مقاله سرگذشت مختصری از سهراب
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله سرگذشت مختصری از سهراب دارای ۲۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله سرگذشت مختصری از سهراب کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سرگذشت مختصری از سهراب،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله سرگذشت مختصری از سهراب :
سرگذشت مختصری از سهراب
سهراب سپهری در پانزدهم مهر ماه ۱۳۰۷ در شهرستان کاشان متولد شد. پس از پایان تحصیلات دوره ابتدائی و متوسطه به دانشسرای مقدماتی تهران رفت و در خرداد ماه ۱۳۲۴ دوره دو ساله این دانشسرا را به پایان رساند . درسال ۱۳۲۵ به استخدام اداره آموزش و پرورش کاشان در آمد و در همین سال نخستین شعرش به نام « بیمار » د رماهنامه جهان نو منتشر شد .
در سال ۱۳۲۷ از آموزش و پرورش استعفا داد و در امتحانات ششم ادبی شرکت و دیپلم ادبی گرفت و مهر ماه همان سال د ردانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و در همین سال در شرکت نفت استخدام و پس از یکسال استعفا داد .
در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعه اشعارش را با نام « مرگ رنگ » چاپ و منتشر ساخت .
د رخرداد ماه سال ۱۳۳۲ دوره لیسانس دانشکده هنرهای زیبای تهران دررشته نقاشی به پایان رساند و رتبه اول شد و به دریافت نشان درجه اول علمی نایل شد .
در همان سال به عنوان طراح در سازمان همکاری بهداشت تهران به کار پرداخت .
د رسال ۱۳۲۲ چندین نمایشگاه از نقاشیهایش د رتهران برگزار کرد .
د رهمین سال دومین مجموعه شعرش را با نام « زندگی خواب ها » منتشر ساخت .
در سال ۱۳۳۳ در قسمت موزه های اداره کل هنرهای زیبا به کار و تدریس در هنرستان هنرهای زیبا پرداخت .
د رمرداد ماه ۱۳۳۶ به اروپا رفت و در مدرسه هنرهای زیبای پاریس در رشته لیتوگرافی « چاپ سنگی » ثبت نام کرد .
د رفروردین ماه ۱۳۳۷ در نخستین بینیال نقاشی تهران شرکت جست و در همان سال به مدت دو ماه از پاریس به ایتالیا رفت و در رم به مطالعه پرداخت و در خرداد ماه همین سال در بینیال ونیز شرکت کرد .
در سال ۱۳۳۷ مجدداَ به ایران برگشت و کارش را در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی آغاز کرد .
در فروردین ماه ۱۳۳۹ در بینیال دوم تهران شرکت و موفق به دریافت جایزه اول هنرهای زبیا شد .
در سال ۱۳۳۹ برای یادگیری فنون حاکی روی چوپ به توکیو سفر کرد .
در سال ۱۳۴۰ در بازگشت از ژاپن به هندوستان رفت .
و در اردیبهشت ماه همین سال نمایشگاه انفرادی خود را در تالار عباسی تهران برگزار کرد .
ر سال ۱۳۴۰ سومین مجموعه شعرش را با نام « آوار آفتاب » منتشر ساخت . ود رمهر ماه همان سال به تدریس در هنرکده هنرهای تزئینی تهران پرداخت و چهارمین مجموعه شعرش را با نام « شرق اندوه » منتشر کرد
دراسفند ماه ۱۳۴۰ برای همیشه از مشاغل دولتی استعفا دا د.
در خرداد ماه ۱۳۴۱ به برگزاری نمایشگاه انفرادی از تابلوهایش د رتالار فرهنگ تهران اقدام کرد و دی ماه همین سال دومین نمایشگاه انفرادیش را برگزار نمود .
در سال ۱۳۴۲ د رنمایشگاه گروهی گالری گیل شرکت کرد و در تیرماه همین سال نمایشگاهی انفرادی از تابلوهایش در استودیو فیلم گلستان برگزار نمود .
درسال ۱۳۴۲ در بینیال سان پاولو برزیل شرکت کرد و نیز دو نمایشگاه یکی گروهی و یکی انفرادی درتهران برگزار نمود .
د رسال ۱۳۴۳ برای دیداری ا زهندوستان به این سرزمین سفر کرد و از آنجا به پاکستان و افغانستان رفت و بادیدنی های مختلف این کشور ها آشنا شد .
در سال ۱۳۴۴ در یک نمایشگاه گروهی در گالری بور گز تهران شرکت کرد و سپس در همین گالری به برگزاری نمایشگاهی انفرادی از آثارش اقدام نمود .
د رآبان ۱۳۴۴ شعر بلند « صدای پای آب » را در فصلنامه آرش منتشر ساخت و سفری به اروپا ( به مونیخ و لندن ) نمود .
در سال ۱۳۴۵ مجدداً برای دیداری از کشورهای فرانسه ، اسپانیا ، هلند ، ایتالیا و اتریش به اروپا سفر کرد .
د ربهمن ماه ۱۳۴۶ یک نمایشگاه انفرادی درگالری سیحون برگزار نمود ، و مجموعه اشعارجدیدش را با نام « حجم سبز » منتشر ساخت .
در سال ۱۳۴۷ در نمایشگاه گروهی گالری مس شرکت کرد و نیز درنمایشگاه فستیوال روایان فرانسه شرکت نمود ودر دو نمایشگاه دیگر درایران تابلوهایش را به نمایش گذاشت .
در سال ۱۳۴۹ به آمریکا سفر کرد و پس از هفت ماه اقامت در این کشور و شرکت در نمایشگاه گروهی در بریج همپتن به ایران برگشت .
درسال ۱۳۵۰ برای برگزاری نمایشگاهی انفرادی از آثارش درگالری بنسون نیویورک به آمریکا سفر کرد و همان سال د رگالری لیتو ، تهران نمایشگاهی انفرادی برگزار نمود.
در سال ۱۳۵۱ یک نمایشگاه انفرادی درگالری سیروس پاریس برگزار و بعداً آثارش را برای نمایش به گالری سیحون تهران منتقل کرد .
درسال ۱۳۵۲ نمایشگاهی انفرادی د رگالری سیحون تهران برگزار نمود ونیز سفری به پاریس کرد و در کوی بین المللی هنرها اقامت کرد .
درسال ۱۳۵۴ یک نمایگاه انفرادی د رگالری سیحون برگزار کرد .
درخرداد ماه ۱۳۵۵ د رنمایشگاه هنر معاصر ایران در « بازار هنر » بال سویس شرکت نمود.
درخرداد ماه ۱۳۵۶ مجموعه اشعار « هشت کتاب »شامل مجموعه اشعار منتشر شده ( کتابهای پیشین ) و نیز شعرهای جدیدش با نام « ماهیچ ، ما نگاه » منتشر ساخت .
درسال ۱۳۵۷ نمایشگاهی انفرادی د رگالری سیحون برگزار نمود .
دردی ماه ۱۳۵۸ برای درمان بیماری سرطان خونش به انگلستان سفر کرد ودر اسفند ماه همین سال به ایران برگشت .
و در اول اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران در گذشت و پیکر عزیزش را در صحن امامزاده سلطان علی در قریه مشهد اردهال کاشان دفن کردند .
تفسیری از منظومه مسافر :
منظومه « مسافر » که در سال ۱۳۴۵ منتشر شده از نظر تاریخ سرایش با فاصله دو سال از « صدای پای آب » سروده شده و از نظر انتشار با یک سال فاصله با آن منتشر شده و در حقیقت دنبال همان شعر است . ولی اگر در « صدای پای آب » شاعر مستقیماً از خود و سفر ها و تجربه هایش سخن می گوید . درمنظومه « سپهری » به هیات راوی ظاهر شده و شعر را با شرح سفر شخص ثالثی که در حقیقت خود اوست ، آغاز و در آن دیده ها ، شنیده ها و تجربه هایش را به تصویر می کشد . اما پس از شرح مختصری از رسیدن مسافر از راه و گفتگو هایش با میزبان ، مجدداً به اول شخص برمی گردد و خود راوی بقیه داستان و سرگذشت شعر می شود ، اما در هیات مسافر .
این منظومه ار سه بند تشکیل شده و جمعاً در ۳۷۹ مصراع یا خط سرودهشده وتقریباً از نظر بلندی به اندازه منظومه « صدای پای آب »است . دربند اول شاعر ، پس از توصیف زمان و مکان میزبان ، خبر از رسیدن مسافری می دهد که به زودی معلوم می شود ، یک مسافر حرفه ای است و قصد اقامت ندارد و به زودی باز عازم سفر خواهد شد . سفری که از دیر باز آغاز شده و هنوز ادامه دارد .
زمان غروب است و مسافر که تازه از رسیده از دلتنگی ها و وضع سفر می گوید . گفتگو بین مسافر و میزبان ادامه دارد ، تا شب فرا می رسد و میزبان مسافر را به حال خود می گذارد و رهایش می کند تا در تنهایی و در خلوت به مرور خود و خاطرات واندیشه هایش بند ۱۰۳ خط شعر را در برمی گیرد . سپس مرد با خود می اندیشد و از دیده ها و شنیده ها و سفرها و تجربه هایش می گوید : شرح سفری بلند که از مکانی مملوس و آشنا شروع می شود : سفر از هبوط آدم آغاز ودر « بابل » و بین النهرین ادامه می یابد و به عصر حمورابی می رود و با بودا ملاقات می کند و برای دختران « بنارس » ودرکنار جاده « سرنات » سخن از « گوشواره » عرفان نشان تبت می گوید و بعه یاد فلسطین و « طور » می افتد. .
به یاد وقایع تاریخی ، هجوم مغولان و جاده ادویه و در ساحل « جمنا » می نشیند و از « تاج محل » دیدن می کند و سرانجام کنار « تال » آرام می گیرد و سرگرم زمزمه با خویش می شود . این بند که بلند ترین قسمت شعر است جمعاً ۲۰۸ خط از منظومه را به خود اختصاص داده است . سپس مسافر به خود می آید و به یاد سفر و هدفش ، و این که مسافر است و باید سفر کند و باید از این لحظه ها عبور کند می افتد و بند سوم شعر با عبات « عبور باید کرد و هم نورد افق های دور باید شد . » آغاز می شود و تا پایان شعر اد امه دارد . این بند یا بند پایانی کوتاهتر از دو بند پیشین است و تنها ۶۸ خط از شعر را به خود اختصاص داده است .
گر چه منظومه « مسافر » از خیلی جهات شبیه منظومه پیشین سپهری یعنی « صدای پای آب » است ولی تفاوت آن با « صدای پای آب » در زبان محکم ، ساختار ذهنی ، اشارات تاریخی وتصاویر شاعرانه ناب و مفاهیم دقیقی است که برای درک درست آن باید شعر را بادقت وبا تامل بیشتر خواند و در خط خط آن توقف کرد و با اشارات تاریخی اش توجه کرد .
افزون بر آن سپهری دراین منظومه بیش از پیش مکنونات ذهنی ودنیای تخیلی و تصوراتش از جهان و مذهب وعرفان را با مخاطب در میان می گارد . نام منظومه اشاره دقیقی است به مکتب فکری شاعر که دقیقاًترجمه « سالک » عربی است و رد عرفان جایگاه خاصی دارد . ولی در عرفان سپهری ، که عرفانی است خود ساخته و ترکبی است از کلیه مکاتب عرفانی شرقی ، عارف یا سالک برای رسیدن به حقیقت و حصول به مرحله امن و وصول به حق ، نیاری به پیر و مراد ندارد و سلوکش نه ذهنی واز طریق تذهیب نفس و تزکیه روح بلکه تنها از طریق سیر و سفر عینی و آمیزش با ذات طبیعت و دریافت حس طبیعی حیات وراز جادویی زندگی طبیعی و ارتباط آن با خالق وحقیقت هستی صورت می گیرد . درواقع سلوک سپهری سلوکی علمی است و از رهگذر دانش و تجربه است که به راز هستی و حق و حقیقت می رسد .
به همین دلیل سفر درمکتب سپهری نقش ویژه ای دارد . این سفر در « صدای پای آب » از کودکی آغاز و در جوانی سالک متوقف می شود . ولی در منظومه « سفر » این سلوک و سیر طبیعی با گستره بیشتری جریان دارد و از آغاز بشریت و هبوط آدم به عالم خاکی شروع ، و تا زمان شاعر ، از خاور میانه تا هند ادامه دارد . شاید با چنین برداشتی است که منظومه « سفر » از بین راه آغاز می شود . مسافری که در حال سفر است از راه می رسد . این مسافر کسی نیست که سفرش را از جایی آغاز کرده و اینک به زادگاهش برگشته باشد . یعنی سفرش آنچنان که بی آغاز است ، بی پایان نیز هست . « مسافر » سمبل انسان است درجهان خاکی که از بدو خلقت ، و آغاز تولد تا پایان حیات و تا پایان جهان ادامه دارد . به همین دلیل مسافر سپهری ، درجایی توقف کامل نمی کند . او مردی است در سفر که به همه جا می رود و گاه تنها برای استراحتی کوتاه در جایی اطراق می کند و باز به سفرش ادامه می دهد . همان گونه که در منظومه « مسافر » مرد مسافر پس از بازگویی سرگذشت سفر و دیده ها و تجربه هایش ، مجدداً به یاد سفر می افتد ، و به یاد این که « عبور باید کرد » سفری که تا مرگ و تا پیوستن به نیستی و تا « حضور هیچ ملایم » ادامه خواهد داشت .
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.