آخرالزمان از دیدگاه صهیونیسم

چکیده

مقدمه ۷

بخش اول : کلیات

۱. تعریف و تبیین موضوع۱۱

۲. بیان فرضیه و پرسشهای اصلی و فرعی تحقیق۱۲

۳. ضرورت و اهداف تحقیق۱۴

۴. پیشینه و سابقه تحقیق۱۵

۵. تعریف مفاهیم کلیدی۱۶

۶. روش تحقیق ۱۶

۷. ساختار و محدوده تحقیق۱۷

۸. مشکلات و موانع تحقیق۱۸

بخش دوم : تاریخچه صهیونیسم مسیحی

فصل اول : اولین انحراف یهود در دین مسیح

الف-ساکنان اصلی فلسطین (کنعان۱۹

پ- تشکیل سازمان یهود ۲۱

ت- تشکیل دولت یهودیه۲۲

چ- ظهور عیسی و اقدامات سازمان یهود علیه او۲۷

ح- مسیحیت پولسی(اولین انحراف در دین مسیح۲۹

خ – دستاورد اندیشه پولس برای یهود ۳۱

فصل دوم : دومین انحراف در مسیحیت ۳۴

الف- پروتستانتیزم یا بازگشت مسیحیان به عهد عتیق ۳۴

ب- شاخصه های پروتستانتیزم لوتری ۳۵

فصل سوم : مسیحیت صهیونیستی ؛ سومین انحراف در مسیحیت۳۹

الف- پیوریتانهای انگلیس ۳۹

ب- ورود پیوریتانها به آمریکا ۴۲

۴۵ایوانجلیست ها » ت- تشکیل مکتب مبلغان انجیل

ث- صهیونیسم مسیحی ۴۶

ج- صهیونیسم مسیحی در آمریکا۴۸

بخش سوم : صهیونیست مسیحی،آمریکا ، اسرائیل

۵۲مبانی اعتقادی- یهودی مسیحیت صهیونیستی » : فصل اول

-۱ استقرار مجدد ۵۲

-۲ برگزیدگی۵۳

-۳ بخش گرایی۵۳

-۴ تأدیب و رستگاری در سالهای آوارگی یهود۵۳

-۵ ابدی بودن مالکیت اسرائیل برای یهود۵۳

-۶ پیمان عیسی مسیح (ع) برای بازگشت به جهان۵۴

-۷ حمایت مسیحیان از یهود۵۴

-۸ وجوب مشارکت فعال مسیحیان مؤمن در کمک۵۴

-۹ وجوب توبه کلیسا۵۴

-۱۰ اهل نجات بودن یهودیان مهاجر۵۴

فصل دوم : مذاهب وسازمان های صهیونیستی مسیحی در خدمت اسرائیل

الف ) مذاهب ۵۶

-۱ مذهب برادری پلیموس۵۶

-۲ ادونتیست ها۵۷

-۳ مورمون ها۵۸

ب)سازمان ها۵۹

-۱ سفارت بین المللی مسیحیان در اورشلیم۵۹

-۲ بنیاد معبد مقدس اورشلیم۶۲

-۳ انجمن آمریکایی اتحادیه یهودیان و مسیحیان۶۳

فصل سوم : لابی یهود حاکم بر آمریکای مسیحی صهیونیستی۶۶

ب- نفوذ یهودیان در آمریکا۶۸

ت- نفوذ لابی یهود برکاخ سفید۷۰

ج- نفوذ یهود در پنتاگون۷۴

مفهوم اصلی نظم نوین جهانی ۷۴ « حکومت جهانی یهود » – چ

بخش چهارم : آخرالزمان در نگاه صهیونیسم مسیحی

فصل اول: اعتقاد به آرمگدون۷۶

الف- آرمگدون در لغت۷۶

ب- موقعیت جغرافیایی واستراژیکی مجدو۷۷

پ- آرمگدون در اصطلاح۷۷

ج- درصد اعتقاد به آرمگدون درآمریکا ۸۱

چ- برخی شخصیت های سیاسی و تبلیغی- رسانه ای موثر در جریان

آرمگدون۸۲

** شخصیت های سیاسی۸۲

-۱ ریگان ۸۲

-۲ پل ولفو وتیز۸۳

** شخصیت های تبلیغی- رسانه ای۸۴

-۱ جری فالول۸۴

-۲ گراهام پل ۸۵

-۳ پت رابرتسون۸۶

ح- دانشگاه های مبلغ آرمگدون۸۸

خ- جنبش های مبلغ آرمگدون۹۱

فصل دوم : پیش نیازهای ظهور مسیح (ع) در آخرالزمان۹۴

-۱ مهاجرت یهودیان به فلسطین و تشکیل دولت یهودیه۹۴

-۲ تخریب مسجدالاقصی و ساخت هیکل سلیمان۹۶

-۳ بشارت انجیلی به تمام ملل۹۸

-۴ تولد گوساله سرخ مو۹۸

-۵ خلسه روحانی۹۹

-۶ جنگ آرمگدون۱۰۰

فصل سوم : واقعه آرمگدون۱۰۱

الف – ضدمسیح۱۰۱

پ- اسلام ضد مسیحِ معاصر۱۰۴

ث- ۱۱ سپتامبر آغاز شمارش معکوس آرمگدون۱۰۷

ج- جایگاه عراق در ادبیات صهیونیسم مسیحی۱۰۸

بخش پنجم: ابزارهای تبلیغاتی آرمگدون

فصل اول : ابزارهای اصلی هالیوود۱۱۱

پ – چهره آخرالزمان در هالیوود۱۱۶

ت – نمادهای یهودی در هالیوود ۱۲۱

ث – فلسطین برای یهودیان در هالیوود۱۲۴

ج – چهره مسلمانانِ ضد مسیح در هالیوود۱۲۵

فصل دوم : ابزارهای فرعی۱۲۹

-۱ کارتون۱۲۹

الف- سلطه جهانی یهود۱۲۹

ب- مظلومیت یهودیت۱۳۰

پ- سرزمین موعود برای یهودیان۱۳۲

ت- چهره ی منجی۱۳۴

ج – خشونت اعراب و مسلمین۱۳۷

-۲ بازیهای رایانه ای۱۳۸

الف – ایجاد آمادگی برای جنگ آخرالزمان۱۴۰

ب- تخریب چهره موعود مسلمانان ۱۴۲

پ- معرفی مسلمانان به عنوان تروریسم ۱۴۵

-۳ اینترنت۱۴۹

الف) آخرالزمان ( پایان جهان ) در گوگل۱۵۰

ب) بازگشت عیسی مسیح۱۵۱

ج) حمایت از اسرائیل و یهودیان ۱۵۲

-۴ شبکه های رادیویی و تلویزیونی ۱۵۴

-۵ کتاب ها ۱۵۵

حاصل آنکه ۱۵۸

مقاله پژوهشی:آرمگدون در اعتقادات مسیحیت صهیونیستی

چکیده مقاله۱۶۲

متن مقاله۱۶۴

نتیجه مقاله۱۷۹

پی نوشت مقاله۱۸۱

منابع و ماخذ تحقیق۱۸۳

الف ) کتب فارسی و لاتین۱۸۳

ب ) مجلات ۱۸۵

پ) مقالات ۱۸۶

ج) منابع اینترنتی ۱۸۷

برچسب‌ها: آخرالزمان در نگاه صهیونیسم مسیحی

چکیده: اعتقاد به آخرالزمان جزء لاینفک آموزه‌های تمامی ادیان و حتی مکاتب دست‌ساز بشری است، به‌گونه‌ای که عدم پاسخ به پرسش آخرالزمان، ذهن ناآرام بشر را در وادی حیرت وانهاده و سکون و آرامش را که ثمره ایمان به ادیان و مکاتب است، حاصل نمی‌آورد.

از این‌رو اعتقاد به این آموزه وجه مشترک تمامی ادیان و مکاتب است. بر این اساس مکتب صهیونیسم مسیحی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و حتی در میان مکاتب موجود، بیش‌ترین نقش را به آخرالزمان داده، به گونه‌ای که تفسیر آموزه‌های دیگر این مکتب تنها در سایه نگاه به آخرالزمان میسر خواهد بود. این تحقیق ضمن معرفی اجمالی مکتب صهیونیسم مسیحی به دنبال تبیین نقش آخرالزمان در مکتب صهیونیسم مسیحی است.

واژگان کلیدی

آخرالزمان، موعود، منجی، صهیونیسم مسیحی.

مقدمه

صهیونیسم مسیحی پدیده‌ای نو و محصول دوران مدرن است. این جنبش بین سال‌های ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۵ و پس از انتشار یک‌سری مقالات رهبران محافظه‌کار کلیسا ظهور کرد. این حرکت درصدد بود مسیحیت را بر ضد تهدیدهای برآمده از مطالعات انتقادی انجیل و همچنین تئوری‌های داروین و در مجموع مشکلاتی که علوم جدید برای مسیحیت ایجاد کرده بود، حفظ کند. (king.9) صهیونیست‌های مسیحی با اندیشه‌های بنیادگرایانه درصدد مبارزه با پی‌آمدهای مدرنیسم برآمدند؛ پی‌آمدهایی که وحیانی بودن کتاب مقدس، خدایی بودن مسیح و بازگشت مجدد وی را نقد و در برخی موارد رد می‌کرد. (Bob jones university, 2008: 1) بحران‌های برآمده از مدرنیسم برای مسیحیت و پیدایش مکتب صهیونیسم مسیحی در پاسخ به این بحران‌ها از یک طرف و تمایل انسان‌ها به ظهور منجی در شرایط بحرانی از طرف دیگر، باعث ایجاد این پرسش شد که جایگاه مسئله آخرالزمان و به تبع آن ظهور منجی در آموزه‌های مکتب صهیونیسم مسیحی چگونه است.

صهیونیسم مسیحی بر اساس دو اندیشه مهم بنا شده است: اول وحیانی و نقدناپذیر بودن کتاب مقدس و دوم فرا رسیدن آخرالزمان و بازگشت مجدد حضرت مسیح. آنان برای بازگشت مسیح مقدماتی را لازم می‌دانند که رکن اساسی آن، تشکیل حکومت یهودی در فلسطین است و بر همین مبنا آنان را صهیونیست می‌نامند. بنابراین یهودیان جایگاه برجسته‌ای در تئولوژی آخرالزمانی صهیونیست‌های مسیحی دارند. مسیحیت صهیونیست تا بدان‌جا سرنوشت خود را با سرنوشت یهودیان گره‌ زده که گویی مسیحیتی یهودی شده است. جری فالول بنیان‌گذار جمعیت اکثریت اخلاقی و از برجسته‌ترین صهیونیست‌های مسیحی در امریکا درباره پیوند ناگسستنی مسیحیان و دولت اسرائیل می‌گوید:

هر کس که به کتاب مقدس ایمان داشته باشد می‌بیند که مسیحیت و دولت جدید اسرائیل پیوندی جداناشدنی دارند. بی‌گمان تأسیس دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ در نگاه هر مسیحی که به کتاب مقدس ایمان دارد، تحقق پیش‌گویی‌های موجود در دو کتاب عهد قدیم و جدید است. (گریگوری، ۷۳:۱۳۷۳)

یهودی شدن مسیحیت در حالی است که مسیحیان برای قرن‌ها یهودیان را قوم خداکش می‌دانستند. در جریان جنگ‌های صلیبی، صلیبیون پرآشوب به هرجا که می‌رسیدند با شعار دشمنان مسیح به یهودیان حمله می‌کردند و آن‌ها را به گوشه‌ای از شهر کشانده و آتش می‌زدند. (بیئل، ۱۳۸۵: ۵۲) سؤال این‌جاست که خصومتی چنین آتشین، چگونه تبدیل به پیوندی استراتژیک شد؟ به عبارت دیگر، ریشه‌ها و عوامل پیوند میان یهودیت و مسیحیت و زمینه‌های ظهور مکتب صهیونیسم مسیحی کدامند؟ پیش از بررسی جایگاه آخرالزمان در آموزه‌های این مکتب، برای پاسخ به پرسش فوق به تبیین تحول تاریخی صهیونیسم مسیحی خواهیم پرداخت.

۱. تحول تاریخی صهیونیسم مسیحی

بر طبق مطالب پیش‌گفته، صهیونیسم مسیحی پیشین? چندانی ندارد و در واقع واکنشی به آموزه‌های مدرنیسم است، اما این مسئله بدان معنا نیست که این پدیده را خلق‌الساعه و بدون پشتوانه تصور کنیم. نگارنده بر آن است که جریانی چنین وسیع و عمیق، زمینه‌های تاریخی گسترده‌ای می‌خواهد که در ذیل به آن‌ها خواهیم پرداخت.

الف) زمینه‌های یهودی دین مسیح

یهودی شدن دین مسیح و به تبع آن ظهور مکتب صهیونیسم مسیحی علاوه بر عوامل سیاسی ـ اجتماعی (که در مطالب پیش رو بدان خواهیم پرداخت) زمینه‌های تاریخی و کهنی دارد که به پیدایش اولیه دین مسیح بازمی‌گردد. مسیحیت اولیه علی‌رغم تقابلی که شخص عیسی مسیح با یهودیان داشت و به اعتقاد مسیحیان به دست اشراف یهودی به صلیب کشیده شد، متأثر از دین یهود شد. ریموند پانیکار مسیحیت غربی را این‌گونه توصیف می‌کند:

شرک کهن، یا به نحو دقیق‌تر ترکیبی از ادیان عبرانی (یهودی)، هلنی، یونانی، لاتین، سلتی و جدید که با موفقیتی کم یا زیاد در قالب دین مسیح تبدیل یافته‌اند. (توماس،

۱۳۷۹: ۴)

نخستین متکلمان مسیحی برای این‌که اعتقادات خود را برای فرهنگ‌های مختلف قابل فهم کنند، آموزه‌های مسیحی را با سنت یهودی و فرهنگ یونانی و دنیای رومی پیوند دادند. برای مثال کتاب گفت‌وگو با تریفو اثر یوستین شهید، نمونه‌ای از دفاعیه‌ای مسیحی است که به عقل و ادراک یهودی متوسل می‌شود. (جوویور، ۱۳۸۱: ۱-۲)

علاوه بر تأثیر متکلمان مسیحی در نزدیکی آیین‌های مسیح و یهود، ظهور و رشد مسیحیت در حوزه مدیترانه باعث تأثیر عقاید و آداب و رسوم این حوزه بر دین مسیحیت شد که دین یهود یکی از این آیین‌ها بود. در واقع یکی از ژرف‌ترین و ماندگارترین تأثیرات تکوینی بر مسیحیان اولیه، از جانب آموزه‌های یهودی حوزه مدیترانه بود، به گونه‌ای که رشد مسیحیت در جوار فرقه یهود ممکن شد و تعالیم یهود تأثیرات شگرفی بر دین مسیح گذارد. (ناردو، ۱۳۸۶: ۱۳)

بزرگانی چون پولس قدیس و یوحنا دین مسیح را پس از حضرت عیسی(ع) تبلیغ کردند؛ تا جایی که اناجیل موجود گفته‌ها و نوشته‌های چنین بزرگانی است، نه شخص عیسی مسیح. پولس قدیس یک یهودی بود که به گفت? خودش برای مبارزه با دین جدید مسیحیت از آلمان عازم اورشلیم شد؛ ولی در میان راه اتفاقاتی برای او رخ داد که نه‌تنها دست از دشمنی با مسیحیت برداشت، بلکه به مدافعی سرسخت برای تبلیغ این دین تبدیل شد. کتاب اعمال رسولان اتفاقات رخ داده برای پولس را که باعث مسیحی شدن وی شد، این‌گونه توضیح می‌دهد:

همین که پولس به دمشق نزدیک شد، ناگهان نوری از آسمان بر او تابید و او به زمین افتاد و ندایی شنید که خطاب به او می‌گوید: چرا به من جفا می‌کنی؟ و او گفت: تو کیستی؟ و جواب شنید که: من عیسی هستم که تو به او جفا کردی، اما برخیز و وارد شهر شو و به تو گفته خواهد شد که چه بکنی! (همو: ۸۶)

پولس گفته‌های خود را منتسب به عیسی مسیح می‌کرد، در حالی ‌که اصلاً وی را ندیده بود. او توانست در میان مسیحیان چنان جایگاهی بیابد که گفته‌هایش از طرف مسیحیان به منزله کلام عیسی پذیرفته شود. وی در این‌باره چنین می‌گوید:

مایلم بدانید برادران که انجیلی که من تبلیغ کردم، انجیل انسانی نیست؛ چرا که من آن را از انسان دریافت نکردم و خود نیز آن را نیاموختم، بلکه از مکاشفه عیسی مسیح فراهم آمد. شما در زندگی پیشین من در میان یهودیان باخبرید که چگونه به کلیسای خدا با خشونت جفا می‌کردم و می‌کوشیدم آن را ویران سازم. اما هنگامی که او از سر لطف مرا فراخواند و راضی شد که پسرش را بر من آشکار سازد تا بلکه من در میان غیریهودیان در خصوص او به موعظه بپردازم. (همو)