مقاله ارجاع به لاوجود از دیدگاه معناشناسی


در حال بارگذاری
14 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله ارجاع به لاوجود از دیدگاه معناشناسی دارای ۲۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ارجاع به لاوجود از دیدگاه معناشناسی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ارجاع به لاوجود از دیدگاه معناشناسی

چکیده  
۱ دلالت و لفظ لاوجود  
۲ طبقه‌بندی و چگونگی درک الفاظ لاوجود  
زمان  
امکان وجود  
ساخت  
برون مرکز و درون مرکز  
تضاد  
۳ چگونگی ادراک الفاظ لاوجود  
از پیش‌انگاری و لفظ لاوجود  
ارزش صدق از پیش‌انگاشته در جهان واقعیت  
ارزش صدق از پیش‌انگاشته در دیگر جهان‌های ممکن  
ساخت مصداق برای لفظ لاوجود  
عدم امکان دست‌یابی به مصداق لفظ لاوجود مطلق  
۶ نتیجه‌گیری  
منابع:  
پی‌نوشت‌ها  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ارجاع به لاوجود از دیدگاه معناشناسی

– Breal, M. Essai de Semantique, 1897, Paris

– Evans, G. The Vari eties. F Reference, 1982, Oxford: Clahrendon Press

– Locwood, M. “on predicating propor Names”, 1976, Philosophical Review, 84: 471-

– Lycan, w.q. Philosophy of Language, 2000, London – Routledge

– Lyons, J. semantics, 1977, Vol 2, Cambridge: Cambridge University Press

– Recanati, F. Direct Reference, 1997, Oxford: Blackwell

– Russell, B. “On Denoting”, Mind, 1905 / 1956, 14: 479-

– Strawson, P.F. “On Referring” Mind, 1950, 59: 320-

ـ افراشی، آزیتا، معنی‌شناسی بازتابی: فرضیه‌ای تازه در شناخت و تبیین معنی، پایان‌نامه دکتری زبان‌شناسی، (تهران، دانشگاه علّامه طباطبائی، ۱۳۸۱);

ـ سوسور، فردینان دو، دوره زبان‌شناسی عمومی، ترجمه کورش صفوی، (تهران، هرمس، ۱۳۷۸);

ـ صفوی، کورش، درآمدی بر معنی‌شناسی، (تهران، پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، ۱۳۷۹);

ـ طباطبائی، سید محمّدحسین، نهایه‌الحکمه، ترجمه علی شیروانی، (قم، دارالعلم، ۱۳۷۸);

چکیده

یکی از مباحثی که اندیشه فیلسوفان و اندیشمندان را در غرب و شرق به خود مشغول ساخته، تعیین ارزش صدق جملات دارای لفظ لاوجود و نیز چگونگی درک محتوای معنایی این جملات می‌باشد، به طوری که هیچ فیلسوفی را نمی‌توان یافت که به این موضوع نپرداخته باشد. اما تا جایی که نگارنده مطلع است تاکنون بررسی معنی شناختی صرف، دست‌کم در زبان فارسی در قالب زبان‌شناسی درباره الفاظ لاوجود صورت نگرفته است. هدف از نگارش این مقاله طرح فرضیه‌ای تازه در زمینه چگونگی ارجاع و طبقه‌بندی الفاظ لاوجود از دیدگاه معنی‌شناسی زبانی می‌باشد. به عبارت ساده‌تر، در این مقاله کوشش خواهد شد تا فرضیه‌ای تازه در محدوده معنی‌شناسی و نیز شناخت ماهیت الفاظ لاوجود معرفی شود

کلید واژه‌ها

لاوجود، لفظ ارجاعی، ارجاع، برون مرکز، درون مرکز

 

۱ دلالت و لفظ لاوجود

معنی‌شناسی زبانی۱ بخشی از دانش زبان‌شناسی به شمار می‌رود که اولین بار از سوی برآل۲معرفی شد. برخلاف دیگر رویکردهای معنی‌شناسی همچون معنی‌شناسی فلسفی و منطقی۳در معنی‌شناسی زبانی توجه معطوف به خود زبان است و معنی‌شناس با مطالعه معنی به دنبال کشف چگونگی عملکرد ذهن انسان در فرآیند درک معنی از طریق زبان است و در اصل، باز نمودهای ذهنی انسان را باز می‌کاود.۴ اما سؤال اساسی این است که «معنی» چیست؟ در پاسخ باید اشاره نمود که «معنی» اصطلاحی تخصصی نیست و در معنی‌شناسی از دو اصطلاح «دلالت مفهومی»۵ و «دلالت مصداقی»۶ استفاده می‌شود.۷ دلالت مفهومی یک عبارت ، مجموعه یا شبکه‌ای از روابط مفهومی است که میان آن واحد زبان و دیگر واحدهای آن نظام زبانی وجود دارد. فرهنگ‌های لغت معمولا برای توضیح معنی واژه‌ها از این روش استفاده می‌کنند. دلالت مصداقی یا برون زبانی در اصل به رابطه میان واحدهای زبان نظیر واژه و جمله از یک‌سو و مصداق‌های جهان خارج از زبان از سوی دیگر اشاره دارد. برای مثال، برای معنی صندلی به مصداقی از آن در جهان خارج اشاره می‌کنیم. به این ترتیب، معنایی که برای واژه «صندلی» در نظر گرفته می‌شود بیرون از زبان است. چنین معنایی سخنگویان زبان را از زبان بیرون می‌برد و به مصداق‌های جهان خارج مرتبط می‌سازد. به همین دلیل، دلالت لفظ بر مصداق، یعنی دلالت مصداقی، دلالت برون زبانی، یا ارجاع نامیده می‌شود

فرآیند ارجاع به دو گونه است: ارجاع درست و ارجاع مطلوب.۸ ارجاع یک وصف معرف۹ به فردی، زمانی درست است که وصف در مورد فرد مورد بحث صادق باشد. برای نمونه، صدق «کامران تاجر است» منوط به این است که کامران در جهان خارج واقعاً تاجر باشد. ارجاع مطلوب ارتباطی با صدق عبارت ارجاعی ندارد. برای نمونه، سخنگویی ممکن است به طور اشتباه معتقد باشد که فردی «نگهبان بانک» است در حالی که آن فرد در حقیقت رئیس بانک است. در اینجا ارجاع مطلوب است، علی‌رغم اینکه سخنگو به طور نادرست رئیس بانک را نگهبان در نظر می‌گیرد. در مورد شیوه ارجاع و ماهیت مصداق دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. به اعتقاد اوانس۱۰ بسیاری از فیلسوفان بر این باورند که برای درک گزاره‌های پاره گفتار۱۱دارای عبارت ارجاعی، تشخیص مصداق ضروری است; به این معنا که مصداق برای سخنگو باید مشخص و شناخته شده باشد. لاک وود۱۲ در مورد فرآیند ارجاع به طور غیرمستقیم به وجود فیزیکی مصداق در جهان خارج به عنوان شرط ضروری ارجاع اشاره دارد. پاتنم۱۳معتقد است که اولا تعین مصداق از طریق مفاهیم، به شیوه‌ای ثابت صورت نمی‌گیرد و ثانیاً مصداق گزاره وضعیت ذهنی سخنگویان زبان نیست و مصداق به شکلی اجتماعی و اشاری در نظر گرفته می‌شود

به اعتقاد رکاناتی۱۴ در معنی‌شناسی زبانی برخلاف دیگر رویکردهای معنی‌شناسی وجود مصداق شرط لازم برای ارجاعی بودن نیست. برای نمونه، اگرچه پاره گفتار «هوشنگ کوتوله است» مستلزم شناخت «هوشنگ» است، اما فهمیدن جمله فوق تنها مستلزم دانستن این است که عبارت فوق ارجاعی است، بنابراین عبارتی می‌تواند ارجاعی باشد و به چیزی در زبان و نه خارج از زبان ارجاع دهد، حتی اگر به طور واقعی شیئی که آن عبارت به آن ارجاع می‌دهد، وجود نداشته باشد

لفظ ارجاعی و لفظ لاوجود هر دو الفاظی هستند که سخنگویان را با جهان خارج از زبان مرتبط می‌سازند. اما اختلافی با یکدیگر دارند. عبارت ارجاعی لفظی است که به مصداقی در جهان خارج ارجاع می‌دهد. اما گاهی الفاظ ارجاعی در زبان روزمره مردم به چیزی ارجاع می‌دهند که در جهان فیزیکی با حواس پنج‌گانه قابل شناسایی نیستند; این الفاظ ارجاعی، الفاظ لاوجود نامیده می‌شوند. «سیمرغ»، «اتومبیل آدم خوار»، «گیاه دودزا»، «اولین کسی که در قرن بیست و دوم به دنیا خواهد آمد» و مانند آن‌ها الفاظی هستند که علی‌رغم ارجاعی بودن، به چیزی واقعی در جهان فیزیکی اطراف ما ارجاع نمی‌دهند و توسط هیچ یک از حواس پنج‌گانه نمی‌توان وجود آن‌ها را در جهان خارج درک کرد

۲ طبقه‌بندی و چگونگی درک الفاظ لاوجود

واژه‌های زبان با توجه به رابطه آن‌ها با جهان خارج به دو گروه ارجاعی و غیرارجاعی تقسیم می‌شوند. برخی از این گونه واژه‌هایی که به مصداقی در جهان خارج ارجاع نمی‌دهند، نمونه‌هایی نظیر «البته»، «شاید»، «خیلی» و جز آن هستند که غیر ارجاعی۱۵ نامیده می‌شوند. این دست از واژه‌ها معنی دارند و در همنشینی با واژه‌های دیگر، معنای خود را در جمله نشان می‌دهند ولی به مصداقی در جهان خارج از زبان ارجاع نمی‌دهند

گروه دیگری از واژه‌هایی که به مصداقی در جهان خارج ارجاع نمی‌دهند، الفاظ لاوجودند; نظیر «دیو»، «اژدها» و جز آن. این واژه‌های گروه دوم، تفاوتی عمده با واژه‌های گروه اول دارند; زیرا بر حسب ترکیبی از مصداق‌های موجود در جهان خارج شکل گرفته‌اند. بدین معنی که مفهوم «قدرت‌فوق‌العاده»، «انسان‌بودن» و جز آنِ دیو را از مصداق‌های جهان‌خارج‌کسب‌می‌کنیم

به منظور شناخت و طبقه‌بندی الفاظ لاوجود ملاک‌هایی را می‌توان ارائه نمود که عبارتند از: زمان، امکان وجود، ساخت، تضاد

زمان

بر اساس نمونه‌های زیر

(۱) دیشب هیتلر به خانه ما آمد

(۲) ناپلئون بناپارت در چالوس ویلا خرید

(۳) اژدها از لانه‌اش بیرون آمد

(۴) رخش با لگد شیر را کشت

الفاظ هیتلر و ناپلئون بناپارت لفظ لاوجودند و بدین دلیل جمله‌های فوق کاذب‌اند. اما این الفاظ با الفاظ لاوجود «اژدها» و «رخش» به لحاظ زمانی تفاوت دارند. به این معنا که هیتلر یا ناپلئون بناپارت در زمان خاصی وجود داشتند و امروزه لفظ لاوجود محسوب می‌شوند . ولی «اژدها» و «رخش» همواره لاوجود در نظر گرفته می‌شوند. به این ترتیب، می‌توان الفاظ لاوجود را به ممکن زمانی و ناممکن زمانی تقسیم نمود که در این حالت ملاک زمان حال است. در تقسیم‌بندی جزئی‌تر، الفاظ ممکن زمانی به پیش موجود همانند «دایناسور» و پس موجود همانند «اولین کسی که در قرن بیست و دوم میلادی به دنیا خواهد آمد» تقسیم می‌شوند

 

امکان وجود

الفاظ لاوجود را می‌توان بر حسب ملاک دیگری نیز طبقه‌بندی کرد و آن در شرایطی است که امکان وجود مصداق را برای لفظ لاوجود مورد نظر قرار دهیم. از چنین منظری لفظ لاوجود می‌تواند ممکن‌الوجود یا ناممکن‌الوجود در نظر گرفته شود. لاوجود ممکن اصطلاحی است که در مقاله حاضر برای آن دسته از الفاظ لاوجودی در نظر گرفته می‌شود که از امکان وجود مصداق برخوردار هستند. به عبارت ساده‌تر، لفظ لاوجود ممکن لفظی است که به مصداقی دلالت ندارد ولی این امکان وجود دارد که چنین مصداقی پدید آید. اصطلاح لاوجود ناممکن شامل الفاظی می‌گردد که مصداقی برایشان در جهان خارج قابل پدید آوردن نیست و نخواهد بود; نظیر: «مربع مدور.»

به این ترتیب، می‌توان لفظ لاوجود ممکن همچون «نوشدارو» را از لفظ لاوجود ناممکن چون «مربع مدور» متمایز ساخت; زیرا همواره می‌توان این امکان را در نظر گرفت که دانش بشری به جایی برسد که بتواند دارویی بسازد و آن دارو، شفابخش مطلق باشد. این در حالی است که ساخت مربعی که گرد باشد ممکن نیست. علاوه بر این، ساخت‌هایی نظیر «نوشدارو»، «همزاد انسان»، الفاظی تلقی خواهند شد که در قالب لفظ لاوجود ممکن قابل طبقه‌بندی است. در مقابل، الفاظی نظیر «مربع مدور»، یا «مثلث چهارگوش»، لاوجود ناممکن تلقّی خواهند شد

ساخت

 

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.