مقاله استاد شهید مطهری؛ مؤسس کلام جدید شیعی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله استاد شهید مطهری؛ مؤسس کلام جدید شیعی دارای ۴۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله استاد شهید مطهری؛ مؤسس کلام جدید شیعی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله استاد شهید مطهری؛ مؤسس کلام جدید شیعی
چکیده
مقدمه
پیشینه مباحث جدید کلامی در ایران
استاد شهید مطهری و تأسیس کلام جدید
۱ دین و دنیای جدید (مدرنیسم)
۲ دین و علم جدید
۳ دین و عقلانیت
۴ دین و سکولاریسم
۵ دین و آزادی
۶ دین و خاتمیت
کلام جدید پس از استاد مطهری
۱ قرائتپذیری دین
۲ پلورالیسم دینی
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله استاد شهید مطهری؛ مؤسس کلام جدید شیعی
ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران، سهامی کتابهای جیبی، ۱۳۵۸
اسدآبادی، سیدجمالالدین، مقالهای العروه الوثقی، به کوشش سیدهادی خسروشاهی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۷ق
افلاطون، جمهور، ترجمه فؤاد روحانی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸
اقبال لاهوری، محمد، احیای فکر دینی در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، کانون نشر و پژوهشهای اسلامی، بیتا
آخوندزاده، میزا فتحعلی، مکتوبات، تصحیح باقر مومنی، تهران، بیجا، ۱۳۵۰
آدمیت، فریدون، اندیشههای طالبوف تبریزی، تهران، دماوند، ۱۳۶۳
ـــــ، فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت، تهران، سخن، ۱۳۴۰
بارزگان، مهدی، بعثت و ایدئولوژی، مشهد، طلوع، ۱۳۴۵
ـــــ، آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، تهران، رسا، ۱۳۷۷
بروجردی، مهرزاد، روشنفکران ایرانی و غرب، ترجمه جمشید شیرازی، تهران، نشر و پژوهش فرزان، ۱۳۸۴
جمعی از نویسندگاه، بحثی درباره روحانیت و مرجعیت، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۱
حائری یزدی، مهدی، حکمت و حکومت، تهران، شادی، ۱۹۹۵
سروش، عبدالکریم، صراطهای مستقیم، تهران، صراط، ۱۳۷۷
صاحبی، محمدجواد، سرچشمههای نواندیشی دینی، قم، احیاگران، ۱۳۸۱
طالقانی، سیدمحمود، اسلام و مالکیت، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۶
عباسی، ولیالله، «درآمدی بر دینشناسی و شاخههای آن»، معرفت، ش۶۳، اسفند۱۳۸۱، ص۱۸-۲۹
ـــــ ، کثرتگرایی دینی حقیقتشناختی و نجاتشناختی (بررسی تطبیقی دیدگاه معرفتشناختی جان هیک با دیدگاه قرآنشناختی استاد مطهری)، در: اندیشههای قرآنی شهید مطهری، قم، جامعه المصطفی العالمیه، ۱۳۸۸
عبدالفتاح طباره، عفیف، روح الدین الاسلامی، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۲
فرامرز قراملکی، احد، هندسه معرفتی کلام جدید، تهران، مؤسّسه فرهنگی دانش واندیشه معاصر،
فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۸۷
قائمینیا، علیرضا، «ذاتی و عرضی متن»، قبسات، ش۱۸، زمستان۱۳۷۹، ص۷۴-۸۴
ـــــ ، بیولوژی نص، تهران، پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی، ۱۳۸۹
ـــــ ، وحی و افعال گفتاری، قم، انجمن معارف اسلامی، ۱۳۸۱
گلشنی، مهدی، برخورد عمیق و فیلسوفانه استاد مطهری با علم جدید، نامه علم و دین، پاییز۱۳۸۱، ص۱-۱۴
گنون، رنه، بحران دنیای متجدد، ترجمه ضیاءالدین دهشیری، تهران: انتشارهای امیرکبیر، ۱۳۷۸
مجتهد شبستری، محمد، نقدی بر قرائت رسمی از دین، تهران، طرح نو،
ـــــ ، محمد، هرمنوتیک، کتاب، سنت، تهران، طرح نو،
مدنی، عبدالرسول، رساله انصافیه، کاشان، انتشارهای مرسل، ۱۳۷۸
مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیهای زمان، تهران، صدرا، ۱۳۷۶
ـــــ ، انسان کامل، تهران، صدرا، ۱۳۶۷
ـــــ ، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۷۸
ـــــ ، تکامل اجتماعی انسان، تهران، صدرا، ۱۳۷۸
ـــــ ، پیرامون جمهوری اسلامی،تهران، صدرا، ۱۳۷۰
ـــــ ، خاتمیت، تهران، صدرا، ۱۳۸۴، ج۴ (امامت)
ـــــ ، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۷۷ ج۱۳ (مقالهای فلسفی)
ـــــ ، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۱، ج۱ ( عدل الهی)
ـــــ ، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۱، ج۲ (مقدمهای بر جهانبینی اسلامی)
ـــــ ، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۱، ج۲ (وحی و نبوت)
ـــــ ، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۳ ج۲۰ (نظری به نظام اقتصادی اسلام)
ـــــ ، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۷۵، ج ۳ (ختم نبوت)
ـــــ ، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۴، ج۴ ( توحید)
ـــــ ، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۷، ج۲۶ (شناخت قرآن)
میراحمدی، منصور، سکولاریسم اسلامی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ، ۱۳۸۷
نائینی، محمدحسین، تنبیه الامه و تنزیه الامه، مقدمه سیدمحمود طالقانی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۵۹
نصر، سیدحسین، اسلام سنتی در دنیای متجدد، ترجمه انشاءالله رحمتی، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۸۸
ـــــ، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، طرح نو، ۱۳۸۲
ـــــ، معرفت و معنویت، ترجمه انشاءالله رحمتی، تهران، دفتر پژوهشو نشر سهروردی، ۱۳۸۱
واعظی، احمد، «ماهیت کلام جدید»، نقد و نظر، ش ۹، زمستان ۱۳۷۵، . ص ۹۱ ـ ۱۰۳
هایدگر، مارتین، «عصر تصویر جهان»، ترجمه یوسف اباذری، ارغنون، ش۱۱-۱۲ پاییز و زمستان۱۳۷۵، ص۱-
ـــــ ، در باب تکنولوژی، ترجمه محمدرضا اسدی، تهران، موسسهاندیشه معاصر،
هورستن،پی،«ارزیابی کلامی مدرنیته»،ترجمه سایه میثمی، نقد و نظر، ش۱۹-۲۰،تابستان وپاییز۱۳۷۸، ص ۵۵-۷۳
Quinn, Philip, Religious Pluralism, in: Routledge Encyclopedia of Philosophy,
Yandell, Keith, Philosophy of Religion, London and New York
چکیده
علم کلام، بهویژه مباحث جدید کلامی، از مهمترین مباحث علمی است. بیشک استاد مطهری از چهرههای شاخص و نوآور در اندیشه اسلامی معاصر محسوب میشود. وی در فلسفه و کلام اسلامی دارای مطالعات عمیق و گسترده بود؛ در پرتو آشنایی با فلسفه و الهیات غرب، به مسائل مهم و پرسشهای اساسی این دوران توجه جدی از خود نشان داد و سهم مؤثری در تأسیس کلام جدید از خود بر جای گذاشت. از اینرو، میتوان وی را مؤسس کلام جدید شیعی برشمرد. این مقاله درصدد است ضمن روشن ساختن جایگاه استاد مطهری در گفتمان کلام جدید، برخی از نظریههای مهم وی درباره مباحث نوپدید کلامی را بررسی کند
کلیدواژهها: کلام جدید، تجدد، خاتمیت، عقل، علم و دین، هرمنوتیک، کثرتگرایی دینی.
مقدمه
همانگونه که در عالم مسیحیت، الهیات دچار تغییر و تحولاتی شده است، در دنیای اسلام نیز علم کلام با تحولات و تطورات مختلفی روبهرو بوده است. در دوره معاصر، تحولات دنیای مدرن پرسشهای تازهای را فراروی اندیشمندان و متکلمان نهاده و موجب طرح مباحثی جدید با عنوان «کلام جدید» در حوزه الهیات و کلام شده است. عنوان «کلام جدید» در فرهنگ اسلامی، از مصطلحات سده اخیر است و در ادبیات مذهبی و محافل علمی و پژوهشی سابقه چندانی ندارد. نخستین اثری که در این زمینه ترجمه و منتشر شد، کتاب علم کلام جدید اثر شبلی نعمانی (۱۲۷۳ـ۱۳۳۲ق) است که با نگارش تاریخ کلام جدید، بر ضرورت و اهمیت تفکر کلامی نوین تأکید کرد. بعدها استاد مطهری (۱۲۹۸ـ۱۳۵۸ش) این واژه را بهکار گرفت و در آثار فارسی بر تحول کلام و ضرورت پرداختن به آن و تأسیس نظام کلامی جدید تأکید کرد. کسانی چون محمد اقبال لاهوری۱ (۱۲۸۹ـ۱۳۵۷ق) نیز از تحول در الهیات و بازسازی اندیشه دینی بحث کردهاند. وی در کتاب احیای فکر دینی در اسلام کوشیده است یک الهیات / کلام اسلامی شایسته روزگار خویش را تدارک کند، اما بحث و بررسی درباره مسائل جدید کلامی در برنامه آموزشی حوزه و دانشگاه به شکل جدّی ـ که نقطه عطفی در تحول اندیشه کلامی معاصر است- پس از انقلاب فرهنگی و در دهه شصت آغاز شد و از اواسط همین دهه است که توجه فراوانی به آنچه مسائل جدید کلامی نامیده میشود، پدیدار شده است
تلقیهای مختلف دانشوران از اصطلاح کلام جدید، آن را در هالهای از ابهام قرار داده است. پرسش محوری مطرحْ در این زمینه آن است که آیا کلام جدید تفاوتی ماهوی با کلام قدیم دارد، و علمی جدید بهشمار میرود، یا اینکه پسوند جدید صرفاً به وجود مسائل و پرسشهای نوین در حوزه اندیشه کلامی اشاره دارد، بیآنکه بر تغییر ساختار علم کلام و تولد علمی جدید دلالتی داشته باشد؟ در پاسخ به این پرسش، رویکردهای مختلفی۲ اتخاذ شده است: برخی کلام جدید را دانشی کاملاً نوین تلقی کردهاند که جز اشتراک لفظی، نسبتی دیگر میان آن و کلام سنتی (قدیم) متصور نیست. عدهای نیز اساساً منکر علمی به نام کلام جدید هستند، و آن را ادامه کلام پیشینیان دانستهاند که در ضلعی از اضلاع (و غالباً در مسائل) تجدد یافته است
سخن درباره چگونگی نو شدن علم کلام و تفاوتهای کلام جدید با قدیم، مجالی دیگر میطلبد. در اینجا بدون اینکه وارد مناقشات طرفداران و مخالفان کلام جدید شویم، به اجمال اشاره میکنیم که اگر بپذیریم متکلم، هم به شرح دعاوی دینی ما میپردازد، هم به تبیین آنها و هم در مقام دفاع از آنها برمیآید، میتوان ملاحظه کرد که در هر نقش و وظیفهای کم و بیش تجدید و نو شدن مجال مییابد. شاید بیشترین جهت تجدید کلامی، در حوزه دفاع از باورهای دینی صورت گیرد؛ زیرا به دنبال ظهور اشکالها و شبهههای جدید، شیوهها و احتجاجهای نوینی لازم است. البته ماجرای تجدید علم کلام بیش از اینها است و گاه دعاوی دینی، شرحی نو و بیانی تازه مییابد. پیشرفت دانایی مردم وظیفه متکلمان را دشوارتر میکند و موجب نیاز به تبیینهای جدید از دعاوی دینی میشود
پیشینه مباحث جدید کلامی در ایران
صرفنظر از تعبیر «کلام جدید»، که اصطلاحی تازه است، تفکر کلامی جدید در ایران به دوره مشروطیت میرسد. در اواخر دوره قاجار و از زمان ورود اندیشههای مدرن و تمدن جدید غربی به ایران و از هنگامیکه مشکلاتی برای دین، به مثابه یکی از عناصر بنیادین سنّت در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، پدید آمد، الگوهای مختلفی برای حل تعارض دین و مدرنیته ارائه شد. عدهای، مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده بر آن بودند که اساساً اندیشه دینی اصلاحپذیر و بازسازی شدنی نیست. از اینرو، دینزدایی از اندیشه ایرانی را راهحل مسئله دین و مدرنیته میدانستند.۳ برخی نیز راه را در پاسداری از حریم شریعت و ستیز با ایدههای فاسد غرب دانستند و راه صحیح را در بازگشت به اسلام جستوجو میکردند. این رویکرد با تأکید بر تعارض و تقابل دین و مدرنیته، به دنبال بازگشت به اصول اولیه اسلام است و هر آنچه را که بعد از آن رخ داده، بدعت و کجروی قلمداد کردهاست و آن را سرکوب میکند. اما راه میانهای که بهصورت جریانهای مختلف فکری سرانجام توانست مسیر خود را باز کند، جریانی بود که میخواست با عرضه الگوهایی جدید از دین و مدرنیته، به پیوندی میان آن دو برسد. این جریان دغدغه زنده نگه داشتن دین و بازسازی جامعه جدید بر اساس شالودههای دینی را داشت؛ افرادی مانند سیدجمالالدین اسدآبادی، علامه طباطبایی، آیتالله طالقانی و ; از این دستهاند
سیدجمالالدین اسدآبادی نهتنها نخستین احیاگر و اصلاحطلب دینی، بلکه نخستین متکلم نواندیش ایرانی است که نقش مهمی در شکلگیری گفتمان معاصر کلامی داشته است. دیگر چهره پیشگام در این عرصه، آیتالله طالقانی است که به همه ابعاد اسلام توجه داشت و با نوشتن کتاب اسلام و مالکیت، ضمن نشان دادن نارساییهای مارکسیسم و سرمایهداری به تبیین دیدگاههایش درباره اقتصاد و مالکیت پرداخت.۴ او به «حکومت اسلامی» معتقد بود و کتاب تنبیهالامه و تنزیه الملهاثر نایینی را با مقدمه و پاورقیهای توضیحی منتشر کرد
با استقرار آیتالله بروجردی در قم (اواخر سال ۱۳۲۳ش) و رسیدن وی به مرجعیتِ شیعیان (۱۳۲۵ش/۱۹۴۶م)، حوزه علمیه قم جایگاهی ممتاز یافت. در طول پانزده سال مرجعیت عامه آیتالله بروجردی، ایران صحنه حوادث و کشمکشهای سیاسی بزرگ بود، اما سیاست رسمی وی مداخله نکردن در سیاست بود. پس از درگذشت آیتالله بروجردی (فروردین ۱۳۴۰)، چند نفر به عنوان مرجع تقلید مطرح شدند که امام خمینی(ره) یکی از آنان بود. در اواخر همین دهه (۱۳۴۰ ش)، بود که درسهای امام خمینی، پیرامون مسئله ولایت فقیه (که در اصل مسئلهای کلامی است)، با عنوان حکومت اسلامی، به وسیله مبارزان اسلامی در ایران منتشر شد و در محافل اسلامی موجی برانگیخت
تحول مهم دیگری که پس از درگذشت آیتالله بروجردی پدید آمد، طرح مباحث اصلاحطلبانه و نواندیشانه پیرامون سازمان روحانیت بود. نواندیشان عمدتاً از شاگردان امام خمینی(ره) و از روحانیون صاحبنام و برجستهای بودند که با آگاهی کامل از نارساییهای اقدامات روحانیت سنتی در مواجهه با مسائل روز و با توجه به اهمیت آن، افکار خود را مطرح میکردند. آیتالله طالقانی، آیتالله بهشتی و آیتالله مطهری برجستهترین روحانیونی بودند کهاندیشههای نو و اصلاحی خود را پیرامون مرجعیت و روحانیت مطرح کردند.۵ در این میان، استاد شهید مطهری جایگاه ویژهای دارد، موقعیت ممتاز علمی و جایگاه روحانی او، و از همه بالاتر، محرز بودن بیغرضیاش، به وی امکان داد تا لبه تیز حملات خود را شجاعانه متوجه نابسامانیهای سازمان سنتی روحانیت و حوزههای علمیه کند. همچنین استاد مطهری مهمترین چهره عرصه مبارزه فکری با سیاستهای فرهنگی نظام سلطنتی و نیز افکار چپ و مارکسیستی در کنار مبارزه عملی و سیاسی است. وی در انتخاب موضوع تألیفها و تحقیقهای خود به نیازهای روز نظر داشت و کار خود را در دهه ۱۳۳۰ش و در اوج تبلیغات کمونیستی با نوشتن پاورقی و توضیح بر اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی آغاز کرد و تا پایان عمر به مبارزه فکری و فرهنگی خود ادامه داد و کتابهایی چون خدمات متقابل ایران و اسلام، اخلاق جنسی، مسئله حجاب، نظام حقوق زن در اسلام، عللگرایش به مادیگری، و جهانبینی اسلامی را نوشت
استاد شهید مطهری و تأسیس کلام جدید
استاد مطهری به عنوان متکلم و متفکر اسلامی، آثار ارزشمندی از خود بهجای گذاشته است که منابع غنیای در این عرصه به شمار میرود؛ زیرا ایشان با آگاهی بهاندیشهها و پرسشهای برآمده از دوره جدید (مدرنیته)، نظام جدید کلامیای ایجاد کردند که راهگشای مناسبی در حل معظلات و مشکلات معرفتی انسان است. به همین دلیل، میتوان استاد مطهری را بنیانگذار «کلام جدید اسلامی» نامید
هر چند تدویناندیشه کلامی نوین مرهون تلاشهای متأخران در چند سال اخیر است، اما بیشک سهم استاد شهید مطهری در شکلگیری نظام جدید کلامی کاملاً مشهود است و حتی ایشان با صراحت از تأسیس مکتب کلامی متناسب با هر عصر و زمانی، که پاسخگوی نیازهای آن روزگار باشد، سخن به میان میآورد
با توجه به اینکه در عصر ما شبهاتی پیدا شده که در قدیم نبوده و تأییداتی پیدا شده که از مختصات پیشرفتهای علمی جدید است و بسیاری از شبههای قدیم در زمان ما بلاموضوع است، همچنان که بسیاری از تأییدهای گذشته ارزش خود را از دست داده است، از اینرو، لازم است کلام جدیدی تأسیس شود
استاد مطهری در میان متفکران دینی، جایگاه مهمی در اندیشه کلامی معاصر دارد. طرح و ساختار نوینی که استاد به مبحث کلامی در درآمدی برجهانبینی توحیدی ارائه میدهد، ساختاری کاملاً بدیع و بسیار مهم است. نظام کلامی ایشان در این اثر از انسان و ایمان شروع میشود. در حالی که در آثار سنتی، به ندرت از انسان بحث میشود. استاد مطهری به منزله اندیشمندی که دغدغه اثبات دین، کارآمدی و دفاع از آن در مقابل شبهات داشت، توجه ویژهای به دفع شبهات میکردند، آن هم نه شبهات کهن، بلکه معماها و مشکلات نوین. استاد مطهری در کتاب عدل الهی و جامعه و تاریخ متکلمی است که به دفاع از حریم شریعت و دفع شبهات و تحریفهای دین پرداخته است. مارکسیسم او اساساً وجهی کلامی داشت، اما کلامی که فلسفه بود (کلام فلسفی). مسئله حجاب، علم و دین، منشاء دین، خاتمیت، آزادی، حقوق زن و;، همه نمونههایی از توانایی و دغدغه فکری ایشان درباره مباحث دینشناختی و کلامی معاصر است. در اینجا، برخی مباحث مهم در قلمرو نواندیشی دینی معاصر و کلام جدید را که امروزه مورد توجه بسیاری از روشنفکران و نواندیشان واقع شده است، از دیدگاه استاد مطهری تبیین میکنیم
۱. دین و دنیای جدید (مدرنیسم)
یکی از موضوعهای بسیار مهم روزگار ما «تجدد» (مدرنیته) و نسبت آن با دین است که اندیشمندان دینی و غیردینی بدان پرداختهاند. از اینرو، بر هر متفکر مسلمان لازم است که دیدگاه اسلام را در برابر این مسئله مهم تبیین کند؛ زیرا، همانگونه که هورستن گفته، تقریباً تمامی الهیات به نحوی، مستقیم یا غیرمستقیم، در برابر مدرنیته موضع میگیرند و گریزی از این موضعگیری نیست
روشنفکران معاصر ایرانی باگرایشهای مختلف به این پدیده واکنش نشان دادهاند: برخی مدرنیته را به مثابه یک کل به چالش میگیرند، برخی دیگر به شکلی نظاممند، مبانی مدرنیته را میپذیرند (سروش)، و برخی هم نگاهی انتقادی به آن دارند (شریعتی)؛ سنتگرایان (شوان، گنون، نصر و;) عیبهای مشخصِ غربِ متجدد را، اصالت عقل استدلالی، مادهگرایی، احساساتگرایی، سیطره کمیت، بحران محیط زیست، علمزدگی برمیشمارند،۸ پستمدرنیستها (مانند هایدگر، نیچه، هربرت مارکوزه) جوهر مدرنیته را خودبنیاداندیشی بشر، نیستانگاری و سیطره خردگرایی تکنولوژیک معرفی میکنند.۹ پروتستانها با مدرنیته همسازتر و همخوانترند، اما تجددگرایی از منظر کاتولیکها جریانی است که حقیقت ابدی را نسبی میانگارد و فرجام آن پوچگرایی، انسانگرایی و کافرکیشی نوین است و;
حال باید دید پاسخ متفکران و متکلمان مسلمان به نسبت دین و تجدد چیست؟ آیا سنّت و مدرنیته جمعپذیرند؟ آیا دیندار متجدد، مفهومی متناقضنما نیست؟ نقش دین در فرهنگ و تمدن بشری چیست؟ هنر دینی چیست و چه شرایط و موانعی دارد؟ اینگونه پرسشهای و مسائلی همچون نسبت دین و آزادی، حقوق زن، دموکراسی، علم دینی، جایگاه دین در جامعه و مانند آن، مسائلی هستند که متکلم معاصر با آنها مواجه است
بهطور خلاصه، استاد مطهری درباره جمع سنّت و تجدد، برخلاف کسانی که اسلام را امری کاملاً ثابت و ایستا، و زمانه را امری کاملاً متغیر میدانند و این دو را غیرقابل جمع معرفی میکنند، معتقد است نه اسلام امری کاملاً ثابت و انعطافناپذیر است و نه تغییر زمان موجب تغییر و بیثباتی همه امور میشود. از دیدگاه ایشان، اسلام قوانین ثابت و متغیری دارد که تغییر این قوانین در چارچوب آن قوانین ثابت رخ میدهد۱۰ و از سوی دیگر، وجهه ثابتی در انسان هست که بهرغم تغییرهای زمانه، از گزند تغییر مصون است. بنابراین از نظر استاد، اولاً، انسان بعد وجودی ثابتی دارد و اسلام نیز یک سلسله قوانین ثابت دارد و این قوانین ثابت ناظر به آن بعد وجودی ثابت است. از اینرو، بهرغم همه تغییرهای زمانه، انسان همچنان به اسلام نیاز دارد. ثانیاً، از آنجا که برخی احتیاجات واقعی انسان در طول زمان تغییر میکند، اسلام از ساز و کارهایی برخوردار است که میتواند آن تغییرات را تحت کنترل خود بگیرد و نیازها و احتیاجهای جدید انسان را نیز مرتفع سازد
۲. دین و علم جدید
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.