بررسی زبان و زبان شناسی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
بررسی زبان و زبان شناسی دارای ۱۸۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد بررسی زبان و زبان شناسی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
فهرست مطالب
فصل اول : کلیاتی درباره زبان شناسی
۱-۱ تعریف زبان
۱-۲ تحول و تطور زبان
۱-۳ تاریخچه زبان شناسی
۱-۴ زبان شناسی نوین
۱-۵ روشهای زبان شناسی نوین
۱-۵-۱ زبان شناسی تطبیقی
۱-۵-۲- زبان شناسی توصیفی
۱-۵-۳- زبان شناسی تاریخی
۱-۵-۴- زبان شناسی مقابله یی
۱-۶ ارتباط زبان شناسی با سایر علوم
۱-۶-۱ زبان شناسی و تعلیم و تربیت
۱-۶-۲ زبان شناسی و روان شناسی
۱-۶-۳ زبان شناسی و فلسفه
۱-۶-۴ زبان شناسی و مردم شناسی
۱-۱ تعریف زبان
تعریف های زیادی از زبان در فرهنگهای مختلف علمی و در تمدن های گوناگون وجود دارد. اما در یک تعریف کلی، زبان نظامی از علایم و اشارات است و پیدایش آن به هر گونه که باشد، از پیچیدهترین پدیدههای عالم به شمار میرود که مهمترین کارکرد آن ایجاد ارتباط و انتقال آراء و افکار و فرهنگ و … به شمار میرود ( حاجی زاده، ۱۳۸۸: ۹) « جین اچسون» در تعریف زبان گفته اشت : « زبان سیستم نظاممندی از علایم آوایی (صوتی) قراردادی است که مشخصههای ویژهی جابجایی، انتقال فرهنگی، خلاقیت و دوگانگی آن در نظام ارتباطی حیوانی کمیاب و نایاب است ( اچسون، ۱۳۷۰: ۳۰ ) به نظر میآید نخستین کسی که زبان را تعریف کرده « ابن جنی» در کتاب “الخصائص” است. تعریف او از زبان خیلی شباهت به تعاریف دانشمندان معاصر دارد. تعریف او بیشتر جوانب تعریف ” زبان شناسی ” در روزگار ما را دارا است. این دانشمند قرن چهارم هجری قمری در تعریف زبان در کتاب الخصائص میگوید: پیرامون زبان و ماهیت آن باید گفت « انّها اصوات یعّبر بها کلُّ قومٍ عن أغراضهم» ( ابن حنی، ۱۹۵۲ : ۱/۳۳ ). اینکه گفته زبان مجموعهی « اصوات» است تعریف دانشمندان روزگار معاصر است. و جالب اینکه ابن جنّی اشاره به « نوشتار» نکرده ، بلکه « گفتار» را پایه تعریف خود قرار داده و در صورتی که در گذشته زبان شناسان نوشتار را اساس کار خود قرار داده و تا قرن نوزدهم در اروپا همین روش ادامه داشت.دائره المعارف انگلیسی، بخش زبان ، زبان را « مجموعه رموز صوتی» تعریف میکند و با مراجعه به دائره المعارف امریکایی ، بخش علم زبان در تعریف زبان آمده است:زبان، « مجموعه علایم صوتی اصطلاحی» است و سپس تاکید میکند که « نوشتار» داخل زبان نیست. دو سوسور نیز بررسی زبان را به عنوان « اصوات» و نه « نوشتهها » دیده است ( جعفری، ۱۳۸۱: ۲۸-۲۷ ).
زبان از یک سو به عنوان قوه نطق که در عربی « لسان» و در انگلیسی « Language » نامیده میشود ، دستمایهی بحث زبان شناسان است و از سوی دیگر، به منزله یک رفتار که از آن به کلام ، تعبیر میشود. بنابه تعریف سوسور : « زبان صورت پدیده کلی است که به عنوان یک نظام انتزاعی، خود را بر هر سخن گویی تحمیل میکند و کلام بر هر گفته فیزیکی و عملی دلالت دارد» . فایدهی این سخن آن است که نیازما را به جنبه ذهنی و تجریدی زبان، به همان اندازهی نیاز به اطلاعات جنبه عملی آن، مشخص میسازد ( اچسون، ۱۳۷۰ :۱۴۵).
۱-۲ تحول و تطور زبان
آنچه مسلم است با پیشرفت و دگرگونی زندگی بشر واژههای جدید پدیدار میشود. گاهی واژگان متداول در فرهنگ جدید جامعه کاربرد و معنی تازه مییابد. گاهی هم واژهها تغییر ظاهری اندکی پیدا میکنند. یکی از مواردی که دانشمندان بر آن اتفاق نظر دارند این است که زبان،به دلیل گوناگون، دگرگون میشود . ضرورت تطور و دگرگونی زبان امریست که از دید دانشمندان پیشتاز مسلمان نیز دور نمانده است. هر چند برخی از بزرگان پیشین ( مانند ابن فارس) به برتری زبان عربی اعتقاد داشته اند.و این عقیده به آنان اجازه نداده است تطور و تحول زبان را بپذیرند آن ها زبان عربی را متأثر از دیگر زبان ها ندانسته اند. در چارچوپ تحول و تطور زبان ابن جنی نه فقط تأثر از دیگر زبان ها را پذیرفته بلکه به چندین نمودار از انتقال واژه های بیگانه بر زبان عربی پرداخته و چگونگی انتقال آن را بیان داشته است. اساساً ابن جنی تأثرزبان عربی از دیگر زبانها را یکی از موجبات تطور و پیشرفت آن دانسته و دلایل دیگری نیز برای آن نقل میکند . یکی از دلایل وی این است که چون افراد متکلم به یک زبان معمولاً موارد سنگین و دشوار زبان را کنار میگذارند و میل به شیوهها و واژههای راحت تر دارند، پس زبان دچار تطور میشود ( الراجحی ،۱۹۹۸: ۹۴ ) .بنابراین قرض گیری واژگان از زبان های دیگر یکی از عوامل مهم تغییر زبان میباشد به نظر میرسد که انسان به استفاده از واژگان مشخصی گرایش دارد، یعنی از اصطلاحات و شیوه های جدید، کلمات جدید و مفید و بخصوص از تلفظ خاص و جدید استفاده میکند، البته تا زمانی که به طور جدی به گفتار خویش لطمه نزند، زبان شناسان تاریخی در شرح تغییراتی که در زبانها، پس از انشعاب از زبان های مادر قدیمی، پیش آمده موفق بوده اند. آنها روشی را به دست دادهاند که میتوانند به وسیله ی آن و با توجه به تشابهات و اختلافات زبانی به تشخیص زبان های بومی و مرتبط از زبان های غیر بومی و غیر مرتبط و زبان های مهاجر پرداخته و تجاوزات زبانی و تماس های بین مردم را از طریق زبان تخمین بزنند . (عسکری خانقاه، ۱۳۷۱ :۱۳۸ ).
۱-۳ تاریخچه زبان شناسی
برخوردهای هر روزه ما با زبان چنان طبیعی و گسترده است که بندرت آن را موضوعی در خور مطالعه جدی تلقی میکنیم . زبان همیشه در دسترس است. و اغلب بدون هیچ تلاش آگاهانهای بی اختیار آن را به کار می بریم.چون استفاده از زبان در نظر همه بسیار طبیعی جلوه می کند، ممکن است پنداشته شود که زبان خود بسیار ساده باشد به طوری که تعداد بسیاری واژه و تنها چند قاعده را در بر می گیرد و این قواعد، تلفظ و آرایش واژه ها را در جمله کنترل میکند. اما،بررسی زبانهای بشری نشان میدهد که زبان نظامی پیچیده، بسیار انتزاعی و بی نهایت زایاست که بین معانی و صوتها ارتباط ایجاد میکند (اس ـ فالک، ۱۳۷۲: ۱۸ )
به خلاف گمان بسیاری از افراد؛ زبانشناسی به معنی دانستن زبان نیست. معدودی از زبان شناسان حرفه ای را می توان یافت که (واقعاً) به بیش از یک زبان تسلط داشته باشند. از همین جا مشخص میشود که زبان شناس لزوماً مترجم هم نیست، چرا که ترجمه ، خودفن و هنری ویژه است. همچنین باید دانست که هر زبان شناسی عالم فقه اللغه و ریشه شناس نیز نیست، همانگونه که کار وی صرفاً مطالعه در زبانهای کهن و بررسی تاریخی و تطبیقی آنها و یا تدوین تاریخ زبانها نیست. از سوی دیگر زبان شناس نه منتقد ادبی است و نه با فنون بلاغت و کتاب سرو کار دارد. با این همه، دانش زبان شناسی میتواند در پیشبرد و ارتقاء کیفیت بیشتر زمینههای یاد شده ، سودمند واقع شود (عاصی ، ۱۳۵۷: ۱۳).
نگاهی گذرا به تاریخ مطالعات زبانی، از دورترین دورانها در هند و ایران و یونان تا آغاز قرن بیستم در اروپا، گر چه نشان دهندهی مجموعهی عظیمی از تلاش، اندیشه و دریافت درباره زبان است، و با آنکه زبان شناسی تا حد زیادی و امدار همین مطالعات پراکنده و گوناگون است،اما بی گمان تفاوت هایی اساسی میان همهی آنها و زبان شناسی جدید وجود دارد که میتوان آن را در یک کلام خلاصه کرد: « مطالعات گذشته، مطالعات علمی به شمار نمی آید» یعنی فاقد ویژگیهایی است که امروزه آنها را لازمهی هر علمی میدانیم. به کار گرفتن روش دقیق و منظم ، مشاهدهی عینی رویدادها، پی افکندن یک فرضیه و آزمون آن از راه تجربه و ارائه یک نظریهی جامعه ، برخی از این ویژگیهاست ( کریستال، ۱۹۶۹: ۲۸)
در قرون وسطی، شماری از علما که به مودیستها یا دستوریان نظری معروف بودند، بالاترین خدمت را در راه بررسی زبان انجام داده اند. نام مودیستها از این نظر به آنان اطلاق گردید که آثار متعددی دربارهی « شیوه ی دلالت» بوجود آوردند. از نظر آنان زبان به نحوی تحقیقی را منعکس میکند که زیر بنای دنیای فیزیکی اشیاء میباشد. هدف اصلی آنها این بود که کیفیت ارتباط میان واژه و این حقیقت را کشف کنند. این هدف منجر به پژوهشهایی برای دستیابی به همگانیهای دستور شد، با این فرض که همه ی دستورها از نظر بنیادی یکسانند و تنها از نظر روبنایی، باهم متفاوتند. این نظر اخیراً احیا شده و امروزه به صورت یکی از بحث انگیرترین موضوعات زبان شناسی درآمده است ( اچسون، ۱۳۷۰: ۴۲).
در قرن نوزدهم، زبان شناسان عمدتاً به زبان شناسی تاریخی توجه داشتند، یعنی به تاریخ زبانها،تغییر زبان ها و بازسازی زبان هند و اروپایی فرضی و حال آنکه در قرن بیستم ، تاکید بر زبان شناسی هم زمانی ( توصیفی) قرار گرفت. اگر شخص به خصوصی مسیر زبان شناسی را در اروپا تغییر داده باشد، او به یقین دانشمند سوئیسی ،فردیناند دو سوسور میباشد. دوسوسور بر سه نکتهی مهم تکیه داشت؛ نخست اینکه زبانشناسی توصیفی باید از زبان شناسی تاریخی متمایز گردد و هر کدام با شیوهای مجزا مورد بررسی قرار گیرد. ثانیاً سوسور امتیازی بین زبان و کلام قائل گردید که این تمایز بسیار سود بخش است، چرا که نیاز مارا به جنبهی ذهنی و تجربهی زبان، به همان اندازه ، نیاز ما را به اطلاعات جنبه ی علمی زبان مشخص میسازد. سهم سوم دو سوسور مهمترین بخش کار اوست. او ماهیت ساختاری زبان را آشکار میسازد، یعنی این واقعیت را که عناصر زبان اساسی بهم وابستهاند. این عناصر تجمع اتفاقی اجزای متفرق نیستند، بلکه وظیفه ی هر یک به وسیله رابطه اش با تمام عناصر دیگر تعیین میگردد . برای نشان دادن این حقیقت،سوسوراز استعارهی معروفی استفاده کرده و آن تشبیه کردن زبان به بازی شطرنج است که طی آن اذعان میدارد که تنهاچیزی که در این بازرسی پایه و اساس قرار میگیرد، عبارت است از ارتباط هر مهره با سایر مهره ها ( همان : ۴۸-۴۷).
۱-۴ زبان شناسی نوین
زبان شناسی در ساده ترین تعریفها عبارت است از: بررسی علمی زبان . زبان در چارچوب زبان شناسی، در حوزههای زیر بررسی می شود:
الف) آواها
ب) ساختمان کلمه (صرف)
ح) ساختمان جمله ( نحو)
د) معنا شناسی ( حجازی، ۱۳۷۹: ۳۶)
زبان شناسی نوین، تداوم خط تمدنی جدید است که دارای ماهیت علمی ـ تکنولوژیکی است که باعث شده این علم با دیگر علوم طبیعی، رابطه برقرا رکند. بر خلاف مطالعات زبانی سنتی که، تداوم خط تمدنی قدیم است و دارای ماهیت انسانی است. بدین ترتیب تفاوت بین مطالعات زبانی نوین و مطالعات زبانی سنتی، فرق بین غایت انسانی و غایت علمی است (الوعر، ۱۹۸۷ : ۳۵-۳۳ )
۱-۶ روشهای زبان شناسی نوین
زبان شناسی توین، از زمان شکل گیری در قرننوزدهم تا به امروز چندین روش را تجربه کرده است. این روشهای به ترتیب عبارتند از:
۱- زبان شناسی تطبیقی
۲- زبان شناسی توصیفی
۳- زبان شناسی تاریخی
۴- زبان شناسی مقابلهیی
در زیر به ایجاز به موضوع و حوزه مطالعاتی این روش ها اشاره میگردد: ( حجازی، ۱۳۷۹: ۴۵-۳۹؛ حاجی زاده، ۱۳۸۸: ۱۶-۱۴ )
۱-۵-۱ زبان شناسی تطبیقی، از قدیمیترین شیوههای زبان شناسی نوین به شمار میآید که مطالعات زبانی، دوران شکوفاییش را در قرن نوزدهم با آن آغاز نمود. موضوع زبان شناسی تطبیقی، بررسی پدیده ی آوایی، صرفی، نحوی و قاموسی در زبان های وابسته به یک خانواده زبانی واحد یا یکی از شاخههای خانوادهی زبانی واحد است. لذا روش تطبیق در زبان شناسی، بر اساس تقسیم زبانها به خانوادههای زبانی است.
۱-۵-۲ زبان شناسی توصیفی، به بررسی علمی یک زبان یا یک لهجه در زمان و مکان شخصی میپردازد به عبارتی زبان شناسی توصیفی به پژوهش یک سطح زبانی از جنبههای آوایی، صرفی، نحوی، و قاموسی میپردازد. دانشمندان در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم زبان ها را با روشتطبیقی مورد بررسی و پژوهش قرار میدادند ، و تصور روشنی برای امکان پژوهش زبان یا لهجهی واحد به روش علمی دقیق وجود نداشت. اما محقق سوئسی دو سوسور با پژوهشهای خود در باب نظریهی زبان و کارکرد آن، امکان پژوهش یک زبان واحد را از حیث توصیفی یا تاریخی فراهم نمود. بنابراین بررسی آوایی ، صرفی، نحوی یا معنا شناختی در یکی از لهجه های کهن یا میانه و یا معاصر، در چار چوب زبان شناسی توصیفی جای میگیرند و تحلیل توصیفی به شمار میآیند.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.