بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری والدین با خود کارآمدی و خلاقیت دانشجویان


در حال بارگذاری
18 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
13 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری والدین با خود کارآمدی و خلاقیت دانشجویان دارای ۱۵۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری والدین با خود کارآمدی و خلاقیت دانشجویان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با خودکارآمدی و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با خودکارآمدی و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکاندر سال تحصیلی (۹۲ -۹۱ ) بود. قلمرو موضوعی تحقیق در پژوهش حاضر رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با خودکارآمدی و خلاقیت، قلمرو مکانی دانشگاه پیام نور بوکان و قلمرو زمانی سال تحصیلی ۹۱-۹۲ بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان، و نمونه آماری شامل ۱۰۰ نفر (۵۰ نفر دانشجو و ۵۰ نفر از والدین آنها) می باشد که به طور تصادفی ساده از میان دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه های سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی و خلاقیت عابدی می باشند که در اختیار آزمودنی های پژوهش قرار گرفت. توضیحات لازم در مورد سوالات و نحوه پاسخ دهی به این پرسشنامه ها در هنگام توزیع آنها به آزمودنی ها ارائه شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار آماری Spss 16 و آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده و سطح معنی داری (۰۵/۰>P) در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات نشان داد که بین سبک های فرزند پروری آزادگذارانه و اقتدار منطقی با خلاقیت و خودکارآمدی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بین سبک فرزندپروری آمرانه با خلاقیت و خودکارآمدی رابطه غیرمعنی دار و منفی مشاهده شد.
واژگان کلیدی: سبک های فرزندپروری، خلاقیت، خودکارآمدی، دانشجویان

 

فهرست فصول

فصل اول
کلیات پژوهش

فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
فصل سوم
روش پژوهش
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل یافته ها
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری

فصل اول
کلیات پژوهش

مقدمه
خلاقیت و نوآوری محرک اصلی تمدنهاست. تلفن، هواپیما، رایانه، الکترونیک، قدرت اتمی و مسافرت های فضایی و خلق ادبیات و انواع هنرها و… و نقاط عطفی از اختراعات و اکتشافات و نمودی ارزشمند از تفکر و ذهن خلاق بشر است. بنابراین برای پیشرفت در صنعت، اقتصاد، سیاست و همه علوم نیازمند تفکر خلاق و نو آوری هستیم، خلاقیتی که در ضمیر همه ما نهفته و در نحوه زندگی ما تأثیر دارد.تحولات سریع عصر کنونی ما، نیازمند حل مسائل و مشکلات به گونه ای خلاق است.هرچند علم، توسعه و پیشرفت نیاز اولیه بشر امروزی است، ولی باید دانست که علم به خودی خود، ضامن حل بسیاری از مسائل و مشکلات آینده ای که ما با آن ها مواجه خواهیم شد نیست، تنها نیروی فوق العاده و قدرتمند خلاقیت است که می تواند مسائل و مشکلات را به طرز خارق العاده ای ازسر راه بشر بردارد. روانشناسان در تعریف خلاقیت متفق القول نیستند و به خلاقیت از زوایای گوناگونی می نگرند. در گذشته محور بحث روان شناسان از خلاقیت « شخص خلاق یا فرایند خلاق » بود امروزه نیز اگرچه بسیاری از اندیشمندان به خلاقیت به عنوان یک فرایند می نگرند، اما تعریف آنان از خلاقیت مبتنی بر ویژگی «مولد بودن» است (فلاحی، ۱۳۸۲).
خودکارآمدی  از نظریه شناخت اجتماعی  آلبرت باندورا (۱۹۹۷) روان‌شناس مشهور، مشتق شده است که به باورها یا قضاوتهای فرد به توانائیهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها اشاره دارد. نظریه شناخت اجتماعی مبتنی بر الگوی علّی سه جانبه رفتار، محیط و فرد است. این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار، اثرات محیطی و عوامل فردی(عوامل شناختی، عاطفی و بیولوژیک) که به ادراک فرد برای توصیف کارکردهای روان شناختی اشاره دارد، تأکید می کند. بر اساس این نظریه، افراد در یک نظام علّیت سه جانبه بر انگیزش و رفتار خود اثر می گذارند. باندورا (۱۹۹۷) اثرات یک بعدی محیط بر رفتار فرد که یکی از فرضیه های مهم روان شناسان رفتار گرا بوده است، را رد کرد. انسانها دارای نوعی نظام خود کنترلی و نیروی خود تنظیمی هستند و توسط آن نظام برافکار، احساسات و رفتار های خود کنترل دارند و بر سرنوشت خود نقش تعیین کننده‌ای ایفا می کنند.
بدین ترتیب رفتار انسان تنها در کنترل محیط نیست بلکه فرایندهای شناختی نقش مهمی در رفتار آدمی دارند. عملکرد و یادگیری انسان متاثر از گرایشهای شناختی، عاطفی و احساسات، انتظارات، باورها و ارزش هاست. انسان موجودی فعال است و بر رویدادهای زندگی خود اثر می گذارد. انسان تحت تاثیر عوامل روان شناختی است و به‌طور فعال در انگیزه ها و رفتار خود اثر دارد. براساس نظر «باندورا»، افراد نه توسط نیروهای درونی رانده می شوند، نه محرکهای محیطی آنها را به عمل سوق می دهند، بلکه کارکردهای روان شناختی، عملکرد، رفتار، محیط و محرکات آن را تعیین می کند.
انسان، چون موجودی اجتماعی است و در ارتباط با محیط های اجتماعی مختلف می باشد، از هر محیطی چیزی می آموزد تا در مجموع از فرد بدونِ هویت، تبدیل به شخصِ اجتماعی (نیک گهر، ۱۳۶۹) و دارای هویت اجتماعی گردد و طبیعی است که این فرد شهروندی مثمر ثمر برای جامعه خویش می شود. در گذر از شخص فردی بدون هویت به شخص اجتماعی، فعالیت جامعه پذیری نسبت به وی اعمال می شود. امر جامعه پذیری توسط منابع مختلف بر روی انسان عملی شده، و هر یک بخشی از شخصیت فرهنگی و اجتماعی شخصِ اجتماعی شده را می سازند. در این بین، خانواده در اکثر جوامع از جمله ایران بیشترین نقش را ایفا کرده، (پیاژه، ۱۹۸۱) که این نقش در رفتارها و نوع فرزند پروری آنها متبلور می شود.
رابطه والدین با فرزندان یا شیوه های فرزند پروری، در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگونی را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسائی، رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارت ها، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین، از جمله این اهداف می باشند (اعزازی، ۱۳۷۶: ۱۶). بنابراین مسئله شیوه فرزند پروری یکی از مسائل مهم و شایان توجه در مبحث روانشناسی می باشد که باید توجه بیشتری به آن و متغیرهای تاثیرگذار بر آن مبذول گردد.

بیان مسئله
خلاقیت زمانی پا به عرضه وجود می گذارد، که فرد یا افرادی، سطح دانش زمان خود را درباره پدیده های طبیعی و یا خود انسان کافی ندانسته و خود را ناچار به بهره گیری از طیف وسیع تواناییها ببینند تا فرا رسیدن آن برهه از زمان که دیگر جستجوگری در جستجوی راههای تکمیل کنند. فنون باقی نماند، و یا آن لحظه که تحقیق برای ازدیاد سطح تولیدهای صنعتی به توقف درآمده و ضرروت جهاد ملی در راه دستیابی به خود کفایی و خودیابی در جامعه بین الملی بی اهمیت تلقی شود، پیکار خستگی ناپذیر که در نهایت به نوآوری و تحول می انجامد، ادامه خواهد داشت و پایانی بر آن متصور نیست. خلاقیت یعنی ترکیب مجدد عقاید، اندیشه ها، افکار، تصورات و انگاره هایی که قبلاٌ برای فرد شناخته شده است، اما به شیوه ای جدید و متفاوت با قبل (ساعتچی، ۱۳۷۴).
باندورا (۱۹۹۷) مطرح می کند که خود کارآمدی، توان سازنده ای است که بدان وسیله، مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه ای اثربخش ساماندهی می شود. به نظر وی داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان در باره توانائیهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش مؤثر است. بین داشتن مهارتهای مختلف با توان ترکیب آنها به روشهای مناسب برای انجام وظایف در شرایط گوناگون، تفاوت آشکار وجود دارد. “افراد کاملاً می دانند که باید چه وظایفی را انجام دهند و مهارتهای لازم برای انجام وظایف دارند، اما اغلب در اجرای مناسب مهارتها موفق نیستند” (باندورا ۱۹۹۷ ص۷۵).
در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح، فرزند را به سمت خود جذب کند، تاثیر نیروهای دیگر حتی در صورتی که مخالف با فرهنگ رایج خانواده باشند، به حداقل خواهد رسید، و در صورت موافقت نیز تشدید خواهد شد. در صورتیکه خانواده با روابط نا صحیح خود نقش دافعه را نسبت به فرزند داشته باشد، طبیعتا، منابعِ دیگر که رابطه ای بهتر و آموزشی تر از خانواده ایجاد کنند، می توانند بر روی چگونگی شخصیتِ روانی، اجتماعی و فرهنگی فرزندان اثر بسزایی داشته باشند. از منظری دیگر، در صورتیکه رابطه خانواده، رابطه ای بر اساس دمکراسی و آزادی باشد، اولا، فرزند بیشتر به سمت خانواده تمایل نشان خواهد داد، ثانیا، جنبه اجتماعی شدن او بیشتر تقویت شده و وی نقش فعالتری را در جامعه ایفا می کند. در غیر اینصورت غالبا دیده شده که فرد منزوی بوده و با محیط اطراف خود منفعلانه بر خورد خواهد کرد. وجود شخصیت سالم روانی و فرهنگی فرزندان در گروِ یک نکته اساسی است که در اکثر خانواده های مورد مطالعه این پژوهش کیفی (لاپلانتین، ۲۰۰۰) که در سلامت روان بسر می برند، مشترک به نظر می رسید، و این نکته، مسئله حضور والدین در جمع خانواده بود. به عبارت دیگر، مدت زمانی  است (لوفور، ۱۹۸۹) که والدین در خانه می باشند، و یا شکل فضایی  (بوردیو، ۱۹۸۹) که در خانه حاکم است. البته، وجود زمان و یا فضا به تنهایی کافی نبوده، بلکه در این مدت زمانِ حضورِ فیزیکی، داشتن رابطه آموزشی (هس و ویاند، ۱۹۹۴) و مسئله وجود ارتباطات کلامی (بودیشون، ۱۹۸۲)، یعنی گفتگو در بین اعضاء خانواده لازم و مطرح است. اما سوالی که در اینجا پیش می آید این است که آیا شیوه های فرزندپروری والدین می تواند تاثیری بر خودکارآمدی و خلاقیت فرزندان داشته باشد؟ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با خودکارآمدی و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انجام گرفت.

ضرورت و اهمیت پژوهش
انسانها (کودکان) در بَدو تولد مانند کاغذ سفیدی هستند که هنوز چیزی بر روی آن نوشته نشده است. (راموز، ۱۹۷۶: ۱۱۹) هر آنچه که ما بر روی آنها بنویسیم، در آینده همان را خواهیم خواند. به عبارت دیگر، شخصیت اجتماعی و فرهنگیِ فرزندان توسط خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود. یعنی، قاعدتا شکل، فرم و محتویِ هر کدام از این منابع، نسبتا مشابه شکل، فرم و محتویِ شخصیتِ روانی، اجتماعی و هویت فرهنگی جوانان خواهد بود. در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح، فرزند را به سمت خود جذب کند، تاثیر نیروهای دیگر حتی در صورتی که مخالف با فرهنگ رایج خانواده باشند، به حداقل خواهد رسید و در صورت موافقت نیز تشدید خواهد شد. در صورتیکه خانواده با روابط نا صحیح خود نقش دافعه را نسبت به فرزند داشته باشد، طبیعتا، منابعِ دیگر که رابطه ای بهتر و آموزشی تر از خانواده ایجاد کنند، می توانند بر روی چگونگی شخصیتِ روانی، اجتماعی و فرهنگی فرزندان اثر بسزایی داشته باشند. از منظری دیگر، در صورتیکه رابطه خانواده، رابطه ای بر اساس دمکراسی و آزادی باشد، اولا، فرزند بیشتر به سمت خانواده تمایل نشان خواهد داد، ثانیا، جنبه اجتماعی شدن او بیشتر تقویت شده و وی نقش فعالتری را در جامعه ایفا می کند. در غیر اینصورت غالبا دیده شده که فرد منزوی بوده و با محیط اطراف خود منفعلانه بر خورد خواهد کرد. این منابع بطور یکسان عمل نکرده و تاثیر یکسانی بر روی افراد جامعه ندارند. در بعضی از افراد، خانواده و در افراد دیگر، مدرسه و در تعدادی دیگر، ممکن است رسانه ها بیشترین تاثیر را داشته باشند. اما، همانطوری که تحقیقات نشان می دهند، بیشترین تاثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان، در نتیجه، شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از ۶ سال پایه ریزی می شود و این زمان را انسان بیشتر در خانواده می گذراند. (دادسون، ۱۹۷۲).
شاید قدری شگفت آور باشد اما زندگی بدون خلاقیت مشکل و طاقت فرساست. اگر از بلندترین مکان زندگی کنونی به گذشته نگاهی بیندازیم در خواهیم یافت که زندگی کنونی چقدر از نظر امکانات و تجهیزات با گذشته فرق کرده است به عبارتی دیگر، زندگی ما تا چه حد از این نظر راحت تر شده است و ما تا چه اندازه نسبت به انسان هایی که در گذشته می زیسته اند تفوق یافته ایم. گاهی اگر با هواپیما سفر کنید به چشم خود ناظر خواهید بود که سرعت حرکت انسان امروز با گذشته قابل قیاس نیست.فرایند خلاقیت در دوران کودکی با نحوه فکر کردن آشنا می شود از اهمیت زیادی برخوردار است (ویزبرگ، به نقل از والفی، ۱۳۷۸). از طرفی دیگر، خودکارآمدی عاملی مهم در نظام سازنده شایستگی انسان است. انجام وظایف توسط افراد مختلف با مهارتهای مشابه در موقعیتهای متفاوت به‌صورت ضعیف، متوسط و یا قوی و یا توسط یک فرد در شرایط متفاوت به تغییرات باورهای کارآمدی آنان وابسته است. مهارتها می توانند به آسانی تحت تأثیر خودشکی (Self-doubt) یا خود تردیدی قرار گیرند، درنتیجه حتی افراد خیلی مستعد در شرایطی که باور ضعیفی نسبت به خود داشته باشند، از توانائیهای خود استفاده کمتری می کنند (باندورا ۱۹۹۷). به همین دلیل، احساس خودکارآمدی، افراد را قادر می سازد تا با استفاده از مهارتها در برخورد با موانع، کارهای فوق العاده ای انجام دهند(وایت ۱۹۸۲). بنابراین، خودکارآمدی درک شده عاملی مهم برای انجام موفقیت آمیز عملکرد و مهارتهای اساسی لازم برای انجام آن است.
بنابراین، به راحتی از مباحث بالا می توان به اهمیت فاکتورهایی مانند خلاقیت و خودکارآمدی در افراد مختلف (خصوصا دانشجویان) پی برد. اما نکته مهم در این میان، عوامل تاثیرگذار بر روی این دو فاکتور است. یکی از عواملی که به نظر می رسد بتواند بر میزان خلاقیت و خودکارآمدی انسان تاثیر بسزایی داشته باشد، سبک های فرزندپروری والدین می باشد. متاسفانه، پژوهش های انجام شده در این زمینه بسیار اندک می باشند. حسینی نسب و همکاران (۱۳۸۷) در پژوهشی به بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان پرداختند و گزارش کردند که بین خود کارآمدی دانش آموزانی که والدین آنها شیوه های فرزندپروری متفاوتی داشته اند، تفاوت معنی داری وجود دارد. مهرابی زاده هنرمند و همکاران (۱۳۷۹) در پژوهشی دیگر رابطه شیوه های فرزند پروری با سلامت روانی و هماهنگی مولفه های خود پنداشت را مورد بررسی قرار دادند و نشان دادند که بین سبک های فرزندپروری و خودپنداشت دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد. البرزی (۱۳۹۰) در یک پژوهش نقش باورهای فرزندپروری و نگرش مادران به تفکر خلاق بر خلاقیت کودکان را مورد ارزیابی قرار داد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که بین باورهای مدرن مادران و خلاقیت در کودکان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین، همانطور که از مباحث بالا مشاهده می شود، تحقیقات انجام گرفته در این زمینه بسیار اندک می باشد. از طرفی، خلاقیت افراد عاملی سازنده در بروز شکوفایی شغلی و تحصیلی آنها بوده و از طرف دیگر میزان خودکارآمدی آنها نیز می تواند بر تمام جوانب زندگی شان تاثیر مستقیم داشته باشد. در نهایت، با توجه به کمبود شواهد و مدارک لازم در این زمینه و نیز اهمیت موضوع مورد مطالعه، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین و خودکارآمدی و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انجام پذیرفت.

اهداف پژوهش
هدف اصلی
بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با خودکارآمدی و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان
اهداف فرعی
– بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری آزادگذاری و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان
– بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری آمرانه و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان
– بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری اقتدار منطقی و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان
– بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری آزادگذاری و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان
– بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری آمرانه و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان
– بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری اقتدار منطقی و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان

فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی
بین سبک های فرزندپروری والدین با خودکارآمدی و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان رابطه معنی دار وجود دارد.
اهداف فرعی
– بین سبک فرزندپروری آزادگذاری و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان رابطه معنی دار وجود دارد.
– بین سبک فرزندپروری آمرانه و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان رابطه معنی دار وجود دارد.
– بین سبک فرزندپروری اقتدار منطقی و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان رابطه معنی دار وجود دارد.
– بین سبک فرزندپروری آزادگذاری و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان رابطه معنی دار وجود دارد.
– بین سبک فرزندپروری آمرانه و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان رابطه معنی دار وجود دارد.
– بین سبک فرزندپروری اقتدار منطقی و خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان رابطه معنی دار وجود دارد.

متغیرهای پژوهش
متغیرهای پژوهش حاضر عبارتند از:
–    متغیر مستقل: سبک های فرزند پروری (آسان گیر، مستبد، مقتدر)
–    متغیرهای وابسته: خلاقیت، خودکارآمدی
–    متغیر کنترل:
   الف- سن: کلیه آزمودنی ها بین سن ۲۰ تا ۴۰ سال انتخاب شده اند.
   ب- مقطع تحصیلی: کلیه آزمودنی ها در مقطع فوق دیپلم و کارشناسی می باشند.
موانع ومحدودیت های تحقیق
بهترین وقطعی ترین نتایج از تحقیقی به دست می آید که دارای مشکلات و محدودیت‌های کمی باشد و چنانچه این مشکلات زیاد باشد درنتیجه تحقیق تاثیر گذاشته ونتایج کاملاً بدست نخواهد آمد.
موانع این تحقیق عبارتند از :
۱-    عدم دسترسی کافی به منابع کتابخانه ای جهت مطالعات گسترده درباره موضوع.
۲-    عدم توانایی کنترل آزمودنی ها در پاسخ دهی دقیق به سوالات.

روش پژوهش
جامعه آماری عبارتست از کلیه عناصر و افرادی که در یک مقیاس جغرافیایی مشخص دارای یک یا چند صفت مشترک باشند.هرچه جامعه آماری کوچکتر باشد میتوان آنرا دقیقتر از یک جامعه آماری بزرگتر مطالعه نمود. نمونه عبارتست از تعدادی از افراد جامعه که صفات آنها با صفات جامعه مشابهت داشته و معرف جامعه بوده و از تجانس و همگنی با افراد جامعه برخوردار باشند (دلاور، ۱۳۸۵). جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل در دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان می باشد. نمونه آماری شامل ۱۰۰ نفر (۵۰ نفر دانشجو و ۵۰ نفر از والدین آنها) می باشد که به طور تصادفی ساده از میان دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه های سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی و خلاقیت عابدی می باشند که در اختیار آزمودنی های پژوهش قرار گرفت. توضیحات لازم در مورد سوالات و نحوه پاسخ دهی به این پرسشنامه ها در هنگام توزیع آنها به آزمودنی ها ارائه شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار آماری Spss 16 و آزمون  ضریب همبستگی پیرسون استفاده و سطح معنی داری (۰۵/۰>P) در نظر گرفته شد.

تعریف واژه ها و مفاهیم
خلاقیت
تعریف مفهومی
خلاقیت یعنی ترکیب مجدد عقاید، اندیشه ها، افکار، تصورات و انگاره هایی که قبلاٌ برای فرد شناخته شده است، اما به شیوه ای جدید و متفاوت با قبل (ساعتچی، ۱۳۷۴).
تعریف عملیاتی
منظور از خلاقیت در پژوهش حاضر، امتیازی است که آزمودنی ها از پرسشنامه خلاقیت عابدی کسب می نمایند. تفسیر این پرسشنامه در فصل سه ارائه شده است.
خودکارآمدی
تعریف مفهومی
خود کارآمدی، توان سازنده ای است که بدان وسیله، مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه ای اثربخش ساماندهی می شود (باندورا ۱۹۹۷).

تعریف عملیاتی
منظور از خودکارآمدی در پژوهش حاضر، امتیازی است که آزمودنی ها از پرسشنامه خودکارآمدی کسب می نمایند. تفسیر این پرسشنامه در فصل سه ارائه شده است.
سبک های فرزند پروری
تعریف مفهومی
هر خانواده ای شیوه های خاصی را در تربیت فردی – اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد. این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نامیده می شود متاثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می باشد (تنهای رشوانلو، ۱۳۸۸)
تعریف عملیاتی
منظور از سبک های فرزندپروری در این پژوهش امتیازی است که والدین در پرسشنامه سبک های فرزند پروری در سه مقیاس آسان گیر، مستبد و مقتدر کسب خواهند نمود.

منابع
–    آقایی فیشایی، تیمور.(۱۳۷۷).خلاقیت و نوآوری در انسانها و سازمانها، انتشارات ترمه، چاپ اول،
–    آمابلی، ترزا ( ???? ) شکوفایی خلاقیت کودکان، ترجمه قاسم زاده و عظیمی، چاپ اول، تهران، نشر دنیای نو
–    اسبورن، الکس اس ( ۱۳۷۱ ) پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت. مترجم حسن قاسم زاده چاپ دوم، تهران – انتشارات نیلوفر
–    اعزازی شهلا (۱۳۷۶). جامعه شناسی خانواده با تاکید بر نقش، ساختار و کارکرد خانواده در دوران معاصر. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان.
–     اف.نلر، جورج، (۱۳۶۹)، هنر و علم خلاقیت، ترجمه دکتر سید علی اصغر مسدد، تهران انتشارات رشد.
–    افروز، غلامعلی، (۱۳۶۵)، دانش آموزان تیزهوش و خلاق، روان‌شناسی و علوم تربیتی » پیوند » بهمن ۱۳۶۵ – شماره ۸۸.
–    البرزی محبوبه، نقش باورهای فرزندپروری و نگرش مادران به تفکر خلاق بر خلاقیت کودکان، مطالعات زنان پاییز ۱۳۹۰; ۹(۲ (پیاپی ۲۸)):۷-۲۴.
–    امیرحسینی، خسرو،( ۱۳۸۴) کتاب نوآوری و خلاقیت، چاپ اول، تهران، نشر مهربرنا.
–    امیری، شعله، (۱۳۸۶)، روند تحولی خلاقیت، تازه های علوم شناختی،سال۹،شماره۴،،۲۶-۳۲.
–    برونو،فرانکو. (۱۳۷۰). فرهنگ توصیفی روانشناسی،ترجمه مهشید یاسائی و فرزانه طاهری،انتشارات طرح نو،
–     پروین لارنس اِی (۱۳۷۴). روانشناسی شخصیت (نظریه و تحقیق) ترجمه: محمد جعفر جوادی و پروین کدیور، نشر رسا.
–    پیرخائفی، علیرضا (۱۳۸۴) خلاقیت (مبانی و روشهای پرورش)، تهران، انتشارات هزاره ققنوس.
–    پیر خائفی، علیرضا (????): نگاهی به سنجش خلاقیت دانش آموزان از منظر تحولی و گونه ای مجموعه مقالات اولین همایش ارزشیابی تحصیلی چاپ اول، تهران انتشارات تزکیه.
–    تافلر، الوین. ( ۱۳۷۱). موج سوم، ترجمه شهیندخت خوارزمی. انتشارات پوریا،
–    ترزا، آمابلی، (۱۳۷۵). شکوفائی خلاقیت کودکان، ترجمه حسن قاسم زاده و پروین عظیمی،نشر دنیای نو.
–    تنهای رشوانلو، فرهاد، دکتر الهه حجازی، (۱۳۸۸)، ارتباط ادراک از سبک فرزندپروری والدین با انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی در دانش‌آموزان دبیرستانی، ماهنامه دانشور رفتار، دوره ۱, شماره ۳۹ – ( اسفند ۱۳۸۸ )
–    تورنس، ای پال، (۱۳۸۷)، استعدادها و مهارت های خلاقیت، ترجمه حسن قاسم زاده، تهران: نشر دنیای نو.
–    ثنائی باقر (۱۳۷۸). نقش « خانواده های اصلی» در ازدواج فرزندان. فصلنامه علمی-پژوهشی انجمن مشاوره ایران، بهار و تابستان ۱۳۷۸، جلد ۱، شماره ۲.
–    جوکار بهرام، البرزی محبوبه، (۱۳۸۹)، رابطه ویژگی های شخصیت با خلاقیت هیجانی و خلاقیت شناختی، مطالعات روان شناختی بهار ۱۳۸۹; ۶(۱):۰-۰.
–    حسینی، ا. (۱۳۷۸)، ماهیت خلاقیت و شیوه های پرورش آن. مشهد: آستان قدس رضوی.
–    حسینی، افضل السادات، (۱۳۸۶). بررسی تاثیر برنامه آموزش خلاقیت معلمان بر خلاقیت پیشرفت تحصیلی و خودپنداره دانش آموزان.نواوری های آموزشی. زمستان ۱۶۸:۶.۱۳۸۶-۱۴۷.
–    حسینی نسب سیدداوود,احمدیان فاطمه,روانبخش محمدحسین، (۱۳۸۷)، ررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان، مطالعات تربیتی و روانشناسی۹ (۱): ۳۷-۲۱.
–    حقیقی جمال، بهروزی ناصر، شکرکن حسین، مهرابی زاده هنرمند مهناز، (۱۳۸۲)، مقایسه ترکیبهای نه گانه هوش و خلاقیت از لحاظ ویژگیهای شخصیتی در دانش‌آموزان سال اول دبیرستانهای اهواز،: مجله علوم تربیتی و روانشناسی بهار و تابستان ۱۳۸۲; ۱۰(۲-۱):۵۹-۸۲.
–    خسروانی سولماز، گیلانی بیژن، (۱۳۸۶)، خلاقیت و پنج عامل شخصیت، پژوهشهای روان شناختی زمستان ۱۳۸۶; ۱۰(۳-۴ (پیاپی ۲۰)):۳۰-۴۵.
–    دلاور، علی (۱۳۷۱). روش تحقیق در روان¬شناسی و علوم تربیتی،، تهران: دانشگاه پیام نور.
–    رمزدن پال(۱۹۹۷). یادگیری رهبری در آموزش عالی. (ترجمه عبدالرحیم نوه ابراهیم و همکاران). دامغان: دانشگاه علوم پایه دامغان ومؤسسه پژوهش وبرنامه ریزی درآموزش عالی، ۱۳۸۰
–    زارع زاده کمال,کدیور پروین، (۱۳۸۶)، مقایسه خودکارآمدی و خلاقیت در دانش آموزان کاربر اینترنت و دانش آموزان غیر کاربر،فصلنامه تعلیم و تربیت بهار ۱۳۸۶; ۲۳(۱ (مسلسل ۸۹)):۱۱۱-۱۳۳.
–    زراعی، حسین، (۱۳۷۹)، افراد خلاق چه ویژگیهایی دارند”،فوق لیسانس مدیریت دولتی از دانشگاه تهران، روزنامه همشهری، بخش اجتماعی، تیرماه ۱۳۷۹، چهارشنبه ۲۲
–    ساعتچی،محمود، (۱۳۷۱)، خلاقیت و نوآوری برای حل مشکلات، مطالعات مدیریت بهبود و تحولتابستان ۱۳۷۱ – شماره ۶، ۱۲۳ تا ۱۴۲.
–    شبیری، فاطمه (۱۳۸۳) چگونه فرزندان خلاق‌تری داشته باشیم ؟ روزنامه جام جم، سه شنبه ۱۹ آبان
–    شریفی، حسن پاشا، (۱۳۸۳)، رابطه خلاقیت و ویژگیهای شخصیتی دانش آموزان دبیرستانهای تهران، نوآوری های آموزشی بهار ۱۳۸۳; ۳(۷):۱۱-۳۱.
–    شریعتمداری علی (۱۳۶۷). روانشناسی تربیتی. انتشارات امیر کبیر. تهران.
–    شوستروم، اورت. ( ۱۳۶۷). روانشناسی انسان سلطه جو، ترجمه غلامعلی سرمد و قاسم قاضی، نشر سپر،
–    طالب زاده،عباس. ( ۱۳۷۵). خلاقیت و نوآوری در افراد و سازمان ها،ماهنامه علمی – آموزشی تدبیر، سال پانزدهم،شماره ۱۵۲،.
–    علیپور، بیژن و شمیسا، علی (۱۳۷۶) پرورش خلاقیت. تهران- ناشر: دکلمه گران.
–    فلاحی، علیرضا. ( ۱۳۸۲). خلاقیت و هوش ( مبانی نظری و پژوهشی ). تهران: انتشارات مهربرنا.
–    فرقانی رامندی، فاطمه، (۱۳۸۴). بررسی ارتباط بین راهبردهای یادگیری و خلاقیت در دانش آموزان دختر متوسطه ناحیه یک شهر قزوین. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران
–    قاسم زاده، حسن (۱۳۸۱ ) آموزش کاربردی خلاقیت و حل خلاق مسائل – ناشر: قصیده سرا
–    کریمی، علی (????) پرورش خلاقیت، چاپ اول، تهران، انتشارات رسانه تخصصی.
– کلاین برگ اتو (۱۳۷۲). روانشناسی اجتماعی. جلد دوم. ترجمه: علی محمد کاردان. تهران نشر اندیشه.
– کری،جرالد،مترجم سید محمدی، یحیی، نظریه های مشاوره و راون درمانی، ۱۳۸۵. 
– کفایت ، محمد. (۱۳۷۳). بررسی ارتباط شیوه ها و نگرشهای فرزند پروری با خلاقیت دانش آموزان سال اول دبیرستانهای اهواز.
– گلدارد دیوید (۱۳۷۴). مفاهیم بنیادی و مباحث تخصصی در مشاوره،‌آموزش و کاربرد مهارتهای خرد در مشاوره فردی. ترجمه: سیمین حسینیان، تهران نشر دیدار.
– منادی مرتضی (۱۳۷۸). آموزش و پرورش در آستانه قرن ۲۱. سخنرانی در دومین همایش علم در آستانه قرن ۲۱. توسط مرکز علمی فرهنگی دارالفنون توس، ۳۰ و ۳۱ اردیبهشت ۱۳۷۸، مشهد.
– موریس استیو وگراهام ویلکاکس.فن توانمند سازی دریک هفته.(ترجمه بدری نیک فطرت وهمایون صمدی)، تهران: انتشارات یساولی، ۱۳۷۹
– مهرابی زاده هنرمند، مهناز؛ نجاریان، بهمن و بحرینی، شهناز (۱۳۷۹)، رابطه شیوههای فرزندپروری با سلامت روانی و هماهنگی مولفههای خود پنداشت. مجله روان شناسی، ۱۳.
–    میرقیداری، محمد. ۱۳۸۳. عوامل بازدارنده و تسهیل کننده خلاقیت. فصلنامه خلاقیت و نوآوری. شماره ۶.
–    نیک گهر , عبدالحسین: مبانی جامعه شناسی , تهران , انتشارات رایزن , ۱۳۷۱
– واحدی شهرام,لطفی نیا حسین,یوسفی شهیر نعیمه، (۱۳۸۸)، رابطه شیوه های فرزند پروری و جو عاطفی خانواده با خلاقیت کودکان در مراکز پیش دبستانی شهر تبریز، زن و مطالعات خانواده بهار ۱۳۸۸; ۱(۳):۱۰۷-۱۲۱.
–    همتی، امیر. ( ۱۳۸۷). بررسی تطبیقی موانع شخصی خلاقیت از دیدگاه دبیران مرد و زن ناحیه ۲ شهر ارومیه، فصلنامه آموزش و پرورش، سال دوم، شماره ۱۴.
– هولاب رابرت (۱۳۷۸). یورگن هابرماس, نقد در حوزه عمومی. ترجمه: حسین بشیریه. نشر نی.
– Ardoino, Jacques, (1994), Le projet épistémologique initial de la psychologie sociale, In: Pratique de formation, Microsociologie, interactions et approche institutionnelle. No: 28, octobre
– Appelbaum,steven H., Hongger,Karen. (1998)”Empowerment: a contrasting overview of organizations in general and nursing in parti- cular –an examination of organizational factors, managerial behaviors, job design, and structural power”. Joural of Empowerment in organization. v6 N 2.pp.29-50
– Appelbaum, Steven. H, Danielle Hebert & Sylvie leroux,(1999) “Empowerment: Power, culture and leadership – a strategy or fad for the millennium ” Journal of workplace Learning.V11.N7.pp.233-245
– Bandura,Albert.(2000) “Cultivate self–efficacy for personal and organizational effectiveness”. Handbook of principles of organization behavior.oxford,uk: Blachwell.pp.120-139
– Bandura,Albert.(1997) Self-efficacy: the exercise of control. New York: W. H.Freeman
-Beaudichon, Janine, (1982), La communication sociale chez l’enfant. Paris, P.U.F.
– Berger Peter, et Luckman, Thomas, (1996), La construction sociale de la réalité, Meridien Klinseick
– Bourdieu, Pierre, (1989), Le sens pratique, Paris, Les éditions de Minuits
– Castellan, Yvonne, (1986), La famille, Que sais-je? No 1995
– Conger Jay. A, Rabindra. N Kanungo.(1988) “The Empowerment process: Integrating theory and practice”. Academy of Management Review. V13,N3.pp471-482
– Décoret, Bruno, (1998), Familles, Paris, Anthropos.
– Dodson, Fitzhugh, (1972), Tout se joue avant six ans. Paris. Robert Lafon.
-Farzad, Mehdi, et Jorge de la Barre, (1990), L’interactionisme dans la salle de classe, jalons pour le travail de terrain en milieu scolaire. In: Pratique de formation, No 20, décembre , pp.93-104.
– Gist, M. E.(1989). The influence of traeining method on slf-efficacy and idea generation among managers. Personnel Psychology. 42, 787-805.
– Giffo-Levasseur, Anne-Marie, (1995), Confrontation des familles et des institutions éducatives: une enquet dans une cité HLM. In: Ethnologie.
– Lapassade, Georges (1997), L’entrée dans la vie, Essaie sur l’inachévement de l’homme. Paris, Anthropos.
– Lefebvre Henri (1976), Le Marxisme. P.U.F. Que sais-je? Paris.
– Lefebvre, Henri, (1989), La somme et le reste, Paris, Meridien Klincksiek
– Locke, E.A., & Latham, G.p.(1990). A Theory of Goal Setting and Task performance. Englwood Cliffs. NJ: Prentice-Hall.
– Mead, Georges, Herbert, (1963), L’esprit, le soi, et la société, P.U.F
– Piaget, J.-P. (1981). Intelligence and Affectivity. Basic Books, New York.
– Quinn, Robert. E & Gretchen M. Spreitzer(1997) “The Rood to Empowerment: seven Question every leader should consider” Organizational Dynamic,v26n2. pp37-51
– Ramuze, Michel, (1976), Biologie et Education, In: G.F.E.N., L’échec scolaire, douée ou non douée, Paris.
– Spreitzer, Gretchen M,(1995) “Psychological Empowerment in the workplace: dimensions, Measurement and validation”. The Academy of Management Journal. v38n5.pp1442-1465
– Spreitzer, Gretchen. M & Aneil mishra,(1997) “survivor Responses to Downsizing: the mitigating Effects of trust and Empowerment” Southern California studies center, – Spreitzer, Gretchen.M(1996) “Social structural characteristics of psychological empowerment” Academy of management Journal.V39. N 2.pp.483-504
– Thomas, Kenneth. W & Betty A. velthouse,(1990) “Cognitive elements of empowerment: An Interpretive model of intrinsic task motivation” Academy of Management Journal. V 15, N 4.pp666-681
– Verquerre, R., Courdent S., Desenclos L., et Montury O., (1994), Normes d’internalité et attitudes éducatives des parents, normes d’internalité des enfants, In: Durning, Paul et Pourtois Jean-Pierre, Education et famille, Pédagogie en développement, Collection De Boeck
– Whetten, David.A & kim s. Cameron(1998). Developing Management skills. New York: Addison – Wesley, Wheelan, -.Zimmerman Mare.A ,(1995) ”psychological Empowerment: issues and illustrations”. American journal of community psychology. V 23, N5.pp581-599

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.