مقاله تاریخچه چاپ
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله تاریخچه چاپ دارای ۳۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تاریخچه چاپ کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاریخچه چاپ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تاریخچه چاپ :
تاریخچه
اندیشهها و تصورات و تخیلات بشری را ثبت و ضبط نمودن و در دفتری یا برورقی، برتخته سنگی و آجری نوشتن و نگهداشتن، در ابتدا بصورت بسیار ابتدایی و فقط به منظور حفظ از دستبرد و آفات زمانه بوده است.
تغییر شرایط کلی دوران از نظر تمدن موجب گردیده تا ثبت و ظبط آرا و اندیشهها و وقایع نیز تدریجاً به صعود از یک منحنی تکامل بسیار مشخص دست رده است. به این مناسبت صرف نظر از جزئیات و موارد نادر، تاریخ تحول چاپ را به طور خیلی خلاصه میتوان به شش دوره بزرگ تقسیم کرد:
۱ – پیش از تاریخ و آغاز دوران تاریخی:
در دوران پیش از تاریخ خط اختراع نشده بود و آدمی از راه حساب کردن و یادآوری و به حافظه سپردن امور و مسایل و اندیشهها به زندگی خود معنی میداد و احتیاجات خود را مرتفع مینمود تا اینکه برای نوشتن شروع به آزمایش کرد. ابتدا برای نشان دادن و بیان اشیاء شکل آنها را بر صفحهای از استخوان یا پوست درختان ترسیم نموده و یا بر روی سنگ حجاری میکرد. سپس برای نمایاندن افکار و عقاید و مفاهیم، اشکال و علایم قراردادی ترسیم کرد و یا آنها را با دست نشان میداد. در آغاز دوران تاریخی به خط میخی، سومری و هیررگلیف مصری برمیخوریم که به صورت حکاکی روی سنگ، استخوان، پوست نباتات و حیوانات و خاک رس بجا مانده است.
۲ – دوران باستان «پنجهزار سال قبل از میلاد»:
این دوران با پیدایش الفبای صوتی “PHONETIQUE” که در آنها هر حرفی معرف صوتی یا حجایی بود که از مخرج یعنی دهان و حلق دندانها و لبها ادا میشد، در فنیقیه و آسیای صغیر به وسیله اقوام هیتی و بعد بوسیله آسوریها و نیز آزتکهای مکزیک و بالاخره در مصر بوسیله قبطیان اختراع شد و در همین دوران الفباهای قراردادی و تصویری از مصر از طرفی، و نیز از طرف دیگر در چین و آسیای شرقی رایج بود. از این دوران است که نشر نه تنها موفق به مشخص نمودن عقاید و افکار خود شد، بلکه توانست اصوات مختلف را نیز ضبط و ثبت کند و این امر از سه تا پنجهزار سال قبل از میلاد شروع و تا قرن ششم میلادی ادامه داشت.
۳ – دوران چینیها «قرن ششم میلادی»:
چون پیش از کشف کاغذ برای اولین بار در جهان چینها موفق به چاپ کردن ابتدایی شدند، این دوره به نام دوره چینیها معروف شده است. در حقیقت میتوان گفت که از ابتدای قرن هفتم میلادی پیدایش فن چاپ در جهان بوسیله چینیها شروع شد. این دوران در اروپا مقارن با دوره نساخ و شارحان کتب مذهبی بعد و تا اواخر قرن چهاردهم ادامه داشت.
۴ – قرن پانزدهم «دوران هنری»:
دوران هنری یا دوران صنایع دستی دورهای است که با ظهور ابدعات و اختراعات در کلیه شئون اجتماعی در قرن پانزدهم در اروپا بوجود آمد. فن چاپ نیز مانند سایر فنون رو به تکامل رفت و به تدریج چاپ حروف برجسته و تهیه گراورهای مختلف دستی مانند گراورهای روی چوب و گراورهای گود حکاکی شده برای تصاویر اختراع شد. در سال ۱۷۹۶ میلادی چاپ مسطح نیز اختراع شد.
۵ – دوران مکانیک:
در قرن نوزدهم ماشین آلات مختلفی اختراع شد، اسلوبهای جدید چاپ و ابداعات تازه در این فن با استفاده از ماشینهای مختلف جدیدالاختراع، بوجود آمد و روبه تکامل نهاد، میتوان گفت که قسمت اعظم تحول چاپ در این دوران به ظهور رسید، بخصوص در ظرف کمتر از بیست سال یعنی از سال ۱۸۳۷ تا ۱۸۵۵ میلادی که عکاسی و فتوگراور و فتولیتوگرافی و غیره اختراع شد.
۶ – دوران فتومکانیک:
قرن بیستم صنعت چاپ را وارد دوران فتومکانیک نمود و صنایع فلزی (متالوژی) و مکانیک و الکتریسیته به فن چاپ کمک شایان توجهی نمود و وضع صنعت چاپ را یک مرتبه در دنیا عوض نمود.
تاریخچه چاپ در ایران:
اصطلاح چاپ بنا بر نظر اغلب دانشمندان لغت شناس از اصل چینی «کااو CAO» گرفته شده و در حدود اواخر قرن هفتم هجری به صورت (چاو) وارد زبان فارسی شد.
در زمان سلطنت کیخاتوخان پادشاه مغول ایران (۶۹۴ – ۶۹۰ هجری قمری) خزانه مملکت خالی ماند و شخصی به نام «عزالدین محمدبن مظفربن عمید» که از اوضاع چین و ممالک خاقان خبر داشت خود را به صدر جهان رنجانی و زیر وقت سلطان معرفی کرد و مشاور او گردید و به او پیشنهاد کرد که به جای زر و سیم رایج، به رسم چین پول کاغذی (چاو) را در
ممالک ایران رایج کند و بحران پولی و مالی را مرتفع سازد، طرح او مورد نظر وزیر و سلطان قرار گرفت و پس از مشورت با قیصر چین به تهیه چاو پرداختند و به تاریخ جمادیالاخر سال ۶۹۳ هجری فرمانی از طرف امیر صادر شد که از آن پس هیچ کس با زر و سیم معامله نکند و به جای آن چاو بکار برد و به هر یک از بلاد و شهرها برای اجرای این فرمان امیری فرستاد و دستور داد که در هر شهر اداره و دستگاهی برای تهیه و اشاعه چاو دایر کند، که چاوخانه نامیده شد.
آنچه از ذکراین شواهد تاریخی در امر چاپ مورد توجه است این است که صرف نظر از کتیبههای بزرگ دوران هخامنشی که همه برروی سنگ و به کمک قلمهای فلزی و برسینه کوهها کنده میشده است، در مورد تهیه این لوحههای و مهرهای کوچک باید حدس زد که نوعی چاپ گود بکار میبردهاند، یعنی حروف میخی را که شبیه به هم میباشند قبلاً به صورت همین حروف سربی امروز، بصورت برجسته تهیه میکردند و بعد در گل نرم فرو میبردند و میگذاشتند تا خشک شود و بدین صورت بوده که امروزه در حدود سی هزار و اندی از این لوحهها و همچنین لوحههای بزرگتر دگیری کتیبه مانند ولی باز هم از گل پخته شده در دست است.
کاکلوگرافی «حکاکی فلز»
حکاکی مستقیم «شیوه بورن»
حکاکی به عنوان هنری در صنعت چاپ در طول همان مدتی که چاپ با کلیشههای چوبی رشد کرد به موازات آن پیشرفت نمود. حکاکی پیشهای مستقل است که از مهارتهای متفاوت ریشه میگیرد، در ابتدا از رگرها برای تزئین صفحات فلزی، زره، شمعدانها و جواهرات، از حکاکی استفاده مینمودند. این صنعت گران در ابتدا با مرکبی که خطوط حکاکی شده را نمایان میساخت، چاپهایی بدست میآورند تا مشخص شود که چه کارهای دیگری هم لازم است انجام شود و بدین طریق گزارشی بریا استادکار نگه میداشتند و مدلهایی برای کارآموزان خلق مینمودند تا آنها از روی مدلها کپیهایی تهیه کنند.
نهایتاً این صنعت گران صفحات حکاکی شدهای خلق میکردند که به عنوان کلیشه بکار میرفت. حکاکان اولیه ورقهای بازی و آموزش تولید میکردند. حکاکیهای اولیه در اغلب موارد به عنوان مدلهایی برای مجسمهسازان بکار میرفتند و اطلاعات بصری بسیار معدودی عرضه میکردند، با این وجود در مراحل اویه همه حکاکیها احتمالاً براط طبقات بالا تولید میشود زیرا جنس صفحهها از طلا و مس بود و گران، همچنین دستمزد صنعتگران «زرگرها» بسیار بالا بود.
نزدیک به سه هزار حکاکی قرن پانزدهم برای ما شناخته شده است، این چاپهای اولیه در اغلب موارد به وسیله ذرات موم روی دیوار نصب میشدند زیرا در آن زمان هنوز از شیشههای براق برای قابها استفاده نمیشد.
«مارتین اسکونگوئر Martin schongouer نقاش و حکاک متولد آلمان ۹۱ – ۱۴۴۵ میلادی» این هنر را با عرضه سطوح پیچیدهتری از کار فضا و عرصه موفقیت آمیز تصاویر، پالود. او اولین حکاک بزرگی بود که ابتدا حرفه نقاشی داشت نه زرگری.
اگر چه سبک او اساساً (گوتیک) بود ولی او با تکرار و اصرار روی سبک خود به تسریع انتقال به رنسانس کمک کرد، تا حدی که خود را از قید و مضیقهها اعمال شده از طرف زرگران قرن پانزدهم رهانید. استفاده او از خطوط ریتمیک تاثیر شدیدی بر آلبرت دورر جوان گداشت.
«آلبرت دورر Albrecht Durer نقاش و چاپگر آلمانی ۱۵۲۸ – ۱۴۷۱ میلادی» این هنر را تا مرحله بالایی از کمال ارتقا داد. دورر بیش از یکصد حکاکی روی فلز و بیش از سیصد حکاکی روی چوب خلق کرد. علاوه بر کنجکاوی در مورد طبیعت وجزئیات طبیعی که در تاروپود سایه روشنهای آثارش مشهود است، او آموزش اولیه خود را با کار کردن به عنوان کارآموز نزد پدرش شروع کرد.
این مهارتها در ابزارسازی و حکاکی، اساس کارهای چاپی او شدند. با توانایی در درک و در اختیار گرفتن عناصر ظریف کالبدشناسی و شکل طبیعی و تاثیر مدلهای هنرمندان قبل از خود همچون اسکونگوئر، دورر توانست کیفیت حکاکی روی چوب و حکاکی روی فلز را تعمیم دهد. او با الگوهای متفاوتی از سایه زنی اختلاف مقایسهای درجه رنگها به سوی خاکستری میانه را گسترش داد. قابل ذکر است که او این کار را از طریق اچینگ به تجربه درآورد.
دورر اولین چاپ خود را در سال ۱۴۹۷ میلادی امضاء و تاریخگذاری کرد، به هر حال شاید تشخیص مشهود دورر از قدرت چاپ از همه مهمتر باشد.
او در زمان حیات خود شهرت داشت زیرا در آثارش که به طور گستردهای پخش میشد مهارت او ملموس بود، و در آن زمان بوسیله چاپ امکان خلق تعداد زیادی تصاویر مضاعف در فاصله زمانی کوتاه وجود داشت اگر قرار بود که تصاویر یکییکی ترسیم و یا نقاشی شود، دیگر امکان گسترش آنها با چنین سرعتی وجود نداشت.
«پولایولو Antonio del polaiolo نقاش و مجسمهساز ایتالیایی متولد ۱۴۳۲ میلادی» علاوه بر بوجود آوردن اولین پیشرفت اساسی در مطالعه کالبدشناسی، چندین ابداع فنی در زمینه کار حکاکی معرفی نمود. او به جای سایهزنی، گروههایی از خطوط موازی را بکار گرفت و تصاویر را به هم پیوند میداد.
یکی دیگر از حکاکان متنفذ ایتالیا، «آندره آمان ته پنا Andrea Manteyna 1506 – ۱۴۳۱ م» بود که خطوط ظریف و صاف اومقیاسهای تیره و روشن را گستردهتر نموده، همچنین تصاویری را ایجاد کرد تا کیفیت اشکال را ارتقاء دهد، کارهای او در حد نتیجه کار یک نقاش بود.
اولین هنرمندی که قدرت بالقوه همکاری را درک کرد احتمالاً «رافائل Rafaello sanzio نقاش ایتالیایی ۱۵۲۰ – ۱۴۸۳ میلادی» بود که به صورت نزدیکی با ریموندی و حکاکان او کار میکرد. این روش بر صنعت چاپ اثر گذاشت.
ابداعات فنی بطور بیوقفهای ادامه داشت، شاید با تاثیر طرحهای دورر روی کاغذهای رنگی، «لوکاس کرانچ Lucas Cranach 1553 – 1472 م» مقدمات ورود رنگ به فرایند چاپ را رهبری کرد، کرانچ کار خود را براساس نقاشیهای اولیه از چاپهای کلیشه چوبی گسترش داد. اول با چاپ روی ورق رنگی، سپس با به تجربه در آوردن کلیشههای ته رنگ اشکال مختلف بطور جداگانه با مرکبهای رنگی چاپ میشدند. این صفحهها امکان تاکید پیشروری رنگ و افزودن رنگهای جدید به چاپ را میسر ساختند.
مقدمه:
چاپ دستی را میتوان از جهتی به گرافیک نسبت داد زیرا شاخصترین جنبه گرافیک، قابلیت تکثیر یک اثر میباشد و کار چاپ نه تنها این قابلیت را داراست بلکه دلیل اصلی وجود آن در ابتدا بخاطر همین مطلب بوده است.
از جهت دیگر میتوان چاپ را در رده مجسمهسازی نیز قرار داد. بدین دلیل که اساسیترین کار در مراحل مختلف، حکاکی ست و در حکاکی همه تکنیکها و روشها و ابزار در جهت اثرگذاری روی جسم پلیت میباشد یعنی مقدار، روش و نحوه کندن و گود کردن یا کم یا اضافه کردن پلیت، در واقع مجسمهسازی یا نقش برجسته میباشد. همچنین اثر چاپی خلق شده، معمولاً دارای برجستگی و فرورفتگیهایی است که بیشباهت به نقوش برجسته نمیباشد.
بدیهیترین وجه یک اثر چاپی، نقاشی بودن آن است، یعنی در نهایت کار حاصل شده با تکنیکهای چاپ دستی عموماً از دیدگاه نقاشی بررسی میشود، زیرا قابلیت یک اثر دو بعد را داراست که در آن عناصر تصویری که در نقاشی به کار میرود، قابل رویت و بررسی است.
علاوه بر اینکه چاپ را میتوان در ردیف کارهایی چون گرافیک، مجسمهسازی و نقاشی قرار داد، مشخصاً دارای هویتی ست که از همه آنها جدا میشود، و خود به عنوان یک نحوه بیان، در طول تاریخ و در کنار همه هنرها عرض اندم کرده و جایگاه خود را دارد.
بخش اول
گراور GRAVER تعریف
واژه گراور از ریشه لاتین GRAVER به معنای نگاشتن یا طراحی کردن مشتق میشود. معنی کلی این لغت، انتقال اشکال بصری یا تجسمی، توسط نظامی از نقطهها، خطها و سطحها ست. مفهوم خاص آن عبارت از آماده ساختن یک طراحی آزاد هنری به منظور چاپ و تکثیر است که در جریان کار خلاق و با استفاده از وسایل و ابزارهای ویژه صورت میگیرد.
به طور سنتی آنچه چاپ میشود تصاویر مضاعفی است که از یک کلیشه بدست میآید. کلیشه یکواسطه است، یعنی صفحهای تخت، سخت و محکم میباشد که تصویر نوشتهای روی آن ثبت شده است. این تصاویر یا نوشتهها مرکبی میشود و با فشار روی کاغذ منتقل میگردد. این فرایند را میتوان بارها تکرار کرد تا نمونههای چاپی تقریباً دقیقی بدست آید.
این تعریف سالهای زیادی اعتبار خود را حفظ کرد اما با پیشرفتهای دوران معاصر دید وسیعتری را در مورد چاپ برانگیخته است. امروزه تعریف چاپ بصورت زیر به واقعیت نزدیکتر است: ثبت طرح یا نوشتهای روی یک یا چند صفحه که قابل تکثیر باشد.
فرایندهای سنتی چاپ
با وجود آنکه در تکنولوژی صنعت چاپ پیشرفتهای زیادی حاصل شده، ولی فرایندها کاملتر چاپ، تکنیکهای قدیمیتر را کنار نزده است. اگر چه فرایندهای فتومکانیکی و کامپیوتری میتواند تکرار دقیق نگارهها را تضمین کند ولی هنرمندان هنوز هم از تکنیکهای دستی استفاده میکنند. زیرا در اغلب موارد امکان تاثیر شخصی در آنها بیشتر است.
در بحث مورد نظر ما حکاکی به معنی تراشیدن و ایجاد خطوط روی صفحه به کمک ابزارها و اسید به صورتی که اشکال و خطوط ظریف که بعداً به مرکب آغشته شده و تحت فشار روی کاغذ مرطوب چاپ خواهد شده گفته میشود. چنانچه در سیاه قلمکاری «اچینگ» و قلم زنی هم فرایند وجود دارد. کاغذ مرطوب مرکب را از حفرههای ریز جذب میکند و آن را روی کاغذ رسوب میدهد.
ارائه و شناسایی یک اثر چاپی
هر اثر چاپی در عین یگانه بودن بخشی از کل نسخههای چاپ شده ؟؟؟؟؟؟؟ است. به این دلیل هر نسخه چاپی باید دارای امضاء و شماره باشد. پس از انجام تمام مراحل چاپ از حکاکی تا گرفتن چاپ در تیراژ دلخواه تعداد کل نسخههای قابل ارائه شناسایی و مشخص میشود، و نیز کلیشه باطل میشود بدین صورت که دو خط متقاطع یا یک سوراخ در کلیشه ایجاد و یک یا چند چاپ دیگر گرفته تا به عنوان سند ابطال کلیشه در دست باشد.
با توجه به حساسیت کاغذ چاپ نسبت به هرگونه دستکاری و اصلاح در امضاء و شمارهبندی، نمونههای چاپی حتماً باید با مداد امضاء شوند. معمولاً در زیر گوشه راست تصویر امضاء هنرمند و تاریخ اجرای اثر، و زیر گوشه چپ آن شماره و مشخصات هر نسخه نوشته میشود. عنوان اثر و یا هرگونه توضیح تکنیکی مربوط به آن در وسط این دو قرار میگیرد.
شمارهگذاری بوسیله دو عدد که با خط اریب از هم جدا میشوند صورت میگیرد. عدد کوچکتر نشان دهنده شماره هر نسخه و عدد بزرگتر نمایانگر تعداد کل نسخهها ست. مثلاً ۲۰/۱ تا ۲۰/۲۰ یعنی نسخه اول از بیست نسخه چاپ گرفته شده و یا نسخه بیستم از بیست نسخه.
در صورتی که هنرمند حکاک خود، از کلیشه، یکی دو نمونه چاپی گرفته و سپس کلیشه را به دست یک چاپگر ماهر بسپارد، تعداد تیراژی که چاپگر تکثیر خواهد کرد توسط حکاک تعیین و زیر هر یک از آنها را شخصاً امضاء میکند. یکی دو نمونه اول که توسط حکاک چاپ شده، خارج از تیراژ محسوب میشود و با علامت (A.P.) نمونه هنرمند “Artist Proof” مشخص و امضاء میگردد.
اگر از یک کلیشه دو سری تیراژ با دو تنالیته رنگی متفاوت گرفته شود به طور مثال سری اول با مرکب مشکی و سری درهم با مرکب قهوهای، برای مشخص کردن این تفاوت رنگ، میتوان ردیف سری اول و ردیف سری دوم را با علائمی از هم جدا نمود. به عنوان مثال اگر با مرکب مشکی تعداد ۱۵ تیراژ و با مرکب قهوهای ۲۵ تیراژ گرفته شود، میتوان زیر هر یک از نمونههای چاپی این چنین نوشت، ۱۵ تیراژ مرکب مشکی را به حروف (الف) مشخص کرد ۱۵/۱ الف ۰۰۰۰۰۰۰ الف و سری دوم که با مرکب قهوهای چاپ شده را با حروف (ب) مشخص کرد ۲۵/۱ ب ۲۵/۲ ب ۲۵۰۰۰۰۰۰/ب.
تیراژ چاپ شده از یک کلیشه معین، وقتی یک اثر اوریژینال شناخته میشود که:
۱ – طرح اولیه اثر، کپیه از آثار دیگران نباشد.
۲ – کلیشه توسط هنرمند حکاک، ساخته شده باشد.
۳ – نمونههای چاپی توسط خود حکاک و یا زیر نظر مستقیم او، گرفته شده باشد.
۴ – هر یک از نمونههای چاپ شده، توسط حکاک امضاء و تعداد تیراژ آن مشخص شده باشد.
۵ – بعد از گرفتن تعداد معینی تیراژ، کلیشه به نوعی مخدوش شود تا امکان تکثیر مجدد با مشخصات تیراژهای قبلی، وجود نداشته باشد.
Lithography
روش و تکنیک چاپ سنگی
این نوع چاپ را لیتوگرافی مینامند که از لغت یونانی لیتوس (LITHOS) به معنای سنگ و گرافوس (GRAPHOS) به معنای نوشتن گرفته شده است.
چاپ سنگی در واقع نوعی چاپ مسطح اسن که برخلاف چاپ گود یا برجسته به جای بکار بردن سوزن و منقاش برای ایجاد طرح برروی فلز یا چوب از فعل وانفعالات شیمیایی بر روی سنگ استفاده میشود.
چاپ سنگی نوعی چاپ هنری هم بشمار میرود که برای چاپ کردن آثار هنری که خطوط و ساییه روشنها وخصوصیات ظریف دارند، مناسب میباشد و هنرمند در این روش وسعت عمل زیادی دارد و قادر به خلق آثار زیبا میباشد. وچون امکان نوشتن خطوط زیبا و برعکس کار دشواری بود بنابراین هنرمندان برای چاپ طرحهای پرتره و منظره از آن استفاده میکردند. چاپ سنگی یک روش مختلط فیزیکی و شیمیایی است که براساس دفع متقابل آب و چربی اختراع شده است و از نوع چاپ پلینوگرافی است. این روش چاپ هم به عنوان چاپ هنری وهم بعنوان فرایند چاپ تجاری به کار میرود. با این تفاوت که در کارهای هنری از سنگ چاپ ودر چاپهای تجاری از صفحه فلزی استفاده میشود.
چاپ سنگی را یک نمایشنامه نویس فقیر آلمانی (اهل بایر آلمان) بنام «آلوئیس زنفلدر» در سال ۱۷۹۶ میلادی اختراع نمود.
در آن زمان ۳۰۰ سال از اختراع ماشین چاپ گوتنبرگ که براساس حروف سربی کار میکرد میگذشت.
هزینههای سرسامآور استفاده از ماشین چاپ سربی، آن را عملاً فقط برای ثروتمندان قابل دسترس کرده بود. جوانان تهیدستی مانند زنفلدر باید فکری برای خود میکردند. او ابتدا تصمیم گرفت تا از طریق حکاکی نوشتههای خود را برروی صفحات نازک و مسطح مس آنها را تکثیر کند ولی گرانی این ماده فلزی و شکل حکاکی برروی آن او را منصرف کرد. به خصوص اینکه زنفلدر مجبور بود نوشتههایش را معکوس «رانگ ریدرینگ» حکاکی کند و سپس آن را چاپ کند که بسیار مشکل مینمود.
اینکه زنفلدر چگونه توانست با استفاده از مخلوط نشدن آب با روغن به چاپ سنگی دست یابد کاملا به صورت اتفاقی صورت گرفت.
وی برای انجام این کار از نوعی سنگ آهک که در کوههای اطراف بایر وجود داشت استفاده کرد. این سنگ دارای حفرهها و خلل و فرج ریزی بود. (مانند سنگ پای قزوین) روش کار به این شکل بود که ابتدا سنگ را صیقل داده و سپس با قلممو و رنگ روغنی یک حرف انگلیسی را نوشت. (این حرف به صورت برعکس نوشته شد) پس از آن دو غلتک به اندازههای تقریبی ۵۰ تا ۷۰ تعبیه کرد یکی برای آن و دیگری برای روغن.
طرز کار به این صورت بود که ابتدا روی حرف نوشته شده را با غلتک آب مرطوب میکرد. قسمتهای از سنگ که قبلا با رنگ روغن نوشته شده بود به علت وجود چربی آب را دفع میکرد و قسمتهای دیگر سنگ که دارای خلل و فرج بودند رطوبت را به خود میگرفتند. سپس غلتک روغن را به روی سنگ حرکت میداد و قسمتهایی از سنگ که مرطوب شده بود روغن را دفع میکرد و قسمتهایی که نوشته وجود داشته روغن را جذب میکرد (غلتک روغن آغشته به مرکب چاپ بود).
به این ترتیب لایه نازکی از مرکب برروی قسمتهای نوشته شده سنگ کشیده میشد. سپس کاغذی را برروی سنگ قرار داده و با غلتکی دیگر و با فشار نوشته را برروی کاغذ منتقل مینمود. این عمل را ۱۰ تا ۲۰ بار انجام میداد و پی از آن اعمال گذشته را تکرار میکرد. به این ترتیب چاپ سنگی براساس دفع متقابل آب و چربی پایهگذاری شد.
این چاپ به دلیل محدودیتهایش منحصر به چاپ آثار هنری هنرمندان آن دوره شد که نتیجه آن آثار هنرمندان بزرگی چون پیکاسو دالی و وازارلی و غیره با این تکنیک است.
به هر حال سهولت استفاده از روش زنفلدر و امکان خلق آثار زیبای هنری با این روش به سرعت چاپ سنگی را در دنیا فراگیر کرد.
اختراع روش زنفلدر مطابق (۱۲۱۷) هجری قمری بوده است و ۸ سال بعد به کلکته در هندوستان راه یافت.
در روش چاپ سنگی تصویر رامعمولا به صورت برعکس با مداد مرکب که محتوی صابون یا چربی است روی سنگ یا صفحه فلزی رسم میکنند. اسیدچرب این مرکب، صابون نا محلولی روی صفحه میسازد که مرکب چاپ را به خود میگیرد و آب را رد میکند. سپس طرح رسم شده برروی صفحه را به وسیله صمغ عربی و محلول جوهر شوره (تیزاب) ثبات میبخشد. تیزاب اطراف نقشها را کمی میخورد و به این ترتیب نقش به صورت برجسته باقی میماند در واقع تیزاب اطراف نقشها و نوشتهها را گود میکند پس از شستن تصویر با تربانتین و آب، صفحه فلزی یا سنگی آماده میشود تا مرکب چاپ را با نورد روی آن برانند و به این ترتیب تصویر روی کاغذ چاپ میشود.
در ایران برای آماده کردن متن و نوشتهها ابتدا روی کاغذ زرد رنگ مخصوصی را با محلول رقیق نشاسته یا نشاسته و گلیسیرین لعاب داده و میپوشاندند.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.