مقاله تشکیک در وجود و بررسى مناقشات نوصدراییان علّامه طباطبائى، آیت اللّه مصباح و آیت اللّه جوادى آملى
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله تشکیک در وجود و بررسى مناقشات نوصدراییان علّامه طباطبائى، آیت اللّه مصباح و آیت اللّه جوادى آملى دارای ۴۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تشکیک در وجود و بررسى مناقشات نوصدراییان علّامه طباطبائى، آیت اللّه مصباح و آیت اللّه جوادى آملى کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تشکیک در وجود و بررسى مناقشات نوصدراییان علّامه طباطبائى، آیت اللّه مصباح و آیت اللّه جوادى آملى
چکیده
مقدّمه
تقسیم مفاهیم
نظر آیتاللّه مصباح
الف. دلایل نقدى
ویژگى معقولات ثانیه فلسفى
ب. دلایل نقضى
نظر آیتاللّه جوادى آملى
تقسیمات وجود
معناى اتّصاف و عروض
وجود رابط و قاعده فرعیه
اختلاف در خوانش قاعده فرعیه
تأثیر قید اتّصاف و عروض در معقولات ثانیه فلسفى
مدّعاى قائلان به عدم ثبوت ثابت
استدلالهاى مرحوم آخوند براى اثبات قاعده فرعیه
نتایج اثبات قاعده فرعیه از نگاه آیتاللّه جوادى آملى
نتایج قاعده ثبوت ثابت در حکمت متعالیه
نقد سبزوارى به قاعده «ثبوت ثابت» و پاسخهاى آن
استدلال علّامه طباطبائى در بیان آیتاللّه جوادى آملى
مناقشه در معناى اتّصاف و عروض نزد استاد مطهّرى
اشاره به نحوه وجود معقولات ثانیه فلسفى
حلّ دلیل نقدى
حلّ دلیل نقدى با توجه به عروض خارجى معقولات ثانیه
پاسخ ادلّه نقضى
نتیجه گیرى
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تشکیک در وجود و بررسى مناقشات نوصدراییان علّامه طباطبائى، آیت اللّه مصباح و آیت اللّه جوادى آملى
ـ جوادى آملى، عبداللّه، رحیق مختوم (شرح حکمت متعالیه)، قم، اسراء، ۱۳۸۶
ـ ـــــ ، فلسفه صدرا (تلخیص رحیق مختوم)، قم، اسراء ۱۳۸۷
ـ ـــــ ، معرفتشناسى در قرآن (تفسیر موضوعى قرآن کریم)، چ چهارم، قم، اسراء، ۱۳۸۶
ـ شیرازى، سیدرضى، درسهاى شرح منظومه حکیم سبزوارى، ویرایش و تنظیم فاطمه فنا، تهران، حکمت، ۱۳۸۷
ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، الحکمهالمتعالیه فى الاسفار العقلیهالاربعه، بیروت، دار احیاء التراثالعربى، ۱۹۸۱م
ـ شیروانى على، ترجمه و شرح بدایهالحکمه، چ ششم، تهران، الزهراء، ۱۳۸۳
ـ سلیمانى امیرى، عسکرى، «قاعده فرعیه و وجود محمولى»، خردنامه صدرا، ش ۲۳، بهار ۱۳۸۰، ص ۵۲ـ۵۸
ـ مصباح، محمدتقى، دروس فلسفه، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، ۱۳۷۵
ـ ـــــ ، آموزش فلسفه، چ دوم، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، ۱۳۶۶
ـ مطهّرى مرتضى، شرح مبسوط منظومه، تهران، صدرا، ۱۳۶۶
چکیده
مفهوم «وجود»، و کیفیت انتزاع آن، یکى از مبانى مهم در اثبات مبحث «تشکیک در وجود» در حکمت متعالیه است. از آنجا که «وجود» معقول ثانى فلسفى است، نحوه عروض و اتّصاف معقولهاى ثانیه فلسفى در این موضوع اهمیت مىیابد. پرسش اصلى مقاله حاضر آن است که: مفهوم «وجود»، که یکى از معقولات ثانیه فلسفى به شمار مىرود، از چه نحوه عروض و اتّصافى برخوردار است؟ اساسا، عروض و اتّصاف به چه معناست؟ اگر عروض این دسته از مفاهیم در ذهن باشد، چه نتایجى بر آن مترتّب است و اگر عروض آنها در خارج باشد، چه تأثیرى بر مبحث «تشکیک در وجود» خواهد داشت؟ در آثار آیتاللّه مصباح و آیتاللّه جوادى آملى، بر اساس پاسخى که به نحوه عروض مفهوم «وجود» داده مىشود، طرح مبحث تشکیک نیز تعیّن مىیابد
از جمله یافتههاى تحقیق حاضر اثبات نحوه عروض معقولات ثانیه فلسفى در خارج از طریق قاعده ثبوت ثابت، بسنده بودن دلیل مبتنى بر مفهوم «وجود» براى اثبات تشکیک، و پایان یافتن برخى مناقشات در این زمینه است
کلیدواژهها: معقولات ثانیه فلسفى، مفهوم، وجود، تشکیک، اتّصاف، عروض، نوصدراییان، قاعده فرعیه، قاعده ثبوت ثابت
مقدّمه
یکى از دلایل تشکیک در وجود آن است که انتزاع مفهوم واحد (بما هو واحد) از مصادیق کثیره (بما هى کثیره) محال است. از اینرو، در مصادیق مختلف، باید جهت وحدتى وجود داشته باشد که آن مفهوم واحد از آن حکایت کند. به تعبیر مرحوم سبزوارى، مفهوم واحد (بما هو واحد) از آنچه «توحد مایى» از آن انتظار نمىرود، انتزاع نمىشود
این معناى واحد (بما هو واحد)، که از مصادیق کثیره (بما هى کثیره) انتزاع مىشود، مفهوم «وجود» است. ما مفهوم «وجود» را از مصادیق گوناگونى انتزاع مىکنیم. و چون «وجود» مفهومى است که مشترک معنوى به حساب مىآید، حمل آن بر مصادیق گوناگون به یک معناست. در واقع، «وجود» معناى واحدى دارد که از مصادیق مختلف انتزاع شده است. این امر یکى از دلایلى است که اکثر صدراییان و نوصدراییان براى بیان تشکیک در وجود از آن بهره بردهاند
تقسیم مفاهیم
مفاهیم (از حیث مدرک بودنشان) به محسوس، متخیّل، متوهّم، و معقول تقسیم مىشوند. «معقولات» مفاهیمىاند که در نگاه دقیق، به سه دسته: معقولات اولى، معقولات ثانیه فلسفى، و معقولات ثانیه منطقى تقسیم مىشوند. بنابر تعریف رایج حکما، «معقولات ثانیه فلسفى» مفاهیمىاند که عروضى ذهنى و اتّصافى خارجى دارند. «مفاهیم ماهوى» یا «معقولات اولى» مفاهیمىاند که هم عروض و هم اتّصافشان خارجى است: «معقولات ثانیه منطقى» نیز مفاهیمىاند که هم اتّصاف و هم عروضشان ذهنى است. در ادامه، مشاهده خواهیم کرد که بنابر همین ویژگى معقولات ثانیه فلسفى است که استدلال تشکیک در وجود مورد مناقشه قرار مىگیرد
نظر آیتاللّه مصباح
آیت اللّه مصباح از دو طریق «حلّى» و «نقضى»، به نقد این استدلال تشکیک در وجود مىپردازد. نخست، ادلّه نقدى ایشان را طرح خواهیم کرد؛ سپس، به بیان ادلّه نقضى در این باب دست خواهیم یازید
الف. دلایل نقدى
از نظر آیتاللّه مصباح، در این استدلال، ویژگى مفاهیم ماهوى به مفاهیم فلسفى اسناد داده شده است؛ حال آنکه بنابر تعریف، میان معقولات اولى یا مفاهیم ماهوى و معقولات ثانیه فلسفى، فرق است. ایشان در بیان تمایز میان اینگونه مفاهیم چنین مىگویند
اگر مفهوم ماهوى را از شىء انتزاع کنیم، چون عروض شىء در خارج است، حتما باید به لحاظ یک شىء خارجى مشترک انتزاع شود؛ مثلاً انسان از حدّ وجودى که در خارج به شىء نسبت داده مىشود، حکایت مىکند. و حتى مىگوییم: «زید انسان است»، عروض انسانیت بر زید در خارج است؛ و به لحاظ حدود خاصّ این وجود، این ماهیت از آن انتزاع مىشود. پس، این حدود باید در خارج وجود داشته باشد (ولو بالعرض) و تفاوتى با حدود وجود دیگر، که ماهیت دیگرى از آن انتزاع مىشود، داشته باشد. مثالهایى هم که زده شد، از همین قبیل بود؛ به دلیل یکسان بودن حدود وجودى زید و عمرو است که انسان، مشترک بین آنهاست. همینطور، ماهیت حیوان ـ که مشترک بین انسان و گاو است ـ. به دلیل اشتراک جزء حدود این دو با هم یعنى اشتراک در جنس است. امّا معقولات ثانیه فلسفى اینطور نیست؛ هیچگاه معقولات ثانیه فلسفى نباید به لحاظ عروض خارجىاش، انتزاع شود. این ذهن ماست که جهت مشترک را لحاظ مىکند
ایشان در ادامه، با بیان اینکه مفهوم «وجود» از معقولات ثانیه فلسفى شمرده مىشود و از حیثیت موجودیت حکایت مىکند، مىگویند
اگر مفهومى از معقولات ثانیه فلسفى بود که مابهازاى خارجى نداشت، نه وحدتش دلالت بر وحدت مشترک بین منشأهاى انتزاع دارد و نه کثرتش دلالت بر کثرتهاى آنها دارد؛ چون مفهوم واحد، یعنى مفهومى که از قبیل معقولات ثانیه باشد، ملازمهاى با اینکه مصادیقش اشتراک خارجى داشته باشد ندارد
ایشان همچنین در جاى دیگرى مىنویسند
بین اشیاى کثیر، اگر مفهوم واحدى به نام «وجود» و «موجود» انتزاع شود، چون «وجود» طبق نظر ملّاصدرا از معقولات ثانیه فلسفى است، دلیلى بر این نیست که مابهازاى اینها جهت عینى مشترکِ عینى داشته باشد. پس، این برهان طردا و عکسا ممنوع است؛ زیرا نه وحدت مفاهیم فلسفى دلالت بر وحدت مصادیق مىکند و نه کثرت آنها دلالت بر کثرت. همه اینها به خاطر این است که عروض این مفاهیم ذهنى است، به خلاف معقولات اولى که عروضشان خارجى است؛ و لذا وحدتشان دلالت بر وحدت خارجى مىکند. معقولات ثانیه فلسفى، چون عروضشان ذهنى است، از دیدگاههاى مختلف انتزاع مىشوند؛ و نه وحدتشان دلالت بر وحدت خارجى مىکند و نه کثرتشان دلالت بر کثرت خارجى مىکند
در توضیح این مطلب مىتوان گفت: در این نظرگاه، انتزاع مفاهیم فلسفى یا معقولات ثانیه فلسفى مرهون دیدگاه عقلى خاص است (و به اصطلاح، عروضشان ذهنى است)؛ لذا صدق اینگونه از مفاهیم بر موارد متعدّدْ نشانه وحدت دیدگاهى است که عقل در قبال این مفاهیم دارد
ویژگى معقولات ثانیه فلسفى
در نظرگاه آیتاللّه مصباح، معقولات ثانیه فلسفى از ویژگىهایى برخوردارند که در ذیل به برخى از آنها اشاره مىشود
۱ کارکرد مخصوص ذهن در انتزاع معقولات ثانیه فلسفى، که این کارکرد شامل «کندوکاو ذهنى»، «مقایسه اشیا با یکدیگر»، و «ملاحظات و مقایسات» است
۲ مابهازاى خارجى نداشتن مفاهیم فلسفى. به بیان دیگر، مىتوان گفت که مفاهیم فلسفى داراى مصداق هستند، نه فرد که همان ماهیت است زمانى که محفوف به عوارض باشد
۳ کیفیت حصول مفاهیم فلسفى، که برخلاف مفاهیم ماهوى و معقولات اولى، مسبوق به صورت حسّى و خیالى نیست
۴ فعّال بودن ذهن در انتزاع معقولات ثانیه فلسفى، که این ویژگى ـ تا حدودى ـ به ویژگى نخست بازمىگردد
ناگفته نماند که با توجه به همین ویژگىهاست که استدلال «تشکیک در وجود» زیرسؤال مىرود
ب. دلایل نقضى
آیتاللّه مصباح به موارد نقضى نیز اشارت مىکند که ما از آنها با عنوان «دلایل نقضى» یاد مىکنیم
دلیل نقضى اول: نخستین دلیل نقضى آیتاللّه مصباح ناظر به اجناس عالیه است. در این دلیل، مفهوم جنس ـ که از ماهیات جوهرى و عرضى اخذ مىشود ـ دلالت بر آن دارد که ذهن این جهت خاص را لحاظ کرده است. و چون مفهوم جنس که مفهومى واحد میان اجناس عالیه است، در واقع، همان جهت خاصى است که ذهن در این ماهیت لحاظ کرده است، پس وحدت چنین مفهومى ـ یعنى واحد بودن آن ـ دالّ بر وحدت مابهازا و مصادیق خارجى آن که همان مصادیق عینى و خارجى اجناس عالیهاند، نمىباشند. آیتاللّه مصباح این دلیل را چنین بیان مىکند
فلاسفه معتقدند که اجناس عالیه مابهالاشتراک ذاتى ندارند و همه مابهالاشتراکها به یکى از مقولات منتهى مىشود. ما از این ماهیات ـ ماهیت جنسى جوهر و ماهیت جنسى نُه قسم عرض ـ مفهومى را مىگیریم به نام «جنس». آیا اخذ این مفهوم، که بر همه اینها اطلاق مىشود، بدین معناست که آنها مابهالاشتراکى در خارج دارند؟ اگر بخواهیم بگوییم اجناس مابهازاى مشترک خارجى دارند، پس باید باشند و خود آنها جنس دیگرى داشته باشند و فرض این است که اینها جنسالاجناساند. پس، مفهوم «جنس» ـ که از اینها گرفته مىشود ـ دلیل این نیست که اینها در خارج مابهازاى مشترک دارند؛ زیرا فرض این است که ندارند و به تمام ذاتْ متبایناند. پس چرا مفهوم واحد را انتزاع کردیم؟ پس وحدت چنین مفهومى حکایت از وحدت مابهازاى خارجى نمىکند
دلیل نقضى دوم: دومین دلیل نقضى آیتاللّه مصباح ناظر به مفهوم «عرض» است. توضیح آنکه مقولات عرضى، چون اجناس عالیهاند، متباین به تمام ذاتاند؛ این در حالى است که اطلاق مفهوم «عرض» بر این مقولات، در نظرگاه فلاسفه، به منزله جنس براى آن مقولات نیست، بلکه به تعبیر دقیقتر عرض براى اعراض، عرضى است و انتزاع مفهوم «عرض» حاکى از حیثیتى است که عقل در اینگونه موارد انتزاع مىکند
مفهوم «عرض»، بنابر قول مشهور فلاسفه که مقولات عرضى را اجناس عالیه مىدانند و مفهوم «عرض» را جنس مشترک نمىدانند، جنس نیست. کمّ و کیف و; متباین به تمام ذاتاند؛ حال آنکه مفهوم «عرض» دلالت دارد که کمّ و کیف در خارجْ جهت اشتراک دارند، خیر این مفهوم واحد را عقل انتزاع مىکند، چون هر دو احتیاج به موضوع دارند، هر دو عرضاند. این انتزاعْ عقلى است و لازمهاش جهت مشترکى بین اینها در متن خارج نیست
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.