مقاله پایههای روانشناختی تربیت دینی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله پایههای روانشناختی تربیت دینی دارای ۳۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله پایههای روانشناختی تربیت دینی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله پایههای روانشناختی تربیت دینی
چکیده
مفهومشناسی تربیت دینی
تربیت دینی: روانشناسی دینداری
تربیت دینی: انگیزه دینی
تربیت دینی: ارادی و اختیاری
تربیت دینی: معرفت و دانایی دینی
تربیت دینی: احساس دینی
تربیت دینی: توانایی دینی
تربیت دینی: گرایشهای فطری
غرایز و تربیت دینی
نقش تربیتی غرایز
تربیت دینی و روانشناسی ارزشها
سخن پایانی
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله پایههای روانشناختی تربیت دینی
ـ آذربایجانی، مسعود و موسوی اصل، سیدمهدی، درآمدی بر روانشناسی دین، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سمت، ۱۳۸۵
ـ آذربایجانی، مسعود، روانشناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۷
ـ حرانی، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول(ع)، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۲۱ ق
ـ رهنمایی، سیداحمد، درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)،، ۱۳۸۷
ـ رهنمایی، سیداحمد، درآمدی بر مبانی ارزشها، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)،، ۱۳۸۷
ـ الکلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۶۵
ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۹۶ ق
ـ فونتانا، دیوید (۱۳۸۵)، روانشناسی دین و معنویت، ترجمه الف. ساوار، ادیان، قم
ـ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، الوفاء، ۱۴۰۴ ق
ـ مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن (۱)، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۴
ـ مصباح یزدی، محمدتقی،، بهسوی خودسازی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)،، ۱۳۸۷
ـ مصباح، مجتبی، فلسفه اخلاق، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۱
ـ مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۷۴
ـ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار (انسان در قرآن)، تهران، صدرا، ۱۳۷۹
ـ نوری، حسینبنمحمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۰۸ ق
ـ وولف، دیوید ام، روانشناسی دین، ترجمه محمد دهقانی، تهران، رشد، ۱۳۸۶
-Flower, J. Cyril, An Approach to the Psychology of Religion, Routledge, London,
-Kirkpatrich,Lee A, Attachment, Evolution and the Psychology of Religion, The Guilford Press, New York & London,
-Spika, Bernard, etal, The Psychology of Religion: An Empirical Approach, The Guilford Press New York London,
چکیده
تعلیم و تربیت و روانشناسی، بهعنوان برجستهترین گرایشهای رایج در انسانشناسی، هیچیک از دیگری بینیاز نیست. تربیت دینی، بهعنوان یکی از شاخصترین قلمروهای تعلیم و تربیت ارزشها، در اعتبار و روایی خود نهتنها از آموزههای دینی معتبر الهام میگیرد، بلکه وامدار اصول روانشناسی دین و روانشناسی ارزشها است. تربیت دینی اصیل به شخص کمک میکند با کشف مصداقهای روشن گرایشهای فطری نظیر میل به کمال، سعادت، عدالت، پرستش، جاودانگی و; معبود حقیقی را بشناسد و به پرستش او ملتزم شود. تربیت دینی انسان را بر میانگیزاند تا نسبت به وجود، عظمت، لطف و عنایت آفریدگار هتسی واقف گردد و به برقراری ارتباط با او همت گمارد. این امر خطیر به برکت و پشتوانه گرایشهای مزبور میسر میگردد. تربیت دینی به نوبه خود در تقویت، شکلدهی و جهتبخشی بینش، انگیزش، احساسات، گرایشها، غرایز، رفتار و امور فطری سهم بسزایی ایفا میکند. از سوی دیگر، در تربیت دینی، نقش عواملی چون غرایز، انگیزهها، احساسات و گرایشها برحسب موارد قابل مطالعه و بررسی است. بدین ترتیب، در فرایند تربیت دینی، هریک از مجموع عوامل فوق، در مقام ایفای نقش مؤثر خود، امر تربیت را سامان میدهند
کلیدواژهها: تربیت دینی، امور فطری، انسانشناسی، احساسات، گرایشها، غرایز
مفهومشناسی تربیت دینی
در بررسی مفهوم تربیت دینی گاه برآنیم که نقش دین، آموزهها و باورهای دینی را در پرورش انسان مورد توجه و ارزیابی قرار دهیم. دراینصورت، تربیت دینی بهمثابه عاملیت دین در تربیت انسان قابل مطالعه خواهد بود. بدیهی است این گزینه جایگاه ویژهای نزد مجامع، نهادها و مربیان دینی دارد؛ اما مقصود اصلی نوشتار حاضر را دربرنمیگیرد
مفهوم دیگری که برای «تربیت دینی» در نظر گرفته میشود، به برآیند تربیت دینی، یعنی دینباوری، دینمداری و شخص دینباور و دینمدار نظر دارد. با این بیان، «تربیت دینی» به مفهوم بررسی نقش دین در تربیت انسان با «تربیت دینی» به مفهوم محصول تربیت، یعنی دینباوری و دینمداری، کاملاً از یکدیگر متمایز میشوند، گرچه در بررسی مبانی روانشناختی تربیت دینی میتوان به هر دو برداشت توجه کرد. دین از این جنبه که دارای عناصر، کلیشهها، راهبردها و راهکارهایی است و میتواند انسان را دگرگون سازد، و انسان دینباور نیز از این جنبه که در اثر تربیت دینی اندیشه، گفتار و رفتارش متحول میگردد، لازم است در کانون توجه تحلیلگران تربیت دینی قرار گیرند؛ ازاینرو هم تدین و هم انسان دینباور و دینمدار، باید شناسایی و معرفی شوند تا تربیت دینی معنا و مفهوم پیدا کند
به بیان فوق دینمدار کسی است که پیش از هر چیز، حیثیت کاربردی دین را باور کرده، به کارکردهای مؤثر دین در ساحتهای گوناگون زندگی انسانی یقین داشته باشد. چنین فردی به اهمیت نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی پی برده است و بهقدر وسع خویش کوشیده است در مقام عمل و رفتار به مفاد دین پایبند باشد. بنابراین دین در نظر انسان دینمدار تربیتیافته به تربیت دینی، از ارزش نظری و کاربردی مسلّمی برخوردار است، بهگونهای که درمییابد دین با تمام ساحتهای سیاسی، تربیتی، اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی و; سروکار دارد. این ساحتها بهنوبه خود میتوانند از دین و آموزههای دینی الهام پذیرند. چنین برداشتی، خاصیت طبیعی دینداری و مایه قوام و استحکام دینباوری و دینمداری است. تربیت دینی بر چنین خاصیتی تأکید میورزد و تحقیق آن را مهم و جدی میشمارد و برای اجرای مضامین آن برنامهریزی میکند. علاوه بر خاصیت مذکور، میزان علاقه پیرو دین به باورها و ارزشهای دینی مورد نظر خود و بیزاری او از پذیرش دیگر ادیان، از جمله عواملی است که بر اهمیت و نقش تربیت دینی میافزاید. اساساً عاملیت محبت و بیزاری را در دینباوری و دینداری آنقدر مهم و بزرگ شمردهاند که گفتهاند مگر میشود ایمان، حقیقتی غیر از حب و بغض داشته باشد؟![۱۸۲]
تربیت دینی بدین ترتیب، هم به جهانبینی و مبانی اعتقادی و باورهای انسان نظر دارد و هم به اصول و ارزشهای اخلاقی، حقوقی، سیاسی و نظایر آنها متکی است. بهعبارتی، تربیت دینی هم با اندیشه و نظر فرد و هم با اخلاق و عمل او کار دارد. این دو قلمرو، یا مناسبتر، این دو حیثیت هرگز از یکدیگر جدایی نمیپذیرند. بنابراین تصور اینکه تربیت دینی تنها بهمنظور ایجاد تحول در نگرشها صورت میپذیرد و کاری با حوزه اخلاق و عمل ندارد، تصور بیجایی است. بهعلاوه، تربیت دینی به روشهای برگرفته از دین و احکام و قوانین دینی و یا شیوههای مورد تأیید دین نیز نظر داشته، به گرایشها، احساسات، عواطف و هیجانات فرد جهت و معنا میبخشد. کوتاه سخن اینکه، انسان متدین نهتنها در ساحتهای اعتقادی، بلکه در تمام ساحتهای روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی ـ به بیانی که گذشت ـ از کارآمدی دین تأثیر پذیرفته است. چنانچه وی در چنین ساحتهایی از تربیت دینی تأثیر نپذیرفته باشد، مفهوم آن این است که یا مانعی بروز کرده و یا از اساس تربیت دینی بیخاصیت بوده است. در هر دو صورت باید در امر تربیت دینی تجدید نظر شود
نگرش فوق، پیشدرآمدی برای تجزیه و تحلیل مبانی روانشناختی تربیت دینی بهشمار میرود؛ بدین معنا که بررسی نقش دینباوری و تأثیرپذیری انسان دینمدار از آن، خواهناخواه ما را به قلمرو روانشناسی میکشاند. این امر بهنوبه خود دریچهای از شاهکار آفرینش را به روی ما میگشاید و ما را مبهوت شگفتیهای آفرینش انسان میسازد. وقتی یک نگاه ساده به ظاهر انسان ما را به شگفتی وا میدارد، نگاه به روح و روان انسان از این هم شگفتآورتر است. به تعبیر مولی امیرالمؤمنین(ع): اعْجَبُوا لِهذا الإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَیَتَکلَّمُ بِلَحْمٍ وَیَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَیَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ؛[۱۸۳] «شگفتا از انسان که به کمک مقداری «پی» میبیند و با تکهای «گوشت» سخن میگوید و با قطعه «استخوانی» میشنود و از طریق «شکافی» تنفس میکند». این شگفتی نسبت به ظاهر انسان است؛ باطن و روان انسان از این هم شگفتانگیزتر است. آفریدگاری که اینهمه شگفتی را آفریده است، اراده فرموده تا انسان بر اساس آموزههای دینی تمام داراییها و تواناییهای شگفتانگیز خود را در مسیر نیل به کمالات و سعادت جاویدان بهکار گیرد؛ آیا برای تربیت دینی، غرضی جز این منظور میشود؟
کرامت انسان اقتضا دارد وی بتواند به پشتوانه ابزار و عناصری شخصی و شخصیتی (نظیر حواس ظاهری و باطنی، امیال، گرایشها، انفعالات و احساسات) به جایگاه والای خویش در نظام آفرینش بیندیشد و برای نیل به آن جایگاه به کمک اعضای ظاهری (جوارح) و نیروهای درونی (جوانح)[۱۸۴] خویش تلاش مناسب را به عمل آورد. چنین جایگاهی جز از راه معرفت دینی و التزام به رهنمودهای دینی میسر نیست و این هدف برجسته و مقصود بایسته، تنها با تربیت دینی قابل تحقق است. در اینجا با اشاره به برخی از ابعاد روانشناختی انسان، نقش مهم این ابعاد در تحصیل و کارآمدی تربیت دینی و تحقق اهداف آن مورد بررسی قرار میگیرد. دراینمیان، با اشاره به عوامل هویتساز انسانی چون اختیار، اراده، آگاهی، توانایی، امیال فطری، غرایز، عواطف، هیجانات، احساسات و نظایر آن، سهم هریک در کارآمد کردن تربیت دینی روشن خواهد شد. بررسی ابعاد مزبور ما را در استنباط مبانی روانشناختی تربیت دینی کمک خواهد کرد. ازآنگذشته، تربیت دینی میتواند متناسب با رشد طبیعی فرد ـ اعم از رشد زیستی، جسمانی، فیزیولوژیکی و روانی او ـ شکل و سامان پذیرد؛ ازاینرو قوانین حاکم بر رشد میتواند تربیت دینی را به موازات رشد طبیعی فرد توجیه و تبیین کند. توجه به این سنخ هماهنگی مابین رشد و تربیت نشان میدهد که تا چه اندازه تربیت دینی از قوانین روانشناختی رشد پیروی میکند
تربیت دینی: روانشناسی دینداری
روانشناسی دین به بررسی امور و فعالیتهای دینی و مذهبی با اصول و معیارهای روانشناسی میپردازد و دیدگاه روانشناسان در زمینه دینداری و عوامل و زمینههای روانشناختی دینمداری، همچنین سنجش و ارزیابی دینباوری و آثار آن در زندگی فردی و اجتماعی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. دینباوری و دینداری در روانشناسی دین، ـ همانند بسیاری از موضوعات مربوط به روان و رفتار انسان ـ با رویکرد و محک روانشناسانه ارزیابی و ارزشیابی میشود.[۱۸۵] با این وصف، باید اذعان کرد تاکنون مطالعات و تحقیقات منظم و درخور توجهی در حوزه روانشناسی دین و معنویت و ایمان و دینداری، ـ چه در جهان غرب و چه در جهان اسلام ـ صورت نپذیرفته است
بهرغم اصرار اورت دین مارتین[۱۸۶] مبنی بر اینکه دین انسان را از فضای واقعیاش خارج میسازد و ابزار فرار از واقعیت را در دست او قرار میدهد،[۱۸۷] انتظار میرود روانشناسی دین در غرب در آیندهای نهچندان دور از جایگاه برجستهای برخوردار شود. امروزه مطالعه دین و دینداری با رویکرد روانشناسانه به مسئله ویژهای از مسائل روانشناسی تبدیل شده است. برخی از روانشناسان غربی، با تأکید بر اهمیت دین برای همه انسانهای روی کره زمین، آن را در زندگی انسان عاملی برانگیزاننده دانستهاند و همین امر را دلیل کافی برای مطالعات روانشناسانه دین برشمردهاند.[۱۸۸] درهرصورت، پیشینه روانشناسی دین در فرهنگ و معارف غربی به اواخر سده نوزدهم برمیگردد. از همه مهمتر، طی این دوره زمانی نسبتاً طولانی، غرب شاهد بروز و ظهور سه سنت برجسته در قلمرو روانشناسی دین به شرح زیر بوده است
سنت انتقادی ـ اصلاحی ـ توصیفی انگلیس ـ امریکا: گالتون،[۱۸۹] دانشمند شهیر انگلیسی با تحقیقش در باب کارایی عینی دعا و نیایش و استنلی هال،[۱۹۰] بنیانگذار روانشناسی دین در امریکا با تحقیقش در مورد روانشناسی عیسی مسیح و مسیحیت،[۱۹۱] و ویلیام جیمز[۱۹۲] با ارائه کتابش در زمینه گوناگونی تجربه دینی، پایبندی خود را به این سنت نشان دادهاند.[۱۹۳] سنت مزبور با انتقاد از وضعیت موجود گرایشهای دینی، سعی در اصلاح و توصیف وضعیت مطلوب دارد
سنت توصیفی آلمان: ویلهلم وونت،[۱۹۴] از بنیانگذاران روانشناسی تجربی و از پیشگامان درونینگری کنترلشده تجربی، و رودولف اتو،[۱۹۵] نویسنده کتاب اندیشه امر قدسی، از جمله هواداران این سنت بهشمار میروند.[۱۹۶] این سنت بر توصیف، تجزیه و تحلیل و طبقهبندی کیفی گرایشهای دینی تأکید میورزد تا ارزیابی و استنتاج آماری آنها
سنت آسیبشناختی ـ گزینشی فرانسه: ژان مارتین شارکو[۱۹۷] و ژان پیاژه[۱۹۸] را باید از مدافعان این سنت برشمرد. پیاژه در تبیین برداشت خود از دین و روانشناسی دین به دو نگرش متعالی و حضور همهجایی خداوند اشاره دارد). وی نگرش اول را ماورایی و فراتر از درک بشر میداند، اما بر اساس نگرش دوم معتقد است که خدای ارزشها در درون ما حضور دارد. این سنت از طرفی به آسیبشناسی روانی دین نظر دارد و از جانب دیگر، گزینش برترین الگوی روانشناسی دین را مورد تأکید قرار میدهد.[۱۹۹]
مروری بر سنتهای سهگانه فوق نشان میدهد که بهرغم تأکید روانشناسی علمگرای عملگرای غرب بر مطالعه و ثبت پدیدههای مشاهدهپذیر، دروننگری[۲۰۰] و تجربههای ذهنی ـ معنوی افراد و اشخاص را هرگز نمیتوان از حوزه مطالعات روانشناسانه خارج دانست. در موارد فراوانی جریانهای علمگرایی، تجربهگرایی، ساختارگرایی و عملگرایی بر مطالعات و تحقیقات روانشناختی سایه افکنده، با وجود این بررسی تجربههای معنوی نیزـ بهخصوص در دهههای اخیر ـ در غرب از جایگاه ویژهای برخوردار شده است.[۲۰۱] بدینترتیب، امور مزبور شاخص اصلی و برجسته روانشناسی دین و معنویت بهشمار میروند. پژوهشهای اخیر گواه روشنی بر این واقعیت است که روانشناسی دین در دوره معاصر تجدید حیات یافته، مورد توجه ویژه پژوهشگران غربی قرار گرفته است. نشر «مجله بینالمللی روانشناسی دین»[۲۰۲] و مجموعه مقالات جلسات سهسالانه «روانشناسان دین اروپا» که متصدی ارائه پژوهشها و آرای روانشناسان دین در سطح بینالمللی است، از نمونه آثاری بهشمار میروند که از دهه نود میلادی به اینطرف در غرب ظهور یافتهاند.[۲۰۳]
پرداختن به محتوای روانشناسی دین، از بررسی سنتهای حاکم و تاریخچه آن بهمراتب مهمتر است. اصولاً روانشناسی با سه حوزه برجسته ادراک و معرفت، احساسات و عواطف، و گرایشها و رفتار انسان سروکار دارد. سه حوزه مزبور در تلازم جدی با یکدیگرند؛ بهگونهای که احساسات و عواطف از ادراک و معرفت سر میزند و گرایشها و رفتار از احساسات و عواطف سرچشمه میگیرد. سرسلسلهجنبان همه این امور را باید در معرفت انسان جستوجو کرد. بدون معرفت، هیچ حرکتی موفقیتآمیز آغاز نخواهد شد و بدون معرفت، هیچ حرکت موفقی تداوم نخواهد یافت و بدون معرفت هیچ حرکت موفقیتآمیز مستمر، نتیجه لازم و مطلوبی به بار نخواهد آورد.[۲۰۴] ازآنگذشته، انگیزه انسان نیز تحتالشعاع معرفت او رقم میخورد و اساساً چیزی جدای از معرفت انسان نیست؛ ازاینرو هرچه معرفت انسان عالیتر و برجستهتر، انگیزه او متعالیتر، احساسات او جهتیافتهتر و گرایشها و رفتار او شایستهتر خواهند بود. در روانشناسی دین این حوزهها هر سه با نگرش دینی مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند. بدینترتیب، روانشناسی دین و دینداری از سلسله مباحثی است که پشتوانه علمی و تحلیلی مباحث و مسائل تربیت دینی بهشمار میآیند، به آنها جهت میبخشند و احکام برگرفته از آنها را جرح و تعدیل میکنند
تربیت دینی: انگیزه دینی
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.