مقاله مبانی اصلاح نژاد آبزیان


در حال بارگذاری
12 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
12 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله مبانی اصلاح نژاد آبزیان دارای ۱۷۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مبانی اصلاح نژاد آبزیان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مبانی اصلاح نژاد آبزیان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مبانی اصلاح نژاد آبزیان :

مبانی اصلاح نژاد آبزیان

سرفصل
مقدمه
اهمیت اصلاح نژاد ماهیان و مقایسه آن با اصلاح نژاد دام و طیور – تأثیر آن در زندگی کنونی و اهداف کلی اصلاح نژاد ماهیان طبیعت و ساختمان ژن، موتاسیون ها و ژن های کشنده ، حتی سلول های تناسلی و انواع کروموزوم ها –اثرات فنوتیپی ژن ها مثل اثر افزایش ژنی، ارزش ژنتیکی و روش های برآورد آن ، ترکیب ژنتیکی یک جامعه و عوامل مؤثر در تغییر فراوانی ژن‌ها – قانون هاردی واینبرگ و کاربرد آن در اصلاح نژاد ماهیان، وراثت پذیری و روش های تعیین آن، براورد وراثت پذیری ، سرعت رشد و

افزایش روز افزون ، بهگزینی و انواع آن ، روش های انجام برگزینی ، مبانی ژنتیکی آمیزش خویشاوندی و موارد استفاده از آن، روش های انجام بهگزینی ، روش اندازه گیری خویشاوندی، کلیاتی در خصوص به وجود آوردن افراد سرآمد(نخبه) NICK و Line – دو رگه گیری (Hybridization) و اهمیت و کاربرد آن ، روش های تشخیص ماهیان دو رگه از والدین – تعریف هتروزیس و معرفی فرمول آن =Heterosis دو رگه برتر Hybridviger ،عقیم سازی (استریل کردن) Strilization ، نرسازی ، ماده سازی ،تریپلوئیدی و تتراپلوئیدی ، تعیین جنسیت ، توارث وابسته به جنس ، برآورد ارزش ژنی ، هم بستگی بین صفات – محاسبه بهگزینی بر اساس شجره نامه .
مبانی اصلاح نژاد آبزیان بهگزینی Selection))

The Priniciple of fish breeding آمیزش خویشاوندی (Inbreading)
سرآمد ، نخبه (Nick)
منابع
۱ – مبانی ژنتیک و اصلاح نژاد ماهیان . تألیف داگلاس تار، مترجم دکتر فرهاد امینی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی .
۲- کتاب اصلاح نژاد دام (روش های پیش بینی ارزش ژنتیکی ) انتشارات دانشگاه تهران . نویسنده دکتر ناصر امام جمعه کاشانی .
۳- اصلاح نژاد دام های بومی . نویسنده دکتر محمد علی ادریس ،‌مهندس محمد مستأجران ، انتشارات آریان .
۴- اثر دو رگه گیری و افزایش تولید شیر . نویسنده مهندس منوچهر صفرزادگان ، انتشارات معاونت امور دام و آبزیان (جهاد سازندگی کشاورزی )
۵- انتشارات چاپ من اندهال Genetics and fish Breading
۶- Fish and fisheries
۷- A TEXT Book of Aquanculture
۸- جزوه ژنتیک و اصلاح نژاد ماهیان دکتر فرهاد امینی
۹- مبانی اصلاح دام –مهندسی صابرخوانی و مهندس فرشید مظلوم اتشارات نقش اختر .
مقدمه
breeding = The Production of yong Form animals
(Propagtion) تکثیر

اصلاح نژاد= تولید زیاد (بچه ماهیان) حیوانات در یک شرایط کنترل شده .
اصلاح نژاد علم کاربردی ژنتیک است که استفاده از اختلافات قابل وراثت افراد جمعیت را در جهت منابع بشر تغییر می دهد. از به کار گیری اصول اساسی اصلاح نژاد در پرورش آبزیان مدت زیادی نمی گذرد و این علم در مقایسه با اصلاح نژاد دام و نسبت به صنعت دام پروری کمی جدیدتر می باشد. به عبارت بهتر در صنعت پرورش ماهی معمولاً ماهیانی مورد استفاده قرار می گیرند که یا مستقیماً از ذخایر وحشـی به دسـت آمده اند و یا فقط چند نسل از انتقال آن ها از محیط های طبیعی می گذرد.
در این زمینه فقط چند سویه (Strain ) از کپور ماهیان و قزل آلای رنگین کمان در برخی از نقاط جهان اهلی شده و می توان گفت ذخایر دیگری از این ماهیان اهلی شده وجود ندارد . از طرفی اطلاعات اساسی مورد نیاز برای اجرای برنامه های علمی و منطقه‌ای اصلاح نژاد ماهیان اندک است.

در یک جمله می‌توان گفت که هدف اصلاح نژاد افزایش توان تولید می باشد. این تولید چه از نظر وزنی ، چه از نظر طول و چه از نظر خصوصیات کیفی نظیر رنگ مناسب و شکل ظاهری در برنامه های اصلاح نژاد تحت بررسی قرار می گیرد. تا کنون در صنعت پرورش ماهی بر اتثنای ماهیان زینتی ،‌اصلاح نژاد دارای نقش کمتری در بالا بردن تولید بوده است. بیشتر پرورش دهندگان برای افزایش تولید فقط بر کنترل فکر بهبود غذا و جلوگیری از بروز بیماری ها شد وشاید نداند که با یک نظارت و کنترل درست به هنگام باعث افزایش پتانسیل بیولوژیکی ماهیان شوند.

دو ماهی کاملاً یکسان در طبیعت وجود ندارد و تنوع موجود در یک جمعیت از ماهیان در برگیرنده تمام فنوتیپ های واقعی آن هاست .
از دیرباز بشر به پرورش و اهلی ساختن دام بخصوص گوسفند، بز، اسب و گاو پرداخت تا بتواند با انتخاب والدینی که خصوصیات ظاهری بهتری دارند و از رشد مناسبی برخوردارند ، فرزندان قوی تر و مقاوم تر ایجاد نمایند.
به همین دلیل است که یک علم اصلاح نژاد ماهی نسبت به اصلاح نژاد دام از سابقه زیادتری برخوردار نیست و فقط در چند ساله اخیر (نیم قرن اخیر) به آن توجه زیادی شده است.

نکته مهم آنکه هدف کلی برنامه های اصلاح نژاد افزایش پتانسیل بیولوژیک یک جمعیت می باشد.
فنوتیپ: خصوصیات قابل مشاهده یا اندازه گیری نظیر : رنگ ، طول، وزن ،‌تعداد خارهای باله پشتی و … است.
به طور کمی ماهیانی برای پرورش مقرون به صرفه ترند که دارای رشد سریعتر، درصد بالاتر گوشت (لاشه) باشند. ضریب تبدیل نهایی پایین تری داشته باشند و مقاومت بیشتری به بیماری از خود نشان دهند، همه این مزایا در مدیریت کارگاهی تکثیر با رعایت اصول ژنتیک و اصلاح نژاد امکان پذیر است.
در برنامه های اصلاح نژاد دام یا ماهیان هدف این است که حیواناتی که دارای ظرفیت ژنتیکی بالاتر از میانگین داشته باشند، در ابتدا انتخاب شده و ازآن ها به عنوان والدین نسل بعد استفاده شود. در این صورت انتظار این است که میانگین ظرفیت ژنتیکی فرزندان بیشتر از میانگین نسل والدین باشد.

تاریخچه اصلاح دام
از زمانی که بشر دریافت علاوه بر شکار حیوانات و مهاجرت از جایی به جای دیگر می تواند گله هایی از حیوانات را در یک محل نگه داری نماید و با فراهم آوردن غذا برای آن ها و مراقبت از آن ها اقدام بر بومی سازی و اهلی کردن حیوانات نمود در حقیقت گام های اولیه را برای اصلاح نژاد دام برداشت.
شاید بیش از ۶۰۰۰ سال از اهلی کردن دام ها تا کنون می گذرد.

هدف انسان ازاهلی کردن:استفاده بیشتروبهترازمحصول آن ها بود.بنابراین دام هایی می توانستند بهتر پاسخ گو باشند که احتیاجات انسان را در طول زمان برآورده اند . شاید اولین حیواناتی که اهلی شدند سگ، گاو و سپس طیور بوده است و انسان های نخستین با مراقبت از آنها در حقیقت نوعی انتخاب مصنوعی به کار می بردند که بر این اساس کم کم علم اصلاح دام شکل پذیرفت .

انسان ها سعی می کردند که جانورانی را در کنار خود اهلی سازند که میزان گوشت بیشتری داشته باشند و یا از شیر دهی مناسبی برخوردار باشند .
در خصوص گوسفندان بیشتر از نژادهایی استفاده می شد که علاوه بر وزن مناسب تولید پشم آن ها نیز بیشتر باشد و حتی کم کم طیوری را در کنار خود اهلی نمودند که بتواند در مواقع مختلف از گوشت و تخم آن ها به خوبی استفاده نمایند.
بنابراین در ابتدا علاوه بر انتخاب مصنوعی ، همیشه بشر در فراهم سازی محیطی مناسب برای حیوانات کوشیده است تا بتواند به خوبی از آنها نگه داری نموده ودر مواقع ضروری از آن ها تغذیه نماید.
نکته مهم آنکه تا قبل از قرن ۱۷ میلادی تصویر روشنی از کارهای انجام شده در اصلاح نژاد دام در دسترس نیست و فقط برخی از افراد با ذوق و هنر در حین دامداری به طور پراکنده و تفننی به اصلاح دام می پرداختند. اما کم کم موسساتی در آمریکا و اروپا جهت شناسایی بهتر حیوانات و درست کردن شجره نامه برای نژادهای شناخته شده به وجود آمد. این موسسات کم کم استانداردهایی را برای انتخاب حیوانات برتر با ویژگی های ظاهری و تولید گوشت بیشتر در نظر گرفتند و حتی با راه اندازی جشنواره ها و مسابقات مختلف به کسانی که چنین حیواناتی را پرورش می دادند ، جایزه نقدی پرداخت می نمودند ، کم کم این موضوع اهمیت بیشتری یافت و باعث شد علمی به نام اصلاح نژاد که بتواند با قضاوت های دقیق خود راه کارهای مناسب برای افزایش توان تولید را ادامه دهد به وجود آمد .
نام دانشمندان زیادی در عرضه اصلاح نژاد در دنیا مطرح شد. Charls در ۱۸۵۹ با چاپ کتابی در خصوص اصول انتخاب طبیعی و تنازع بقاء انقلاب بزرگی در مکتب فکری زیست شناسان آن زمان به وجود آورد.
پس از آن داروین با ارائه نظریات مختلق در این عرصه پانهاد ولی متأسفانه نتوانست تفاوت های ژنتیکی و غیر ژنتیکی وابسته به محیط را کاملاً از یکدیگر متمایز سازد.
بنا به گفته داروین به وجود آمدن گونه های مختلف موجودات نتیجه انتخاب طبیعی آن هاست و برای زنده ماندن آن دسته از موجوداتی شانس بیشتری دارند که بهتر بتوانند با شرایط محیطی سازش پذیر باشند و از خود تعداد فرزندان بیشتری را باقی بگذارند .
مندل (mendel) در سال ۱۸۶۵ گام های بزرگی را در عرصه علم ژنتیک و توارث صفات از خود به یادگار گذاشت اما نتوانست اثر فوری چندانی بر علم اصلاح نژاد دام داشته باشد.
چندین سال بعد کم کم دانشمندان دیگری نظیر گالتون در سال ۱۸۹۹ Golton با کشف مجدد قوانین مندلی در علم ژنتیک پیشرفت های زیادی را برای نهادینه کردن علم اصلاح نژاد دام برداشتند و به خوبی به بررسی های کمی اختلاف بین خویشاوندان پرداختند که اکنون کاربرد وسیعی در علم اصلاح نژاد دام دارد.
از آن پس کم کم دانشمندان زیادی در این علم راه یافته از خود اثرات چشمگیری به جا نهادند . Fisher ، Wrightو Holdon و Lush در این سال های ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۹ با برداشت های درستشان از تکامل موجودات و انتخاب طبیعی علم ژنتیک جمعیت را پایه گذاری نمودند و بر همان اساس قوانین دقیقی را برای شرکت نصف به نصف والدین در ایجاد صفات فرزندان پایه گذاری نمودند و حتی از علم آمار برای اندازه گیری و محاسبه صفات اشاره نمودند.

این موفقیت هایی چشم گیر در نهایت باعث افزایش تولید دام های اهلی و همراه کردن این تولیدات با خواست های بشر گردید و نقش مهمی دراصلاح نژاد دام برداشته شد.

تعریف اصلاح دام :
اصلاح دام (Animal breeding) عبارت است از مجموع شیوه های ممکن در بالا بردن ظرفیت ارثی یا ژنتیکی دام ها تا بتواند تبدیل مؤثر مواد گیاهی بر تولیدات دامی را افزایش دهد و به عبارت بهتر با بالابردن کیفیت تولید و افزایش نوع محصول بازدهی بهتری از دام ها را سبب شود.

بنابراین اصلاح نژاد دام علم کاربردی ژنتیک است که می توان با اصول علم ژنتیک به خوبی سیستم های مدیریتی را فعال نمود تا تأثیرات فراوانی بر میزان تولید ظاهر گردد. اصلاح نژاد یک علم مستقل نبوده و ارتباط تنگاتنگی با سایر علوم دارد. به خصوص علم ژنتیک در برگیرنده اطلاعات ارزشمندی برای علم اصلاح نژاد است شاید هدف کمی اصلاح دام افزایش پتانسیل یا توان تولیدی در موجودات پرورشی باشد ولی این امر آیا فقط با بهبود تغذیه و بهداشت دام صورت می پذیرد . پاسخ سؤال به راحتی روشن است. پتانسیل ژنتیکی حیوانات پرورشی از اهمیت زیادی همانند غذا و بهداشت برخوردار است. دست یافتن به ظرفیت بالای ارثی در دام ها جزء از طریق شناخت ساختمان ژنتیکی و آشنایی با قوانین حاکم بر سیستم انتقال آن ها از نسلی به نسل دیگر ممکن نیست .
صفات مهم اقتصادی در دام ها و طیور عبارتند از :
-افزایش تولید شیر، پشم و گوشت
– افزایش وزن و تعداد تخم در طیور
– افزایش تعداد فرزندان
بنابراین این صفات در حقیقت باید ابتدائاً مشخص شود و سپس درباره روش های انتقال آن ها به فرزندان کاملاً بررسی شود. بعضی صفات ممکن است کمی باشد و بعضی کیفی باشد. در این خصوص می توان اشاره نمود که بسیاری از خصوصیت های رشد وزنی و طولی در ماهیان جزء صفات کمی است ولی برخی از صفات نظیر رنگ ، نوع چشم می تواند به عنوان صفات کیفی و شکل باله ها باشد.

برای پرورش دهندگان ماهی صفات کمی اهمیت بیشتری از کیفی دارد. اما برای کسانی که در صنایع تکثیر ماهیان زینتی (‌تکثیر و ازدیاد) مشغول به فعالیت هستند هدف افزایش وزن ماهی نیست بلکه پیدا کردن شکل ظاهری زیبا و رنگ مناسب است بنابراین شبیه صفات کیفی مدنظر قرار می گیرد.
به طور کلی اصلاح دام به جزء به وجود آوردن تغییرات و تنوع ژنتیکی در جوامع حیوانی اهداف دیگری نظیر بهره بـرداری اقتبـاسی و افزایـش توان تولیـدی را دنبال می کند. این علم در حقیقت کاربرد علم ژنتیک است تا بتواند یک جامعه زنده را در حال تغییر مورد بررسی قرار دهد . به همین دلیل نزدیکی بسیاری بین اصلاح دام و ژنتیک جمعیت Population Genetic وجود دارد.

اصلاح دام در ایران :
آن چه که در ایران در ارتباط با اصلاح دام صورت گرفته بیشتر جنبه آمیخته گری و دو رگه گیری داشته است . شاید بهتر بتوان گفت که در زمینه به‌گزینی کارهای اصولی در چند سال گذشته صورت نپذیرفته است.

اولین کارهای مربوط به اصلاح دام برای افزایش میزان شیر و تولید گوشت در دام های ایران به سال های ۱۳۳۳ برمی گردد. در آن زمان نخستین بنگاه پرورش و ترویج دام های خارجی در حیدر آباد کرج فعالیت خود را با وارد نمودن نژادهای خارجی پر تولید و تلقیح آن ها با دام های بومی ایران آغاز نمود.
در سال های ۱۳۴۷ و ۱۳۴۸ ، شیوع طاعون گاوی لطمه جبران ناپذیری به این دورگه‌های بوجود آمده زد و متأسفانه تعداد زیادی از آن ها را از بین برد. در سال‌های بعد نیز دورگه گیری دام های بومی ایران با دام های خارجی شاید بودن هدف مشخص بسیار صورت گرفته است که هنوز از کیفیت و کمیت دام های تولیدی اطلاعات جامعی در دسترس نیست.

در طبیعت دو ماهی کاملاً یکسان وجود ندارد و تنوع وجود در جهت ماهیان در برگیرنده تمام فتوتیپ های واقعی آن ها هستند. فقط بر اساس اصول ژنتیک می توان بر علل بنیادی تنوع موجود در ماهیان پرداخت و به روش به ارث رسیدن این صفات از والدین به فرزندان پی برد. سابقه پرورش ماهی هر چند خیلی زیاد است اما سابقه اصلاح نژاد ماهیان بسیار کوتاه است و فقط شاید منحصر به چندگونه کپورماهی اصلاح شده و یک یا دو گونه ماهی قزل آلا باشد و بیشتر ماهیان مورد استفاده یا مستقیماً از ذخایر وحشی به وجود آمده اند یا فقط چند نسل از انتخاب آن ها از محیط های طبیعی می گذرد.

در پرورش ماهی نیز مانند پرورش دام فقط قبلاً بر تغـذیه و بـهداشت ماهـیان توجه می شد و اطلاعات زیادی از خصوصیات ژنتیکی ماهیان در دسترس نبود اما در سال های اخیر مدیریت علم ژنتیک و کاربرد آن در پرورش وتکثیر ماهی باعث شده است که ذخایر ژنتیکی ماهیان بیشتر مورد توجه واقع شود.

مروری بر اصلاحات ژنتیک :
ژن ها و کروموزم ها (Gene = Locus) :‌ ژن ها واحد بنیادی وراثت بوده و در بسیاری از کتب ژنتیک کلمه لکوس = Locus یا جایگاه ژنی نیز مترادف آن قرار گرفته می شود در حقیقت واحدهای وراثتی هستند حاوی روزهای بیولوژیک و دارای نقشه ایجاد فنوتیپ Phenotype یک ژن در واقع آرایش خطی زیرواحدهایی است بسیار ویژه و خود قطعه کوچکی است از یک مولکول بسیار بزرگ به نام DNA: Dexy Ribo Nucleic

ژن ها می توانند به یک یا چند حالت مختلف وجود داشته باشند. به حالت های مختلف یک ژن آلل (Allele) می گویند.
هر ژن در یک جهت ممکن است بیش از ۱ تا ۱۰ حالت یا آلل داشته باشد. اگر ژنی ۱ آللی باشد یا یک حالت را از خود نشان دهد اصطلاحاً تک حالتی یا mono morphic است ولی اگر یک ژن بتواند دارای چند شکل مختلف باشد پلی مرفیک Poly morphic نامیده می شود.
آن چه که مسلم است ترکیب توالی بازها (به خصوص بازهای جت ) در آلل های مختلف با هم متفاوت بوده و می تواند باعث تنوع در پیام های ژنتیکی شود. و درنهایت فنوتیپ های (صفات های) مختلفی را از خود بروز دهد. بنابراین اجرای هر گونه برنامه اصلاح نژاد و باید اگر به منظور افزایش توان تولید صورت پذیرد به خوبی فنوتیپ های مختلف را شناسایی نموده واریانسی از این فنوتیپ ها تهیه شود و در مورد کنترل ژنتیکی ماهیان برآیند یا در نهایت پس از چند دوره برنامه صحیح اصلاح نژادی به افزایش توان تولیدی دست یافت.

در حقیقت هر ژن مجموعه ای بازهای جفت است که از یک نظم خطی ویژه برخوردارند و با دو ستون قندریموز و فسفر اتصال دارند.
کاریوتایپینگ چیست Karyotyping : در حقیقت مرتب کردن کروموزوم های یک گونه بر حسب نوع و اندازه ی آن ها است .
برای کاریوتاپینگ دانش انواع کروموزوم ها و به خصوص موقعیت سانترومر آن ها بسیار حائز اهمیت است.

تعداد کروموزم ها در جانوران مختلف متفاوت بوده ولی در یک گونه معین ثابت است.به طور کلی کرموزوم ها بیشتر به صورت جفت یا همولوگ هستد و موجوداتی که در چنین حالتی به سر ببرند اصلاحاً دیپلوئید یا n 2 کروموزوی = Diploid می باشد.
البته ممکن است بر اثر شوک های حرارتی و یا شیمیایی و یا حتی فشار در هنگام لقاح و تشکیل سلول تخم تغییراتی در تعداد کروموزوم ها ظاهر شود و به عنوان مثال در تتراپلوئیدی Tetraploid تعداد کروموزم ها به N4 می رسد. این حالت ها بسیار اسثنائی بوده و در طی دوران تکاملی ممکن است اتفاق بیافتد.
در عملیات تکثیر و پرورش ماهی ممکن است به خصوص در مراحل تقسیم سلولی و تشکیل جنین تغییراتی در تعداد کروموزوم ها حاصل شود. در موارد نادری تعداد کروموزوم ها ممکن است ۳ برابر گردد. تریپلوئیدی Triploid

البته جمعیت طبیعی ماهـیان تریـپلوئید معـمولاً نادر است.این ماهیـان معمولاًعـقیم می باشند ولی به همین دلیل انرژی برای رشد گنادهای جنسی مصرف نمی کنند واز رشد مناسب در مدت کوتاهی برخوردارند . رشد خوبی دارند عقیم n3
نقطه سانترومر و مرکز کرموزوم و فاصله آن بین بازوهای بلند و کوتاه کروموزوم اهمیت زیادی دارد. در گذشته فقط بر اساس تشخیص چشم کروموزوم‌ها را ردیف و مرتب می کردند.
اما در سال های اخیر دانشمندی به نام لیوان Leavan)) با مطالعات خود ثابت نمود که می توان براساس نسبت بازوهای بزرگ و کوچک نوع کروموزوم را تعیین نمود. به عنوان مثال اگر این نسبت ۱ تا ۳/۱ باشد حتماً کروموزوم ها metacentric متاسانتریک است.

در کاریوتاپینگ دو نکته حائز اهمیت است:
۱- شناسایی جفت کروموزوم های همتایا همولوگ
۲- مرتب کردن کروموزوم ها براساس نوع واندازه آن ها از بزرگ به سمت کوچک .
هنگامی که در یک جهت افرادی پیدا شوند که در یک لوکوس معین فقط یک نوع آلل داشته باشند این دو آلل مشابه یکدیگر باشند مثل aa AA BB در این حالت اصطلاحاً گفته می شود که در آن لوکوس به صورت خالص یا هموزیگوس Hemozygous می باشند. اما ممکن است در جهت های متفاوت و در یک لوکوس معین دو آلل مختلف وجود داشته باشد Aa Bb در این حالت می توان گفت که در آن لوکوس آلل ها ناخالص هستند و هتروزیگوس Heterozygaus می باشند .
تقسیم بندی کروموزوم ها
آتوزوم : بیشتر کروموزوم های جانور را تشکیل می دهد .
کروموزوم های جنسی ، که تعداد آن ها کمتر بوده و از نظر شکل نیز با کرووزوم های غیر جنسی کمی متفاوتند به خصوص در جنس نر و ماده این تفاوت ها کاملاً آشکار می گردد.
نکته مهم : تشخیص کروموزوم های جنسی در ماهیان کاری بسیار مشکل است . دانشمندی به نام Sola در ۱۹۸۱ به مطالعه تحلیلی کاریوتایپ ۸۱۰ گونه از ماهیان استخوانی پرداخت و فقط توانست در ۲۹ گونه از آن ها یعنی کمتر از ۶/۳ درصد کروموزوم های جنسی را تشخیص دهد و بقیه کروموزوم ها بیشتر از نوع آتوزوم و یا کروموزوم های غیر جنسی بوده است.
نکته: علاوه بر اینکه تعیین جنسیت به ژنتیک برمی گردد ولی دو اصل محیطی نیز در آن دخیل است و در ماهیان نیز ژنتیک والدین نیست بلکه محیط نیز تأثیر گذار است. ثابت شده است اگر به هنگام لقاح و تشکیل سلول تخم ، تغییرات دمایی ، شوری ،‌نور و حتی فشار صورت گیرد. ممکن است در تعیین جنسیت ماهیان تغییرات عمده ای به وجود آید توانایی دخالت در ژنتیک ماهیان به وسیله عوامل محیطی (Envirnmental) از اهمیت زیادی برخوردار بوده و حتی می توان قبل از آن که جنسیت در ماهیان کامل شود با استفاده از هورمون های مختلف جمعیت های تک جنسی جهت جلوگیری از تکثیر بی رویه در استخر صورت می پذیرد.
هدف اصلی طرح های اصلاح نژاد ماهیان تیلاپا ،تولید جمعیت های تک جنسی به منظور پیشگیری از تولید مثل آن ها در طی دوره باروری است. به عبارت بهتر می توان فقط با یک نوع دورگه گیری می توان به خوبی جمعیت های خاصی از جنس نر را به وجود آورد. چرا که در تیلاپا جنسیت نسبتا ساده بوده و فقط به وسیله کروموزوم های جنسی کنترل می شود. اما برخی دیگر از ژن ها نیز وجود دارند که می توانند سبب تغییر جنسیت شوند. بنابراین می توان گفت روش دو رگه گیری در تولید جمعیت تک جنسی تا ۹۸ درصد موفق است.

وراثت فنوتیپ های کیفی : و تقسیم بندی فنوتیپ ها:
اختلافات فنوتیپی در ماهیان و تمام موجودات زنده به ۲ دست کلی ۱- تنوع کیفی و ۲- تنوع کمی Quantitave Variatiol تنوع کمی (قابل اندازه گیری)
Qualitive Variation تنوع کیفی (بیشتر با این کار داریم .
در مجموع می توان این دو نوع تقسیم بندی را به سادگی از هم جدا نمود، فنوتیپ هایی از نظیر طول،‌وزن که قابل اندازه گیری شد معمولاً فنوتیپ های کمی نامیده می شوند. وراثت این نوع فنوتیپ ها کمی مشکل تر و با برنامه ریزی اصلاح نژاد دقیق تری صورت می پذیرد.
اما دسته دوم : فنوتیپ های کیفی می باشد که به خوبی قابل شناسایی باشد و بیشتر افراد و زیست شناسان با آن ها سرو کار دارند. در این نوع فنوتیپ ها تغییرات تدریجی دیده نمی شود و می توان گفت که در یک جمعیت زنجیره پیوسته ای را ایجاد نمی کنند. نمونه هایی از این نوع صفات عبارتند از:‌
۱- زالی (آلبینیم) و رنگ طبیعی در گربه ماهی کانالی

۲- رنگ های آبی و رنگ های طبیعی در کپور معمولی
۳- دم چادری و دم گرد در ماهی گوپی
۴- حالت های پشت زنیی و طبیعی در تیلاپیا

۵- الگوهای رنگ آمیزی نظیر خال دار و بی خالی در ماهی پلاتی Platy Lish ماهیان پهن
۶- حالت فلس از نوع خطی – چرمی- آئینه ای وفلس دار کامل در ماهی کپور معمولی .
ژنتیک فنوتیپ های کیفی ساده تر بوده و اغلب به ژنتیک مندل (Mendel Genetic) معروف است. به عبارت بهتر می توان از طریق این ژنتیک کلاسیک به خوبی بروز فنوتیپ های دلخواه را پیش بینی نمود.

نکته : محققین ژنتیک و اصلاح نژاد معمولاً با هدف بهره برداری از ماهیان خاص آن ها را مورد تحقیقات ویژه قرار می دهند. اندازه گیری فنوتیپ در ماهیان به خوبی امکان پذیر است و در نهایت باید این فنوتیپ ها یا صفات مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند ، پس به منظور بهره برداری از پتانسیل بیولوژیکی یک جمعیت باید از واریانس فنوتیپی (Phenotype Variance) آن جمعیت اطلاع کامل حاصل نمود تا بتوان با تجزیه و تحلیل آن به خوبی جمعیت های مختلف را مورد مطالعه قرار داد.
برای تعیین یک برنامه اصلاح نژاد که قادر به تعیین فراوانی آلل‌ها و فنوتیپ ها باشد باید به خوبی در ابتدا نقشه بیولوژیک آن فنوتیپ شناسایی شود و پس روش مناسب برای انتخاب صفت مورد نظر به سایر نسل ها مورد بررسی قرار گیرد.

یکی از اهداف مدیریت ذخایر ماهیان مولد (Broodstock) افزایش توان تولید می باشد. از لحاظ ژنتیکی چنین کاری باید با برنامه اصلاح نژادی همراه باشد.
در ابتدا برنامه های برگزینی یا Selection مطرح می گردد تا بتوانند به راحتی تغییر فراوانی آلل ها را امکان پذیر نماید. چرا که برخی از آلل ها کاهش دهنده توان تولید هستند که باید آن ها را حذف نمود و برخی از آلل ها سبب افزایش قدرت و پتانسیل تولید می گردند که باید به ارزیابی و تثبیت آن ها اقدام نمود، بنابراین توانایی فراوانی آلل ها به منظور ارزیابی میزان پیشرفت کار و پیشرفت تولید بسیار حائز اهمیت است.

در یک برنامه اصلاح نژادی محقق باید فنوتیپ های مطلوب و اقتصادی را شناسائی کند و سپس به حذف فنوتیپ ها و یا صفات نامطلوب بپردازد پس از چند نسل توان تولید را به حداکثر برساند.

در حال حاضر توانایی دست بردن به فراوانی آلل ها و فنوتیپ ها بسیار مهم است و اخیراً تولید جهت های همسانرا (Bread True) مورد توجه زیادی قرار گرفته است در ایالات متحده آمریکا و حتی اروپا قوانینی وجود دارد که اجازه می دهد یک تکثیر کنند یا یک پرورش دهنده در صورتی که موفق شود یک سویه جدید با زنک مطلوب و خصوصیات ظاهری مناسب و توان تولیدی بالا ایجاد نماید پاداش زحمات خود را دریافت نموده و تولید این سویه را انحصاری نماید.
به عنوان مثال در آمریکا برخی از پرورش دهندگان ماهی قناتی را با رنگ قرمز گل سرخ به وجود آورند و این فقط بر وسیله برگزینی در طی یک برنامه اصلاح نژادی و تولید یک جمعیت همسان زا امکان پذیر شده است.

فنوتیپ های مختلف در ماهیان دارای ارزش های اقتصادی مختلفی هستند برای آنکه یک مدیر اصلاح نژاد بتواند به خوبی برنامه هایی را تنظیم نماید که به تولید بیشتر دست یابد باید بتواند کلیه فنوتیپ ها را از لحاظ کمی و کیفی شاسایی کرده و از یکدیگر تمایز دهد. پس در یک برنامه دقیق فنوتیپ های نامطلوب به فنوتیپ های مطلوب ارزش بیشتری قائل نشود.

در مورد هر فنوتیپ ارزش یک جمعین هنگامی به حداکثر خود می رسد که آن جمعیت بتواند گونه‌های همسان زای خود را تولید کند. به عبارت بهتر مولدین قدرت انتقال صفات مطلوب را به فرزندانشان داشته باشند ،‌به همین جهت است که هدف دست بردن به فراوانی آلل ها و ایجاد فنوتیپ های مطلوب می باشد، تا درنهایت جمعیت های همسان زا تولید گردد. در یک جمله می توان گفت به جمعیتی همسان‌زا گفته می شود که والدین از نظر صفت یا صفات خصوصی بتوانند در فرزندان و نسل های بعدی نیز این صفات مطلوب را نسل نمایند.

صفات کمی کیفی و تفاوت آن ها:
صفات کدام یک مندلی هگی کیفی هستند بدین معنی که به آسانی می توان آن ها را در گروه های فنوتیپی مخصوص متمایز کرد. وراثت صفات کیفی و فنوتیپ های آن توسط یک یا تعداد کمی ژن کنترل می شود و تأثیر محیط بر آن ها بسیار کمتر است.
حال آنکه تنوع پذیری بسیاری از صفات که اهمیت اقتصادی دارند به صورتی نسبت که در فنوتیپ‌های متمایز قرار گیرند، بلکه طیفی از چند فنوتیپ متوالی را نشان می‌دهند یعی تنوع در آن ۲ به طور پیوسته صورت می گیرد به این گونه صفات ، کمی می گویند که قابل اندازه گیری و شمارش شد مانند وزن – بلندی ساقه – تولید تخم مرغ و شیر در گاو به همین جهت به صفات کمی، صفات قابل اندازه گیری (metric) گفته می شود یک تنوع پیوسته دارند.
شاید بتوان گفت مهمترین تفاوت بین کمی و کیفی در تعداد ژن های مؤثر، گوناگونی فنوتیپ ها و درجه تغییرپذیری فنوتیپ در پاسخ به عوامل محیطی است چرا که معمولاً ۱۰ تا ۱۰۰ ژن ممکن است یک صفت کمی را سبب شود.
جدول تفاوت برخی از آن ها
صفات کیفی صفات کمی
۱- طبیعت یک صفت را نشان می دهد و اهمیت اقتصادی زیادی ندارد.
۲- تنوع گسسته است، گروه های فنوتیپی از هم متمایزند .
۳- اثر یک ژن منفرد قابل تشخیص است.(تعداد ژن های بوجودآورنده یک فنوتیپ کم است . ۱ یا چند عدد)
۴- با آمیزش های منفرد و بررسی اختلاف حاصل از آن ها سرو کار دارند.
۵- به وسیله شمارش و بررسی نسبت ها مورد تحلیل قرار میگیرند. (صفات در آن نیمه است)
۶- صفات کیفی فقط توسط آزمایشات فردی قابل شناسایی
۱-قابل اندازه گیری است مثل وزن ، طول
اندازه یک صفت را نشان می دهند و دارای ارزش اقتصادی است .
۲- تنوع در این ها پیوسته است و اندازه گیری های فنوتیپی تشکیل یک طیف پیوسته را می دهد .
۳- کنترل این صفات توسط تعداد زیادی ژن (بلی ژن) صورت می گیرد و اثر ژن ها به تنهای ناچیز ، بلکه مجموع ژن ها باعث بروز یک صفت می‌گردد.
۴- هر نوع آمیزش در جهت آن ها امکان پذیر است.
۵- با تحلیل های آماری و یا پارامترهای مختلف جمعیت مثل میانگین و انحراف معیار محاسبه می گردند .
۶- صفات کمی در کل جمعیت مورد بررسی قرار می گیرد.

به طور کلی بحث اختلاف بین صفات کمی و کیفی در متاسیم توارث آن ها است زیرا تعداد ژن های مؤثر در صفات کمی و کیفی با هم یکسان نیست ، صفات کیفی تعداد محدودی ژن آن را کنترل می کند اما در صفات کمی مجموعه ای از ژن ها باعث ایجاد و بروز صفات کمی می گردد. پس می توان تفاوت بروز صفات کمی و کیفی را در عامل دیگری نیز خلاصه نمود . این تفاوت مربوط به تأثیر عوامل محیطی است چرا که صفات کمی بسیار بیشتر از صفات کیفی تحت تأثیر عوامل محیطی قرار می گیرند.

کروموزوم ها : (Chromosome)
دارای ساختمان میله ای و به رنگ تیره و در مرحله متافاز میتوزی توسط میکروسکوپ نوری قابل مشاهده و شمارش هستند. اولین بار کروموزوم توسط دانشمند استراس بورگر شناسایی شد، اما نام کروموزوم را دانشمند دیگری به نام waldeyer بر روی کروموزوم در سال ۱۹۸۸ گذاشت .

مطالعات دیگر دانشمندان نشان داد این ساختار کروموزومی در برخی از مراحل مثل اینترفاز مشاهده نمی شود. دلیل آن وجود عدم کروموزوم ها در هسته سلول نیست بلکه کروموزوم ها در این مرحله شکل ساختمانی متفاوتی پیدا کرده اند که با میکروسکوپ نوری قابل مشاهده نیستند. مطالعات بعدی نشان داد کروموزوم ها در تمام مراحل پرو فاز معمولاً پیچ خورده و در نتیجه کوتاه و ضخیم می شوند و کم کم در انتهای تقسیم سلولی پیچ خوردگی کروموزوم ها کم می شود تا مجدداّ به شبکه کروماتین تبدیل می گردند که در این حالت با میکروسکوپ نوری قابل رویت هسند. بنابراین بهترین مرحله برای مشاهده کروموزوم ها مرحله متافاز (Metaphesei)می باشد.

تعداد کروموزوم ها در موجودات عالی ثابت است و کلیه سلول های پیکری یا سوماتیک ها (Sometic) به غیر از جنسی دارای ۲ گروه کروموزوم مشابه اند ،‌یک گروه دارای منشأ مادری است که به آن Maternal می گویند و دیگری با منشأ پدری Paternal است. بنابراین هر موجود یک دسته کروموزوم را از بدرویک دسته را از مادر به ارث می برد. به همین دلیل به کروموزوم های موجودات دیپلویند گفته می شود.

اما سلول های جنسی از این قاعده مستثنی هستند و گامت های هر فرد فقط نیمی از کروموزوم های موجود در سلول های بدنی را با خود همراه دارد به همین دلیل سلول های جنسی از نظر کروموزومی هاپلوئید (Haploid) هستند.
در مرحله متافاز مرحله کروموزوم ها به گونه ای است که می توان به خوبی آن ها را از نظر ریخت شناسی مشاهده و مطالعه نمود در این مرحله هر کروموزوم دارای یک سانترومر در محل کاملاً مشخص و ثابتی هستند، محل سانترومر به جز در موارد نادر که کروموزوم جهش می یابد ، مکان آن تغییر نمی کند بنابراین محل سانترومر راههای مناسبی برای شناسایی کروموزوم می باشد. هر کروموزوم از محل سانترومر به ۲ بخش تقسیم می شود. بازوی بلند و بازوی کوتاه و ممکن است این دو بازو برخی از کروموزوم ها یک اندازه باشند. براساس طول بازوها و قرار گرفتن سـانترومر در کـروموزوم معمولاً به ۴ دسته کلی ، کروموزوم ها را تقسیم می کنند.
M: 1. متاسنتریک Metacentric : محل سانترومر در وسط کروموزوم است یعنی طول دو باز ( کوچک و بزرگ) تقریباً مساوی است.
سانترومر وسط
Sm: 2. کروموزوم ساب متاسانتریک Sub metacentric : در اغلب کروموزوم ها سانترومر باعث ایجاد دو بخش نامساوی شده است و به عبارت بهتر یک بازوی بلند و یک بازوی کوچک قابل مشاهده می باشد.
St : 3 اکروسانتریک یا ساپ کلوسنتریک (Sub telocentric) Acrocentric
هنگامی که سانترومر نزدیک به یک سر کروموزوم باشد.
سانترومر نزدیک به انتها
در بسیاری از اینها معمولاً اندازه گیری بازوی کوچک بسیار مشکل و احتیاج به نرم افزارهای دقیق برای اندازه گیری دارد.
۴- تلو سانتریک Telocentric : سانترومر در انتهای دو سر کروموزوم واقع شده و این سانترومر را انتهایی و یا ترمینال می گویند و این کروموزوم ها در مرحله متافاز بیشتر شبیه عدد ۸ فارسی می شوند .
در حالت کلی این کروموزوم ها پایداری کمی دارند و احتمال بر این است که این ها نوعی کروموزوم اکروسانتریک است، اما بازوی کوتاه آن ها آنقدر کوچک است که قابل تشخیص نیست .

مراحل تهیه گسترش های کروموزومی در ماهیان :
Preparation Of Chromosom Metaphase plate

۱- متوقف نمودن تقسیم سلولی در مرحله متافاز :
انتخاب سلول های در حال تقسیم و متوقف نمودن آن ها در مرحله متافاز شاید مهم ترین قسمت در تهیه گسترش های کروموزومی می باشد. چرا که کروموزوم ها در این حالت به خوبی مشخص و قابل مشاهده می باشند. این کروموزوم ها را می توان در سلول هایی که همیشه در حال تقسیم شدن هستند مثل سلول های آبشش ، بخش جلویی کلیه ، روده ، کبد ، فلس و حتی ؟؟؟ در حال رشد ماهیان به دست آورد.

برای متوقف نمودن مرحله تقسیم سلول در مرحله متافاز از مواد شیمیایی استفاده می شود که موثرترین و مرسوم ترین این مواد ماده ای به نام Colchicine می باشد.
این ماده برای اولین بار از ریشه گیاه گل حسرت جدا گردید و کار اصلی آن ممانعت یا جلوگیری از تشکیل دوگ تقسیم در سلول می باشد که باید در غلظت های متفاوت از آن استفاده گردد.

۲- هیپوتونیزه کردن سلول ها :
این کار برای متورم ساختن سلول ها و جذب آب درون سیتوپلاسم آن ها صورت می گیرد. تا در نهایت کروموزوم های متافازی از یکدیگر فاصله گیرند به عبارت بهتر آب وارد سلول شده و با متورم شدن سلول نه تنها کرومزوم‌ها از یکدیگر از یکدیگر فاصله مناسب می گیرند بلکه غشاء سلولی نازکتر شده و پاره کردن این غشاء به راحتی صورت می گیرد.
برای هیپوتونیزه کردن از H2o- Kcl آب مقطر و نیترات سدیم یا غلظت های مختلف استفاده می گردد.
۳- مرحله تثبیت Fixation : هدف از فیکس کردن ، حفظ نمودن سلول ها با کمترین تغییر شکل در ترکیب و ساختار آن ها است برای مرحله تثبیت از غلظت های مختلف الکل و اسید استفاده می شود بهترین محلول فیکس کردن ، محلول کارنوی است که از ۳
حجم متانول و ۱ حجم اسید استیک است که باید به صورت تازه و سرد استفاده شود. الکل باعث سخت شدن و اسید بر با تأثیر بر روی بافت های چین و چروک خورده باعث باز شدن چروک می گردد. تأثیر توأم الکل و اسید سبب حفظ ساختار سلولی و تثبیت آن می شود.
۴- مرحله پرتاب سوسپاسیون بر روی لام های گرم و سرد: در طی این مرحله سوسپانسیون سلول توسط قطره چکانی از ارتفاع ۶۰ تا ۸۰ سانتی‌متری و در برخی کتب ۱ متری بر روی لام های سرد شده ( ۲۰ تا ۱۰-) و یا لام های گرم شده
( ۴۵ -۴۰)چکانده می شود یا پرتاب می گردد. سرما یا گرما با اثر چسبندگی باعث می‌شود که غشاء‌ سلول به سطح لام چسبیده و سلول ترکانده شود و محتویات خود را که همان کروموزوم ها هستند به بیرون بپاشد.
۵- رنگ آمیزی کروموزوم ها : برای رنگ آمیزی از محلول گیمسا (Giensa) با غلظت ۱۰ تا ۱۵ درصد و به مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه استفاده می شود تا کروموزوم ها به خوبی رنگ آمیزی شوند و در نهایت با آب مقطر لام ها را شستشو می دهند.

۶- بررسی لام ها زیر میکروسکوپ و عکس برداری از گسترش های کروموزومی و در نهایت تهیه کاریوتایپ از آن ها می باشد. در این مرحله با استفاده از یک میکروسکوپ نوری مجهز به دوربین عکاسی کروموزوم ها مورد بررسی و شناسایی قرار می گیرند و از بهترین نمونه ها عکس برداری صورت می گیرد. در نهایت با رنگ کردن عکس ها و تشخیص کروموزوم ها همولوگ و ردیف کردن آن ها بر اساس محل سانترومر و تشخیص نوع کروموزوم کاریوتایپ از آن ها تهیه می گردد.

تعاریف کلی در خصوص ژنتیک و کاربرد آن ها در اصلاح دام :
تعریف صفت (Trait) :
در یک موجود زنده هر خصوصیت ظاهری (morphological خصوصیت ظاهری ) یا اندامی (Anatomical) و یا بیوشیمیایی و یا رفتاری (Behavioral) باشد به طور کلی صفت می گویند .
مثال : شکل دانه گیاه و یا رنگ آن، میزان تولید شیر در گاو ، میزان تولید تخم در طیور ، تولید پشم در دام و رنگ در ماهی همه می تواند به عنوان صفت باشد.
صفات متقابل :‌ صفاتی است که دارای ۲ فرم کاملاً متفاوت بوده و به همین جهت به آن (Alternative) می گویند. به عنوان مثال صاف بودن یا چروکیده بودن شکل دانه می تواند به عنوان صفت متقابل باشد.
لوکوس یا ژن گاه (Locus) : ژن ها بر روی کروموزوم ها در جایگاه‌های کاملاً ثابتی قرار دارند که اصلاحاً لوکوس یا ژنگاه نامیده می شود و به فرم های مختلف یک ژن آلل می گویند (Allel)

آمیزش متقابل Reciprocal(mating Crasses) یا آمیزش دو طرفه : در این صورت معمولاً تلاقی بین دو والد به صورت دو طرفه یا رفت و برگشت می باشد. به عبارت بهتر می توان در بسیاری از گونه ها نژادهای مختلف را با چنین آزمایشاتی دو رگه گیری یا Hybridization نمود. و هم می تواند در یک گونه صورت گیرد و هم در گونه های مختلف صورت گیرد.
به عنوان مثال:‌در ماهی سیم و سفید ماهی سفید ماهی سفید
Abramis brama Rutilus Frissi Kutum
F1؛ نسل اول فرزندان حاصل از تلاقی را می گویند (First filial).
(تلاقی : والد ماده باوالد نر) که بعداً می توان نسل دوم و سوم را از آن گرفت .
قوانین مندل : یوهان مندل با آزمایشاتی که بر روی هیریدهای نخود فرنگی انجام داد، یافته های خود را در سال ۱۸۶۶ به چاپ رساند ، مندل نتیجه گرفت ، واحدهای وراثتی که او آن ها را فاکتورهای وراثتی می نامید و امروزه ما به آن ژن می گوییم بسیار تخصص یافته و پیچیده اند مندل ۲ قانون را در وراثت صفات از خود به جا گذاشت.
۱- قانون جدایی (تفرق)Segregtion : بر اساس تقسیم کاهشی و جدا شدن تصادفی کروموزوم های تشکیل دهنده هر جفت کروموزوم می تواند،‌نقشی اساسی در وراثت ایفا نماید. بر این اساس هر جفت ژن می تواند طی عمل میوز از یکدیگر جدا شوند.
۲- قانون تفرق کاملاً تصادفی و دسته بندی مستقل (Indopedent assortment) بر اساس این قانون هر جفت ژن و آن جفت کروموزومی که این ژن ها روی آن ها قرار دارند به طور مستقل و با یک روش کاملاً تصادفی از سایر جفت ژن ها دسته بندی می شود . و عبارت بهتر با یک روش تصادفی به اسپرماتوسیت های ثانویه و یا به اوریست های ثانویه و اولین جسم قطبی انتقال می یابد.
براساس دو قانون فوق که از مهم ترین فرایندهای بیولوژیک هستند، هر فرزند بی کم و کاست ، نصفی از ژن یاژنوتیپ والدین خود را به ارث می برد (۵۰ درصد مادر، ۵۰ درصد پدر). به عبارت بهتر اگر این فرایندها روی نمی‌داد فرزندان یا کاملاّ به پدر می‌رفتند و یا کاملاً از نظر وراثتی شبیه به مادر می شدند. ولی بر اساس این قانون فرزندان به طور ۵۰ درصد صفت وراثتی مادر و ۵۰ درصد صفت وراثتی پدر را به ارث می برند و همین امر باعث تنوع و ایجاد افراد گوناگون در جمعیت های مختلف شده است.
۱-ژن های وابسته به جنس: همیشه این امکان وجود دارد که برخی از ژن ها مستقر بر روی کروموزوم های جنسی باشند، به چنین فنوتیپ هایی که توسط ژن ها بر روی کروموزوم های جنسی کنترل می گردد، ژن های وابسته به جنس می گویند که حتی وراثت آن ها نیز با فنوتیپ های غیرجنسی کاملاً متفاوت است.
متأسفانه در ماهیان تعداد زیادی از این ژن ها شناسائی شده اند و اطلاعات در این مورد بسیار اندک است، بیشتر مربوط به گونه گوپی و ماهی پلاتی می باشد.
همه فنوتیپ های وابسته به جنس Sex-Linkel Gene یا باید بر روی کروموزوم X باشد و یا بر روی کروموزوم y باشد. اما تا کنون هیچ ژنی بر روی کروموزوم های W و Z کشف نشده است.
ژن های وابسته به y : مسلماً این ژن ها، مستقر بر کروموزوم y بوده و از پدر، فقط بر پسر منتقل می شوند. مگر آن که این ژن ها بر روی کروموزوم x Cross over شده باشد. به هر حال این ژن ها هرگز در ماهی ماده طبیعی دیده نمی شوند. بسیاری از ماهیان در جنس نر می توانند فنوتیپ های خاص خود را داشته باشند.
به عنوان مثال: در ماهی گوپی وجود یک لکه سیاه فقط در ژن y قراردارد.

رنگی Maculatus
برای نشان دادن فنوتیپ های وابسته به y می توان به شکل زیر اشاره نمود که در آن رنگ ماهیان به طور طبیعی خاکستری است چه در ماده و چه در نر.
تنها دو نوع آمیزش در این نوع صفت امکان پذیر است که به صورت زیر نشان داده می شود. در آمیزش ساده صفحه بعد یک ماده خاکستری با یک نر لکه دار تلاقی داده می شود که حاصل گامت های آن به شرح زیر است .
فنوتیپ ژنوتیپ
ماده خاکستری
نر لکه دار
نر خاکستری
× ×
xyma
Xy
در مربع پانت جنس نر در بالا و جنس ماده در سمت چپ قرار دارد.
که ایجاد یک ماده خاکستری و نر لکه دار ایجاد می گردد.

نسبت جنسی ۱ به ۱ بوده و فقط در حالتی این ژن می تواند به فرزند نر برسد و امکان رسیدن آن به جنس ماده وجود ندارد.

انواع ژن هاوابسته به y
yma رنگ آمیزی لکه دار XTi رنگ آمیزی ببری
yjr رنگ آمیزی رنگین کمان XCo رنگ آمیزی قرمز جگری
yAr رنگ آمیزی جوشنی XVi رنگ آمیزی زرده ای
ySa رنگ آمیزی خونین XCi رنگ آمیزی دارچینی
ypa رنگ آمیزی فقیرانه XLu رنگ آمیزی زرد نارنجی
yoc رنگ آمیزی چشمی XEI رنگ آمیزی طولی و طویل شدن باله دمی
yfe رنگ آمیزی آهنی XNill دم سیاه نوع ۲
yva رنگ آمیزی متنوع Xcp رنگ آمیزی دم تیره
yDS رنگ آمیزی دم ۲ شمشیری yFil رنگ آمیزی میله‌ای
وجود دم شمشیری نیز صفت دیگری از وابسته به y است.

ژن های وابسته به جنس ماده x : چون ژن های که روی کروموزوم X قرار دارند می‌توانند هم به جنس نر و هم ماده به ارث برسند. در این جا بیشتر یک فعالیت ژنی غالب یا بارز dominan 1 دیده می شود.
Recessive : صفت مغلوب dominant : صفت بارز
رنگ آمیزی دم تیره در ماهی گوپی و یا داشتن دم شفاف وابسته به ژن های X است.
این فنوتیپ ها توسط آلل بارز Xcp و آلل نهفته Xch به عنوان صفت مختلفی در ماهی گوپی دیده می شود که می تواند فنوتیپ های زیر را به وجود آورد.
دم شفاف :‌ Xch دم تیره : Hcp
صفات مغلوب فقط در یک حالت می توانند فنوتیپ خود را ظاهر سازند و آن در حالتی است که هموزیگوت Homozigout با از نظر گامتی یکسان باشند.
فنوتیپ ژنوتیپ
ماده دم تیره
ماده دم تیره
ماده دم شفاف
نر دم تیره
نر دم شفاف Xcp Xcp
Xcp Xch
Xch Xch
Xcp-y
Xch-y
بنابراین وراثت فنوتیپ های وابسته به X از الگوی زیگزاکی پیروی می کند در حالی که ما در فنوتیپ پسر خود رامعین می سازد ، پدر تعیین کننده فنوتیپ دختر خود می باشد.
فقط دخترانی با فنوتیپ غالب می توانند از پدر تیرگی دم را به ارث ببرند و تنها راه به وجود آمدن ماهیان نر دم شفاف این است که دارای آلل نهفته Xch در کنار y باشد.
(یکسری از صفات وابسته نیستند و محدود به جنس هستند)
Xchy نر دم شفاف(نهفته) XcpX دختر دم تیره (ماده) – تیرگی

۲- ژن ها یا صفت محدود به جنس : Sex- Limited Gene or Trait
صفاتی هستند که ژن های موثر بر آن ها هم در جنس نر وجود دارد و هم در جنس ماده ولی ظهور این صفات (بروز آن ها) فقط به یک جنس محدود می شود.
به عنوان مثال صفت تولید شیر یا تولید تخم صفت محدود به جنس شد یعنی تولید شیر در جنس ماده وجود دارد و در جنس نر با آنکه ژن آن موجود است ظاهر نمی‌شود و همچنین تولید تخم مرغ بروز یک صفت را معمولاً به عوامل مختلفی مرتبط می دانند و به همین دلیل باید به همه این عوامل نوجه ویژه داشت.
در جنس نر صفات خاصی ممکن است بروز یابد که ژن آن در ماده نیز می تواند وجود داشته باشد ولی بروز نمی یابد ، بسیاری از این صفات اهمیت ویژه دارند و شناسایی ژن های آن ها نیز بسیار مهم است.
برای اصلاح دام انتخاب افراد هم بر اساس خصوصیات ظاهری قرار می گیرد و هم بر اساس خصوصیات ژنتیکی آن ها.
تولید شیر ، تولید تخم مرغ در جنس ماده فقط وجود داشته بنابراین اگر بخواهیم فرزندان ماده ای داشته باشیم که شیرآوری بیشتر یا تولد تخم بیشتر داشته باشند به اهمیت جنس ماده و انتخاب نوع و نژاد آن بیشتر از جنس نر می گردد به این صفات ، صفات محدود به جنس می گویند.

۳- صفت متأثر از جنس Sex influenced traits
این صفات ،‌ژن هایشان بروی کروموزوم های جنسی قرار ندارد. بلکه بیشتر جایگاه آن ها ، کروموزوم های غیر جنسی یا آتوزوم می باشد.
نحوه ظاهر شدن اثر یک صفت کاملاً وابستگی به جنس مربوطه دارد. بنابراین به طور کلی این صفات فقط تأثیر پذیر از جنس نر یا جنس ماده می باشند. به عنوان مثال کلفتی و ضخامت صدا در مردان به دلیل تأثیر هورمون های آندروژن (هورمون های مردانه) بوده که باعث ایجاد چنین صفتی می گردد وحتی اگر زنان نیز هورمون های آندروژن را به میزان زیادی مصرف نمایند ممکن است تغییر صدا و حتی ظهور مو و رویش در آن ها بروز یابد.

روش استفاده از کلچی سین Colchicine یا تزریق Injection یا حمام کلچی سین ۱- آماده سازی متوقف کردن تقسیمات سلولی در مرحله متافاز

غلظت کلچی سین ۵% تا ۱ %
غلظت با زمان رابطه عکس دارد. معمولاً ۲ تا ۵ ساعت لازم است که لاروها یا تخم در معرض کلچی سین قرار گیرد و در طی این مدت باید هوادهی توسط پمپ هوا صورت گیرد.

۲- هیپوتونیزه کردن سلول ها(سلول آب جذب کرده و تورژسانس می کند)
در ایـن مرحلـه از یک سـری نمک ها مثل Kcl و سیترات سدیم و املاح و آب مقطر می توانیم استفاده کنیم اما بهترین جواب را Kcl می دهد.
بهترین غلظت ۷۵% مولار است و مدت زمان ۳۰ تا ۴۵ دقیقه است با این کار دو هدف را دنبال می کنیم اول آنکه سلول ها با جذب آب کروموزوم هایشان از هم فاصله بیشتری بگیرند .
۲-نازک شدن غشاء سلولی تا بتوان در مرحله پرتاب سلولی این غشاء‌ پاره گردد. حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد سلول ها آب جذب می کننند.

۳- تثبیت سلولی Lixtion
در این جا باید از یک محلول تثبیت کننده یا Fixative استفاده کنیم که بهترین آن محلول کارنوی که از یک حجم اسید استیک + ۳ حجم متانول (الکل) تشکیل شده است. و غلظت ۱ اسید و ۳ قسمت الکل که به صورت تازه و سرد باشد (گرم شدن اسید استیک می تواند تبدیل کند به ترکیبات دیگر مثل استات و … که برای فیکس کردن لازم نیست) زمان حداقل ۲ پریود ۳۰ دقیقه ای لازم است.
۱- فاصله
۴-پرتاب سلولی ۲- سطح لام

با یک پیت پاستور ۱ تا ۲ سی سی از محلول سلولی را برداشته و از فاصله ۸۰ تا ۱۰۰ Cm و سطح لام را تمیز می کنیم با الکل ۹۶ درجه . سطح لام اگر سرد باشد(۲۰ – تا ۱۰- ) ۱۰- درجه و اگر گرم باشد ْC 45 (ْC 45 –۴۰)

۵- رنگ آمیزی :
بهترین و ساده ترین ماده گیمسا (Giemisa) است . پس از پرتاب سلولی سعی می کنیم لام در مجاورت هوای آزمایشگاه خشک شود، پس باید از محلول رنگ آمیزی گیمسا استفاده نماییم . رابطه غلظت و زمان رنگ آمیزی معکوس است.
و معمولاً غلظت را ۱۵ تا ۲۰ % می گیرند و مدت زمان رنگ آمیزی را ۲۰ تا ۳۰ دقیقه .

۶- عکسبرداری از گسترش های کروموزومی و پس تهیه کاریوتایپ از آن ها.
توسط میکروسکوپ های مجهز به دوربین عکاسی صورت می گیرد. در قدیم از فیلم استفاده می شد. و عکس ها را با بزرگنمایی بیشتر چاپ می کردند ولی اخیراً با وجود دوربین های دیجیتال و خوب می توان اسلایدهای مناسبی از گسترش های کروموزومی تهیه نمود و با بزرگ کردن آنها نسبت به شناسایی کروموزوم های همتایا هومولوگ اقدام و سپس بر اساس موقعیت سانترومر آن ها کروموزوم ها را تقسیم بندی نمود و کاریوتایپ آن ها را تهیه کرد.
در سال های اخیر برای این که کاریوتایپ از دقت بیشتری برخوردار باشد باید توسط نرم افزارهای پیشرفته نظیر Biocom نسبت به اندازه گیری طول بازوهای بزرگ و طول بازوهای کوچک اقدام نمود و بر اساس نسبت به وجود آمده نوع کروموزوم ها را مشخص کرد.

معضلات مکنه در کاریوتایپ
۱- در بسیاری از موارد دیده شده است که کروموزوم ها بسیار ضعیف و کوچک شده اند و حتی به صورت نقطه ای دیده می شوند ۲ دلیل مهم برای این امر ممکن است وجود داشته باشد.
۱- غلظت کلچی سین بسیار زیاد است
۲- زمان در معرض قرار گرفتن لاروها در مقابل کلچی سین بیش از اندازه بوده است .
۳- به هنگام بررسی گسترش های کروموزومی باید به تعداد کروموزوم ها توجه کافی شود، چرا که ممکن است کروموزوم های ۲ سلول در کنار هم نیافتند و تعداد کروموزوم ها غیر واقعی و یا بیش از اندازه شمرده شود بهترین را. بررسی این امر مشاهده سلول های پاره شده در کنار ؟؟؟ شاکی کروموزومی می باشد چون ممکن است دو سلول در کنار هم غشایشان پاره شود و کروموزوم ها را حتی روی هم به صورت متراکم پخش شود.
۳- رسوب رنگدانه گیمسا و یا کثیف بودن لام مورد استفاده یکی دیگر از مشکلات است که برای از بین بردن این حالت حتماً باید لام ها را با الکل سفید ۹۶ درجه و یا یک پارچه تمیز آن را به آرامی پاک کنیم .
برای جلوگیری از رسوب رنگ نیز پس از تهیه غلظت مناسب گیمسا ،‌۵ تا۱۰ دقیقه صبر کنیم تا رنگدانه های گیمسا ته نشین شوند و یا آن را از صافی های نازک بگذرانید و فقط محلول و همگن گیمسا را بر گسترش های کروموزومی بریزید.
نکته میتوان با استفاده از فیلترهای رنگی مناسب به حذف برخی از نورها و رنگ های زاید پرداخت تا تصویر گسترش کروموزومی با کیفیت بهتری مشاهده گردد.
برای این امر در میکروسکوپ های جدید فیلترهای آبی، زرد و سبز قرار داده شده اند که ضمن ایجاد یک ضمینه رنگی مناسب باعث بهتر دیده شدن کروموزوم ها می گردد.
۴- یکی دیگر از مشکلات می تواند در تعیین نوع و تعداد کروموزوم ها توسط محققین مختلف باشد این امر به چند دلیل ممکن است اتفاق افتد.
۱- تفاوت در روش تهیه گسترش های کروموزومی است که به دو روش کلی گسترش های کروموزومی را تهیه می نمایند
روش اول :‌روش له کردن بافت که تمام ۶ مرحله فوق را در برمی گیرد. همان طور که از اسم این روش پیداست داروها و بافت های مورد استفاده باید پس از در معرض قرار گرفتن کلچی سین کاملاً ریز و له شدند تا به کمترین تقسیمات سلولی ممکنه برسند. ودر این روش استفاده از کلچی سین مرسوم است.
روش دوم: کشت بافتهای خون ساز و گلبول های سفید خون با استفاده از محیطهای کشت اختصاصی لوکوسیت های خون (گلبول های سفید) را کشت می دهند و با جلوگیری از تقسیمات سلولی آن ها به بررسی سلول های کروموزوم می پردازند این روش دارای مواد مصرفی گران قیمت بوده و از طرفی محیط کاری کاملاً استریل می خواهد تا از کشت سایر موجودات نظیر قارچ ها و باکتری ها جلوگیری به عمل آید. روش دقیقی است اما بسیار پرهزینه و وقت گیر ، به همین دلیل بیشتر در مطالعات تحقیقی از روش له کردن بافت استفاده می گردد.
در صورتی که اختلاف بین گزارش کروموزوم ها و یا نوع آن ها مشاهده گردد. دلیل این امر می تواند اختلاف در روش های تهیه گسترش های کروموزومی باشد و یا مناطق مختلف نژادها و زیر گونه های مختلفی از خود آشکار سازند. به عنوان مثال ماهی سفید دارای ۲ نژاد پاییزه و بهاره می باشد که ممکن است مختصر تفاوتی در گزارش کروموزومی این ۲ دیده شود.
نحوه تنظیم گزارش از کاریوتایپ تهیه شده
دو هدف کلی از تهیه گزارش یا مقاله مد نظر محققان است.
۱- ارائه نتایج به دست آمده از تحقیق که می تواند مشابه و یا دارای اختلاف با سایر محققین باشد.
۲- مقایسه نتایج به دست آمده از یک تحقیق با سایر نتایج محققان دیگر.
به عبارت بهتر سعی می گردد حتی اگر اختلافی در کار شما با سایرین دیده می شود که باید به دلایل این امر بپردازد. و بیان کند به چه دلیل ممکن است نتایج کار شما با سایر محققین تفاوت آشکار داشته باشد. این مقایسه هرگز نشانه انجام یا صحیح کار شما نیست بلکه ضمن احترام گذاشتن به نتایج کار دیگران و مقایسه صحیح دو نتیجه باید پرداخته شود.
(قسمت بحث مقاله مربوط به مقایسه کارهای انجام شده با نتایج تحقیقی مان است)
در گزارش یک کارپوتایپ بایدعلاوه بر ذکر روش کار (له کردن یا کشت گلبول های سفید) و جزئیات و مواد (مصرفی) و روش از لحاظ مقدار، غلظت و زمان . تعدادکروموزوم های کلی گونه را با n2 نشان داده و بیان می نمایند و در انتها باید نوع کروموزوم ها و تعداد آن ها را به طور جداگانه اعلام نمایند.
به عنوان مثال در یک تحقیق ممکن است تعداد کروموزوم های یک ماهی توسط محققن مختلف اعلام گردد . تعداد کاریوتایپ سفید را اسلیف در سال ۱۹۸۵ تعداد کروموزوم ها را ۷M+9sm+6st+3A به روش له کردن – نژادها فرق کند). اما آقای فشخامی در سال ۱۳۷۴(۸M+10SM+7St,a)‌ (به روش کشت گلبول) وسیم توسط مهندس نهاوندی در سال ۱۳۷۹ (۸M+8SM+9St,A) و (Jankon,1997) تعداد همه این ها ۵۰=n2 کروموزوم است در سفید وسیه و نوع کروموزوم که تفاوت در ریخت شناسی است.

ژنتیک جمعیت Papulation Genetic
در اصلاح نژاد بیشترین بحث درباره ژنتیک جمعیت است و خود فرد به تنهایی مورد توجه نیست بلکه مجموعه ای از افراد و آمیزش های آن ها در اصلاح نژاد وارد شده و برنامه ای برای افزایش میزان تولید آن ها یا بروز صفات مطلوب ریخته می شود. بنابراین بعضی ازمواردی که در خصوص ژنتیک جمعیت صادق است ممکن است برای یک فرد صادق باشد.
وقتی در مورد ژنتیک جمعیت صحبت می شود، منظور ترکیب ژنتیکی یکی از گونه ها در جمعیت است، به عبارت بهتر تلاقی بین حیوانات با ژنوتیپ های مشخص مد نظر است در ژنتیک جمعیت تمام افراد یا یک نژاد یا یک گونه یا افرادی که بومی یک منطقه شده اند به عنوان یک جمعیت معرفی می شوند. در برنامه های ژنتیک جمعیت استفاده از علوم آمار و احتمالات بسیار حائز اهمیت بوده به همین دلیل اشاره به ۳ قانون مهم علم آمار و احتمالات می نمائیم.

مروری بر قانون احتمالات:
از لحاظ علمی هیچ چیزی بسیار مهم در زندگی نیست و با اطمینان کامل شناخته شده باشد و همیشه باید وقوع هویت ابدی را با یک احتمال در نظر بگریم و در صورت امکان آن را به طور دقیق پیش بینی یا محاسبه کنیم .
به عبارت بهتر اتخاذ یک تصمیم باید بر اساس احتمالات صورت پذیرد. از زمانی که اصلاح نژاد به طور علمی مورد توجه قرار گرفت کم کم قوانین اصلاح نژاد در آن اهمیت ویژه ای پیدا نمود و برهمین اساس می توان از حروفی برای نشان دادن آن به عنوان مثال برای این که یک اقبال اتفاق بیافتد آن را با P نشان می دهیم و عدم رخ دادن آن را با q نشان می دهیم .

بر این اساس در قانون احتمالات برای آن که یک پیشامد اتفاق افتد و پیشامد دیگر با همین درصد احتمال اتفاق بیاقتد حاصل جمع این دو برابر یک است.

قوانین مهم که کاربرد اساس در ژنتیک و اصلاح نژاد دارند عبارتند از :
۱- احتمال بروز یک پیشامد تنها از مجموعه پیشامدهای ممکنه حاصل شده و برابر مجموع احتمالات پیشامدهای تنها می باشد به این قانون اصطلاحاً قانون جمع (Sam rale) می گویند. در این قانون که به قانون(یا) معروف است احتمال وقوع یکی از چند پدیده برابر حاصل جمع احتمال وقوع تک تک آن هااست. قانون جمع باعث افزایش احتمال می شود.
مثال : در صد احتمال این که ۵ کلمه را به هوا بیاندازیم و ۳ سکه آن شیر باشد چه قدر است؟‌

احتمال اتفاق افتادن ۲ یا بیشتر از دو رویداد از چند سری رویدادهای مستقل از هم به طور با هم مساوی است با حاصلضرب اتفاق افتادن هر یک از رویدادها به تنهایی ضربدر یکدیگر (قانون ضرب) Product rale و آن را با کلمه (and) یا (و) نشان می دهند.
بر این اساس احتمال وقوع ۲ یا چند پدیده با هم برابر است با حاصلضرب احتمال وقوع تک تک آن ها در یکدیگر و این قانون باعث کاهش احتمال می گردد.
مثال در کارت بازی تعداد اعداد ۱۰ عدد بوده (۱ تا۱۰ ) و ۳ شکل هم وجود دارد در مجموع حالت های ممکنه ۱۳ عدد است چون ضرایب ۴ در همه اعداد وجود دارد و مساوی است می توانیم از آن صرف نظر کنیم. برای این که دو کارت از مجموع کارت ها کشیده شود یکی عدد ۲ باشد و یکی عدد ۶ درصد احتمال آن برابر خواهد بود با حاصلضرب احتمال وقوع هر یک در هم .
۳-قانون تقسیم Divisin rule که احتمال وقوع یک پدیده برابر است با حاصل قسمت یا تعداد دفعات آن پدیده تقسیم بر کل حالت های ممکنه . به عبارت بهتر در این قانون خود بخشی از قانون های قبلی بوده که می تواند بسیار مهم باشد بستگی به تعداد یک پیش آمد مشابه به کل تعدادهای ممکنه دارد .
مثال : در یک آکوراریوم ۱۰۰ عدد ماهی وجود دارد اگر رنگ ۶۰ عدد از آن ها قرمز، رنگ ۳۰ عدد آن ها سیاه و ۱۰ عدد بی رنگ یا زال باشند در صدد احتمال بروز هر رنگ چه قدر است ؟

در اصلاح نژاد و ژنتیک از سایر قوانین ریاضی هم استفاده می نماییم. به عنوان مثال در بسیاری ازموجودات ما می توانیم از رابطه ریاضی برای نشان دادن ژنوتیپ و درصد بروز ژنوتیپ های آن نیز استفاده نماییم .

در ماهی قزل آلا و طور کلی ژن G باعث ایجاد رنگ طبیعی در حالت خالص خود می گردد . و در حالت هتروزیگوس یا ناخالـص رنگ (ابرش یا بینابینی و در حالت ناخالص کامل ؟؟؟ رنگ طلایی ایجاد می گردد.
در تلاقی این ماهیان با یکدیگر می توان از فرمول های ریاضی استفاده نمود و به خوبی دریافت که درصد ژنوتیپ های َGG کدام است.
و Wright در سال ۱۹۷۲ این قانون را بیان کرد.
مثلاً اگر بخواهیم یک ماهی با رنگ طبیعی را از جس نر با ماده تلاقی دهیم مربع پانت آن به شرح زیر است . GG نر طبیعی
َGG
GG
GG َGG
مثال اگر دو ماهی ناخالص را به صورت ۱ برش با هم تلاقی دهیم احتمال ۲ تا خالص به صورت GG و دو تا ناخالص َ GGو ۲ تا َ GَG طلایی .

بعد از کشف مجدد فوانین مندل در سال ۱۹۰۰ دانشمندان شروع به مقایسه تئوری‌های تکاملی یافته پرداختند. در این سال ها دو دانشمند معروف به نام هادری و دبلیو واینبرگ به طـور مجزا با در نظر گرفتن فرضیاتی بین فراوانی ژن و ژنوتیپ در نسل های متوالی اصولی را ارائه نموده‌اند از که به شرح زیر توضیح داده می‌شود. در یک جهت بزرگ با آمیزش های تصادفی در غیاب نیروهایی که فروانی ژن را تغییر می دهند (مثلاً جهش ، مهاجرت ، انتخاب ) داشته باشید فراوانی ژن ها و ژنوتیپ ها از نسلی به نسل دیگر ثابت باقی می ماند در این حالت با توجه به اینکه فراوانی در نسل های متفاوتی در جهت ثابت مانده است به اصطلاح می گویند آن جهت به تعادل رسیده است و برای این تعادل حتماً لازم است که :
الف) جمعیت بزرگ باشد.
ب) آمیزش های تصادفی صورت گیرد.
ج) عواملی که فراوانی ژن ها را تغییر می دهند وجود نداشته باشد.
در این خصوص می توان به بسیاری از این عوامل اشاره نمود به عنوان مثال : مهاجرت های فصلی ممکن است سبب ایجاد فراوانی ژنی شود اگر با تولید مثل همراه باشد و یا جهتش (موتاسیون Mutation ) می تواند هم ژنوتیپ و هم فراوانی ژنی را تغییر دهد و در نهایت مسئله انتخاب و دستکاری انسان مطرح است که نباید بر اساس قانون هاردی و اینبرگ وجود داشته باشد چرا که وجود این دستکاری ها و انتخاب های گوناگون سبب تغییرات ژنی آشکار خواهد شد.

تعیین جنسیت در ماهیان Sex- determination
به طور کلی مکانیسم‌های زیادی برای تعیین جنسیت پیش بینی شده است بسیاری از ماهیان ژن های جنسی و به عبارت بهتر کروموزوم های جنسی قابل مشخص ندارند. اما به طور کلی ۸ روش تعیین جنسیت در مورد تعداد نسبتاً کمی از گونه های ماهیان یافت شده است.
تا کنون گفته می شود که این دستگاه ها فقط در تعدادی از گونه ها شناسایی شده و در بیشتر گونه ها قابل تشخیص و تمایز نیز متداول ترین دستگاه شناخته شده :
۱- دستگاه Xy می باشد که در انسان نیز به این طریق کنترل می گردد. در این دستگاه ماهیان ماده XX (هموگامتیک) Homogamtic و Xy نر است که Homogamtic است.
۲- دومین دستگاه تعیین جنسیت دستگاه WZ است که در این دستگاه جنس نر ZZ و هموگامتیک است و جنس ماده هتروگامیک می باشد.
انتخاب WZ یا Xy فقط برای این است که دچار اشتباه نشود و گرنه دستگاه WZ خود می تواند حالتی از دستگاه Xy باشد اما برای این که در علامت گذاری ها دچار اشتباه نشویم از علائم مختلف باید استفاده نماییم .
سومین ، چهارمین و پنجمین به دستگاه های کروموزومی جنسی متعدد تعلق دارد به عبارت بهتر در یکی از این دستگاه ها ممکن است چند کروموزوم X وجود داشته باشد.

در این دستگاه تعداد کروموزوم های جنسی متعدد می باشد.
دستگاه دیگری نیز در تعیین جنسیت ماهیان وجود دارد که به دستگاه چند کروموزوم w معروف است . در این دستگاه نیز تعداد کروموزوم های W بیشتر است.
مثال : نر ZZ ماده ZW1W2
استفاده از این اعداد و این علائم نشان دهنده تنوع در تعیین حقیقت می باشد و ما برای شناسایی دستگاه ها بسیار باید تخصصی عمل کنیم .
ششمین دستگاه تلفیقی از ۲ دستگاه گذشته است و Wxy نام دارد در این دستگاه وجود کروموزوم y باعث ابجاد نر شدن می شود مگر آن که این کروموزوم با یک کروموزوم W همراه باشد چون W می تواند عمل ایجاد ر شدن کروموزوم y را متوقف سازد . در دستگاه Wxy حالت های زیر می تواند وجود داشته باشد.
ماده : Xy ماده : Wx ماده : Wy نر: Xy نر: yy
در دستگاه های هفتم و هشتم فقط یک کروموزوم جنسی وجود دارد و دستگاه به صورت Xo و یا Zo دیده می شود. علامت O نشان دهنده فقدان کروموزوم است.
تعیین جنسیت در ماهیان فقط به ژنتیک وابسته نیست و در مواقعی که سلول تخم در حال شکل گیری است و تازه لقاح صورت پذیرفته است، تغییرات برخی از عوامل فیزیکی و شیمیایی محیط می تواند به تعیین جنسیت کمک نماید.
عواملی نظیر دما ، مدت نوری یا فتوپر بود ،‌شوری می توانند در تعیین جنسیت نقش داشته باشند، به همین دلیل است که دخالت در تعیین جنسیت امکان پذیر است و در صفت پرورش ماهی با دستکار فاکتورهای محیطی و کنترل دلخواه آن می توانیم سبب تغییر جنسیت شویم .
اما امروزه علاوه بر فاکتورهای محیطی از طیف و نیمی از هورمون ها می توان برای تغییر جنسیت مشاهده نمود.
با استفاده از قوانین مندل در خصوص توارث می توانیم با آمیزش بین دو والد که ژنوتیپ مشخص دارند. فراوانی های ژنوتیپی فرزندان حاصل از آمیزش را برآورد کنیم .
در ژنتیک جمعیت استفاده از فراوانی ژن Gen Frequency بسیار اهمیت داشته و در یک کلام می توان به فراوانی یا کمیابی نسبی یک ژن به خصوص مؤثر بر صفت نسبت به تمام ژن های آلل مؤثربر آن صفت ، فرکانس یا فراوانی ژنی گفته می شود.
صفت های مختلفی در جانورانی وجود دارند که باید هم فراوانی ژن مؤثر در آن صفت به خوبی شناسایی شود تا بتوان آن را به نسل های بعدی منتقل نمود. بر همین اساس معمولاً می توان با روش های ساده به محاسبه فراوانی ژنوتیپ و ژن به طور جداگانه پرداخت .

۱- فراوانی ژنوتیپ : نسبتی از X فرد با ژنوتیپ کاملاً مشخص در یک جمعیت است به کل تعداد افراد آن جمعیت .
مثال: در برخی از افراد و دام های پرورشی ،‌شاخ دار بودن و یا بی شاخی توسط یک ژن کنترل می گردد. فراوانی یک ژن یا ژنوتیپ را با (pp) f که نشان دهنده بی شاخی می باشد، برابر است با تعداد افراد هموزیگوت (خال) که ژنوتیپ PP دارند، تقسیم بر تعداد کل افراد آن جمعیت .
ممکن است صفت بی شاخی در صورت مغلوب بودن با دو P کوچک نشان داده شود فراوانی آن نیز برابر است با تعداد افرادی که ژن بی شاخی را به طور مغلوب دارند تقسیم بر کل جمعیت .

اما در برخی از افراد صفت شاخ داری زمانی ظهور می کند که یک ژن به صورت هتروزیگوس باشند. نکته مهم آنکه : مجموع فراوانی باید برابر با ۱ گردد.

۲- فراوانی ژن
فروانی یک ژن نسبتی از یک آلل مشخص است و تعداد کل آلل های موجود .
چون هر فرد در هر آلل دارای ۲ ژن می باشد پس فراوانی یک ژن برابر است با تعداد افرادی که این ژن را دارند به ۲ برابر کل افراد یک جامعه

مثال: اگر جمعیتی داشته باشیم که تعداد افراد آن ۳۵ نفر باشد، ۱۰ نفر از این افراد ژنوتیپ BB داشته باشند،۲۰نفرژنوتیپ Bb و ۵ نفر دیگر ژنوتیپ ناخالص اما به صورت bb مغلوب داشه باشند ، فراوانی (فرکانس)‌ژن Bو b چه قدر است؟

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.