مقاله تاریخ سیاست در اسلام
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله تاریخ سیاست در اسلام دارای ۳۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تاریخ سیاست در اسلام کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاریخ سیاست در اسلام،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تاریخ سیاست در اسلام :
مراتب ظهور فلسفه سیاست در تمدن اسلامی
هر قدر سایه و روح دو اصل توحید و ولایت در طراحی و بازسازی تمدن و مدینهی اسلامی بیشتر جلوه کرده، مقدسات و مفاهیم قدسی نیز حضور و ظهور افزونتری یافته است. این مهم، در معماری، ساختمانسازی مساجد و شهرسازیها، در هنر و ادبیات و شأن و شؤون طبقات و دستههای اجتماعی و علمی و خلاصه در همهی ابعاد، با نظمی خاص و مراتبی ویژه آشکار میشود؛ اما نکتهی اصلی مورد توجه این تحقیق، مسألهی «سیاست» و جایگاه آن در این مدنیت است.
متفکران مسلمان به ارزش، نقش و جایگاه این وسیلهی مهم در رسیدن به آمال دینی و اهداف الهی به خوبی پی برده بودند و از آنجا که با توجه به آموزههای قرآنیو روح توحیدی اسلام، «عدل و عدالت»، نقطهی اصلی و ملاک و ضابطهی مهم تحقق این آمال و ارزشها بوده است، سیاست، با توجه به این مهم و با «مناط» آن، آمیخته شده و با حوزهی مقدسات، پیوندی ضرور و ناگسستنی مییابد؛ به همین سبب در طراحی مدنیت دینی، نه تنها مسجد و محراب، بلکه بازار و حکومت و آیین کشورداری و شهرسازی نیز باید در هماهنگی کلی، با روح عدالت عجین و مقدس شود و مقدس به نظر آید و به همین جهت نیز میتوان
با کلید «عدالت»، به «جوهر سیاست» و در حقیقت به «فلسفهی تاریخ سیاست» در تمدن اسلامی دست یافت و در منظر آن، افقی گسترده را به نظاره نشست؛ اما این طرح و این نگاه با دو مسأله، یکی «تاریخی» و دیگری «تطبیقی» در تعارض و تمایز قرار میگیرد. در حوزهی تاریخی، تاریخ کشورهای اسلامی و حکومتهای حاکم بر قرون متمادی در اسلام، دست کم در حوزهی سیاست، ارزشهای دینی و عدالت و مقدسات، بیشتر از دیگر اجزای مدینه دور بوده و تاریخ اسلام (به قولی فارابی) در عمل، بیشتر دارای «مدینههای غیر فاضله» بوده است؛ اما در حوزهی تطبیقی، در چند قرن اخیر، به ویژه عصر حاضر در دنیای غربی و تمدن آن، مقولهی سیاست، امری «نامقدس» دیده میشود و با صدور و راهیابی دستاوردهای این تمدن به دیگر اجزای عالم، این معنا و مفهوم و ماهیت در
سیاست نیز بیشتر رخ مینماید. تاریخ غربی شدن و غربی دیدن بخشهایی از جوامع اسلامی و تاریخ دو سدهی اخیر ایران، به خوبی نمایانگر و مؤید این نفوذ و تأثیرپذیری بوده است. باتوجه به این دو مسأله که یکی تاریخی و دیگری تطبیقی است، گویا اهمیت کار دوچندان میشود؛ چرا که با روشن شدن بحث در جایگاه واقعی سیاست در تمدن اسلامی در ادوار گذشته، به کوشش متفکران و آگاهان جامعهی اسلامی در این نظریهپردازی میتوان پیبرد و مجاهدت آنان را در حفظ ملاکها و نزدیک کردن عمل به نظر و واقعیات، به حقایق و بایدها را دریافت. این تجربهی تاریخی در تمدن اسلامی، به ادوار پیشین حیات مسلمانان
منحصر و محصور نمیشود؛ بلکه برای بازسازی و بازیابی و رسیدن به تمدن اسلامی در دنیای معاصر و در آیندهی جوامع اسلامی،این الگو و طرح به خوبی میتواند فرافکنی کرده، حدود و ثغور و شؤون سیاست را نشان میدهد؛ اما آنچه در قرون گذشته اتفاق افتاده و آنچه برای ساخت تمدن اسلامی و مدنیت دینی دربارهی جایگاه سیاست مقدس در زمانهای بعدی باید اتفاق بیفتد، گویا دارای این مشابهت است که علوم گوناگون اسلامی، هر یک با توجه به روشهای خود میکوشد این روح عدالت و قداستبینی را با سیاست آمیخته و با آن روح، سیاست را تفسیر کرده، در مدنیتِ موردنظر خود قرار دهد.
در این نوشته، با تقسیمبندی دهگانهی متون و آثار تمدن و فرهنگ اسلامی، سعی شده است تا حدودی به روشن ساختن ابعاد این قضیه نزدیک و دورنمایی کلی از دورخیزی تاریخی، به گونهای در چارچوب اندیشه و طبقهبندی این علوم، نشان داده شود. باتوجه به گستردگی و تنوع بسیار در هریک از ردهها و مراتب این متون و آثار، کوشیده شده است تا حد امکان، برای نمونه و فهم ویژگیهای کلی هر رده و مرتبه، به معرفی و تمرکز در چند اثر مهم بسنده شده؛ سپس اصول و قواعد هر گروه، روشن و در نسبت طولی یا عرضی با شاخهها و ردههای نزدیک به آن دیده شود. حاصل این کار و معدل کلی، نگاهی اولیه، درون طبقهای و کثرتگرا در ابتدا، سپس دیدگاهی وحدتبخش و متصل به هم و قابل فهم ثانویه دربارهی جایگاه و ماهیت سیاست در مدنیت اسلامی بوده است. با ملاکهای
اولی، حوزهها و ساحت هر یک از طبقات مرزهای غیرقابل عبور و معلوم، نشان داده میشود و با دیدگاه ثانوی، عبور از این قلمروها و تکمیل و نفوذهای آرام و اشتراک فراوان و سرچشمههای واحد در هر یک از طبقات را میتوان روشن ساخت. ترسیم این خطوط و فهم ظرافتهای کار و حتی شمارش دقیق طبقات و منابع، به سبب عظمت و عمق تمدن و تفکر اسلامی، کاری سخت و مداوم با نیروی تحقیقی بسیار بالا را میطلبد. نگارنده امیدوار است در برخی قسمتها و
شاخهها در فتح بابها و نظر اجمالی به آنها به خطا نرفته باشد. پیکرهی اصلی این کتاب، رسالهی دکترای علوم سیاسی گرایش اندیشهی سیاسی نگارنده بوده که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از آن دفاع شده است.
کتاب مذکور مجموع متن اصلی، بحث و نظرها و نقادهای استادان محترم در جلسهی دفاعیه و نیز اضافاتی است که در برخی از بخشها انجام شده است. این
کتاب، پیش از آن که بخواهد «پاسخ مسأله» را بدهد، در پی آن است که «صورت مسأله» را تصحیح کرده، افق جدیدی را در این باب بگشاید.
آنچه در این گامهای نخستین، موردنظر این تحقیق بوده، روشن ساختن دو نکتهی اصلی است:
۱ برای فهم اندیشهی سیاسی در اسلام و ایران، به تنوع، گستردگی و غنای متون و منابع بسیاری بر میخوریم و سیاستاندیشی، جزء جداییناپذیر بسیاری از علوم در ادوار تاریخ اسلامی بوده است. توجه به این نکته، مورد غفلت یا دستخوش تحریف برخی از نوشتههای معاصر در این زمینه قرار گرفته اس و بدبختانه در برخی موارد، این مسأله را نقیصه یا کمبود و حتی فقدان فکر اجتماعی منسجم میان مسلمانان دانسته و از نظر ساحت تمدن در مقابل غرب، به انتقاد از این حوزه برخاسته و در نتیجه، برای فکر سیاسی، نوعی تقلید یا دستکم پیشگامی را در این زمینه برای حوزهی مغربزمینی قائل شدهاند.
۲ دومین نکتهای که پس از حرکت درست تحقیقی در مرحلهی نخست باید به آن توجه داشت، تقسیمبندی این منابع و شاخهها در ردهها و مراتب گوناگون است و بدبختانه در این زمینه نیز برخی از نظریههای معاصر، به نوعی تطبیق ناقص از حوزه فکری مغربزمین پرداخته و این طبقات را به سه یا چهار یا پنج گروه
با ویژگیهایی که کمتر به حوزهی فرهنگ و تمدن اسلامی شباهت دارند، تقسیم کردهاند.
عدم توجه در این مرحلهی اساسی و نخستین، باعث میشود که ویژگیها، محورها و ضروریات فهم اندیشهی سیاسی در تمدن اسلامی، با تعمق نگریسته و پژوهش نشود و بسیاری از ارزشها، اصالتها و ظرایف آن به درستی روشن نگردد. این کتاب، توجه خود را به روشن ساختن درست این دو پسرش یا به عبارت بهتر دو محور اساسی، معطوف ساخته است و چارچوب اصلی رساله را نیز همین موضوع در برمیگیرد.
خبرگزاری فارس: کتاب «مراتب ظهور فلسفه سیاست در تمدن اسلامی؛ طبقهبندی متون و فلسفه تاریم سیاست در اسلام و ایران» نوشته موسی نجفی توسط موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری فارس، این کتاب از ۱۰ فصل تشکیل شده است: اندیشه سیاسی در متون حکمت عملی، اندیشه سیاسی در متون شریعتنامهها، اندیشه سیاسی در متون حکمت عملی، اندیشه سیاسی در متون شریعتنامهها، اندیشه سیاسی در اندرزنامهها خردنامهها فتوتنامهها و متون ادبی، اندیشه سیاسی در متون سیاست نامه، دستورالوزراء و آثارالوزراء، اندیشه سیاسی در سفرنامهها و متون تاریخی، اندیشه سیاسی در متون عرفانی و
رسایل صوفیه، اندیشه سیاسی در متون فلسفه تاریخ، اندیشه سیاسی در متون کلامی، اندیشه سیاسی در متون سیاسی نویسان و مصلحان اجتماعی و اندیشه سیاسی در متون چند بعدی و چند روشی. رضا داوری اردکانی در مقدمهای بر این کتاب نوشته است: در سالهای اخیر، توجه به مطالب تاریخی، کم و بیش رونق یافته است که موجبات این توجه در این جا مورد نظر نیست؛ زیرا وقتی در جامعهای مسایل جدی مطرح میشود _ موجباتش هرچه باشد _ امید، علم و آزاداندیشی نیز با آن مسایل میآید. از جمله چیزهایی که ما به آن نیاز داریم و تا به آن نرسیم، راه به جایی نمیبریم، «تذکر تاریخی» است و تذکر
تاریخی نیز فقط با تتبع در کتابها حاصل نمیشود؛ یعنی هر نگاهی که به تاریخ بیفکنیم، به ضرورت به تذکر تاریخی نمیانجامد. تاریخنگاران بزرگ چه بدانند و چه ندانند، برای آینده به سراغ گذشته می روند یا دست کم تاریخنویسی در این چند صد سال اخیر چنین بوده است. نجفی میافزاید: مورخ اگر پرسشی از آنان نداشته باشد _ گرچه ممکن است مجموعهای از اقوال و روایات و اخبار صحیح را فراهم آورد _ مجموعهای که گرد اورده است، هرچه باشد، تاریخ نیست. تاریخ، تاریخ گذشته است و گذشتهای که مورخ به آن میپردازد، با آینده پیوند دارد. تاریخنگار اگر با زمان نسبتی نداشته باشد و چیزی از زمان نپرسد، پاسخی نمیشنود. آینده داشتن، همان پرسش داشتن است. علم و آینده با پرسش تحقق مییابند. ما درباره گذشته تاریخی خود میتوانیم اطلاعات و معلومات
بسیار فراهم آوریم بیآنکه واسطه پیوند ما با گذشته باشند. مورخ به طور معمول، از میان اطلاعات و معلومات مرتبط با گذشته، آنهایی را بر میگزیند و گزارش میکند که در افق پیش روی مردم جایی داشته باشد. پیدا است که ملاک این گزینش، شخص مورخ یا عقیده خاصی نیست و اگر باشد، اثری ماندگار پدید نمیآید.
در ادامه مقدمه آمده است: دشواری کار مورخ این است که باید تعلق خاطر و بیغرضی را با هم جمع کند و اگر از عهده این مهم بر آید، تاریخنگاری موفقی خواهد بود. اکنون شما کتابی را پیش رو دارید که اولا هم از حیث صورت و هم در مضمون تازگی دارد یا دستکم من تاکنون نوشتهای ندیدهام که نویسنده در آن به جست و جوی «جوهر سیاست» در حوزههای گوناگون ادب، فرهنگ، فقه، کلام، عرفان، فلسفه و تاریخ رفته باشد؛ ثانیا در این کتاب، میان گزارشهای مختلف اهل ادب و دانش و معرفت، نوعی پیوند وصف ناشدنی میتوان یافت و محور این پیوند به نظر مولف محرتم «عدالت» است؛ یعنی آقای دکتر نجفی در
گزارش خود، تاریخ سیاست را در افق عدالت دیده و چون پژوهش خود را از این موضع آغاز کرده است، اهمیت عدالت در نظر سیاسی صاحبنظران عالم اسلام، جلوه خاص یافته است. با توجه به این سه صفت میتوان گفت که این رساله، متضمن مباحثی در فلسفه تاریخ سیاست، و به ویژه پژوهشی در تاریخ فلسفه سیاست در ایران و اسلام و نیز «فلسفه تاریخ سیاست» است. کتاب «مراتب ظهور فلسفه سیاست در تمدن اسلامی» با ۴۵۲ صفحه، شمارگان ۳۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۱۲۰ تومان در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
سیاست وتاریخ سیاست اسلام چیست؟
درجه بزرگی ودر نتیجه صاحب مکتب بودن سیاست مداران به میزان ابتکار واستقلال صحیح آنان از موقعیت زمان ومکانی که در آن زنگی می کنند بستگی دارد. افراد مبتکر یا جریان های نوشونده وپویا ,خود پس از مدتی به سنت سیاسی تبدیل می شوند که تغییر دادن آن ها یا به عبارتی گذشتن از محله آنان کار ساده ای نیست.این سنت ها ,محیط واشخاص ,هم زمان و پس از خود را زیر تاثیر ونفوذ قرار می دهند وتا مدت ها حاکمیت خود را بر حوزه های سیاسی حفظ می کنند.
تحول تازه یا ابتکارات وابداعات بعدی در صورتی میسر می شوند که کسانی بتوانند نسبت به سنت های سیاسی روزگار خود یا مکتب حاکم بر آن که روزی ابتکار ونوآوری محسوب می شد .طرحی تازه پی افکند وبا دریافت درستی که از موقعیت وجایگاه تاریخی ,اجتماعی ,فرهنگی, خود به دست می آورند ,ضمن استفاده از تجربیات پیشین ,راه جدیدی پیش پای سیاست آینده بگزارند .
دربرخی دوره ها به دلایلی , سیاست مدت ها درهمان مسیر قبلی خود می ماند وبه اصطلاح در دایره تقلید می افتد واز ابتکار وآوردن طرح ومسیری تازه باز می ماند. چنین دوره ای,دوره انحطاط وعقب ماندگی سیاست است.
در انحطاط یا پیشرفت سیاست مثل هر پدیده دیگری بسیاری از عوامل از جمله مسائل فرهنگی ,اجتماعی,مذهبی,اقتصادی دخالات دارند.وظیفه وفایده تاریخ سیاست این است که دلایل وزمینه های این پیشرفت یا انحطاط سیاسی را بررسی کند وسرگذشت سیاستمداران به ویژه کسانی را که به نحوی بر این مسیر تاثیر گذاشته اند_مورد توجه قرار دهد وبا توجه به مقتضیات واوضاع واحوال هرعصرودوره ای,شیوه درست داوری درباره سیاست را بیاموزد ,واز این طریق مسیر روشنی را پیش پای سیاست بگذارد.
اگر سیاست آیینه مدنیت ملت ها باشد- که هست- باید انتظار بیشتری داشت که بسیاری از مسائل ازقبیل شیوه معیشت ,طرز فکر,اندیشه های فلسفی, عقاید وآرای مذهبی واخلاقی ,نمود های فرهنگی ومشکلات ومحرومیت های اجتماعی آداب ورسوم ومانند آنها در نگرش های سیاسی بازتاب یافته باشد.به این اعتبار,تاریخ سیاست تاریخ تحولات اجتماعی نیز هست ونشان می دهد که مردم در هر دوره ای چگونه می زیسته اند,چه آداب ورسوم واعتقاداتی داشته وچگونه فکر می کرده اند.
فلسفه تاریخ سیاست اسلام از زبان نجفی
کتاب «مراتب ظهور فلسفه سیاست در تمدن اسلامی» تألیف «موسی نجفی» را مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر منتشر کرد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «مراتب ظهور فلسفه سیاست در تمدن اسلامی» در هشت فصل با عناوینی چون اندیشه سیاسی در متون حکمت عملی، اندیشه سیاسی در متون شریعتنامهها، اندیشه سیاسی در اندرزنامهها، خردنامهها، فتوّتنامهها و متون ادبی، اندیشه سیاسی در متون عرفانی و رسائل صوفیّه، اندیشه سیاسی در متون کلامی، اندیشه سیاسی در متون سیاسینویسان و مصلحان اجتماعی و اندیشه سیاسی در متون چند بعدی و چند روشی به طبقهبندی متون و فلسفه تاریخ سیاست در اسلام و ایران پرداختهاست.
در «زاویهای از چگونگی نگرش عارفان به ظهور سیاست» آمدهاست: به طور کلی عارفان به مسائل حکمت و سیاسیات و مسائل اجتماعی از زاویه منظر خاصّ خود مینگرند و برای اصلاح اجتماعی و تعالی جامعه، از فرد «انسانی» آغاز میکنند. در مشرق زمین بیش از همه، افکار اصالت فردی نمودار است، و این معنا را میتوان از مجموعه آثار فرهنگی و فلسفی و ادبی ملل مشرق زمین به دست آورد.
از منابع مورد استناد نجفی کتب مرصادالعباد منالمبدأ الیالمعاد از نجمالدین رازی، دستورالوزراء، نظمالغرور و نضدالدرر یحیی قزوینی، کشفالاسرار، خدمات متقابل اسلام و ایران، تاریخ شیعه و فرقههای اسلام، آداب سلطنت و وزارت، احصاءالعلوم فارابی، آراء اهل مدینه فاضله و داستانهایی از زندگی علما را میتوان نامبرد.
محمد ارکون و تاریخ سیاست اسلامی
دانشنامه «تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه، از قرون وسطا تا امروز» که به بررسی و تحلیل روابط پیچیده و درهمتنیده اسلام و فرانسه میپردازد، به سرپرستی «محمد ارکون» به تازگی به زبان فرانسه منتشر شده است.
محمد ارکون، اسلامشناس و استاد دانشگاه سوربن – پاریس ۳، در اینباره گفته است: «این کتاب فقط به ذکر شخصیتها و روایت حوادث بسنده نمیکند، بلکه به تاریخ نگاهی دیگر میاندازد و روابط اسلام و فرانسه را از دید روانشناختی و فرهنگی نقد و بررسی میکند.»
هدف این دانشنامه بیان آگاهی مدنی مسلمانان است. زیرا به زعم ارکون، مسلمانان در فرانسه بیگانه نیستند، بلکه شهروندان این کشور محسوب میشوند. همچنین این اثر به چگونگی جنگ مسلمانان و فرانسویان در ۷۳۲ میلادی میپردازد که درباره آن منابع زیادی در دسترس نیست و فقط روایت مسیحیان از آن موجود است.
در صفحاتی از این کتاب نیز که به استعمار فرانسه اختصاص دارد، رفتار ایدئولوژیک فرانسه متمدن در برابر کشورهای مسلمان عقبافتاده روایت میشود. همچنین بررسی زندگی بردههای مسلمان در قرون وسطا در فرانسه از بخشهای جالب این کتاب است. ناپلئون و اسلام و تأثیر «هزار و یک شب» بر مارسل پروست نیز از دیگر مباحث قابل توجه «تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه» است.
تأثیرات فرهنگی، هنری و علمی مسلمانان بر فرانسه در واژگان فرانسوی نیز دیده میشود که در این دانشنامه به خوبی این واژگان شرح داده شده است.
۷۵ مورخ و نویسنده در نوشتن این دانشنامه ۱۲۱۷ صفحهای که در چهار بخش اصلی تشکیل شده، با «محمد ارکون» همکاری کردهاند، که از آن جمله میتوان به «امین مألوف» اشاره کرد. در مقدمه این کتاب که «ژاک لو گف» آن را نوشته، آمده است: «با وجود تمامی دشمنیهای موجود میان مسلمانان و فرانسویان از قرون وسطا تاکنون، فرانسویان از فرهنگ اسلام بهرههای بسیاری بردهاند و به وسیله آن زندگی اجتماعی و روشنفکری خود را غنا بخشیدهاند.»
این دانشنامه از سوی انتشارات «آلبن میشل» با قیمت ۴۹ یورو در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
«محمد ارکون» که سال ۱۹۲۸ در الجزایر به دنیا آمده تاکنون کتابهای مختلفی را درباره اسلام نوشته است که از آن میان میتوان به «انسانگرایی عربی در قرن دهم» و «اسلام، اخلاق و سیاست» اشاره کرد. همچنین از وی چندین کتاب به فارسی ترجمه و در ایران منتشر شده است.
روششناسی مطالعات تاریخ سیاسی در اسلام از دیدگاه سید محمد باقر صدر
اندیشههای بشری از دیرباز درباره بهبود حیات انسانی و اجتماعی به کنکاش و پژوهش پرداخته و در این مسیر با استفاده از تجربیات کلان تاریخی رو به اصلاح نهادهاند. پدیده “شهر یا مدینه: Police” را در جایگاه یکی از نقاط اوج تاریخ اجتماعی بشر میتوان سرآغاز مباحث کلاسیک درباره سیاست و حاکمیت شمرد. از همین روی مفهوم “سیاست: Politic” از نظر معناشناسی تاریخی (۱)، زاییده مفهوم “شهر: police” به شمار میرود. واژه عربی سیاست گرچه دارای ریشه زبانی متفاوتی نسبت به واژه پولیس است، اما مفهوم اصطلاحی آن نزد اندیشمندان مسلمان به شدت تحت تاثیر این اندیشه فلسفی یونان بوده و در همه تعاریف آن به مفهوم حیات مدنی و زندگی اجتماعی توجه ویژه شده است. (۲) با این همه تاریخچه مفهوم جدید سیاست در نقش پدیدهای متمایز از جامعه، دین، اقتصاد و دولت به دوران پس از رنسانس بازگشته و از مظاهر تمدن غرب به شمار میرود. (۳)
مفهوم سیاست در پیرامون خود نظامهای دانشی (۴) متعددی پدید آورده است که عدم تمایز میان آنها میتواند نتایج پژوهشهای ما را به شدت در معرض خطا قرار دهد. به طور کلی این حوزههای مطالعاتی را میتوان در دو بخش برشمرد:
• مطالعات درجه اول: در این نوع مطالعات به طور مستقیم درباره واقعیت سیاسی جامعه بحث نموده و گزارههای توصیفی یا هنجاری دراینباره ابراز میداریم. دو دانش علم سیاست و حقوق سیاسی، دو نمونه بارز از این نوع مطالعات هستند:
۱. علم سیاست: مجموعه فرضیههای قابل اثبات و ابطال که به بررسی توصیفی- تحلیلی دولت، نهادها و روابطشان با اقتصاد، فرهنگ و… میپردازد. (۵) روشن است که عمل و فعالیت سیاسی به عنوان فن دستیابی به قدرت، متفاوت از دانش سیاست بوده و در واقع نوعی هنر و قریحه به شمار میرود؛ گرچه اطلاعات سیاسی در شکوفایی و تکامل این قریحه نقش به سزایی دارد. (۶) مساله مهم دیگر در این بخش تحدید انتظارات از دین در مطالعات سیاسی اسلام است. آیا اسلام به مباحث علم سیاست نیز پرداخته است و آیا اصولا “علم سیاست اسلامی” معنا و مصداق عینی دارد؟ محمد باقر صدر در کتاب اقتصادنا سعی میکند تمایز روشنی بین دین و علم در مطالعه دانشهای انسانی ارایه داده و مطالعات تجربی را خارج از حوزه اهداف دین و انتظارات ما از آن قرار دهد. تعبیر “الاقتصاد الاسلامی لیس علما بل مذهبا” به صراحت اشاره به این موضوع دارد. بنابراین اسلام متکفل بیان مباحث و موضوعات علمی نیست؛ بلکه تنها به هدایت و ارشاد انسان در ابعاد گوناگون زندگی میپردازد که در این راستا رهنمودهای فلسفی، اخلاقی و اجتماعی در عرصه تنظیم روابط سیاسی انسانها نیز مورد توجه قرار گرفته است؛ اما قوانین و فرمولهای حاکم بر روابط سیاسی تنها از طریق مطالعه تجربی- توصیفی در جوامع مختلف قابل دستیابی بوده و به عنوان پدیدههایی ذاتاً متغیر، خارج از اهداف دین و انتظارات ما از آن میباشد. (۷)
۲. حقوق سیاسی: آن قسمت از حقوق افراد یک کشور که مربوط به اعمال حاکمیت میشود. (۸) حقوق سیاسی اسلام در علم فقه مورد بحث و بررسی قرار میگیرد که محمد باقر صدر با چینش جدید مباحث فقهی، بخش ویژهای به آن اختصاص داده است: عبادات؛ مالکیت عمومی و خصوصی؛ رفتارهای خصوصی (حقوق مدنی)؛ رفتارهای عمومی (حقوق سیاسی) شامل: احکام قضاوت، جنگ، روابط بین الملل، احکام مربوط به اعمال حاکمیت (ولایت عامه) و… . (۹) اساسا نظام و حقوق سیاسی، پیوند عمیقی با یکدیگر دارند؛ تا به آنجا که میتوان از مطالعه و جمعبندی احکام فقهی در مورد حقوق سیاسی به کلیات و مبانی نظام سیاسی اسلام دست یافت. از سوی دیگر نظریات سیاسی اسلام نیز میتواند در استنباط احکام حقوق سیاسی تاثیر به سزایی گذارد. با این
همه نباید از تفاوت و تمیز میان آنها غافل شد. گاه برخی با گردآوری و تدوین پارهای احکام فقهی ادعا میکنند که نظام سیاسی اسلام را استنباط و عرضه کردهاند؛ در حالی که فقه از نگاه صدر ماهیتا در صدد بیان نظام و مکتب نبوده و بلکه تنها احکام و وظایف فردی و اجتماعی انسانها را بیان میکند. (۱۰)
• مطالعات درجه دوم: در این نوع مطالعات به پشتوانههای فلسفی و شبه فلسفی سیاست پرداخته شده و سعی در تبیین سیستماتیک آن میشود. فلسفه سیاست، اندیشه سیاسی، نظریه سیاسی، مکتب سیاسی و نظام سیاسی نمونههایی از این نوع مطالعات هستند. این نوع مباحث در قلمرو دین قرار داشته و معمولا گزارههای گوناگونی در ارتباط با آنها در قرآن و سنت یافت میشود.
همانگونه که ملاحظه شد، توجه به تمایز حوزههای مختلف مطالعات سیاسی میتواند در تعدیل انتظارات ما از دین اسلام و فهم نقش و جایگاه دانش فقه در استنباط نظام سیاسی اسلام تاثیر گذار بوده و از بسیاری سوء تفاهمها پیشگیری مینماید.
رویکرد توصیفی و هنجاری در مطالعات تاریخ سیاسی اسلام
به طور کلى مباحث سیاسى به دو بخش عمده قابل تقسیم هستند که هر یک روش مناسب و خاص خود را مىطلبد.
۱- مطالعات توصیفى که به شرح و بیان یک جامعه سیاسى و طرح آن در یک چارچوب منسجم مىپردازند. در توصیف یک جامعه سیاسى ممکن است نمونه مورد مطالعه شما یک واقعیت عینى یا یک جامعه فرضى باشد. به عنوان مثال گاه جمهورى اسلامى ایران، حکومت فدرال آمریکا یا هند، اتحاد جماهیر شوروى سابق و … مورد مطالعه و توصیف قرار مىگیرد و گاه جامعه سیاسى اسلام بر اساس مبانى و ساختار آن در قرآن و سنت یا توصیف هر جامعه سیاسى دیگر بر اساس مکتب و مبانى و پیشفرضهاى آن. البته استفاده از هر دو روش نیز امکان دارد؛ به این صورت که یک بار جامعه آرمانى اسلام بر اساس مبانى و مکتب اسلام و بار دیگر واقعیت عینى آن بر اساس نمونههاى آن در طول تاریخ مانند حکومت پیامبر”صلى الله وعلیه وآله وسلم” و امام على”علیهالسلام” توصیف شود.قابل ذکر است که هر دو روش مذکور مفید و ضرورى است؛ زیرا براى تطبیق یک نمونه خاص از جوامع سیاسى در یک کشور ابتدا باید ساختار آن نمونه به طور دقیق تبیین و تشریح شود و سپس در طول زمان با حرکت از واقعیت موجود به سوى آرمان مقصود، آن را به عینیت رساند.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.