مقاله نقش مدیران و نو آوری در گذر از آموزش دینی به تربیت دینی


در حال بارگذاری
13 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله نقش مدیران و نو آوری در گذر از آموزش دینی به تربیت دینی دارای ۱۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش مدیران و نو آوری در گذر از آموزش دینی به تربیت دینی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقش مدیران و نو آوری در گذر از آموزش دینی به تربیت دینی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نقش مدیران و نو آوری در گذر از آموزش دینی به تربیت دینی :

نقش مدیران و نو آوری در گذر از آموزش دینی به تربیت دینی

انسان آن گونه که بیندیشد ، زندگی می کند
و مدیران آن گونه که می اندیشند ، مدیریت می کنند.
*****
مدیر باید جهان نگر و مدرسه اندیش باشند

مقدمه :
دانش آموزان به عنوان دروندادی انسانی ، امانت های مهم و پیوسته در تغییرند . و در تعامل با کانون خانواده و نهاد مدرسه و جامعه تاثیر پذیر و به نوبه ی خود بسیار تاثیر گذارند . لذا رشد و تکامل متعادل و متناسب خانواده ها ، مدرسه و جامعه در ابعاد مسایل دینی ، اجتماعی و اقتصادی از عمده ترین اهداف آموزش و پرورش است و از آرمان های ( ظاهراً ) دست نیافته ( یا چندان دست نیافته ) ی جامعه است . هدف والایی که علت ناکامی در دست یابی به آن را می باید در نوع مدیریت ها در سطوح مختلف آموزش و پرورش بلکه نوع مدیریت و عملکرد نظام های مدیریت اجتماعی در نهاد کشور جست و جو کرد .

لذا ،مناسب است تا مدیران در طراحی های اجرایی خود با در نظر گرفتن مطالبات اجتماعی خانواده ، دین و جامعه و با قبول اصل تغییر در مدیریت ( با توجه به روند تغییرات فزاینده در مناسبات اجتماعی ، دینی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه ) به منظور بهبود و بهسازی فرایند تعلیم و تربیت به تغییرات موثر در سازمان فکری خود مبادرت ورزند . تغییری که در نهایت منجر به ایجاد تحول در (( شخصیت و هویت سازمان )) شده ، رفتار و عملکرد آنان را بهبود می بخشد . و به نوبه ی خود زمینه های تغییر و تحول بنیـادین را در رفتار و عملکرد دانش آموزان و در نتیجه شرایط رشدمتعادل و شتابنده ی جامعه فراهم سازد.
خانواده و مدرسه تبلور جامعه و جامعه آیینه ی تمام نمای نهاد خانواده و مدرسه است . جامعه همچون موجودی زنده پیوسته در حال تغییر است . و روند توسعه ی جامعه ی جهانی و در مقیاسی کوچک ، جامعه ی ایرانی نیز از لحاظ تکنیک و صنعت به سرعت رو به رشد است. و متاسفانه به نظر می رسد درکنار تحولات پرشتاب اقتصادی و صنعتی در جامعه ، دست یابی به رشد متعادل فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی در محاق توسعه ای لجام گسیخته قرارگرفته است .
ذکر این نکته اهمیت دارد که : هرگونه بررسی و تحلیل یک بعدی فرایندهای اجتماعی –انسانی ضمن آن که می تواند مفید و ثمر بخش باشد ، نمی تواند مبنای مدیرت موثر و الگوی عمل قرار گیر موضوع (( پیوند خانواده ، مدرسه و جامعه )) در ابعاد مسایل دینی ، اجتماعی و اقتصادی موضوعی چند ضلعی است و ضرورت دارد با نگاهی فرایند محور و کاملاً تخصصی در ابعاد دینی

، اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی و تحلیل همه جانبه قرارگیرد همان گونه که اشاره شد ، رابطه ی موجود میان خانواده ، مدرسه و جامعه رابطه ای گسترده ، پیچیده ، متعامل ، متقابل و تاثیر گذار است . لذا ، رشد نامتوازن یا انحراف از معیار هریک از نهادهای یادشه می تواند در تعادل یا عدم تعادل دیگری تاثیر گذار باشد . بدیهی است در این روابط هرقدر تعامل متعادل تر باشد ، روند توسعه ی متوازن ومتعادل و دست یابی به اهداف دینی ریا، اجتماعی و اقتصادی دست یافتنی تر خواهد بود .

باید یادآور شد : امروزه مدیریت یک علم و مدیریت آموزشگاهی به دلیل پیچیدگی انسان و روابط انسانی مدیریتی پیچیده ، مهم و حساس است . مدیران آگاه با شناختی وسیع ، عمیق و روشن از حوزه ی مدیریتی خود به بررسی وضعیت جاری و نیازهای برآورده نشده پرداخته ، با طرحی آرمانی و برنامه ای واقعیت مبنا به اصلاح تدریجی امور مبادرت می ورزد .

چنین مدیرانی فقط به روش های شناخته شده و هرچند کارآمد گذشته بسنده نکرده به مهندسی و معماری ساز و کارهای نوین می پردازند . زیرا به خوبی آگاهند که : ” اگر همواره ، مانند گذشته بیندیشد ، همیشه همان چیزهایی را به دست می آورد که تا به حال کسب کرده است .” ( فصل نامه مدیران، شماره اول اردیبهشت ۸۶ ، ناحیه یک رشت ) لذا ، رسالت مدیران در دست یابی به

چنین آرمانی ، کشف راهکارهای نوین و اثربخش به هدف تقویت و توسعه ی ارکان خانواده ، مدرسه و جامعه است.
خلاقیت می تواند کاربرد جدید اصول و مفاهیم شناخته شده ای باشد که با روشی نو تکمیل و گسترش می یابد . بنا براین مدیرمی تواند با نگاهی نقادانه و تعمیم داده ها به معیاری منطقی دست یابد ، معیاری که بتواند به گونه ای مبنای مناسبی برای بهبود عملکرد واقع شود .
تعامل و تعادل = خانواده
۱- رشد خلاقیت در فرزندان . رشد خلاقیت در فرزندان =افزایش برخورداری از فرصت های برابر اجتماعی . رشد وتعمیق خدمات آموزش علمی،دینی واجتماعی و بهبود خدمات محیطی در مدارس = ۱- افزایش رضایت مندی دانش آموزان و اولیا= تامین آرامش روانی دانش آموزان و اولیا ۲- بهبود زمینه های رشد همه جانبه ی دانش آموزان= ( انسان متعادل / جوان ایرانی مسلمان آگاه به مسوولیت های فردی و علاقه مند به همیاری با دیگران / بهبود زمینه های رشد همه جانبه ی دانش آموزان =۱- برخورداری جامعه از نیروی کار آماده ،ماهر،شاداب ،فعال و خلاق ۲- ترقی همه جابه و متعادل جامعه در حوزه های مختلف دینی – فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی / ترقی همه جانبه و متعادل جامعه در حوزه های مختلف دینی – فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی = رشد شاخص های توسعه و پیشرفت ، مانند : ارتقای سطح علمی آحاد جامعه / افزایش سطح مشارکت مردم در عرصه های مختلف اجتماعی ،سیاسی ،فرهنگی و اقتصادی / کنترل و کاهش آمار مبتلایان به اعتیاد ،ایدز : ناشی از اعتیاد به مواد مخدر و; / کاهش آمار جرم و جنایت / وبهبود شاخصه های توسعه ی اخلاقی ، اجتماعی ،اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی .

بر این مبنا آشکار است که بهبود و بهسازی روزآمد وبه عبارت دیگر رشد توسعه ی متعادل و منطقی هریک از نهادهای خانواده ، مدرسه و جامعه می تواند زمینه های رشد و توسعه ی گشتاری را فراهم سازد .
هدف متعالی آموزش و پرورش تعلیم و تربیت آحاد جامعه و تعمیق خدمات آموزش علمی دینی و اجتماعی و بهبود خدمات محیطی در مدارس به هدف :
۱ـ برخورداری جامعه از نیروی کار آماده ، ماهر، شاداب ، فعال و خلاق
۲- ترقی همه جان

به و متعادل جامعه در حوزه های مختلف دینی – فرهنگی ، اجتماعی واقتصادی است .
واین مسوولیت در مقام اجرا و نظارت ( در مدارس ) بر عهده ی مدیران ( و کادر آموزشی مدارس ــ مدیریت جمعی ــ ) است . مسوولیت بزرگ ، حساس و پیچیده ای که تنها در سایه ی تفکری پیشرو و علمی و روشی خلاقانه ، مدیریتی فرایند محور ، صبور و متخلق به ایمان و عمل صالح و دارای روابط انسانی فعال و موثر محقق و امکان پذیر خواهد بود .

اهداف ایده آلی که در صورت تحقق می تواند نوید بخش توسعه ی پایدارو فراگیر باشد .
با توجه به نشانه های روشن و غیرقابل انکاردر سطح جامعه در حوزه ی
۱ـ مسایل دینی ۲ـ اجتماعی ۳- اقتصادی :

پای بندی به اصول اسلامی و رعایت اخلاق و شئونات دینی یا افزایش رشوه و ارتشا ، مرزشکنی های اخلاقی و; ؛ رعایت حقوق شهروندی ، پرهیز از مفاسد اجتماعی و اخلاقی ، افزایش آمار اشتغال واشتعال مولد / یا تضییع حقوق دیگران و افزایش آمار جرم و جنایت ، افزایش آمار مبتلایان به مواد مخدر ، ایدز ، کاهش امنیت جانی ، روانی و سیاسی ; ؛ حضور جوانان تحصیل کرده ، کارآمد و فعال درعرصه ی کار و تولید ، رشد متوازن ودر عین حال شتابند ه ی تکنیک و صنعت در مسیر ارتقای سطح زندگی آحاد جامعه / یا رکود کار و تولید ، افزایش واردات ، وابستگی به نیروی کار و متخصصان وارداتی ، اختلاس ،تاراج منابع و ثروت های عمومی و ;

می توان گفت : میان عملکرد و تعامل مدیران و( خانواده ها ) و جامعه رابطه ای معنادار وجود دارد .
یکی از ارکان متاثر و به نوبه ی خود موثر در روند توسعه ی جامعه نیروی انسانی کارآمد است . نیروی انسانی کارآمدی که چرخ های ماشین پرشتاب توسعه ی امروزبا دست های فکر آنان به حرکت درآمده است و ارکان مدیریت فردا را به دست خواهند گرفت .
تقویت پیوند خانواده و مدرسه لزوماً به معنی حضور فیزیکی خانوادها در مدارس ( و مثلاً مشارکت آنان در مدیریت مدرسه ) یا به طور مستقیم مشورت دهی به خانوادها و تاثیر گذاری بر روند تعامل آنان با فرزندانشان نیست ؛ بلکه می توان و مناسب است با بهسازی نگرش در مدیریت در فرایند ارتباط با خانواده ها با سازو کارهایی نو یا جلاخورده به این مهم پرداخته شود .
بدیهی است عملکرد آگاهانه ، علمی و متعهدانه ی مدیران در تعامل با دانش آموزان ( به عنوان نماد خانواده ) و ارائه ی خدمات آموزشی و تقویت ارزشها و باورهای دینی در آنان با پرهیز از هر گونه افراط و تفریط به روشی عقلانی ، عاطفی می تواند شرایط حضور فعال و اثربخش دانش آموزان را در کانون خانواده و جامعه در ابعاد مختلف دینی ، اجتماعی و اقتصادی فراهم نماید .
دانش آموختگانی آگاه و مومن که با درکی روشن از جایگاه ، مسوولیت وخود در حیطه ی روابط خانوادگی و مسوولیت های اجتماعی در کارکردهای خانوادگی و فعالیت های اجتماعی ، شاداب و فعال مشارکت می نماید ودر رشد و توسعه ی فراگیر دینی ، اجتماعی و اقتصادی جامعه اثر گذار خواهد بود .
هدف آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی پروراندن انسان های صالح و نیکوکار است و تلاش نظام آموزش و پرورش اسلامی بر آن است که تربیت نوآموزان ماهیتی دینی داشته باشد، اما گاهی این تلاش با دشواری هایی مواجه است.

در عصر انفجار اطلاعات، رسوخ فرهنگ ها در یکدیگر، امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است و در نتیجه جریان های فکری جدید، سوال های مختلفی برای نسل جدید پیش می آورد لذا برنامه ریزی برای هدایت نوآموزان، بدون شناخت ساختار فلسفی این مکاتب فکری و یافتن پاسخ عقلانی و قابل قبول به پرسش هایشان، راه به جایی نمی برد.

تعلیم و تربیت ارجمندترین وظیفه آدمی و عقل ورزی و اختیار در انتخاب از ویژگی های بشر است. در مکتب اسلام دانشی سودمند تلقی می شود که همراه با اندیشه و تفکر باشد. اهداف اساسی نظام تربیتی در چند بخش قابل تبیین است:

اهداف دینی شناخت خداوند، پرستش او و ایجاد رابطه عاطفی براساس انس و محبت، ایمان به عالم غیب، احترام به انبیای الهی و باور داشتن روز جزا، از اهداف مبانی دینی در آموزش و پرورش است.

اهداف فرهنگی شناخت و پذیرش فرهنگ اسلامی، راه های نشر آن، تأکید بر آشنایی با زبان وحی و شناخت دیگر ذخایر معارف اسلامی و پرورش نیروی تفکر و اندیشه فراگیران، از مهم ترین اهداف این بخش است.

اهداف اخلاقی؛ جنبه های اخلاقی منبعث از مبنای دینی و در عین حال متأثر از فرهنگ ملی آن جامعه است لذا در فرهنگ دینی اهدافی چون تزکیه جنبه الهی انسان، رشد معنوی، کسب فضایل و مکارم اخلاقی در سایه ایمان به خدا، احساس تعهد و مسئولیت در برابر خداوند و همنوعان و پرورش عواطف در نوباوگان، مورد توجه است.
روش های تربیتی دینی به عقیده پژوهشگران در تعلیم و تربیت، مهم ترین عوامل موثر در تحقق اهداف نظام تربیتی عبارت است از: متون درسی مناسب، شخص معلم و شیوه های تربیتی.
شیوه مرئی و مستقیم؛ ژان پیاژه روان شناس معتقد است چنین روشی کودک را به صورت فردی وادار می کند که به اصول انتزاعی عینیت ببخشد.
شیوه نامرئی و غیرمستقیم؛ در این روش ارزش های مذهبی به صورت ضمنی و در قالب تصاویر، داستان و به زبان شعری و هنری ارائه می شود و به طور کلی در نظام تربیت اسلامی توجه به سه اصل اساسی یعنی «دین، فرهنگ و اخلاق» همواره باید مورد نظر متولیان امور نهاد آموزشی و پرورشی قرار گیرد.
در این نظام، تربیتی ارزشمند خواهد بود که با مبانی دینی، اعتقادی و فرهنگی هماهنگ و سازگار باشد.
در این راه جدایی تعلیم و تربیت و احساس مسئولیت نکردن همه عناصر نظام در قبال تربیت دینی، بسیار خطرآفرین خواهد بود.
پس آموزش و پرورش برای توفیق در این راه و نیل به اهداف مورد نظر و به ویژه درونی کردن تربیت دینی، باید با استفاده از شیوه های مناسب و موثر مبتنی بر اصول روان شناختی نوین، به کارگیری مربیان آگاه و باکفایت و درایت بازنگری و اصلاح مستمر کتب درسی به تناسب پرسش های دینی نسل جوان در عصر اطلاعات، گام هایی عملی و جدی در این زمینه بردارد.

زیرا در غیر این صورت، همچنان شاهد نگرش به متون دینی به عنوان تکلیف و درسی برای اخذ مدرک و نه درک، خواهیم بود. متعاقب آن ارائه توصیه های اخلاقی و تربیت دینی توسط قائلان غیرعامل، نه تنها فراگیران را دچار نوعی تناقض خواهد کرد بلکه ظاهرسازی رفتاری را نیز به دنبال خواهد داشت.

لذا در تهیه برنامه تربیت دینی، براین نهاد فراگیر فرض است که به اقتضای نیازهای فراگیران با تدوین برنامه های مناسب، تربیت نیروی انسانی مجرب و بهره جستن از مربیان آگاه درصدد توسعه و تعمیم راهبردهای کارا و موثر در درونی کردن تربیت دینی حتی در دوره تفکر پیش مذهبی – یعنی قبل از ورود کودکان به دبستان – از راه آموزش های خاص والدین در خانواده باشد.

یکی از مسائل عمده در تهیه برنامه های تربیتی، تعیین و مشخص کردن هدف هایی است که فعالیت های آموزش و پرورش به منظور نیل بدان ها انتخاب و ترتیب داده می شوند.

تمام افرادی که به نحوی در تعلیم و تربیت افراد یک جامعه دخالت دارند باید با هدف های تربیتی آشنا باشند. چنان چه می دانیم مدرسه، یک موسسه اجتماعی است. بنابراین هدف های تربیتی مدرسه باید باتوجه به احتیاجات و مشکلات اجتماعی تعیین شود.

فرهنگ جامعه – معلم و فرهنگ؛ مطالعه فرهنگ و عناصر عمده آن برای هر فرد لازم و ضروری است، اما بیش از همه معلم باید به فرهنگ جامعه آشنا باشد و چنان چه خواهیم دید مدرسه هدف خود را از جامعه می گیرد و یکی از وظایف مدرسه آشنا ساختن افراد به فرهنگ جامعه است. بنابراین، برای این که معلم بهتر اساس هدف های تربیتی را درک کند و با وضع صحیح تری شاگردان را به امور فرهنگی آشنا کند، باید مطالعاتی عمیق و اساسی درباره فرهنگ جامعه داشته باشد.
مدرسه مانند سایر موسسات اجتماعی چنان که گفته شد، هدف، طرز عمل، وظیفه و روش کار خود را از جامعه می گیرد، اما در عین حال اثری خاص در زندگی اجتماعی یک ملت دارد. اصولا زندگی اجتماعی ما مرکز تأثیر و تأثر موسسات یا نهادهای اجتماعی است. در جامعه، حیات اجتماعی، مظاهر و جلوه های خاصی از خود ظاهر می سازد.
عواملی مانند موقعیت جغرافیایی، اعتقادات و آداب دینی، عادات و رسوم، شکل حکومت، طرز تولید، سوابق تاریخی و موسسات تربیتی در یکدیگر تأثیر می کنند و در هر اجتماعی به صورتی خاص جلوه گر می شوند.
در میان موسسات اجتماعی، موسسات تربیتی نقشی خاص به عهده دارند و مدرسه یک موسسه اجتماعی است که برای اجرای امور تربیتی جامعه به وجود آمده است.
انجام کارهای تربیتی برای ادامه حیات اجتماعی جامعه، حفظ و وحدت آن، اصلاح و پیشرفت آن، انتقال و توسعه ارزش ها و اعتقادات آن جامعه و تأمین احتیاجات اجتماعی آن، ضروری و لازم است.
یکی از وظایف عمده مربی، پیروی از فلسفه اجتماعی در فعالیت های تربیتی است. مربیان تربیتی ما نیز باید فلسفه اجتماعی جامعه خود را مطالعه کنند و اصول آن را مبنای کارهای تربیتی قرار دهند.
بیان فلسفه اجتماعی یک قوم یا یک ملت مستلزم بررسی دقیق افکار دینی، عقاید فلسفی، جنبش های اجتماعی، آداب مرسوم و ادبیات و آمال آن قوم و ملت است.
یکی از وظایف دیگر یک معلم این است که احتیاجات بچه ها را در کلیه فعالیت های تربیتی مد نظر قرار دهد.
او باید درباره بچه های ساکت و کناره گیر مطالعه و علل جدایی آن ها را از گروه همکلاسی خودش درک کند.
همچنین در مورد بچه هایی که به واسطه بعضی از خصوصیات غیرعادی از دیگران جدامانده اند، بیشتر دقت و در سازگاری اجتماعی به ایشان کمک کند.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.