی و تجدید آنها بروز نمایند.برای نمونه به صورت بروز خشم شدید،گریه،خنده یا حرکات اندام ها که همه بیانگر نوعی بار عاطفی هستند.
درمان کاتارتیک با استفاده از هیپنوز:
روش درمان کاتارتیک را برای اولین بار یک پزشک وینی به نام دکتر بروئر برای درمان یک دختر جوان دچار هیستری بکار برد.بیمار دکتر بروئر یک دختر جوان ۲۱ ساله،بیسیار با هوش بود.او در طی دو سال از بیماریش یک سلسله نشانه ها از اختلالات جسمانی وروانی شدید از خود بروز داده بود.او در دست و پای راست خود احساس انقباض شدید همراه با بی حسی کامل داشت،البته گاهی این حالت در دست و پای چپ او هم آشکار می شد.اشکال در حرکت چشم ها و اختلالات فراوان در توانایی بینایی،نا توانی در راست نگه داشتن سر،سرفه های عصبی شدید،حالت تهوع نسبت به هر نوع ماده غذایی و ناتوانی در بلع آب در طی چندین هفته –با وجود عطش مفرط از زمره ی نشانه های این بیمار بودند.او افزون بر این دچار اختلال در تکلم نیز بود، به نوعی که از بیان و درک حتی زبان مادریش ناتوان شده و در نهایت در معرض حالات آبسانس۱ یا غیاب(نبودن حضور روحی)،حالات گیجی و منگی،هذیان،تغییر شخصیت نیز قرار می گرفت.به نظر،طبیعی می رسد اگر تمام نشانه های بیان شده را به یک گرفتاری عضوی مغزی نسبت دهیم،بیماری ای که امید به بهبودی آن نخواهد بود و در نهایت،بیمار به سبب آن به زودی خواهد مرد.هنگامی که علائمی از این نوع در نزد زن جوانی دیده می شودکه اعضاء مهم او مانند قلب،کلیه ها و غیره به طور کامل سالم هستند ولی بیمار با ضربه های عاطفی شدید برخورد نموده-به خصوص هنگامی که این نشانه ها به صورت شدید و گسترده بروز نمایند-پزشکان مطمئن هستند که خطری بیماری را تهدید نمی کند
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.