مقاله مفاهیم ماهوی، منطقی و فلسفی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله مفاهیم ماهوی، منطقی و فلسفی دارای ۴۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مفاهیم ماهوی، منطقی و فلسفی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مفاهیم ماهوی، منطقی و فلسفی
چکیده
الف. مفاهیم جزئی
ب. مفاهیم کلّی
۱ مفاهیم ماهوی
۲ مفاهیم منطقی
۳ مفاهیم فلسفی
ویژگیهای مفاهیم سهگانه کلّی
الف. ویژگی های مفاهیم ماهوی
ب. ویژگیهای مفاهیم فلسفی
ج. ویژگیهای مفاهیم منطقی
پىنوشتها
چکیده
یکی از مباحث مهم عقلی، تقسیم مفاهیم کلی به سه قسم مفاهیم ماهوی، منطقی و فلسفی است. این تقسیمبندی از اهمیت زیادی در مباحث فلسفی و معرفتشناسی برخوردار است. از اینرو، نوشتار حاضر درصدد بیان ویژگیهای هر یک از این سه مفهوم نزد فلاسفه مسلمان است. ولی پیش از ذکر آن ویژگیها، باید گفت: مفاهیم تصوری انسان به دو قسم تقسیم میشوند: جزئی و کلی
کلید واژهها:مفهوم ماهوی، مفهوم منطقی، مفهوم فلسفی، مفهوم جزئی، مفهوم کلی
الف. مفاهیم جزئی
مفاهیم جزئی مفاهیمی هستند که فقط میتوانند بر یک مصداق، دلالت نمایند و قابلیت صدق بر کثیرین ندارند؛ مانند مفهوم ایران. متفکران و منطقدانان اسلامی، مفهوم جزئی را به سه قسم زیر تقسیم نمودهاند
۱ مفهوم جزئی حسّی: ادراک و صورت جزئیای که انسان در هنگام به کار گرفتن یکی از حواس پنج گانه خود به دست میآورد، مفهوم حسّی است. دقت در این تعریف میرساند که ادراک حسّی مشروط به دو شرط است: وجود محسوس نزد حسّ و توجه حسّ به آن. مثلا منظره زیبای یک گل را که انسان میبیند، ادراکی برای او به وجود میآید و تا وقتی که گل نزد انسان بوده و انسان نیز به آن نگاه میکند (یعنی قوه باصره انسان مشغول فعالیت است)، صورتی که نزد نفس انسان حاصل میشود ادراک حسی نام دارد. بدیهی است با از بین رفتن محسوس و یا از کار افتادن حسّ (و یا عدم توجه به شیء خارجی) ادراک حسی از بین میرود
۲ مفهوم جزئیخیالی: پس از قطعتماس و ارتباط حسی با خارج، اثر شیء دیده شده نزد قوهای از نفس، یعنی قوهخیال، باقی میماند، به آن اثر، ادراک خیالی اطلاق میشود
۳ ادراک جزئی وهمی: عدهای از فلاسفه اسلامی برآنند که انسان علاوه بر اینکه صورتها را درک مینماید همانند بعضی از حیوانات دارای قوهای است که معانی را درک میکند؛۳ مانند معنای محبت، غضب. به عنوان مثال، وقتی گوسفند با دیدن گرگ فرار میکند، بدین خاطر است که دشمنی گرگ را درک نموده است. قوهای که در گوسفند معنای دشمنی را درک میکند، قوه واهمه است. انسان نیز دارای چنین قوهای است. بر این قسم از ادراک جزئی، عدهای از متفکران و فلاسفه اشکالاتی وارد نمودهاند
ب. مفاهیم کلّی
مفاهیم کلّی مفاهیمی هستند که قابلیت صدق بر افراد متعدد و بینهایت را دارند؛ مانند مفهوم انسان و درخت. منطقیین و فلاسفه اسلامی تفسیم سه گانهای را برای مفاهیم کلی بیان داشتهاند که از اهمیت ویژهای در مباحث و علوم عقلی برخوردار است، به گونهای که جهل به آنها و در نتیجه، خلط میان آنها موجب وصول به نتایج ناصحیح در مباحث و بررسیهای علمی خواهد بود. این نوشتار کوتاه بر آن است که در حد امکان، پس از تعریف هریک از اقسام سهگانه مفاهیم کلی به ذکر ویژگیهای آنها بپردازد
متفکران اسلامی معتقدند که مفاهیم کلی بر سه قسماند: مفاهیم ماهوی، مفاهیم منطقی و مفاهیم فلسفی
۱ مفاهیم ماهوی
پس از این که انسان با مصداق یا مصادیقی از یک شیء آشنا شد و به آن علم پیدا نمود، نفس او مستعد میشود تا مفهوم کلی آن را درک کند. برای مثال، وقتی انسان با مصداقی از درخت آشنا گردید، نفس او مفهوم کلی درخت را درک میکند و یا وقتی که مصداق نفس را با علم حضوری درک نمود، مفهوم کلی نفس را دریافت میدارد
۲ مفاهیم منطقی
پس از این که انسان مفهوم کلی درخت، سنگ و; را درک کرد، مرتبه بالاتری از نفس مستعد شده تا با نظر در این مفاهیم، ویژگیهای آنها را به دست آورد. مثلا، وقتی که در مفهوم انسان نظر میکند و او را با افرادش مقایسه میکند، درمییابد که مفهوم انسان قابلیت صدق بر افراد متعدد را دارد؛ به عبارت دیگر، این ویژگی و صفت را در مفهوم انسان درمییابد که این مفهوم میتواند هم بر حسن صدق نماید، هم بر حسین و هم بر; . نام این ویژگی، کلیّت است. بدیهی است که در این نظر و دیدگاه، ذهن در مقام یافتن ویژگیها و صفات مفاهیم ذهنی است نه دریافت و کشف صفات امور خارجی
همچنین با نظر دیگر به مفهوم انسان، به ویژگی دیگری از او نایل میشود؛ یعنی وقتی به مفهوم انسان نظر میکند درمییابد که گرچه انسان، قابلیت صدق بر افراد کثیر را دارد، لکن آن افراد باید دارای حقیقت واحده (متحدالحقیقه) باشند و این طور نیست که هم بر حسن صدق کند و هم بر چوب و هم بر خودکار و;. این ویژگی انسان همان نوعیت است؛ یعنی به مفهومی که بر افراد متعدد اما متحدالحقیقه صدق میکند، نوع اطلاق میشود
همچنین، وقتی به تصویر یک انسان معین مانند زید نظر میکند، ملاحظه مینماید که آن تصویر، به علت دارا بودن ویژگیهای خاص، بر بیش از یک فرد، دلالت نمیکند. پس صفت تصویر خیالی یک انسان خاص این است که جزئی است
به همین ترتیب، با نظر کردن در مفاهیم موجود نزد ذهن، به صفات و ویژگیهای دیگری از آنها دست مییابد؛ مانند مفاهیم جنس، قضیه، قیاس و;. به این ویژگیها و صفات، مفاهیم منطقی اطلاق میشود. بنابراین، مفاهیم منطقی عبارتند از: مفاهیمی که صفات و ویژگیهای مفاهیم دیگر داخل ذهن هستند
۳ مفاهیم فلسفی
با نظر کردن به اشیای خارجی، انسان به مفاهیمی دست مییابد. ولی بعضی از مفاهیم به گونهای هستند که با صرف توجه و نظر به یک شیء به دست نمیآیند، بلکه فقط در صورتی انسان به آن مفاهیم دست یافته و آنها را میتواند از اشیای عینی و خارجی انتزاع کند که آن اشیا را با اشیای دیگری مقایسه نماید و گرنه بدون سنجش و مقایسه، امکان دستیابی به چنین مفاهیمی میسّر نیست. به عنوان مثال، اگر انسان هزاران بار آتش را دیده باشد ولی آن را با حرارت پدیده آمده از آن مقایسه نکند، ذهن وی قادر نیست که مفهوم علت را از آتش انتزاع نماید
به مفاهیمی که با سنجش و مقایسه میان اشیای عینی و خارجی به دست میآیند، مفاهیم فلسفی اطلاق میشود؛ مانند مفاهیم علت و معلول، حادث و قدیم، ذهنی و خارجی، بالقوه و بالفعل، سقف و کف، پدر و مادر، برادر و خواهر، جزء و کل و;
ویژگیهای مفاهیم سهگانه کلّی
با عنایت به اینکه میان مفاهیم ماهوی و مفاهیم فلسفی اشتراکاتی وجود داشته و همین امر موجب خلط میان آنها میشود، در این قسمت پس از ذکر ویژگیهای مفاهیم ماهوی، به ذکر ویژگیهای مفاهیم فلسفی میپردازیم و سپس خواص مفاهیم منطقی را بیان خواهیم نمود
الف. ویژگی های مفاهیم ماهوی
مفاهیم ماهوی دارای ویژگیهای متعدد ذیل میباشند
۱ مفاهیم ماهوی، بیانگر ماهیات و حدود و قوالب اشیای خارجی هستند. در واقع، همان ماهیات آنها میباشند که در ذهن حاضر میشوند. به عبارت دیگر، مفاهیم ماهوی، مفاهیمی هستند که بیانگر چیستی اشیای خارجی بوده و به اصطلاح، در جواب ماهو واقع میشوند. به عبارت سوم، مفهوم ماهوی مفهومی است که بر چیستی اشیا دلالت نموده و در ازای آن یک واقعیتی موجود است
۲ به مفاهیم ماهوی «معقولات اولی» اطلاق میشود. اطلاق معقولات بر آنها، بدین سبب است که کلی میباشند و اما «اولی» بودن آنها بدین سبب است۱۰ که مفاهیم ماهوی اولین دسته از مفاهیم کلی میباشند که ذهن واجد آنها میشود
۳ چون مفاهیم ماهوی، همان ماهیات اشیای عینی هستند، از اینرو، اتصافشان خارجی است؛ یعنی صفت شیء خارجی واقع میشوند. مثلا، به موجود خارجی میگوییم: «این شیء درخت است» و یا «حسن انسان است»
۴ علاوه بر اینکه، مفاهیم ماهوی صفت اشیای عینی میباشند، دارای مابه ازای عینی هستند؛ یعنی در ازای (مقابل) هر مفهوم ماهوی، یک وجود خارجی و عینی وجود دارد. مثلا، در مقابل و ازای مفهوم درخت، یک شیء خارجی وجود دارد و یا در مقابل مفهوم انسان، یک موجود عینی قرار دارد
۵ عروض مفاهیم ماهوی، خارجی است. مرحوم سبزواری میگوید: مفاهیم ماهوی، مفاهیمی هستند که عروض و اتصافشان خارجی است.۱۳ مقصود از عروض، لازمه آن، یعنی «دوئیّت» میباشد. در توضیح این اصطلاح باید گفت: عروض در مواردی استعمال میشود که دوئیّت و اثنینیتی موجود باشد؛ یعنی شیئی باشد که عارض شیء دیگر شده باشد، ولی این دوئیت ممکن است صرفا ذهنی باشد نه خارجی. همچنین ممکن است که دوئیت، خارجی باشد. مثلا وقتی می گوییم: «برگ درخت معلول است»، اثنینیت میان برگ درخت و معلولیت یک اثنینیت ذهنی است. یعنی در واقع، ذهن، امر واحد (یعنی برگ درخت) را به دو شیء: موصوف (معروض) و صفت (عارض) تحلیل نموده و یکی را بر دیگری، عارض کرده است و به اصطلاح در این مورد، عروض معلولیت بر برگ درخت، تحلیلی است. البته روشن است که معلول، یک مفهوم فلسفی است نه ماهوی
اما وقتی میگوییم: برگ درخت سبز است، اثنینیت میان برگ درخت و سبزی، یک اثنینیت خارجی است نه ذهنی؛ چون مفهوم سبز مانند مفهوم برگ درخت از مفاهیم ماهوی بوده و بدین روی، هر یک دارای ما به ازای عینی میباشند. و وقتی که سبز بودن دارای ما بهازایی جدای از ما به ازای برگ است، گرچه یکی عرض و دیگری جوهر است، طبیعی است که دوئیت میان موصوف و صفت در جمله مذکور، دوئیت عینی و خارجی است نه ذهنی
۶ به عنوان نتیجه دو امر سابق، میتوان گفت: مفاهیم ماهوی البته مفاهیم عرضی مانند کم و کیف و; از اعراض خارجی هستند نه از اعراض تحلیلی؛۱۴ چون همانگونه که بیان شد، هریک از مفاهیم ماهوی دارای ما به ازا میباشند
۷ مقولات عشر، از مفاهیم ماهوی هستند. به عبارت دیگر، تمام مفاهیم ماهوی از مقولات عشر میباشند و به هیچ یک از مفاهیم فلسفی و نیز منطقی «مقوله» اطلاق نمیشود
۸ مصادیق جنس و فصل و سایر کلیات خمس فقط از مفاهیم ماهوی میباشند؛ یعنی وقتی میتوان به مفهومی جنس بودن یا فصل بودن را اطلاق نمود که آن مفهوم از مفاهیم ماهوی باشد؛ مانند حیوان (جنس) و ناطق (فصل)
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.