تحقیق در مورد نیروی انسانی


در حال بارگذاری
15 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد نیروی انسانی دارای ۷۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد نیروی انسانی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد نیروی انسانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد نیروی انسانی :

مدیر خوب چه کسی است
نیروی انسانی :
نیروی آموزشی شامل : مدیر ، معاون ، مشاور ، بهداشتیار ، مربی نوزادان ۲ نفر ( شیفت صبح و بعدازظهر ) مربی گروه سنی ۳ ـ ۲ سال ۲ نفر ( شیفت صبح و بعدازظهر ) ، کمک مربی این کلاسها ۲ نفر ( هر کلاس ۱ کمک مربی ) ، مربی گروه سنی ۴ ـ ۳ سال ، ۴ نفر ( ۲ مربی شیفت صبح و ۲ مربی شیفت بعدازظهر )

مربی گروه سنی ۵ ـ ۴ سال ، ۴ نفر ( ۲ مربی شیفت صبح و ۲ مربی شیفت بعدازظهر ) . کمک مربی ۴ نفر
( ۲ نفر شیقت صبح و ۲ نفر شیفت بعدازظهر )
نیروی خدماتی شامل : نگهبان درب ورودی مرکز که به صورت ۲ شیفت انجام وظیفه می کنند ، خدمتکار که در ساختمان سرایداری مستقر است و راننده که وظیفه سرویس دهی کودکان را بر عهده دارد .

نکته : پرسنل مانند مشاور و بهداشتیار به صورت هفته ای سه روز به مرکز مراجعه می کنند و جهت بررسی وضع کودکان اقدامات لازم را مبذول می دارند ( مشاور روزهای زوج و بهداشتیار روزهای فرد )

مدیر خوب چه کسی است ؟

هم اکنون در کشورهای جنوب خیلی از نارساییها ونابسامانیها اقتصادی را ناشی از فقدان مدیران لایق میدانند واظهار می کنند که اگر مثلا کشاورزی در بعضی از این کشورها ازبین رفته است یکی از علل بارز آن فقدان مدیران کاردان است.یا در مؤسسات تولیدی که تولید کالااز نظر کمی وکیفی کاهش پیدا میکند علت اصلی آن را نداشتن مدیر خوب می دانند .

در سازمانهای آموزشی وپرورشی اگر واحد آموزشی نمیتواند دردستیابی به هدفهای خود موفق باشد دلیل آن را نداشتن مدیر خوب می دانند .اکنون باید دید یک مدیرباید دارای چه خصوصیاتی باید داشته باشد تا به دنبال آن بتوان در تعیین مدیران دقت نمود یک عقیده قدیمی در این مورد ذکر می شود که انتخاب مدیرباید با توجه به شخصیت او صورت بگیرد .

نتیجه این که مدیر باید :
– محجوب باشد
– بی طرف باشد
– حسن سلوک بازیر دستان داشته باشد
– با تجربه باشد
– احساس مسئؤلیت کند
– ابتکار داشته باشد
– باهوش باشد
– خویشتندار باشد
– اهل مطالعه و تحقیق باشد

مدیر قادر باشد بین کار ومنابع انسانی خود در مؤسسه آهنگی ایجاد کند ،همچنین بتواند نقایص کاررا به سرعت درک کند وچاره جویی نماید.
مدیر باید بتواند در کار مؤسسه نظم وترتیب برقرار کند وبه موقع تصمیم بگیرد در تصمیمهای خود تردید نداشته باشد وآن را اجراءکند، مدیر باید درباره همکاران خود باقداست وانصاف رفتار کند کار افراد را به نام خود به حساب نیاورد.به زیر دستان خود احترام قائل شود وبه آنان کمک کند تا درانجام وظایف خود موفق گردند.مدیر قبل از همه وبه موقع باید درسر کار حاضر شود وبرای انجام وظایف خود برنامه منظمی داشته باشد.اگر با توجه به اعمال وکارهای مدیر درباره اوقضاوت کنیم خطا کمتر خواهد بود.

مدیر خوب چه شرایطی باید داشته باشد؟
۱داوطلب شدن برای قبول مسئولیت از شرایط یک مدیر خوب می تواند باشد.
۲مدیر خوب می خواهد از افراد با استعداد وبا تجربه استفاده کند وپیوسته دنبال کسانی است که در حرفه خود بهترین هستند این قبیل مدیران را می توان گفت دارای شخصیت قوی وسازنده هستند وتوانایی استفاده از تخصصهای لازم را دارند .

۳سومین ویژگی یک مدیر خوب ناراضی بودن اواست البته این نارضایتی را باید از دیدگاه نقش نارضایتی که مسلما سازنده باشد باید بررسی کرد زیرا نارضایتی بیمار گونه تأثیر نامطلوب روی زیر دستان خواهد داشت.

۴چهارمین شرط در یک مدیر خوب گروه بندی کارها ی مؤسسه واولویت دادن به آنها است ،مدیر خوب اهمیت کارهای باارزش ومهم را درک می کند ودر انجام آنها حق تقدم قائل می شود واوقات خود وزیر دستان را درانجام دادن کارهای کم اهمیت تلف نمی کنند.

۵یک مدیر خوب در پی تربیت وپرورش زیر دستان خود می باشدواین کار را در سرلوحه اقدامات خود قرار می دهد وکوشش می نماید زیر دستها آموزش ببینند وارتقاءیابند زیرا افراد باید برای انجام کارهای خود انگیزه داشته باشند واین مدیر مؤسسه است که درایجاد انگیزه وآشنا ساختن افراد به رموز کارو فعالیتها آموزشهای مستمر ضمن خدمت تلاش می کند.البته باید در نظر داشت که در هر مؤسسه عده بیشتری از افراد دنبال این هستند که گفته شود چه کار بکنند وخیلی کمتر می بینند افرادی که خود ساخته بوده وبرای پیشرفت خود اقداماتی را به عمل می آورند .

۶توانایی ذهنی
وظایف مدیر تعیین هدفها ،سازماندهی وارزشیابی کارهای انجام شده نیاز به تعداد وقدرت تجزیه وتحلیل وهمچنین ترکیب مسائل دارد.هرچند که این استعداد غالبا ضمن دوره های آموزشی وخصوصا بعداز آغاز کار پرورش می یابد لیکن توفیق در این امر در صورتی میسر است که فرد دارای قوای ذهنی مطلوب باشد.
۷ قدرت تصور
قدرت تصور از خصایص برجسته یک مدیر خوب است ووجود آن معمولا (ولی نه همیشه )به نداشتن هوشی در سطح عالی بستگی دارد .

قدرت تصور در تشخیص نتایج احتمالی تصمیمات وعملیات وگاهی اوقات نیز در ایجاد روابط حسنه با مردم تجلی می کند.
۸داشتن شهامت ،اعتماد به نفس وتعادل
کار هر مدیردر امر کنترل ،سازماندهی ،انگیزش وپرورش افراد مستلزم داشتن خصایص یک رهبر است که از آن جمله شهامت ،اعتماد به نفس ،وتعادل احساس واندیشه از عوامل مهم تلقی می شوند .کلیه این خصایص را می توان از طریق آموزش وپرورش با کسب تجربه وداشتن موفقیت برای ارائه آنها پرورش داد لیکن نقصان هر یک از خصوصیات مانع از این می شود که فرد به صورت مدیر لایق در آید.
برای هر مدیر در هر مؤسسه آموزشی پنج نوع قدرت می توان تصور کردکه مدیر با استفاده از این قدرتها می تواند سازمان را اداره نماید.
۱- قدرت پاداش
۲- قدرت اجبار
۳- قدرت شخصیت
۴- قدرت تخصصی
۵- قدرت قانونی
۱- قدرت پاداش

این قدرت بستگی به میزان پاداش دارد البته گاهی پاداش عینی است مانند پاداش مادی ونظایر آن زمانی پاداش غیر مادی وبه صورت تشویق است مانند ارتقاءبه مقام بالاتر

۲- قدرت اجبار
قدرت اجبار معمولا در اختیار همه مدیران است ولی از این قدرت همه یکسان استفاده نمی کنند مانند جریمه کردن ،قطع حقوق ،قطع اضافه کار ،توبیخ ونظایر آن
۳- قدرت شخصیت
قدرت شخصیت در حقیقت قدرتی است که مدیران از نظر فردی دارند یعنی قبول شخصیت مدیراز طرف زیر دستان می باشد.

۴- دانش وتخصص
دانش وتخصص پیوسته مورد توجه واحترام بوده است واین قدرت مدیر به او فرصت می دهد که در زید دست نفوذ کند واین نفوذ نیز در نوع خود می تواند بسیار سازنده باشد.
۵- قدرت قانونی
قدرت قانونی –قدرت قانونی مدیر از مقام ومنصب اوناشی می شود وقبول سازمان وتشکیلات وسلسله مراتب از طرف زیر دستان به مدیر امکان می دهد تابتواند به استناد قدرت ناشی از قانون ومقررات مؤسسه در مؤسسه عمل نماید.

نقش مدیر به عنوان همکار وراهنمای مربیان
به منظور ایجاد کار جمعی در مهدومدرسه ،مدیر به دو موضوع زیر باید توجه نماید:
۱- باید ماهیت وویژگیهای مدیریت خود رادر سازمان مهدیا مدرسه ای که می خواهیم کار گروهی بین همکاران متخصص خود در تدریس ایجاد کنیم ،شناسایی کرده ومشخص نماییم .
۲- مسائل وموفقیتهایی که برای افراد مسئول در زمینه راهنماییهای آموزشی درمهد ومدرسه وجوددارند مورد بررسی ودقت نظر قرار دهیم .

مدیریت در سازمانهای آموزشی دارای هر می واژگونه است یعنی در عین حال اینکه مدیر دربک سازمان آموزشی در رأس هرم قرار میگیرد وهدفمند عمل می کند ولی این رأس در پایین هرم جای می گیرد یعنی مدیر در سازمانهای آموزش به معاونین خود خدمت می کند تا معاونین به معلمان خدمت کنند ومعلمان به دانش آموزان ترتیب مدیر آموزشی همگام وبا مشارکت دیگر اعضای سازمان به برنامه ریزی وانجام امور می پردازد.به عبارت دیگر کلیه کارکنان باید در امر مدیریت مشارکت داشته باشند.

می توان در امر مدیریت به موارد زیر تأکید کرد:
۱- برنامه ریزی وبرنامه نویسی
۲- طرح ریزی آموزشی به عنوان طرحهای تجربی
۳- فراهم آوردن موجبات پیشرفت قابلیتهای ذهنی معلمان ومربیان
۴- توانایی در سخنرانی واستدلال کردن در مسائل تربیتی

۵- بالا بردن سطح آگاهیهای اجتماعی و فرهنگی معلمان ومربیان
۶-تنظیم یک برنامه کامل ومنطقی آموزشی درمهدیا مدرسه ابتدائی
۷-ارزشیابی
وظایفی که مدیر برای بالا بردن کیفیت آموزشی باید در نظر داشته باشد:
۱با اتخاذ تصمیمات واعلام آنها مرکزیت خود را بین گروه معلمان ومربیان به اثبات رساند .
۲با توضیح تصمیمات اتخاذ شده با گروه معلمان وکارکنان بحث وتبادل نظر داشته باشد.
۳به گروه معلمان وکارکنان اجازه دهد تا از اختیارات خود استفاده کنند.
۴با تشویق گروههای فعال به پیشنهاد راه حل در حل وفصل مسائل واجبات رشد آنان را فراهم آورد.

۵به گروهها ی معلمان وکارکنان در زمینه برخی موارد وعوامل شناخته شده تفویض اختیار کند تا تصمیم بگیرند.
۶-وقتی گروه درباره رویدادی به بحث وتبادل نظر می پردازد مدیر نیز باید به عنوان یک عضوگروه در بحث شرکت کند.

ازجمله وظایف مدیرمیتواند موارد زیر را شامل گردد:
– معرفی مهد یا مدرسه به عنوان مهد یا مدرسه خوب به مسئولان آموزش وپرورش .
– تنظیم هدفها ومقاصد مشارکت در گزینش کارکنان ،تصمیم گیریها ،سازماندهی وتنظیم برنامه های مکمل .
– تجدید نظر در سازمان وازریابی استاندارد های آموزشی با:
الف)تهیه وتنظیم اطلاعات درباره کار وفعالیتهای اجرایی کارکنان تازه استخدام در ارتباط با کارهای آینده آنان.
ب)راهنمائی ومشارکت

در برنامه های مربوط به آموزش ضمن خدمت در جهت بالا بردن سطح کارآیی معلمان در آموزش وپرورش وتدریس .
ج) اطمینان از اینکه کلیه کارکنان به آموزشهای مورد نیاز خود دسترسی پیدا می کنند.
مدیر وظیفه دارد یک واقعیت کلی را در نظر بگیرد که ازمجموع اجزای تشکیل دهنده خود بزرگتر است وبه عبارت دیگر ،یک کل از مجموع اجزای تشکیل دهنده خود بزرگتر است .وظیفه دیگر مدیر ایجاد هماهنگی در تصمیم گیریها وبرآوردنیازها در حال وآینده مؤسسه می باشد.)

اخیرا مورگان ،هال ومک کی اظهار داشته اند که مدیر با چهار وظیفه سروکار دارد: (۱)وظیفه فنی وحرفه ای (۲)وظیفه اداری،اجرایی(۳)وظیفه ایجاد ارتباط انسانی و(۴)وظیفه ایجاد روابط با محیط
-وظیفه فنی وحرفه ای در زمینه کا راصلی که همان آموزش وپرورش کودکان می باشد.
– وظیفه اجرایی مدیر در زمینه اداره امور ادرای وگسترش تعداد کارکنان وسایر منابع مالی واداری می باشد به همان ترتیب که فیلد بیان می کند تفکیک امور اداری واجرایی از امور آموزش وپرورش آن کار دشواری است وغالبا این دو وظیفه مکمل یکدیگر هستند.

– وظیفه ایجاد روابط انسانی مدیر عبارت از سازماندهی مشارکت معلمان در تصمیم گیریها واداره کار می باشد البته تا آنجایی که مقررات واساسنامه های چنین مشارکتی را اجازه می دهد .
– وظیفه ایجاد روابط بین مهد یامدرسه وسایر سازمانهای اجتماعی در حقیقت نقشی بسیار حساس وکلیدی است که مدیر یا معلمان ارشدبه عهده دارند وآنان اطلاعات رسیده را کنترل می کنند وپاسخ های مناسب را نیز با هماهنگی لازم می دهند.البته امور مربوط به اولیای دانش آموزان اداره آموزش وپرورش نهادهای اداری واجتماعی وافرادی که به ترتیب با مهدیامدرسه سروکار دارند از کارهای مدیر به حساب می آید

.
به طور کلی یک مدیر باید در انجام وظایف مذکور تعادل برقرار نماید.زیرا گرایش بیشتر مدیر به یکی از وظایف وغفلت از انجام وظیفه های دیگر کل کار مدیریت را باخطر مواجه می سازد.
هر یک از مدیران مؤسسات آموزشی قبل از دبستان ودبستان دارای خصوصیاتی هستند که می شود گفت ممکن است منحصربه فرد باشد ولی در نهایت مواردی را می توان خاطر نشان ساخت که خیلی از مدیران دارای آن ویژگیها هستند بنابراین چند نمونه از خصوصیات مدیران را که در نتیجه تجارب وتحقیقات عینی مشاهده شده اند درزیر بیان می گردد:
مدیر نمونه الف :
– مهد یا مدرسه ای که مطابق میل اواست وبرای خودش روشن است .برا ی معلمان نیز روشن کرده است.

– اگر معلمی مطابق نظر مدیر فعالیت داردمدیر خوشحال است وآثار شادی در سیمای اوپیداست.
– اگر معلمی برخلاف نظر مدیر قدم بردارد موجبات عدم رضایت اورا فراهم می آورد که این عدم رضایت در رفتار مدیر قابل رویت است.
– مدیر نظر خودرا دراوقات مختلف به اطلاع معلمان می رساند وهمچنین رفتارهای اونشانی از نظر اودر کارمعلمان است که خیلی واضح وآشکار می باشد.

– جلسات شورای معلمان کوتاه مدت است وبا ریاست مدیر آغاز می گردد وفقط مدیر نظرات خودرا که معلمان باید اجرا نمایند باز گو می کند وهیچگونه فرصتی برای بررسی برنامه ها داده نمی شود .
– به معلمان اجازه تشکیل جلسات کوچک بحث ومذاکره داده نمی شود .
– تمام موارد کوچک مانند تهیه وسایل آموزشی ،تعیین کتاب ،تأمین نوشت افزار ،هزینه ها و……را مدیر رأسا انجام می دهد .

-مشاوران مدیر تعداد معدودی از دوستان نزدیک وی هستند .
– اوضاع مهد یا مدرسه بسیار مرتب است وحضور وغیاب مرتب صورت می گیرد ومدیر قبل از همه وارد وبعدار همه خارج می شود.
– بازرسیهای روزانه لازم را درتمام موارد رأسا انجام می دهد.
– با اولیای دانش آموز رابطه دارد ودر کلیه جلسات خارج از مهد یا مدرسه شرکت می کند علاقمندی اوبه کار قابل تردید نیست.

نتیجه :
مدیر نمونه (الف )فردی مستبد وخودرأی است .این مدیر انتخاب اموری را که باید صورت پذیرد از وظایف خود می داند ،تعیین وظایف معلمان رااز طرف خود صلاح می داند .مدیریت نمونه (الف )میل دارد همه فعالیتها مطابق میل او صورت پذیرد .مدیریت آموزشی به نظر چنین مدیری عبارت از بازرسیهای مداوم وهدایت معلمان برای رفع عیوب نقایص کارهای آنان است.
مدیر نمونه (ب)
ـ مدیر نمونه (ب)طرفدار روش آزاد منشی در مدیریت است .
ـ چنین مدیری کارکنان را تشویق می کند تا مسائل ومشکلات خویش را با او در میان گذارند .
– درشورای معلمان بحث وتبادل نظر میان معلمان صورت می گیرد .
– مدیر همیشه آماده کمک به همکاران خود می باشد.
– مدیر پیشنهاداتی که باید با معلمان مطرح گردد قبلا با گروه کوچکی از آنانکه مورد اعتماد همه معلمان هستند مطرح می سازد .

– اگر پیشنهادجدیدی در جلسات معلمان مطرح شود که قبلا با مدیر در میان گذاشته نشده است به شورای فرعی احاله می گردد.
– مدیر به تصمیمات گروهی اعتقاد دارد واز آن حمایت می کند.
– اداره جلسات گروهی را به نحواحسن به عهده می گیرد ومدیر دارای قدرت ولیاقت در ایجاد همکاری بین گروه می باشد.
– مدیر در جلسات گروهی به موقع فرصت به مخالفان می دهد واز نظر آنان نیز در جهت تقویت تصمیمات بهره برداری می کند .
نتیجه :
مدیر نمونه(ب)انسان با تدبیری است وبه روش آزادمنشی اعتقاد دارد.مستقیما امر ونهی نمی کند ودستور نمی دهد ولی با معلمان طوری رفتار می کند که نظر اورا به سایر نظرات ترجیح می دهند .به معلمین اجازه چندانی نمی دهد که در کار دخالت مستقیم داشته باشند ولی بخ نحوی در جریان کارها وغعالیتها قرار می گیرند .البته چنین مدیری ،معلمان رادر کارهایی که او می خواهد انجام دهند به آرامی وملایمت هدایت می کند .

مدیر نمونه (ج)
۱علاقمند به تعلیم وتربیت است وروش آزاد منشی را دوست دارد.
۲معتقد است که به معلمان ودانش آموزان باید فرصت ابتکار وابداع داد.
۳وظیفه خود می داند تا محیطی مطلوب برای کار معلمان فراهم آورد .
۴رابطه بین معلمان ومدیر چندان روش نیست وکسی مدیر را به خوبی نمی شناسد .
۵با کارکنان با خوشرویی روبرو می شود وآدم خونگرمی است .

۶درشورای معلمان که مدت زیادی طول می کشد همه معلمان فرصت اظهار نظر دارند .
۷شورای معلمان چندان به نتیجه نمی رسد وهر یک از معلمان آزادی عمل دارند واگر هم تصمیمات شورا به نتیجه برسد گاهی مورد عمل قرار نمی گیرد .
۸ . همه معلمان مشاور و مدیر هستند و کسی حالت خاص پیش مدیر ندارد .
۹ . رفت وآمد معلمان چندان کنترل نمی شود چون به آزادی آنها احترام گذاشته می شود
۱۰ . کارها چندان منظم نیست ولی مدیر همیشه مشغول است و با معلمان و دانش آموزان سرگرم می باشد

۱۱ . امور اجتماعی خارج مهد یا مدرسه را اغلب معلمان به عهده می گیرند و در صورتی که داوطلب نباشد مدیر این کار را می کند .
نتیجه :
این قبیل مدیزران اعتقاد دارند که آزاد گذاشتن معلمان باعث خواهد شد افکار جدید به مهد یا مدرسه راه پیدا کند و آنها پیشرفت هائی در کار خود داشته باشند . مدیردر امور کمترین دخالت را دارد .
در این روش به معلمان در تعیین جهت کلی و توسعه برنامه به طور مطلوب و متناسب کمک نمی شود البته مدیر از کار رضایت چندانی ندارد .

مدیر نمونه ( دال )
ـ شخصی آرام و متین است و به نظر می رسد هرگز عصبانی نمی شود .
ـ معتقد است جامعه بهترین قضاوت را درباره کار انجام می دهد .
ـ مسائلی که باید در شورای معلمان مطرح شود قبلا ً به شورای کوچکی داده می شود و در شورای معلمان همه اظهار نظر می کنند .
ـ اختیارات به سایرین داده می شود و در جلسات معمولاً نتیجه گیری به عمل می آید و مدیر با اطمینان وظایف خود را دنبال می کند

.
ـ معلمان وضع خود را با مدیر روشن می بینند . و تردیدی در ارتباط بین آنها وجود ندارد .
ـ دانش آموزان نیز در ادامه امور مشارکت دارد .
ـ مدیر بیشتر وقت خود را صرف ارزشیابی از کارها و پیشرفت آموزشی می کند .
تجربیات عملی وتحقیقات تربیتی نشان می دهد :
۱مدیرمدرسه بایدترتیبی فراهم آورد که دربرنامه های وهماهنگی به وجود آید.

۲مهد یا مدرسه محیطی فراهم کند که افراد ارزش خود را درک نمایند وحس کنند که به گروه تعلق دارند.
۳مدیر چنان وضع مطلوب کاری مهد یا مدرسه فراهم آوردکه معلمان ومربیان به آموزش وپرورش رغبت پیداکنند.
۵هر گونه تغییر در برنامه های آموزشی را براساس ارزشیابی منطقی به عمل آورد.
هر مدیر مدرسه پیش دبستانی ودبستان باید بتواند :
ـ استعداد رهبری را درهمکاران تقویت کند.
ـ محیطی فراهم آورد که معلمان ومربیان برای پیشبرد کارهای آموزشی از عقاید ونظر دیگران نیز استفاده کنند.

ـ بویژه مدیران کودکستانها ومهد کودکها نسبت به روشن کردن هدفها ی آموزشگاه اقدام نمایند وهمه کارکنان در جهت تحقق یافتن هدفهای آموزشی به صورت تمام وقت وبا تمام نیرو فعالیت نمایند.
ـ بین کارکنان توافق فکری ایجاد کند تاازبروز تعارض بین زیر دستان جلوگیری شود.
ـ برای بهبودی روشهای کارگروهی وروشهای تدریس معلمان ومربیان را متحد النظر سازد.
ـ کارهای آموزشگاه را برنامه ریزی وحتی الامکان در گروههای کوچک که به وجود می آورد.مورد بحث قرار دهد تا نتیجه برای بحث وتبادل کلی به شورای آموزشگاه پیشنهاد گردد.
ـ‌ روشی را اتخاذ کند که زیر دستان برای اخذ کمک به او مراجعه کنند.

ـ روشی را اتخاذ نماید که معلمان از مدیر دعوت کنند کلاسهای آنها را مورد بازدید قرار دهد وآنان را راهنمائی نمایند .
ـ در جامعه کوچکی که در آن قراردارد از افراد صاحبنظر دعوت نماید تامعلمان رادر پیشرفت کارهای آنان کمک کند.

ـ چنان محیط کاری فراهم آورد که روحیه کارکنان وضع مطلوب داشته باشد وشخصیت فردی افراد محترم شمرده شود.
ـ معلمان وکارکنان را درتصمیم گیریها برای حل مشکلات شرکت دهد که به این ترتیب معلمان تصمیمات اتخاذ شده را مربوط به خود دانسته مجری تصمیمات خواهند بود.
ـ قدرت ابتکار کارکنان رادر امر برنامه ریزی تقویت کند زیرا دراین صورت است که در کیفیت کار پیشرفت حاصل می گردد.زیرا معلمان احساس می نمایند که اجازه دارند در تصمیمات مهمی که برای انجام امور مختلف آموزشگاه اتخاذ می گرددمشارکت داشته باشند.

یکی از کارهای اداری مدیر انتخاب همکاران خودش می باشدغالبا مدیران زمانی که منصوب می شوند تعدادی کارمند در مؤسسه کار می کند وبه تدریج افراد جدیدی نیز به کار گرفته می شود.ودر انتخاب افراد جدید مدیر باید قادر باشد با مصاحبه وبررسی وضعیت استخدام هر معلم یا مربی درباره اوقضاوت کند وچناچه دارای شرایط مناسب برای همکاری باشد اورا انتخاب نماید.دراین مورد باید از پذیرفتن افرادی که بنا به ارتباطات وتوصیه به او تحمیل میشود خودداری نماید.

موضوع دیگر گماردن هر معلم در جای مناسب است که او بتواند حداکثر توانایی خویش را درجهت بهبود آموزش وپرورش بروز دهد نه اینکه تغییر محل کاردر داخل به عنوان پاداش یا تنبیه برای معلمان صورت پذیرد.
مدیر باید با ارزشیا بیهای که به عمل می آورد برای بازاموزی معلمان خود برنامه داشته باشد وبه تدریج از امکانات آموزش ضمن خدمت ودانشگاهها برای پیشرفت آموزش ومعلومات معلمان خود بهره گیری کند.

مهارت مدیر در فن مصاحبه نیز به او کمک می کند تابتواند مسائل را تحلیل وبررسی نمایدوراههای پیشرفت را پیدا کند البته مصاحبه نباید به عنوان اعمال نظر مدیر در معلمان به کار گرفته شود .
مدیر باید دربودجه نویسی ومکاتبات ادرای نیز مهارت داشته باشد تابتواند یک بایگانی منظم ودفاتر مالی وادرای منظم داشته باشد به آسانی از آنها استفاده کند.

ارزشیابی از کار معلمان ودانش آموزان باعث می گردد اقدامات تشویقی واحیانا تنبیهی به شواهد عینی انجام گیرد وهمچنین نقایص برنامه ها وروشها روشن گرددوگاهی نکات ضعف برنامه ریزیها وهدفها ومقاصد آموزشی نیز پیدا شود.

ارزشیابی باعث می گرددهدفهای آموزشی روشن شوند ضابطه ومعیارهایی برای سنجش پیشرفت به وجود آید .شواهدی که دلالت بر ایجاد تغییر باشد جمع آوری گردد.
مدیر باید ازروشهای ارزشیابی آگاهی داشته باشد وهمکاران خود را نیز در این جهت یاری نماید.
خود سنجی که دراثر کوشش فردی برای بهبود کار می باشد بهترین نوع ارزشیابی است.مدیر باید کوشش کند معلمان کارروزانه خود را ارزیابی کنند ونواقص را برطرف نمایند .به عبارت دیگر خود سنجی جانشین ارزشیابی مدیر از کار معلمان را بگیرد.

البته هر مدیر خود می کوشد از کار خود نیز ارزیابی کند بنابراین داشتن ملاک ومعیارهای معتبر سنجش وارزشیابی برای مدیر نیز ضرورت دارد وحاصل این ارزیابیها مدیر را راهنمائی خواهد کرد تابتواند پیشرفت کار را سروسامان بخشد.
اهم کارهای مدیر در مراکز دبستانی وپیش دبستانی به قرار زیر هستند :
ـ تعیین وظایف کلیه مربیان وکارکنان
ـ ترتیب دادن جلسات بحث وانتقاد دوستانه بین همکاران در مدرسه ومهد .
ـ ترتیب دادن جلسات خصوصی بین مدیر ومربی ویا مدیر ومعلم
ـ ارزشیابی از کار مربیان ومعلمان .
ـ ایجاد کتابخانه برای مربیان ومعلمان وترتیب استفاده مفید از کتابخانه برای همکاران .
ـ توجه به مسائل شخصی وخانوادگی مربیان وتشویق ودلگرم ساختن آنان به کار وفعالیت در مدرسه ومهد
ـ نظارت در اجرای هر چه بهتر برنامه های تنظیم شده .
ـ گزینش مربی وسایر کارکنان با توجه به نیاز مؤسسه آموزشی قبل از دبستان ودبستان .
ـ تنظیم برنامه سالانه ،هفتگی ،روزانه برای کار کلاسها .
ـ تشکیل جلسات با اولیاءومربیان ونظر خواهی از آنان درباره برنامه ها در جهت بهبود کارها.
ـ استفاده از خلاقیتهای کودکان ،مربیان ومعلمان در مرکز آموزش .
ـ انجام امور مالی واداری در پشتیبانی از برنامه های آموزشی وپرورشی مؤسسه قبل از دبستان ویادبستان .

ـ انجام کلیه کارهای مربوط به اداره امور مؤسسه آموزشی که عند الزوم پیش می آید.

ساعات وبرنامه ایام هفته ۷
۳۰/۷ ۳۰/۷
۱۵/۸ ۳۰/۸
۳۰/۹ ۳۰/۹
۱۰ ۱۰
۳۰/۱۰ ۳۰/۱۰
۱۱

هندسی
بازی آزاد
وظایف معلمان
همه معلمان باید دراداره امور مشارکت نمایند از جمله در تعیین مزایای معلمان وموقعیت شغلی آنان دخالت داشته باشند .بنابراین باید دید تعهد وپای بندی آنان وهمچنین مهارت آنان در ارزیابی می تواند چنین موقعیتی را برای آنان فراهم آورد.با این ترتیب هر یک از معلمان علاوه بر داستن وظیفه معلمی باید وظایفی را نیز در کار اداره به عهده داشته باشند

.این مسئولیتها برای معلمان شامل موارد زیر می تواند باشد:
۱- مشاوره وهمکاری با کارکنان وسایر معلمان در طراحیهای آموزشی ،اجرای فعالیتهای آموزشی ،تهیه وسایل آموزشی ،پیش بینی روشهای تدریس وارزشیابی از فعالیتهای آموزشی وفعالیتهای پرورشی.
۲-کمک به پیشرفت حرفه أی معلمان وگزینش معلمان و………
۳-ایجاد هماهنگی در کار سایر معلمان .
۴- مشارکت در تجدید نظر واداره امورمربوط به برنامه های آموزش وپرورش وسازمانی در صورت لزوم

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.