مقاله بازآفرینی وتجدیدحیات پایدار شهری،رویکرد؛ احیاءفرهنگ معماری بومی سرزمینی وحفاظت محور
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله بازآفرینی وتجدیدحیات پایدار شهری،رویکرد؛ احیاءفرهنگ معماری بومی سرزمینی وحفاظت محور دارای ۴۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بازآفرینی وتجدیدحیات پایدار شهری،رویکرد؛ احیاءفرهنگ معماری بومی سرزمینی وحفاظت محور کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بازآفرینی وتجدیدحیات پایدار شهری،رویکرد؛ احیاءفرهنگ معماری بومی سرزمینی وحفاظت محور،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بازآفرینی وتجدیدحیات پایدار شهری،رویکرد؛ احیاءفرهنگ معماری بومی سرزمینی وحفاظت محور :
تعداد صفحات:۴۰
چکیده:
فضای شهری جزئی از هویت شهری است و این هویت بوسیله انگاره های ذهنی ،فرهنگ،باورها،تجربیات ،تعلقخاطروکهن الگوهای طراح نگاشت ،وتوسط معمار اجرا می گردد.هر ساختمانی که ساخته می شود، چون ساخته می شودو در زمره تولیدات فیزیکی شهری قرار می گیرد و چون به ناچار با زندگی مردمان شهر در ارتباط است و بازتابی از باورها،نیازها و اهداف آنان می باشد، بخشی از یک جریان زنده و دریچه ای به سوی خوانش معماری معاصر خواهد بود؛ علیرغم مخالفت دسته ای از معماران به ویژه معماران نخبه گرا، مجله ای و شعاری با این تعریف، پذیرفتن این تعریف، معماری معاصر را در طیفی از ساختمان های با ارزش تا کم ارزش جای می دهد که علاوه بر این، معلوم می شود که افراد، نهادها و باورها ی مختلفی در کیفیت تولیدات آن نقش دارند و دیگر کسی نمی تواند از زیر آن شانه خالی کند؛ حتمازیاد شنیده اید که هر ساختمانی که ساخته می شود معماری نیست، اما از نگاه این نوشتار، بی تردید، هر ساختمانی که ساختهمی شود و در معرض زندگی قرار می گیرد، بخشی از معماری معاصر خواهد بود. اینک با این تعریف، برویم سراغ داستانمعماری معاصر تهران و فصولی از آن را باهم بخوانیم . با نگاهی به کارکرد و مالکیت ساختمان ها در تهران می توان به یکدسته بندی کلی رسید :دسته نخست، ساختمان های دولتی و عمومی که تحت مالکیت دولت هستند و از منابع دولتی ساخته می شوند؛دسته دوم، ساختمان های خصوصی که تحت مالکیت خصوصی هستند و از منابع آن ها ساخته می شوندآنچه در این مقاله به شکلی موجز و مجمل آورده می شود، ترکیبی است از واقعیت های پیش روی شهرسازی درایران، و نگرانی هایی که از اقدامات مقطعی شهرسازی، و تبعات آن در بلندمدت وجود دارد. محدوه این بیان، بیشتر بافتهای درونی و بخش هایی از بافت میانی شهرهای امروزی ما را در بر می گیرد که ذخائر فرهنگی، تاریخی و خاطره ایشهرها را در خود جای داده اند، و در عین حال، بسیاری از ویژگی های کارکردی شهرها در همین دوران را نیز در دل خودمحفوظ داشته اند. شرایط فرسودگی، و برداشت هایی که از این مفهوم تسری یافته است، موجب گردیده تا فرآیند مواجهه با بخش های مهمی از عناصر موجد شهریت، ناپخته و معمولی باشد، و از سازوکارهای مرسوم ساخت و ساز، و به عبارتی «ساخت و سوخت» تبعیت کند؛ حال آنکه اگر نخواهیم مقهور چنین رویه بی سرانجامی شویم، و از دیگر سو، به دامان بی دوام حفاظت منفعل از بناها و بافت ها، و منع هرگونه اقدام توسعه ای در این محدوده ها پناه ببریم، راه حل میانه ای موجوداست که جای طرح دارد، و می باید از سوی جریان های مرتبط با اقدامات شهرسازانه مورد توجه و مداقه قرار بگیرد.ضربآهنگ این متن اما، آنطور که خواهید دید، فراز و نشیب هایی دارد که دلیلش، نوع نگاه و شیوه ای است که برای انتقال بسیاری از گفتنی ها، در مجالی کوتاه و به نحوی موجز به کار رفته است.شرایط واقعی بافت های درونی و میانی شهرهای ما،هرچه که هست، هنوز نشان هایی قوی از شهریت دارد؛ عناصر شهری، هرچند فرسوده اند، و گرد گذشت ایام برخود گرفته،اما هنوز در عذار زخمی خود، نمایی از عزمی برای ایجاد و آن گونه که فرانسواز شوای، استاد شهیر فلسفه شهر می گوید، «شایستگی بنانهادن» دارند. در مدت های اخیر، اگر حتی به فاصله های کوتاه بر مواضعی واحد از این بافت های دوست داشتنی گذر شود، جای به جا، کارگاه ساختمانی و اسکلت های تازه برافراشته ای است، و اگر کمی زودتر رسیده باشیم، خرابهبناهایی که بسیاری از آنها، هرچند برچسب فرسودگی بر پیشانیشان چسبانده اند، اما نیروی فراوانی را از کارگران مسئولتخریب می گیرند، و به این آسانی تن به ویرانی اجباری نمی دهند. شاید لازم باشد بگوییم در زمان هایی نه چندان دورتر ازامروز، «ساختن» رویه ای محترم بود، و آنکه می ساخت، به میثاقی ازلی پایبند؛ آنچه ساخته می شد، در نوع خود بهترین بود، و هدف از ساختن، هم «بهره مندی» بود، و هم «ماندگاری». اگر از آن سازندگان می پرسیدیم، خانه ها و بناهای خود را، برای همیشه ماندن می ساختند، و این مایه غرورشان بود. حتی اگر هدف از ساختن، اندوختن یا به جریان درآوردن سرمایهبود، آنچه ساخته می شد، از زیبایی، استحکام، تناسب و شایستگی بی بهره نمی بود، و این با گذشت دهه ها، و علیرغم بیمهری های بسیار، به اثبات رسیده است.این تحقیق درپی واکاوی چگونگی بازآفرینی وتجدیدحیات شهری،بارویکرد؛احیاءفرهنگ معماری بومی سرزمینی وحفاظت محوراست.روش تحقیق کتابخانه ای ،تاریخی پس رویدادی ومشاهده ای بوده است.وسانجام به چاره جویی برونرفت از بحران هویت درمعماری وارداتی ،خودرووفاقدسبک بسازوبفروشها «معماری شلخته وجعبه کفشی» است..
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.