مقاله امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت دارای ۱۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت :
امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت
امام صادق ( ع )
عصر امام صادق ( ع)
جنبش علمی
خلق و خوی حضرت صادق ( ع )
امام صادق ( ع)
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری ( شیعه ) در روز ۱۷
ربیع الاول سال ۸۳هجری چشم به جهان گشود .
پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش “ام فروه ” دختر قاسم بن محمد بن ابی
بکر می باشد.
کنیه آن حضرت : “ابو عبدالله ” و لقبش “صادق ” است .
حضرت صادق تا سن ۱۲سالگی معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت
اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش
خوشه چینی کرده است .
پس از رحلت امام چهارم مدت ۱۹سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد
باقر ( ع ) زندگی کرد و با این ترتیب ۳۱سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و
پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ
فیض کسب نور می نمودند گذرانید.
بنابراین صرف نظر از جنبه الهی و افاضات رحمانی که هر امامی آن را دار
می باشد ، بهره مندی از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد
ذاتی و شم علمی و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود
بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید .
پس از درگذشت پدر بزرگوارش ۳۴سال نیز دوره امامت او بود که در این
مدت “مکتب جعفری ” را پایه ریزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگهداشتن شریعت
محمدی ( ص ) گردید .
زندگی پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنی
امیه ( هشام بن عبدالملک – ولید بن یزید – یزید بن ولید – ابراهیم بن ولید-
مروان حمار ) که هر یک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم
( ع ) را فراهم می کرده اند ، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نیز در
زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر
امویان پیشی گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در ۱۰سال آخر عمر شریفش در
ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر می برد .
عصر امام صادق ( ع )
عصر امام صادق ( ع ) یکی از طوفانی ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو
اغتشاشها و انقلابهای پیاپی گروههای مختلف ، بویژه از طرف خونخواهان امام حسین
( ع ) رخ می داد ، که انقلاب “ابو سلمه ” در کوفه و “ابو مسلم ” در خراسان و ایران
از مهمترین آنها بوده است . و همین انقلاب سرانجام حکومت شوم بنی امیه را
برانداخت و مردم را از یوغ ستم و بیدادشان رها ساخت . لیکن سرانجام بنی عباس
با تردستی و توطئه ، بناحق از انقلاب بهره گرفته و حکومت و خلافت را تصاحب
کردند . دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنی امیه به بنی عباس طوفانی ترین و پر
هرج و مرج ترین دورانی بود که زندگی امام صادق ( ع ) را فراگرفته بود .
و از دیگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مکتبها و ایده ئولوژیها و عصر تضاد
افکار فلسفی و کلامی مختلف بود ، که از برخورد ملتهای اسلام با مردم کشورهای فتح
شده و نیز روابط مراکز اسلامی با دنیای خارج ، به وجود آمده و در مسلمانان نیز
شور و هیجانی برای فهمیدن و پژوهش پدید آورده بود
.
عصری که کوچکترین کم کاری یا عدم بیداری و تحرک پاسدار راستین اسلام ، یعنی
امام ( ع ) ، موجب نابودی دین و پوسیدگی تعلیمات حیات بخش اسلام ، هم از درون
و هم از بیرون می شد .
اینجا بود که امام ( ع ) دشواری فراوان در پیش و مسؤولیت عظیم بر دوش
داشت . پیشوای ششم در گیر و دار چنین بحرانی می بایست از یک سو به فکر نجات
افکار توده مسلمان از الحاد و بی دینی و کفر و نیز مانع انحراف اصول و معارف
اسلامی از مسیر راستین باشد ، و از توجیهات غلط و وارونه دستورات دین به وسیله
خلفای وقت جلوگیری کند .
علاوه بر این ، با نقشه ای دقیق و ماهرانه ، شیعه را از اضمحلال و نابودی
برهاند ، شیعه ای که در خفقان و شکنجه حکومت پیشین ، آخرین رمقها را می گذراند ،
و آخرین نفرات خویش را قربانی می داد ، و رجال و مردان با ارزش شیعه یا مخفی
بودند ، و یا در کر و فر و زرق و برق حکومت غاصب ستمگر ذوب شده بودند ، و
جرأت ابراز شخصیت نداشتند ، حکومت جدید هم در کشتار و بی عدالتی دست کمی از
آنها نداشت و وضع به حدی خفقان آور و ناگوار و خطرناک بود که همگی یاران امام
( ع ) را در معرض خطر مرگ قرار می داد ، چنانکه زبده هایشان جزو لیست سیاه مرگ
بودند .
“جابر جعفی ” یکی از یاران ویژه امام است که از طرف آن حضرت برای انجام
دادن امری به سوی کوفه می رفت . در بین راه قاصد تیز پای امام به او رسید و
گفت : امام ( ع ) می گوید : خودت را به دیوانگی بزن ، همین دستور او را از مرگ
نجات داد و حاکم کوفه که فرمان محرمانه ترور را از طرف خلیفه داشت از قتلش
به خاطر دیوانگی منصرف شد.
جابر جعفی که از اصحاب سر امام باقر ( ع ) نیز می باشد می گوید : امام باقر
( ع ) هفتاد هزار بیت حدیث به من آموخت که به کسی نگفتم و نخواهم گفت ;
او روزی به حضرت عرض کرد مطالبی از اسرار به من گفته ای که سینه ام تاب
تحمل آن را ندارد و محرمی ندارم تا به او بگویم و نزدیک است دیوانه شوم .
امام فرمود : به کوه و صحرا برو و چاهی بکن و سر در دهانه چاه بگذار و در
خلوت چاه بگو : حدثنی محمد بن علی بکذا وکذا ; ، ( یعنی امام باقر ( ع ) به
من فلان مطلب را گفت ، یا روایت کرد ) .
آری ، شیعه می رفت که نابود شود ، یعنی اسلام راستین به رنگ خلفا درآید ، و
به صورت اسلام بنی امیه ای یا بنی عباسی خودنمایی کند .
در چنین شرایط دشواری ، امام دامن همت به کمر زد و به احیا و بازسازی
معارف اسلامی پرداخت و مکتب علمی عظیمی به وجود آورد که محصول و بازده آن ،
چهار هزار شاگرد متخصص ( همانند هشام ، محمد بن مسلم و ; ) در رشته های
گوناگون علوم بودند ، و اینان در سراسر کشور پهناور اسلامی آن روز پخش شدند.
هر یک از اینان از طرفی خود ، بازگوکننده منطق امام که همان منطق اسلام
است و پاسدار میراث دینی و علمی و نگهدارنده تشیع راستین بودند ، و از طرف
دیگر مدافع و مانع نفوذ افکار ضد اسلامی و ویرانگر در میان مسلمانان نیز بودند .
تأسیس چنین مکتب فکری و این سان نوسازی و احیاگری تعلیمات اسلامی ، سبب
شد که امام صادق ( ع ) به عنوان رئیس مذهب جعفری ( تشیع ) مشهور گردد .
لیکن طولی نکشید که بنی عباس پس از تحکیم پایه های حکومت و نفوذ خود ،
همان شیوه ستم و فشار بنی امیه را پیش گرفتند و حتی از آنان هم گوی سبقت را
ربودند .
امام صادق ( ع ) که همواره مبارزی نستوه و خستگی ناپذیر و انقلابیی بنیادی در
میدان فکر و عمل بوده ، کاری که امام حسین ( ع ) به صورت قیام خونین انجام
داد ، وی قیام خود را در لباس تدریس و تأسیس مکتب و انسان سازی انجام داد و
جهادی راستین کرد .
جنبش علمی
اختلافات سیاسی بین امویان و عباسیان و تقسیم شدن اسلام به فرقه های مختلف
و ظهور عقاید مادی و نفوذ فلسفه یونان در کشورهای اسلامی ، موجب پیدایش یک
نهضت علمی گردید . نهضتی که پایه های آن بر حقایق مسلم استوار بود . چنین نهضتی
لازم بود ، تا هم حقایق دینی را از میان خرافات و موهومات و احادیث جعلی بیرون
کشد و هم در برابر زندیقها و مادیها با نیروی منطق و قدرت استدلال مقاومت کند و
آرای سست آنها را محکوم سازد . گفتگوهای علمی و مناظرات آن حضرت با افراد
دهری و مادی مانند “ابن ابی العوجاء” و “ابو شاکر دیصانی ” و حتی “ابن مقفع ”
معروف است.
به وجود آمدن چنین نهضت علمی در محیط آشفته و تاریک آن عصر ، کار هر کسی
نبود ، فقط کسی شایسته این مقام بزرگ بود که مأموریت الهی داشته باشد و از
جانب خداوند پشتیبانی شود ، تا بتواند به نیروی الهام و پاکی نفس و تقوا وجود
خود را به مبدأ غیب ارتباطدهد ، حقایق علمی را از دریای بیکران علم الهی به
دست آورد ، و در دسترس استفاده گوهرشناسان حقیقت قرار دهد .
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.