مقاله مفاهیم سنتی معماری و شهرسازی ایران
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله مفاهیم سنتی معماری و شهرسازی ایران دارای ۱۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مفاهیم سنتی معماری و شهرسازی ایران کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مفاهیم سنتی معماری و شهرسازی ایران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله مفاهیم سنتی معماری و شهرسازی ایران :
مفاهیم سنتی معماری و شهرسازی ایران
-قسمت دوم
بشر سنتی همه آفرینش و عالم خلقت را چون فیضان و تجلی حق ، واحد می بیند و با این کشف درونی که با طبیعت اشتراک ساختمان و تناسبی دارد که کمیت آن با ارقام ریاضی قابل تبیین است ، بکار خود ادامه می دهد . در نتیجه همه آفرینشهای انسان و طبیعت را چون صورتهای تکوینی مینگرد که با قوانین ریاضی مشابهت ، تقارن و هم آهنگی دارد . بنابراین زیبایی که در بلور برف مشاهده می شود ، به همان اندازه به نظام هندسی در جسمانی آن بستگی دارد که به استعداد و توانایی آن برای انعکاس بخشیدن نظامی متعالی تر و ژرف تر . پس چنین نتیجه می شود که همه شکلها ، سطحها و خطها ، هم آهنگ یا نسبتهایی که در طبیعت نهفته است و بازتاب زیبایی و جمال مثالی و رب النوعی است ، ترتیب یافته اند .
پس در حالیکه بر پایه و شالوده ای عینی و واقعی استوار بوده مستقل از انسان و دگرگونیهای ذوق و سلیقه درون ذهنی او هستند . زیبایی و جمالی که عام و شامل کلی و جاویدان است بدست می آید و نظم و تناسب چون قوانینی کلی و جهانی هستند که انسان رویدادهای آن را با حساب ، هندسه و علم نسبت در مییابد . تناسب در فضا همان نقش را دارد که وزن در زمان با هماهنگی در صدا . همانطور که نظام کیهانی و صداهای هماهنگ بر حسب عدد قابل توجیه است دریافت و ادراک تناسب نیز از آن آغاز می شود . واحد چون خالق و آفریننده . از نقطه آغاز میکند و چون خط از نقطه میگذرد که حرکت آن مانند شعاع دایره است و سپس کره را بوجود می آورد . کره آشکارترین رمز و و تمثیل وحدت است و تقسیم آن
بهچند ضلعیهای منظم محاط اساس و بنیاد همه قوانین سنتی و هم آهنگی را نشکیل می دهد . بارزترین نمودار کنش و واکنش متقابل بین دایره و مربع در هنر سنتی مندل و یا تصویری است از جهات ، که در فرهنگهای گونگون به صورتهای مختلف نمایان شده است . مندل چون بازتابی از جهان و رویدادهای جهانی در درون همه چیز است و با قوانین اعداد و ارقام هندسه کار میکند . از وحدت آغاز میکند و پس از سیر در تجلیات و مظاهر دوباره به وحدت اصلی خویش باز می گردد . در آن واحد پایداری و بقای بهشت را چون صورتی ملکوتی و ناپایداری و فنی آنرات بصورت واقعیت زمانی جلوه گر میسازد . بلسان عرفانی آن تسلیم و رضای صوفی را در ژرف ترین معنای آن ، که تسلیم به ( من مطلق ) باشد – بیاد می آورد .
مفهوم سطح
گفتیم که در درون سلسله مراتب تعاریف مربوط به فضا ، اشکال بوسیله سطحهای خود محدود می شود .
از آن حیث ، سطحها میتوانند وظایفی دوگانه انجام دهند و از لحاظ جسمانی میتوانند شکل را محدود کنند و از این جهت میتوانند فضاهای گسترده و نامحدود زمینی را تبلور دهند ، و از جهت عقلانی میتوانند با تکامل و گسترش صفات و ممیزات متعالی خود ، روح انسان را به مراحل اعلای واقعیت که در ورای فضاهای آفیده انسان قرار دارند رهنمون شوند .
ممیزات و صفات متعالی سطحها در هر یک از طرق زیر جلوه گر می شود و از اصالت ذاتی و غنای موادی که بکار گرفته می شود ، از طریق شکل و هیات سطح و زینت و آرایش آن و از ترکیب اثرات تزیین صورت و بکار گرفتن مواد اصیل و عالی . کیفیت متعالی مواد نتیجه ترکیب و تلفیق اجزاء آن و درجه روشنی و تیرگی آن و استعداد ذاتی آن برای شیفته کردن و مدهوش ساختن ذهن وقاد و تفکر گرا است . یک قطعه مرمر شفاف با جلوه گر ساختن اشکال گوناگون خود احساسی سرد وانعطاف پذیر است ولی تیرگی آن بر ذهن ما سنگینی میکند و ان را به ستوه می آورد پس از در اینجا حنبه های تکمیل کننده آهن راباید جستجو کرد تا ثقل ذاتی ان خفت گیرد و سطح تیره و کدر آن شکل قوام یابد و بتواند سایه افکنی کند و سایه بیافریند و نور روشن را جذب کند و بدیگر سخن آنگونه دگرگونی هایی که برای اهن برای رسیدن به هم اهنگی و تناسب کامل ضروری است باید جستجو گردد فنون بدست
آوردن این حالت ، تعادل گرائی های طبیعی هندسی و هم آهنگ به وجود آورده است ،انتخاب موادی که بدون دگرگونی های زائد نمودار طبیعتی اصیل و شریف باشد ابتدایی ترین و طبیعی ترین روشهای به وجود آوردن تعادل است در اینجا گونه میانه روی و صرفه جویی در مواد آشکار است .که نتیجه ضروری و گریز ناپذیر خود ان مواد است . در مورد چوپ غالباًچوب هایی که دارای رگه های غنی است به کار میرود . نحوه ترکیب اجزا نتیجه خود طبعت و ماهیت مواد است .روشهای هندسی دو یا چند ماده را در طرحهایی یگانه یا چند گانه که به ویژگی طبیعی مواد و نیز به کیفیت متعالی اشکال و سطوح فراهم امده به هم می آمیزند . در اینجا اشکال نیرومند ساختمانی که با قوانین هندسی به وجود آمده است از طرحهای
هندسی طرحهای خود نیرو میگیرد ، طرحهای آجری قبه شمالی مسجد جامع اصفهان و بقعه پادشاهان سامانی در بخاراو مقرنس های گچی ایوان گوهر شاد در مشهد نمونه بارزی از این نظام هندسی هستند . از ویژگی های ممتاز شیوه ( هماهنگ) ترکیب و تلفیق سیلان طبیعت با تغییر شکل هندسی سطح هاست . در این شیوه ساختمن مواد تاثرات بصری و ذهنی را به وجود نمی آورد ، بلکه هدف جستجوی طرحهای ططبیعی و کیفیت رنگ سطح ها دردرون یک هیئت جامع هندسی است .جنبه تعالی با بکاربردن طرحهای طبیعی که فضا را پر نمیکند و در چند سطح گوناگون بصورت برجسته در زمینهایی پذیرا یا خنثی گسترش یافته اسیت و به شکل خانه های هندسی قرارگرفته است یژبه وجود می آید . طاق سردر مسجد شیخ لطف اله در اصفهان نمونه ای از نمونه های بسیار از فن تزئین سطح است ، ظرافت بخشیدن اشکال هندسی با طرح و رنگ چنان بدست می آید که هم اثر آفریننده را توازن می بخشد و هم اینکه در کیفیت آن درجات مختلف را به وجود می آورد
. تعالی بخشیدن و اصالت دادن به سطح ها از طریق دگرگونی ماده آن هدف و مقصد اصلی آرایش سطح هاست زیرا فقط از این طریق ثقل و سنگینی ماده را از بین برد این قانون کلی کلی خواه در معماری ، آثار عظیم تاریخی و خواه در نقشه قالی و یا در سینی های کوچک برنجی صدق میکند .
نتیجه آن دور کردن شیئی از تاویل و تفسیر درون ذهنی و موهوم قراردادن هنر در سلطه امور جاودان و ابدی است .
دیوار با بافتهای آجرو ملات و طرحهای گچ و طرحهای رنگارنگ کاشی ها دگرگون میشود برروی طاقها و قبه ها طرحهای هندسیو گلدار کنده شده است که نمودار بروج ستارگان و خورشید با اشعه پرفروغ آن و مندل هاست تا بتوانند از ثقلی که آنها را از نظام الهی به دور میدارد بگریزند . این هنر بدین گونه فضارا از ثوری محسوس میکند که عقل و ذهن انسان را به ورای فضای محدود و به درجه اعلای شعور و. آگاهی و به جهان بی نهایت فرامی خواند . سطح های درون شهر مانند پوستی که هم ساختمان اصلی را میپوشاند و هم آنرا آشکار
میکند گسترش و کمال یافته است . همانند پوست آنرا که ظاهرا ” ساده است ، غنای هر دو فقط در درون آنها ظاهر میشود که در آن تخم های ظریف و یا دورنگ حقیقی آن نهفته است .همچنین در درون دورنمای شهر سطح های گسترده غالبا” با فضهای اصلی و مرکزی در میدان دید انسان پیوستگی دارد در درون جرم سه بعدی شهر پوشش تزئینی فقط در شکل های منفی که در فضایهای مثبت کنده شده است و در شکل برجسته کنبد ها ومناره ها که چون علامات مشخصی در میدان دید انسان در فضا قرارداد دارند یافت میشوند . این تاکید و توجه به درون و باطن در سیر مرکز گرای انسان به سوی مهبط روح در معماری و در آفریده های طبیعت جلوه گر شده است اثر بخشیده است . انسان در اینجا این گفته عربی را به یاد آورد که باطن را جستجو زیرا بهشت در باطن انسان است .
ابعاد تمثیلی
سطحهای کف اتاق ، دیوار و سقف هر یک نمودار هدف و غایت خاصی است و هر یک مثل و نمایشگر مفهوم عرفانی خاصی است .
در درون سلسله مراتب ابعاد مربوط به سطح طرحها در افزودن معنی و ژرفای آن سطح سیهم هستند و در عین حال سطحهای گوناگون را به یکدیگر پیوند می دهند . هر سطحی بوسیله سطح بالای آن محصور میشود . در بوسیله دیوار دیوار با سقف و سقف با آسمان و همه بصورت مجموعه ای واحد در یک سلسله مراتب جلوه گر میشوند . کف اتاق بصورت بعد افقی در معماری نمودار و مثل زمین و سطح خنثی است که بر آن عالم صغیر قرار دارد . از کف ساده افقی تا مفهوم تخت یک سلسله و نظام کاملی از طرحها بوجود آمده است . دیوار رمز و تمثیل بعد سوم و متعالی فضاست که در آن جهت عمودی مطابق با محور وجود است . دیوار که مترادف با انسان است جایگاه روح فضای مشخصی می شود . دیوار بمنزله پایه طاق است و سطح آن باید دارای ویژگی های سبکی و تحریک کلی که مخالف با طبیعت مادی آن که حامل ثقل جاذبه بسوی مرکز زمین است ، باشد .
پس صعود عمودی صورت برای دریافت دریافت ثقل جاذبه که در جهت مخالف فرود میآید نمونه طرح یک دیوار است و یادآور عروج روح انسان وووصول آن به روح کلی است . سقف نمود طاق آسمان است و جایگاه روح نقطه ایت که طاق بالارونده به اوج خود میرسد و طاق
فرود آینده سیر خود را بسوی جهان ارضی و عالم ملک آغاز میکند ، از این بررسی و تحلیل میتوان دریافت تار و پود معنوی آنست که طرحهای کلی را بهم پیوند میدهد و در عین حال پیدایش کثرت در طرحها و صورتها را که تجلی گر صفات گوناگون وجود مطلق هستند سبب می شود . برای اینکه این تفسیرهای تمثیلی و تاویلات معنوی حیات و خلاقیت شکوفان شود و وحوتی که انسان در آرزوی آنست شکل گیرد به پایه و شالوده ای وسیعتر نیاز است .
در اینجا باید سهم را که تعلیم و تربیت در جوامع سنتی به عهده دارد یاد آور شد . اصل و اساس آن راهنمایی و دلالت انسان در مراتب و درجات مختلف تحقق دادن علم ذاتی و وحی آسمانی و در نتیجه وحدت بخشیدن جامعه است . نام تعلیم و آموزش سنتی از شالوده و بنیاد جامعه یعنی آنطور که در اصناف تجسم یافته است آغاز می شود و در مدرسه گسترش می یابد و بلاخره در قطب معنوی خانقاه که با سنت عرفان و تصوف که همان تعالیم باطنی اسلام است ارتباط نزدیک دارد ، به اوج خود میرسد . این اشتراک نظر است که در پیدایش وحدتی که در هنر و معماری گذشتگان بچشم می خورد مؤثر بوده است . یکی از نتایج عمده این نظام آموزشیتربیت مهندس است همه اصول کلی و تعالیم این نظام را مجسم ساخته اند . بررسی در سیر تطور و گسترش معماری در جهان اسلام و کوشش آن برای ایجاد وحدت در مسکن انسان سه نظام متفاوت طبیعی هندسی و هم آهنگ ( هارمونیک ) را متمایز ساخت . هر یک از این نظامها بر دیگری متکی است ولی مانع پیشرفت و کمال نظامهای
دیگر نمی تواند بود . چون هر یک از این نظامهای نامبرده حتی امروز به چشم می خورد . آنها سه روش بنیادی و اساسی هستند که بوسیله آنها انسان که به محیط پیرامونی خود را شکل میدهد ، نظام طبیعی بوسیله کسانی گسترش و تحول یافته است که چو بادیه نشینان و روستائیان به طبیعت نزدیک هستند و ان نتیجه و حاصل ارتباط و پیوستگی ناآگاه انسان با قوانین کلی طبیعت است . نظام هندسی آفرینش آگاهانه طرحهای نا آگاه نظام طبیعت است و ان از ویژگی های قدیمی ترین شهرهای انسان است و نمودار ظهور وحدت است .
سومین مرحله در سیر تطور معماری پیدایش و تکوین نظام هم اهنگ ( هارمونیک ) است . بطور اجمال ، این مرحله عبارتست از ظهور وحدت در کثرت ، با استفاده از اشکال هندسی که در طرحهای طبیعی در قالب هندسه ای مافوق جهان آگاهی به یکدیگر پیوسته است . در ایران دو شیوه معماری که چون دو قطب مخالف هستند ، به وجود آمده است . اساسی ترین آنها وحدت را با حداقل واژه ها و با استفاده از مواد ، رنگ ها و اشکال محدود بیان می کند . دراین شیوه ها اساساً سعی بر ان است که یک صورت را که از ماده ای واحد ساخته شده است برگزینند و سپس با تکرار و تکمیل این صورت وحدتی آشکار ، آنگونه که در نظام هندسی مشهود است به وجود آورند.
،برعکس وحدت را میتوان بشیوه ای دیگر با استفاده از حداکثر واژه های معماری و آنطور که در نظام هم آهنگ آشکار است ، بدست آورد وحدت در این نظام به مرحله ای دیگر از کمال معنوی و زیبایی دست یافته است. طبیعت اشیاء چنان است که انسان همیشه بین بسیط و مرکب در حرکت است . اوگاه تجزیه میکند و گاه ترکیب ، ذهن تفکر گرا همیشه وحدت را در کثرت و کثرت را در درون وحدت جستجو میکند .
شهرهایی که به شیوه هماهنگ (هارمونیک ) ساخته شده است ، از مفاهیمی تطور یافته است که هنوز دیوار را که دارای شکلی مثبت در فضا بود حفظ کرد . این شهرها مفهوم مرکز را حفظ میکرد ولی مرکزی که چون نقطه ای واحد در زمان حرکت میکند و خط یا پدیده خط مانند بازار را به وجود می اورد . این جهت گرایی یسوی یک نقطه متحرک یک مفهوم شهرسازی زنده تر و حیاتی تر بوجود آمده است که رشد و دگرگونی را چون پدیده های طبیعی پذیرا میشود و در عین حال عینیت و هویت خود را با تصویر مثالی جهان حفظ میکند . عقیده چنین است که انسان به به بهترین وجه در محیطی میتواند زندگی کند که جوابگوی نیازهای اساسی و فطری او باشد . بنابراین شهر از لحاظ شکل و وضع کلی خود از ساختمان بدن انسان با تشابه معکوس با عالم کبیر ارتباط دارد ، تقلید میکند .
از حیث نقشه شهر میتواند بطور نامحدود با عناصر و اجزاء هندسی متکثر و بیشمارخود که چون برگها بر شاخه های درخت با ان پیوسته اند ، گسترش یابد . بازار در شهرهای سنتی از حول و حوش کاخها آغاز میشود و سلول وار با یک طرح و نقشه طبیعی در جهت مسجد جامع ، که قلب تمثیلی شهر است ، به پیش میرود و تا مدخل یکی از دروازه های شهر ادامه می یابد . چون بازار گسترش پیدا کند ستون فقرات حیاتی و خط سیر اولیه شهر پدیدار میشود در حالیکه کوچه ها ، چون مسیر خط سیرهای ثانوی هستند که به بدنه شهر منتهی می شوند و چون دندهایی بین ستون فقرات جای دارند . در درون این ساختمان و در نزدیکی مرکز اسکلت شهر عضوهای حیاتی یا مراکز فضایی شهر ، گرمابه ها ، مدارس ،
کاروانسراها و انبارهای غله ، نانوایی ها ، آب انبارها ، قهوه خانه ها و دکه های بیشماره بازرگانان و صنعتگران قرارگرفته است حیاطهای باز آنرا میتوان چون ریه های آن بشمار آورد که به شهر اجازه تنفس میدهد . این شکل حیاتی نمایشگر وحدت دینی ، سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی جامعه سنتی است . دیوارها و دروازه های شهر حجم بدنه شهر را مشخص می سازد و از آن محافظت میکند .به مرور زمان شبکه خط مانند بازار گسترش یافته و مناطق مسکونی از مهره های ستون فقرات منشعب میشود . دیوار کهنه چون پوست می افتد و
جلد تازه ای آنرا در برمیگیرد .هویت و مکان مشخص انسان و شهر او و جهان او بار دیگر استقرار می یابد .ولی چگونه این اجزاء مختلف جسماً با یکدیگر ارتباط دارند و چگونه وحدت در کثرت تجلی می کند ، این پیوستگی اولیه از مفهوم فضای مثبت که با استفاده عمیق از هندسه و ریاضیات نیرو میگیرد . ناشی میشود . در درون شکل مثبت که چون جرمی سه بعدی همانند ساختمان بدن انسان است . فضای مثبت سلسله ای از حجمهای هندسی و منفی را به وجود می آورد یک معماری درونی است که ساختمان شهر را حفظ میکند و از آن جدا ناپذیر است .
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.