مقاله دردوره گوتیک معماری و فضای عمومی


در حال بارگذاری
11 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
7 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله دردوره گوتیک معماری و فضای عمومی دارای ۲۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله دردوره گوتیک معماری و فضای عمومی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله دردوره گوتیک معماری و فضای عمومی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله دردوره گوتیک معماری و فضای عمومی :

دردوره گوتیک معماری و فضای عمومی
در تمامی دوره گوتیک در قرون میانه، زمانی که معماری در فرانسه و انگلیس با بنا ساختن کلیساهای اعظم غول پیکر با فضای داخلی فوق العاده که نمایانگر یکی از نقاط اوج نبوغ معماری اروپایی است، تحت غلبه اجرای معماری در عظیم ترین مقیاسهای تاریخ غرب بود، معماری ایتالیایی امری بی اهمیت و نسبتاً کوچک محسوب می شد. هرچند معماری گوتیک در ایتالیا وجود داشت اما به نظر می رسد وسعت میدان دید، نبوغ و ابهت معماری دولتشهرها از آن فراتر رفت. دوره رنسانس توسعه یک معماری جدید را از قرن پانزدهم تا قرن شانزدهم تجربه کرد که اولین نمونه معماری مدرن بود. زمانی که ما به ساختمانهای دوره رنسانس نگاه می کنیم در نظرمان آشنا هستند تقریباً چنان که گویا آنها یکصد سال پیش ساخته شده اند. زبان معماری که بوسیله معماران رنسانس ایتالیا ابداع شد تبدیل به زبان معماری غالب دنیای جدید شد که تنها با ظهور معماری مدرن در قرن بیستم کنار گذاشته شد

 

معماران دوره رنسانس معماری خود را تا حدودی در نتیجه علاقه احیا شده خود نسبت به ویرانه های روم و یونان، از طریق بازیابی متون کلاسیک درباره معماری و به خصوص ده کتاب نویسنده رومی، ویتروویوس که درباره معماری نگاشته شده بود اخذ کردند. آنان همچنین اشکال جدید و زبان دیداری جدیدی ابداع کردند که از دوره کلاسیک منشعب نشده بود. بتدریج معماران، اومانیستها و نقاشان دوره رنسانس (معماری در رنسانس به عنوان یک هنر کامل و فراگیر تلقی می شد) اندیشه ای جدید درباره فضای عمومی ابداع کرد که در آن جامعه احساس افتخار و ارجمندی کند و جامعه در مقیاسی که تمام شهر را در بر می گیرد تنظیم و ترتیب یابد

 

در دوره رنسانس معماری به عنوان هنر عالی در نظر گرفته می شد. نظریه پردازان بر این باور بودند که طراحی معماری مانند همه هنرها از تجربه انسانی بر می خیزد اما معماری همچنین نمایانگر عالیترین دستاوردهای هنری ممکن برای بشریت بود. اما معماری چنان که امروز تلقی می شود یک حرفه تخصصی تلقی نمی شد. طراحی معماری بوسیله معماران حرفه ای، نقاشان، مجسمه سازان (از قبیل میشل آنجلو)، اومانیستها، بنایان و افراد آماتور ساده با صرف زمان و هزینه بسیار انجام می شد

 

هنر طبق چیزی که در نهایت از کتابهای ویتروویوس درباره معماری اخذ شده بود مبتنی بر هفت اصل بود. مهمترین اصل در این میان تقارن بود و این به آن معنا بود که بخشهای مختلف بایستی از نظر هندسی متعادل باشند. در اولین نمونه های معماری رنسانس نوعی شیدایی برای نظم و تقارن وجود دارد. علاوه بر این بخشهای مختلف یک کلیت معماری باید مطابق و هماهنگ با یکدیگر باشند که در نظریه معماری به این موضوع حالت و مزاج بنا گفته می شد. با این حال با توسعه معماری، طراحان شروع به طغیان علیه سخت گیریهای نظریه ویتروویوسی کردند. در دهه ۱۵۳۰ به خصوص در کارهای میشل آنجلو، معماران شروع به رفتاری دیوانه وار درباره عدم تقارن و استفاده از مخلوطی به شدت نامنظم از عناصر معماری کردند. این شیوه طغیانگر معماری با نام معماری صاحب سبک و براساس پدیده ای مشابه در نقاشی رنسانس نامگذاری شد

برونلسکی

به طور معمول ابداع شیوه منحصر به فرد ایتالیایی در معماری رنسانس به فیلیپو برونلسکی (۱۳۷۷-۱۴۶۶) نسبت داده می شود. او همچنین ابداعگر اصول زاویه دید خطی در طراحی و نقاشی شمرده شده است. در سال ۱۴۱۹ او مأموریت یافت گنبد کلیسای اعظم فلورانس را که بنای آن در سال ۱۲۹۶ آغاز شده بود بسازد. در سال ۱۴۱۹ ساختمان همچنان ناتمام باقی مانده بود زیرا هیچ کس به درستی درباره چگونگی ساخت گنبد نمی توانست تصمیم گیری کند. برونلسکی مشکل را با ابداع نوع جدیدی از گنبد حل کرد. گنبد برونلسکی به جای حالت نیمکره ای، هرمی و مرتفع بود. گنبد هشت وجه داشت و برونلسکی در خارج گنبد در

مرز وجه های مجاور قوسهایی سفید رنگ ساخت تا توجه را به این هشت وجه جلب کند. این اولین گنبدی بود که از زمان دوره کلاسیک تا آن زمان ساخته شده بود که به طور عمده کارکردی خارج ساختمانی به جای کارکردی داخل ساختمانی داشت. در معماری قرون وسطی، گنبدها به نحوی طراحی می شدند تا از داخل مجموعه بنا قابل دید باشند. با این حال گنبد برونلسکی از تمامی فلورانس قابل مشاهده بود و در حقیقت هنوز امروز هم بر منظره هوایی شهر تسلط دارد. در اینجا چندین ابتکار مطرح است: طراحی با هشت وجه توجه را به بخشهای هندسی و تقارن آن جلب می کند و به این ترتیب شاید گنبد برونلسکی بهترین نمونه از اصل تقارن در معماری رنسانس باشد. این تقارن چیزی بود که ویتروویوس، معمار کلاسیک آن را عالیترین فضیلت یک معماری تلقی می کرد. این گنبد همچنین با توجه کردن به فضای عمومی، همچنان که یک پدیده معماری داخلی است یک پدیده معماری خارجی نیز محسوب می شود و به عنوان مرکز ثقل دیداری در زندگی شهری فلورانس عمل می کند

قرن پانزدهم

قرن پانزدهم شاهد افزایش قابل توجه طرحهای معماری نه تنها در ثروتمندترین شهرها از قبیل فلورانس بلکه در سراسر ایتالیا بود. اصول ویتروویوسی تقارن و نظم تقریباً در تمامی طرحها به کار گرفته می شد. علاوه بر این ابداع برونلسکی درباره زاویه دید، که یک روش و ابزار نگارگری بود، شیوه ساختن بنا را بوسیله معماران ایتالیایی تغییر داد. معماری رنسانس قرن پانزدهم در غلبه سطوح مسطح و خطوط مشخص و قدرتمند بود و بر این اصول معماری تأکید می کرد

 

اقسام ساختمانها در حال افزایش بود. علاوه بر ساختمانهای معمول قرون وسطی از قبیل کلیساها، کلیساهای کوچک و بیمارستانها، طراحان رنسان دو نوع جدید از ساختمان را خلق کردند: ویلا و پالازو. ویلا خانه ای اعیان نشین در ییلاقات خارج از شهر بود که شهروندان ثروتمند و قدرتمند مانند خاندان دمدیسی در آن زندگی می کردند. معماران رنسانس شکل اولیه مزارع استحکام بندی شده اشرافی را در قالب ویلا تبدیل به خانه هایی با فضاهای وسیع، راحت و دلپذیر ساختند. ویلا با پالازو یا خانه شهری نسبت داشت. اینها خانه هایی بودند که افراد ثروتمند و قدرتمند زمانی که از شهر بازدید می کردند در آن سکونت داشتند. در قرن سیزدهم این گونه پالازوها ساختمانهایی کم اهمیت و باریک بودند که طبقه اول آنها به عنوان مغازه به اجاره داده می شد. قرن پانزدهم شاهد ظهور پالازوهای بزرگ، وسیع و درخوری بود که تمامی طبقات به فضاهای زندگی اختصاص داده شده بود. باز هم معماران به جنبه های بیرونی این پالازوها علاقه مند بودند. آنها ساختمانهایی هم خصوصی و هم عمومی بودند. از جنبه عمومی و براساس ظواهر خارج آنها، این ساختمانها بیانگر ثروت و قدرت صاحبان خود بودند

 

در کنار برونلسکی، مهمترین معمار این دوره لئون باتیستا آلبرتی بود که همچنین یک نظریه پرداز مهم سیاسی و اومانیست مدنی بود. او بیشتر به خاطر آثارش درباره معماری شناخته شده است. او در این کتابها نظریه ای درباره طراحی شهری و فضای عمومی ترسیم می کند. شهر آرمانی او آکنده از ساختمانهای مجزا و باشکوهی هستند که همگی به طور کامل در تعادل با یکدیگر هستند. در حالی که برونلسکی ابداعگر زبان معماری رنسانس تلقی می شود، آلبرتی عموماً به عنوان کامل کننده آن از نظر تقارن و حالت ساختاری شمرده می شود

معماری صاحب سبک

همچون نقاشی و مجسمه سازی، علاقه به معماری و طراحی آن منجر به نوعی از معماری شد که در آن اصول و روشهای طراحی تبدیل به زبان غالب بناها و ساختمانها شد. معماری صاحب سبک، که به نحو نزدیکی با هنر صاحب سبک معاصر بود، به خصوص از طریق ناهمخوانی و پریشانی دیداری توجه را به طراحی هر کدام از عناصر جلب می کند. اولین استاد شیوه صاحب سبک در معماری، میشل آنجلو بوناروتی بود که معماریش با ابزارهای اغتشاش آمیز و متضاد پر شده است. به عنوان نمونه در کتابخانه لونتین او ستونها را به جای این که در محل خود و در برابر دیوار ها قرار دهد در داخل تورفتیگهایی از دیوارها تعبیه کرد. این ستونها چنان که باید این گونه باشد تا کف ادامه پیدا نمی کنند، بلکه چندین پا بالاتر از کف متوقف می شوند

 

به این ترتیب معماری صاحب سبک اصول ویتروویوسی تطابق و تقارن را واژگونه می سازد. در ساختمانهای صاحب سبک تنشی بین نظم و بی نظمی و بین کارایی و بلااستفادگی وجود دارد. اینها همه در جهت جلب توجه به این حقیقت است که معماری نوعی تدبیر، اثر هنری و مصنوعی می باشد. در اینجا ما ریشه های معماری پست مدرن را با تأکیدی که بر عدم تناسب و عدم کارایی دارد می بینیم. با این حال فعالان صاحب سبک هیچ گاه به طور کامل ویتروویوس را رها نکردند. ساختمانهای صاحب سبک هنوز هم تا حدود زیادی متناسب و با طراحی منسجمی هستند. این ساختمانها هرچند یک سطح متقارن متین را نمایش نمی دهند اما توجه ما را به استفاده از عناصر مختلف معماری جلب می کنند

سنت پیترز و واتیکان

آن اثر معماری که رنسانس ایتالیایی را با تمام معنای خودش ارائه می کند سنت پیترز و واتیکان در رم می باشد. ژولیوس دوم مصمم بود که سنت پیترز را پاره پاره کند و آن را با کلیسا و قصری جاظیگزین کند که در خور عظمت او و بیانگر قدرت سیاسی ایالتهای پاپ باشد. او می خواست سنت پیترز بزرگترین کلیسای جهان باشد تا با فروتنی کامل شایسته مقام مقدس او باشد و علاقه مند بود آرامگاه او موقعیتی غالب در در این کلیسای بزرگ اشغال کند. اولین معماری که روی این پروژه عظیم کار کرد دوناتو برامانته بود. برامانته واتیکان را در مقیاسهای عظیم و به شکل امروزی آن طراحی کرد و نقشه هایی برای یک کلیسای بزرگ صلیبی شکل ترسیم نمود تا این که درگذشت. این مدموریت سپس به رافائل، نقاش و معمار سپرده شد که معماری را تحت نظر برامانته آموخته بود. با این حال رافائل هیچ گاه در این پروژه اقدام درخوری نداشت و کلیسای عظیم مرکزی که مورد نظر برامانته بود تبدیل به یک کلیسای متداول شد؛ هرچند نقشه های رافائل هیچ گاه عملی نشد. این مأموریت سپس به آنتونیو سانگالو و سپس به میشل آنجلو منتقل شد

معماری ایران در دوره سلجوقیان
سلجوقیان ترکان غز بودند که برای تصرف زمینهای حاصلخیز از ماوراء النهر به کشور
ایران آمدند و بزودی با فتوحات خود توانستند علاوه بر ایران آسیای صغیر را نیز به
تصرف در آورند. بدین ترتیب در آغاز قرن پنجم سلسله ی ترکان سلجوقی تاسیس شد. بعد از
حکومت طغرل نوبت به حکمرانی آلب ارسلان رسید. بعد از مدتی حکومت به دست ملکشاه

سلجوقی افتاد و سرانجام در دوره ی حکومت سلطان سنجر سلجوقی حکومت این سلسله رو به
ضعف نهاد و بعد از مدتی به دست سلسله ی دیگری به نام خوارزمشاهیان منقرض شد.
از وقایع مهم سیاسی این دوره ، قیام فراگیر اسماعیلیان بود که حدود دویست سال ،
تقریباً بیشتر قلمرو جهان اسلام و آسیا را فرا گرفت. رئیس این فرقه حسن صباح، ضمن
جمع آوری تعداد زیادی از طرفداران خود گذرگاههای صعب العبور را به عنوان پایگاهی
برای توسعهی قدرت و قیام خود انتخاب کرد. مراکز سیاسی این فرقه بیشتر در کوههای

البرز از قزوین تا دامغان گسترده بود. مرکز حکومتی آنان به نام آشیان عقاب یا قلعه
الموت معروف است. اسماعیلیان معتقد بودند که اسماعیل پسر جعفر بن محمد (ع) از احفاد
حسین بن علی (ع) همان مهدی موعود است. گر چه اسماعیلیان در بیشتر کشورهای اسلامی
حتی سوریه و مصر پیروان بسیار داشتند، ولی سرانجام به دست هلاکوخان مغول از بین
رفتند.

از نظر توسعه ی هنرها به ویژه معماری ، عهد سلجوقیان یکی از دوره های درخشان هنری
است. همچنین عده ای از محققان بر این عقیده اند که در این دوره صنایع گوناگون به
شیوه ی گذشته ادامه و گسترش یافت. معماری عهد سلجوقیان از استحکام و زیبایی خاصی
برخوردار است. گرچه حدود یک هزار سال از آن دوره می گذرد ولی بناهای باقیمانده از
ان دوران نشان دهنده ی مهارت و استادی هنرمندان و استادکاران و آگاهی آنان از شیوه
های مختلف معماری است. شکوفایی هنرها در این دوره همچنین مدیون آرامش و ثبات

سیاسی قلمرو سلجوقیان است که در آن هنرمندان توانستند آثار متعددی به وجود آورند.
همچنین وجود وزیری دانشمند چون خواجه نظام الملک در دستگاه حکومتی سلجوقیان باعث
رونق صنایع و فنون شد. وی مدارس زیادی در شهرهای بغداد، نیشابور، مرو، ری و جرجان
تاسیس کرد و تقریباً از همین زمان بود که مدارس از مساجد جدا می شدند. مدارسی که در
زمان صدارت خواجه نظام الملک به وجود آمد. اغلب چهار ایوانی است. دوره ی سلجوقیان

از نظر ادبی نیر اهمیت خاصی دارد، شاعران بزرگی چون ناصر خسرو ، خیام و خاقانی به
این دوره تعلق دارند.
حکومت سلجوقیان جای خود را به حکومت خوارزمشاهیان داد. خوارزمشاهیان در آغاز قرن
ششم هجری به ایران آمدند و ممالک خراسان و کرمان و ایالت جبال را تصرف کردند. از
حکمرانان این سلسله سلطان محمد خوارزمشاه است که تصمیم به فتح بغداد و انقراض
حکومت خلفا گرفت ولی حملات بی امان مغول نه تنها مهلت اجرای این نقشه را به او نداد
بلکه در مدت کوتاهی به حکومت آنان پایان داد.

با گذشت ۶۰۰ سال از آغاز اسلام تا پایان عصر سلجوقیان تحولات مهمی در جهان اسلام رخ
داد. کشور ایران نیز در این فاصله یعنی تا آغاز قرن هفتم هجری از نظر سیاسی ،
اقتصادی و مذهبی دستخوش تحولات و دگرگونهایی شد که بی شک در گسترش هنرها به
ویژه معماری تاثیری به سزا داشت.

در این ادوار ، به ویژه در عهد سلجوقیان و خوارزمشاهیان معماری اعتبار خاصی داشت
نقشه ی بناها اغلب چهار ایوانی و تزیینات مهم آنان آجر کاری و گچبری بود.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.