مقاله حسادت و بیماری

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله حسادت و بیماری دارای ۱۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حسادت و بیماری  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله حسادت و بیماری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن مقاله حسادت و بیماری :

حسادت و بیماری

حکمت ۲۲۵ :

شگفتا که حسودان از سلامتی خود غافل مانده اند .

حکمت ۳۱۸ :

حسادت بر دوست ، از آفات دوستی است .

حکمت ۲۵۶ :

سلامت تن در دوری از حسادت است .

خطبه ۸۶/۱۲ :

حسد نورزید که حسد ایمان را چونان آتشی که هیزم را خاکستر کند نابود می سازد. با یکدیگر دشمنی و کینه توزی نداشته باشید که نابود کننده ی همه چیز است .

خطبه ۱۹۲/۳۲ :

پس از خدا پروا کنید و با نعمت های خدادادی درگیر نشوید و به فضل و بخشش او حسادت نورزید و از فرومایگان اطاعت نکنید .

عیبجویی

خطبه ۱۷۶/۳۵ :

خوشا به حال کسی که عیب شناسی نفس او را از عیبجویی دیگران بازدارد .

حکمت ۳۴۹/۱ :

آن کس که در عیب خود بنگرد از عیب جویی دیگران بازماند .

حکمت ۳۵۳ :

بزرگترین عیب آن است که چیزی را که خود داری بر دیگران عیب بشماری .

حکمت ۱۴۰ :

ای بنده خدا ! در گفتن عیب کسی شتاب مکن شاید خدایش بخشیده باشد و بر گناهان کوچک خود ایمن مباش شاید برای آنها کیفر داده شوی پس هر کدام از شما که به عیب کسی آگاه است بخاطرآنچه که از عیب خود می داند باید از عیبجویی دیگران خودداری کند.

طمع

حکمت ۲۷۵ :

طمع به هلاکت می کشاندو نجات نمی دهد و به آنچه ضمانت کند وفادار نیست .

حکمت۲۲۶:

طمعکار همواره زبون و خوار است .

حکمت ۱۸۰ :

طمع ورزی بردگی همیشگی است .

حکمت ۲ :

آن که جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را پست کرده و آن که راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرده و آن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بی ارزش کرده است .

حکمت ۱۰۸/۲ :

پس اگر در دل امیدی پدید آید طمع آن را خوار گرداند و اگرطمع بر آن هجوم آورد و حرص آن را تباه سازد و اگر نومیدی بر آن چیره شود تأسف خوردن آن را از پای درآورد.

بخل

حکمت ۳۷۸ :

بخل ورزیدن کانون تمام عیب ها و مهاری است که انسان را به سوی هر بدی می کشاند .

حکمت ۴۲۵ :

خدا را بندگانی است که برای سود رساندن به دیگران ، نعمت های خاص به آنان بخشیده تا آنگاه که دست بخشنده دارند نعمت ها را در دستشان باقی می گذارد و هرگاه از بخشش دریغ کنند نعمت ها را از دستشان گرفته و به دست دیگران خواهد داد .

حکمت ۳ :

بخل ننگ و ترس نقصان است و تهیدستی مرد زیرک را در برهان کُند می سازد و انسان تهیدست در شهرخویش نیز بیگانه است .

خطبه ۱۹۲/۳۲ :

پس از خدا پروا کنید و با نعمت های خدادادی درگیر نشوید و به فضل و بخشش او حسادت نورزید .

نامه ۵۳/۲۷ :

بخیل را در مشورت کردن دخالت نده که تو را از نیکوکاری باز می دارد و از تنگدستی می ترساند ، حریص را در مشورت کردن دخالت نده که حرص را با ستمکاری در نظرت زینت می دهد همانا بخل و ترس و حرص غرائز گوناگونی هستند که ریشه ی آنها بدگمانی به خدای بزرگ است .

غیبت

حکمت ۴۶۱ :

غیبت کردن تلاش ناتوان است .

خطبه ۱۴۱/۱ :

ای مردم ! آن کس که از برادرش ، اطمینان و استقامت در دین و درستی راه و رسم را سراغ دارد باید به گفته ی مردم درباره ی او گوش ندهد .

دروغ

حکمت ۲۵۲ :

خداوند ترک دروغ را برای حرمت نگهداشتن راستی واجب کرد .

خطبه ۸۶/۱۱ :

از دروغ برکنار باشید که با ایمان فاصله دارد. راستگو در راه نجات و بزرگواری است اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاکت و خواری است .

خطبه ۲۱۰/۲ :

رسول ا… فرمودند : هر کس که از روی عمد به من دروغ نسبت دهد جایگاه او پر از آتش است .

خطبه ۱۶/۸ :

ادعا کننده باطل نابود شد و دروغگو زیان کرد . هر کس با حق درافتاد هلاک گردید .نادانی انسان همین بس که قدر خویش را نشناسد .

قناعت در روان آدمی

حکمت ۳۷۱/۲ :

کسی که به اندازه کفایت زندگی از دنیا بردارد به آسایش دست یابد و آسوده خاطر گردد راه درمان روان

حکمت ۹۱ :

همانا این دل ها همانند بدن ها افسرده می شوند پس برای شادابی دل ها سخنان زیبای حکمت آمیز را بجویید .

حکمت ۱۹۷ :

این دل ها همانند تن ها خسته می شوند .برای نشاط آن به سخنان تازه حکیمانه روی بیاورید .

اوقات فراغت و بهداشت روان

خطبه ۸۶/۲ :

هرکس از شما در روزگارانی که مهلت دارد به اعمال نیکو بپردازد، پیش از آن که مرگ فرا رسد و در ایام فراغت پاک باشد، پیش از آنکه گرفتار شود و در ایام رهایی نیکوکار باشد، پیش از آنکه مرگ گلوگاه او را بفشارد ، پس برای خود و جایی که می رود آماده باشد و در این دنیا که محل کوچ کردن است برای منزلگاه ابدی توشه ای بردارد .