مقاله بررسی روش تفسیری احسن الحدیث


در حال بارگذاری
18 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
9 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله بررسی روش تفسیری احسن الحدیث دارای ۱۱۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی روش تفسیری احسن الحدیث  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی روش تفسیری احسن الحدیث،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی روش تفسیری احسن الحدیث :

بررسی روش تفسیری احسن الحدیث

مقدمه
سنت الهی در همه زمان ها ، بر آن بوده که هر پیامبری را به زبان قومش مبعوث کند . لذا زبان قرآن ، همان زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یعنی زبان عربی است که مردم هم ، به همان زبان با یکدیگر سخن می گفته اند . خداوند متعال پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را مفسر قرآن معرفی کرد . اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله که زبانشان عربی بود ، قرآن را می فهمیدند ،

چرا که قرآن به زبان آنها نازل شده بود . اما با وجود این هم زبانی ، اختلاف نظرهای بسیاری داشتند که پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مرور ظهور پیدا کرد . گاهی نیز اصحاب به

برخی معانی دست نمی یافتند و به خود پیامبر صلی الله علیه و آله که اولین مفسر بود ، رجوع می کردند و پس از او نیز به اصحاب برجسته ای چون حضرت علی علیه السلام ، ابن عباس ، ابن مسعود و . . . مراجعه می کردند به همین دلیل ، از همان زمان به پیدایش ‹‹ علم تفسیر ›› منجر شد . از این رو علم تفسیر قرآن یکی از مهم ترین علومی است که دچار تحولات گوناگون شده است . تا جایی که پس از خود تفسیر ، مفسرین به بررسی مبانی و روش های تفسیری ،

مفسرین پرداخته اند ، زیرا در میان مباحث علوم قرآنی ، بحث از روش های تفسیری جایگاه خاصی به خود اختصاص داده است و پیدایش شیوه های مختلف تفسیری و به کار گیری مبانی گوناگون در تفسیر قرآن کریم ، زمینه طرح این بحث ضروری را در علوم قرآنی به وجود آورده است . با توجه به اهمیت موضوع روش های مفسران و جایگاه ویژه ای که در میان مباحث علوم قرآنی به خود اختصاص داده است ، در این رساله به تبیین روش تفسیری ‹‹ تفسیر احسن الحدیث › از مؤلف معاصر ‹‹ سید علی اکبر قریشی ›› پرداخته ایم . با مراجعه ای که به پایگاه های اطلاع رسانی و منابع مختلف شد ، در مورد این تفسیر کار جدی صورت نگرفته است . تنها در برخی از کتاب ها و مجله حوزه به معرفی این تفسیر پرداخته شده است و به عنوان نمونه به مواردی از آن اشاره می شود :

المفسرون و حیاتهم و منهجهم محمد علی ایازی ، نگاهی به قرآن قریشی ، سیر تطور تفاسیر شیعه محمد علی ایازی ، دانشنامه قرآن بهاء الدین خرمشاهی ، آشنایی با قرآن پژوهان ایران

حسن پیری . روش تحقیق در این پژوهش به شیوه کتابخانه ای است و در قم بیشترین بهره را از کتابخانه تخصصی مرکز فرهنگ و معارف قرآن بردم اما با کمال تأسف و با این همه اهمیت ، تلاش های در خور توجهی در جهت معرفی و بازشناسی این روشها به چشم نمی خورد . این تفسیر گران سنگ را به هدف تبیین مبانی ، روش و گرایش های تفسیری مفسر ، و نیز بررسی مباحث علوم قرآنی آن برگزیدیم . امید است خداوند منان ، این بنده حقیر را مورد هدایت و رحمت قرار دهد .

و الله المستعان

فصل اول :

‹‹ کلیات ››

بخش اول
۱- ۱- ۱- زندگی نامه
سید علی اکبر ، اینجانب سید علی اکبر قریشی فرزند مرحوم سید محمد قریشی در ۱۴ شعبان ۱۳۴۷ ق . در شهر بناب از شهرهای آذربایجان شرقی متولد شدم . دروس ابتدایی را در مدارس ملی آن روز خواندم و دروس حوزوی را در نزد مرحوم پدرم و مدرسه علمیه آن شهر شروع نمودم . حدود سال ۱۳۲۴ ش . برای تکمیل تحصیل به حوزه قم مشرف شدم و از اساتید بزرگواری امثال آیت الله بروجردی ، آیت الله سلطانی ،آیت الله مجاهدی ، آیت الله سید حسین قاضی و دیگران استفاده کردم. ۱

حدود سال ۱۳۳۲ از قم به ارومیه منتقل شده و در آنجا اقامت کردم . یکی از پیشامدهای بسیار مفید آن بود که در ارومیه با چند نفر از روحانیون که آنها نیز از حوزه قم برگشته بودند بحث تفسیر قرآن و روایات را شروع کردیم که تقریبا بیشتر از ده سال ادامه داشت۲ از سال ۱۳۴۲ که امام سلام الله علیه قیام خود را شروع فرمود ، ما هم به پیروی از آن رهبر بزرگ مبارزه با طاغوت را

شروع کردیم . در آن مدت به دفعات از منبر محروم شدم . حتی یک دفعه یک سال تمام طول کشید . در سال ۱۳۵۷ به مدت یک سال به بافت کرمان تبعید شدم . ولی بعد از چند ماه تبعید شکسته شد ، به ارومیه برگشتیم . تا ۲۱ بهمن ۵۷ رسید که انقلاب پیروز شد و در سال ۱۳۵۸ برای نوشتن قانون اساسی به عنوان خبرگان قانون اساسی انتخاب شده و به تهران رفتم ، سه ماه تنظیم قانون اساسی طول کشید . در سال ۱۳۶۱ برای مجلس خبرگان رهبری انتخاب شدم و در سال ۱۳۶۹ بار دوم به عضویت مجلس خبرگان در آمدم و اکنون به صورت یک روحانی آزاد مشغول تبلیغ

و هدایت و ارشاد مسلمانان و مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ارومیه می باشم و در سال ۱۳۷۴ در سومین نمایشگاه قرآن کریم به عنوان خادم قرآن معرفی شدم . و در زمینه وعظ و خطا به دارای بیانات گرم و سخنان ناقد و در عرصه تألیف قلم شیوا و توانایی دارم و حدود ۳۰ اثر در زمینه علوم اسلامی ، تاریخ اسلام و قرآن پژوهی به رشته تحریر در آورده ام ۱ .

۱- ۱- ۲- اساتید
از محضر اساتید فراوانی بهره برده ام به گفته خود وی ، ایشان بحث بدیع ، از کتاب مطول و شرح لمعه در خدمت حجت الله محمد تقی زرگر و وسائل ، را نزد مرحوم آیت الله شهید صدوقی بحث بیع و خیارات ، را از مکاسب ، نزد سید محمد باقر سلطانی طباطبایی و مقداری هم از محضر مرحوم آقا سید حسین قاضی فرا گرفت که ایشان عضو هیئت منتحنه بود که از طرف مرحوم آیت الله بروجردی انتخاب شده بود و در مدرسه فیضیه ، از طلاب امتحان می گرفتند قرار گرفت و مدتی نیز درس خارج مرحوم آیت الله بروجردی ، رفتم که اواخر عمر ایشان شرکت کرد .

۱- ۱- ۳- آثار قرآن پژوهی قریشی
آثار قرآن پژوهی قریشی عبارتند از : تفسیر احسن الحدیث ، قاموس قرآن و نگاهی به قرآن که اکنون به توضیح هر یک از این آثار می پردازیم :
۱ . تفسیر احسن الحدیث

کتابی است ساده و روان با جهت گیری هدایتی و تربیتی که مخاطب آن توده مردم می باشد و نگارش آن در سطح قرار گرفته تا قرآن در سطح عموم مردم مورد فهم قرار گیرد و مردم با آگاهی از تعالیم انسان ساز قرآن به سوی عمل گام پیش نهند این تفسیر کل قرآن را به ترتیب از سوره حمد تا ناس را در بر دارد . ۲
۲ . قاموس قرآن
این کتاب به شرح واژه ها و لغات قرآن کریم پرداخته و در نوع خود از بهترین آثار در لغت پژوهی الفاظ قرآن است . مؤلف آن را در سال ۱۳۴۹ ش شروع و در سال ۱۳۵۴ به اتمام رسانده است .
قاموس قرآن در واقع دایره المعارفی است برای قرآن مجید که تمام کلمات قرآن را به ترتیب الفباء توضیح داده و به اقوال لغت شناسان و روایات معصومین (ع) توجه نموده و بیش از ده بار به چاپ رسیده است . قرآن کریم با حذف مکررات و مشتقات حدود ۱۸۶۰

کلمه است ، در این کتاب هم کلمات فوق یکی یکی بررسی شده ، آیات آنها و مقداری از روایات و اقوال دانشمندان در تفسیر آیات بیان شده است . مثلا شما اگر کلمه وحی را در نظر بگیرید خواهید دید که درباره ‹‹ وحی ›› چند صفحه سخن گفته : وحی انبیاء ، وحی برای بشر ، وحی موجودات زند و وحی موجودات مادی . . . ذکر شده است . و تألیف این کتاب حدود ۵ سال طول کشیده است . ۱
۳- نگاهی به قرآن
مؤلف در این کتاب به بررسی پاره ای از مباحث علوم قرآنی پرداخته و در آن اطلاعات سودمندی درباره قرآن شناسی ارائه داده است و در این کتاب از قبیل واژه قرآن به چه معناست ؟ قرآن چند آیه دارد ؟ سوره های مکی و مدنی قرآن کدامند ؟ در این کتاب ۷ موضوع از موضوعات قرآنی نظیر وحی در قرآن ، تثلیث در قرآن ، محکمات و متشابهات سحر و معجزه ، خلقت در شش روز ، حروف

مقطعه و نظایر آن توضیح داده شده است . برخی مباحث آن جنبه کلامی دارد مثل بحث پیرامون بلاء ، مراد از امامت چیست ؟ شبهه اکل و مأکول و برخی جنبه علمی دارد مثل زنبور عسل ، هدهد ، و مورچگان و برخی جواب شبهات آیات مشکل است مثل بحث پیرامون آیه لیس بظلام للعبید لاخوف علیهم و لا هم یحزنون و برخی دیگر درباره اعلام و کلمات و حقایق و معارف دیگر قرآنی است ۲ .

۱- ۱- ۴- معرفی دیگر آثار قریشی
۱ . الاخلاق و الآداب
این کتاب عربی است . حدود هزار روایت و آیه در ضمن صد و ده فصل جمع شده است روایاتی که جنبه حکایتی و اخلاقی دارند انتخاب شده است .

۲ . المعجم المفهرس لا لفاظ الصحیفه الکاملیه
استاد درباره این کتاب گوید : روزی یکی از دوستانم ، جناب آقای محمد امین رضوی گفت : صحیفه سجادیه ، کتابی است که چندان به آن توجه نمی شود . شایسته است معجمی برای صحیفه بنویسیم ، که دسترسی به مطالب آن آسانتر باشد . ایشان مرا به نوشتن معجم، تشویق کردند.
این کتاب ۵ سال طول کشید . و این کار در سه مرحله داشت : یکبار از اول تا به آخر نوشته شد و بعد تنظیم شد در نوبت سوم ، در دفتر مخصوصی و به ترتیب خاص ، پاکنویس شد.

۳ . خاندان وحی در زندگانی چهارده معصوم علیه السلام
در این کتاب از هر یک از معصومین علیه السلام چهار فصل و نادر آمده است که مجموعا ۱۹۶ نادره ها ، را تشکیل می دهد . در این نادره ها بیشتر ، آن حکایتی آمده است که صحیح و در منابع اولیه وجود دارد .
۴ . سیری در اسلام
۵ . معاد علم از نظر قرآن
۶ . سیری در عالم برزخ
۷ . اعلام نهج البلاغه
۸ . مفردات نهج البلاغه شرح لغات نهج البلاغه
۹ . شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام
۱۰ . مرد مافوق انسان امام حسین علیه السلام
۱۱ . انفاق در مهدی موعود ( عج )

بخش دوم
۱- ۲- ۱- منابع تفسیری ‹‹ احسن الحدیث ››
معرفی منابع هر تفسیر نه تنها در شناخت روش هر مفسر دارای اهمیت است ، بلکه این منابع ، بیانگر بینش مفسر و محتوای علمی تفسیر می باشد . بیان این مسأله میزان تأثیر پذیری مفسر از مفسران قبلی را روشن و میزان وابستگی و تقلید یا استقلال مفسر از دیگر مفسران را آشکار می سازد وی علاوه بر تفاسیر در این تفسیر از کتاب حدیثی ، لغت و کتاب های دیگر نیز استفاده کرده است . منابع در این تفسیر بر دو نوع است : یکی کتب تفسیری و دیگری کتب غیر تفسیری از آنجایی که کتب تفسیری از اهمیت خاصی برخوردار است لذا در آغاز مهمترین منابع تفسیری را ذکر می نماییم و در مورد کتابهای غیر تفسیری تنها به ذکر آنها اکتفا می نماییم .
۱- ۲- ۱-۱- منابع تفسیری ‹‹ تفسیر احسن الحدیث ›› از این قرار است :‌
۱ . مجمع البیان
این کتاب بعد از تفسیر تبیان شیخ طوسی از بزرگترین و گرانبهاترین کتب تفسیر اثنی عشری به شمار می رود . نویسنده این کتاب ابو علی فضل بن حسن ملقب به طبرسی مشهدی رضوی می باشد . قریشی در موارد متعددی به این تفسیر استناد نموده است :
الف . قریشی در بیان معنای تعداد زیادی از لغات قرآنی از گفتار طبرسی در مجمع البیان استفاده کرده است در مورد کلمه ( رد ء ا ) در آیه :
‹‹ واخی هارون هو أ فصح مِنی لساناً فارسِلهُ مَعِی رٍدءاً یصدقنی إنی اخافُ ان یکًذبون ›› قصص : ۳۴ .
گفتار طبرسی را نقل کرده که می گوید : وقتی که گفته می شود فلانی ( ردء ) فلانی است معنایش این است که یاور پشتیبان اوست ۱ .
ب . از موارد استناد قریشی به مجمع البیان می توان بعضی موارد اعراب و حرکات را نام برد که در روشن شدن معانی آیات ، نقش بسزایی دارد . در تف
( ذلکم ) و ( أنَ الله ) هر دو محلای مرفوغند و تقدیر آیه چنین است :‌ ( الامر ذلکم ) امر این است و الامر انَ الله موهن و آن امر این است که خدا سست کننده نیرنگ کافران است و در آیه ‹‹ ذلکم فذقوه و انَ للکافرین عذاب النار ‌›› نیز همین تقدیر است و اینکه بعضی گفته اند کلمه ذلکم ( مبتدأ ) و کلمه ( فذقوه ) خبر است صحیح نیست برای اینکه ما بعد فاء هیچ وقت خبر برای مبتدأ واقع نمی شود .
ج . قریشی تعداد زیادی از روایات را که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اهل بیت علیه السلام را از مجمع البیان نقل نموده که در توضیح معانی آیات مفید است از آن جمله در ذیل آیه أهٌم خیرُ ام فومُ تُبَع دخان : ۳۷ . سهل بن ساعد از رسول خدا (ص) روایت کرده که فرمودند قوم تبع را ناسزا نگوئید چون اسلام اختیار کردند . و در معنای حفده در آیه ‹‹ و جَعَلَ لکم من ازواجکم بنین و حفده ›› نحل : ۷۲ . روایتی از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمودند

حفده فرزندان فرزندان می باشند . ۱
۲ . تفسیر المیزان
المیزان فی تفسیر القرآن تألیف سید محمد حسین طباطبایی متوفی ۱۴۰۲ ه ۱۹۸۱ م .
این تفسیر شریف که تاکنون بارها به چاپ رسیده است در موارد بسیار آرای دیگر مفسران را در موضوعات مختلف مورد ارزیابی قرار داده و تعدادی را تأیید و برخی را رد نموده است و از نظر بعضی علت نامگذاری این تفسیر به ‹‹ المیزان ›› نیز همین امر بوده است ۲ . این تفسیر ارزشمند حاوی امتیازات زیادی است از جمله اینکه شامل دو روش تربیتی و موضوعی قرآن می باشد و به وحدت موضوعی سود قرآن براساس هدف آن توجه داشته و برای توضیح و تشریح آیات ، آنها را به مقاطع معینی براساس سیاق واحد تقسیم نموده و معتقد است که یک وحدت کلی بر قرآن حاکم می باشد که در تمام آیات و سورش ساری و جاری است ۳ .
این تفسیر یکی از مهمترین تفاسیر شیعه به شمار می آید و از مزایای آن بحث های کامل و وسیع در تفسیر برخی آیات است که مفسر بر بسیاری از کتب تفسیری و حدیثی و تاریخی و لغوی و دیگر منابع تکیه کرده و بر این نظر است که تنها راه درک مفاهیم قرآنی این است که قرآن را با خود قرآن تفسیر نماییم سپس به پیامبر و عترت و اهل بیت علیه السلام رجوع کنیم . ۱

شایان ذکر است که علامه در بیان لغت و اعراب و صور بلاغی آیات به اندازه ای که به کشف مقصود منتهی گردد اکتفا نموده و برای تأیید صحت و مطالب عنوان شده مباحث عقلی و علمی و فلسفی و اجتماعی و تاریخی را در قسمت ‹‹ بیانات ›› به صورت مفصل آورده است که در واقع توضیح بیشتر و تأیید معنایی است که علامه آن را برگزیده است۲ این تفسیر یکی از مهمترین منابع احسن الحدیث به شمار می آید به گونه ای متفاوت مورد استفاده مفسر بوده است .
‹‹ و یسئلونک عن الروح قل الُروحُ من امر ربی . . . ›› آیه ۸۵ : اسراء .

علامه در مورد مفهوم این آیه توضیحاتی دارد که خلاصه چنین است . واژه روح در لغت به معنای مبدأ حیات و ضمیر مذکر و مؤنث هر دو به آن باز می گردد و شاید به دلیل جواز استعمال برای هر دو جنس، آن باشد که به طور مجازی می توان آن را برای موردی اطلاق کرد که به وسیله آنها آثار نیک و مطلوب ظاهر می شود ، در این آیه مورد نظر گروهی روح را به وحی تفسیر کرده اند ‹‹ اوحینا الیک روحا من امرنا ›› آیه ۵۲: شوری .

و علت نامگذاری وحی و قرآن به روح این بوده که نفوس مرده را حیات می بخشد . ایشان به استناد به آیاتی که جبرئیل را آورنده قرآن معرفی نموده یا وحی را روح الامین و حامل قرآن نامیده و روح القدس را که غیر از ملائکه است به جای جبرئیل که خود از ملائکه است دانسته نتیجه گرفته اند که جبرئیل روح القدس را بر قلب پیامبر نازل می کند و این روح حامل قرآن است . به نظر علامه منظور از روح در آیه ‹‹ و یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی . . . ›› . روح مطلق یا مقید نیست مصداق خاصی را مدنظر ندارد ، بلکه سئوال از حقیقت روح است که این حقیقت در همه مصادیق وجود دارد . ایشان می فرماید که کلمه من از حقیقت جنس را معنا می کند و می فهماند که روح از جنس و سنخ امر است و امر خدا همان کلمه ‹‹ کن ›› است و آن کلمه ای ایجادی است و آن فعل خاص خداست که اسباب گویند و تدریج در آن دخیل نیست و آن وجودی است بالاتر از زمان و ظرف مکان و نشئت ماده و روح به حسب وجود از سنخ امر از ملکوت است . ۱ قریشی در رابطه با روح می فرماید : مراد از روح روحی است که در بدن است و در بسیاری از آیات آمده که روح جبرئیل و فرشته وحی است قل نزله روح القدس من ربک بالحق ۱۰۲ نحل .
قریشی در رابطه با آیه ۱۲ تا ۱۴ مؤمنون ثم انشأناه خلقا آخر می فرماید که به استناد آیات قرآنی ادله مادی بودن روح را بیان می کند . بدین ترتیب که خداوند در سوره مؤمنون بعد از بیان مراتب پنج گانه خلقت انسان کلمه انشأناه بر این معنی دلالت دارد که بعد از کامل شدن بدن آن را به صورت خلقی دیگر ایجاد کردیم پس روح برخاسته از بدن است
اگرچه ماده نیست ولی مادی است . این کلمه فقط درباره انسان آمده است که با دمیدن روح مخلوق دیگری غیر از مخلوق اول می شود سپس نظر علامه را چنین بیان می کند براساس ‹‹ الامرُ الخلقُ و الامر ›› آیه ۸ اعراف : ۵۴ . امر را در مقابل خلق و قرار دادن کلمه کن را به امر در ایجاد مجردات بدون تجرد و خلق را به ایجاد مالیات با تدرج۲

۳ . تفسیر المنار ( تفسیر القرآن العظیم )

این تفسیر تألیف محمد رشد رضا ، متونی ۱۳۵۴ ه . ق . ۱۹۳۵ م .
این تفسیر مجموعه دروسی است که رشید رضا از استادش شیخ محمد عبده اخذ کرده در ابتدای قرآن تا آیه ۵۳ سوره یوسف را شامل می شود . محمد عبده در این تفسیر ، روش تربیتی را ترسیم نموده مسلمانان را به کار گیری عقل و تفکر دعوت می کند ، به مسائلی چون علاج عوامل عقب ماندگی جوامع اسلامی توجه نموده و نظر مخالف نظر جمهور اهل سنت را در بر دارد و به گفته ذهبی راه معتزلی ها را در پیش گرفته اما به طور کلی به اقوال مفسران دیگر تقیدی ندارد و مبهمات قرآن را با آنچه در تورات و انجیل ذکر شده توضیح داده است .۱
نظر عبده در رابطه با فرشتگان و شیاطین این است نیروهای فعال و موجود در عالم طبیعت و در

جهت صلاح یا فساد حیات هستند آنها مانند انسان موجوداتی مستقل با اعضا و جوارح باشند را قبول ندارد و نظر او برخلاف نظری است که اهل ظاهر از ظواهر آیات و احادیث می فهمند به اعتقاد رشید رضا جن دیده نمی شود هر کس که ادعای رؤیت جن را بکند ناشی از خطای حس و ادراک مدعی می داند و به نظر او حدیث صحیحی هم در این خصوص نیامدن و هر کس که ادعا کند جن را دیده است ، ادعایش وهم و خیالی بیش نیست و حقیقت خارجی ندارد . رشید رضا جن دیده نمی شود و هر کس که ادعای رؤیت جن را بکند ناشی از خطای حس و ادراک مدعی می داند

و به نظر او حدیث صحیحی هم در این خصوص نیامده و هر کس که ادعا کند جن را دیده است ادعایش وهم و خیالی بیش نیست و حقیقت خارجی ندارد ‌، رشید رضا بعد از اظهار این نظر حدیثی از ابو هریره می آورد در مورد اینکه کسی خرمای صدقه را دزدید و پیامبر خبر داد که سارق جزو شیاطین است و احادیث دیگری هم از دیگران نقل شده که دلالت بر این دارد که انسان جن را م

ی بیند . رشید رضا بعد از نقل این احادیث می گوید حق این است که در بین همه این احادیث صحیحی وجود ندارد . ۱
قریشی در رابطه با جن می فرماید که ما باید به وجود جن معتقد باشیم چرا که قرآن و رسول خدا و امامان از وجود آن خبر داده اند . او معتقد است جن به مانند انسان بر روی زمین مورد تکلیف قرار گرفته جن ما را می بیند و ما آن را نمی بینیم و جن می تواند مانند ملائکه هم می تواند به شکل انسان باشد و فرق اساسی میان آن دو فقط در دیده شدن و دیده نشدن می باشد . ۲
‹‹ أَلَم تَرَ إلی الذین . . . . . مُوتُو اثُمَ أفیهُم . . . ›› ۲۴۳ : بقره .
شیخ محمد عبده سعی می کند مرگ و حیات مردم را توجیه کند می گوید : ‹‹ به آنها گفت بمیرید نه اینکه واقعا آنها را بمیراند ، بلکه منظور این است که دشمن بر سر آنها مسلط کرد ، نیرو ، قوت و استقلال آنها را فرا گرفت و جمعیت آنها را پراکنده ساخت و باقیماندگان در زیر دست دشمن ، ضعیف و ناتوان گردیدند . سپس خداوند آنها را زنده کرد ، یعنی استقلال ، قوت و شوکت آنها بازگشت نمود و این یک نوع تأدیب برای آنها بود ، تا خود را پاک سازند و نتیجه اخلاق سوء خود را بدانند این است معنای مرگ و حیات امتها ۳ . قریشی می گوید : منشأ این تأویل ظاهرا ترس از افکار زمان یا عدم تحلیل علمی چیزهایی از قبیل اژده ها شدن عصا ، شکافتن دریا ،‌ نسوختن ابراهیم علیه السلام در آتش ، عاجزیم اما این ها از قدرت خدا که زمام علل و عوامل طبیعت در دست او است بعید نمی باشد ، خدا در مقابل نظامات خلقت دست بسته نیست بهتر است ظواهر اینگونه آیات را در نظر بگیریم و از افکار مردم نترسیم و آنگاه آنها را نمونه ای از رجعت و قیامت بدانیم تا مفاهیم اسلامی به ذهن های مردم مأنوستر باشد . پس ‹‹ فقال لهم الله موتو اثم احیاهم ›› ظهور این جمله در مرگ و زنده شده و لفظ موتوا حاکی از اراده خداست یعنی خدا خواست بمیرند پس مردند ۴ .

۴ . تفسیر کشاف
ابوالقاسم محمد بن عمر خوارزمی معروف جار الله زمخشری در سال ۴۶۷ دیده به جهان گشود و در سال ۵۳۸ دیده از جهان فرو بست . او در اندیشه و اعتقاد ، معتزلی بود و آشکارا آن را بر ملا می ساخت و تفسیرش را نیز بر مسلک اعتذال بنیان نهاد ۱ .

تفسیر کشاف تفسیری است ارزشمند که زیبایی و جمال قرآن را جلوه گر ساخته و در روشنگری و کشف بلاغت و سحر بیان آن ، بی نظیر است زیرا مؤلف آن در زبان عربی چیره دست بوده است ، بر لغت و اشعار و نیز علوم بلاغت و بیان و نحو و اعراب تسلطی کامل داشته است ، نگاه زمخشری در دلالت آیات کریمه قرآن نگاهی است ادبی و دقیق و فهم او از معانی آیات نیز فهمی است . ژرف و عمیق که از هیچ مکتب کلامی خاص تأثیر نپذیرفته است . ۲
به عنوان نمونه در تفسیر آیه : ‹‹ وجوهُ یومئذ ناضرَهُ إلی ربها ناظِرهُ ›› می گوید ‹‹ وجه›› عبارت

است از جمله وجود شیء ‹‹ ناضره ›› از ریشه ‹‹ نضره ›› به معنای شادابی و درخشندگی او برخورد با نعمت ، إلی ربها ناظره یعنی تنها به خدایشان می نگرند نه به غیر او و این، به جهت تقدیم مفعول است ، چنانکه در این آیات إلی ربک یومئذ المستقر ، إلی ربک یومئذ المساق إلی الله تصیر الامور إلی الله المصیر . . . پیداست که ایشان به چیزهایی می نگرد که از شمار بیرون است و در جمعی که تمام خلق در آن گرد آمده اند، در آن روز مؤمنان نظاره گرند ، زیرا ایشان پناه یافتگانی هستند که نه ترسی بر آنان چیره است و نه اندوهی ، در نتیجه ، اختصاص یافتن نگاه آنها به سوی پروردگارشان مورد نظر می باشد و محال است که آنها بتوانند خدا را ببینند . ۳
قریشی ذیل تفسیر این آیه می فرماید با در نظر گرفتن ‹‹ وجوهُ یومئذ ناضره إلی ربها ناظره ›‌› در مقابل وجوهُ یومئذ باسره قرار گرفته چنین می شود که وجوهی در امروز که قیامت به پا می شود زیبا و خرم است و مسرت و بشاشت درونی از چهره نمایان است و مراد به نظر کردن به خدای تعالی نظر کردن حسی با چشم سرانجام می شود نیست چون برهان قاطع قائم است بر محال بودن دیدن خدای تعالی ، بلکه مراد قلبی و دیدن قلب به وسیله حقیقت ایمان است همانطور که براهین عقلی هم همین را می گوید و اخبار رسیده از اهل بیت علیه السلام بر همین امر دلالت دارد ۱ .

‹‹ فإذا فَرَغتَ فَا نَصب ›› آیه ۷ : الم نشرح .
نصب بر وزن عقل : رنج داده . رنج دیدن و در این آیه فعل امر است یعنی تلاش کن و خودت را به زحمت انداز به معنی نصب کن . زمخشری می گوید : از جمله بدعتها اینکه بعضی از رافضی ها ( شیعه ) لفظ ( فا نصب ) را به کسر صاد خوانده و گفته اند یعنی علی بن ابیطالب را برای امامت نصب کن : اگر این ادعا برای رافضی صحیح باشد ، ناصبی هم می تواند آن را با کسر بخواند و گوید : معنایش آن است که : ناصبی بودن و دشمن داشتن علی بن ابیطالب را رسمی کن .
و جآءَ رَبُکَ و الملکُ صَفا صَفا

زمخشری گوید منظور از آمدن خدا ، آمدن فرمان خدا است ‹‹ والامر یومئذ لله ›‌› انفطار: ۱۹ .
به عبارت دیگر منظور از آمدن خدا آن است ، که وعده های خدا چنان عملی می شود و چنان تحقق پیدا می کند که تمام حجابات و ابهامها از آنها برطرف می شود . علی هذا نسبت ‹‹ آمدن ›› به خدا مجاز عقلی است . آمدن ملائکه هم برای اجراء فرمان خداست در جای دیگر آمده است ‹‹ یوم تشقق السماء بالغمام و نزل الملائکه تنزیلا ›› فرقان : ۲۵ صفا صفا حال است به معنی ‹‹ مصطفین ›› زمخشری در تفسیر آن گوید :
‹‹ فیصطفون صفا بعد صفا ›› . علاوه بر تفاسیری که ذکر شد ، منابع تفسیری دیگری نیز مورد استفاده مفسر بوده است که چون در مقایسه با تفاسیر پیشین کمتر مورد استفاده قرار گرفته تنها به ذکر اسامی آنها اکتفا می شود .
۱ . تفسیر البرهان : بحرانی ، سید هاشم بن سلیمان ، ۱۱۰۷ ه . ق .
۲ . تفسیر صافی : فیض کاشانی ، مولی محسن ، ۱۰۹۱ ه .
۳ . تفسیر کبیر ، رازی ، فخر الدین محمد بن عمر بن حسین بن حسن بن علی ، ۶۰۶ ه . ق
۴ . تفسیر قمی ، القمی ، علی بن ابراهیم بن هشام ، م ۳۰۷ ه ۹۱۹ م .
۵ . تفسیر عیاش ، عیاش سمرقندی ، محمد بن مسعود بن عیاش .
۶ . تفسیر خازن ، بغدادی ، علاء الدین علی بن محمد بن ابراهیم ، ۷۲۵ ه .
۷ . تفسیر آلاء الرحمن ، بلاغی نجفی ، محمد جواد بلاغی ، ۱۲۸۲ م .

۸ . تفسیر الدر المنثور ، سیوطی ، جلال الدین عبد الرحمن ، ۱۴۰۴ ه . ق .
۱- ۲- ۱- ۲- منابع حدیثی و روایی
قریشی در تفسیر خود اضافه بر کتب تفسیری که از آن نام بردیم :
روایات بسیار دیگری از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام نقل کرده و از آنها استفاده نموده است . ما تنها به ذکر این منابع اکتفا می کنیم بدون آنکه همانند منابع تفسیری به توضیح تفصیلی آنها بپردازیم . این منابع عبارتند از :‌
۱ . بحار الانوار : مجلسی ، محمد باقر بن محمد تقی بن مقصود علی اصفهانی ، م ۱۱۱۱ ه.ق .
۲ . نهج البلاغه : امام علی بن ابیطالب علیه السلام .
۳ . الکافی : کلینی بغدادی ، محمد بن یعقوب ، م ۳۲۸ ه . ق .
۴ . علل الشرایع : الصدوق ، ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ، م ۳۸۱ ه . ق .
۵ . عیون اخبار الرضا : الصدوق ، ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ، م ۳۸۱ ه . ق .
۶ . الخصال : الصدوق ، ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ،‌ م ۳۸۱ ه . ق .
۷ . التوحید : الصدوق ، ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ، م ۳۸۱ ه . ق .
۸ . سفینه البحار : قمی ، عباس ، م ۱۳۱۹ ه . ق .
۱- ۲- ۱- ۳- منابع لغوی
قریشی علاوه بر تفسیر مجمع البیان از برخی از منابع لغوی نیز در تفسیر خود استفاده نموده است که عبارتند از :
۱ . صحاح
۲ . قاموس قرآن
۳ . مفردات فی غریب القرآن
۴ . النهایه

۱- ۲- ۲- توصیف مختصری از تفسیر احسن الحدیث
تفسیر احسن الحدیث در ۱۲ جلد به زبان فارسی تنظیم گردیده و جامع کل سوره قرآن می باشند . برخلاف بیشتر تفاسیر برای توضیح مفاهیم و معانی قرآن به تکرار حرف ها و نظریات گذشتگان روی نیاورده و با بهره جستن از دو سبک تفسیر قرآن به قرآن و قرآن با سنت نگارش این تفسیر را به انجام رسانده است اما شایسته ترین روش تفسیری را همان روش تفسیر قرآن به قرآن می داند و شیوه های دیگر را در تفسیر این کتاب وحیانی را جایز نمی شمارد . اما از آنجایی که روش مفسر در تفسیر از جایگاه ویژه ای برخوردار است در این مجال خطوط کلی روش ایشان را در تفسیر یادآور می شویم گرچه شرح روش اصلی تفسیری در بخش های آتی خواهد آمد .
۱-۲-۳- نگاهی کلی به شیوه تفسیری احسن الحدیث
روش این تفسیر در ترتیب مباحث آن است که در آغاز آیاتی را که مطلب آن با یکدیگر مرتبط است بر می گزیند ، سپس ترجمه فارسی آن را می آورد و آنگاه کلمه هایی که نیاز به شرح و تبیین دارند ذکر می کند. و پس از این، مطالب لازم تفسیری را زیر عنوان ‹‹شرح ›› می آورد . این تفسیر

همانند بسیاری از تفاسیر ، مقدمه در علوم قرآنی دارد که در حقیقت جز مبادی تفسیر و آشنایی کلی با قرآن می باشد . مانند توضیح درباره کلمه قرآن، نزول دفعی و تدریجی و برخی دیگر از موضوعات شیوه مفسر در فهم آیات ، تفسیر قرآن به قرآن است ، تفسیر قرآن با بیان معصومان یعنی روایات اهل بیت عصمت و بهره گیری از واژگان عرب در فهم قرآن می باشد .
در تفسیر سعی شده مطالب تفاسیر دیگر تکرار نشود و اقوال و آراء دیگران که در غالب تفاسیر

مطول آمده ، روی هم انباشته نشود و ذهن خواننده را از معنی مورد نظر مؤلف دور ندارد و در نقل روایات به قدر ضرورت اکتفا شده از آنچه مایه سرگردانی خواننده است پرهیز گردیده است .

فصل دوم

مبانی ، روش و گرایش های تفسیری احسن الحدیث

بخش اول : مبانی تفسیری
مبانی تفسیری به آن دسته از پیش فرضها و باورهای اعتقادی یا علمی گفته می شود که مفسر با پذیرش و مبنا قرار دادن آنها به تفسیر قرآن می پردازد . ۱
برخی از صاحب نظران مبانی تفسیر را به دو دسته ، مبانی صدوری تفسیر قرآن و مبانی دلالی تفسیر قرآن تقسیم کرده اند مبانی صدوری به آن گروه از مبانی گفته می شود که صدور قرآن موجود را به تمام و مکان از ناحیه ذات اقدس حق تعالی به اثبات می رساند و مبانی دلالی ، به آن دسته از مبانی اطلاق می شود که فرآیند فهم مراد خداوند از متن را سامان می دهند . مواردی نظیر قابل فهم بودن قرآن ، زبان مفاهمه در قرآن ، اختصاصی بودن یا عمومی فهم قرآن ، استقلال دلالی قرآن ، لایه ها و سطح ها معانی در قرآن ، نسبیت و یا عده نسبیت برداشت هایی از قرآن و عصری بودن فهم قرآن از مهمترین این مباحث است . ۲
۲- ۱- مبانی تفسیری احسن الحدیث
قبل از بررسی مبانی تفسیری قریشی ضروری به نظر می رسد دیدگاه ایشان راجع به اصطلاح ‹‹ تفسیر ›› و ‹‹ تأویل ›› و مباحث پیرامون آن روشن شود و همچنان که لازم است هر مفسری قبل از شروع به تفسیر دیدگاه خود را در مورد این دو واژه از نظر تعریف آنها حوزه عملکرد هر یک فرق بین آنها و غیره . . . روشن سازد . از این جهت در این قسمت دیدگاه مفسر احسن الحدیث مورد ارزیابی قرار گرفته است .
الف . تفسیر
۱ . معنای لغوی تفسیر

تفسیر از ماده ‹‹ فسر ›› است آن کشف چیز پوشیده و پنهان می باشد . ۳ و بر بیان و ایضاح دلالت می کند ۴ برخی گفته اند که باب تفعیل از ‹‹ فسر ›› بر تکثیر دلالت دارد ۵
وعده ای تفسیر را مشتق از ‹‹ سفر ›› دانسته اند که کشف چیزی پوشیده و پنهان است و به اعیان اختصاص دارد ۱ می توان گفت که دو واژه ‹‹ فسر ›› و ‹‹ سفر ›› از نظر لفظ و معنا به هم نزدیکند اولی برای آشکار کردن معنای معقول و سفر برای آشکار کردن اشیاء به جهت قابل رؤیت

شدن آنهاست بنابراین تفسیر کشف مراد مبهم لفظ است ۲ و به بیان همراه با تفصیل اطلاق می شود و برخی آن را مختص مفردات و الفاظ غریب و آنچه اختصاص به تأویل دارد دانسته اند . ۳
نتیجه آنکه اصل واحد در این ماده شرح همراه با توضیح است و از نظر لغوی در مورد کلامی که نوعی اجمال یا ابهام دارد به کار می رود . قریشی به معنی لغوی تفسیر پرداخته و فرموده است ‹‹ تفسیر ›› را مشتق از ‹‹ سفر ›› دانسته و به معنای کشف و آشکار کردن چیزی که پوشیده است می باشد . ۴
۲ . معنای اصطلاحی تفسیر
در قرآن واژه تفسیر یک بار در آیه ۳۳ ‹‹ الفرقان ›› به کار رفته است .
و لا یأتونکَ بمثلِ إلا جئناکَ بالحق و اَحسَنَ تفسیرا که معنای میان و تفصیل می باشد و در میان مسلمانان این واژه در مورد شرح متون دینی به ویژه آیات قرآن به کار می رود و از آن تعاریف

مختلفی ارایه شده که برخی از آنها ذکر می گردد . علامه طباطبایی رحمه الله در تعریف آن می گوید:‌
تفسیر بیان معانی آیات قرآنی و کشف مقاصد و مدلول های آن است . ۵
آیت اله خوئی رحمه الله معنای تفسیر را بیان مراد خداوند در قرآن می داند که در آن تکیه بر ظن و استحسان و چیزی که حجیت آن از طریق عقل یا شرع ثابت نشده جایز نمی باشد و این به دلیل نهی از پیروی ظن می باشد ۶ .

‹‹ زرکشی ›› در تعریف تفسیر می گوید :‌
تفسیر علمی است که به وسیله آن کتاب خدا بر پیامبرش نازل شده فهمیده و معانی آن بیان می شود و احکام و حکمش استخراج می گردد و از علم لغت و نحو و صرف و بیان و اصول و فقه و قرائات کمک می گیرد و به شناخت اسباب نزول و ناسخ و منسوخ احتیاج دارد . ۱

از این تعاریف به دست می آید : که تفسیر توضیح مراد کلام خدا در مواردی که معنا به نوعی پنهان می باشد و یا به صورت مجمل بیان شده ، و فقط به الفاظ اختصاص ندارد . به علومی نظیر معانی ، بیان ،‌ لغت ، صرف و نحو ، قرائات ، اسباب نزول ، ناسخ و منسوخ و . . . . احتیاج دارد .
آقای قریشی می گوید : تفسیر در واقع توضیح مراد کلام خداوند است و پرده برداری از معانی پنهان و مقاصد نهایی کلام است ۲ .
۳ . ضرورت تفسیر
قرآن بزرگترین معجزه تاریخ است و متناسب با نیازهای جامعه بر معاصران پیامبر به زبان خود آنها براساس حوادث و وقایع گوناگون نازل شد و ضرورت شناخت آن به این جهت است که

باید راهنما و هدایت گر انسانها در امور زندگی باشد چرا که خود قرآن خویشتن را نور ، هدایت و بیانگر هر چیز می داند . تا مردم با آگاهی و تأمل و جستجو راه سعادت و تکامل را بیابند و از آن پند گیرند گرچه آیات وحی برای مردم خصوصا مردم عصر نزول قابل فهم بوده ، اما وجود اموری نمایانگر نیازمندی قرآن به تفسیر است ۳ .
قریشی نیز از بیان ضرورت تفسیر قرآن غافل نبوده و در آیه :
‹‹ و انَزلنا إلیکَ الذِکرَ لتبَینِ للناس ما نٌزَلَ الیهم ›› ۴۴ : نحل .
فرموده : قرآن به زبان مردم نازل شده و کتابی مبین و آشکار است و به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دستور داده شده تا قرآن را شرح و توضیح دهد زیرا فهمیدن ظاهر معانی غیر از تفسیر است و همچنین در ذیل آیه : ‹‹ افلایتربرون القرآن أم علی قلوب اقفالها ›› . می گوید باید در مواعظ و احکام قرآن تدبر کرد و به فهم آن نایل آمد چرا که قرآن برای عموم نازل شده و پیامبر نیز تأکید فراوانی بر علم و عمل به قرآن داشتند و به کسانی در قرآن تدبر نمی کنند مشمول ‹‹ ام علی قلوب اقفالها ›› ۱ می داند . باید که قرآن را بفهمند و از آراء خود چیزی به آن نیفزایند ، بلکه باید از دانایان که در علم پیشرفت کرده اند و احاطه پیدا کرده اند بپرسند و این ضرورت تفسیر قرآن را می رساند .
۴ . تفسیر به رأی
مقصود از تفسیر به رأی ، تفسیر آیات براساس استحسان ، قیاس ، مرحجات ظنی و میل درونی و براساس پیروی از هوای نفس است که در آن ، اصول عقلی و تدبر بکار نرفته است ۲ .
آقای خوئی معتقد است : شاید معنای تفسیر به رأی این باشد که فرد به طور مستقل و بدون مراجعه به کلمات ائمه در موردی نظر دهد ، در حالی که معلوم است که ائمه عدل و همتای

قرآن هستند و در موقع تمسک به قرآن مراجعه به آنان واجب است . بنابراین اگر انسان به عموم یا اطلاقی که در قرآن وارد شده ، بدون تحقیق و بررسی از تخصیص یا تقیید موجود در بیانات ائمه عمل کند ، البته تفسیر به رأی است .
علامه طباطبایی می نویسد : آن چیزی که در روایات تفسیر به رأی نهی شده همان استقلال در تفسیر قرآن و اعتماد مفسر بر خودش است . بدون اینکه به غیر خودش مراجعه کند و لازم این مطالب آن است که از دیگران در مورد تفسیر قرآن کمک جوید و در پایان نتیجه می گیرد که در

تفسیر قرآن باید از خود قرآن تمسک جست . در جای دیگر هم می فرماید : مقصود از منع تفسیر به رأی از طریق و روش است نه منع از نتیجه کشف شده پس باید در تفسیر و فهم قرآن روش انتخاب کرد که غیر از روش معمولی برای فهم و تفسیر کلمات مردم است . ۳
قریشی در تفسیر احسن الحدیث ذیل آیه : ‹‹ قل إنما حرم ربی الفواحش . . . ما لم ینزل سلطانا و إن تقولوا علی الله مالا تعلمون ›› ۳۳ : اعراف .
تفسیر به رأی را معنا کرده اند و گفته اند که تفسیر به رأی نسبت چیزی بر خدا دادن بدون علم به آن است که از جانب خود چیزی را حلال یا حرام خوانده به خدا نسبت دهیم . از امام صادق (ع) نقل شده : از دو چیز بپرهیزید یکی اینکه با رأی خود فتوی بدهی و به آنچه نمی دانی ایمان بیاوری .
قریشی در تفسیر آیات به قرآن و روایت استناد می کند و تفسیر قرآن را جز به آنها جایز نمی داند ۱ . همچنین از قول طبرسی ذکر می کند که تدبر به معنای نظر کردن در عواقب امور است و این سرانجام را همان عاقبت امور یا تأویل می داند . از این رو در اینجا به بررسی معنای تأویل و نظر مفسر درباره آنها می پردازیم .
ب . تأویل
۱ . معنای لغوی و اصطلاحی تأویل
تأویل از ریشه ‹‹ أول ›› به معنای رجوع یا بازگشت است ۲ زبیدی در تاج العروس می گوید : اوله الیه تأویلا رَجَعهُ ۳ ابن فارس نیز گفته اول دارای دو اصل است :
۱ . ابتدای امر که واژه ‹‹ اول ›› به معنای ‹‹ ابتدا ›› از این فصل است .

۲ . انتهای امر ، تأویل کلام به معنای عاقبت و سرانجام کلام ۴
راغب در مفردات می گوید : تأویل برگرداندن شیء به غایتی است که از آن اراده شده است ، چه قول باشد و چه فعل ۵ برخی نیز تأویل را از ‹‹ أول ›› به معنای بازگشت می دانند و از ریشه ‹‹ ایاله ›› به معنای سیاست ۶
با توجه به آنکه هر اصطلاحی در حوزه خود معتبر است تا مفاهیم با یکدیگر خلط نگردد می توان گفت : تأویل نزد قدما به معنای تفسیر ، باطنی است و مقصود از آنها معنای
باطنی معنای رمزی و اشاره ای که باید از طریق سیر و سلوک ، ریاضت نفس و کشف و شهود به دست آید و اصطلاح کلامی و اصولی لفظ بر معنای مرجوح می باشد ۱

استاد قریشی نظر خویش را راجع به تأویل گفته است : تأویل از ریشه ‹‹ أول ›› یعنی رجوع و آل الیه ای رجع برگشتن و برگشت دادن ، تأویل قرآن یعنی واقع شدن خبرهای آن در خارج است . ۲
۲ . کاربرد و معانی تأویل در آیات قرآن
واژه تأویل در مجموع ۱۷ بار در قرآن به کار رفته و به سه معنی آمده است :
۱ . تأویل متشابه :
سخن خدا در آیه ۷ آل عمران مصداق متشابه قولی و در آیات ۷۸ و ۸۲ سوره کهف مصداق متشابه فعلی است .
۲ . تعبیر رُویا :
تأویل در آیات ۶ ، ۲۱ ، ۳۶ ، ۳۷ ، ۴۴ ، ۴۵ ، ۱۰۰ ، ۱۰۱ سوره یوسف به این معناست .
۳ . فرجام و عاقبت کار :
آنچه در نهایت امر به آن منتهی می شود تأویل در آیه ۳۵ اسراء به این معنا آمده است .
۳ . تفاوت تفسیر و تأویل
دیدگاه های متفاوتی درباره تفسیر و تأویل بیان شده است :
۱ . ترادف :
در نظر غالب متقدمان مانند ابن جریر طبری تأویل با تفسیر مترادف است و تفاوتی میان این دو نیست . ۳ سیوطی نیز از ابو عبیده نقل کرده که تفسیر و تأویل به یک معنا و همان هستند . ۴
۲ . تباین :
در نظر گروهی از متقدمان و متأخران بین تفسیر و تأویل تفاوت وجود دارد و هر یک

مربوط به حوزه ای خاص است . ابوالفتح رازی معتقد است : تفسیر مربوط به کشف معانی آیات محکم است و تأویل مربوط به بیان معانی آیات متشابه ۱ علامه طباطبایی هم می فرماید : تأویل قرآن حقیقت واقعی است که مستند تمام بیانات قرآنی اعم از حکم ، موعظه ، یا حکمت است و تأویل قرآن مربوط به امور خارجی و عینی است نه از سنخ الفاظ از این جهت تأویل اختصاصی به آیات متشابه ندارد ، بلکه تمامی آیات را فرا می گیرد برخلاف تفسیر که مربوط به معانی مراد الفاظ است . ۲
۳ . عام و خاص
گروهی معتقدند که بین تفسیر و تأویل رابطه عام و خاص مطلق هستند به این معنا که تفسیر را عام و تأویل را خاص می دانستند . راغب اصفهانی می گوید : تفسیر اعم از تأویل است که مربوط به الفاظ و معانی است ولی تأویل اختصاص به معانی دارد همچنان که تفسیر مربوط به کتب الهیه و غیر الهیه است ولی تأویل مربوط به کتب الهیه است۳ .
۴ . خاص و عام
برخی تأویل را عام و تفسیر را خاص دانسته اند نزد اکثر متأخرین تفسیر غیر از تأویل است تأویل درباره آیات هم به معنای رفع ابهام و هم دفع شبهه در حالی که تفسیر را اختصاص به رفع ابهام از کلام و برداشتن اجمال در الفاظ و معانی دارد . ۴
تفاوت تفسیر و تأویل از نظر استاد قریشی

ایشان در این زمینه اظهار داشته که تأویل به معنی مفهوم قرآن باز می گردد ، رجوع به مآخذ یا نتیجه آن ، و تأویل در قرآن جز به این دو معنا نیامده است ، از منظر وی تأویل اختصاص به معنی دارد و تفسیر شامل لفظ و معنی می گردد ، بنابراین ایشان تفسیر را عام تراز تأویل می داند .
۲- ۱- مبانی تفسیر احسن الحدیث
مقدمه
همان گونه که گذشت منظور از مبانی تفسیری ، همان باورهای اعتقادی و علمی مفسر در تفسیر است که با مبنا قرار دادن آنها به تفسیر قرآن می پردازد .
در مجموع با توجه به بررسی هایی که روی این تفسیر انجام شده می توان مهمترین مبانی آن را این عناوین بر شمرد :‌
۱ . حجیت ظواهر قرآن .
۲ . بواطن قرآن .
۳ . وحیانی بود و الفاظ قرآن .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.