مقاله ازدواج در دنیای معاصر


در حال بارگذاری
17 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله ازدواج در دنیای معاصر دارای ۱۰۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ازدواج در دنیای معاصر  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ازدواج در دنیای معاصر،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ازدواج در دنیای معاصر :

مقدمه :
خانواده یکی از ابتدا ی ترین اشکال شناخته شده زندگی اجتماعی انسان می باشد . که از بدو پیدایش انسان تاکنون وجود داشته است . کارکردهای مختلف خانواده و نقش اساسی آن در خانواده یکی از مهم ترین دلایل پیدایش و بقای آن از ابتدا تا به امروز می باشد . از این رو خانواده بعنوان یکی از نهادهای اجتماعی است که دارای قدمت بسیاربوده و برای رفع اساسی ترین

نیازهای انسان بوجود امده است و کارکرد اساسی خانواده یعنی ادامه نسل انسان بوسیله ازدواج تامین می گردد. پس بدون تردید ازدواج یکی از مهم ترین پدیده های اجتماعی – زیستی و فرهنگی مربوط به جامعه و انسان محسوب می شود

امروزه وجود مسائل مختلف اجتماعی مخصوصا در شهرهای بزرگ پدیده ازدواج را به صورت امر پیچیده و مبهم در می آورد . که بعضا با مسائل و مشکلات بیشماری همراه می‌باشد . این وضعیت از یکسو منجر به تاخیر در ازدواج می گردد که پیامدهای اجتماعی مختلفی را مخصوصا در ابعاد منفی به دنبال دارد و از سوی دیگر وضعیت های مشکل زای ازدواج موجب تضعیف بنیان خانواده گردیده و معضل بزرگتری به نام طلاق را پیش می‌آورد. بنابراین مطالعه ازدواج و مسائل و مشکلات مکربوط به ان در جهت دستیابی به قانونمندیهای اجتماعی بمنظور تسهیل روابط اجتماعی و استواری بنیان خانواده ، توسعه بررسی و شناخت بیشتر در این زمینه را ضروری می سازد .
وجود جامعه ای سالم در درجه اول وابسته به نهادهای سالم با اصول و ضوابط و هنجارهای متناسب با نیازهای می باشد .

( مهدوی – محمد صادق – بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج – ۱۳۷۷- مرکز و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی – صفحه ۱ )
پرسش اساسی : تغییرات ازدواج در دنیای معاصر
پرسشهای فرعی :
۱- چگونگی ازدواج در ادیان مختلف
۲- تفاوت ازدواج در ایران در دوران معاصر و گذشته
۳- شیوه همسر گزینی در دوره معاصر چگونه است ؟
۴- مشکلات ازدواج در دوران معاصر چیست ؟
۵- چگونه یک ازدواج موفق داشته باشیم ؟
۶- معیارهای همسر گزینی در دنیای معاصر چیست ؟

تعریف ازدواج:
ازدواج عبارت از فرایند علاقمندی، کشش جسمی، جنسی، روانی و به دنبال آن فراهم سازی شرایط اقتصادی، اجتماعی، علمی، شغلی، خانوادگی، شخصی دو جنس مخالف ( زن ومرد یا دختر و پسر) در جهت ایجاد یک زندگی مشترک توأم با تفاهم، محبت، پویایی، زایندگی، و هدفمند که در راس آن بیشترین تأثیرات را مذهب و اعتقاد و دین دو طرف دارد.بنابراین در شکل تفکیک شده، ازدواج جنسی مطلق، مخصوص بهایم است ازدواج روانی مخصوص عشاق است و ازدوا

ج اخلاقی مخصوص عرفا می باشد. شیعه واقعی همه اتصالات را باهم برقرار می کند. رابطه جنسی سالم د ارد، عبادت می کند در تصویر گناهان و حضور خداوند اشک می ریزد، با مردم در می آمیزد. تجارت می کند و توالد و تناسل را نیز برقرار مینماید.

http://www.dostan.net/view.aspid=50051666151100001

ازدواج از دیدگاه حقوقی
در ایران با توجه به شیعه جعفری در اسلام ازدواج به دو نحو دائم و موقت میتواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پاره‌ای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در اینست که ازدواج موقت از لحاظ حدود و قیود آزاد است، یعنی وابسته باراده و قرارداد طرفین است، حتی بودن آن نیز در حقیقت نوعی آزادی به‌طرفین میبخشد و زمان را در اختیار آنها قرار می‌دهد.

آنچه در درجه اول این دو را از هم متمایز می‌کند یکی این است که در ازدواج موقت زن و مرد تصمیم میگیرند بطور موقت باهم ازدواج کنند و پس از پایان مدت، اگر مایل بودند تمدید می‌کنند و اگر مایل نبودند از هم جدا می‌شوند.

دیگر اینکه از لحاظ شرایط، آزادی بیشتری دارند که بطور دلخواه بهر نحو که بخواهند پیمان می‌بندند مثلاً در ازدواج دائم مرد باید عهده دار مخارج روزانه و لباس و مسکن و احتیاجات دیگر زن از قبیل دارو و طبیب بشود، ولی در ازدواج موقت بستگی دارد بقرارداد آزادی که میان طرفین منعقد می‌گردد، ممکن است مرد نخواهد یا نتواند متحمل این مخارج بشود، یا زن نخواهد از پول مرد استفاده کند.

در ازدواج دائم، زن باید امر مرد را در حدود مصالح خانواده اطاعت کند، اما در ازدواج موقت بسته به قراردادی است که میان آنها منعقد میگردد.
در ازدواج دائم زن و شوهر از یکدیگر ارث می‌برند، اما در ازدواج موقت چنین نیست.
زن و مرد می‌توانند در ازدواج موقت شرط کنند که بهره برداری جنسی آنها محدود باشد و مثلاً آمیزشی صورت نگیرد.

در ازدواج دائم فقط با توافق یا رضایت طرفین می‌توان از بچه دار شدن جلوگیری نمود ولی در ازدواج موقت هریک از طرفین میتواند از تشکیل نطفه کودک و پیدایش فرزندی جلوگیری کند تا ایجاد مسئولیتی جدید و احیانا دست و پاگیر برای آنها نشود، در حقیقت این نوعی آزادی دیگر است که بزوجین داده شده‌است.
اگر در اثر آمیزش زن و مردی که همسر موقت یکدیگرند کودکی متولد شود با فرزند ناشی از ازدواج دائم هیچگونه تفاوتی ندارد و مانند ازدواج دائم مرد مسئول اداره و تأمین وسایل کافی برای رشد و تربیت آن کودک است.
مهر هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است و در ازدواج دائم عقد باطل نیست، مهرالمثل تعیین می‌شود.
همانطوریکه در عقد دائم، مادر و دختر زوجه بر زوج، و پدر و پسر زوج بر زوجه حرام و محرم میگردند در عقد منقطع نیز چنین است.
همانطوریکه رابطه جنسی زن دائم با دیگران حرام است، در ازدواج موقت نیز چنین است.
در ازدواج دائم جمع میان دو خواهر جایز نیست در ازدواج موقت نیز روا نیست و ازدواج با خواهر زن تا وقتی حرام است که خواهر دیگر همسر انسان باشد.
در ازدواج موقت پس از تمام شدن مدت، زن و شوهر خود به خود از هم جدا می‌شوند و نیازی به طلاق نیست.
همانطور که زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتی عده نگهدارد، زوجه موقت نیز بعد از تمام شدن مدت یا بخشیدن آن باید عده نگهدارد. با این تفاوت که عده زن دائم سه نوبت عادت ماهانه‌است و عده زن موقت دو نوبت یا چهل و پنج روز (در رساله احکام فقها عده برای بانوان از سن نه سالگی تا سن یائسگی است ولی اگر بین زن و شوهر آمیزش جنسی انجام نپذبرفته باشد، عده لازم نیست و زن می‌تواند بلافاصله ازدواج نماید).

ازدواج در ادیان و مذاهب
اسلام
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه‌است. [۵] و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب موکد و در برخی موارد واجب شمرده می‌شود [۶] عفت و حیا از جمله این صفات می‌باشند که یکی از راه‌های تأمین این صفات و سجایا، ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار می‌سازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعی‌ترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی می‌کند.

طبق قوانین اسلامی تنها خواندن صیغه عقد توسط زن و تایید توسط مرد صحیح است و الزامی به وجود شاهد یا نماینده دینی نیست.[۷] البته می‌توان برای خواندن این جمله [۸] کسی را وکیل کرد که لازم هم نیست که نماینده دینی باشد.[۹]
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت) را دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته می‌شود.در این نوع از ازدواج که به صیغه یا متعه یا ازدواج موقت معروف است زن و مرد پس از شناخت یکدیگر و صحبتهای اولیه در صورتی که هر دو طرف به این امر راضی باشند مدت زمان صیغه و همچنین مبلغ صیغه ( مقدار مهریه ) را خودشان به صورت توافقی

تعیین می کنند ( مثلاً با هم قرار میگذارند برای مدت سه ماه و هر ماه یکصد هزار توما

ن به عقد ازدواج موقت هم در آیند ) . در ازدواج موقت زن ومرد باید به صورت عربی یا فارسی متن صیغه رابخوانند متن صیغه : زن میگوید : ( به زبان عربی ) : زوجتک نفسی فی المده المعلومه علی مهر المعلوم و مرد نیز جواب می دهد : قبلت ( ترجمه فارسی ) :زن میگوید ): من خودم را به عقد ازدواج تو درمی اورم برای مدت زمان مشخصی و با مهریه مشخصی وسپس مرد بلافاصله می گوید : قبول دارم مدت زمان و مبلغ مهریه باید قبل از خواندن متن صیغه مشخص شود . در این نوع ازدواج

اگر دختر باکره باشد باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد ولی اگر باکره نباشد نیازی به اجازه ندارد . ازدواج موقت در مذهب شیعه ( پیروان علی که امام اول شیعیان و جانشین رسول گرامی اسلام می باشد )امری مستحب موکد میباشد وبر آن تاکید شده است و ائمه اطهار نیز از آن به نیکی یاد می‌کنند و آن را یادگار رسول الله میدانندوغالبا به آن عمل می کردند . همچنین مرد

مسلمان می تواند با زنان اهل کتاب مانند مسیحیان و یهودیان نیز ازدواج موقت داشته باشد . ولی زن مسلمان ( شیعه )فقط با مرد مسلمان شیعه می تواند ازدواج موقت بکند. بنابر نظر بعضی از مراجع شیعه «برای دختر رشیده اذن پدر در ازدواج موقت ضرورتی ندارد»[۱۰]پس از تعیین مدت زمان عقد و مهریه با خواندن صیغه عقد زن و مرد به یکدیگر محرم می‌شوند.
دین بهائی
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شده‌اند. اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شده‌است. [۱۱] حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است. [۱۲]از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیه‌ای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس ام‌الکتاب دین بهائی امده‌است و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسما آغاز می‌شود. [۱۳] باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است. [۱۴] [۱۵]

آبه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است. [۱۶] [۱۷] در احکام بهائی ازدواج موقت (که به متعه و صیغه معروف است)، داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج هم‌جنسان حرام است. [۱۸]
دین مسیح
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد می‌شوند که یکی شدن مرد و زن را نشانه آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی می‌شمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند. [۱۹] اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیده‌ای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده می‌شود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج امری پسندیده‌تر است. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند می‌رسد و با کم‌کردن مشغله‌های دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی می‌سازد. [۲۰]
دین یهود
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسان‌هایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل می‌شوند.ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آن‌جمله می‌توان به مهریه زن که کتوباه گفته می‌شود تا چاپاه، پارچه‌ای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار می‌گیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.

تغییرات اجتماعی ازدواج
ازدواج برحسب ماهیت، نوع و انگیزه می‌تواند پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد. لذا بررسی تغییرات اجتماعی آن حائز اهمیت می‌باشد. بدین لحاظ در این مجال ضمن ارائه نظریات جامعه‌شناسی خانواده و آثار سازنده ازدواج بر فرد، تغییرات کمّی و کیفی ازدواج در ایران بررسی شده است.

ازدواج میان همسایگان که معمولاً از لحاظ شغل، درآمد و سایر ویژگی‌های قشری مشابه هم هستند، بسیار متداول است، البته هر خانواده‌ای، در جامعه از طریق روابط اجتماعی که برای فرزندان خود ایجاد می‌کند، امکان ازدواج نامتجانس را کم و امکان ازدواج متجانس را زیاد می‌کند. (اعزازی، ۱۳۸۲: صص۹۸-۹۶)

ـ امروزه در جوامع اروپایی، میزان رشد جمعیت، روندی کاهشی دارد و صرف نظر از تنظیم خانواده، ازدواج در سنین بالا صورت می‌گیرد. واحد خانواده به طور متوسط دارای فرزند کمتری است.
ـ در جوامع غربی، شکل جدیدی از خانواده تحت عنوان همزیستی مشترک[xxv]، خارج از قالب ازدواج رسمی و قانونی، متداول و روندی افزایشی به خود گرفته است و نسبت ولادت‌های خارج از ازدواج‌های مشروع تا حد زیادی در جامعه غربی افزایش یافته که خود موجب ایجاد نوعی بحران در این جوامع شده است. (شیخی، ۱۳۸۲: صص ۵۹ و ۳۵)

ازدواج در ایران (دوران گذشته و معاصر)

۱)ـ دوران گذشته
درباره ویژگی‌های ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در ایران دوران گذشته، اطلاعات چندانی وجود ندارد و منابع موجود در این زمینه در حد خاطرات، زندگینامه و نوشته‌های بزرگان و افراد خانواده‌های سرشناس درباری و کتاب‌ها و سفرنامه‌های جهانگردان خارجی است و منابع دیگری در دست نیست. بر مبنای همین منابع، برخی از مهمترین ویژگی‌های ازدواج در آن دوران عبارتند از:
-ازدواج و انتخاب همسر معمولاً تحت سلطه کامل خانواده انجام می‌شد؛

-چند زنی، داشتن صیغه و کنیزهای فراوان در خانواده‌های اشراف مرسوم بود؛
-زنان خانواده، در انتخاب همسر برای دختران و پسران دخالت می‌کردند که احتمالاً به دلیل جدایی میان مردان و زنان، در این زمینه، ابتکار عمل را در دست داشتند؛
– ازدواج‌های فامیلی خصوصاً ازدواج دختر عمو- پسر عمو مرسوم بود؛
-قابلیت فرزندآوری، ویژگی مطلوب یک زن تلقی می‌گردید و مورد انتظار همگان بود؛
-فاصله سنی میان زن و مرد برای ازدواج زیاد بود[xxvi]؛

– دختر و پسر طبقه اشراف در سنین پایین ازدواج می‌کردند. در طبقه پایین نیز به دلیل فقر، سن ازدواج عموماً در سنین پایین بود، لذا برخلاف اروپا، سن ازدواج در میان توده مردم، بالا نبود.
-رابطه زن و شوهر نیز بر اساس احترام زن نسبت به شوهر و حفظ فاصله همراه با ترس بود، همچنین با توجه به وجود پدیده ازدواج مجدد و اجازه مرد برای تجدید فراش، زنان همواره در دلهره دائمی به سر می‌بردند؛
– عشق و علاقه در ازدواج و پس از آن کمتر وجود داشت؛
– زنان پس از ازدواج نیز از منزلت پایینی در خانواده و اجتماع برخوردار بودند؛
-روابط والدین- فرزندان نیز مانند اروپا، بر اساس فاصله اجتماعی و دوری مکانی بود؛ در طبقات بالا، کودکان از همان ابتدا به دایه و سپس به معلم سرخانه سپرده می‌شدند و مادر صرفاً بر تربیت کودکان نظارت کلی داشت.[xxvii] در طبقات پایین نیز در صورتی که کودک از مخاطرات و بیماری‌هایی که در معرض آن بود به سلامتی می‌گذشت، از همان سنین کودکی، در فعالیت‌های شغلی والدین، کمک می‌کرد. دختران در سنین پایین ازدواج می‌کردند، پسران نیز برای یادگیری حرفه‌ای به شاگردی سپرده می‌شدند، یا به عنوان «غلام بچه» به منازل بزرگان فرستاده می‌شدند.
– روابط میان خواهران و برادران نیز به دلیل فاصله سنی زیاد ناشی از ازدواج مجدد والدین- که به دلیل مرگ همسر قبلی صورت می‌گرفت- و نیز چند زنی مردان، روابطی سرد، غیرصمیمی و آمیخته به حسادت بود.[xxviii]

۲)- دوران معاصر و تغییرات ازدواج
۱-۲) تغییرات کمّی
ـ متوسط سن ازدواج

آمار نشان می‌دهد که متوسط سن ازدواج از سال ۱۳۴۵ به بعد روندی افزایشی داشته است؛ به طوری که متوسط سن ازدواج دختران، خصوصاً روستائیان در طول زمان، همواره سیر صعودی داشته و از ۴/۱۸ سال در سرشماری ۱۳۴۵ به ۴/۲۲ سال در سرشماری ۱۳۷۵ رسیده است و متوسط سن ازدواج پسران، پس از کاهش محسوس در اوایل انقلاب اسلامی، از سال ۱۳۶۵ به بعد روندی افزایشی داشته است، مع‌الوصف در مجموع افزایش سن ازدواج در دختران بیش از پسران بوده است. همچنین متوسط سن ازدواج دختران و پسران در نقاط روستایی همواره کمتر از نقاط شهری بوده است، اما در سال ۱۳۷۵ شاهد افزایش قابل ملاحظه متوسط سن ازدواج خصوصاً در بین دختران روستایی هستیم.

ـ اختلاف میانگین سن در اولین ازدواج
اختلاف میانگین سن در اولین ازدواج در فاصله دهه ۵۵-۴۵ به شدت کاهش یافته و از ۶/۶ در سال ۱۳۴۵ به ۴/۴ سال در ۱۳۵۵ رسیده و پس از آن به گونه‌ای بطئی و کند به سیر نزولی خود ادامه داده و به تدریج به ۸/۳ در سال ۱۳۶۵ و ۷/۳ در سال ۱۳۷۰ و به رقم ۳ در سال ۱۳۷۵ رسیده است. اما در مجموع، شدّت آن در مناطق روستایی بیشتر می‌باشد. بنابراین حتی در میان روستائیان نیز شاهد افزایش سن ازدواج خصوصاً در بین دختران روستایی هستیم. (رضوی و دیگران، ۱۳۸۱: ص۲۲)

مطابق آمار سرشماری سال ۱۳۷۵ میانگین سن ازدواج در ایران برای پسران تقریباً۲۶ سال و برای دختران تقریباً ۲۳ سال بوده است. در واقع بین بلوغ و سن ازدواج در دختران و پسران حداقل ۱۰ سال فاصله است و پیش‌رسی ازدواج یعنی ازدواج زیر ۲۰ سال طی ۴۰ سال گذشته برای دختران از ۴۱ درصد به ۱۸ درصد رسیده است. تغییرات فوق، نشان‌دهنده سیر پیشرونده تأخیر در ازدواج و افزایش فاصله بلوغ و ازدواج است. (گلدوست عارفی، ۱۳۸۲، ص۱۲)

ـ درصد ازدواج نسبت به جمعیت جوان
آمارها نشان می‌دهد که تعداد و درصد ازدواج نسبت به جمعیت جوان[xxix] در چند ساله اخیر، یعنی در فاصله سال‌های ۱۳۸۰-۱۳۷۵ روندی رو به افزایش داشته است، به طوری که از ۸/۲ درصد به ۰۲/۳ درصد رسیده است.
ـ نرخ رشد سالیانه ازدواج
نرخ رشد سالیانه ازدواج[xxx] طی سال‌های ۷۵ تا ۸۰ نیز با نوسانات زیادی همراه بوده است، به طوری که رقم ۵۴/۳ درصد در سال ۷۵ به ۷۱/۶ درصد در سال ۷۶ رسیده، سپس به ۹۹/۳ در سال ۷۷ کاهش یافته، مجدداً در سال ۷۸ به میزان ۰۶/۱۵ افزایش پیدا کرده است و در سال ۱۳۷۹ دوباره به ۷۲/۵ درصد کاهش یافته و بالاخره در سال ۱۳۸۰ به ۳۵/۰ درصد نزول کرده است.
ـ متوسط نرخ رشد ازدواج

متوسط نرخ رشد ازدواج[xxxi] در سال‌های ۱۳۸۰-۱۳۷۵ نیز در کل کشور رقم ۰۲/۶ است که در مناطق شهری ۸/۶ و در روستا برابر ۷/۳ می‌باشد. اما بر خلاف افزایش متوسط نرخ رشد ازدواج، شمار متأهلین در سنین جوانی (۲۹-۱۵ سال) در هر دو گروه دختران و پسران طی سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ کاهش یافته است. به طوری که بیشترین میزان تأهل پسران جوان در فاصله سنی ۲۵ تا ۳۴ سالگی و بیشترین میزان تأهل دختران در فاصله سنی ۲۰ تا ۲۹ سال روی داده و شمار متأهلین در سنین ۱۵ تا ۱۹ سالگی اندک بوده و خصوصاً‌ در سال‌های اخیر روندی کاهشی داشته است.

بررسی متوسط نرخ رشد ازدواج در برش زمانی وسیع‌تر یعنی طی ۲۰ ساله اخیر حاکی از آن است که این میزان همواره تابع آهنگی ثابت نبوده و نمودار آن V شکل است. متوسط نرخ رشد ازدواج در فاصله سال‌های ۷۵-۶۵ نسبت به دهه قبل آن، روند نزولی داشته است، به طوری که در دهه ۶۵-۵۵ نرخ رشد ازدواج ۳۳/۷ درصد و در دهه ۷۵-۶۵ با نرخ ۵/۳ درصد بوده است. در مناطق روستایی کاهش نرخ رشد ازدواج ۴۷/۵ درصد و در مناطق شهری۳۱/۳ درصد بوده است (که احتمالاً به دلیل مهاجرت مردان روستایی می‌باشد) پس از آن تا سال ۱۳۸۰ نرخ رشد ازدواج روند صعودی (افزایش ۵۲/۲ درصد در کل کشور) به خصوص در مناطق روستایی داشته است. (همان، صص ۲۸-۲۵)
۲-۲) تغییرات کیفی

با توجه به تغییرات اجتماعی بعد از انقلاب صنعتی، فرآیند جوانی، طولانی شده است. فرآیندی که به تعبیر روانشناسان، وظیفه اصلی آن، جستجوی هویت مستقل و استقلال‌یابی است. دوران جوانی، درواقع دورانی است که با شروع بلوغ جسمانی آغاز می‌شود و معمولاً با تثبیت پایگاه اجتماعی فرد، تولید مثل و شغل اصلی خاتمه می‌یابد. در جوامع صنعتی و نیمه صنعتی عصر حاضر، به دو علت از مفهوم «جوانی طولانی شده» یاد می‌شود، اول به سبب جلو افتادن تحولات بلوغ و دوم به سبب بالا رفتن سن ازدواج و استقلال شغلی است. بنابراین در دوران معاصر،

«جوانی» به دوران کمابیش طولانی شده‌ای اطلاق می‌شود که در حد فاصل «بلوغ جسمانی» و «بلوغ اجتماعی» قرار دارد. (محبوبی‌منش، ۱۳۸۱: ص۷۰) جوانان امروز از یک سو با انواع وسایل ارتباط جمعی، نظیر ماهواره و اینترنت سروکار دارند که غرایز جنسی آنان را تحریک می‌کند و از سوی دیگر امکان ازدواج برایشان فراهم نیست، لذا احتمال اینکه فاصله میان بلوغ جسمانی و بلوغ اجتماعی آن‌ها را فساد و هرزگی پر نماید بسیار است. زیرا نیاز جنسی، نیازی انکارناپذیر است،

نیازی است که در سنین جوانی باید به آن پاسخ مناسب داد، نیازی است که نمی‌توان انکار، تحریم یا تعطیل نمود. دختر و پسر، هنگامی‌که به سن بلوغ می‌رسند، هرچقدر فاصله بلوغ جنسی تا زمان ازدواج آنها بیشتر باشد، جامعه باید در انتظار تبعات این تأخیر باشد که چیزی جز فساد اخلاقی نیست. تجردگرایی، حرکتی برخلاف نیاز طبیعی انسان است و اثرات و تبعات سوئی را به دنبال دارد که از لحاظ فردی و اجتماعی زیانبار است. در ادامه برخی دیگر از تحولات کیفی ازدواج در موضوعات ذیل بررسی می‌شود:

ـ انگیزه ازدواج و الگوهای همسرگزینی
ـ تصور محدود شدن پس از ازدواج در بین نسل قبلی (زن و مرد) از جوانان ازدواج نکرده فعلی کمتر بوده است. (محسنی، ۱۳۸۲: ص۹۹ و ص۱۰۱)
ـ دغدغه انجام ازدواج در بین نسل قبل بیش از نسل کنونی بوده، در حالی که ازدواج در شرایط کنونی به دغدغه بعدی جوانان تبدیل شده است.
امروزه اکثر جوانان انتظار دارند که تمام توقعات، نیازها و انتظارات آنها با ازدواج تأمین شود، در حالی که در نسل قبلی هدف ازدواج بیشتر معطوف به بعد روحی انسان‌ها بود.

ـ الگوی ازدواج به عنوان خاستگاه اصلی تشکیل خانواده دستخوش تغییرات مهمی از جمله در الگوی همسرگزینی شده است. امروزه میان ارزش‌های والدین و فرزندان برای انتخاب همسر تفاوت و گاه تضادهای آشتی‌ناپذیری بروز کرده است. به طوری که جوانان کمتر از قبل تن به ازدواج‌های فامیلی می‌دهند و از درون همسری یا ازدواج با خویشان و عشیره مشترک سر باز می‌زنند. متغیر سن نیز اشکال متفاوتی به خود گرفته است. از طرفی جوانان در سنین جوانی به ازدواج روی نمی‌آورند و متوسط سن ازدواج به حدود ۲۷ سال رسیده است و از طرف دیگر با فردی ازدواج

می‌کنند که کمترین فاصله سنی را با آن‌ها دارد. همسرگزینی به اقتدای هویت خانوادگی افراد صورت نمی‌گیرد. عواملی نظیر تحصیل، شغل، ثروت و دارایی، زیبایی و قابلیت‌های فردی نسبت به عواملی چون آبروی خانوادگی، اسم و رسم، تبار و منزلت اجتماعی، تدین و اخلاق دینی و سنتی از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است. امروزه در شهرهای بزرگ، موضوع تعیین مهریه بالا و چگونگی احقاق حقوق زن در صورت جدایی از شوهر، از مهمترین موضوعات همسرگزینی به شمار می‌رود. به طوری که امروزه تعیین مهریه زیاد به عنوان مشکل از سوی جوانان پسر و خانواده‌های آنها برای ازدواج ذکر می‌شود. (مهدوی، ۱۳۷۷: ص۸۹) و مشکل تهیه جهیزیه به نظر برخی از دختران به عنوان عاملی جهت انصراف خواستگار از ازدواج مطرح می‌گردد. (همان، ص۹۰)

ـ واقعیت این است که در جامعه ما انتخاب آزاد همسر صورت نمی‌پذیرد و پدر و مادر تا حدودی در شکل‌گیری و ساماندهی ازدواج فرزندان نقش دارند، ولی شدت و ضعف نقش‌های آنان در گروه‌های مختلف اجتماعی متفاوت بوده و بین دو الگوی سلطه و برابری در نوسان است. (محسنی، ۱۳۸۲: ص۵۲)
ـ هنوز هم در خانواده‌های سنتی‌تر (گسترده با جمعیت بیشتر) گرایش به جلب رضایت والدین برای ازدواج جوانان بیشتر از خانواده‌های جدید (ابعاد کوچک و نسبتاً مدرن) است. (همان، ص۵۷)
ـ ‌زنان بیشتر از همتایان مرد خود از رضایت والدین در امر ازدواج حمایت می‌کنند. (همان، ص۶۲) هر چند نسل جدید جوانان ازدواج نکرده که از خانواده‌هایی با بعد کوچکتر دارای تحصیلات عالی، سطح اطلاعات عمومی بالاتر و استفاده بیشتر از رسانه‌ها هستند، موافقت کمتری برای جلب موافقت والدین برای ازدواج دارند. (همان، ص۶۳)
ـ قبلاً ازدواج فرزندان کوچکتر بیشتر منوط به ازدواج فرزندان بزرگتر بود، اما اخیراً این رویه کمتر رعایت می‌شود. (مهدوی، ۱۳۷۷: ص۵۷)
ـ عدم رعایت ترتیب نوبت ازدواج در گذشته در بین فرزندان خانواده‌ها در مورد زنان با تقبیح بیشتری نسبت به مردان همراه بود. (همان، ص۱۰۳)
ـ اضطراب انتخاب همسر و تشکیل خانواده برای نسل کنونی بیش از نسل‌های گذشته است. در گذشته خانواده‌ها و جامعه، جوانان را حمایت می‌کردند، ولی در حال حاضر کسی جوان‌ها را حمایت نمی‌کند و آنها باید خودشان زندگی را اداره کنند و در برابر مشکلات ایستادگی نمایند. (همان، ص۱۰۵)

ـ در نسل قبلی توافق بیشتری در مورد زندگی زوج جوان با والدین یکی از طرفین (زن یا شوهر) وجود داشته است و این توافق در بین زنان بیشتر مشاهده می‌شد. (همان، ص۱۰۲) اما امروزه تشکیل یک زندگی باید در یک محل جدید باشد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.