مقاله تغییرات اجتماعی بعد از انقلاب
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله تغییرات اجتماعی بعد از انقلاب دارای ۲۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تغییرات اجتماعی بعد از انقلاب کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تغییرات اجتماعی بعد از انقلاب،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تغییرات اجتماعی بعد از انقلاب :
تغییرات اجتماعی بعد از انقلاب
« بسمالله الرحمن الرحیم»
پیشگفتار
سبحلله مافی السموات و الارض و هو العزیزالحکیم له ملک السموات و الارض یحی و یمیت و هو علی کل شیء قدیر هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو به کل شیء علیم.
تقدیر و تدبیر عامل متعال ایجاد انواع نیازها در مخلوقات است از جمله نیاز به انجام یک وظیفه یک فعالیت آن هم به خیال خودشان گاه با نیت خیر. انسانها این نیاز را احساس میکنند که دانش ناچیز اما مهم پنداشته خود را به دیگران انتقال دهند و در بهترین وضع با انگیزه اصلاح شرایط موجود و نه خودنمایی. گرچه این دانش نیز خود از کرامات خالق است.( علمالانسان مالم یعلم) اما در عین حال بسیار ناچیز و محدود و اندازه آن نیز در تصمیم اوست. (ولایحیطون بشیء من علمه الابماشاء)
بارها گفتهام و بار دیگر میگویم که من دلشده این ره نه بخود میپویم
در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند آنچه استاد ازل گفت بگوی میگویم
الف) دوران بعد از انقلاب
تغییرات درونی درنظام اجتماعی بعد از انقلاب
عوامل و قانونمندیهایی که موجب پیدایش انقلاب شدند با تغییر نظام حکومتی بیتأثیر نمادند، بلکه نسبت به شرایط موجود کموبیش برروی روند وقایع بعدی تأثیر میگذاشتند. اما این عوامل همه در یک مسیر( اصلاح یا تخریب) حرکت نمیکردند و گاه با هم در تضاد بودند. بالاخص اینکه از یک طرف عوامل بیرونی یعنی نیروهای خارجی که در حد زیادی به قانونمندی جامعه ما آشنایی داشتند و دارند همواره تمام کوشش خود را در جهت تأثیرگذاری برروی روند وقایع انجام داده و میدهند از طرف دیگر رهبران گروههای انقلابی نیز همواره کوشش داشتند تابا اقداماتی موانع موجود در مسیر اهداف خود با بردارند گرچه این اهداف همیشه آنچنان مشخص نبودهاست.
شرایط اجتماعی بعد از انقلاب برای ساختن یک جامعه سالم و قوی بسیار مناسب بود بدین معنی که میزان انسجام اجتماعی و آمادگی مردم برای هرگونه ایثار و فداکاری بسیار بالا بود.
انسجام اجتماعی
چند عامل باعث انسجام قوی بین مردم در هنگام انقلاب و دوران بعد از آن شد که عبارتند از:
۱- دشمن مشترک قوی( شاه) که موجب پیوند مردم میشد.
۲- داشتن رهبری قوی انقلاب
۳- داشتن ایدئولوژی نویددهنده یعنی مذهب با ریشههای عمیق در مردم
۴- فعالیت مشترک و مشارکت مردم در مبارزات
۵- پذیرش هزینههای زیاد جانبی از طرف مردم
نکته مهم این بود که این مشارکت نه فقط شامل قشر پائین و کارگر بلکه همچنین شامل افراد تحصیلکرده و ثرتمند جامعه نیز میشد. بطوریکه در راهپیمایی تاسوعا و عاشورای حسینی ( آذرماه ۱۳۵۷) در حدود دو میلیون نفر از همه قشرها شرکت داشتند یک علت این همهگیری و مشارکت مردمی قدرت و جاذبه هنجاری بود که در بوجودآمدن آن علاوه بر نقش عمده رهبری رسانههای خبری خارج نقش عمده داشتند.
مردم علاوه بر مشارکت هزینههای جانبی زیادی نیز برای انقلاب پرداختند که
این موجب عمیقتر شدن پیوند آنها با انقلاب و در واقع همسویی و انسجام بیشتر میشد. زیرا براساس نظریه تانتر و میدلارسکی۱ هر چه تعداد کشتهشدگان در یک انقلاب بیشتر باشد ریشههای آن انقلاب قویتر میشود این انقلاب با تمام انفجارهای دیگری که در همان در دو یا سه سده اخیر روی دادهاست. ضمن وجه اشتراک زیاد تفاوت مهمی نیز داشت. در انقلابهای بزرگ همان عوامل سیاسی اقتصادی و اجتماعی نقش مهمی داشتند. در انقلاب ایران در کنار این عوامل بسیار مؤثر و مهم یک عامل اساسی دیگر عمق و اهمیت آنرا نمونه میساخت و آن پیوند مذهبی- الهی مردم بود که آنها را از هر نوع خطری نمیهراساند و هزینههای انقلاب را در چشم آنها ناچیز مینمایاند. از طرف دیگر آنها را آماده میساخت تا حتی از برخی از پیروان حضرت محمد(ص) وهزینههای انقلای را در چشم آنها ناچیز مینمایاند. از طرف دیگر آنها را آماده میساخت تا حتی از برخی از پیروان حضرت محمد(ص) نیز ایثارگرتر باشد و از هر نوع انتظاری چشم بپوشند.
دو قبیله کاوس و خزرج نام داشت یک زدیگر جان خود آشام داشت
کینهای کهنهشان از مصطفی محوشد در نور اسلام و صفا
اولاً اخوان شدند آن دشمنان همچو اعدادعنب در بوستان
وزدم المؤمنون اخوه بپند در شکستند و تن و احد شدند
صورت انگورها اخوان بود صدهزاران ذره را داد اتحاد
( مولوی – دفتر دوم)
تردید نسیت که یک عامل بسیار مهم در ورود مذهب به صحنه انقلاب و تأثیر شگرف آن بر مردم نقش رهبری امام بود، که به علت پیوند بسیار قوی الهی ایشان فوقالعاده شجاعانه و قدرتمند عمل مینمودند. شخصیت ایشان را نیز غربیها درک کرده بودند بنابراین در این زمان مردم در کنار انسجام بسیار قوی آماده هرگونه فداکاری برای یکدیگر و برای اصلاح جامعه نیز بودند. صحنههای آب و گاهی شیرینیدادن به مردم انقلابی در حال گذر در جلوی خانهها چشمپوشی و گذشت در هنگام تصادفات فقط نمونههای کوچکی از آن بود.
تغییر ارزشها و پیدایش نظام ارزشی جدید
انگیزههای مردم برای انقلاب بطور کمو بیش پنهان و نهچندان آشکار اهداف و
ارزشهای آنها را شکل میداد که به تدریج درخواستههای آنها و رهبرانشان ظاهر و نهایتاً در قانون اساسی نیز منعکس میشد. بدین ترتیب در واقع یک نظام ارزشی جدید پایهریزی میگردید که عناصر مهم آن ازبین رفتن بیعدالتی و نابرابری استبداد، وابستگی به غرب و تمایل بیشتر به مذهب،ا یثار و انسجام بود.
در مقابل این نظام ارزشی، نظام ارزشی قدیمی شاهانه یا فئودالی وجود داشت و ریشههای آن در جامعه و در همه اقشار کموبیش قوی بود. عناصر اصلی این نظام را تمایل به برتریجوئی، جاهطلبی و کسب منزلت از طریق نمایش ثروت و قدرت، مصرفگرایی و … تشکیل میداد که ریشه و علت اصلی همه آنها نظام نابرابر جامعه و تفاوت طبقاتی بود. این نظام را امام« طاغوت» مینامیدند. این بود نظام ارزشی در مقابل هم قرار داشتند. مدافعین نظام ارزشی انقلابی بیشتر در بین شاگردان و پیروان امام و دانشجویان بودند و مدافعین نظام
ارزشی فئودالی در کنار کشورهای غربی، طبعاً قشر بالای جامعه و تازه به دوران رسیدههای شیفته غرب بودند. اما نظام ارزشی انقلابی توانسته بود با یک حرکت هنجاری بسیار منسجم اکثریت جامعه را نیز به خود جذب و یک پایگاه قوی مردمی کسب نماید. در میان مردم مواضع بینابین و یا تداخل عناصر بود نظامر ارزشی نیز وجود داشت. مثلاً بازار بعنوان یک گروه اجتماعی – اقتصادی مقتدر به اقتضای شرایطش با احتیاط با مسأله عدالت، برابری، و سرمایهداری برخورد میکرد. همچنین باید متذکر شد که در بین بقیه مردم پیرو امام و انقلاب از جمله دانشجویان عناصر مهم نظام ارزشی قدیمی نیز وجود داشت.
فرآیند تغییر ارزشها
در نظام ارزشی فوق در جریان بعد از انقلاب به مقابله با یکدیگر پرداختند. گرچه پیروان نظام ارزشی انقلابی در سرنگونی شاه موفق شدهبودند و خواستههایشان را به هنجاری فراگیر در بین مردم درآورده بودند اما نظام ارزشی فئودالی نیز بآرامی در پی فرصت مقابله بود و هر یک ابزاری در اختیار داشتند.
مهمترین ابزار انقلابیون تشکیل شده بود از:
۱- رادیو- تلویزیون- و جراید
۲- سازمانهای دولتی
۳- مذهب
۴- روشهای سنتی و مذهبی تأثیرگذاری
۵- پایگاه عظیم مردمی
گرچه به علت نداشتن تخصص از ابزارهای ۱و۲ به نحو مطلوب استفاده نمیشد و این دو بیشتر در همان مسیر قبلی حرکت میکردند اما نفوذ سه عامل دیگر که دست به دست هم داده و یک نیروی هنجاری عظیمی را بوجود آورده بودند به قدری زیاد بود که انقلابیون به راحتی به بسیاری از اهداف ارزشی خود دست یافتند. زیرا از اینجا و از این مرحله به بعد ارزشها بهنجار( فراگیر) تبدیل شدهبودند لذا طولی نکشید که تغییر ارزشها در بیشتر زمینهها ایجاد شد.
تغییر نظام ارزشی همواره تدریجی است مانند نگاهکردن به آفتاب. اگر ما در عرض یک دقیقه یه طور متمرکز به حرکت آفتاب و سایه توجه کنیم حرکت آن برایمان محسوس نیست. اما اگر مدتی کوتاه بکاری مشغول شویم و سپس روی برگردانیم آنوقت تغییر سایه و آفتای را کاملاً میبینیم. تغییر ارزشها و تغییرات اجتماعی نیز اساساً اینگونه است. در شرایط بعد از انقلاب تغییر ارزشها نسبتاً سریع اما با وصف این تدریجی بود. قیافههای ظاهری بدون دستور و زور از بالا به صورت درونی بتدریج تغییر یافت.
مسابقات ارزشی شروع شدهبود افرادی که تا آنزمان نماز نمیخواندند و مهر و سجاده و تسبیحشان را به نمایش میگذاشتند و برخی نیز بر آن کوشش داشتند تا جای مهر بر پیشانی آنها مشخص باشد. وسایل منزل نیز تغییر کرد مبلها و صندلیها یه پشتیها تبدیل شده عکسهای امام دائماً بر دیوار و مجموعه تفسیر« المیزان» در کتابخانههای به چشم میخوردند…
اما تحول ارزشها بسیار عمیقتر از این تغییرات ظاهری بود. جلسات قرآن معمول شد. مساجد آنقدر پر میشدند که برای نمازهای جماعت و جمعه جایی نبود و مردم با فاصله کیلومتری از دانشگاه تهران برای نماز جمعه میایستادند و بر این پایه نیز هزینههای زیادی برای ساختن مصلای تهران پرداخته شد.
درصد قابل توجهی از جوانان بجای هجوم به دانشگاه به حوزه روی آورده بودند و حوزه رونق یافت. تا جائیکه در آنجا نیز کنکور برگزار میشد. تغییر بقدری عمیق بود که مردم کوشش میکردند نامهای غیرمذهبی خود را تغییر دهند و از فرامرز و سیاوش به محمد و علی تبدیل کنند. در این زمان بطور معنیدار برای بیشتر نوزادان نامهای مذهبی انتخاب میشد. از طرف دیگر سعی داشتند از پیشوند« سید» استفاده و حتیالمقدور ثابت کنند که« سید» هستند.
شور و التهاب مردم برای خدمت بقدری زیاد بود که جوانان ایثارگر میخواستند به هر نحوی یک خدمتی به جامعه بنمایند و از این طریق جهادسازندگی و بسیج بوجود آمد. گروه مرجع مردم نیز طی این جریان تغییر یافت. استفاده از کلمات خارجی کم شد خارجیها از نظر مردم بیاهمیت شدند و اعتماد به نفس مردم و جوانان و ابداعگران به توانائیهای خود در کشورشان افزایش یافت و این نکته یکی از پایههای اساسی رهیدن از وابستگی مردم را تشکیل میدهد، برای کشورهای غربی گران تمام میشد. این تغییر ارزشی در نظام اقتصادی نیز تأثیر خود را نشان میداد. زیرا تقاضا بر پایه نیاز بوجود میآید و نیاز و ارزش با هم یک رابطه دوسویه دارند. همچنانکه نیازها ارزشها را تشکیل میدهند ارزشها نیز در بوجودآمدن نیاز مؤثرند.
ارزش> ……… < نیاز……… < تقاضا
لذا با تغییر ارزشها برای برخی از کالاها کاهش و برای برخی دیگر افزایش یافت.
عوامل مؤثر بر تغییر ارزشها
در این فرآیند مهمترین نکته قابل توجه آن است که ثروتمندان جرأت نمایش ثروت( اتومبیل بنز، لباس، و منزل شیک و … ) خود را نداشتند دیگر فقط از فقر خود خجالت نمیکشیدند و آبروی آنها به جهت فقرشان در خطر نبود و نمیبایست برای حفظ آبرو و تظاهر به عدم فقر، به هر دری( حتی نامشروع) بزنند و پولی برای خریدن کالاهای مصرفی که معیار ارزیابی احترام و آبروی آنها بود بدست آورند. به عبارت دقیقتر یک نظام ارزشی جدید که ثروت در آن ارزش منفی گرفته بود توسط ارزشگزاران هنجارفرستان جامعه ( رهبران انقلاب) به هنجار درونی تبدیل شدهبود. بطور خلاصه علت این تغییر ارزشی آن بود که رهبران انقلای برای طاغوت وثروت نابرابری، جاهطلبی و نمایش ثروت و …. ارزش منفی قایل بودند بطوریکه هر کس از این هنجار پیروی
نمیکرد توسط خود مردم با روشهای غیررسمی مجازات میشد.
عکسالعمل کشورهای غربی
با این انسجام و همانگی ایثار و فداکاری قویترین پایههای یک نظام ارزشی و اجتماعی سالم و قوی فراهم بود. در کنار این عوامل مهم شرایط دیگر نیز کاملاً مساعد بود. از جمله داشتن پتانسیل هوشی و فکری مردم بالاخص جوانان و همچنین ذخایز نفتی که میتوانست یک اقتصاد قوی را پایهریزی نماید. تنها چیز مورد نیاز داشتن قدرت تفکر و تخصص برای اداره جامعه بود.
بنابراین در رغب و همچنین شرق خطر بوجودآمدن یک قدرت جهانی جدید احساس میشد که بالاخص توجه به مواضع و اظهار نظرهای قاطعانه و انعطافپذیر امام میتوانست به دیگر کشورهای مسلمان سرایت نماید منافع آنها را شدیداً بخطر اندازد. اقدامات جوانان انقلابی علیه آمریکا تأئید این اقدامات از سوی رهبران مذهبی- انقلابی- نفرت مردم آمریکا و غرب را علیه ایران تهییج و بسیج نمود.
گرچه شور و احساس زمان انقلاب جایی برای تعمق در چنین زمینههایی را نمیگذاشت اما در عین حال قابل درک است که تحت چنین شرایطی کشورهای دیگر باید به مقابله با حکومت جدید ایران برمیخواستند. بمظور کسب مشروعیت مردمی برای این مقابله ابتدا رسانههای غربی شروع به تجزیه و تحلیل اسلام و ارائه تصاویری از دستهای قطعشده وگردنهای زدهشده از یمن و افغانستان و محدودیت زنان نمودند. این یورش قوی و نسبتاً متجانس در اکثر مطبوعات و رسانههای غربی در سال ۱۹۸۰ که با هزینههای مادی زیادی انجام میگرفت نشان میداد که این اندازه سرمایهگذاری برای تحریک مردم باید برای اقدامی مهم باشد. بنابراین احتمال یک حمله نظامی بر ضد ایران با هدف شکست ایران قوی به نظر میرسید.
با توجه یه محاسبات اقتصادی و همچنین تجربه ویتنام این حمله به نظر میرسید بیشتر باید غیرمستقیم و با نیروهای انسانی غیر از کشورهای غربی انجام گیرد لذا حمله عراق به ایران با توجه به پروپاگاندهای قوی عراق بر ضد ایران قابل پیشبینی بود.
ب) دوران جنگ
جنگ و تآثیر آن بر نظام اجتماعی
حمله برقآسا عراق- ایران که مشابه حمله ژوئن ۱۹۶۷ اسرائیل به اعراب طرحریزی شدهبود پس از اولین موفقیتها با مقابله مردم محلی و نیروهای هوایی و سپس نیروهای نظامی( بالاخص ژاندارمری) روبرو شد و لذا با حرکتی بسیار کند ادامه یافت. بطوریکه عراق برای دستیابی به اهداف جنگیش با هزینه زمان زیاد مواجه شد. این حمله که همزمان با اختلافات داخلی ایران صورت گرفتهبود برعکس نظر طراحان به سقوط نینجامید. از طرفی جامعه هنوز دارای روحیه انقلابی و گرم پوشور و منسجم و ایثارگر بود و از طرف دیگر پایگاه مردمی انقلابیون بسیار قوی بود.
تثبیت نظام
در نظام سیاسی نیروهای انقلابی موفق شدند هم لیبرالهای متمایل به غرب و هم گروههای شبه مذهبی مخالف نظام جدید را که نفوذ زیادی در بین جوانان روشنفکر بالاخص دختران دانشآموز و دانشجو کسب کرده بودند ( و این
دختران خود یک علت جاذبه آن گروهها بود) کنار بزنند و خود را تثبیت کنند.
کوشش در جهت مقابله یا گروههای شبهمذهبی مخالف نظام جدید موجب شد که یک نظام اطلاعاتی فعال با پایگاه مردمی گسترده بوجود آید.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.