تحقیق تأثیر تبلیغات بازرگانی در عصر ارتباطات برای کالاهای گوناگون


در حال بارگذاری
14 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
11 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  تحقیق تأثیر تبلیغات بازرگانی در عصر ارتباطات برای کالاهای گوناگون دارای ۱۴۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق تأثیر تبلیغات بازرگانی در عصر ارتباطات برای کالاهای گوناگون  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق تأثیر تبلیغات بازرگانی در عصر ارتباطات برای کالاهای گوناگون،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق تأثیر تبلیغات بازرگانی در عصر ارتباطات برای کالاهای گوناگون :

تبلیغات بازرگانی، مخالفان و موافقان زیادی دارد. اما به هر حال واقعیتی است که خود را بر همه ما تحلیل کرده و آثار عمیق آن بر عرصه های مختلف اقتصادی،‌فرهنگی،‌اجتماعی و سیاسی، به معماران زندگی جمعی اجازه نادیده گرفتن آن رانمیدهد؛ به ویژه آنکه تبلیغات بازرگانی به یکی از اصلی ترین منابع مالی رسانه ها تبدیل شده و رقابت آنها را در جذب و انتشار پیام های تجاری برانگیخته است. هنگامی که پیدایش رسانه های نوین نظیر ماهواره و اینترنت و پخش فرامرزی و بدون مانع آنان را هم در نظر بگیریم، انگیزه و دلایل نهضت قانونمند کردن تبلیغات بازرگانی صدچندان می شود.

از این رو،‌مدیران و طراحان زندگی مسالمت آمیز جمعی در سراسر جهان حرکتی پرشتاب را به سمت تدوین قوانین تبلیغات بازرگانی آغاز کرده اند. امروز شاهد آن هستیم که افزون بر قوانین ملی،‌تلاش های منطقه ای و جهانی برای پی ریزی نظام مطلوب برای این رشته خاص از علوم ارتباطات صورت می گیرد. بااین حال کشور ما هنوز هم فاقد قانون تبلیغات بازرگانی است و آثار نامقبول این خلا قانونی چنان آشکار گشته است که دیگر کسی منکر ضرورت و فوریت جبران آن نیست.

در این راه استفاده از دانش و تجربه دیگران خردمندانه و لازم است، اما بدون تردید بومی سازی آن و انتخاب الگوی مناسبی که با مبانی حقوقی و دینی ما نیز مغایر نباشد،‌نیازمند «بررسی تطبیقی اصول و مبانی تبلیغات بازرگانی درجهان معاصر،‌ایران و اسلام» است؛ البته با «یک رویکرد حقوقی».

تبلیغات (Advertising)
در بسیاری از کتب و مقالات علمی در مورد بازاریابی،‌بحث پیشبرد، فروش را به ارتباطات Communication تعبیر کرده اند. در حقیقت نامگذاری فوق دارای یک علت منطقی و رفتارشناسی است.
تبلیغت به معنی انتشار یک پیام به گروه یا گروههای از جامعه به منظور دستیابی به هدف یا اهداف معین بازرگانی ، سیاسی، اقتصادی واجتماعی است. در پیشبرد فروش،‌هدف تبلیغات، هدف بازرگانی است و منظور از آ“،‌اطلاع رسانی و راهنمایی به خریداران بالقوه کالاها و خدمات در مورد کیفیت، قیمت، مشخصات ، مزایا و کالا دیگر اطلاعاتی است که احتمالاً در تصمیم گیری خریدار دارای نقش و اثر مثبت دارد.

بنابراین تا این قسمت مطالب پی بردیم که باید همواره به ۳ دسته از عناصر در فعالیتهای بازاریابی عنایت داشت.
دسته اول :‌عناصر مادی محیط یا بازار هدف بود که میتوان مهمترین آنها را جمعیت و خصوصیات آن، توسعه اقتصادی، سرمایه های مالی انسانی وقتی و بالاخره علوم و تکنولوژی نام برد.
دسته دوم : عناصر غیر مدی محیط یا بازار هدف بود که از آن زمره؛ خانواده، نهادهای مذهبی، آداب و رسوم، ارزشها ،‌قوانین ، هنر و زبان و ادبیات را میتوان برشمرد.
دسته سوم : آمیخته بازاریابی نام داشت که به هفت P موسوم است و معادلهای فارسی آنها را باید محصول یا کالا، قیمت ، توزیع،‌پیشبرد فروش، بسته بندی، روابط عمومی وقدرت نامید.

قیمت (Price)
شاید قیمت یکی از مهمترین عنصر در آمیخته بازاریابی باشد بسیاری از مصرف کنندگان یا مشتریان کالا اعم از داخلی یا خارجی را میتوان با حربه قیمت کمتر،‌یا تخفیف بیشتر جلب نمود. گر چه از نظر علمی سایر عناصر آمیخته بازاریابی اهمیت کمتری از قیمت ندارند، ولی به علت قابل اندازه گیری بودن قیمت و امکان مقایسه سریع آن با کالاهای مشابه،‌این عنصر اهمیت بیشتری یافته است. تصمیم گیری در مورد تعیین قیمت بر خلاف گفته کلیشه ای رایج که عرضه و تقاضا را تعیین کننده قیمت می داند، به عوامل متعدد و متنوعی مانند هزینه های تولید، قیمت تمام شده، موقعیت و چگونگی رقایت یا انحصار،‌ قوانین مالی و محاسباتی، هزینه های توزیع و ; بستگی دارد.

۱- آموزش نیروی انسانی و افزایش کارایی
۲- کاهش هزینه نهایی
۳- افزایش مقیسای تولید و صرفه جویی های حاصله
۴- استفاده از حداکثر ظرفیت و جلوگیری از عامل ماندن عوامل تولید
۵- به هنگام نمودن تکنولوژی
۶- کاهش ضایعات

در بازارهای خارجی عوامل دیرگی نیز درتعیین قیمت دخالت دارند از جمله :
۱- نرخ ارز
۲- هزینه های حمل ونقل
۳- بیمه
۴- عوارض گمرکی
۵- سود بازرگانی کشور مقصد

روشهای تعیین قیمت با توجه به استراتژیهای بازاریابی بنگاه اقتصادی :
۱- تعیین قیمت براساس محاسبه انواع هزینه ها و افزایش سود بنگاه
۲- تعیین قیمت براساس تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر
۳- تعیین قیمت براساس تجزیه و تحلیل عرضه و تقاضا در حالت انحصار
۴- تعیین قیمت براساس شرایط بازار

بسته بندی (Packaging)
نخستین قوم که اقدام به بسته بندی نمود،‌قوم کارتاژ (مراکش فعلی) بود. بعد آسیائیها و به ویژه چینیها در ساختن انواع جعبه ها و بسته ها و محفظه نگهدارنده کالا به دستاوردهای مهمی رسیدند. و اروپائیان با اختراع ماشین آلات بسته بندی انواع مقسم ها و ضربه گیرها و سایر وسایل مربوط به بسته بندی،‌این فن را تا حد یک رشته تخصصی گسترش و تکامل بخشیدند.

بسته بندی به معنی ساخت یا تهیه و تعبیه ظرف یا محافظی است که سلامت کالای مظروف را در فاصله زمانی بعد از تولید ودر مراحل حمل و نقل،‌انبارداری و توزیع،‌تا مصرف نهایی حفظ نموده و از بروز صدمات احتمالی فیزیکی،‌شیمیایی در آن جلوگیری نماید. هرگونه بی دقتی یا تسامح در روش با کیفیت بسته بندی باعث ایجاد عوارض غیرقابل جبران در نوع کیفیت،‌افت شهرت، کوتاهی عمر و بالاخره عدم مرغوبیت کالا میگردد.

بسته بندی به عنوان یک صنعت،‌در توسعه بازرگانی داخلی و خارجی، افزایش سرعت مبادلات، افزایش صادرات،‌بهبود روشهای عرضه و فروش اثر مستقیم دارد.

بسته بندی از ۴ دیدگاه مختلف :
۱- از نظر مواد اولیه مورد اسفتاده مانند : بسته های چوبی، مقوایی و کیسه ای
۲- از نظر محتوی و مظروف، مانند :سبزیها و میوه های تازه،‌حبوبات،‌مایعات ، دارو، پودرهای شیمیایی و لوازم خانگی و;
۳- از نظر تکنولوژی تولید،‌مانند : بسته بندی واکیوم شده، بسته بندی پلی اتیلن ، بسته بندی های استپیک (عاری از وجود باکتریها و میکروبها)
۴- از نظر توزیع فیزیکی ، مانند :‌بسته بندی برای مصرف کننده ،‌بسته بندی برای حمل و نقل و بسته بندیهای بزرگ صنعتی با اسفتاده از پالت

روابط عمومی (Public Relation)
روابط عمومی به مجموعه ای از حرکات و فعالیتهای بازاریابی اطلاق میشود که به منظور جلب و جذب افکار و تمایلات و احساسات مصرف کننده به سوی تولید کننده یا به نفع یک نام تجاری خاص صورت می گیرد. روابط عمومی یک استراتژی جذبی است. بدیهی است که تغییر عادات مصرفی و اعتقادات و باورهای مصرفی در بلندمدت و پس از طی یک فرایند طولانی حاصل می گردد،‌ ولی پس از آنکه عادات مصرفی در جهت موافق با مصرف کالای خاص شکل گرفت نه تنها تغییر مجدد آن دشوار است بلکه میتواند در گسترش بازار آن کالا نیز بسیار مؤثر باشد.

فعالیتهای روابط عمومی شامل تحقیق و بررسی در مورد افکار،‌عقاید، آداب و رسوم، سنن، طرز تلقیها ، ارزشهای حاکم درجامعه و از طریق برگزاری مراسم عمومی و فرهنگی،‌سمینارها، جشنها ، مسابقات ورزشی ،‌تقبل هزینه های امور خیریه و عام المنفعه، پشتیبانی از نیازمندان، حمایت از مادران و کودکان و بالاخره کلیه اموری که بتوان با تکیه براحساسات مصرف کننده،‌نظر موافق او را نسبت به یک مؤسسه تولید کننده ،‌یک کالای خاص جلب کرد.

قدرت (Power)
قدرت در بازاریابی به معنی استفاده و برخورداری از حمایت روسای با نفوذ تشکیلات اداری و سیاسی،‌مجالس قانونگذاری و مقامات عالیه کشور در جهت ورود به بازار خاص یا انجام فعالیتهای خاصی است.
از مثالهای معروف استفاده از قدرت بازاریابی، مورد واقعی شرکت بین المللی پپسی کولا برای ورود به بازار هندوستان است. تا سال ۱۹۷۸ بازار نوشابه های غیرالکلی در هندوستان در اختیار کمپانی کوکاکولا بود. در این سال ،‌پپسی کولا با یک برنامه ریزی دقیق و از طریق به کارگیری قدرت گروهی از سرمایه گذاران هندی توانست رقیب سرسخت خود کوکاکولا را از میدان خارج کند. پپسی کولا برای بدست آوردن حمایت مقامات دولتی و قانونگذاران محلی به دولت هند پیشنهاد کرد در قبال کمکهایی که به فراورده های کشاورزی انجام دهد (که مبلغ آن نیز کمتر از هزینه واردات پپسی کولا به هند نخواهد بود). اجازه ورود به بازار هند را پیدا کند به این ترتیب پیشنهاد فوق بازار عظیم نوشابه های غیرالکلی هندوستان از دست کوکاکولا خارج شد.

اصول و مفاهیم ارتباطات بصری
شناخت پیدا کردن نسبت به آنچه ارتباط بصری خوانده میشود مانند یادگیری زبان است. زبانی که تنها از تصویر تشکیل شده است. تصاویری که برای ملل مختلف با زبانهای خاص خودشان معنایی یکسان دارند. زبان بصری زبانی است محدودتر از زبانی که با آن صحبت می کنیم ولی مسلماً ارتباطی مستقیم تر برقرار می کند و مثال بارز آن یک فیلم خوب است که اگر تصاویر بتوانندداستان را خوب بیان کنند دیگر احتیاجی به استفاده از واژه ها نخواهد بود.

بنابراین ارتباط بصری وسیله ای برای انتقال از یک فرستنده به یک دریافت کننده است که هیچ چیز نمیتواند جایگزین آن شود ولی به شرط اولیه آن دقیق بودن اطلاعات،‌عینیت داشتن علامات، وجود سیستم رمزی واحد و عدم وجود سوء تفاهم است و در چنین شرایطی بسیار راحتتر و مستقیم تر میتواند با مخاطب ارتباط برقرار نمود بدون اینکه ملیت، زبان ، نژاد و ; او در این رابطه دخیل می باشد. پر واضح است که برخی از پیامهای بصری که برای مردمی خاص با فرهنگی خاص طراحی میشوند فقط برای همان مردم مفهوم خواهند داشت زیرا هر کس آن چیزی را می بیند که در باره اش اطلاعاتی دارد با این حال اصول عمومی و مبادی سواد بصری در همه‌ موارد عادی صحیح است.

در دنیای تصاویر تبلیغاتی که به کار ارتباطات و اطلاعات بصری می آیند قواعدی وجود دارد. این قواعد حاصل پژوهشها و بازبینی هایی بر پایه اطلاعات آماری است. پس ضرورت پژوهشهایی بصری که بر پایه ویژگیهای روانشناختی محصول به منظور یافتن تصاویری که دارای ارتباط با نتیجه منطقی رنگ و فنون متناسب با آن است به میان می آید و به طور مثال باید سطح فرهنگ آن دسته از مردمی که اطلاعاتی خاص دریافت می کنند در نظر گرفت تا به نتیجه‌ی قابل قبول رسید.

حال این سؤال مطرح میشود که مگر هدف فراگیری شیوه های پیشرفته تر جهت کسب آمادگی برای رویارویی با آینده نزدیک نیست؟ پس چرا در مدارس و دانشگاههای هنری به جای هنر گذشته،‌روشهای نوین را آموزش نمیدهند؟ گذشته هرگز قابل بازگشت نیست و ادوار هنری گذشته نیز هیچ گاه تجدید نمیشوند. گذشته میتواند حاوی بار اطلاعاتی فرهنگی باشد و نباید آن را از زمان خودش جدا کرد. البته اگر ما معتقد به علم بودن ارتباطات بصری هستیم باید بپذیریم که علم بشر نیز در طی تکامل او، روند تکاملی داشته و همانند همه علوم دیگر چون فیزیک، ریاضی و … برخی از برداشته های گذشته را در زمان حال فقط در موقعیتی خاص قابل قبول است مانند اصول مکانیکی نیوتن که فقط نسبت به ناظر ایستا درست است و در شرایط دیگر خیر، و همچنین برخی از برداشتهای علمی گذشته در امروز دیگر قابل قبول نیست مانند نظر به غیر قابل تفکیک بودن اتم در زمان دالتون، به هر حال برای پیاده کردن یک برنامه آموزشی در مدارس هنری دو روش وجود دارد، نخست روش ایستا و سپس پویا روش ایستا بدین گونه است که شاگردان به اجبار خودشان را برنامه ای وفق می دهند ه غالباً به گذشته تعلق دارد یا به هر حال روشی است که در اکثر موارد از واقعیت علمی روزمره دوره است.

روش دیگر این است که برنامه به تاریج شکل می گیرد و به طور مدام با خود اشخاص و مشکلات آنها در ارتباطی تنگاتنگ قرار دارد، مشکلاتی که با زمانه پیش می رود. پر واضح است که در حالت دوم هنرجو با مسایل روز پیشرفته و تداخل بیشتری با جامعه ای خواهد داشت که آثارش را می پذیرند و عمق آثارش بیشتر خواهد بود.

برونوموناری (Bruno Monari) طراح را در حوزه وسیعی از فعالیتهای انسانی دخیل می داند و حوزه های متفاوتی از طراحی مثل طراحی تجسمی – (Visual Design) طراحی صنعتی (Industrial Design) طراحی گرافیکی (Graphic Design) و طراحی پژوهشی (Desegno Dircerco) را در نظر می گیرد طبق نظر او وظیفه طراحی تجسمی خلق تصاویری است که عملکرد آنها برقراری ارتباطی ارتباطهای بصری و اطلاعات بصری است. وظیفه طراحی صنعتی صنعتی طرح اشیاء مصرفی بر مبنای قواعد اقتصادی، مطالعه وسایل تکنیکی و مواد گوناگون ساخت آنهاست، عملکرد عمده طراحی گرافیک در دنیای چاپ، کتاب، پوستر و آگهیهای تبلیغاتی چاپی است وعملکرد طراحی پژوهشی نیز تجربه ساختارهای تجسمی در دو بعد یا بیشتر است و پژوهشهایی در زمینه تصویر با استفاده از وسایل سینما.

با توجه به این تقسیم بندی موناری ممکن است در ابتدا طراحی گرافیکی را مختص امور تبلیغاتی بپنداریم درحالیکه اگر مثالهایی از جلوه‌ی تبلیغات را مانند بسته بندی در نظر بگیریم می بینیم به هر ۴ حوزه‌ی طراحی مربوط می گردد. به عنوان مثال اگر چه طراحان صنعتی و گرافیک با دیدگاههای مختلفی به موضوع بسته بندی می نگرند ولی انطباق کامل این دیدگاههاست که تصویری شفاف و روشن از بسته بندی و محتوی آن را در اختیار مشتریان قرار می دهد.

طراحان صنعتی،‌موضوعاتی نظیر انواع حفاظتها (فیزیکی، شیمیایی و 😉 نوع ارتباط فیزیکی (ارگونومیکی، آنتروپومتری) گروه عوامل انسانی با بسته بندی مانند ارتباط کارگران خطوط تولید، عوامل توزیع ، فروشندگان و خریداران نهایی، ارتباط تجهیزات حمل با نوع محصول و بسته بندی،‌نقش بسته بندی در استفاده یامصرف کالا (مثل نقش بسته بندی در چگونگی مصرف شامپو و ; ) هویت های سه بعدی و بصری ، مواد مصرفی مناسب برای کالا و موضوعاتی را که به طور کلی به رویکردهای انسان با بسته می پردازد، در نظر میگیرد. و طراح گرافیک به اصول مبادی سواد بصری در برچسب و ; در مجموع حاصل تجمع این دو حوزه به ظاهر متفاوت است که برداشتی صحیح یا غلط از محتویات بسته به ما میدهد و ما را مشتاق به خرید کالا نموده و یا از خرید آن منصرف میگرداند. باید توجه داشت که به طور کلی تصاویر فاقد عینیت از امکانات کمتری جهت برقراری ارتباطات بصری برخوردارند، تصاویر قابل ارایه باید برای همه روشن وقابل فهم باشند در غیر اینصورت نمیتوان عنوان ارتباط بصری را به آنها اطلاق کرد و در واقع باید آن را هرج و مرج بصری نامید. نه ارتباط بصری.

هر فردی انبوهی از تصاویر که در طول زندگی او شکل گرفته را در ذهن دارد که در واقع بخشی از دنیای درون او را شکل می دهند. با این مجموعه شخصی است که ارتباط برقرار میشود. در این مجموعه از تصاویر فردی است که باید تصاویر عینی را جست و جو کرد. تصاویری که در بسیاری از افراد‌، نقطه ای مشترک دارند. به این ترتیب است که خواهیم توانست کدام تصویر، کدام شکل،‌کدام رنگ مناسب را به کار ببریم تا متناسب با گروه مشخص باشد.

هر طرحی از آثار و علاماتی تشکیل میشود و باید گفت که علایم هستند که به طرح حساسیت می بخشند. حساسیت بخشیدن به یک موضوع در جلب توجه و گسترش امکانات ارتباطی بسیار مهم است مثلاً یک ورقه کاغذ سفید با سطح صاف چندان جلب توجه نمی‌کند اما اگر سطحش چین خورده باشد مخصوصاً اگر چین خوردگی شکلی آشنا داشته باشد، انظار را متوجه خود میسازد.
در این راستا می توانیم پیام را در وهله اول به دو قسمت کنیم: یک قسمت شامل اطلاعاتی میشود که به وسیله پیام انتقال پیدا می کند و قسمت دیگر شامل وسایل انتقال بصری است. وسایل انتقال بصری در برگیرنده مجموعه عناصری است که پیام را قابل رویت می سازند و عبارتند از : بافت شکل، ساختار ابزار،‌نمونه های قابل تکرار و حرکت.

در همین راستا پیامهایی که در موقعیتهای متفاوت از مقابل ما می گذرند را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. یکی ارتباط اتفاقی و دیگری ارتباط عمدی. ارتباط بصری زمانی که به صورت اتفاقی رخ میدهد میتواند به وسیله دریافت کننده اش خواه به عنوان پیامی علمی و خواه به عنوان پیام زیبایی شناسی یا هر چیز دیگر،‌ آزادانه تفسیر شود در حالیکه یک ارتباط بصری عمدی باید بدان گونه ای دریافت شود که تمام منظور فرستنده را منعکس کند.

پس به طور کلی مسأله روشن بودن وسادگی موضوع همیشه مطرح است. برای تلخیص یک موضوع کار فراوانی لازم است اما برای ارایه اطلاعات دقیق باید اضافات را از بین برد، نه اینکه با افزودن زواید اطلاعات را پیچیده تر کرد.

حال به عنوان مثالی موردی از تبلیغات ویژگیهای آگهی را ذکر می کنیم :
در این زمینه تبلیغات چی های قدیمی مانند امروزیها معتقد بودند اعلان باید مشتی باشد که بر چشم فرد می آید. آگهی خبابانی باید سایر اعلانها را تحت الشعاع قرار دهد همانطور که آگاهیهای دیگر هم باید دارای چنین ویژگی باشند. در مجموع هر آگهی باید کاملا از سایر آگهی ها متمایز باشد، چشمگیر باشد، با سماجت توجه رهگذران را به سوی خود جلب کند و به سرعت بر آنان تأثیر گذارد. ترکیب و تقسیم آگهی به سطوح متفاوت بر پایه رنگ موضوع مورد نظر صحیح نیست. آگهی هایی که به این شکل تهیه میشوند بین آگهی های دیگر محو میشوند زیرا هر بخش جدا شده از مجموعه آن با نزدیکترین آگهی ارتباط بصری پیدا می کند به همین دلیل این ارتباط به تناوب اطلاعات نادرسی را به بیننده انتقال می دهد و علاوه بر اینکه موجب پریشانی ذهن میشود رسالت پیام را نیز از بین می برد.

طراح در تصاویر باید همواره زمینه ای که تصویر را بر آن نقش خواهد کرد در نظر داشته باشد و نیز باید بداند که میتواند تصوری دلخواه و قابل تفکیک از زمینه ترسیم کند بی آنکه بر مجموعه تصاویر موجود در آن زمینه خدشه ای وارد آورد. کمپوزیسیون مطلوب باعث ساخت اثر میشود که خصوصیت اصلی آن اینست که فضایی را تنظیم می کند به ترتیبی که به شکل موجود در این فضا یگانگی می بخشد.
حال این سؤال مطرح است که چگونه میتوان به یک علامت حساسیت بخشید؟

قواعد قرینگی کمک خوبی است که شامل یگانگی، جابجایی، گردش، انعکاس آیینگی و انبساط میشود و در اصل روش چگونگی پیوستن و اجتماع اشکال را مطالعه می کند در نتیجه رابطه شکل اصلی که تکرار شده است یا شکل کلی که از تجمع شکل به دست می آید بررسی شده و بر همین اساس درک تعداد بیشتری از اشکال پیچیده میسر میشود.
یکی از قدیمی ترین قواعد ارتباطهای بصری قاعده تضادهای همزمان است که بر مبنای آن از نزد هم قرار گرفتن دو شکل با کیفیتی مخالف هم به وجود می آید. این شکل دارای ارزش میشود و ارتباط بصری خود را تشدید می کند کنتراستها نه تناه به عناصر ظاهری یا مادی محدود نیستند بلکه به عنوان تضادهای معنایی نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرند مانند پهلوی هم قراردادن دو تصویر که یک رعد و برق و حلزون را نشان میدهد.

مربع با امکانات ساختاری خود در همه اعصار استخوان بندی هماهنگی را ارایه کرده است و در تمامی سبکهای ملل مختلف هم به عنوان عنصر ساختاری و هم به عنوان سطح حامل و تعیین کننده در تزیینات همواره حضور داشته است، اگر چنین به نظر می رسد که مربع به انسان به ساخته های او (مانند معماری،‌ساخته های هماهنگ، خط و غیره) وابسته است دایره بر عکس با انسان رابطه ای آسمانی دارد و با در نظر گرفتن اینکه نقطه آغاز و پایانی ندارد هنوز هم تمثیل جاودانگی است. در کنتراست همزمانی قراردادن این دو عنصر متضاد در کنار هم در یک کادر و یا در تداخل هم حساسیت بالایی به اثر می بخشد.

حال که از نظم بخشیدن به آثار سخن گفتیم بد نیست به علت بی نظیمی برخی آثار نیز اشارتی کنیم،‌بی نظمی اغلب در اثر استفاده مدام و همزمان از تمامی امکانات ارتباطی و بصری ایجاد میشود چه در اثر عجله و چه در اثر ناآگاهی.

نتیجه گیری
نکته مهمی که در این مسأله وجود دارد رابطه شاگردانی است که دوره کامل ارتباطات بصری را گذرانده اند و کارفرمایانی که معمولاً از وجود چنین دوره هایی بی اطلاعند و هنگامی که دانشجو در متن جامعه قرار می گیرد و با مدیران مراکز صنعتی ارتباط برقرار می کند به ناچار خود را مقابل دیواری غیرقابل عبور می یابد و تازه چون کارفرمایان افراد مهمی هستند هیچ چیز را نمیتوان به آنها آموخت! آنها از قبل آنچه را که مورد نیازشان است می دانند و در نظرشان بقیه اش زاید است به همین دلیل است که بسیاری از علایم و ارتباطات بصری به گونه ای نادرست ارایه میشوند.

در این زمینه نیاز به فرهنگ سازی برای عموم در سطح جامعه وجود دارد تا مبادی سواد بصری برای همه آشکار گردد و آثار خوب از آثار بد معیارهای قابل ارزشیابی داشته باشند. البته ما می توانیم به وسیله ارتباط بصری فهم و درک هنر را آموزش دهیم ولی هنرمند خلق کردن و از آن بالاتر نابغه خلق کردن از توان ما خارج است. هنر پدیده ای فکر است و عینیت بخشیدن به آن میتواند با استفاده از هر نوع ابزار ممکن شود.

بالابردن سواد عمومی نسبت به تبلیغات در جنبه های مختلف این رشته باعث ارتقاء محصولات نیز خواهد شد مثلاً در زیر شاخه ای چون بسته بندی وقتی به موارد مختلف مربوط به آن چون طراحی صنعتی از جنبه های ارتباطات فیزیکی با انسان مانند فرمهای سه بعدی ارگونومیک و عملکردی و با طراحی گرافیک برچسب ها و موارد مذکور در برچسب ها ، طراحی تجسمی مارکها و اشکال بکار برده شده در رابطه با موضوع خاص و ; محصولات خاموش را گویا و واضح معرفی خواهیم نمود.
به هر حال خلاقیت در تبلیغات،‌موجب پیش گرفتن از دیگران میشود. روانشناسان خلاقیت را به عنوان شکلی از حل مشکل تعریف می کنند که از خصوصیت آن ارایه راه حلهای بدیع‌نو و مفید برای مشکلات هنری، علمی یا عملی است.
 
تاریخچه مختصر تبلیغات :
متأسفانه در طول زمان، بسیاری از دست اندرکاران تبلیغات، گذشته را به کلی فراموش کرده اند. چند دلیل برای آن بر می شماریم. یکی این که در آن دوران تبلیغات، زمانی که تجار و کارآفرینان کوچک دریافتند که با تبلیغات میتوانند به فروش بیشتری برسند، بخش هایی برای بازاریابی نداشتند و واقعاً چیز زیادی درباره تبلیغات نمی دانستند.

تنها می دانستند که اگر یک مغازه گل فروشی در نبش خیابان باز کنند، با گذاشتن یک تابلو در پیاده روی جلوی مغازه،‌فروش بیشتری می کنند،‌و یااگر اعلامیه های تبلیغاتی در این سو و آن سو پخش کنند که بگویند «آهای مردم ،‌من یک مغازه گل فروشی در نبش خیابان دارم، گل ها تازه اند و واقعاً زیبا با قیمت بسیار مناسب عرضه میشوند. » مشتریان بیشتری جمع خواهند کرد. اگر به مردم بگویند که محصولتان موجود است و توضیح دهید که چرا باید آن را بخرند، خواهند خرید ولی کار آفرینانی که مغازه های گل فروشی را اداره می کردند، به قدری مشغول دریافت سفارش گل های سرخ، بستن نوار به آنها و استخدام کسانی که باید گل ها را توزیع کنند، شدند که وقت چندانی برای یادگیری تبلیغات نداشتند، آنان نیازمند کمک از بیرون بودند.
فراموش کردند که هدف اولیه آنان ، ساختن آگهی های تبلیغاتی بود که به نتایجی منجر شود.

بنابراین، مؤسسات تبلیغاتی سربرآوردند و با دست زدن به فعالیتهای مختلف، نه تنها در زمینه رسانه ها ، طراحی خلاقانه تبلیغات و فنون تولید متخصص شدند، بلکه ابزار انجام تحقیقات مصرف کننده را نیز ساختند و تبدیل به بازوی بالفعل بازاریابی مشتریان خود شدند. دست اندرکاران مؤسسات تبلیغاتی ، عملاً همان کسانی بودند که نظریه های اولیه موقعیت گذاری و راهبردهای بازاریابی را تدوین کردند و به مشتریان خود گفتندکه چگونه باید عمل کنند.

در خلال کل این فراگرد، مؤسسات تبلیغاتی بر پایه این واقعیت بنا شدند که مشتریانشان، کاملاً از آنچه آنها انجام می دهند، بی خبرند. این همان دوره ای بود که مؤسسات تبلیغاتی تمامی رمز و رازهای « خود مهم خوانده» بازاریابی را به عنوان یک هنر غیرقابل سنجش، گسترش دادند. می گفتند : «به ما اعتماد کنید، پرداخت کنید و تمامی کارهای مهمی را که خود نمی توانید انجام دهید، برای شما انجام میدهیم، کارهایی که شما هیچ وقت از آنها سردرنخواهید آورد و نمی توانید آنها را بسنجید و لذا هیچ گاه در این زمینه تلاش نکنید».

در عین حالی که مؤسسات تبلیغاتی مشغول ساختن این افسانه ها و تحویل چنین اطلاعاتی به مشتریانشان بودند، خود اشتباه بزرگی مرتکب شدند، یعنی کم کم امر به خودشان هم مشتبه شد. برای دریافت پول بیشتر، به خود شاخ و برگ هایی دادند و به نوشتن سخنرانی ها برای ارائه در گردهمایی های سالانه،‌برپایی نشست ها ،‌انجام کارهای روابط عمومی و از این قبیل پرداختند و بدین ترتیب، تبدیل به مؤسساتی «با خدمات کامل» شدند. آنها چنین فکری کردند که با این عمل خود را نزد مشتریان به وجودی لازم و حیاتی تبدیل می کنند و شاید در آن زمان واقعاً چنین هم بودند. ولی آنها در تعجیل برای تنوع بخشیدن به کار خود، علایق خود به امور تبلیغاتی و یا حداقل تمرکز خود را به این امور از دست دادند. آنها فراموش کردند که قرار است تبلیغات، عملاً اجناس را به فروش رساند و یا اینکه هدف اولیه آنها، ساخن تبلیغاتی است که به نتایجی منجر شود. از این رو، تبلیغات فقط یکی از کارهای پیش پا افتاده ای شد که در خیل کارهای دیگری که مؤسسات تبلیغاتی می کردند به آن نیز می پرداختند.

۱- تبلیغات بازرگانی در دوران نخستین
بدون آنکه نیاز به مستندات تاریخی باشد، میتوان حدس زد که آنچه امروزه تبلیغ بازرگانی نامیده میشود، پیشینه ای به اندازه تاریخ زندگی اجتماعی بشر و پیدایش داد و ستد در میان آنان دارد. به درستی معلوم نیست که چند قرن از همزیستی آدمیان می گذرد، اما این تاریخ طولانی هر اندازه که باشد، بدون داد و ستد نبوده و نمی توانسته باشد. حتی در زمانی که فرزندان آدم دوران زندگی بدوی و ساده خود را می گذراندند و چیزی به عنوان «پول» به وجود نیامده بود، مبادله کالا با کالا رایج بوده است؛ افراد آنچه را افزون بر نیاز خود داشته اند، می دادند و در عوض آنچه را می خواستند می‌گرفتند. طبیعی است که برای این منظور ناچار بوده اند آنچه را دارند به دیگران «اعلانظ کرده و درباره اوصاف و مزایای آن «تبلیغ» کنند. این عمل موجب ترغیب دیگران به درخواست مطالبه آن کالا می شد و متقاعد می شدند تا با دادن کالای اضافی خود، آن را بدست آوردند.

این اطلاع رسانی دو سویه، که البته به شکل ابتدایی و سنتی صورت می گرفته است، بذر اولیه تبلیغات تجاری است و نوعی پیام بازرگانی محسوب شود. این چنین است که رد پای تبلیغات بازرگانی را در اعماق تاریخ جستجو کرده اند.

برخی باستان شناسان کتیبه هایی سنگی را به زبان یونانی با مصری یافته و پس از تلاش بسیار بریا ترجمه آنها دریافتند که این نوشته ها چیزی بیش از یک آگهی برای جلب مشتری در مورد فروش یک کالا یا اطراق شبانه در کاروانسرایی خاص نیس [۱]. حک پیام های بازرگانی بر صخره هایی که بر سر راه بازرگانان قرار داشت در تاریخ فنیقی ها نیز سابقه دارد [۲].
معمولاً حتی در کوتاه ترین گزارش های تاریخی از تبلیغات، به عمر سه هزار ساله پاپیروس تبس [۳] اشاره میشود که در آن برای برده ای فراری جایزه تعیین شده بود و سپس به سنت جا زدن در خیابان های آتن،‌یا نقاشی هایی از گلادیاتورها ، همراه با جمله هایی که بر شرکت در مبارزات آنها تأکید می کرد و در ویرانه های پمپی [۴] به جا مانده است، یا اعلامیه هایی که بر ستون های مدان عمومی رم نصب می شد، اشاره میشود [۵].

اما با گذشتن زمان و تکامل زندگی انسان، پیچیده تر شدن روابط اقتصادی و بالاخره پراکنده شدن در زمین، شکل و محتوای پیام های اقتصادی نیز متحول شد و هر کس تلاش کرد با ابداع روشهای نوین زودتر و بهتر از دیگران به هدف خود دست یابد. بنابراین نباید تبلیغات بازرگانی را با رسانه های ارتباط جمعی همزاد پنداشت.

حتی قبل از پیدایش مطبوعات و رسانه های چاپی در قرن ۱۵ میلادی ، شکل هایی از تبلیغات بازرگانی وجود داشت؛ برای مثال صنعتگران آسیایی و اروپایی نشانه هایی را بر روی کالاهای تولیدی خود حک یا کنده کاری می کردند. این کنده کاری ها که نوعی «علامت تجاری» محسوب می شد، مشخصه صاحب الا و تولید کننده آن بود. این علائم و نشانه ها توجه تعداد کثیری از بی سوادان را جلب می کرد، تا جاییکه هر گاه کالایی مرغوبیت نسبی پیدا میکرد همه به دنبال صنعتگری بودند که آن کالا را ساخته است [۶].
استفاده از نمادهایی نظیر نصب کاشی آبی رنگ در دو طرف مغازه به نشانه مغازه قصابی، نصب مهتابی سبزرنگ به نشانه طباخی و آویختن لنگ به نشانه حمام نمونه های دیگری از این گونه فعالیتهاست.

البته شاید آشکارترین شیوه قدیمی در این زمینه را باید استفاده از «جارچی » ها دانست. جارچیان با شیپورهای مخصوص، توجه عابران را به خود جلب می کردند و سپس با صدای بلند آنان را از ورود یک کاروان تجاری،‌برپایی یک بازار موسمی یا محلی، حراج و یاحتی پهن شدن بساط دستفروشی آگاه میکردند.
نوشته اندکه «درعین حال این جارچیان برای ایجاد جذابیت،درکارخود، همانند روزنامه های امروز، پیام های بازرگانی شفاهی و اخباری از رویدادهای جاری را هم می‌گنجاندند [۷].

۲- تحولی شگرف با پیدایش صنعت چاپ
اختراع صنعت چاپ را باید ‎آغاز انقلابی در عرصه تبلیغات بازرگانی به شمار آورد. در این مرحله است که شیوه های سنتی جای خود را به روشهای مدرن بازاریابی داده و به موازات پیدایش و گسترش گونه های جدید چند رسانه ای ارتباط جمعی متحول و متکامل شده اند.
درباره نخستین گام ها اتفاق نظر وجود ندراد. عده ای معتقدند «با ظهور و رواج چاپ و نشر روزنامه ها ، اولین آگهی های روزنامه ای در سال ۱۶۲۵ نیز متولد شدند، [۸] برخی دیگر نوشته اند «اولین آگهی بازرگانی در سال ۱۴۷۸ میلادی به زبان انگلیسی و همزمان با تحولاتی که در صنعت چاپ به وقوع پیوست، چاپ شده است. نخستین پیام بازرگانی مطبوعاتی با سابقه ای حدود ۳۰۰ سال، در سال ۱۷۱۰ چاپ شد [۹].

بعضی دیگر گفته اند «خیلی پیشتر در سال ۱۴۷۸ ، یعنی همزمان با تحول صنعت چاپ، اولین آگهی مطبوعاتی که اختصاص به فروش مجموعه مقررات کلیسا داشت،‌منتشر شد. با گذشت زمان و تحول در فنون چاپی روشهای ارائه آگهی هم متحول و با چاپ روزنامه ها و نشریات ادواری، شکل آگهی ها هم دگرگون شد. اولین آگهی از این دست در سال ۱۶۵۲ توسط یکی از صادرکنندگان قهوه عرضه شد و به دنبال آن در سالهای ۱۶۵۷ و ۱۶۵۸ آگهی شکلات و چای هم به نظر مصرف کنندگان رسید [۱۰].
هر چه هست «نخستین آگهی های چاپی، اعلامیه های مصور ساده و ابتدایی بود که تاجران توزیع می کردند. این اعلامیه ها را که در قرون وسطا و سالهای بعد از آن تنها وسیله تبلیغاتی بودند ، جارچیان نیز در محل های پر رفت و آمد به اطلاع عموم می رساندند که خود نوعی تبلیغات بود.

از قرن ۱۶ میلادی به تدریج نظام بازار جهانی به وجود آمد. اکتشافات اروپاییان و در پی آن گسترش شبکه معاملات تجاری بین المللی باعث شد که زندگی اقتصادی از حد کشاورزی برای امرار معاش، تولیدات خانگی و فعالیت کارگاههای کوچک بگذرد. راههای تجاری بین خریداران و فروشندگانی که پهنه های گسترده خشکی و آب جدایشان کرده بود حلقه های اتصال بازرگانی به وجود آورد و در نتیجه تبلیغات بازرگانی به ابزاری مهم در ارتباطات بازرگانی تبدیل شد.

از اوایل قرن هجدهم در انگلستان و از اواسط همان قرن در متصرفاتش در آمریکای شمالی، روزنامه هایی به وجود آمد که به «تبلیغگران» معروف بودند.
به موازات افزایش و گسترش روزنامه ها در قرن نوزدهم، آگهی هایی بازرگانی نیز نقش خود را در رده بندی اطلاعات شغلی گسترش دادند. در آن زمان روزنامه ها راههایی را آزمودند که اهمیت بسزایی در رونق بعدی تبلیغات داشت. در اوایل قرن نوزدهم، اروپا و آمریکا شاهد ظهور روزنامه هایی بودند که دامنه مخاطبانشان را وسعت بخشیدند. این روزنامه ها ، در عین آنکه وسیله انتقال اطلاعات تجاری بودند، عده زیادی از کارگران باسواد رانیز جلب کرده بودند، در حالیکه تبلیغات بازرگانی،‌کماکان به شکل رده بندی شده ارائه میشد.

این روزنامه ها زمینه ساز فعالیت رسانه هایی بودند که دراواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن بیستم، با شکل های جدید تبلیغات بریا مصرف کنندگان پا به عرصه وجود گذاشتند. با طلوع عصر صنعت در قرن نوزدهم، کالاهایی که پیش از آن با دست تولید میشد، حال در مقیاس وسیع تر تولید و استاندارد می گردید. افزایش حیرت آور ظرفیت تولیدات صنعتی، به بازارهایی دورتر و فراتر از بازارهای سنتی نیاز داشت؛ در نتیجه در کنار تولیدات صنعتی شبکه های جدید ملی و بین المللی حمل ونقل (راه آهن، کشتیرانی، گذرگاهها ) و ارتباطات (تلگراف و به ویژه خدمات پستی) برای تسهیل سیستم توزیع ظهور پیدا کرد. ساختار زندگی روزمره نیز تغییر می کرد کسانی که زندگی شغلی شان به تولیدات خانگی کالا برای مصارف شخصی و محلی محدود می شد، از بین رفتند و به تدریج به کار درکارخانه ها، یا مؤسسات بازرگانی مشغول شدند که در زمان کوتاهتر و با صرف انرژی کمتر به تولید برای مصرف می پرداختند. همچنانکه صنعتی شدن میزان تولید کالا را افزایش می داد و در حالیکه اقتصاد مبادله ای و کار دستمزدی، جایگزین امرار معاش به شیوه سنتی می شد، امکان ایجاد بازارهای وسیع مصرف نیز فزونی می یافت.

با کاهش درآمد، قدرت خرید مصرف کنندگان کاهش می یابت و افزایش تولیدات و ناتوانی مصرف کنندگان در خرید کالاها، فروشندگان را با مشکل روبه رو می کرد. از اینجا بود که نیاز به تبلیغات تجارتی برای دعوت به مصرف بیشتر احساس شد و دراواخر قرن نوزدهم مؤسسات جدیدی به منظور تبلیغ برای مصرف ایجاد شدند [۱۱].
 
تبلیغات ؛‌گذشته ، حال ، اینده
تبلیغات رفته رفته تمامی صحنه های تلویزیون را به تسخیر خود در می آورد. تکنولوژی های جدید تبلیغات،‌نه تنها ظاهر واقعی اشیا و مکان ها را به صورت آگهی های تبلیغاتی تغییر می دهند، بلکه اصالت تبلیغات در رسانه تلویزیون، محتوای برنامه ها را نیز تحت الشعاع قرار داده است. صنعت تلویزیون و تبلیغات که گذشته ای نه چندان دور را پشت سر خود دارد (از آغاز دهه ۱۹۵۰) در حال حاضر، یکی از بزرگترین عرصه های بازرگانی با هزینه های میلیارد دلاری برای ابرشرکتهاست، اما آینده تبلیغات میرود تا تلویزیون را به یک آگهی تبلیغاتی طولانی تبدیل کند.
«وجود تبلیغات ، اصالتاً برای عرصه چیزهایی است که مردم نیازی به آنها ندارند»

فقط افراد کاملاً ناآگاه معتقدند که هیچ تأثیری از تبلیغات تلویزیونی نمی پذیرند. کل رسانه تلویزیون مبتنی بر تبلیغات است. ابر شرکتهای چند ده میلیارد دلاری که شبکه های تلویزیونی را اداره می کنند مانند سونی ، والت دیزنی،جنرال الکتریک، تایم وارنر، ای . تی . اندتی، کام کست، نیوز کرپ و یا کام و ; نمی توانستند بدون تلویزیون ، به اندازه فعلی بزرگ شوند. بدون صحبت کردن از تبلیغات، سخن گفتن از تلویزیون ممکن نیست.

هدف از تبلیغات چیست؟ به زبان ساده، تبلیغات آرزو و هوس یک محصول و یا نام جدید و معروف را ایجاد می کند. هدف از تبلیغت آن است که به گونه ای با تجارب خرید در مصرف کننده، رابطه برقرار شود. وقتی افراد چیزی می خرند، تصمیماتی اساسی در مورد نیازشان ،‌هزینه آن کالا و ارزش آن محصول می گیرند. یکی از مورد قبول ترین مدل هایی که رفتار مصرف کننده را تجزیه و تحلیل می کند، مدل زیر است که گامهای متوالی برای خرید را به نحو زیر می داند.

شناخت مسئله : مصرف کننده تصمیم می گیرد که نیازمند چیزی است.
جستجو: مصرف کننده در مورد راههای برآورده کردن نیاز خود، اطلاعات جمع آوری می کند.
ارزش گذاری گزینه های رقیب: مصرف کننده ، نکات مثبت ومنفی جایگزین ها را ارزش گذاری می کند.
تصمیم گیری : مصرف کننده تصمیم می گیرد که چیزی چیزی بخرد
خرید: او کالای مورد نظر خود را می خرد.

ارزش گذاری پس از خرید: مصرف کننده ارزیابی می کند که آیا چیزی که خریده است،‌دقیقاً نیاز او را برطرف میک ند.
تبلیغات موفق، تبلیغاتی است که سعی می کند به یکی از این مراحل متصل شود. در دنیای مدرن، تبلیغات برای غذا، لباس،‌حمل ونقل و سرپناه صورت نمی گیرد، بلکه برای نوع خاصی ازغذا مثلاً سوپ کمپل و نوعی بخصوص از لباس مثلا لباسهای چین لویس و یا ماشینی مخصوص نیسان و ; صورت می گیرد. جری ماندر که در گذشته رئیس یک کمپانی تبلیغاتی بوده است و نویسنده کتاب «چهار استدلال برای حذف تلویزیون» می باشد، می گوید که تبلیغات چی ها گاهی مدعی میشوند که صرفاً با ارائه اطلاعات و ارائه خدمات برای اینکه کی و کجا میتوان یک نیاز را برآورده کرد، به نیازهای مردم پاسخ مناسب میدهند.

او در کتاب خود نشان میدهد، مردمی که به دنبال غذا و لباس هستند بدون وجود تبلیغات نیز چنین چیزهایی را جستجو خواهند کرد و خواهند یافت. انسان آن میزان منابع اطلاعاتی لازم را در اختیار دارد که بدون تبلیغات بتواند نیازهای خود را برآورده کند. او می گوید: «فهرست ۲۵ تبلیغات چی برتر ایالات متحده را در نظر بگیرید. این تبلیغات چی ها،‌محصولات زیر را به فروش می رسانند: صابون، شوینده ها ، لوازم آرایش، داروهای شیمیایی، غذاهای آماده ،‌تنباکو، الکل، ماشین و نوشیدنی ها که البته همه اینها در وسعتی بیش از میزان نیاز افراد وجود دارند. اگر این محصولات جداً مورد نیاز بودند، دیگر تبلیغ نمی‌شدند.

گذشته صنعت تلویزیون در سالهای دهه ۱۹۵۰ ،‌هنگامیکه دستگاههای تلویزیون با قیمتی مناسب و قابل خرید به خانه های مردم راه یافتند، شکوفا شد. در کنار برخی تبلیغات بازرگانی کوتاه،‌کلیه برنامه های تلویزیون، یک تأمین کننده مالی واحد یک تأمین کننده مالی واحد دشاتند و برنامهNBC در شبکه Comedy Haur و Fire Stone Hour داشتند. مثلاً برنامه نیز همین طور با رشد قدرت و محبوبیت تلویزیون، توانایی تبلیغات تلویزیونی نیز بیشتر مورد I Love Lucy مشهور توجه قرار گرفت. زمان تلویزیون گران تر شد و تبلیغات کوتاهتر شدند. در اواسط دهه ۱۹۵۰ ، تبلیغات تلویزیونی، کوتاه و تبلیغات برنامه «ملکه یک روزه» را با نرخ هر دقیقه ۴ NBC به همراه آوازه ها صورت می گرفت. در سال ۱۹۵۵ شبکه هزاردلار به فروش رساند. میلیون ها تلویزیون در سال فروخته میشد و برنامه سازان و تبلیغات در تلویزیون با هم برای فروش کالاهایشان رقابت می کردند.

در ۱۹۶۵ تلویزیون ها رنگی شدند و در دهه ۱۹۷۰، شعرهای تبلیغات تلویزیونی دهان به دهان می چرخید. در دهه ۱۹۸۰ تبلیغات تلویزیونی به حد انفجار رسید. MTV و CNN و ESPN با همه گیر شدن تلویزیون های کابلی و تبلیغات شبکه های در طول این سه دهه ، تبلیغات تلویزیونی از دنیای واقعی جدا شد و هر چه بیشتر غیر واقعی و فانتزی شد. هنگامی که مین جوگرین بازیگر مشهور فوتبال، لباس ورزشی کثیف خود را بعنوان بزرگداشت به یک کودک هدیه داد، کوکاکولا یک کودتا در عرصه تبلیغات ایجاد کرد. کوکاکولا همین تحول اساسی را در سال ۱۹۸۴ تکرار کرد، هنگامیکه موهای مایکل جکسون در هنگام یک بازی تبلیغاتی آتش گرفت. کامپیوترهای اپل در همین سال با یک تبلیغات گسترده و قوی توانستند پدیده تبلیغات سال شوند. در همین سالها، تبلیغات با بکارگیری رقص وآواز اشیاء و شخصیت های کارتونی و ; وفور یافت.

همه این تبلیغات که از بازیگران فوتبال، ستارگان پاپ، خوانندگان، شخصیت های کارتونی ، ماشین های سریع و زنان زیبا و اصطلاحات فراگیر و شیک صورت می گرفت، هیچ ارتباطی با خود کالاها نداشت. آوازه خوان هایی که در بالای یک تپه، آوازی برای تبلیغت کوکاکولا می خوانند، هیچ اطلاعاتی در مورد محل تولید کوکاکولا و ارزش غذایی محتویات آن ارائه نمی کنند و ; تبلیغات تلویزیونی در مورد واقعیت نبوده وبه حقایق نمی‌پردازند. هدف این تبلیغات، چیزی دیگر است. تلویزیون یک شیوه زندگی را می فروشد تلویزیون نوعی از انتخاب را می فروشد؛ حتی در جایی که هیچ انتخابی وجود ندارد. دونا ولفولک کراس (۲) در کتاب «سخن رسانه، چگونه تلویزیون مغز شما را میسازد» مینویسد:

وظیفه تبلیغات تلویزیونی تبلیغ کیفیت های خاصی است که یک محصول فاقد آنهاست و اگر واقعاً هیچ نیازی به یک محصول وجود نداشته باشد، تبلیغاتچی باید آنرا ایجاد کند. او باید به شما اثبات کند که اگر این کالا را نخرید، سلامتی و شادی شما به خطر خواهد افتاد.

کراس بیان می دارد که برخی از کالاهایی که در تلویزیون تبلیغ میشوند، با وعده هایی کاملاً دروغ همراه هستند. مثلاً در یک آگهی تبلیغاتی مشهور، میان تنفس افراد و رفع اختلال دستگاه تنفسی، با دهان شویه ها رابطه برقرار میشود، حال آنکه هیچ رابطه ای میان این دو از سوی متخصصان اعلام نشده است. چنین تبلیغاتی، آگاهی های غلط را به اذهان عمومی وارد می سازد.

یکی از مثالهای عالی این دروغ پردازی هاست. این شرکت کالاهای خود را برای کودکان به عنوانWonder Bread تبلیغت «بخشی از یک کودکی تمام عیار» معرفی می کند و مدعی است که کالای ما «مغذی» است. این شرکت معلوم نمی کند که منظورش از مغذی بودن، دقیقاً چیست. ماده اصلی این نان، گندم سفیداست که مواد غذایی و مقوی اصلی آن از میان رفته است. آرد سفیدی که این شرکت استفاده می کند، با این وضع، نان تولیدی این شرکت یکی از بهترین و مقوی ترین نان هایی است که مردم می شناسند، چرا که تبلیغات تلویزیونی چنین می گوید، حال آنکه واقعیت اصلا اینگونه نیست.

در تبلیغات تلویزیونی خود می گوید: «سلول های عصبی در مغز شما نیازمند کلسیم برای انتقال علایم Wonder پروفسور هستند و در صورت کمبود کلسیم، انتقال علایم به کندی صورت می گیرد». هدف از این تبلیغ تلویزیونی این است که وانمود کند، کلسیم موجود در این نان، حافظه و عملکرد مغز کودکان را افزایش میدهد. کمیسیون بازرگانی فدرال آمریکا، از تولید کننده این نان ها به علت پخش این تبلیغات دروغین شکایت کرده است. این شرکت بسیاری دیگر از محصولات غذایی معروف آمریکایی را نیز تولید می کند و بزرگترین فروشنده نان در کل کشور و توزیع کننده نان و کیک های کوچک در کل آمریکاست.

یکی از خصوصیاتی که نان تولیدی این شرکت واجد آن است، خصلت سفیدی است. تبلیغات تلویزیونی با تأکید بیش از حد بر سفیدی، خالص بودن و استرلیزه بودن، افراد را دچار سوء ظن و کج خیالی در این زمینه می کنند. ماندر در این مورد می گوید: «شاید نیاز به تمیزی، جدی باشد؛ اما آنگونه که تبلیغات چی ها می گویند، نیست. تمیزی را میتوان از طریق آب و کمی پودر معمولی به دست آورد. حتی صابون های معمولی (صابون چربی) برای این کار کافی است. بزرگترین تمدن های جهان، برای میلیون ها سال،‌از همین طریق تمیزی را حفظ کرده اند. آنچه تبلیغ میشود چیزهای دیگری است، سفیدی است که چیزی فراتر از تمیزی است. استرلیزه کردن است که از میان بردن همه جرم هاست،‌کف دار بودن است که یک عامل آرایشی و جانبی است و جدید بون است که یک جایگزین برای اطمینان عمومی است.

کراس در موافقت با ماندر می نویسد : «آمریکای در چنال شرکت ها ، به طور مداوم عوامل جدیدی را ابداع می کند تا از این طریق نیازهایی برای محصولات خود ایجاد کند. چیزهایی شبیه تولیداتی برای مقابله با عرق زیربغل، شوره سر و خارش بدن و ;

او استدلال می کند که تبلیغات تلویزیونی رویکردی مبتنی بر سه مرحله «ببین، بخواه و بخر» ایجاد می کنند که آثار آن بر همه بخشهای اقتصادی ونژادی جامعه وارد میشود. تبلیغات فقط با هدف تأثیرگذاری بر تصمیمات مربوط به خرید، آن هم با ایجاد این تصور غلط که این کالاها وضعیت زندگی را بهبود می بخشند، عمل می کنند. آیا واقعاً فرقی می کند که شما کدام مارک از آدامس را بجوید و یا اینکه در کدام پمپ بنزین، بنزین بزنید؟ به راستی علامت پشت شلوار جین چه اهمیتی دارد؟ وظیفه تبلیغات این است که این ملاک ها را عمده کند.

جنبه دیگر تبلیغات این است که «انتخاب» ایجاد کند. وابستگی به یک مارک خاص، برای شرکتها و تبلیغات چی ها مهم است. به هر حال، یکی از راههای فروش یک کالا،‌ایجاد رقابت است. آیا تابحال ندیده اید که در یک نمایش تبلیغاتی،‌مادری لباس های فرزندش را با دو پودر لباسشویی مختلف می شوید و آنها را با هم مقایسه می کند؟
شرکتی است که پودرهای شوینده تاید، گین، Procter & Gamble حال این نکته را در نظر بگیرید که شرکت تولیدی جیر،‌پونس، ارا، خبریز، دریل، اوری سنو و بولد که همگی در زمره «شوینده های برتر» هستند را تولید می کند. از این رو، رقابت میان این انواع شوینده، درآمد حاصله را به یک شرکت اصلی باز میگرداند و اگر به دنبال شوینده ظروف هستید، همین شرکت انواع آن را از قبیل کسکد،‌مستر کلین،‌داون، جوی ، سالوو و ایوری تولید می کند که با هم رقابت می کنند و برای هر یک از آنها خصوصیات و عناوینی می سازد که به واسطه آنها تبلیغ میشوند.

همه این انواع، اساساً یک کالا هستند که به اشکال مختلفی بسته بندی میشوند. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که مارک نوع مختلف (که General Mills, 65  خاصی از حبوبات را در خانه مصرف می کنید خوب است بدانید که تنها شرکت فقط در مارک متفاوت هستند از هر یک از این حبوبات را به بازار عرضه می کند. به همین دلیل است که کراس می گوید: «تبلیغات تلویزیونی با ایجاد آزادی انتخاب،‌در واقع مردم را فریب می دهند.» چرا که شما به مارک خاصی از یک کالا وابسته می شوید که نه تنها فرقی با مارک دیگر ندارد، بلکه متعلق به همان شرکت است.

خانم کارس می گوید: «ما با انتخاب یک مارک خاص از کالا، در واقع این اعتقاد خود را بروز می دهیم که چیزهای تولید شده توسط شرکتها، میتوانند معضلات را حل کنند،‌ترس ما را از میان ببرند و تو خالی بودن ما را پر کنند. این که ما چه مارکی را انتخاب می کنیم، نسبت به این مسئله اساسی که ما از این طریق خرید را می پرستیم و به واسطه زبان تبلیغات تلویزیونی،‌این احساس در ما تقویت می شود، امری ثانوی و کم اهمیت است.»

حال تبلیغات تلویزیونی یک تجارت بزرگ است. سایت «عصر تبلیغات» گزارش داد که در سال ۲۰۰۱ ، ۶/۱۸ میلیارد دلار صرف تبلیغات در تلویزیون های شبکه ای و ۳/۱۰ میلیارد دلار صرف تبلیغات در تلویزیون های کابلی شده است. نیز گزارش داده است که در سال ۲۰۰۲ بیش از ۴۱ میلیارد دلار صرف پخش تبلیغات (FCC) کمیسیون ارتباطات فدرال تلویزیونی در ایالات متحده شده است. در این سال، شرکت جنرال موتورز ۸/۷۷۷ میلیون دلار صرف تبلیغات تلویزیونی میلیون دلار و شرکت جانسون و جانسون ۷۲۳/۷ Procter & Gamber در تلویزیون های شبکه ای کرده است. شرکت ۴۷۱ میلیون دلار. این در حالی است که این شرکت ها و رقبای آنها هزینه های فراوانی را نیز صرف تبلیغات در تلویزیون های کابلی می کنند.

زمان تبلیغاتی شبکه های تلویزیونی به شدت گران قیمت است. برنامه های پربیننده تلویزیونی، دریافت های کلان مالی برای از طریق تبلیغاتی که در برنامه پنجشنبه شب خود انجام NBC گنجاندن تبلیغات در برنامه خود دارند. در پائیز ۲۰۰۳ شبکه داد، درآمد بسیار بالایی داشت. برای یک سری تبلیغات ۳۰ ثانیه ای،‌شرکت فریندز ۴۷۳ هزار و پانصد دلار و شرکت هزار و ۵۰۰ دلار دریافت می کنند. میزان قیمت این برنامه های تبلیغاتی به تعداد بینندگان برنامه Will & Grace 414 اصلی بستگی دارد.

مشخص است که با این قیمتها فقط شرکتهای بسیار ثروتمند میتوانند به تبلیغات تلویزیونی دست یابند. مطابق بررسی ها ، تبلیغات تلویزیونی خصوصاً در ساعت پربیننده تلویزیون، صرفاً به ۱۰۰ شرکت برتر تعلق دارد، چرا که تنها شرکتهای دلار بپردازند و یا برای ۳ بار تبلیغ ۳۰ ثانیه ای CBC, 324/310 بزرگ هستند که میتوانند برای ۳۰ ثانیه تبلیغ در شبکه در عصر یک روز بیش از یک میلیون دلار بپردازند.
اما بیشترین پرداخت پول را برای تبلیغات چه چیزی تعیین می کند؟ جواب این است که رده بندی ، رده بندی،‌رده بندی. منظور هر هفته برنام های تلویزیونی را بر Nielson از رده بندی این است که مراکزی مانند مرکز تحقیقات رسانه ای نیلسون مبنای تعداد بیننده های آنها طبقه بندی و رده بندی می کنند.

این آمار براساس درصد بینندگان ارائه میشود. مطابق آمار این مرکز، مثلا در اول سپتامبر ۲۰۰۳ ، حدود ۴/۱۰۸ میلیون خانواده آمریکایی مخاطب تلویزیون بوده اند. یک برنامه پربیننده برنامه ای است که بتواند جمع کثری از این جمعیت را مخاطب خود قرار دهد؛ به عنوان مثال،‌در آخرین هفته دسامبر توانست ۹/۴% از این میزان مخاطب یعنی حدوداً‌۱۴ میلیون CBS 2003 برنامه «همه ریموند را دوست دارند» از شبکه نفر را به خود جذب کند. هزینه ۳۰ ثانیه تبلیغ در این برنامه ،‌حدوداً یک چهارم یک میلیون دلار بود.
بنابراین ،‌چنانکه ویلیام بیکر و جورج دسارت در کتاب مشترک خود آورده اند.

تبلیغات تلویزیونی ،‌تجارتی از طریق ارائه برنامه نیست. تبلیغات تلویزیونی ، تجارت فروش تبلیغات و یا فروش زمان برای تبلیغات نیست. بلکه تبلیغات تلویزیونی به سادگی،‌تجارتی بر مبنای جمع کردن و فروختن مخاطبان است، به عبارت ساده تر ، تجارت تلویزیون در کشو ما (آمریکا) خرید و فروش چشم هاست.

شبکه های تلویزیونی هم اصلا مراقب کیفیت برنامه های خود نیستند و به همین دلیل است که گاه برنامه هایی قابل قبول و با کیفیت حذف میشوند، زیرا خوب بودن و بد بودن یک برنامه،‌برای شبکه های تلویزیونی اهمیتی ندارد. تلویزیون نگران کیفیت نیست، تنها چیزی که اهمیت دارد، جذب مخاطب بیشتر است. بیکر و دسارت می نویسند: «برای پخش کننده برنامه ها ،‌بینندگان تبدیل به یک سری عدد می شوند و پولی که آن شبکه از تأمین کننده مالی برنام ها دریافت می کند،‌به معنی سرانه ای است که برای هر یک بیننده داده می شود. بنابراین بر اساس مدل بازار،‌برنام سازی فقط یک کارکرد دارد. هر برنامه باید هر تعداد که میتواند، مخاطب بیشتر جلب کند. تنها معیار این خواهد بود که این برنامه چند نفر را میتواند جذب کند تا برنامه سازان به اهداف اقتصادی خود برسند.

بی شاز یک میلیون تماشاچی در هر بار پخش خود دارد؛‌با این میزان (Jake 2.0) به عنوان مثال،‌برنامه سری دوم جیک از بیننده،‌این برنامه در پائین ترین رتبه ها برای شبکه خود قرار می گیرد و به احتمال قوی، در فصل آینده چنین برنامه ای ادامه نخواهد یافت.

آینده آینده تبلیغات تلویزیونی را استفاده از تکنولوژی و فرم برای تقویت قدرت فروش تشکیل میدهد. تکنیک های فراوانی وجود دارد که تبلیغات چی ها از آن استفاده می کنند.
یکی از این روشها، استفاده از یک کالا در جای جای محتوای یک برنامه است که از آن به «مکان یابی محصول» تعبیر می شود. در این روش.‌به جای صرف پول برای دقایق خاصی برای تبلیغات،‌برخی شرکتها نمادها و محصولات خود را در جای خود برنامه نشان میدهند. با قراردادن محصولات در درون برنامه های تلویزیونی، تبلیغات چی ها فرصتهای بیشماری برای تبلیغ در طول برنامه پیدا می کنند. مثلاً شخصیت فیلم از بطری مارک دار کوکاکولا می نوشد و یا روی یکی از محل و Ford های برنامه، مارک یک شرکت حک شده است. در طول سال ۲۰۰۳ ، هر یک از شرکتهای کوکاکولا و فورد میلیون دلار صرف این نوع از تبلیغ نموده اند  AT & T , 26 و (Idol ) آمریکن آیدل

Apple مدل اپل Iaptop وقتی که شخصیت اصلی فیلم سوار یک ماشین فورد میشود و یا یک کامپیوتر قابل حمل همراه خود دارد، آن شرکت برای قراردادن نماد محصولات خود در فیلم پول داده است. وقتی تعقیب و گریز یک فیلم توسط ماشین مخصوصی صورت می گیرد، آن شرکت خودروسازی میلیون ها دلار پول پرداخته است. مثلاً شرکت فراری مورد استفاده قرار گیرد،‌هزینه پرداخته بود(Magnum P.I ) در برنامه ۳۰۸i   برای اینکه مدل Feffari گاهی از شیوه ای دیگر استفاده میشود. در این شیوه محصول و یا نماد آن در صحنه واقعی وجود ندارد، اما از طریق دستکاری کامپیوتری در برنامه، آن محصول و یا نماد آن شرکت به نمایش گذاشته میشود. با استفاده از کامپیوتر، این کار هم در مورد برنامه های زنده و هم در مورد برنامه های از قبل ضبط شده ممکن است. به عنوان مثال،‌شرکت پی.وی.آی مدعی است که توانایی تبلیغات همزمان مجازی و تقویت برنامه سازی در (P.V.I: Princton Video Imaqe, INC) هنگام پخش مستقیم برنامه های ورزشی را دارد. این شرکت میتواند در پخش مستقیم یک مسابقه ورزشی، کاری کند که بینندگان پشت لباس هر یک از بازیگران، یک نماد تبلیغاتی خاص را مشاهده کنند.

گاهی تبلیغات دیجیتال چنان ظرافتمندانه صورت می گیرد که تکان دهنده است. مثلا در پخش مستقیم برنامه تحویل سال نوی می‌خواست با استفاده از تبلیغات دیجیتالی به جای تبلیغات PVI از CBS «جشن هزاره» در میدان تایمز نیویورک، شرکت نمایش داده شود CBS در میدان تبلیغات NBC نصب شده.

یک روش دیگر استفاده از کامپیوتر برای تبلیغات،‌اضافه کردن کالاها و نامدها پس از ضبط یک برنامه است. در این روش،‌کالا و یا نماد یک شرکت به صور مختلف در فیلمی که قبلا تهیه شده است،‌اضافه میشود. به عنوان مثال،‌شرکت (Law & order) «قراردادی منعقد کرد تا در پخش مجدد سریال «قانون و نظم PVI در سال ۲۰۰۱ با TNT تلویزیونی گفت : شما پخش PVI کالاها و نمادهای تبلیغاتی جدیدی اضافه شوند. در آن زمان، دنی ویلکینسن رئیس وقت شرکت «مجدد این سریال را با کالاهای جدید از شرکتهای مختلف آن هم به صورت کاملاً واقعی و تمیز مشاهده خواهید کرد.
این نوع از تبلیغات دیجیتال را باید حیرت انگیز دانست. شخصیت فیلم در این نوع تبلیغات، بدون آنکه بداند از یک کالا با نمادی خاص استفاده می کند. مثلاً روی بطری ای که او از آن نوشیده است مارک یک شرکت جعل میشود. روش دیگر، پاک کردن علائم و کالاهای شرکتهایی است که رقیب شرکت تأمین کننده مالی هستند. مثلا نمادهای شرکت میلر لایت پرداخت، از سراسر این سریال (Friends) با هزینه فراوانی که کوکاکولا برای تبلیغات در سریال دوستان (Miller Lite) حذف شد.

مدعی شد TNT برای تغییرات سریال قانون و نظم قرارداد بست، یکی از سخنگویان شرکت TNT با PVI هنگامیکه «ما همیشه به دنبال راههای مناسبتری برای قوی کردن رابطه تماشاکنندگان و بازاریابان بوده ایم.» به عبارت دیگر،‌این شبکه خواهان پول درآوردن از هر راهی که ممکن است می باشد، البته به نوعی که برای بینندگان خیلی آشکار نباشد.
استفاده از دستکاری های کامپیوتری برای ایجاد نمادهای تبلیغاتی درتلویزیون، امری رو به افزایش است. با این حال،‌برخی از شبکه های تلویزیونی از تکنولوژی های دیگر بهره میبرند. یک دستگاه سخت افزاری با عنوان ماشین زمان است به شیوه‌ای ظرافتمندانه (Prime Image Ine) که تولیدی شرکت پرایم ایمیج (Piqital time Machine) دیجیتال تصاویر زائد و اضافی را از برنامه های زنده و یا قبلاً ضبط شده حذف می کند و ۱۵ الی ۶۰ ثانیه زمان برای تبلیغات ایجاد می کند. این شرکت توضیح میدهد که محصول آنها «تکه های کوچک از تصاویر تکراری را حذف می کند و در طول کل یک برنامه وقتی اضافه برای تبلیغات ایجاد می کند.

شرکت پرایم ایمیج توضیح میدهد که ما در یک برنامه زنده، پخش برنامه را با ۳۰ ثانیه تأخیر آغاز می کنیم اما به مرور زمان و در طول برنامه،‌این تأخیر را به صفر می‌رسانیم. به این ترتیب، ما در طول یک برنامه ۳۰ دقیقه ای، ۳۰ ثانیه تبلیغات و ۵/۲۹ دقیقه اصل برنامه را پخش می کنیم. این شرکت مدعی است اطلاعاتی که در طول این ۳۰ دقیقه حذف میشوند، کاملاً غیر قابل شناسایی برای بینندگان هستند.

شرکتهایی که تبلیغات تلویزیونی تولید می کنند نیز از تکنولوژی فشرده سازی استفاده می‌کنند، اما به شیوه ای دیگر. تکنولوژی فشرده سازی صوتی معمولا برای تقویت نوع تبلیغات مورد استفاده قرار می گیرد. اکنون استفاده از این روش امری مرسوم شده است که طی آن، تبلیغات چی ها با تقویت صداها،‌میزان صداهایی را که حساسیت گوش آدمی را بیشتر بر می انگیزند در تبلیغات خود افزایش می دهند و چون اکثر برنامه های تلویزیون از فشرده سازی صوتی استفاده نمی کنند، به نظر می رسد که تبلیغات تلویزیونی صدای بلندتری دارند. در میزان دسیبل های واقعی، فرقی میان برنامه ها و تبلیغات نیست، حال آنکه تکنیک فشرده سازی صوتی اساساً صداهای تبلیغات را تقویت کرده است.

آینده حقیقی تبلیغات تلویزیونی این است که تبلیغات چی ها،‌میزان تبلیغات هر شبکه و نوع برنامه هایی را که آن شبکه پخش گروه مالکیت رسانه ها منتشر میشود حاکی از FCC می کند،‌تعیین خواهند کرد. برخی از اخباری که از سوی روندهای آتی صنایع تلویزیونی است.
خبری که تحت عنوان «جوانب تجربی ترجیحات تبلیغت چی ها و محتوای برنامه های تلویزیون» در دسامبر ۲۰۰۳ منتشر شد، بیان می دارد که این تبلیغات چی ها (و نه تماشاگران) هستند که در نهایت، نوع برنامه های پخش شده در تلویزیون را معین می کنند. این خبر توضیح میدهد.

پخش های تلویزیونی،‌نشان دهنده یک بازار خاص است،‌در این بازار یک کالای عمومی توسط شرکتهایی خصوصی و منفعت طلب تولید میشود. شبکه های پخش، یک کالای عمومی را عرضه می کنند ولی به طور مستقیم چیزی از تماشاگران دریافت نمی کنند. این شبکه ها درآمد خود را از تلفیق برنامه ها با تبلیغات تحصیل می کنند، که تماشاگران با هدف دریافت آن کالای عمومی آن را می بینند. سپس شبکه ای زمان تبلیغات را به تبلیغات چی ها می فروشند. این عدم وجود رابطه مستقیم میان خریدار و فروشنده در خدمات تلویزیونی،‌ایجاد عدم سلامتی در بازار می کند. چنانکه پیش بینی های تئوریک مدعی هستند، هنگامی که در یک بازار، کالای عمومی تولید و عرضه شود بازار با شکست مواجه میشود. یکی از این شکست های ممکن این است که اهداف برنامه به سوی خواستهای تبلیغات چی ها تحریف شود.

تبلیغات چی ها محتوایی را می پسندند که به بهترین وجهی تبلیغات آنها را پوشش دهد. استفاده از یک تحقیق آماری منحصر به فرد نشان می دهد که تبلیغات چی ها حاضرند برای برنامه های کمدی و برنامه هایی که از بازیگران جوان استفاده می کنند،‌پول بیشتری بپردازند. حال آنکه برنامه های خبری و سریال های پلیسی کمتر مورد توجه تبلیغات چی ها قرار می گیرد و حتی پول کمتری برای آنها پرداخت میشود. در این تحقیق آماری مشخص شد که ۷ برنامه خبری، ۵ سریال پلیسی و ۳۸ سریال کمدی از سوی تبلیغات چی ها مورد حمایت قرار گرفته اند بنابراین، این ترجیحات تبلیغات چی ها است که محتوای برنامه ها را مشخص می کند.

توسعه سریع تلویزیون های کابلی و ماهواره ای را حداقل در بخشی از موارد باید محصول شکست تلویزیون های تحت حمایت تبلیغات چی ها دانست. اکنون بیش از هر وقت دیگری در تاریخ تلویزیون، این تبلیغات چی ها هستند که محتوای برنامه ها را تعیین می کنند. تلویزیون همواره متأثر از خواستهای تبلیغات چی ها بوده است. درجهان کنترل رسانه ها توسط ابر شرکتها، نه تنها برنامه ها اختصاصاً با تبلیغات چی ها تنظیم میشوند، بلکه میزن تبلیغات نیز افزایش می یابد.

در خبر دیگری که تحت عنوان «یک تئوری در مورد تمرکز پخش رسانه ای و تبلیغات بازرگانی » در سپتامبر ۲۰۰۲ به این جمع بندی رسیده است که تمرکزهای رسانه ای مورد مطالعه قرار گرفته توسط آنها FCC منتشر شد آمه است که نشان از آن دارد که پخش کنندگان به این نتیجه رسیده اند که برای حداکثرسازی سود خود، باید بخش های اختصاص داده شده این امر به معنی افزایش تقاضا برای زمان تبلیغات و افزایش قیمت زمان FCC به تبلیغات را افزایش دهند. مطابق بررسی تبلیغات خواهد بود.

تبلیغات در تلویزیون رفته رفته زمینه را برای ایجاد تلویزیون تعاملی فراهم می کند. در این تلویزیون،‌پخش کنندگان آنچه بینندگان می بینند و می خرند را کنترل و ثبت می کنند و آنگاه با بدست آوردن اطلاعات لازم و تهیه یک بانک کامل اطلاعات خدمات بیشتری را به تبلیغات چی ها عرضه می کنند تا برای هر قشر از مخاطبان تبلیغات خاصی را هدف گیری کنند. تلویزیون تعاملی با عادات تماشاگران تغییر حالت میدهد، تا سود تبلیغات چی ها را به حداکثر برساند.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.