بازتاب دردهای روح و طبیبان آن در شعر خاقانی


در حال بارگذاری
14 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 بازتاب دردهای روح و طبیبان آن در شعر خاقانی دارای ۲۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بازتاب دردهای روح و طبیبان آن در شعر خاقانی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی بازتاب دردهای روح و طبیبان آن در شعر خاقانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن بازتاب دردهای روح و طبیبان آن در شعر خاقانی :

تعداد صفحات :۲۰

چکیده مقاله:

در دیوان خاقانی مضمون زیاد است. خاقانی هم در ترکیبات و هم در تعبیرات و هم در تشبیهات ابداع می کند. وی درباره دردهایروح و طبیبان آن نیز اشعار جالبی سروده است. خاقانی با واژه «طیب» چندین اضافه ی تشبیه ی و تشبیهات متفاوت آفریده که ممکن است در نگاه اول، به نظر برسد که هیچ ارتباطی میان این تشبیهات مختلف وجود ندارد اما با اندکی تامل مشخص خواهد شد که خاقانیبا ظرافت و دقتی کم نظیر، سیر فکری یا به عبارت دقیقتر، رشد فکری مشخصی را دنبال کرده است. این تشبیهات عبارتند از: طبیبامل؛ خرسندی، طبیب است؛ صبر، طبیب است؛ طبیب دل؛ معشوق، طبیب است؛ درد، طبیب صد درد است؛ طبیب عشق. خاقانی با ایندرونمایه، به طبیبان روح میپردازد که دردهای نفسانی و روحانی را درمان می کنند و یا نشان دادن ضعف طبیبان جسم در معالجه یروح. بنابراین در اشعار او با سه نوع طبیب مواجه می شویم؛ طبیب تن، طبیب نفس و طبیب روح. هدف از این مقاله بررسی و تحلیلطبیبان دردهای روحی در شعر خاقانی است.خاقانی در ساحت نفسانیات و در حوزه دردهای نفسانی انسان، سه طبیب را می شناسد:طبیب خرسندی، فقر و دل. در ساحت دردهای روحانی و نوازنده، موضوع اصلی عشق است و این موضوع همانطور که انتظار می رود درغزلیات خاقانی نمود بیشتری دارد. از درد عشق که بگذریم به درد متعالی و روحانی دیگری در اشعار خاقانی برمیخوریم که می توان آن رابا کمی اغماض، درد اجتماعی نامید. در این جستار خاقانی طبیبی را برای درمان دردهای خود نمی شناسد. درد خاقانی از آن است کهدنیا و جامعه آنقدر غرق در فساد است که دیگر دردافزایی در جهان باقی نمانده است که با وی همدرد و همفکر باشد. دیگر سواری بر سرمیدان درد وجود ندارد که دغدغه ی پاکی و فضائل اخلاقی داشته باشد تا شاعر با او همراه شود. بدین سان شاعر ناامید و دلخسته ازنامردمی ها فریاد برآورده که دیگر در جهان نشانی از مردمی نیست. نتیجه ای که می توان از بحث درباره طبیبان روح گرفت همان نتیجه ایاست که خاقانی بدان دست یافته است؛ طبیب و درمانگر واقعی فقط خداست. به همین خاطر است که از خدای خود می خواهد که او رادرمان سازد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.