مقاله صفات الهی


در حال بارگذاری
10 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
7 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله صفات الهی دارای ۶۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله صفات الهی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله صفات الهی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله صفات الهی :

صفات الهی
خدا چیست؟
برای به دست آوردن شناختی کلی در این زمینه، پیش از هرچیز، مختصراً اشاره می‌کنیم به تعریفات کلی ادیان رایج درباره خداوند.
از دیدگاه دین یهود، خدا خالق کائنات است. او واحد، توانا و دانای مطلق، فاقد جسمیت، عادل، رحمان و قادر است، کارسازی کار جهان همواره در دست اوست و به آنچه که در عالم می گذرد، نظر دارد و نیز گویی همه چیز را برای خود می خواهد، زیرا به هر که تجلی می کند، می خواهد آن فرد فقط او را به وحدانیت بشناسد. این حالت به نظر می آید یک شیوه «شیوه تربیتی» است؛ از آنجا که خداوند خواهان ترتیب انسان ها است، به آنها فرمان می دهد که جز او چیزی را نپرستند.
در دین زرتشت، خداوند تعالی، اهورا و ضامن نظامی کیهانی اخلاقی است. بر چند وجهه یزدانی حکومت می کند که هر یک از آنها قیومیت یکی از حوزه های طبیعت را بر عهده دارد و نماینده یکی از وجوه خداوند متعالی است.

در هندوئیسم، خدای خالق؟، یکی از مظهرات«مطلق» یا برهمن عام است که خدایی متمرکز در وجود خود است که به جهان می اندیشد، اما خالق آن نیست. طبق این سنت، خدایان معتعددند و همگی مشمول قانون«کارما» هستند. دریافتن معنای دقیق این مقولات مستلزم چندین بحث و فحص است، در اینجا صرفاً به ذکر یکی دو نکته کلی اکتفا شد.
در بودیسم سخنی از خدا یا خالق متعال به میان نمی آید، اما گفته می شود که روزی بودا در کنار جنگلی نشسته بود و چند برگ درخت در دست داشت. در آن حال خطاب به شاگردان خود چنین گفت:«آنچه بر شما افشاء کرده ام، در قیاس با آنچه که می دانم و افشاء نکرده ام، مثل این چند برگ در مقابل تمامی برگ های این جنگل است. به شما فقط چیزهائی راگفته ام که برای شما لازم بوده«. این کلمات حامی از این است که همه چیز گفته نشده. در واقع بعید به نظر می رسد که کسی چون بودا که خود به کمال رسیده، خدا را نشناخته باشد.

خداوند است تا بدین ترتیب، به دلیل محبت نسبت به مخلوق خود، انحطاط عالم را که ناشی از گناه ازلی است، چبران کند. در اینجا به مشکلات ناشی از مقوله «تثلیث» نمی پردازیم.
از دیدگاه اسلام، خداوند، قدیم، خالق کل اشیاء، واحد و فاقد جسمیت، ابدی، رفیع، توانا و عادل ; است. برای کسی که منکر اوست بسیار سخت گیر است، اما برای کسی که او را بندگی می کند و تسلیم اراده اوست، بسیار فیاض و کریم و رحیم و مهربان است.

اگر گرفته های اصلی پیامبران را در دست داشتیم، میان تعاریفشان از خدا، تفاوت های اساسی نمی یافتیم. با این همه، گذشته از تعاریف پیامبران و اولیاء درباره خدا، هر کسی باید برای شناخت خداوند شخصاً کوشش کگند زیرا کلمات، قادر به انتقال دقیق مفاهیم و احساسات نیستند. در واقع، برای درک عمق کلام پیامبران، باید اول خود خدا را شناخت. چه بسا که مشخصات کسی را، ساعت ها با ذکر جزئیات، برای ما تشریح کنند اما تا خود او نبینیم، چیزی جز یک تصویر خیالی از او در ذهن نخواهیم داشت و هرگز چیزی جایگزین شناخت او نخواهد شد. شناخت خداوند نیز بر همین منوال
است.
در برخی متون مقدس آمده که خدا انسان را به شکل خود آفرید و در او از روح خود دمید. این جمله معانی متعددی دارد؛ از جمله اینکه انسان از قابلیت کسب صفات الهی و اتصال به او برخوردار است. در اینجا نکته دیگری نیز هست که باید بیشتر شکافته شود و آن اینکه شناخت خداوند تنها از طریق مظهرات مختص نوع خود، یا نوع اشرف جهان خود، قادر به شناختن خداوند است. برای مثال، اگر خدا بخواهد به خروسی جلوه کند، یا به شکل انسان جلوه می کند یا به شکل خروس. در زمان حضرت مسیح، کسانی که خدا را شناختند، توانستند جلوه او را در مسیح ببیند.«پسر»، جلوه «پدر» بود و «هردو» برای انسان های آن زمان«یکی» بودند. اما با این حال، خداوند چیزی ورای جلوه خود در قالب مسیح بود، زیرا که خداوند همواره لامکان است و مقام او از تمامی موجودات جداست. ظهور خدا عام است اما نسبت به نوع مخلوق، متفاوت است. پس ما صرفاً می توانیم مظهرات او را بشناسیم و باید به شناخت آنها برسیم. فقط خود خداست که می تواند خود را به طور مطلق بشناسد و به کنه ذات خود پی برد.

 

با توجه به آنچه در متون مقدس آمده، اکنون می توانیم خداوند را به حسب صفاتش تعریف کنیم. پر واضح است که صفات منسوب به خداوند، صرفاً ما را در تجسم دادن او و برقراری ارتباط با او یاری می کند و گرنه خداوند به هیچ وجه قابل تعریف نیست. استاد الهی صفات خداوند را، آنچنان که در سنت های مختلف مذهبی مورد بحث و فحص قرار گرفته، یک یک مورد تدقیق قرار داده، نتیجه می گیرد که همه بی هیچ تناقضی مکمل یکدیگرند. علاوه بر این، تاکید می کند که برداشت ما در این زمینه طبعاً شکل انسانی دارد و چه بسا که خود از نسبت دادن چنین صفاتی به خداوند تعجب کنیم.

خداوند خالق کائنات است. او قبل از هرچیز، منشأ آن چیزی به نظر می آید که «وجود» یا «زندگی» خوانده می شود. همه جا و با همه هست، تمام و کامل است و لذا جمع اضداد را در خود دارد. مهربان و کریم است اما نسبت به کسی ضعف ندارد. با صادقین صادق است اما می تواند از آنان که دانسته با او می ستیزند، سخت گیر است. به آنان که فراموشش می کنند بی اعتناء است و کسانی که دانسته موجب انحراف دیگران از راه راست می شوند را منحرف می کند. کسانی را که به او ایمان دارند در ایمان خود استوار می دارد و آنان را که در او به تمسخر می نگرد در اعتقاد خود پایدار می کند. رفتارش آینه وار است؛ یعنی اثرات نیات انسان ها را به آنان باز می گرداند. با کوچکان کوچک است و با بزرگان بزرگ و قس علی ذلک.

لکن از آنجا که فیاضیت اساس خلقت است، لطف و رحمت و بخشایش او بر عدالتش غلبه دارد. مثلاً هربار که نتایج اعمال مثبت انسان ها را به آنها باز می گرداند، آنرا چند برابر می کند، انها در مورد اعمال منفی، به دلیل رحمانیت خود، بازتاب عمل را فقط معادل آن مقرر می دارد. بازگرداندن عکس العمب افراد به آنها توسط خدا نه از سر انتقام جوئی بلکه به قصد تعلیم و درمان آنها است زیرا که خدای حقیقی، مبرا از صفات منفی ناشی از ضعف های انسانی از قبیل خودخواهی، حسادت، بخل، انتقام جوئی، حرص و زورگوئی است. خداوند مخلوقات خود را دوست می دارد و دائماً بر آنها نظر دارد.

سؤال اصلی این بود که خدا چیست و صفاتی از او بر شمردیم، اما تعریف خدا به تنهائی کافی نیست، باید فهمید که چرا باید به خدا ایمان داشت، به عبارت دقیق تر، باید دانست که فایده ایمان به خدا چیست.

استمداد از عالیترین صفات خدا :
در آغاز کار لازم است : نام خدا را با صفت رحمت که عالی ترین صفت اوست همراه آوریم ، زیرا همین صفت است که بر سراسر جهان گسترده شده و همه ی موجودات را فرا گرفته است ، و گرفتاران را نجات بخشیده .

بهتر است این حقیقت را از زبان قرآن بشنویم ، آنجا که می گوید :
»و رحمتی وسعت کل شیء «
»رحمت من همه جا را فرا گرفته است «
و درجایی دیگر از زبان حاملین عرش خداوند می خوانیم :
» ربنا وسعت کل شیء رحمـــه «

»خدایا رحمت خود را همه جا گسترده ای «
ونیز در می یابیم که قوم موسی برای نجات خود از چنگان فرعون خداوند را با صفات رحمت خواندند.
» و نجنا برحمتک «
» ما را بوسیله ی رحمت خویش نجات ده «

و در جای دیگر می بینیم که نجات هود پیروان او را خداوند در اثر رحمت خود می داند .
» فانجیناه والذین معه برحمـــه منا«
» و هود و پیروان او را بوسیله ی رحمت خویش (از چنگان دشمنان (نجات دادیم «

تناسب صفت خدا با درخواست ما :
چه خوب است هر گاه درخواستی از کسی داشتیم ، ابتدا او را با صفت نیکش که با درخواست ما مناسب و ارتباط داشته باشد توصیف نمائیم ، این روش هم بین مردم جهان رسم است و هم می توانیم از قرآن کریم استفاده کنیم به عنوان مثال می بینیم هنگامیکه حضرت عیسی در خواست ( مائده ) و غدا می کند چنین می گوید :
» اللــــهم ربنا انزل علینا مائده من السماء ; و ارزقناوانت خیر الرازقین «
» ; خدایا به ما روزی ده و تو بهترین روزی دهندگانی «

و یا اینکه خداوند به نوح می آموزد که برای پیاده شدن در جایگاه مناسب اینگونه دعا کند :
» و قل رب انزلنی منزلا مبارکاً و انت خیرالمنزلیــــن «
» خدایا مرا به نحو مبارکی فرود آر که تو بهترین فرود آورندگانی «
و زکریا نیز چون فرزندی از خدا می خواهد که جانشین و وارث او باشد خداوند را با صفت (خیر الوارثین) می خواند آنجا که می گوید :
» رب لاتذرنی فرداً و انت خیر وارثین«

» خداوندا مرا تنها مگذار تو بهترین وارثانی «
در این چند آیه می بینیم که برای خواستن روزی از صفت ( خیر الرازقین ) و برای در خواست فرودآوردن مناسب از صفت (خیر المنزلین ) و برای طلب فرزند فرزند از صفت ( خیر الوارثین ) استفاده شده است .

اینجا است که انسان به این حقیقت پی می برد که : بنابراین هنگام آغاز کار مهمّی که انسان ، هم بنام خداوند شروع می کند و هم به اعانت و کمک او نیاز دارد ، لازم است نام خدا را با یکی از برجسته ترین صفاتش همراه آورد .
و شاید به همین جهت باشد که خداوند برای تعلیم پیامبر و بندگانش دستور می دهد : پس از نام او ( رحمان و رحیم ) بگوید . که شامل تمام جنبه های رحمت او گردد ، و برای پیشرفت کار بهترین صفت از صفات خدا همین ( رحمان و رحیم ) است .

در اینجا به علاقه ای که بین خدا و بندگان با گفتن بسم الله ; به وجود می آید باید توجه داشت ، بنـــده در ابتدای کار از همه جا دل برکنده فقط به یاد خدا و با نام خدا کار خود را شروع می کند و نام خدا را با صفت رحمت او همراه می آورد ، » بسم الله الرحمن الرحیم « : بنام خداوند رحمان و رحیم شروع می کنم و از او در پیشرفت کارم استمداد می جویم .
در اینصورت حالتی مخصوص در بندگان به وجود می آید ، توجهی خاص از خدای بزرگ به آنان معطوف می گردد ، که نمیتوان آن را در قالب الفاظ ریخت .
آوردن صفت ( رحمان و رحیم ) پس از ( بسم الله ) روشنگر ارتباط ناگسستنی بین خدا و بندگان است .

در اینجا لزومی ندارد بحث کنیم که کدام یک از معنی دو کلمه ی ( رحمان و رحیم ) وسیعتر است به خاطر اینکه به همراه آوردن این دو کلمه معنی وسیع رحمت خداوند را در بر دارد و تمام جوانب رحمت او را فرا میگیرد . اگر چه همانطور که گفتیم معرف در میان مفسران این است که صفت ( رحمان ) معنی وسیعتری را در بر می گیرد و شامل حال همه ی بندگان اعمّ از نیکوکاران و بدکاران میگردد ، ولی رحیمیّت او اشاره به رحمت خاصی است که در باره ی بندگان صالح و با ایمانش دارد
* * *
اَلحَمدُ للهِ رَبَّ اَلعالَمیـــــن
تفسیر :
این آیه یکی از آیات سور حمد است که هر فرد مسلمانی می بایست لااقل شبانه روزی ده بار در نمازهای خود آن را بر زبان آورد . آری هر مسلمان روزی ۱۰ بار حداقل می گوید : ( حمد و ستایش مخصوص خداوند ، مالک و پروردگار جهانیان است ).
* * *
«الله» جامعترین نام خدا :
همانطور که در تفسیر « بسم الله » گفتیم ، ( الله ) جامعترین نام خدا است به این معنی که بررسی اسماء خداوند بزرگ در قرآن این مطلب را روشن می سازد که هر کدام از اسماء او یک بخش مخصوص از سفات خدا را می رساند ، و تنها نامی که جامع تمام صفات و کلمات اللهی است (الله ) است . و بهمین جهت است که تمام آن اسماء صفت کلمه (الله) قرار می گیرند ، به عنوان نمونه :

غفّار و غفور به جنبه آمرزش خداوند توجه دارد : ( انّ الله غفور رحیم )
سمیع اشاره به اینستکه خداوند آگاه است : ( انّ الله سمیع علیم )
قدیر اشاره به قدرت خداوند است : ( انّ الله علی کل شیء قدیر )
مهیمن اشاره به نگهبانی اوست ; ( در آی زیر به آن اشاره شده )
رزاق اشاره به جنبه ی روزی دادن به موجودات است : ( انّ الله هوالرزاق )

آری تنها « الله» است که جامعترین نام خداوند می باشد ، و لذا می بینیم تمام این اسماء ، صفت کلم (الله ) قرار میگیرند از جمله تنها در یک آیه می خوانیم :
« هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام لامومن المهیمن العزیز الجبار المتکبر ;»
« او است الله که جز او معبودی نیست ، او است حاکم مطلق ، منزّه از ناپاکیها ، پاک از ظلم و بیدادگری ، ایمنی بخش ، نگاهبان بر همه چیز ، توانا ، قاهر بر همه چیز و با عظمت»
« اوست خداوند آفریننده ، ایجاد کننده ی همه ی موجودات و صورت بحخش آنها »
صفت واقع شدن اسماء خداوند در آیات سابق دلیل این است که این صفات در ذاتی که

« الله » نام مخصوص اوست وجود دارند .
شاید به همین جهت است که در مذاهب دیگر هم وقتی می خواهند اشاره به نام معبود مسلمین کنند ( الله ) را ذکر می کنند زیرا توصیف خداوند به این نام جامع ، مخصوص مسلمانان است .
« رب » به چه معنی آمده است ؟
این کلمه در لغت به معنی مالک آمده و به معنی پرورش دهنده و مربی و آقا و مصلح نیز استعمال شده است ، چنانگه از مراجعه به « کتب لغت » این موضوع به دست می آید .
و در قرآن هم می فرماید :
« ربنّا الذی اعطی کل شیء خلق ثم هدی »
« پروردگار ما کسی است که هر چیز را آفرید ، سپس راه و روش زندگی را به او یاد داد»
از این آیه استفاده می شود که « ربّ » به معنی پرورش دهنده نیز آمده است . ولی ممکن است گفته شود : این معانی متعدد در « ربّ » همه به یک ریشه برمیگردد ، و همه لازم و ملزوم یکدیگر هستند یعنی خداوند هم مالک جهان است و هم پرورش دهنده و خالق و;
جهانیان می باشد چنانکه می خوانیم :
« ربکم ربّ سماوات والارض الذی فطرهن »
« پروردگار شما خالق و آفریدگار آسمانها و زمین است » .
* * *
« العالمین » :
این کلمه در قرآن گاهی به معنی انسانهای یک دوره و زمان آمده ، چنانکه در داستان انبیاء می خوانیم :
« و اسماعیل و الیسع و یونس و لوطاً و کلاً فضَّلنا علی العالمین »
« و اسماعیل ، الیسع ، یونس و لوط همه را بر جهانیان برتری بخشیدیم »
در این مورد ، مقصود ، برتری آنها از افراد زمان خودشان است .

و گاهی استعمال در افراد عاقل شده منتهی نه در زمان معین و مخصوص بلکه در تمام ادوار جهان همانند این آیه :
« او لیس الله بأ علم بما فی صدور العالمین »
« آیا خداوند جهان از اسرار درون سینه های مردم آگاه نیست ؟ »
در این آیه « عالمین » در تمام افراد عاقل در همه دورانها استعمال شده است . ولی در عین حال آیاتی نیز و جود دارد که ممکن است از آنها استفاده شود که « عالمین » برای تمام موجودات جهن به کار برده شده است چنان که می خوانیم :

« فلله الحمد رب السماوات و رب الارض رب العالمین »
« ستایش مخصوص خدا است ، که مالک و پروردگار اسمانها و زمین است ، مالک و پروردگار جهانیان است »
در این مورد « عالمین » برای تمام موجودات جهان به کار رفته است .
از مجموع بیانات بالا نتیجه می گیریم که « عالمین » یک معنی بسیار وسیع دارد و می – تواند سراسر عالم هستی را در بر بگیرد و در آیه مورد بحث این معنی مناسب تر است .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.