مقاله ایران در روزگار نو
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله ایران در روزگار نو دارای ۲۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ایران در روزگار نو کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ایران در روزگار نو،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ایران در روزگار نو :
ایران در روزگار نو
مقدمهای بر تحقیق تاریخ ایران در روزگار نو
تاریخ ایران تاریخی بس کهن است که با گذاشتن قرنها از آن و سپری کردن فراز و نشیبهای بیشمار دارای قدمت و سابقهای بس با ارزش است و جزء بزرگترین تمدنها در میان تمدنهای جهان باستان به شمار میآید.
تاریخ ایران علاوه بر نشیبهای زیاد و فراوان دارای فرازهای بیشماری هم بوده است بطور مثال زمانیکه غرب در قرون وسطی دوران فترت خود را طی می کرد شرق (ایران) دارای فرهنگ و تمدن و ثروت و تفکر و… بوده است و این رونق تمدن و فرهنگ ایرانی که هنوز هم مورد بحث همگان و جهانیان است
به همین دوران بازمیگردد اما زمانیکه غرب پا پیش گذاشت و روبه رشد و ترقی نهاد ایران در اثر اشتباهات و غفلت گروهی از سردمداران و فرمانروایان حکومتهای متفاوت از غرب عقب ماند و از همان زمان پس روی کرد.
اگر بخواهیم علتهای عقبماندگی ایران را ریشه یابی و وقایع تاریخی را تحلیل و بررسی کنیم با توجه بر آنچه در نتیجه تحقیق و بررسی سالیان متمادی اساتید بزرگ تاریخ و بزرگان این علم بدست آمده و از آثار پیشینان به جا مانده حاکی از علتهای متفاوتی است از جمله آنها و مهمترینشان نوع حکومت ایران است
که حکومتی استبدادی و دیکتاتوری بوده و فقط یک فرد بر جامعه سلطنت و حکومت میکرده در حالیکه در غرب جمهوری برقرار بود و حکومت دموکراسی بود و فرد به حکومت نمیرسید مگر با آراء مردم و حکومت مردم بر مردم در جامعه حاکم جاری بود.
در حالیکه نه فقط در ایران آن روزگار بلکه در ایران اواخر قرن بیستم و اوایل بیست ویکم هم فرد نه تنها رای نمیداد بلکه به عنوان بک انسان هم مورد توجه نبود.
این فقط یکی از علل بود ولی با ورق زدن تاریخ ایران چه تاریخ معاصر و چه تاریخ باستان به پیشینه این ایران عظیم پی خواهیم برد ولی افسوس که قدر و ارزش و تجربهای که باید از این تاریخ گرفت حاکمان مطلقه و جبار شناخته نشد و بها داده نشده.
در این تحقیق چند صفحهای به نزدیکترین وقایع از لحاظ زمانی به تاریخ کشورمان میپردازیم که هنوز هم آثار آن در جامعه وجود دارد.
با نگاهی اجمالی به تاریخ ادبیات کودکانه ایران به برخی وقایع تاریخ ایران از سال ۱۳۰۵ که مهمترین وقایع آن روی کار آمدن وضاخان و ورود آمریکاییها و اعمال نفوذشان در سیاست ایران، ملی شدن صنعت نفت در ایران میپردازیم.
با پایان گرفتن نخستین جنگ جهانی، روزگار ایران رو به آشفتگی و نابهسامانی گذاشت. در سرزمینهای دور از مراکز، گرایشهای جدایی خواهانه از دولت پدید آمده بود.
این وضع منجر به ایجاد هرج ومرج و نابهسامانی در وضع اقتصادی و ناامنی شده بود.
در روسیه به تازگی انقلاب بلشویکی رخ داده بود و پیآمدهای آن ایران هم دچار کرده بود. دگرگونی در ساختار سیاسی ترکیه، عثمانی و تکه پارهشدن سرزمینهای عربی اوضاع سیاسی خاورمیانه را بیش از پیش تیره میکرد.
به گفته ابراهیم مکی: اصلاح از راه عادی ممکن نبود فکر کودتا در سرهای اصلاح طلب دورمیزد و افکار آنها متوجه نیرویی بود تا از غیب فرا برسد و به این اوضاع آشفته و نابهسامان و ناامن جانی و مالی سامانی بدهد در همین زمان بودکه شخصیتهای بزرگی همچون آیتالله، مدرس، سیدضیاء سرداراسعد و نصرتالدوله به فکر کودتا افتادند.
در همین زمان رضاخان میرپنج افسر قزاق به یاری سید ضیاء الدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد که هر دو از عمال دولت انگلیس بودند برای سامان دادن به اوضاع پایتخت از قزوین حرکت کردند و سوم اسفند ۱۲۹۹ ش به تهران رسیدند.
احمدشاه قاجار این کودتا را به رسمیت شناخت، رضاخان را سردار سپه معرفی کرد، پنجم اسفند هم با نخست وزیر سید ضیاء الدین طباطبایی موافقت کرد.
کودتاچیان در پی اوضاع نابسامان به مردم نوید برقراری آرامش و امنیت دادند.
و نخست وزیر وقت برای به دست آوردن حمایت مردم با هماهنگی انگلیسی ها قرارداد ۱۹۱۹ م را لغو کرد.
رضاخان درسال ۱۳۰۰ وزیر جنگ شد و قدرت خود را گسترش داد و تمام آن را مشغول سرکوب شورش ها بود.
پس از انتخاب شدن رضاخان به سردار سپهی، احمدشاه به اروپا رفت و رضاخان مرد نخست سیاست شد، در اردیبهشت ۱۳۰۵ تاجگذاری کرد و تا ۱۳۲۰ هم پادشاه ایران ماند.
قبول رضاشاه از سوی مردم و به قدرت رسیدن وی نشاندهنده این بود که مردم خواهان حکومتی نیرومند و قوی هستند و با روی کار آمدن وی خواسته های اصلاح گرایانه وی بویژه قانونگرایانه روشنفکران به فراموشی سپرده شد و فقط امنیت کشور مورد توجه بود.
به روشنی و صراحت می توان گفت که نظام حکومتی این زمان، نظامی استبدادی است و همه تصمیم گیری ها به شخص شاه بستگی دارد و تمام پی آمدهای مثبت و منفی این دوره را باید در سایه شخصیت او مورد بررسی قرار داد.
پس برای تغییر یک نظام استبدادی سقوط آن کافی نبود و اقداماتی که از جمله انقلاب، فتنه، آشوب برای براندازی این حکومت انجام می شود فقط هرج و مرج و ناآرامی را به دنبال دارد. به طوریکه همان مردم (انقلابیون) استبداد را بر هرج و مرج ترجیح می دهند.
روی کار آمدن رضاخان مصادف با اهمیت نفت و نقش اساسی آن در تحولات سیاسی ایران و کشورهای عربی شد.
انگلیسی ها به دو دلیل از رضاشاه حمایت می کردند:
۱- پاسداری از جریان نفت جنوب ۲- جلوگیری از ترویج سوسیالیسم در ایران
از جمله اقدامات رضاشاه در دوران سلطنتش:
بهسازی سامانه دولتی و اداری، امنیت برقرار کردن سر مرزها، برنامه ریزی اقتصادی برای کشور بین سالهای ۹-۱۳۰۴ ، بهبود وضع راهها، سرمایه گذاری در ایجاد راه آهن و …
و در دوران سلطنت وی اولین قطار سراسری راه اندازی شد نشان از ورود مردم ایران به روزگاری نو بود.
از دیگر اقدامات وی:
بستن تعرفه های مختلف، ایجاد انحصار دولتی، ساخت کارخانه های جدید، تامین وام کم بهره از بانک ملی و … راه را برای صنعتی جدای از تاسیسات نفتی فراهم کرد.
در سال ۱۳۰۱ آرتور میلسپو انگلیسی برای دگرگون کردن سامانه بانکی وارد ایران شد بزرگترین خدمت او به سامانه مالیاتی ایران برقراری قانون مالیات های غیرمستقیم بود رضاشاه بیشتر از همه در بهسازی نظامی، سرکوبی شورش عشایر و تامین امنیت بسیار موفق بوده.
پیرو برنامه میلسپو و تغییراتی که ایجاد شد کانونهای جدید صنعتی، بازرگانی، اداری و مسکونی ساخته شد. تا این زمان رویه قضایی ایران بر پایه شرع و عرف بود رضاشاه دادگستری نو را در ایران بنیان گذاشت. قانونهای قضایی بر طبق قانون های بلژیک و فرانسه تدوین گردید و سرپرستی دادگاه ها به دانش آموختگان رشته حقوق سپرده شد.
رضاشاه در ابتدای سلطنتش با حمایت و پایگاه مردمی رو به رو بود اما کم کم این پایگاه را از دست داد. چرا که همه گروهها را متناسب با موقعیتشان تحت فشار قرار داده بود.
بطوریکه نزدیکان و ملازمان او به دشمنان سرسختی مبدل شدند.
رضاشاه قصد داشت به دنبال پیروی از سیاستهای آتاتورک قصد داشت جامعه سنتی ایران را به سوی مدرن شدن پیش ببرد.
رضاشاه در سروسامان دادن به وضعیت کشور به همسانی فرهنگی، سیاسی و قومی اعتقاد داشت
در واقع او به یاری ارتش به قدرت رسید او رسیدن به اهدافش را بدون استبداد غیر ممکن می دانست در واقع همان عقیده ای که آتاتورک داشت با این تفاوت که آتاتورک از پشتوانه و همراهی روشنفکران ترکیه بهره مند بود.
اما رضاشاه بدون پشتوانه یک حزب سیاسی فراگیر با از دست دادن همراهان غیرنظامی خود و بدون تکیه بر یک پایگاه طبقاتی روشن به گونه ای کم و بیش ناپایدار حکومت کرد.
با آغاز جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۰ هـ . ش ارتش های انگلیسی و شوروی وارد ایران شدند. و ایران را اشغال کردند.
در واقع در این زمان دو نیروی تازه وارد عرصه سیاست ایران شدند. ۱- حزب توده با گرایش سوسیالیستی وابسته با اتحاد شوروی و پرچمدار مبارزات طبقاتی در ساختار اجتماعی ایران.
۲- نیروهای ملی که گرایش استقلال خواهانه و دموکراتیک داشتند و گرایشهای طبقاتی شان گسترش صنعت ملی بویژه صنعت ملی نفت و استقلال سیاسی را آماج مبارزه قرار داده بودند.
در پی آشوبهایی که ایجاد شد شاه حزب توده را غیرقانونی اعلام کرد و آیت الله کاشانی و مصدق هر دو تبعید شدند.
بعد از این مسئله مجلس موسسان تشکیل شد و اکثریت آن بر تشکیل مجلس سنا که نیمی از اعضای آن را شاه برمی گیرند رای موافق داد و شاه مجاز شد هر زمان که لازم بداند مجلس را منحل کند.
درسال ۱۳۲۸ جبهه ملی گرایش های دموکراتیک و لیبرال را نمایندگی می کرد شکل گرفت گرایش برجسته رهبر این جبهه محمد مصدق را چهره برجسته تاریخ ایران است.
از سال ۱۳۲۹ مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت اوج گرفت. شاه به دلیل نگرانی که داشت رزم آرا را وزیر نفت معرفی کرد او در برابر شاه دارای استقلال رای بود و تلاش کرد آرا و همراهی روشنفکران تندرو را نسبت به خود جلب کند
و با اقداماتی که انجام داد از جمله پیشنهاد لایحه تقسیم زمین بین کشاورزان و روستائیان و … و کاستن از تنگناهای موجود به سر راه حزب توده به برخی از هدف های خود دست یافت اما پشتیبانی اقتصادی ایالات متحده آمریکا را از دست داد.
رزم آرا پس از ناکامی در برنامه های خود به تلاش برای به تصویب رساندن لایحه نفت پرداخت در اسفند ۱۳۳۰ فدائیان اسلام رزم آرا را ترور کردند بعد از رزم آرا حسن علا سیاستمدار پرتجربه ای که با جبهه ملی پیوند نزدیک داشت نخست وزیر شد.
در ۲۹ اسفند ۱۳۳۰ پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت از سوی مصدق در مجلس به تصویب رسید وی برای تحقق طرح ملی کردن صنعت نفت نخست وزیر شد.
در خرداد سال ۱۳۳۰ مصدق برای باز پس گرفتن شرکت نفت هیئتی به جنوب فرستاد انگلیسی ها از همه کشورهای دنیا خواستند که از ایران نفت خریداری نکنند و به این ترتیب میزان درآمد ایران از نفت بسیار کاهش یافت.
دولت ایران به دادگاه لاهه شکایت کرد ولی دادگاه به نفع انگلیس رای داد ولی سال بعد شکایت مصدق مورد پذیرش واقع شد. دامنه کشمکش ها بین نیروهای چپ و ملی به سال ۱۳۳۱ کشیده شد. و دولت های آمریکا و انگلیس از این فرصت برای برنامه ریزی برای کودتا استفاده کردند.
در تابستان سال ۱۳۳۲ برنامه کودتای نفتی آمریکا آماده اجرا شده بود.
در ۲۱ مرداد ۱۳۳۲ شاه فرمان برکناری مصدق را صادر کرد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.