شهرنشینی و توسعه شهرها


در حال بارگذاری
16 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
20 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 شهرنشینی و توسعه شهرها دارای ۱۱۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد شهرنشینی و توسعه شهرها  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

 
بخشی از فهرست مطالب پروژه شهرنشینی و توسعه شهرها
تخریبگرایی، یک پدیده اجتماعی
تخریب گرایی، عامل تأثیرگذار بر طراحی
نقش طراح
کلیات
ملاحظات طراحی
تجهیزات خیابانی هماهنگ
انتخاب نمونه و محل استقرار مبلمان در شهر
رنگ در محیط
سابقه تاریخی
مفهوم طراحی
مفهوم سنگ فرش
بافت سنگ فرش
نیمکت و صندلی خیابانی
زباله دان
گلدانهای خیابانی
ویژگی گلدان ها
شکل گلدان ها
کیوسک
روشنایی
انتخاب و مکان یابی
نصب روی دیوار
جو روشنایی
تقسیم بندی منابع روشنایی
پیکره و ظاهر
آبخوری
آب نماها
جریان آب
باد
مکان و طرح آب نماها
اجزای اصلی فواره و آب نماها
ایمنی
شیرهای آتش نشانی
علایم
بهینه سازی
موقعیت استقرار علایم
کارکرد علایم
طرح گرافیکی علایم
آرم ها و نشانه ها
پلاکاردها و پرچم ها
اتصالات
تابلوها
حریم ضوابط نصب انواع تابلو
اهداف کلی ضوابط تابلو
گونه شناسی تابلوها
فضاهای شهری برای معلولان
مقدمه
اندازه ها و شعاع دسترسی معلول روی صندلی چرخدار
فضاهای گردش صندلی چرخدار
کوچه
پیاده رو
ضوابط و معیارها
کمبودن عرض پل
شیب زیاد پل
محل عبور پیاده
ضوابط و معیارها
توقفگاه
ضوابط و معیارها
 

 

مقدمه
وجود برنامه توسعه شهرها از ابتدای قرن اخیر یک ضرور غیر قابل انکار مطرح گردیده و این ضرورت در ایران در دهه چهل با تهیه و تصویب اولین طرح های جامع شهری عینیت یافت. ولی طی این سال ها اجرای اینگونه طرح ها در اکثر موارد پیش بینی شده به علل گوناگون محقق نشد که بررسی این علل خارج از بحث می باشد. ولی یکی از علل عدم موفقیت اجرای طرح های جامع و تفصیلی را می توان در جدا بودن فرآیند تهیه و تصویب طرح ها از روند اجرای این طرح ها دانست. به همین علت هیچ گاه شهرداری ها خود را موظف به تجهیز و سازماندهی برای تهیه برنامه های توسعه شهرها نمی دانستند و اگر هم به ندرت شاهد وجود تشکیلاتی برای تهیه اینگونه طرح های توسعه در شهرداری ها هستیم، نباید آن را به منزله ورود شهرداری ها به عرصه تهیه برنامه های توسعه شهری دانست. یکی از موارد معدودی که نوید ورود شهرداری ها به عرصه تهیه برنامه های توسعه شهری را می دهد تشکیل معاونت طرح و برنامه در منطقه ۶ است. که برای اولین بار با تهیه برنامه پنج ساله اجرایی- عمرانی شهرداری منطقه ۶ به صورت جدید به سمت تهیه برنامه توسعه برای منطقه ۶ حرکت کرده است ولی تهیه این برنامه نیز خود با مشکلات متعددی روبرو است که مهمترین آنها به شرح زیر است:
۱-نبود طرح و برنامه بهنگام برای کل شهر تهران ۲-قدیمی بودن طرح های قبلی شهر تهران مثل طرح جامع و طرح ساماندهی ۳-مدیریت غیر متمرکز شهری ۴-عدم انسجام کافی در سازمان های مختلف شهرداری ۵-رشد بدون برنامه در شهر تهران بخصوص طی دو دهه ی اخیر ۶- خلاءهای اطلاعاتی بسیار زیاد ۷-منابع مالی ناپایدار در شهرداری تهران.
مجموعه مشکلات بالا سبب می گردد که نتوان برای شهر تهران برنامه پنج ساله ای را بصورت بسیار قاطع و مطمئن و منسجم ارایه داد و این موضوع به نحو بسیار شدیدتری برای مناطق شهری صدق می کند. بخصوص آنکه با توجه نبود طرح های بالادست، نمی توان به نقش مناطق شهری در کل پهنه شهر تهران دست پیدا کرد ولی از سوی دیگر نیز نمی توان توسعه شهر و مناطق آنرا به دست روزمرگی سپرده و چاره ای جز برنامه ریزی با ملحوظ قرار دادن موانع و مشکلات نمی باشد. تهیه برنامه پنج ساله اجرایی-عمرانی شهرداری منطقه ۶ تهران با توجه به مشکلات و موانع ذکر شده از اواخر سال ۸۰ شروع گردید و از همان ابتدا ضمن جمع آوری اطلاعات پایه سعی گردید که به تصویر نسبتاً صحیح و دقیقی از این منطقه در زمینه های مختلف دست پیدا کرد تا با انعطاف پذیری زیاد به تهیه برنامه پنج ساله شهرداری منطقه ۶ پرداخت. در هر صورت طرح پیش رو اولین نمونه از تهیه برنامه پنج ساله شهرداری های کشور می باشد و مسلماً با کاستی هایی رو به رو است ولی در هر صورت تلاش بر این بوده که با استفاده از کارشناسان با تجربه در زمینه های مختلف مطالعاتی، برنامه اجرایی- عمرانی شهرداری منطقه ۶ به نحوی تدوین گردد که بعنوان یک سند اجرایی و برنامه ای مورد استفاده مدیریت شهرداری منطقه قرار گیرد.
از آنجا که شه سیستمی باز است، پیچیده، چند بعدی و پویا، پیش بینی برای تمام اجزاء و تغییر و تحولات آن و برنامه ریزی دقیق و کامل برای تمام عناصر و اجراء آن، نه ممکن و نه لازم است و برنامه ریزی شهری اگرچه به «جامع نگری» نیاز دارد ولی نمی توان تمام حیات آنرا در چارچوب یک «طرح جامع» شناسایی و برنامه ریزی کرد.
تفکرات و جهت گیری های مبتنی بر معماری در طراحی شهری:
جهت گیری های مبتنی بر معماری شهری بیشتر زاییده ی اندیشه ی طرح های وسیع، مراکز شهری، مجموعه های مسکونی و مانند آن به صورت بخش هایی در شهر است. بویژه تفکرات زیباسازی و سیمای شهری، آذین شهری شامل تولیدی و روشنایی و علایم و مانند آن در این جهت گیری غلبه دارد. تردیدی نیست که چنین مباحثی در حوزه ی فعالیت طراحی شهری قرار دارند، اما طراحی شهری تنها متوجه چنین مواردی نیست. از طرفی خصوصیت کار معماری به طور عام نشان می دهد که فعالیت در مرجله ای خاتمه یافته است، اما توسعه و تحول کالبدی شهر فضاهای شهری در طول تاریخ حاکی از این است که ایجاد هیچ شهری با یک طرح مشخص و تغییرناپذیری شروع نشده تا در مرحله ای معین تمام شود، و این امر حتی در مورد شهرهای از پیش طراحی شده مانند میله توس و پیرینه در یونان باستان و مونپازیه در قرون وسطی نیز صادق بوده است. در ضمن، شاید قوت یافتن جهت گیری مبتنی در طراحی شهری معلول برداشت از برخی نوشته های پیشگام چند دهه ی اخیر در حوزه‌ی طراحی شهری است. برای مثال، مآخذی مانند کتاب ارزشمند اسپرای ریگن به نام طراحی شهری: معماری شهرها…(14)ممکن است این تصور خطا را به وجود آورده باشد که طراحی شهری همان معماری است منتهی در مقیاسی بزرگ تر، حال آنکه مباحث کتاب غیر از این است. طراحی شهری، به ویژه در کشورهایی که دارای فرهنگ غنی معماری و شهرسازی هستند، رشتهای مستقل است نه معماری است نه برنامه ریزی شهری، اما با هر دوی اینها و تخصص های دیگری که بدان ها اشاره شد رابطه دارد   طراحی فضای شهری (فضاهای شهر و جایگاه آن در زندگی و سیمای شهری) محمود توسلی با همکاری ناصر بنیادی
اهمیت تاریخ معماری و شهرسازی:
معمولاً در تاریخ هنر هر دوره ای مدرجاً بر پایه ی تلفیقی از عناصر شکلی و عملکردی دوه های گذشته استوار می شود. لذا نادیده گرفتن تاریخ تحلیل معماری و شهرسازی به طراحی سبک سرانه برای زمان حال می انجامد و چنین حالی برای ساختن آینده نیز حرفی نخواهد داشت. بار دیگر لازم است به این ظر تبیین دقت کنیم که زندگی جریان هماهنگ و پیوسته ی تجربه هاست و هر تجربه ی نوی بر اساس تجارب قبلی است که شکل می گیرد.
روی گرد آن از مفاهیم، معانی و اصول شکل دهنده ی فضاهای معماری و شهری گذشته است. چگونه می توان فرهنگ بشری را در طول تمام قرون و اعسار نادیده گرفت. آینده ی مستحکم بر تکمیل و تصحیح گذشته استوار می گردد. اشتباه مدرنیسم گسستن از تاریخ و نادیده گرفتن سنت بود. در بررسی مسئله ی مدرنیسم در معماری و شهرسازی باید به تأثیر آن در مجموع توجه کرد نه طراحی چند ساختمان منفرد توسط هنرمندانی سنت شکن، بدعت گذار و نوآور که در هر دوره ی تاریخی یافت می شوند. در ایران تأثیر مدرنیسم در مدارس معمارس و شهرسازی بحثی است بنیادی. مدرنیسم که در دهه های اول تأسیس رشته های معماری و شهرسازی فراگیر بود، برهنه عمل کرد و نظر شهروند ایرانی را نسبت به گذشته آلوده نمود. معماری آرام و نجیب ایرانی در برابر حملات گستاخانه مدرنیسم تاب نیاورد و متلاشی شد. اگر در غرب به تدریج زیر خشم نقادان آگاه معماری و شهرسازی از دوره ی پس از مدرنیسم به در کرد! در ایران از همان آغاز بدون مقاومت پذیرفته شد. هر روز هزاران مسجد و مدرسه و خانه در شهرهای ایران بر پا می شود بدون اینکه کوچکترین ارتباط با فرهنگ معماری ایران داشته باشد. این گونه بحث درباره ی ارزش های گذشته و مدرنیسم ممکن است نشانه ی طرفداری از تقلید و تکرار گذشته به شمار آید. حاشا و کلا که این توقف است و از حرکت باز ایستادن. مقصود ادراک گذشته و آموختن آن گوهر اساسی معماری گذشته، یعنی فضاست، چیزی که دیگر زمان نمی شناسد و فضای شهر واجد همین گوهر اساسی است، به ویژه فضاهایی که در طول تاریخ به تدریج شکل گرفته اند.
تخریبگرایی، یک پدیده اجتماعی
امروزه در اکثر مناطق شهری، تخریب گرایی، به شدت شیوع پیدا کرده است. این پدیده، مختص جوامع صنعتی نیست و در مناطق رو به توسعه ی شهرنشینی، و در مناطقی که بافت جمعیتی ناهمگونی دارند یا با افزایش جمعیت، مهاجرت و دگرگونی در نظام ارزشی رو در رو هستند به وفور یافت می شود.
تخریب گرایی جنبه های زیر را دارا است:
الف)جنبه های خضونت و تخریب
ب)صدمه به چیزهایی که متعلق به دیگران است و نه شخص تخریب گر
پ)صدمه به اموال عمومی و مردم
ت)در کل هر خسارتی که فرد خسارت زننده باید آن را جبران کند و مسئولیت خسارت وارد بر عهده ی اوست آن چه در این میان بیشتر دیده شده است، صدمه به اموال عمومی است که مبلمان شهر هم در آن جای دارد.
در این مورد شاید از آن جا نشأت می گیرد به نظر نمی رسد اموال یاد شده صاحبی داشته باشد، یا حداقل تعیین مالکیت آنها دشوار است.
از دیدگاه اجتماعی، انگیزه ی تخریبگرایی را می توان در پنج گروه دسته بندی کرد:
۱.تخریبگرایی مال اندوزی ۲.تخریبگرایی تاکتیکی ۳.تخریبگرایی تفریحی
۴.تخریبگرایی خصومت
 تخریب گرایی، عامل تأثیرگذار بر طراحی
تخریبگرایی یکی از اصلی ترین عوامل مؤثر در حیطه مبلمان و المانهای شهری است. این تأثیر آن قدر عمیق است که محصولی بدون رعایت نکات ضد تخریبگرایی، در عمل فاقد کاربرد است و تنها به منزله ی یک تندیس زیباست برای موزه های شهر. دو نکته مهم در این میان، طراحی کامل با عنایت به تخریبگرایی و شرایط محل بوده و دوم نحوه ی نصب و استقرار اجزای شهری است. این دو نکته، مهم ترین مسئولیت طراح مبلمان شهری است.

نقش طراح
در حیطه ی طراحی مبلمان مقاوم در برابر تخریب گرایی، نقش طراح نقشی کلیدی است. او می تواند همراه با آفرینش یک محیط انسانی احساس احترام و تملک را در افراد بر انگیزد و عامل نومیدی تخریبگران باشد. به عبارت دیگر طراح، جزئیات ابنیه و تجهیزات عمومی را باید به گونه ای طراحی کند که به راحتی دیده شود و شبیه شئ دیگری نباشد، توهم و مشکل در استفاده ایجاد نکند و حس تعلق و مسؤولیت بیافزاید. در کل طراح باید درک درستی از تخریب گرایی در جامعه مورد نظرش داشته باشد. آموزشات نیز درعلل عدم تخریب گرایی نقش به سزایی داد و با تکرار اینکه مبلمان شهری جزء عوامل عمومی محسوب می شود و تخریب گرایی آن زشت شدن شهر خودمان را به همراه دارد، می تواند اثرات مثبت به سزایی داشته باشد.
کلیات
۱.تعیین قلمرو حرفه ای و فهرست مبلمان شهری
پیش از پرداختن به جزئیات موضوع مبلمان، به نظر می رسد ترسیم نمایی کلی و مختصر از قلمرو و فهرست اجزای آن ضروری باشد. طراحی مبلمان شهری یک موضوع میان رشته ای  است، موضوعی که فصل مشترکی است از رشته ها و گرایشهای مختلف؛ موضوعی چند سویه که در تخصص های مختلف می توان حقی بر آن قائل شد. گروه بسیاری، مسؤول آن هستند و در مواردی نیز همین چند مسؤولیتی، عامل رکود آن شده است. دامنه آن چنان گسترده است که به سختی می توان قیم دلسوزی برایش یافت. طراحی و برنامه ریزی شهری، طراحی صنعتی، معماری، معماری فضای سبز، معماری داخلی، طراحی گرافیک، مهندسی عمران، مجسمه سازی، نقاشی و مهندسی تأسیسات و ترافیک، تعدادی از تخصص هایی هستند که درگیری و ارتباط بیشتری با طراحان مبلمان شهری در مجموعه شهر و خیابان دارند.
برای درک صحیح رابطه رشته های مختلف در طراحی مبلمان شهری، در ابتدا باید از وظایفی که بر عهده آنهاست درک درستی داشت. به طور ساده و خلاصه وظیفه هدایت، کنترل، امنیت، ارتباط، راحتی، تبلیغات، تزیین و تفریح در سطح شهر و خیابان بر عهده مبلمان شهری است.
تنظیم چنین فعالیت های در سطح شهر از توانایی یک تخصص و چند متخصص خار است. این تنوع ساختاری، اساس شکل گیری تسهیلات و امکاناتی در سطح شهر با عنوان «مبلمان شهری» است.
مشاهده انواع آبنما، جوی، استخر، حوض خیابانی و از این قبیل نیاز به تخصص مهندسان تأسیسات را آشکار می کند. کلیه علایم راهنمایی و رانندگی، طراحی و جانمایی آنها و هرچه در این مجموعه جای می گیرد، نظر مهندسان ترافیک را می‌طلبد. در طراحی تبلیغات محیطی و هماهنگ سازی علایم و تابلوها باید گفت که طراحی گرافیک با هدف ایجاد ارتباط تصویری مناسب بین شهروندان در سطح معابر عمومی نقش مهمی ایفا می کند.
وقتی بحث سازه های فضایی، کفسازی، جوی و جدول، پله و شیبراهه در منظر شهر پیش می آید، وجود متخصصان مهندسی عمران ضروری است. مجسمه سازان و نقاشان یا هنر خود در عرصه ی تجسمی و کاربردی در صدد روح بخشیدن به سطوح سرد و خشک شهر و پر کردن فضاهای خالی و کسل کننده آن هستند. معماران با طراحی حجم های متنوع و کاربردی با بهره گرفتن از المان های روشنایی و گلدانهای تزییینی، فضاهای باز را زینت می بخشند. طراحی برخی اجزای مبلمان شهری به وسیله معماران به ویژه هنگامی صورت می گیرد که مجموعه های مسکونی، تجاری، اداری یا صنعتی با تمام ملزومات زیستی مد نظر باشد.
متخصصان طراحی و برنامه ریزی شهری و نیز معماری فضای سبز (که گرایشهای طراحی پارک و محوطه زیر مجموعه تخصص آنهاست)، از اصلی ترین گروه های مسؤول تجهیز فضاهای شهری هستند.
طراحان فضای سبط نیز در گروه دیگری از مبلمان شهری یا به عبارتی مبلمان پارکی نقش عمده ای دارند. این گروه از مبلمان بیشتر، نیمکت، زباله دان، روشنایی، علایم، آبخوری، وسایل بازی، کیوسک و اقلام دیگری که معمولاً در پارک یا فضاهای سبز وجود دارند را شامل می شود.
صحنه ی خیابان های معاصر با به هم ریختگی فراوان اثاثیه و تجهیزاتش پدیده ای نسبتاً جدید است؛ اگر به یکی از عکس های قدیمی نگاه کنید در آن معدودی تیر برق، نیمکت، یک فواره آب و تعداد محدودی تابلو علامت در نمای طبقه همکف ساختمان‌ها مشاهده می کنید. بتدریج تأسیسات مختلف روشنایی سرد و بی احساس (فلورسنت) خیابان و توقف سنج (پارکومتر)ها همراه با انبوهی از آگهی ها و علایم تبلیغاتی برای جلب توجه مردم ظاهر شدند. ظرف های پلاستیکی و یکبار مصرف، فرهنگ دور ریختن خود ظرف و در نتیجه سطل های زباله را به همراه آورد که در همه جا به چشم می‌خورد.
در ابتدا این اجزای مختلف تجهیزات خیابانی به شیوه ای ناهماهنگ طراحی می شدند. این وضع را تنوع مواد جدید وخیم تر کرد. اما با شهور طرحهای احیای شهری؛ نظیر خیابان های پیاده، معابر ساحلی و نواحی تاریخی، توجه بیشتری به اهمیت طراحی منظر خیابانی از جمله سنگ فرش و تجهیزات خیابانی معطوف شده است.
هویت بخشی در طراحی منظر خیابانی (منظر شهری)
پروژه های احیای فضاهای شهری، چه بزرگ، چه کوچک و چه به صورت طرح های پیاده سازی یا تعریض پیاده روها، فرصت هایی برای طراحی مجدد و همه جانبه اثاثیه خیابانی فراهم می آورند. اصلاح روسازی خیابان ها و اثاثیه آنها به نوبه خود تأثیر منقابل بر املاک مجاور باقی می گذارد و انگیزه ای برای ردم ایجاد می کند تا کیفیت ساختمان های خود را بهتر کنند و به محیط خویش مباهات نمایند.
ملاحظات طراحی
انتخاب و استقرار عناصر تجهیزات خیابانی، طبق سنت توسط مهندسان و اغلب به شیوه خاصی انجام می گیرد و در نتیجه هیچ گونه انسجام طراحی ویژه ای در آنها به چشم نمی خورد.
از سوی دیگر در برخی مکان ها، تلاش های مضحکی صورت می گیرد تا از اثاثیه و تجهیزات عهد گذشته تقلید کنند. این کار ممکن است در برخی پروژه های مرمت نواحی تاریخی معنی دار باشد؛ اما استفاده از آن در فضاهای خیابانی معاصر بیهوده است.
مسأله دیگر گرایش به افراط در طراحی منظر خیابانی و خلق صحنه های تصنعی است. تجهیزات خیابانی خوب، نظیر بناهای خوب، باید خود انگیخته باشد و چنان به نظر رسد که گویی همیشه به این خیابان تعلق داشته است. در این زمینه استفاده از مواد طبیعی مانند چوب، سنگ، سفال و … از لحاظ بافت و رنگ بسیار مطلوب تر از مواد پلاستیکی است.
تجهیزات خیابانی هماهنگ
طراحی و نصب بیشار عناصر مبلمان و اثاثیه خیابان در حوزه مسؤولیت اداره ها و سازمان های مختلفی؛ مانند: مخابرات، برق، آب، راهنمایی و رانندگی و شرکت واحد اتوبوسرانی قرار دارد که در نتیجه آرایش ناهماهنگی در خیابان به وجود می آورند. مسأله تنها تنوع عناصر نیست، بلکه شیوه توزیع آنها در سطح خیابان نیز اهمیت دارد.
بنابراین، در ابتدا همکاری میان ادارات و سازمان های گوناگون لازم است تا بتوان تعداد و انواع عناصر را به میزان معقولی رسانید. از این رو، حتی در طراحی کوچک ترین عناصر خیابانی، نباید منظره کلی و فراگیر را فراموش کرد.
شهر یک اثر هنری بزرگ است که آفرینندگانی به وسعت خود و به تعداد جمعیتش دارد. «هدف غایی یک شهر ایجاد محیطی خلاق و پرورنده برای مردمی است که در آن زندگی می کنند.» ، چنین محیطی با گوناگونی بسیار، آزادی انتخاب به افراد می دهد و زمینه خلاقیت فراهم می آورد، فضای شهر حداکثر ارتباط را با مردم و زیستگاه پیرامونشان برقرار می سازد و تنها یک شرط برای در اختیار گذاردن تمام این فرصت ها قائل است: امکانات مناسب شهری.
در فضای میان ساختمانها و بناها، وسایل و ضمایم مکملی نیاز است تا زندگی شهری را سامان بخشد، تجهیزاتی که همچون اثاث یک خانه، امکان زندگی را در فضای محصور میان سنگ و بتن و شیشه فراهم آورد. این اجزاء، جریان حرکت یا مبلمان شهری، خیابانی یا فضای باز اصطلاحات رایج این تسهیلات و امکانات هستند. این تسهیلات در انگلستان بیشتر به «مبلان خیابانی»  و در آمریکا به «مبلمان همگانی»  یا «مبلمان فضای باز»  معروف هستند.
مبلمان شهری به مجموعه وسیعی از وسایل، اشیاء، دستگاه ها، نمادعا، خرده بناها، فضاها و عناصری گفته می شود که چون در شهر و خیابان و در کل در فضای باز نصب شده اند و استفاده عمومی دارند، به این اصطلاح معروف شده اند. برای این مجموعه کاربردهای زیر را می توان متصور شد:
•    «تعیین جهت و ارائه اطلاعات به شهروندان (تابلوهای راهنما، پلاک، نام خیابانها، اطلاعات، ساعت، تابلو، تبلیغات …»
•    ارائه مقررات (تابلوهای توقف، ممنوعیت توقف، مقررات الزامی…»
•    نحوه توزیع یا جمع آوری کالا و محصولات (صندوق پست، دکه روزنامه و …».
•    مراقبت از تجهیزات مخصوص به خدمات راهداری.
•    حفاظت (نرده، تارمی، حصار).
•    استراحت یا پناهگاه (نیمکت، سرپناه).
•    بازی کودکان (وسایل بازی پارک).
•    روشنایی.
•    نمادهای فرهنگی (تندیس، سمبل، بنای یادبود و …).
•    ثبت (پارکومتر، موانع متحرک برای پارک و توقف).
•    مصرف مواد خوراکی (کیوسک غذا، اشین های خودکار تحویل مواد خوراکی و…).
•    ارائه خدمات بهداشتی (بهداری، واکسیناسیون و …)
تصویری که استقرار مبلمان شهری به دست می دهد باید چیزی غیر از انبوه اشیاء و وسایل درهم و برهم باشد.
انتخاب نمونه و محل استقرار مبلمان در شهر
معمولاً به انتخاب و جانمایی اجزای مبلمان شهر چندان توجه نمی شود. در این خصوص اندیشه، طرح و تدبیر، آن طور که باید، به کار گرفته نمی شود، ایده ها بیشتر بر پایه هزینه کمتر ارزیابی می گردند و مطلوب بودن، دوام و شایستگیهای استتیکی در حاشیه واقع می شوند. در این باره نیز گرایشی افراطی در انتخاب و استقرار مبلمان دیده می شود که تلاش پوچ و مضحکی است در تقلید از مبلمان شهری کلاسیک.
از سوی دیگر، برخی چنان شیفته مدرنیسم و تجددگرایی شده اند که حاصل کار آنها، تبدیل شهر به صحنه نمایشی است با مبلمانی فانتزی و غیر کاربردی که به سختی با مخاطبانش ارتباط برقرار می کند. در حالی که مبلمان شهری خوش طرح با جانمایی مطلوب، ناخودآگاه درک می گردد و به گونه ای در ذهن نقش می بدند که گویی همیشه به این محل و خیابان تعلق داشته است.
طراحان و تولید کنندگان زیادی به واسطه اشتیاقشان به مواد مصنوعی نوظهور، اغلب فواید مواد طبیعی را به فراموشی می سپارند. موادی که رنگ و بافت پایدارتری دارند، هنگام تماس حس زنده تر و خالص تری القا می کنند. حتی با افزایش عمر و تغییرا اقلیمی، بیشتر سازگای دارند. مواد مصنوعی معمولاً از لحظه استفاده شروع به تحلیل رفتن می کنند. بهترین شیوه استفاده از مواد طبیعی همانا سود جستن از مواد بومی و منطقه ای است، مصالحی که به طور طبیعی با محیطشان هماهنگ هستند و ارزشهای نهفته زیادی دارند. محصولاتی با این مصالح چنانکه درست انتخاب و مستقر شوند به نظم عمومی و هماهنگی کلی شهر کمک می کنند.برخی مناطق الزام هایی را حکم می کنند که باید در طرح و انتخاب مبلمان شهری رعایت شوند. مانند نواحی ساحلی که مواد به کار رفته در آن جا باید در مقابل خوردگی آب شور و رطوبت بالا مقاومت داشته باشد و فشار تندبادها را تحمل نماید.
در نهایت باید اضافه کرد که، سیستم های همگن، انعطاف پذیری بیشتری را سبب می شوند. بدین ترتیب در عوض تعدادی محصول تک و مجزا از هم، متخصص گزینش مبلمان، با مجموعه ای هماهنگ از محصولات تولید شده رو به رو می شود که مقدار از راه هماهنگی با محیط را- که تلاش در رسیدن به آن است- پیشاپیش طی کرده است. تنها انتقادی که به این سیستم ها گرفته می شود کاهش تنوع طلبی در محیط های مختلف است.
مشکل توسعه و افزودن به مبلمان موجود همچنان باقی است. به نظر می رسد تنها چاره کار، انتخاب هماهنگ تین از میان بقیه است.
همان گونه که در انتخاب لوازم خانه وسواس زیادی به خرج داده می شود. در گزینش مبلمان خیابان نیز باید چنین کرد. رنگ، شکل، مواد، بافت و مقیاس از جمله این نکات هستند.
رنگ در محیط
رنگ پیش از بافت فرم و مواد مصرفی دریافت می شود و به همین دلیل اثرش بیشتر است. ولی در این میان آنچه که ضروری است، حرکت منسجم تمامی عناصر یک طرح به سوی هماهنگی با محیط است. رنگ باید جزئی از کل فرض شود؛ کلی که به سوی وحدت و یگانکی رو دارد. همچنین عامل دیگر، در گزینش، رنگ، کاربرد محصول است. رنگ نباید برای دوره ای کوتاه و تنها به قصد جلب نظر رهگذران به کار رود. به طور مثال، ممکن است گزینش زباله دان هایی به رنگ زرد روشن در ابتدا حتی با محیط هم هماهنگ باشد و انتخاب جالب و جسورانه ای به نظر برسد، اما به طور یقین بعد از شش ماه که زباله دان بارها از آدامس های جویده، کاغذهای چسبناک شکلات و از این قبیل خوراکیها پر و خالی شد و لکه های مختلف رنگی گرد تا گرد آن را فرا گرفت، در آن انتخاب تجدیدنظر می شود. در این باره برخی معتقدند که وجود رنگهای روشن بر پیکر مبلمان شهر در بسیاری موارد باعث تشخیص سریع آنها از محیط می‌شود و کیفیت و کمیت استفاده از آنها را افزایش می دهد. این تفکری است که بسیاری را به گمراهی کشانده است. شهروند وظیفه شناس و مسؤولی که تکلیف خود را در برابر محیط زندگی خویش می داند، رنگ برایش تعیین کننده نیست. در عوض حتی با برجسته ترین رنگها و ترفندهای رنگارنگ نیز نمی توان از پرتاب زباله توسط آن که مقید به چیزی نیست در میان سبزه ها، خیابان و پیاده رو جلوگیری کرد. شاید یکی از راه های برخورد با این معضل، اجرای قوانین مؤثرتر و ترویج فرهنگ شهرنشینی باشد، به جای پیش پا افتاده ترین راه، یعنی تنوع رنگ محصول.
در کنار رنگ عناصر، خود فضا نیز قابلیت های بالایی برای ترکیب های رنگی دارد. تشخیص یک رنگ در محیط به عواملی از جمله زمان دیدن، رنگهای ثابت و منابع نور طبیعی و مصنوعی بستگی دارد.
برای چیدمانهایی جسورانه و پویا، محیط های روشن، بهترین هستند و رنگهای اصلی و غنی در چنین فضاهای درخشانی، بیشتر رایجند. برای محل هایی که کارهای فیزیکی و فکری در آن جا انجام می شود، رنگهای عمیق و ملایم، انتخاب های بهینه هستند. از تونالیته بیشتر باید در مناطق معتدل استفاده کرد. در مناطق استوایی، این تدبیر توفیقی به دنبال نخواهد داشت.
سفید خیره کننده است و به سادگی کثیف می شود. رنگ بسیار سفید برای سطوح نباید به کار رود. خاکستری با هر رنگی هماهنگی دارد. رنگهایی با رنگمایه کم برای محیط های فعال و پر جنب و جوش مناسب ترند. رنگهای قوی تر به منظور تأکید و برانگیختن به کار می روند.
توجه به شرایط اقلیمی منطقه مورد نظر برای طراحی و درک رنگهای غالب، در گزینش رنگ بسیار مؤثر است. برخی از مبلمان شهری مانند کیوسک تلفن و صندوق پست از استانداردهایی برای رنگ پیروی می کنند که رعایت آنها الزامی است.
سابقه تاریخی
مبلمان شهری، مجموعه ای از تجهیزات و تسهیلاتی است که کیفیت و کارایی زندگی را در شهر و خیابان ارتقا می بخشد. در بررسی سیر تحول این مجموعه و سابقه تلاشهای پیشین، آنچه که قابل ذکر است، ارتباط تنگاتنگ تاریخی و تفکیک ناپذیر این عناصر با خاستگاه خود است. خیابان، کوچه، میدان، پارک و در کل خود شهر، خاستگاه‌های نخستین انواع مبلمان هستند. تأثیرات مستقیم و مشخص هر شهری بر مجموعه عناصر و فضاهایش بر کسی پوشیده نیست. شهر بر خیابان و میدان- دو عنصر اصلی فضاهای شهی- اثر می گذارد و آنها نیز بر مبلمان و تجهیزات دیگر شهری.
تاریخ تحول مبلمان شهری با تاریخ شهر و خیابان آمیخته است. تاریخی که تفکیک ناپذیر است و مروری هرچند مختصر را بر شهر و شهرسازی، اجتناب ناپذیر می نمایاند. از پیدایی نخستین تمدن ها تا ظهور نوشهرهای پیشرفته معاصر، این امر مصداق دارد.
با عنایت به مطالب فوق و تأکیدی که بر اصل موضوع- مبلمان شهری- وجود دارد، بررسی سابقه تجهیزات شهری در دو بخش با نامهای: تاریخ خیابان و شهر، تاریخ مبلمان شهر ارائه می شود. همچنین واقعه مهم انقلاب صنعتی که در زمان خود تأثیر عمیقی بر صنایع و زندگی شهری گذاشت، در روند بررسی تاریخی مذکور نقطه عطفی به حساب آمده است.
سنگ فرش (کف پوش)
مفهوم طراحی
منظور از طراحی سنگ فرش ها، استفاده از مصالح و الگوهای روسازی برای آرایشی یک دست و هماهنگ است، بطوری که تأثیر وحدت بخشی در منظر خیابانی داشته باشد و هویت متمایز و شاخصی به شهر ببخشد. سنگ فرش یا پوشش کف همچنین، می تواند حس پیوستگی میان سطوح مختلف را برقرار سازد.
مفهوم سنگ فرش
سنگ فرش را می توان هم به عنوان زمینه ای خنثی در نظر گرفت و هم برای جلب توجه مردم، جنبه تزیینی بیشتری بدان بخشید. به وسیله سنگ فرش می توان کانون یا فضایی شاد آفرید و برای آستانه ای در فضای شهری نقشی همچون قالی پدید آورد.
برای این منظور باید مجموعه ای از مصالح و رنگ برگزیده شود تا ویژگی های مکانی را باز نماید. با استفاده از این مجموعه، می توان مضامین متفاوتی برای هر ناحیه یا خیابان انتخاب کرد.
بافت سنگ فرش
بافت سنگ فرش ها باید با توجه به نوع رفت و آمد عابران پیاده تهیه شود:
•    سطوح نقش دار برای عابران پیاده بی حرکت؛ مثلاً در محل استقرار نیمکت ها، همچنین مسیرهایی با رنگ های متفاوت برای هدایت عابران پیاده در حال حرکت در طول مسیر مورد نظر.
•    سطوح برجسته برای رمپ ها و اطراف آب نماها، نواحی خطرآفرین(سکوهای ساحلی، سکوی مترو…) که امکان لغزش را کاهش می دهند؛ مانند: مصالح دانه ای، سطوح بتنی آج دار و یا سطوح دیگری از این دست.
•    سطوح موج دار برای کمک به نابینایان در حاشیه جدول هایی که ارتفاع آنها زیاد می شود. همچنین در گذرگاه عابران پیاده کاربری آن ضروری است.
•    سطوح ناهموار برای جلی توجه عابران پیاده، یا کاستن سرعت اتومبیل ها. در اینجا می توان از سنگ فرش های ناهموار، نظیر قلوه سنگ های رودخانه ای نیز استفاده کرد.

نیمکت و صندلی خیابانی
«می گویند دولت مردان همواره نیمکت های عمومی شهر را نمادی از اندیشه و تدبیر می دانند. همچنین معروف است که درباره یک شهر می توان بر حسب تعداد نیمکت‌هایش داوری کرد. این بدان معناست که قابلیت طراحی و استفاده از این وسیله در یک محیط اجتماعی نگرانی و مسؤولیت پذیری مسؤولان یک شهر را در برابر همشهری هایشان مشخص می کند.»
در انتخاب جایی برای نشستن، معمولاً یک نوع استفاده کوتاه یا بلند مدت مد نظر است. نشستگاه بلند مدت الزام ها و تسهیلات خاص خود را می طلبد، مانند: مدولاریته، فرم، ارگونومی و قطعات یکپارچه با گلدان و روشنایی و زباله دان یا نیمکت های دیواری و پایه کوتاه روی دیوار.
به تعبیر دیگر، نیمکت ها و صندلی های خیابانی با استفاده کوتاه مدت در گروه بدون پشتی و با استفاده بلند مدت در گروه نیمکت های با پشتی قرار می گیرند. دسته اول در تکمیل فضاهای معماری ساخت عمومیت بیشتری دارند. اکثر این نشستگاه ها اهداف زیبایی شناسی و تزیینی دارند و کمتر به راحتی آنها فکر شده است. نزدیک کردن آنها به اجزایی تندیس وار در محوطه های مورد نظر طراحان، عرف رایج است. بدین ترتیب اغلب این وسایل از مصالح بنایی و ساختمانی نظیر سیمان، سنگ و آجر، همانند عمارتهای پیرامونشان ساخته می شوند. این اجزا با محیط اطراف هماهنگی نسبی خوبی دارند و در برابر تخریبگران هم مقاومند.
اما پر استفاده ترین و احت ترین نیمکت ها، آنهایی هستند که از پشتی و جا دستی برخوردارند و فرمی راحت و مطابق با بدن دارند. این گونه نشستگاه ها افراد به تأمل در نشستن و سپری کردن اوقات با آسودگی خاظر در محیط شهری تشویق می کنند.
می توان برای نشستن و نشستگاه، چند حالت زیر را قائل شد:
•    رو در رو برای ایجاد ارتباط، مکالمه و صحبت.
•    پشت به پشت بدون هیچ تماسی.
•    نشستن در کانون توجه و فعالیت مانند میدان و تفریحگاه ها.
•    نشستن برای مقاسد خاص مانند سرپناه ایستگاه اتوبوس یا کافه.
•    نشستگاه های مدولار، که در واحدهای کوچک قابلیت ایجاد فرم گرد و منحنی را دارند و به ویژه برای گرد تا گرد درخت و گلدان مفیدند.
•    نیمکت و صندلی دنج و پنهان که با گلکاری یا گیاه پایه بلند گلدانی ادغام می‌شود و فضای کاملی را با پرایوسی  مناسب خلق می کنند.
تا حد ممکن وسایل نشستن باید در جایی نصب شوند که از برخی عوامل جوی به ویژه باد، در امان باشند. استقرار آنها باید بر اساس چیدمانی منطقی صورت بگیرد تا از معلق ماندنشان در سطح خیایان و فضای مورد استفاده جلوگیری شود. چیدمان نادرست به سادگی باعث ایجاد حس شلوغی و مزاحمت در مکان استفاده می گردد. تعدادی از نیمکت ها و صندلی های خیابانی را در سایه و تعدادی دیگر را در آفتاب قرار می دهند. آنهایی که در گذرگاه و محل تردد پیادگان قرار می گیرند، نباید مزاحمتی در رفت و آمد مردم ایجاد کنند و بیش از آن که استفاده کننده، مردم و ترددشان را نظاره کند، نیمکت باید طوری موقعیت دهی شده باشد که فرد، طبیعت و منظر اطراف را مشاهده کند. همچنین استقرار نیم صندلی های خیابانی در طرح های مختلف برای استراحت‌های کوتاه در گذرگاه و مکان های انتظار موقتی، کاری شایسته است.
هنگاه طراحی نیمکت یا صندلی خیابانی در نظرگیری نکاتی حائز اهمیت هستند. راحتی، دوام، جذب حرارت. در مصالح به کار رفته، عدم تجمع آب روی سطح محصول، تعبیر و نگهداری آسان و مقاومت در برابر تخریبگران از جمله این نکات می باشند.
به مجموعه فوق باید سادگی فرم و ثبات در ساخت را هم اضافه کرد. هماهنگی هر جزئی از اجزای شهری با محیط که نیمکت و صندلی هم یکی از آنهاست از ضروریات است. نشستنگاه ها در محیط شهری بیشتر از حومه شهر حالت و جنبه ماندگاری دارند. در خارج و اطراف شهر بر استفاده از مصالح بومی تأکید می شود.«در کل باید دقت داشت که طراحی نشستنگاه بدون پشتی از نظر بصری مقبول تر است و دست طراح برای خلق فرم، آزادتر می باشد. مقبولیت بصری آن به دلیل نداشتن اجزای زیاد و در نتیجه تداعی حس مزاحمت و سد کنندگی است. ولی به هر حال باید احوال سالخوردگان و استفاده کنندگان بلند مدت را رعایت کرد.»
صندلی ها در ابعاد بسیار متفاوتی ساخته می شود؛ اما مشخصات اصلی آنها خیلی کم تغییر می کند. در طراحی تجهیزات خیابانی هماهنگ، باید ابعاد انسانی را در نظر گرفت.
برای یک انسان معمولی، برخی اندازه های دقیق وجود دارد:
–    ارتفاع صندلی ۴۴ سانتی متر
–    عمق صندلی ۴۸-۴۲ سانتی متر
هرچه شکل صندلی تناسب بیشتری با خطوط بدن داشته باشد، راحت تر است؛ بگونه‌ای که وقتی به پشتی صندلی تکیه داده می شود، صندلی در زاویه ملایمی قرار گیرد.
در طراحی محل های نشستن ظرافت های بسیاری وجود دارد؛ برای مثال: روی یک نیمکت ۸/۱ متری به ندرت بیش از دو نفر می نشینند، هرچند بر اساس انداه های مربوط به انسان، چهار نفر بتوانند روی آن بنشینند.
نیمکت های معمولی ۲/۱، ۱۸/۱ و ۴/۲ متر طول دارند. اگر طول نیمکت ها برای دراز کشیدن کافی باشد، مورد استفاده ولگردها قرار خواهد گرفت. برای جلوگیری از این امر می توان دسته هایی در وسط نیمکت کار گذاشت.
در مقایسه این اندازه ها با اندازه های پیشنهادی در کتاب اطلاعات معماری نویفرت، این نتایج حاصل می شود:«ارتفاع از کف زمین ۴۱۵، عمق ۵۰۰ و متوسط ارتفاع پشتی از کف ۷۲۵ میلیمتر.» چنانکه این مقایسه با منابع دیگر ادامه یابد دامنه ابعاد و اندازه‌هایی به دست می آید که در شرایط نقص اطلاعات آنتروپومتر یکی جامعه تحت طراحی، بسیار کارآمد خواهد بود. در طراحی نیمکت و صندلی خیابانی این دامنه مشخص کننده اندازه های بحرانی این محل است…

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.