مقاله عنوان قرآن اصلاح الگوی مصرف پرچمدار


در حال بارگذاری
13 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
8 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله عنوان قرآن اصلاح الگوی مصرف پرچمدار دارای ۴۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله عنوان قرآن اصلاح الگوی مصرف پرچمدار  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله عنوان قرآن اصلاح الگوی مصرف پرچمدار،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله عنوان قرآن اصلاح الگوی مصرف پرچمدار :

عنوان قرآن اصلاح الگوی مصرف پرچمدار

مقدمه
دین مقدس اسلام بهره برداری مشروع از نعمتهای الهی و زیباییهای زندگی را مباح و روا و اسراف و زیاده روی را حرام و ناروا می داند و این بدان جهت است ک مسلمان به تناسب امکانات و توانایی و کارآیی خود، در برابر جامعه مسئولیت دارد. در این صورت فرد اسراف کار قهرا از اجرای مسئوولیت و تعهدات اجتماعی خود باز می ماند و از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه می زند.

قرآن مجید این حقیقت را در ضمن مباحث اجتماعی در قالبهایی زیبا بیان می کند وبا هشدار به پیروان خود می فرماید: (وانفقوافی سبیل الله و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه) یعنی در راه خدا انفاق کندی و با دستهای خود، خود را به هلاکت و نابودی نیفکنید. از این آیه شریفه چنین استفاده می شود که اگر مال در راه خدا و به سود جامعه و رفع نیازمندیهای مردم مصرف نشود سرنوشت آن جامعه و ملت به هلاکت و سقوط می انجامد.
صرف نظر از اهمیت خودداری از اسراف و تبذیر در دین از نظر موقعیت خاص کشور اسلامی که در محاصره حکومتهای سلطه گر قرار گرفته اگر ما بتوانیم تحملات زندگی را حذف کنیم و رعایت اقتصاد و میانه روی را در همه حال مد نظر و برنامه عمل قرار دهیم. به استقلال کشور کمک کرده ایم و به پیروزی نهایی نزدیکتر شده ایم. در نتیجه این شعار را در اقصی نقاط عالم و دنیای اسلام و بالاخص ایران اسلامی اعلام کرده ایم که ما از تنگناهای اقتصادی نیم هراسیم و قدرت آن را داریم که روی پای خود بایستیم و به هیچ قدرتی جز خداوند متعالی متکی نیستیم.
مفهوم اسراف
راغب اصفهانی می گوید: ‹‹السرف تجاوز الحد فی کل فعل یفعله الانسان›› اسراف به معنی تجاوز از حد و معیار در هر کاری است که از انسان سر بزند گرچه استعمال آن در موارد زیاده روی در انفاق مال بیشتر است و گاهی به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانی هم به چگونگی بذل مال و مورد آن اطلاق می شود. اما بنا به مفهوم سخنت راغب و روح معنی ‹‹کل فعل›› و بر پایه شواهد فراوان در قرآن و حدیث اسراف به هر گونه تجاوز کاری و زیاده روی گفته می شود و در هر سال اسراف عملی است ممنوع و محکوم و مورد خشم و انزجار خداوند متعال است و از آن به شدت منع شده است.
خداوند در سوره اعراف می فرماید: ‹‹کلوا واشرابوا و لاتسرفوا انه لایحب المسرفین›› بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفات را دوست ندارد.
مفهوم تبذیر
تبذیر برخلاف اسراف و تنها واژه ای اقتصادی است. تبذیر از ریشه ‹‹بذر›› یعنی تفریق و پخش کردن چیزی اصلش از ریختن و پاشیدن بذر است که به طور استعاره درباره کسی که مال خود را بیهوده تلف و پخش می کند به کار رفته است و نیز گفته شده است که تبذیر اتفاق مال در راه معصیت است.
با این توضیحات ملاحظه می کنیم که ‹‹اسراف›› در برابر اقتصاد و میانه روی قرار دارد و به هرگونه تجاوز از حد در غیر طاعه الله و به فصور از حق الله اطلاق میشود. در قرآن کریم واژه قصد و مشتقات آن در معانی راست، متوسط و معتدل به کار رفته است. مانند ‹‹واقصد فی مشیک›› در راه رفتن اعتدال را رعایت کن.
فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات از میان آنها عده ای بر خود ستم کردند و عده ای میانه رو بودند و عده ای به اذن خدا در نیکی ها از همه اعتدال ‹‹پیشی›› گرفتند.
حضرت علی (ع) در مورد قصد می فرماید: ‹‹علیک بالقصد فی الامور›› بر تو باد میانه روی در کارها در خطبه همام از نشانه های متقین و پرهیزگاران می فرماید: ‹و مبلسهم الاقتصاد›› یعنی پوشا کشان میانه بود بدین معنی افراط و تفریط در کارها و زندگیشان وجود ندارد.
از مجموع این نظریه ها این چنین بر می آید که بین واژه اسراف به معنی اقتصادی آن واژه تبذیر فرق زیادی وجود ندارد و تنها ممکن است در جهت تمایز بین این دو واژه گفته شود که با توجه به خصوصیات تعابیر لغت شناسان در معنی تبذیر مقصود از این واژه تلف کردن و ضایع نمودن مال است و زیاده روی در اتفاقات شخصی و امور خیریه را شامل نمی شود در حالی که اسراف فراگیرتر از آن و در برگیرنده همه موارد از به هدر دادن و زیاده روی در مصارف شخصی و خانوادگی و اتفاقهای مستحب می باشد. و به عبارت دیگر هر تبذیری اسراف است ولی هر اسرافی تبذیر نیست.
از امام صادق (ع) جمله کوتاهی نقل شده است که ممکن است همین نکته را از آن استفاده کرد. آن حضرت فرمود: ‹‹ان التبذیر من الاسراف›› یعنی تبذیر از اسراف است. در این حدیث شریف برای اسراف انواع و اقسامی فرض شده که تبذیر شاخه ای از آن معرفی گردیده است.
اسراف از نظر قرآن
در قرآن کریم واژه ‹‹اسراف›› و مشتقات آن مکرر به کار رفته است ولی در بیست و سه مورد لفظ ‹‹اسراف›› استعمال شده که در هر مورد مفهومی ویژه دارد. در غالب موارد مقصود از اسراف جنبه های اخلاقی، عقیدتی و تجاوز از حدود الهی است و تنها در چهار مورد جنبه مالی را شامل می شود که با دو آیه ‹‹تبذیر›› شش آیه می شود.
به آیات زیر توجه کنید:
۱- کذلک زین للمسرفین ماکانوا یعملون.
این گونه برای اسراف کاران اعمالشان زینت داده شده است.
۲- ولا تطیعوا امر المسرفین.
اطاعت فرمان مسرفان نکنید.
۳- ان الله لا یهدی من هو مسرف کذاب.
خداوند اسراف کار دروغگو را هدایت نمی کند.
۴- و ان فرعون لعال فی الارض و انه لمن المسرفین.
و به راستی فرعون برتری جویی (و طغیان) در زمین روا داشت و او را اسراف کاران بود.
اما آیاتی که تنها ظهور در جنبه های اقتصادی دارند عبارتند از:
۱- انعام، آیه ۱۴۱
۲- اعراف، آیه ۳۱
۳- فرقان، آیه ۶۷
۴- اسراء، آیات ۲۷ و ۲۸
حال به ذکر چند آیه می پردازیم:
۱- وات ذاالقربی حقه و المسکین و ابن و لاتبذر تبذیران المبذرین کانوا اخوان الشیاطین و کان الشیطان لربه کفورا.
و حق نزدیکان را بپرداز! و (همچنین) مستمند و در راه مانده را و هرگز تبذیرمکن چرا که تبذیر کنندگان برادران شیطانند و شیطان کفران (نعمتهای) پروردگار کرد.
واژه ‹‹تبذیر›› تنها یک واژه اقتصادی است و در قرآن کریم تنها در همین دو آیه از سوره اسراء به کار رفته است. و شاید در قرآن کریم کمتر مواردی بتوان پیدا کرد که با چنین لحن تند و شدیدی از عملی نهی شده باشد.
۲- خذوا زینتکم عند کل مسجد وکلوا واشربوا ولا تسرفوا انه لا یحب المسرفین زینت خود را در هر مسجد برگیرید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید همانا که خداوند مسرفان را دوست نمی دارد.
تمامی آیات مربوط به اسراف را می توان به طور کلی به دو بخش تقسیم کرد:
۱- اسراف در مال
۲- اسراف در غیر مال
۱- اسراف در مال
آیات مربوط به زیاده روی در صرف مال شامل دو بخش است:
الف) اسراف در مصرف شخصی: می فرماید: کلوا من ثمره اذا اثمر; از میوه آن به هنگامی که به ثمر می نشیند بخورید و حق آن را به هنگام درو بپردازید اسراف نکنید که خداوند مسرفین را دوست نمی دارد.
بنابراین اسرافی که در بعد اقتصادی بیشتر مورد توجه است و موجب تضعیف بنیه مالی محرومان و لذت طلبی مسرفان می شود و از بلاهای بزرگ اجتماعی است و فقر و محرومیت بیشتر به دنبال دارد همین نوع اسراف که هر مسلمان با توجه به وظیفه و تعهد و مسوولیتی که در برابر خداوند و اجتماع دارد لازم است در مخارج زندگی خوش رعایت اعتدال را بکند و جدا از اسراف پرهیز نماید.
ب) اسراف به خاطر دیگران: وقتی اتفاق از حد تعادل خارج شود نسبت به اتفاق شونده و انفاق کننده هر دو عوارض سوء و زیانبار خواهد دشت به این جهت است که قرآن مجید وقتی در آیاتی از سوره شریفه فرقان ویژگیهای مومنان و بندگان واقعی را بر می شمارد یکی از آن ویژگیها را این گونه معرفی می فرماید:
اذا انفقوا لم یسرفوا و یقتروا و کان بین ذلک قواما: کسانی هستندذ که هرگاه اتفاق کنند نه اسراف می کنند و نه سختگیری بلکه در میان این دو اعتدالی دارند و نیز قرآن خطاب به حضرت پیامبر (ص) می فرماید: ولا تجعل یدک مغلوله الی عنقک ولا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد آن را مگشا تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی و در همین رابطه حضرت علی (ع) می فرمایند: ‹‹ما عال امرء اقتصد›› کسی که میانه روی بیشه سازد تنگدست نگردد. و حضرت رسول (ص) می فرماید: ‹‹من اقتصد اغناه الله؛ و من بذر افقره الله›› هر کس در دخل و خرج میانه روی کند خدا بی نیازش می کند و هر کس اسراف و تبذیر نماید خداوند فقیرش گرداند.
زیر بنای آفرینش بر تعادل گذاشت شده است ‹‹وکل شیء عنده بمقدار›› وهر چیزی نزد او مقدار معینی دارد و در مورد دیگر می فرماید: ‹‹انا شیء خلقناه بقدره›› ما هر چیزی رابه اندازه آفریدیم.
حساب هر چیزی در پیشگاه خداوند متعال براساس حکمت بالغه او و مصلحت و عدالت و از روی اندازه و بدور از افراط و تفریط است و اساس حکومت را هم عدالت تشکیل میدهد و اقامه عدل از اهداف مهم بعثت انبیای عظام الهی بوده است تا آنجا که معیار مالکیت مشروع را عدم زیان و اضرار و ستم به فرد اجتماع و ضابطه اتفاق و احسان را کرامت و سخاوت بدور از بخل و امساک و نیز بدور از اسراف و زیاده روی قرار داده است و بالاخره تحکیم اقتصادی جامعه و میانه روی مطلوب و مورد تاکید شارع مقدس اسلام است.
۲- اسراف در غیرمال
الف) اسراف در قتل در دوران جاهلیت رسم بر این بود که هرگاه کسی از روی ظلم و تعدی به قتل می رسید بستگان مقتول با توجه به خوی و خصلت جاهلی و حس کینه توزی و انتقام جویی چند نفر از بستگان قاتل را به قتل می رساندند. قرآن کریم این تجاوز و انتقام جویی را مردود دانسته و فرمود: ‹‹فلا یسرف فی القتل›› اما در قتل اسراف نکنید یعنی برای قتل یک نفر فقط یک نفر را به قتل برسانند آن هم با توجه به صدر آیه که می فرماید: ‹‹ولا تفتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق›› نفسی را که خداوند حرام کرده است نکشید مگر از روی حق یعنی این کشتن فقط در مواردی تجویز شده است که قاتل مستوجب کشته شدن باشد و با علم و عمد مرتکب قتل نفس شده باشد.
ب) اسراف در نفس؛ کسی که از نظام اعتدال خارج می شود و با ارتکاب گناه و معصیت از حریم انسانی خود تجاوز می کند اسراف کار است اما اسراف کاری که مشمول پیام رحمت و امید الهی قرار گرفته است: قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انتفسه لاتقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم. بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آموزد.
ملاحظه می شود که هر دو گونه و تجاوز از حد و مرز و حریم انسانی اسراف در نفس شمرده می شود.
در جای دیگر می بینیم مجاهدات جنگ احد به درگاه خداوند متعالی دست نیاز بر می داشتند: و ما کان فولهم الا ان قالوا ، ربنا اغفرنیا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین گفتار آنها فقط این بود که پروردگارا گناهان ما را ببخش و از تندرویهای ما در کارها چشم بپوش قدمهای ما را ثابت بدار و ما را بر جمیعت کافران پیروز بگردان.
از آیه شریفه مستفاد می شود آنچه از آن عدول کرده و بجا نیاورده اند اطاعت امر پیامبر (ص) و سستی و منازعه بوده است.
هر نوع گناه اسراف و تجاوز از حد فطری و طبیعی انسان است که با ارتکاب آن از مسیر اعتدال بیرون می رود و به راه زوال و نیستی کشانده می شود و این درست خلاف آن هدف عالی است که انبیای الهی برای آن مبعوث شده اند.
گستره معنای مصرف
مصرف به معنای استفاده و خروج کردن در ادبیات فارسی کاربرد تازه ای نیست. این واژه هر چند که در ادبیات عربی در معانی و مفاهیمی که ما فارسی زبانان به کار می بریم به کار نرفته و نمی رود ولی هم چون واژگان دیگری که از زبان عربی وارد زبان فارسی شده و معنای تازه ای یافته می باشد. از این رو می توان آن را همانند واژه صرفه جویی دانست که دارای معنای خاصی در ادبیات فارسی است.
در فرهنگ نامه های فارسی می توان این معنای فارسی شده را به خوبی یافت. فرهنگ آنندراج مصرف را اسم ظرف به معنی جای خرج کردن دانسته است و ناظم الاطباء نیز می نویسد: محل صرف و خرج که جمع آن مصارف می باشد. بنابراین می توان گفت که مصرف به معنای جای خرج کردن و به کار بردن و نیز محل هزینه کردن است. حافظ می سراید:
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبیذ
هنگامی که از مصرف چیزی سخن می گوییم این معنا را در نظر داریم که چگونه می توانیم به بهترین شکل آن را برای برآورد نیازهای خویش به کار گیریم. بنابراین شناخت بهترین شکل مصرف هر چیزی به معنای شناخت انبوه ای است که از آن به الگوی مصرف آن چیز تعبیر می شود شخص می کوشد تا با بهره گیری از تجربیات و دانش های دیگران و تجربیان شخصی بهترین شیوه و الگوی مصرف را به دست آورد تا افزون بر بهره گیری کامل و برآورد نیازها بخشی را نیز برای آینده و با فعالیت های دیگر ذخیره سازی کند.
این گونه است که انسان همواره در اندیشه شناخت الگوهای بهتر مصرف بازسازی دایمی و اطلاع آن در راستای اهداف پیش گفته می باشد.
اسوه های کامل
بی گمان هر چه شناخت انسان به خود و محیط زیست خویش کامل تر شود میزان بهره مندی وی نیز از وسایل و امکانات افزایش می یابد و مصرف بهینه و آسان و ساده آن چیز را نیز بهتر می آموزد. با این همه به عللی شناخت انسان به تنها نسبت به محیط زیست خویش بسیار ناقص و ابتدایی است بلکه حتی نسبت به خود و نیازها و توانمندی ها و ظرفیت ای خویش نیز شناخت کامل و درستی ندارد از این رو نیازمند آن است تا کس و یا کسانی او را به مسیر درست سوق دهند و به او در این امر یاری رسانند این جاست که پای پیامبران در زندگی انسان بار می شود تا به وی راه درست زندگی کردن و اهداف و حکمت آن را بیاموزاند.
پیامبران (ع) نه تنها به انسان ها در حوزه شناختی بازی رسانده و می رسانند بلکه در عمل به آنان نشان می دهند که بهترین شیوه زیست کدام است. این همان چیزی است که ما از آن به الگوها و اسوه های زندگی یاد می کنیم.
اسوه شخصی است که به سبب خصلت ها با خصلت هایی چند لیاقت و شایستگی آن را می یابد تا الگو و سرمشق علمی و عملی دیگر با دیگران باشد از نظر اسلام هم شخص و هم جامعه می تواند الگو و سرمشق و پیشوای دیگران باشد از این رو از اسوه های پسندیده ای چون آسیه و مریم (س) و ابراهیم (ع) و دیگر پیامبران (ع) در آیاتی چون آیه ۱۱ و ۱۲ سوره تحریم و ۴۳ و ۹۰ سوره انعام و ۴ و ۶ سوره ممتحنه سخن به میان می آورد و در آیه ۱۴۳ سوره بقره امت اسلام را به عنوان امتی معتدل و اسوه ای برای توده های مردم معرفی می کند.
جامعه آرمانی که خداوند در آیه ۱۱۲ سوره نحل معرفی می کند جامعه ای برخوردار آرامش امنیت ، آسایش فراوان و رفاه مطلوب می باشد. این بدان معناست که از نظر قرآن جامعه نمونه و مطلوب جامعه ای است که برخوردار از سعادت و خوشبختی باشد که مولفه و عناصر اصلی آن را امنیت و آرامش و آسایش تشکیل می دهد بنابراین جامعه نمونه و برتر جامعه ای است که از نظر فر هنگی و تمدنی به کمال دسته یافته باشد و بتواند با بهترین شیوه توده های مردم را به آسایش و آرامش برساند این شدنی نیست مگر آن که اقتصاد آن را الگوهای کامل در تولید و توزیع و مصرف برخوردار باشد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.