مقاله مکانیزمهای دفاعی دخیل در ارزیابی گرایش به خودکشی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله مکانیزمهای دفاعی دخیل در ارزیابی گرایش به خودکشی دارای ۴۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مکانیزمهای دفاعی دخیل در ارزیابی گرایش به خودکشی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مکانیزمهای دفاعی دخیل در ارزیابی گرایش به خودکشی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله مکانیزمهای دفاعی دخیل در ارزیابی گرایش به خودکشی :
مکانیزمهای دفاعی دخیل در ارزیابی گرایش به خودکشی
ارزیابی افرادی که گرایش به خودکشی دارند، هم برای فردی که اقدام به خودکشی میکند (یا فردی که ممکن است خودکشی کرده باشد) و هم برای درمانگری که ارزیابی را انجام میدهد (درمانگری که ممکن ایت پس از ارزیابی وی فرد موردنظر خودکشی کرده و علیه وی شکایت شود)، فرایندی دشوار و پر خطر است. ادبیات پژوهشی درباره شناخت خودکشی حجم قابل ملاحظهای دارد، که در واقع، هدف این فصل مرور آن نیست. (به منظور کتاب شناسی معتبر ، به کاتر ، ۲۰۰۲ مراجعه کنید.)
ترجیح شخص من این است که خلاصهای از شایعترین دانش روانشناختی درباره خودکشی را ارائه کنم که به درمانگرشان میدهد در ارزیابی، به چه عواملی باید بیشتر توجه کند که معرف خطر اقدام ولقعی فرد برای کشتن خود است. گام بعدی اضافه کردن کاربرد نظریه مکانیزمهای دفاعی و فنون مربوط به منظور دقت بیشتر در ارزیابی است.
ضوابط جمعیت شناختی پر خطر
سن : نوجوانی یا بزرگسالی
نژاد :سفیدپوستان مستعدتر از سیاهپوستان هستند (سرویس سلامت عمومی آمریکا،۱۹۹۹)
سابقه اقدام به خودکشی :در۴% از خودکشیها، سابقه اقدام به خودکشی وجود دارد (جاکوبز ، بروئر و کلاین بنهام ،۱۹۹۹)
سابقه خانوادگی اقدام به خودکشی
افکار یا اقدام های قبلی یا هم زمان دیگر کشی
جنس : نسبت ۳ به یک برای اقدام به خودکشی در زنان، نسبت ۳ به یک برای خودکشی موفق در مردان دسترسی به سلاح یا وسایل خودکشی
مصرف یا سود مصرف مواد و الکل و ترک مواد یا الکل (سدرر و رث چایلد ،۱۹۹۷)
= نرخ ۲۰ برابر خودکشی نسبت به جمعیت عمومی ( ) (سرویس بهداشت عمومی آمریکا،۱۹۹۹)
فرد سایرین را از طرح خودکشی خود آگاه میکند: در ۷۰% خودکشیها (جاکوبز و همکاران،۱۹۹۹)
زندانیان : ۳ برابر جمعیت عمومی = ، (سدرر و رث چایلد،۱۹۹۷)
ضوابط پر خطر بر اساس تشخیصها
اسکیزوفرنیا (همیشه، پر خطر) : ۱۰ تا ۱۵% یا تا ۱۵۰۰۰ (سدرر و رث چایلد،۱۹۹۷)
افسردگی اساسی، به ویژه اگر مربوط به فقدان موضوع باشد (جاکوبز۱۹۹۹)
تکانشگری شدید (شخصیت تکانشی ) (جاکوبز)
شخصیت مرزی : در ۴۵% موارد، وقتی با افسردگی یا سود مصرف مواد همراه میشود (داویس ، گاندرسون و میزر ،۱۹۹۹)
شخصیت یا نشانههای آزار طلبی
ناتوانی در حفظ ایمنی (ضد و نقیض) Inability to contract for safety
ناامیدی، درماندگی (رچلین ، ۱۹۶۵؛ بک و استیر ، ۱۹۸۸؛ گازم ، ۱۹۸۸ ):
داشتن احساس بد نسبت به آینده، فقدان انگیزه و انتظار
ضوابط پر خطر از دید انشنایدمن (۱۹۹۹)
میزان خطرناکی – مرگ زا بودن اقدام
آشفتگی – حالت مختل روانی
خصومت – خود تخریبگری الگوهای رفتاری یا فعالیت
خطرناک بودن [اقدام خودکشی]
باید میزان موفقیت آمیز بودن اقدام خودکشی در افراد مورد توجه قرار گیرد. اگر اقدام خودکشی صورت نگرفته و فقط به آن فکر میشود، میزان خطرناکی خودکشی در خیالپردازیها عامل مهمی است که باید مدنظر باشد. برای مثال اگر فردی به استفاده از دوز بالای آلپرازولام (زاناکس) برای خودکشی فکر کند، میزان خطر بالا نیست، چرا که به ندرت این دارو موجب مرگ میشود. در مقابل، اگر کسی قصد پایین پریدن از روی پل را دارد، یا به فکر تصادف با دیواری سیمانی است، احتمال خطر بیشتر میشود.
آشفتگی
علاوه بر اینکه میزان، برانگیختگی فرد، خطرناک بودن خودکشی را تحت تأثیر قرار میدهد. این امر معمولاً بازتابی از حالت نیرومندی “من” را نشان میدهد (تحمل عاطفی، مهارت کانشگری و بازداری از خیالپردازی).
خصومت
در صورتی که خصوصیات فرد معرف دشمنی او با خودش باشد (یعنی، معمولاً فرد رفتارهایی دارد که نشانه خصومت علیه خود است). احتمال ارتکاب رفتارهای خطرناک در آنان بیشتر است.
اقدامهای “نامحسوس” خودکشی گرایانه از دسته اقداماتی هستند که با دلیل تراشی همراهند، در این موارد به نظر میرسد که واقعیت، فراتر از اقدام به خودکشی صرف است. از شایعترین اقدامهای نامحسوس خودکشی تصادفهای مربوط به یک اتومبیل به تنهایی است.
ضوابط پر خطر از دید لیتمن و تاباخنیک (۱۹۶۷)
برخی از اشکال خود کشی شایع نبوده و الزاماً شامل ضوابط استاندارد نمیشود. برای مثال، مستعد خودکشی بودن در برابر متعد تصادف بودن را میتوان نام برد.
مستعد خودکشی بودن
* “افراد” بازنده”، وابسته، فعلپذیر، بیتحرک ، تحت فشار ” (صفحه ۲۵۲)
* “افراد درمانده، ناامید، از پا درآمده; گیج” (به ویس و هافورد )
* از دست دادن موضوع عشق همزیستی به “خیالپردازیهایی; درباره فرار، انزوا، مجازات، انتقام جویی، تولد مجدد و تجدید دیدار منجر میشود” (صفحه۲۵۳)
مستعد تصادف بودن
* “افراد” برنده، “تکانشی، چابک و مصمم، مستقل، حادثه جو”
* “افراد سرکش و تدافعی نسبت به “مراجع قدرت” “
* احساس تنفر ناشی از “محبوس شدن being boxed” یا از دست دادن آزادی (صفحه ۲۵۳)
* تمایلات ضد هراسی Countephobicبرای اثبات آسیب ناپذیری
ضوابط پر خطر از دید دورکهایم
(۱۸۹۷، نقل از جونز ، ۱۹۸۶)
نوع دوستی – برای حفظ ظاهر یا فرد دیگری
خود محوری/خود مرکزی – دورری کردن از افراد محبوب
بیهنجاری – از دست دادن خویشتن داری اجتماعی (فاجعه مهم در زندگی)؛ از دست دادن وجه اعتبار / احساس حقارت
نوع دوستی
امروزه، در تمدن غرب، افرادی که برای نوع دوستی مرتکب خودکشی میشوند، تقریباً نادر هستند.
هاریکیری نوعی خودکشی در ژاپن است که قرنها در مواجهه با احساس شرمندگی غیر قابل تحمل صورت میگرفت. ممکن است شما با این نوع از عقاید خودکشی در موارد بالینی نیز مواجهه شوید، که فرد باور دارد به دلیل بدشانسی اجتناب ناپذیر، مرگ او برای فرد محبوبشان ارزشمندتر از زنده ماندن است، در برخی از موارد مزایای بیمه زندگی مطرح است.
خود محوری
عقاید خودکشی ناشی از خودمحوری در مواردی رخ میدهد که جدایی از فرد محبوب با باور فقدان دائمی همراه است که خود برآمده از احساس تنهایی ابدی فرد است.
خود کشی بی هنجاری
ریختهای خودکشی بی هنجار در شرایطی رخ میدهد که برای مثال فردی فرزندش را از دست داده باشد. فاجعه آمیز بودن رخ داد میتواند باور خودکشی را در افراد آسیب پذیر، افزایش دهد. از دست دادن فرد محبوب بر اثر فاجعه یا فقدان خویشتن داری نیز میتواند منجر به اقدام خودکشی شود. به نظر میرسد، این نوع خودکشی در مورد ژنرال مایکل بوردا (هالیمن ، ۱۹۹۶) صادق است، وقتی اخبار هفتگی ژنرال را آشکارا مورد استحضاء قرار داد، چرا که او در استفاده از مدالهای جنگی مرتکب اشتباه فاحشی شده بود، او به زندگیاش خاتمه داد.
ضوابط پر خطر از دید منینگر (۱۹۳۳)
افکار خودکشی شامل تعارض بین امیال مردن، کشتن یا کشته شدن است. هر سه این عوامل، اهمیتی نمادین دارند و تعارضهای متفاوتی در هر فرد شخص میشوند. احساس گناه، عدم ارضاء تمایل کشتن به دلیل شکست ناپذیری و احساس دوگانه نسبت به موضوع تنفرآمیز، همه میتوانند منجر به اشتغال ذهنی با خودکشی شوند.
این احساسها با مفهومی که فروید(۱۹۱۷) ارائه داد ارتباط تنگاتنگی دارد، مفهوم پایدار تخفیف ناپذیر سوگواری که ناشی از خصومت باز گشته به سمت تجسم درونی شده فرد از دست نرفتهای است که به صورت دوگانه مورد تنفر و عشق فرد است.
ضوابط پر خطر از دید جاکوبز (داویس و همکاران،۱۹۹۹)
نخستین مؤلفه
تکانشگری
خصوصیات ضد اجتماعی (شامل صداقت نداشتن)
گوشه گیری در روابط بین فردی
خود شیفتگی خطرناک
تمایل به مسئله کردن فرد
داشتن جنونهایی با اقدام به خودکشی عجیب
تمرکز بر تکانشگری و نا امیدی
دومین مؤلفه
سود مصرف مواد
سومین مؤلفه
دیدگاه خودکشی گرایانه که بر اساس صورت بندیهای روان پوشیی تعیین میشود
چهارمین مؤلفه
شخصیت مرزی: احتمال خودکشی واقعی را افزایش میدهد.
۱ درد روانشناختی غیر قابل تحمل
۲ ناامیدی / درماندگی
۳ احساسهای دوگانه
۴ محدودیت تفکر
خروج : تمایل به عمل
ضوابط پر خطر از دید اختر
سازمان نایافتگی تفکر
سازمان نایافتگی زندگی اجتماعی
بی صداقتی (دپارت و باسول ،۱۹۶۴ )
بیماری(جسمی)
سود مصرف دارو یا الکل
ضربه به ارزشمندی خود
عدم علاقه نسبت به بیمار
تفکر سازمان نایافته
در حالتهای پسیکوز یا شبه پسیکوز، تفکر سازمان نایافته است. بنابراین، در صورتی که تفکر فردی که تمایل به خودکشی دارد به نظر سازمان نایافته میرسید، او را به سمت گروه تشخیص حالت پسیکوز مرزی سوق میدهد که احتمال خودکشی را افزایش میدهد.
سازمان نایافتگی زندگی اجتماعی
سازمان نایافتگی زندگی اجتماعی مشتمل برآشفتگیهای مربوط به روابط خارج از قلمرو زناشویی، تعارض بین عشاق همجنس یا غیر همجنس، یا سایر چیزهایی از سریالهای آبکیFeatures of a deadly soup opera است. نباید از کنار این مشکلات به سادگی گذشت.
بی صداقتی
وقتی به نظر میرسد، در اورژانس بیمارستان افراد با شما روراست نیستند، براساس قانون تجربی مفید، آنها را بستری کنید. تشخیص صداقت میتواند دشوار باشد، اما با تکیه بر حس ششم، و نیز توجه به تناقضهای واضحی که در گفتههای آنان وجود دارد، به شما سز نخهایی در مورد بی صداقتی آنها میدهد.
مرد۴۳ سالهای که با اتومبیلش تصادف کرده بود به اتاق اورژانس منتقل شد. به پزشک پذیرش گفته بود که سر یک پیچ خوابش برده اما به پرستار بهداشت روان گفته بود که وقتی با همسرسابقش تلفنی جروبحث کرده بوده به نوعی تکانه خودکشی داشته، و پرستار اطمینان داده بود که دیگر مرتکب خودکشی نخواهد شد. او از ارژانس مرخص شد و چند ساعت بعد خودش را کشت.
بیماری
بیماریهای جسمی به ویژه، انواع جدی خطرناک آن نظیر سرطان میتوانند به احساس خود ارزشمندی فرد عمیقاً ضربه زده و نیز خشم بی هدفی را در فرد به وجود آورند. بنابراین ابتلا به بیماری احتمال خودکشی را افزایش میدهد.
سود مصرف دارو یا الکل
استفاده از دارو والکل باعث بازداری قضاوت میشوند و در مهار تکانشگری مداخله میکنند؛
درمسمومیت حاد این ضعف ناگهانی است در افراد میباره سیر آن تدریجی است. بسیاری از کسانی که سود مصرف دارو دارند نه تنها دچار ضغف در تصادف و مهار تکانشگری میشوند که همچنین صداقتی نیز ندارند. بنابراین، در صورتی که هر سابقهای از سود مصرف مواد پیدا کردید، خطر خودکشی را جدی تر بگیرید.
اگر فردی که ارزیابی به عهده اوست نیز صداقتی نداشته باشد، به صورت تصاعدی خطر چندین برابر بیشتر می شود. اضافه میکنیم که در بسیاری از سود مصرف کنندگان دارو، مراقبت از خود (گابارد ، ۱۹۹۴) و مهار تکانگری (تریس و کانتسزیان ، ۱۹۸۶) مختل است.
ضربه به احساس ارزشمندی خود
ضربه به احساس ارزشمندی ممکن است عمیق باشد. هر چه احساس ناارزشمندی، نفرت، ناکارایی، حماقت و ; فرد عمیقتر باشد، احتمال خودکشی افزایش مییابد. مراقب افرادی که فقط اقدام به خودکشی کردهاند باشید، افرادی که میگویند “احمق بودم;” حتی اگر این عبارات را برای اطمینان بخشیدن به شما بگویند که دیگر خطری وجود ندارد. شکایت از حماقت ارتکاب خودکشی حاکی از تجدید قدرتمندی من نمیدهد، بلکه بیشتر نشانگر انزجار از خود و ناارزندهسازی خود است.
احساس تنفر نسبت به بیمار
از مهمترین نکاتی که اختر به آن اشاره میکند افزایش خطر خودکشی در فردی است که درمانگر نسبت او در خلال ارزیابی احساس تنفر میکند. ممکن است در شما این احساس به وجود آید که تمایل دارید مصاحبه هر چه زودتر به پایان برسد. ممکن است خود را در حالی بیابید که سخت تلاش میکنید تا تمرکز خود را حفظ کنید یا هشیارانه متوجه شوید که نسبت به فرد خشمگین هستید- ممکن است از این احساسها حتی زمانی که درباره آن مورد با یک همکار صحبت میکنید آگاه شوید. احتمالاً مهمترین دلیل احساس نفرت شما از فردی که مرتکب خودکشی شده،
کاربرد مکانیزم دفاعی همانندسازی مبتنی بر فرافکنی باشد، که از طریق آن شما به شیوهای نامحسوس درگیر احساس خصومت و انزجار از خودِ فردی که خودکشی کرده میشوید. در این صورت آنان خصومت خود را علیه خودشان باز میگردانند و شما در وضعیتی قرار میگیرید که آنها در خود سرزنشگری از خودشان با او همانندسازی میکند (بنابراین شما به سرزنشگر آنان تبدیل شدهاید)، هر دو این عواطف خطر خودکشی را در افرادی که نسبت به آنها احساس تنفر دارید، بالا میبرد.
ضوابط پر خطر خودکشی بر اساس نظریه روانشناسی “من” و روابط موضوعی
توصیف آسیب شناختی شرایط زندگی دشوار
خانم ۲۳ سالهای که در نیروی دریایی کار میکرد، پس از اقدام به خودکشی در کشتی محل کارش با هلیکوپتر خارج شد. در ارزیابی گفت که دلیلی برای زنده ماندن نداشته چرا که همه رذل هستند. او به استخدام مردی درامده بود تا امور مربوط به کشتی او را انجام دهد. مدتی پس از اینکه او با کشتیاش شروع به کار میکند،
پس از مصرف مشروب با یکی از ملوانان ارتباط جنسی برقرار میکند، که از بد حادثه باردار میشود. به نامزدش تلفن میزند و همه ماجرا را برایش توضیح میدهد و از او میخواهد که فوراً با هم ازدواج کنند. نامزد او رابطهاش را با وی قطع میکند. و او نیز رگ دستش را میبرد.
وقتی این مورد به من معرفی شد، توصیه کردم او را به مدت طولانی بستری کنند، چرا که گرایشهای خودکشی وی که ناشی از تفکر مرضی شدید وی بود، خبر از اسکیزوفرنی نهفته یا نوروز کاذب احتمالی در او داشت (هک و پلاتین ، ۱۹۴۹).
رفتارهایی که برای تجربه خودکشی یا معادل آن
افرادی که مرتکب خودکشی میشوند تا خودکشی تجربه کنند، در معرض خطر بالای خودکشی هستند. به رغم اینکه آنان هنوز خودکشی نکردهاند، اما عملکرد انسجام بخشی در آنان رو به زوال است و ارتباط آنان با واقعیت (فروش ، ۱۹۶۴) در حال تحلیل است.
آیکن (۱۹۷۴) در داستان کوتاه “خر کردن پنهانی” silent snow, secret چنین سیر تنزلی را هنرمندانه توصیف میکند، در اثر سیلویا پلاث (۲۰۰۰) تحت عنوان “صدای زنگ گوش خراش ” نیز این مطلب آمده است در کارهای بالینی افرادی که “من” آنها تا این اندازه آسیب دیده، هم برای خودشان و هم برای دیگران خطرناک هستندامتناع هشیارانه از فاش کردن جزئیات تفکر/ طرح خودکشی تلاش جدی برای کمک به افرادی که در معرض خودکشی هستند،
تجربهای غیر عادی است، تنها برای افرادی که only for them to tell to you به شما بگویند، زمان یا چگونگی انجام خودکشی آنان به شما ربطی ندارد. اساس امتناع افرادی که قصد خودکشی دارند از فاش کردن جزئیات طرح خودکشی خود مکانیزمی دفاعی علیه اضطراب در هم آمیختگی موضوع- خود است، اما نه به آن صورت که در افراد مرزی شایع است. در این افراد، مشکلات مربوط به موضوع- خود با گسستن ارتباط با واقعیت و واقعیت آزمایی دشوار میشود
. بر اساس تجربه من، افرادی که از این حرکت حساب شده استفاده میکنند، به سمت پسکوتیک بودن پیش میروند و خطر خودکشی در انان بسیار زیاد است (برای آشنایی با دیدگاه مخالف به بحث اختر [۱۹۹۲ ب] درباره درمان اختلال شخصیت پارانوئید مراجعه کنید.
تعارضهای تسریع کننده به ویژه تعارضهای بین فردی غیر قابل حل
وقتی افرادی که برای مشاوره، مراجعه میکنند مشکلات بسیار شدیدی دارند و شرایط زندگی انان آشفته است، که حتی خود آنان نیز نا امید شدهاند، خطر خودکشی در آنان قابل توجه است. این مسأله به ویژه زمانی صادق است که مؤلفههای فوقالعاده دردناک و غیر قابل حل درگیر باشند.
خانم RR، ۴۴ ساله و با گرایش به خودکشی مراجعه کرده است. پنج سال قبل، در زد و خوردی که با همسرش داشته، پایش شکسته بود، بنابراین نمیتوانست کار کند. تا پایان کلاس نهم درس خوانده بود و پس از فوت مادرش براژ سیفیلس ناشی از روسپیگری نتوانسته بود که ادامه تحصیل دهد.
در این زمان، یکی از دخترانش به جرم ارتکاب به سرقت در حبس به سر میبرد. او مراقبت از دختر سه سالهای را برعهده گرفته بود و مستمری کمکهای دولتی AFDC دریافت میکرد، از انجا که نمیتوانست خوب راه برود، و از داروهای ضد درد استفاده میکرد، شبی که خوابش برده بود، کودک از منزل خارج میشود و همسایه او را پیدا میکند، که نهایتاً کودک را از قیمومیت او به دلیل سهلانگاری نسبت به کودک خارج میکنند.
همسرش نیز به دلیل معاونت در قتل، قاتل مرتبه دو شناخته شده و در حبس بود (او در حالی که مست بوده به مردی شلیک میکند که منجر به مرگ وی میشود). خانم RR از مزایای تأمین اجتماعی به خاطر ابتلا به بیماری روانی (افسردگی اساسی) استفاده میکرد، ۵۰ پوند اضافه وزن داشت و هیچ تفریحی به جز تماشای تلویزیون نداشت.
در این برهه از زندگی خانم RR، سازگاری با مشکلات بین فردی که او با نها مواجه بود بسیار دشوار استف که باعث بالا رفتن خطر خودکشی در وی میشود.
به هم خوردن [قرار] ازدواج، قبل از ۱۹ سالگی در زنان و قبل از ۲۳ سالگی در مردان [شاخصی] سنی بعلاوه، منهای ۲ سال تا حدودی در مورد خودکشی صدق میکند، مسأله اساسی در افرادی که دومین مرحله فردیت یافتگی نوجوانی را پشت سر نگذارندهاند، احتمال برقراری روابط همزیستی بالا است. به طور کلی، زنان فرایند تفرد را چند سال قبل از مردان پشت سر میگذارند (اگر چه در مورد زنان و مردان استثناها هم وجود دارد).
در روابط همزیستی این تفکر غالب است که دو فرد به منزله یک روح در دو بدن “یک نفر” هستند و یکی بدون دیگری باید بمیرد یا خواهد مرد. بنابراین در امور مربوط به عشق نوجوانان معمولاً مؤلفههای قدرتمند خودشیفتگی وجود دارند- عشق به معنی این است که معشوق پارهای از خود فرد است. در صورتی که این رابطه قطع شود. مانند این است که پاره دیگر تجسم خود، جدا شده، که منجر به راهاندازی حجم عظیمی از خشم شدید شده که ممکن است
نسبت به معشوق سابق آزاد شود، این مسأله میتواند باعث پدیدآیی تفکرات دیگرکشی در فرد شود (انچه کوهات [۱۹۱۷] از آن تحت عنوان “ماحصل فروپاشی پرخاشگرانه ” یاد میکند). اما از آنجا که تعارض بین، احساسات عاشقانه و [تنفر] است این امکان وجود دارد که خشم شدید به سمت خود بازگردد. احتمال دیگر، ازدست دادن عزت نفس ، پس از قطع رابطه اسیت که میتواند منجر به خیالپردازیهای جدی گسترده درباره ناارزشمندی و “پوچی” در فرد شود، که خطر خودکشی را افزایش میدهد.
در مواردی که در تاریخچه بزرگسالان، ازدواج در طی دومین فاز فردیت یافتگی رخ داده باشد، قطع رابطه زناشویی، میتواند، پویایی که پیشتر ذکر آن رفت را به وجود آورد.
توضیح ماهیت همزیستی روابط و فقدان تجسم خود و خود ارزشمندی که رخ داده، به فرد کمک میکند تا متوجه پویاییها شود. در صورتی که فرد موافق باشد و شروع به تداعی درباره تمام مسائل مربوط به همانندسازی و تجسم خود کند، شما از صحت آنها مطلع میشوید. احتمال دارد که جلسه به پویاییهای مربوط به احساس گناه ناشی از ابراز خشم اختصاص یابد. هر چند، در افرادی که سبک روابط آنان همزیستی است، طبق معمول به دلیل محدودیت نیرومندی “من” انسجام بخشیدن این عقاید برای اثر بخشی درمان کافی نمیباشد، به همین دلیل خطر خودکشی بالا است و تمهیدات لازم برای محافظت از فرد باید در نظر گرفته شود.
ضوابط پرخطر بر اساس نظریه مکانیزمهای دفاعی
ابراز همدردی فردی که ارزیابی موارد خودکشی (اقدام یا انجام آن) را انجام میدهد با ناراحتی و افسردگی فردی که مرتکب خودکشی شده طبیعی است. اگر چه باید توجه داشت که افراد مستعد خودکشی خطرناک هستند و حتی احتمال دارد دیگرکشی نیز داشته باشند. با مطالعه روزنامهها میتوانید مقالات زیادی را که اختصاص به گزارش موارد خودکشی داشته یا افرادی که سعی در جلوگیری از خودکشی فردی را داشتهاند، بیابید،
توصیه میکنم در کنار تفکیک ضوابط مطرح شده، گرایش به خودکشی افراد را از واکنشی که به تفسیرهای شما در ارتباط با مکانیزمهای دفاعی انان ارائه میکنید، ارزیابی کنید. لطفاً به خاطر داشته باشید الف) اجباری برای انجام این کار نداریدف اگر چنانچه با توجه به ضوابط استاندارد اطلاعات کافی از خطرناک بودن آنان برای خودشان به دست آوردهاید؛ ب) آهنگ صدای شما باید قابل فهم باشد و با ج) بر اساس رویکرد پرخاشگری،
تفسیر مکانیزمهای دفاعی، باورهای افرادی که گرایش به خودکشی دارند را آنقدر به چالش میکشد، که جراحی برشی را ایجاد میکند- این سبک بیتوجهی به تفکر افراد [و ارائه تفاسیر]، اگر چه ممکن است آنان را موقتاً تکان دهد، اما میتواند زندگی آنها را نیز نجات دهد. در صورتی که پاسخ فرد به تفسیر مکانیزمهای داعی ابتدایی منفی یا ضعیف باشد، میتوان نتیجه گرفت که خطر خودکشی در او بالاست.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.