مقاله برسی رابطه طبیعت و هندسه در معماری و رویکرد طبیعتگرا در درک فضا

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله برسی رابطه طبیعت و هندسه در معماری و رویکرد طبیعتگرا در درک فضا دارای ۲۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله برسی رابطه طبیعت و هندسه در معماری و رویکرد طبیعتگرا در درک فضا  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله برسی رابطه طبیعت و هندسه در معماری و رویکرد طبیعتگرا در درک فضا،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن مقاله برسی رابطه طبیعت و هندسه در معماری و رویکرد طبیعتگرا در درک فضا :

چکیده

معماری همساز با طبیعت و الهام از طبیعت به ویژه در فرم معماری تبدیل به یکی از دغدغههای معماران امروز شده است.

با توجه به این موضوع، لزوم برسی مبانی تئوریک این رویکرد در معماری ضروری به نظر میرسد. در این پژوهش تش شده است که، با برسی مبانی تئوریک رابطه هندسه، هندسه اقلیدسی و رویکرد طبیعتگرا در درک فضای معماری، و آنالیز مجموعه فرهنگی گتی، اثر معمار برجسته ریچارد میر، که یکی از برجستهترین آثار در معماری طبیعتگرا است، به فهم بهتر این رویکرد در معماری، یاری رسانده شود.

واژگان کلیدی: معماری طبیعتگرا، هندسه طبیعتگرا، معماری فرهنگی، انسان و طبیعت

۱

.۱ مقدمه

طبیعت دستاورد بهترین معمار یعنی خداوندگار است و اغلب برای معماران بهترین سرچشمه الهام بوده است. بشر در طول تاریخ از هنگامی که سرپناه، مسکن، محل زیست، محل کار و یا هر نوع فضایی را ساخته و مورد بهرهبرداری قرار داده ، همیشه عوامل طبیعی در این ساختار یک اصل مهم و اساسی برای او بودهاند. معماری انسان در این دوران تاریخی آگاهانه دو موضوع فرم و عملکرد را آشکارا دربر داشته است.

در میان رویکردهای معماری نیز ارتباط با طبیعت به یک نوع موضوع بحثانگیز تبدیل شده است، اما تأثیر این امر بر فضای معماری در سطوح متفاوت ذهنی و فیزیکی بازتاب یافته است. با وجود آنکه این امر از یک نیاز مهم و یک خ بنیادین از زندگی انسان امروز ناشی شده است،اما به نظرمی رسد که یکی آن دیل تنوع سطوح در میان رویکردهای معماری مبتنی بر طبیعت، آن عدم توافق در مورد مفهوم طبیعت ناشی شده است.

با این حال در برخی از رویکردهای مبتنی بر طبیعت، کیفیتی حقیقی و خالص درون فضای معماری جستجو میشود.

کیفیتی که به دلیل اینکه ریشه در سرشت انسانی دارد ،فضای معماری را متأثر از خود میکند . سخن از “سرشت فضا” امری است که در ادبیات فضای معماری کمتر به آن بهاداده شده است.

.۲ طبیعت و هندسه

درباره بهکارگیری هندسه در معماری، دیدگاههای گوناگون مطرح است. برای نمونه افشار نادری مینویسد : فضای معماری بر اساس نوعی هندسه ساده یا پیچیده شکل میگیرد و در هر حال از محیط طبیعی بسیار سادهتر است و انسان در طول تاریخ سلطهاش را بر طبیعت از طریق هندسی کردن آن اعمال کرده است (افشار نادری .(۶ ,۱۳۷۸ همچنین مینویسد: هندسه اساس عنصر متحد کننده جز و کل است. مطلق است و تغییرناپذیر و انسان را با منطق آفرینش با نجوم، طبیعت و آسمان آشنا میسازد (افشار نادری .(۷۲ ,۱۳۷۴ درباره بهرهگیری از هندسه در هنر اسمی کریچلو۱ مینویسد : هنر اسمی عمدتاً تعادلی است بین فرم های خالص هندسی و چیزی که وی فرم های بیوفرمیک۲ مینامد. افشار نادری نیز دراینباره مینویسد : معماری کام هندسی مسجد با ابعاد خارقالعاده اش همانگونه در بافت پیچ در پیچ و ارگانیک شهرها جای میگیرد که نظم هندسی نقوش قالب درون مجموعهای از طرح های ارگانیک (گل و بوته) است. رویارویی با هندسه طبیعت در عصر مدرن و پستمدرن چندان دور از انتظار نیست. اما برخی با ارجمند شمردن تضاد، معماری سنتی را در عرصه تضاد با طبیعت جای میدهند. افشار نادری در این زمینه میگوید: تولیدات معماری به طور خاص، خصوصاً در گذشته که رفتار انسان به فطرتش نزدیک تر بود، تضاد با طبیعت را نشان میدهد. زیگوراتهای بینالنهرین کوههای مصنوعی در سرزمینی کام مسطح است. به همین صورت منارههای شهرهای مرکزی ایران، خطوط افقی کویر را به مصاف میخوانند. رنگهای درخشان و غلیظ کاشیها، فرشها و لباسهای بومی مردم این مناطق، تشی برای جبران کمبود رنگ در طبیعت آن است، و به لحاظ زیباییشناسی ارزش هر عنصر ادراکی در مقابل تضادش به نمایش در میآید و میتوان چنین گفت که تضاد باعث افزایش ارزش میشود (افشار نادری,

همنشینی اضداد در معماری ایرانی .(۵ ,۱۳۷۴
لوکوربوزیه هم در سفری که به یونان داشته، به تضاد هندسه منظم و رنگ مرمر سفید معابر یونانی در متن سبز و نامنظم جنگلها و درختها اشاره نموده و آن را تحسین کرده و منبع الهام خود در معماری دانسته است (نقره کار و همکاران .(۱۳۸۴

۱ Keith Critchlow 2 Bioformic

۲

در این مبحث به بررسی و بیان هندسه موجود در اجزا طبیعت و نظم میان آنها از طریق بررسی نمونههای عینی موجود در طبیعت میپردازیم و برای درک هرچه بهتر موضوع و پی بردن به نظم عالیه میان موجودات، جمادات و نباتات تا حد امکان از روابط هندسی سا ده و اولیه میان اجزاء و کل طبیعت تا پیچیدگیهای مربوط به آشفتگی در میان آنها سخن گفتهایم.

.۳ هندسه اقلیدسی

آنچه که در ابتدا ذهن را درگیر خویش میکند مسئله رشد و نحوه چگونگی این عمل در موجودات و نباتات است که به

_ریشه_ از آن یاد میشود. هنگامی که ما از ریشههای مربع و ریشههای مکعب سخن میگوییم از یک تعریف بسیار قدیمی استفاده میکنیم که کنش ریاضی را با ریشه گیاهی پیوند میدهد. ریشه گیاه مانند ریشه ریاضی علی است زیرا اولی در خاک جایگزین شده است و آن یکی نیز در مربع جای گرفته است. در مفهوم حیاتی، ریشه هندسی بیان مثال اعلی از یک کنش تجنیسی، به وجود آورنده و تغییر شکلدهنده ایست که همان ریشه است (خاک زند و احمدی .(۱۳۸۶
ریشه دوم (جذر) مانند ریشه گیاه حاوی توان طبیعی است که تخریب میکند، برای اینکه پیشرفت کند (مربع اصلی را تخریب و تفکیک میکند) و درعینحال دارای آن توانی است که میتواند در یک لحظه ۱ را به ۲ تبدیل نماید. یک گیاه به طور تصاعدی از درهم شکستگی پیش رشد میکند، لکن فرضیه قانعکنندهای وجود ندارد که توضیح دهد چگونه یک گیاه یا یک کدو میتواند از یک ریشه نازک و باریک پدید آید، همچنان یک مربع از درون مربع دیگری برمی جهد. این توانی است دگرگونشده که قب در یک ریشه علمی وجود داشته است (لولر .(۱۳۶۸

تصویر شماره ۱، در این تحلیل هندسی از پانتئون که از کتاب رازهای هندسه قدیم تألیف __تن برونه__ گرفتهشده محظه میشود که معماری به وسیله رابطه میان ضلع و قطر در مجموعهای از مربعها تعیین شده است و هر یک از مربعها در ارتباط با مربع بزرگ تر پهلوی به نسبت ۱ به ۲۵ است.
منبع: (لولر (۱۳۶۸

۳

تصویر شماره ۲، نسبت در طرح کفپوش موزاییک اسمی و نیز در شکل و تناسبات کندوی زنبور عسل، اصل است. منبع: (لولر (۱۳۶۸

مارپیچ لگاریتمی میانگین طیی در نحوه توزیع دانهها در گل آفتابگردان تأثیر فراوان داشته است. بعوه گل آفتابگردان بر طبق گردشی ساعت گونه پنجاه و پنج مارپیچ دارد که بر روی ۳۴ یا ۸۹ مارپیچ مخالف گردش عقربه ساعت قرار گرفته است

(خاک زند و احمدی .(۴ ,۱۳۸۶
انشعاب الگوی کنش مهم دیگری در رشد طبیعی است که به وسیله فیبوناچی۳ یا مجموعه کنترل (تقسیمات طیی)
میشود و به خاطر حضور آن در پنجضلعی، برش طیی میتواند در کلیه گلهایی که پنج گلبرگیاند یا مضرب پنج دارند یافت شود، و در تیره داوودی همواره تعدادی گلبرگ از مجموع فیبوناچی وجود دارد. تیره گلسن نیز مانند کلیه گیاهانی که میوه خوراکی دارند، پنج گلبرگی است. از این رو عدد پنج نشانههایی از غذاهای کامل را در نزد انسان تداعی میکند. پنج در زیرساخت اشکال حیاتی نقش غالبی دارد درحالیکه شش و هشت ویژه ساختمانهای غیر ذیروح هندسه کانیاند. گیاهان شش گلبرگی همچون له، سوسن و خشخاش، یا غالب سمیاند و یا در مصارف پزشکی انسان به کار می روند. پزشکی سنتی، گیاهان هفت گلبرگی را سمی تشخیص داده است. در میان اینها گوجهفرنگی و دیگر گیاهان از تیره بدن (حشیشه الحمره)

یا تاج ریزی قرار دارند. از طرفی گیاهانی همچون گلهای عضق، ارکیده ، آزالیا و گل ساعتی عموم از تقارن پنجضلعی تأثیر پذیرفتهاند. پنجضلعی به منزله نماد زندگی است خاصه زندگی انسان؟ همچنین اساس بسیاری از پنجرههای گلسن ماند در دوره گوتیک به شمار می رود (لولر .(۱۳۶۸

۳ Leonardo Fibonacci

۴

تصویر شماره ۳، الگوی فیبوناچی در نظام طبیعت، منبع: (لولر (۱۳۶۸

تصویر شماره ۴، عدد پنج به منزله شکوفای یا جوهر حیات، منبع: (لولر (۱۳۶۸

۵

تصویر شماره ۵، مرد به صورت پنج ضلعی، منبع: (لولر (۱۳۶۸

تصویر شماره ۶، مثلث سرپینسکی، فرکتال سادهای که با تقسیم مثلثها به مثلثهای کوچک تر پدید میاید. منبع: (بورت (۱۳۷۰