مقاله تفاوت آموزش و پرورش دینی و غیردینی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله تفاوت آموزش و پرورش دینی و غیردینی دارای ۳۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تفاوت آموزش و پرورش دینی و غیردینی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تفاوت آموزش و پرورش دینی و غیردینی
چکیده
مقدمه
۱ فقدان پژوهشهای آکادمیک کافی
۲ نگاه دوساحتی به انسان
۳ شرافت روح بر جسم
۴ اهداف چند ساحتی
پیوند با اهداف تربیتی
۵ اصطکاک با تعصبها، خرافات و غرایز حیوانی
۶ اصطکاک با اهداف سلطهجویان جهانی
حقمداری
عدلگرایی
۷ ضعف انگیزه
۸ سختی پیشروی و آسانی عقبگرد
۹ انتزاعی بودن مفاهیم
۱۰ جایگزینپذیری ثمرات نقد
۱۱ نسیه بودن آثار اخروی
۱۲ باطنگرایی متعالی
۱۳ فزونی پرسشهای دینی نسل نو
۱۴ جهل مرکب یا پیشفرضهای غلط
۱۵ مشکل سطحبندی
۱۶ سطحینگری
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تفاوت آموزش و پرورش دینی و غیردینی
ـ امام صادقعلیهالسلام، مصباح الشریعه، قم، نشر حجر، ۱۳۶۱
ـ رفیعی، بهروز، آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، تهران، سمت، ۱۳۸۱
ـ حرانی، ابو محمد، تحف العقول، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، ۱۴۰۴ ق
ـ اعرافی، علیرضا، فقه تربیتی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۷
ـ ذوعلم، علی، شاخصهای تربیت دینی از نگاه قرآن کریم، رشد، ش ۱۱، زمستان ۱۳۸۴، ص ۴۷ ـ ۵۲
ـ حر العاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه ال البیت لاحیاء التراث، ۱۴۰۹ ق
ـ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، لبنان، مؤسسه الوفا ، ۱۴۰۴ق
ـ محمود رجبی، انسانشناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۰
ـ ناصر، دکتر ابراهیم، بررسی تطبییقی تربیت دینی، ترجمه علی حسینزاده، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینیقدسسره، ۱۳۸۰
ـ نقیب زاده، دکتر میر عبدالحسین، فلسفه آموزش و پرورش، تهران، طهوری، ۱۳۸۷
ـ افروز، غلامعلی، چکیدهای از روانشناسی تربیتی کاربردی، تهران، انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۸۱
ـ باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، تهران، مدرسه، ۱۳۷۴
ـ پراتکانیس، آنتونی، عصر تبلیغات، ترجمه دکتر کاووس سید امامی و محمد صادق عباسی، تهران، سروش،۱۳۸۰
Best, Ron, (editor), Education for spiritual, Moral, Social, and Cultural development, London, Continuum,
Friedrich Schweitzer, “Children as Theologians”, in Education, Religion and Society, Edited by Dennis Bates, Gloria and Friedrich Schweitzer, Routledge, London,
Lois Sweet, God in the Classroom: The Controversial Issue of Religion in Canada’s Schools, MC Clelland and Stewart Inc.,
Willem F. Zuurdeeg, An Analytical Philosophy of Religion, Nashville: Abingdon Press,
Wright, Andrew, Spirituality and education, Routledge, London,
چکیده
به رغم وجود اشتراک بین تعلیم و تربیت دینی و غیردینی، تفاوتهایی نیز میان آنها وجود دارد که مقاله حاضر در صدد تبیین آنهاست. تحقیق در عرصه تفاوتها و نیل به نتایج گستردهتر، از ضرورتهای پژوهشی در این عرصه است. نوشتار پیشروی که به شیوه کتابخانهای و تحلیلی و با نگاهی به کتاب و سنت نگارش یافته، با برشمردن شانزده مورد از ویژگیهای مشخصات تربیت دینی، و به بیان لوازم آن پرداخته است. موفقیت در تربیت دینی بدون توجه به مشخصههای آن حاصل نمیشود و بخش عمدهای از علل ناکامی در تعلیم و تربیت دینی در غفلت از تفاوتها نهفته است
کلید واژهها: آموزش، آموزش و پرورش، آموزش و پرورش دینی، آموزش و پرورش غیر دینی، روح، حقمداری
مقدمه
تربیت دینی به معنای به فعلیت رساندن کمالات معنوی بالقوه در متربی است. به بیان دیگر، تربیت دینی عبارت است از ایجاد تغییر تدریجی در متربی برای سیر از «بودن» به «شدن» یا انتقال از وضعیت بالقوه به بالفعل بر اساس اهداف و ارزشهای دینی در هر یک از ابعاد یا ساحتهای بدنی، شناختی، عاطفی و رفتاری. بر این اساس، تربیت غیردینی عبارت است از ایجاد تغییر تدریجی در متربی در یک یا چند بعد از ابعاد چهارگانه مزبور، بر اساس اهداف و ارزشهای غیردینی
آیا تعلیم و تربیت دینی و غیردینی از وضعیت کاملاً مساوی برخوردارند؟ آیا میتوان بر همسانانگاری این دو در مبانی، اصول و روشها فتوا داد؟ پاسخ منفی است؛ آموزشهای دینی به دلیل ویژگیهای خاص محتوایی و تمایز آن از سایر دروس مانند: ریاضی، فیزیک، بیولوژی و ;، اقتضائات ویژهای دارد. در نتیجه، افزون بر لزوم کاربست ثمرات دانش آموزش و پرورش غیردینی، توجه به نکات دیگری نیز در عرصه دین ضروری است. توجه به این ویژگیها رعایت اصول خاصی را برای آموزش موفق دینی میطلبد. مقاله حاضر در صدد آشکارسازی پارهای از این تفاوتهاست
تحقیق در این عرصه، گامی ضروری برای تحقق تربیت دینی در جامعه اسلامی است؛ زیرا نیل به این هدف در گرو شناخت علمی ابعاد این موضوع است. سالهاست که آموزش و پرورش رشتهای را در علوم انسانی به خود اختصاص داده و پژوهشهای تحقیقات گستردهای عرضه کرده است. ظهور و رشد این شاخه از دانش که از ثمرات روانشناسی نیز بهرهای فراوان برده، گویای این حقیقت است که آموزش و پرورش فرزندان به دقتی زیاد و علمی نیاز دارد. اگر بپذیریم که نیل به مقاصد تدریس دروسی چون ریاضی، فیزیک، فارسی و عربی در گرو رعایت قواعد علمی طبقهبندیشده برای دانشآموزان بر اساس سن، جنس، رشته، کتاب، مدرسه و معلم است، آیا تحقق اهداف تعلیم و تربیت دینی عاری از قانون و راهکارهای علمی است؟ بیتردید چنین نیست. پرسش مهمی که به دنبال این سخن مطرح میشود، آن است که آیا کاربست راهکارهای عرضهشده برای اهداف آموزش و پرورش غیردینی میتواند ما را به اهداف نوع دینی نیز برساند؟ به نظر میرسد جامعه ما در جهت رشد دینی نسل نو در کاربست راهکارهای مشترک میان تعلیم و تربیت دینی و غیردینی نیز در گامهای اولیه است، چه رسد به اینکه به راهکارها اختصاصی آن توجه کند
در میان آثار موجود در حوزه آموزش و پرورش، کمتر کتاب یا مقالهای میتوان یافت که به بررسی مرز دینی و غیردینی آن پرداخته، و تفاوتها را محور سخن قرار داده باشد. فقط آثاری که بیانگر مبانی تعلیم و تربیت دینی هستند، غیرمستقیم به تفاوتها اشاره دارند؛ اما آنگاه که نوبت به بیان روشها و حتی اصول میرسد، بیشتر آنچه در کتابها عرضه میشود، همان چیزی است که در تعلیم و تربیت غیردینی نیز آمده است و کاربرد دارد. برخی از نکات در اینباره میتوان از منابعی که به آسیبشناسی تربیت دینی پرداختهاند، استخراج کرد
در منابع غربی نیز در این موضوع منابع اندکی یافت میشود. ریشه این امر نیز به تفاوت تعریف و قلمرو تربیت دینی در اسلام و غرب بازمیگردد. تربیت دینی Religious Education در غرب، بیشتر در عرض تربیت عاطفی، اجتماعی، شناختی، و رفتاری قرار دارد و به معنای آموزش اداب و مناسک خاص دینی است؛ اما در اسلام، تربیت دینی قلمرو وسیعتری دارد و در طول سایر تربیتها قرار میگیرد. تربیت اسلامی در این معنا، به اصول، اهداف و شیوههای رایج تربیتی جهت میدهد و عرصههای مختلف جسمی، روانی، شناختی، عاطفی و رفتاری را در برمیگیرد
گفتنی است که برخی از ویژگیهایی که ذکر میشود، فقط مخصوص تعلیم و تربیت دینی است و در نوع غیردینی آن یافت نمیشود، و برخی از آنها در امور دینی برجستهتر و آشکارتر است. در نهایت، ترکیب این عناصر، تفاوت تعلیم و تربیت دینی را از غالب تعلیمات رسمی مدارس و دانشگاهها برملا میسازد. نکته دیگر آنکه، هدف از دین در این مقاله، اسلام است نه هر دینی، گرچه آنچه که ذکر شده است تا حدودی در مورد سایر ادیان الهی نیز میتواند صادق باشد
در این قسمت به بیان تفاوتهایی میپردازیم که تربیت دینی را از غیردینی تفکیک میسازد؛ این موارد عبارتند از
۱ فقدان پژوهشهای آکادمیک کافی
یکی از موارد اختلاف تعلیم و ترییت دینی که چه بسا میتوان آن را منشأ غفلت از سایرین تلقی کرد، حجم اندک سرمایهگذاری در این عرصه، در مقایسه با تعلیم دروس رسمی مدارس، و در نتیجه فقدان پژوهشهای آکادمیک کافی است. تحقق اهداف تعلیم و تربیت دینی به حجم گسترده کار نیاز دارد؛ اما جامعه ما در این زمینه فعالیتهای اندک و نیروهای قلیلی دارد. اساساً پژوهشهای علمی اسلامی در عرصههای علوم انسانی و اجتماعی که تعلیم و تربیت دینی نیز در آن جای میگیرید، گامهای آغازین خود را طی میکند. علوم دینی ـ در عین گسترش نسبی ـ هنوز بسیار کمتر از ظرفیت واقعی خود، موضوع پژوهش بوده است. بر خلاف دروس رسمی، هنوز یک نظام تعلیم و تربیت دینی، حاوی اصول و قواعد و روشهای لازم برای ارائه علمی و عملی آموزههای دینی تهیه نشده است، چه رسد به آنکه در سطح جامعه بهطور گسترده به کار گرفته شده باشد. دانشآموزش و پرورش به پیشرفتهای فراوانی دست یافته است، اما پژوهش در عرصه تربیت دینی و درونیسازی و ارتقای ارزشهای اخلاقی مورد تأکید ادیان الهی، چندان مورد توجه اندیشمندان غربی نیز نبوده است
۲. نگاه دوساحتی به انسان
تعلیم و تربیت دینی بر نگاه دوسویه به انسان مبتنی است؛ زیرا دین بر چنین رویکردی تکیه دارد. بر این اساس، انسان افزون بر جسم، جان دارد و بیجان نیست و روح برتر دارد و حیوان نیست. قرآن در سخن از آفرینش انسان به هر دو ویژگی اشاره دارد: َبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِنْ طِینٍ:(سجده:۷) خداوند آدمی را نخست از خاک آفرید»؛ «ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلاَلَهٍ مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ؛ (سجده: ۸)، سپس نسل او را از عصارهای از آب ناچیز و بیقدر خلق کرد»؛ «ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ؛ (سجده: ۹) بعد اندام او را موزون ساخت و از روح خویش در وی دمید»
روح الهی، عنصری ملکوتی، شریف و فناناپذیر است. از نگاه اسلام، این عنصر ماورایی بعد از متلاشی شدن بدن نیز باقی میماند و از حیاتی جاودان و سعادت یا شقاوتی ابدی برخوردار خواهد بود. از لوازم توجه به طبیعت ترکیبی انسان، رعایت اصل جامعنگری است. جامعنگری مستلزم شناخت و تربیت هر دو بعد مادی و معنوی و طراحی برنامهای جامع است. روایات متعددی توجه به مجموع نیازهای جسمی و روانی، معیشتی و فضیلتی، برونی و درونی را توصیه، برنامه زندگی مؤمن را متنوع و متناسب با ابعاد گوناگون و حاوی پالایش و آرایش ظاهر و باطن معرفی کرده است
در مقابل، آموزش ریاضی و فیزیک یا پرورش جسمانی و مادی ضرورتاً بر چنین نگاهی مبتنی نیست و اگر کسانی از روان هم سخن به میان میآورند، آن را امری مادی و دنیوی میپندارند که با دیدگاه روح مجرد و متکامل متفاوت است
۳. شرافت روح بر جسم
نوع نگاه تعلیم و تربیت دینی به انسان، تقدمبخش روح بر جسم است. انسانشناسی الهی آشکار میسازد که کمال آدمی در پرتو تکامل روحانی و کسب صفات برتر انسانی آشکار میشود. چنانکه دریافت روح او را شایسته سجده ملائکه میسازد: « فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینََ؛ (ص:۷۲) هنگامی که آن را نظام بخشیدم و از روح خودم در آن دمیدم برای او سجده کنید»
در آیه دیگری خداوند هنگامی خلقت انسان را به « فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ» توصیف میکند که روح به بدن افزوده میشود
کمال هر موجود و از جمله انسان در گرو تحقق عینی تمام استعدادهای نوعی اوست. بیتردید عینیتیافتن خواستهای مادی و حیوانی را نباید کمال انسانی شمرد؛ زیرا آنها میان انسان و حیوان مشترکند و شکوفایی آن به معنای تکامل انسان در بعد حیوانی است. در چنین شرایطی انسانیت انسان همچنان بالقوه است. شکوفایی ابعاد حیوانی، زودگذر و ناپایدار، مساوی شکوفایی هویت حقیقی انسان، یعنی روح فناناپذیر، جاودانهطلب و نامحدودخواهِ او نیست. هرگاه روان فناناپذیر او شکوفا شود و به کمال و لذت بیپایان، ناب و بدون محدویت و مزاحم دست یابد، انسانیت او به فعلیت رسیده است. بر این اساس، میتوان گفت کمال نهایی آدمی نقطهای است که کمالی فراتر از آن برای انسان متصور نیست و آن نیل به بالاترین، نابترین، گستردهترین و پایدارترین لذت است که از طریق قرب الهی حاصل میشود
با توجه به برتری تعالی روح، توجه به بدن تا آنجا لازم است که ابزاری برای کسب درجات برتر انسانی باشد. شرافت آن در سایر آموزشها که به بعد مادی توجه و تکیه دارد، اگر روح به کلی نادیده گرفته نشود، چه بسا مورد غفلت قرار گیرد. در آنجا، توجه به امور ملموس و محسوس به حس ظاهری است
۴. اهداف چند ساحتی
اهداف تعلیم و تربیت دینی بر خلاف سایرین، به بخش خاصی از زندگی محدود نیست، بلکه به کل زندگی جلوهای ویژه میبخشد. برخی از پژوهشگران غربی مانند زوردیگ، زبان آموزههای دینی را زبان هستی و زبان سایر دروس را زبان کاربردی نامیدهاند تا به این حقیقت اشاره کنند که آموزههای دینی با کل وجود و هستی انسان پیوند دارد. کسی که نگرش الهی را میپذیرد، کل زندگی او رنگی جدید به خود میگیرد، اما سایر دانشهای بشری چنین خاصیتی ندارند. ما سایر دانشها را به کار میگیریم، اما اعتقادات با هستی ما گره خورده است. وقتی زبان آموزههای دینی، زبان وجود باشد و به کل حیات فرد رنگ ویژهای دهد، پیوند آن با عمل و تربیت آشکار میشود
به دلیل ارتباط آموزشهای دینی با کل شخصیت فرد و برخورداری از زبان وجود، نباید این دروس در عرض سایر دروس تجربی، ریاضی، فیزیک و ; قرار گیرد، بلکه در طول آنها، مهمتر از آنها و جلابخش کل حیات فرد تلقی شود. دینآموزی یادگیری مؤثر و مرتبط به تمام وجود و هستی آدمی است؛ در حالیکه دیگر دروس، کشف اطلاعاتی در خصوص بخشهای جزئی و مادی را پی میگیرد. توجه به این نکته لوازمی دارد که بر کل ساختار تعلیم دین سایه میافکند. بنابراین، سایر دروس میتوانند در عرض هم قرار گیرند، اما دروس دینی باید در طول آنها تلقی شود
پیوند با اهداف تربیتی
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.