آشنایی با کانون پرورش فکری کودکان


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
6 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 آشنایی با کانون پرورش فکری کودکان دارای ۱۳۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد آشنایی با کانون پرورش فکری کودکان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این دست کیست؟
این دست کیست، یک دانشمند، یک هنرمند، یک تاجر، یک سیاستمدار، یک کارگز، یک روحانی، یک معلم، یک گانگستر، یک مددکار اجتماعی، یک دزد، یک کارمند بایگانی، یک متصدی تراولینگ در گروه فیلم برداری و یا یک مطبوعاتی؟
•    او هر که هست، برای من و تو یک دست است و یک کودک، کودکی که هیچکدام آنها نیست ولی می تواند جای هر یک و یا چندتایی آنها باشد…
•    این که دنیا در دست بچه ها باشد، آرزوی خامی بیش نیست و شاید تنها بتواند شوره یک فیلم سینمایی باشد…
•    ولی فکرش را بکنید! این سیاره کوچک ما چقدر دوست داشتنی می بود اگر انسان می توانست تمامی شعور و پیچیدگی های پس از دوران بلوغ را که زیستن و حتی مرگ او را معنا می دهد، با سادگی و خلوص دوران کودکی اش بیامیزد. سادگی خیرکنندگی که نه مرزی می شناسد و نه رنگی. خلوص غریبی که در آن همه چیز تازه است و هر لحظه، لحظه کشف است و تازه و پاکیزه دیدن
۲-۱- شناخت کلی کودک:
هر کودک از لحظه ای که به دنیا می آید در جریان تحولات جسمی و روانی قرار می گیرد. از نظر پیاژه (روانشناس معروف) تحولات روانی از بدو تولد شروع و تا سن ۱۴-۱۵ سالگی به تکامل خود می رسد و در سنین ۱۴-۱۵ سالگی ساختمان ذهنی فرد کامل می شود. این امر اهمیت سنین کودکی و نوجوانی را آشکار می سازد. آشنایی دست اندرکاران تعلیم و تربیت (اعم از خانواده ها و مراکز آموزشی) با خصوصیات هر مرحله از دوره تکامل روان آدمی می تواند طفل را به فرد متکاملی تبدیل کند و یا حداقل این آگاهی باعث می شود که اعمال با فضاها و عملکردهایی که ما برای کودک خود می سازیم سدی در مسیر تکامل او نباشد.
«روسو می گوید: هر سن و هر حالت از حیات، کمال و بلوغ متناسب با خود دارد که مخصوص آن است آموزش و پرورش باید این پیشرفت را آسان کند و به این کمال برسد.»
موریس دبی استاد روان شناس و تعلیم و تربیت در دانشگاه سوربن فرانسه در ابتدای کتاب مراحل مختلف می نویسد: رشد کودکان از روزی که به دنیا می آیند تا موقعی که به درجه کمال می رسند از مراحل متوالی و بهم پیوسته ای عبور می کند که می توان آنها را فصول مشخص یک تاریخ دانست. این رشد اگرچه ظاهراً ترقی دائمی و یکنواختی است ولی در واقع کند و تند می شود و گاه دوره هایی پر جوش و خروش و زمانی آرامتر دارد. این تغییرات به ظاهر آرام و پیوسته است، اما در واقع موجودی است که می بالد و مراحل معینی را طی می کند. هریک از این مراحل، ساختمان روانی خاصی دارد که می توان آن را در رفتاری که مخصوص این مرحله است مشاهده کرد. پرورش حتی الامکان باید بر طبق مراحل روانی رشد صورت گیرد و تنها در این صورت است که می توان همه استعدادهای شاگرد را به ظهور رساند.»

۲-۱-۱- چگونگی شناخت رفتار کودک
برای شناخت رفتار کودکو مراحل رشد و عواملی متعددی دخالت دارند که می توان بطور کلی آنها را به پنج گروه تقسیم نمود:
۱. عوامل جسمانی معلول توارث
۲. عوامل غیر توارثی (مانند کمبود اکسیژن هنگام تولد یا عدم فعالیت مناسب غدد بدن)
۳. یادگیریهای طفل
۴. محیط اجتماعی کودک (مانند: والدین، خواهران، برادران، همسالان و محیط مدرسه)
۵. محیط و بافت اجتماعی و فرهنگی که رشد نهایی کودک را در بر می گیرد.
گروه اول را عوامل توارثی و گروههای دیگر را عوامل محیطی می نامند. بنابراین رفتار و شخصیت کودک در هر لحظه از زندگی اش معلول عوامل توارث و محیط است. توارث زمینه را فراهم ساخته و محیط در شکوفا شدن زمینه ها مؤثر می باشد. نقش توارث و محیط در شناخت رفتار کودک باید توأماً مورد توجه قرار گیرند. مثل دو روی سکه که با یکدیگر همگام می باشند.

۲-۲-۲- مراحل تحول مفاهیم ذهنی با توجه به رشد کودک:
در این قسمت مراحل تحول مفاهیم ذهنی از نظر طبقه بندی پیاژه بررسی می شود. بطور کلی، پیاژه، هوش را قدرت انطباق با اوضاع و احوال جدید و همچنین توانایی درک و ابداع یا آفرینش می داند و به منظور کسب این توانایی گذشتن از از چند مرحله رشد را در طی سالهای اولیه زندگی فرد الزامی تصور می کند.
۲-۱-۲-۱ دوره اول: دوره حسی- حرکتی
این دوره از تولد تا دو سالگی می باشد و شامل شش مرحله است:
مرحله اول: از تولد تا یکماهگی
مرحله دوم: از یکماهگی تا چهار و نیم ماهگی
مرحله سوم: از چهار و نیم ماهگی تا نه ماهگی
مرحله پنجم: از دوازده ماهگی تا هیجده ماهگی
مرحله ششم: از هیجده ماهگی تا بیست و چهار ماهگی

۲-۱-۲-۲ دوره دوم: دوره فعالیت های حسی
این دوره از ۲ تا ۱۱ سالگی می باشد که شامل پنج مرحله است:
الف- نیم دوره اول: از ۲ سالگی تا ۷ سالگی
مرحله ائل: از ۲ سالگی تا ۴ سالگی- مرحله هوش تصوری مستقیم.
مرحله دوم: از ۴ سالگی تا ۵ یا ۶ سالگی- شکل بندی های راکد و ادراکی
مرحله سوم: از ۵ تا ۶ الی ۷ سالگی- مرحله برزخ یا عملیات مفصلی(پیوندی)
ب- نیمدوره دوم- از ۷ سالگی تا حدود ۱۱ سالگی
مرحله اول: ۷ تا ۹ سالگی- مرحله بروز عملیات منطقی عینی
مرحله دوم: ۹ تا حدود ۱۱ سالگی- تشکیل بنیادهای مجموعه ای
۲-۱-۲-۳- دوره سوم: دوره فعالیت های رسمی:
از دوره ۱۱ سالگی تا ۱۴ سالگی می باشد که شامل دو مرحله است.
مرحله اول و دوم از حدود ۱۱ سالگی تا حدود ۱۴ سالگی است.
در اولین ماه که به طفل، نوزاد می گویند زندگی او بر خلاف تصویر بسیاری، از لحظه تولد آغاز نشده و در واقع هنگام تولد بیش از نه ماه از سن او می گذرد و دارای تحریکات حسی و توانائی های مختلف می باشد. نوزاد پاسخ های حرکتی مختلفی نیز نشان می دهد و توانایی ظاهر نمودن رفتارهای متعدد را دارد. به همین ترتیب پاسخ‌های عاطفی مانند گریستن از لحظه تولد آشکار است. دستگاههای بدن او توانایی ارتباط با محیط را به بهترین وجهی دارا می باشند. و از این رو ثابت بودن فعالیت های زیستی و تعادل حیلتی را نشان می دهد.
تکامل انفرادی شامل کیفیات مختلفی می شوند که عبارتند از:
الف- رشد جسمانی که در دو سال اول زندگی سریع می باشد.
ب- رشد مهارت های حسی و حرکتی: در سالهای اولیه زندگی یادگیری و رسیدگی در ظهور مهارت های مزبور اهمیت دارند. لمس و نگاهداری اشیاء، کاربرد انگشتان، حرکت، ادراک عمیق و ابعاد سه گانه نیز در همین سالها بتدریج آشکار شده و مورد کاربرد طفل قرار می گیرد.
ج- تغییرات تکاملی در نیازهای ابتدایی: این تغییرات شامل تکامل تغذیه، خواب، دفع، جنسیت، هیجانها، مفاهیم ذهنی، مفاهیم ادراکی، زبان و شخصیت می گردند. پیاه معتقد است کودک برای بدست آوردن توانائی سازگاری با محیط باید از چند دوره رشد بگذرد. هر یک از دوره های تکاملی از نظر پرفسور پیاژه دارای خصوصیات متفاوتی است.
رشد جسمانی کودک همیشه یک سیر صعودی را طی می کند ولی از لحاظ روحی اینطور نیست و نمی توان تضمین کرد که هرچه بزرگتر شود از نظر اخلاقی هم بهتر شود، که در این سیر تکامل و پیشرفت، اخلاق کودک یکنواخت و بی وقفه نیست و در آن بازگشت به عقب هم وجود دارد.
طفل در کودکستان، مرحله ای را طی می کند که با احساس شدید شخصیت همراه است. بازی از فعالیت های اساسی اوست و خود فعالیتی پیچیده می باشد و بصورت طبیعی خودنمایی می کند.
روحیات کودک در سنین مختلف
سن کودک    خصوصیات اخلاقی
۲ ساله- ۵ ساله-۱۰ ساله    آرام، ثابت، متعادل
۵/۲ ساله- ۵/۵ تا ۵/۶ ساله- ۱۱ ساله    زودرنج و حساس
۳ ساله- ۵/۶ ساله- ۱۲ ساله    متعادل
۵/۳ ساله- ۷ ساله- ۱۳ ساله    درون گرا
۴ ساله- ۱۴ ساله    ماجراجو و کنجکاو
۵/۴ ساله- ۹ ساله- ۱۵ ساله    گاهی درون گرا(متمرکز) و گاهی برون گرا
۵ ساله- ۱۰ ساله- ۱۶ ساله    پراکنده، عصبی و احساساتی و آرام
۲-۱-۴- شناخت سرگرمی های کودکان
کودکان علاقه زیادی به دیدن عکسهای کتابها و روخوانی آنها توسط شخص دیگری نشان می دهند. پس از سنین مدرسه کم کم شروع به خواندن کرده و کتابهای تفریحی و نشاط آور می پسندند که این علاقه در مدت کوتاهی به سمت کتابهای هیجان انگیز گرایش پیدا می کند و معمولاً تا قبل از سن ۱۰ سالگی دیدن فیلم های موزیکال، حیوانات و کارتون را به فیلم های سینمای جدی، ترجیح می دهند. تلویزیون نیز به عنوان وسیله ای سرگرم کننده تلقی می شود که می تواند تحت کنترل بزرگترها باشد تا بدان وسیله پاداش و تنبیه و سامان دهنده بد خلقی های کودک باشد البته میزان برخورداری از برنامه ها و نوع ساعات آنها باید تحت کنترل والدین باشد.
 
۲-۲- ویژگی ها و خصوصیات کودکان
انسان از بدو تولد، مراحل مختلفی از رشد را طی می کند که هر یک از آنها با تغییرات و ویژگی های جسمی و روانی خاصی همراه بوده و نیازهای ویژه ای را در پی دارد. بررسی و شناخت ویژگی های رشد و ارضای مناسب نیازها در هر مرحله نقش برجسته ای در لهداشت جسمی و روانی انسان به عهده دارد. به علاوه موفقیت در زمینه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت) مستلزم برخورداری از مطالعه و آگاهی لازم نسبت به ویژگی های فرد است در نظر داشتن توانائی ها، رغبت ها و نیازهای سنی، و توجه هرچه بیشتر به آنها در سازماندهی و اجرای برنامه های مناسب مواردی اساسی در این زمینه می باشند.
آگاهی از ویژگی ها، نیازها و رغبت های فرد می تواند به شناخت انگیزه ها و علل رفتارهای وی کمک نماید. همچنین در آموزش و پرورش افراد، در نظر داشتن ویژگی ها، نیازها و رغبت های یادگیرنده، در هر یک از مراحل برنامه ریزی، اعم از «انتخاب هدف»، «تنظیم محتوا» و «تعیین روش ها» و نیز در ارزشیابی از اهمیتی اساسی برخوردار است.

۲-۲-۱- ویژگی های ذهنی- شناختی کودکان
نظر به اهمیت رشد ذهنی و هقلانی در تشکیل شخصیت، موفقیت فردی و رشد اجتماعی و ضرورت توجه هرچه کامل تر به رشد شناختی در انتخاب هدف ها و شیوه های آموزش و پرورش، ابتدا به بررسی نکاتی چند در این زمینه می پردازیم.
در بررسی مباحث عمده در این زمینه لازم است ابتدا به محدودیت های ذهنی عقلانی در سنین آغاز کودکی اشاره داشت و این که معمولاً همزمان با افزایش سن کودک، به طور طبیعی، برخی از توانایی های تازه ذهنی و عقلانی در او ایجاد می شود، توانایی‌های تازه در هر مرحله انسان را قادر به درک بهتر امور و پدیده هایی می سازد که قبلاً فاقد آن بوده است. این گونه توانایی های شناختی، رفتار و زندگی فرد را تحت تأثیر قرار داده و توجه به آن می تواند در تعلیم و تربیت وی نقش مؤثر داشته باشد.
بعنوان مثال، اغلب کودکان در چهار سالگی درک انجام پاره ای از فعالیت های ذهنی نیستند. حال آنکه همین کودکان معمولاً از هشت سالگی به بعد می توانند به طور طبیعی و بدون آموزش دیدن همان موارد را به درستی انجام دهند. همچنین کودکانی که اغلب در سن هشت سالگی توانایی درک مناسب از امور مجرد و انتزاعی را ندارند، معمولاً با رسدن به سن نوجوانی قادر به انجام این گونه امور خواهند بود.
کلاً درک مفاهیمی چون کمیت، سطح، حجم، وزن، معنا، زمان و غهم امور مجرد و انتزاعی. به رشد ذهنی و شناختی فرد بستگی دارد. توانایی بدنی فعالیت های ذهنی چون نگهداری زهنی، طبقه بندی و ردیف کردن اشیاء و امور. استدلال، استنتاج فرضیه سازی، درک قضایای منطقی و حل مسائل و مشکلات پیچیده ای که فرد با آن مواجه است با رشد شناختی مرتبط است. رشد شناختی نیز در وهله اولمبتنی بر رشد طبیعی است یعنی گرچه محیط و «تربیت» در رشد شناختی و عقلانی انسان نقش برجسته دارد ولی موفقیت در تعلیم و تربیت، در مرحله نخست به «طبیعت» فرد بسته است و آمادگی طبیعی او را می طلبد.
بنابراین تا فرد از شرایط لازم برخوردار نباشد، آموزش و پرورش او از موفقیت چندانی برخوردار نخواهد بود. کاربرد این امر می تواند در آموزش و پرورش و در کلیه مراحل برنامه ریزی تربیتی مورد استفاده قرار گیرد. از جمله این امر میتواند در گزینش هدف ها. تعیین مفاهیم و محتوای مورد نظر و نیز در انتخاب روش ها و راهبردها نتایج مفیدی به همراه داشته باشد.

۲-۲-۲مواردی از دیگر خصایص کودکان
علاوه بر آنچه در مورد ویژگی های ذهنی، شناختی کودکان بیان شد، از دیگر ویژگی‌های ذهنی کودکان می توان به موارد زیر اشاره داشت.
۲-۲-۲-۱- کنجکاوی
میل به جستجوگری و تلاش در شناخت محیط اطراف و پدیده های زندگی، از ماه‌های آغاز کودکی در انسان مشهود است. این تمایل در سالهای دیگر زندگی نیز کم و بیش وجود دارد. چنان که حس کنجکاوی و نیاز به دانستن، سهم عمده ای در معارف کنونی بشری داشته است و در برخورداری از رشته های گوناگون علمی و دستاوردهای متنوع فکری، فرهنگی، معنوی، اقتصادی و اجتماعی و تمدن و تکنولوژی حاضر مؤثر بوده است.
حس کنجکاوی در دوران کودکی از شدت بیشتری برخوردار بوده است و از ویژگی های خاص این دوره به شماره می رود. وجود این حس موجب طرح سؤالات پیاپی توسط کودک شده است، چنان که از حدود دو سالگی پرسش های مکرر کودک در خصوص چیستی اشیاء آغاز می گردد. در سن چهار سالگی پرسشها شکل تازه ای به خود می گیرد و اغلب به «چرایی» تبدیل می شود.
وجود چنین تمایلی در کودکان، انگیزه های لازم را جهت دقت نظر در دیدن و شنیدن مطالب تازه فراهم ساخته و استقبال آنان از موارد گوناگون خواندنی و داستان های علمی و ماجراجویی را موجب می شود. در صورت کاربرد شیوه های مناسب و مورد علاقه کودک می توان به ارائه مفاهیم و مطالب آموزشی پرداخته و به مقاصد تربیتی مورد نظر نائل آمد. پاسخ گویی مناسب له حس کنجکاوی کودکان می تواند عامل مؤثری در رشد و سلامت آنان محسوب شود.
۲-۲-۲-۲ بازی
۲-۲-۲-۲-۱- اهمیت بازی
کودکان در هر کاری که انجام می دهند از خود تمایلی غریزی به آزادی بروز می دهند. یک نیاز روانی مستقیم و بی واسطه در کودکان وجود دارد که به صورت «من می خواهم» بیان می شود و بزرگترها همواره نمی توانند کودکان را به فرو نشاندن آن یا دست کم شکیبایی برای آن ترغیب کنند، کودکان عین همین نیاز را در مورد بازی دارند:«می خواهم بازی کنم …. بگذار بروم بیرون بازی کنم» مخالفت با این خواست به کشمکش منجر خواهد شد. نیاز به بازی هنگامی که کودکان به مدرسه می روند از بین نمی رود اما بزرگترها می کوشند تا آن را به سوی یادگیری و انجام تکالیف خانه سمت دهند.
۲-۲-۲-۲-۲- بازی راهی برای آموزش زندگی
هنگامی که کودک می خواهد بازی کند، انتخاب بازی به هیچ وجه کم اهمیت نیست. کودک باید بازی یا اسباب بازی را خود برگزیند، لذا قدرت انتخاب گری و گزینش را فرا می گیرد. برای کودکان بازی کردن راهی برای شانه خالی کردن از زیر بار دشواریها یا تسهیل کارها برای خودشان نیست. بزرگترها نباید تصور کنند که کودکان تنها برای سرگرمی یا برای گریز از فعالیتهای «جدی» بازی می کنند طبیعت در وجود کودک نه تنها تواناییها و مهارتها و کارکردها، بلکه همچنین یک «راهنمای» درونی که مسئول هدایت فعالیت و رشد کودک است قرار داده است.
بسیاری از بازیها برای کودک آموزنده اند. طفل در ضمن آن یاد می گیرد که چگونه در بین جمع زندگی کند، چه ضوابطی را برای زندگی در نظر داشته باشد، در درگیریها، و معرکه زندگی چه موضعی و چه راه و روشی را در پیش گیرد. بازی به کودکان می آموزد که زندگی یک وستر است در ازای خدمتی باید خدمتی برای دیگران انجام داد.
برخی از بازیها در افراد سازگاری شغلی پدید می آورند و فرد را علاقمند می سازد که تن به کاری و غلی دهند یا مقامات آن را فرا گیرند بطوری که در آینده با چشمی باز وارد دنیای کار و مشاغل گردند، بالاخره بازی افراد را وا می دارد که تن به پذیرش و صلح دهند و دریابند که همیشه نمی توان از راه جبر و فشار سلطه خود را بر دیگران اعمال کنند.

۴-۵-۲- بازی: نیاز روحی برای زندگی
کودک در ضمن بازی آرامش و سکون پیدا می کند، غم و اندوه خود را فراموش می کند، ناراحتی ها و عقده هایش از میان می روند. طفل ضمن بازی با پرخاش کردن به عروسک به زمین کوبیدن او، پاره کردن و دریدن کاغذ و یا پارچه، عقده تکانی کرده و خود را آرامش می بخشد.
طفل در ضمن بازی گروهی احساس می کند میان جمع پذیرفته شده است. دیگران برای او ارزش قائلند، او را به حساب می آورند و این خود مایه تعدیل و آرامش اوست. بسیاری از حب جاه ها، علاقمندی ها به رهبری فرماندهی ارضاء می شوند. کودک بدون بازی و بازیچه مانند ماهی بدون آب است از نظر حیات شناسی، بازی وسیله سلامت جسم و پرورش حواس است. کودکی که از بازی با همسالان محروم شود خواه ناخواه خودبین و خود رأی می گردد. با این همه کودک در عالمی بدون مسئولیت زندگی می کند طبق تمایل فطری خود به حرکت و فعالیت می پردازد بدون اینکه عمل سودمند را از غیر سودمند تشخیص دهد.

۲-۲-۲-۲-۳- بازی آغاز شکل گیری شخصیت و اصلاح ساختاری
از طریق بازی کودک را می توان ساخت و نقایص فردی، اخلاقی و شخصیتی او را اصلاح کرد. می توان فکر و اندیشه او را رشد داد، حتی در مواردی نقایص جسمانی او را رفع کرد. کودکی که ترسو و بزدل است از طریق بازی می تواند شجاع و با شهامت تربیت شود، مثلاً بازی قایم موشک، آن هم در شب خود می تواند ترس او را از تاریکی تعدیل کند و یا از بین ببرد، زیرا طفل ناگزیر است به گوشه ای بخزد و در تاریکی قرار و آرام گیرد، در ضمن بازی می توان کودک بدخواه را از این حالت بدخواهی به در آورد، حس برادری، تعاون، نوعدوستی و برابری را به یاد داد، عقده ای را از او حل کرد، غم و اندوهی را از او نائل ساخت، عافطه ای را که طفل از آن محروم مانده است به او بازگرداند و در همه حال ناراحتی را از دور ساخت.
مورخ هلندی مویز نگاه در کتاب خود به نام «انسان بازیگر» نقل می کند که بازی فعالیت یا رفتاری خود جوش است که در فضا و زمان معینی انجام می شود. بازی از قوانینی که انسان برای خود تعیین کرده است تبعیت می کند.
هدف و موضوع بازی در رفتار خود است و این به همراه خود احساس شادی و تنش را به همراه می آورد و بر این اصل که بازی در ورای زندگی روزمره قرار دارد، صحه می گذارد.

۲-۲-۲-۲-۴- تأکید بر بازی و آزادی
کلیه کارشناسان امر در این زمینه متفق القول اند که روش غالب و اصلی در آموزش پیش از دبستان بازی است، بازی کودک و آزادی او در کسب تجربه از نقش مؤثری دارد. کلیه آموزش ها به روش غیر مستقیم باید صرت گیرد( آموزش غیر مستقیم- مصاحبه)
همانطور که در بخش فرآیند رشد ذکر شد این مقطع سنی دوران اوج بازی های نمادین یا دوران کارکرد نمادی می باشد و کودک از طریق بازیهای خود در واقع عمل سازگاری با محیط بیرونی را صورت می دهد. به عبارتی بازی کردن در این مقطع جزئی از فرآیند رشد کودک است که به همین منظور باید به آن فرصت ظهور داد. در کلیه نظریه های آموزشی، نظریه پردازان بر این باورند که روش بازی می تواند در حیطه های مختلف رشد در تعلیم و تربیت کودکان بهترین نقش را بازی کند. چنانچه پیاژه در مورد بازی کودکان گفته است: بازی تفکر کودک است.
۳-۲-۲-۳- تخیل
از ویژگی های دنیای کودک، تخیل و خیال پردازی است که به گونه ها و اشکال مختلف صورت می پذیرد. چنان که گاه زندگی کودکان بین واقعیت و خیال نوسان دارد.
تخیل با گذشت سن کودک از تغییرات محسوسی برخوردار می گردد، از جمله همگام با رشد فکری و عقلانی فرد، از شت آن کاسته می شود و شیوه های متفاوتی را می‌طلبد. ولی در مراحل دیگر نیز، در زندگی انسان،کم و بیش نقش دارد.
گفتگوی دختر خردسال با عروسک خود و امر و نهی کردن به آن، جان بخشیدن به اشیاء و پدیده های طبیعی، سخت گفتن با حیوانات، از رفتارهای بارز کودکان در سنین پیش از دبستان است. چنین مواردی میل شدید کودک به فعالیت های خیالی و قدرت تخیل کودکان در این مرحله را بیان می دارد. در سنین دبستان نیز تخیل موجب لذت بردن کودکان از افسانه ها و داستان های خیالی و غیر واقعی می گردد. نقش تخیل در دنیای کودک را می توان در بازی های نمایشی(تخیلی) آنان به خوبی مشاهده نمود. این بازی ها از حدود ۵/۱ سالگی آغاز شده، تا سالها بعد ادامه می یابد.
بازی های نمیاشی و تخیلی علاوه به نقش درمانی، در رشد ابعاد مختلف شخصیت تأثیری قابل توجه دارد. از جمله می توان به رشد اجتماعی، تقویت حس اعتماد به نفس و رشد قدرت تکلم کودک اشاره داشت. به علاوه پرورش نیروی تخیل در کودکان، در رشد ذهنی و پرورش قدرت خلاقیت و استعدادهای هنری (و علمی)، اهمیت ویژه ای دارد و در حل مسائل و مشکلات و انجام فعالیت های ابتکاری و ابداعات گوناگون می تواند مؤثر واقع گردد.

۲-۲-۲-۴- تقلید و تلقین پذیری:
تقلید حالتی است که در آن فرد به تکرار اعمال دیگران می پردازد. کودکان در این حالت، اغلب تحت تأثیر رفتار پدر و مادر بودهاعمال آنها را پیروی می کنند. تقلید را می توان در ماه های آغاز کودکی مشاهده نمود. چنان که از انواع بازی های کودکان، بازی های تقلیدی ذکر شده است. حتی آغاز بازی در زندگی کودک را مبتنی بر تقلید می دانند. چنان که در این زمینه آمده است:
«بازی به صورت تقلید آغاز میشود. در مرحله ابتدایی زندگی کودک، یعنی دوره حسی- حرکتی، بازی به طور عمده، تقلیدی از صداها و کارهای اشخاص و حیوانات محیط کودک است …»
تقلید به تدریج به تلقین پذیری می انجامد، چنان که در این مرحله کودک علاوه بر تکرار اعمال دیگران، احساسات و تمایلات آنان را نیز مورد توجه قرار می دهد و از آن تأثیر می پذیرد. در روانشناسی، تلقین پذیری به عنوان یک تعلق روانی طرح شده است، که مبتنی به نیازهای حسی و عاطفی کودک و وابستگی وی به والدین، خصوصاً مادر می باشد.
تقلید و تلقین پذیری، همگام با مراحل رشد، شکل هایی تازه به خود می گیرد و با توجه به ارتباط کودک با دیگر افراد جامعه، و نیازها و تمایلات تازه وی و تأثیر پذیری او از گروه همسالان، خصوصاً در کودکی و نوجوانی، افزایش یافته و رفتار وی را معطوف به هدف های گروهی و جمعی می نماید.
نحوه تربیت و رشد انسان، خصوصاً در بعد عقلانی، تغییر شرایط محیط و گسترش قدرت درک آگاهی انسان از عواملی است که می تواند از رشد تقلید و تلقین پذیری انسان بکاهد و اعمال و رفتار وی را به استدلال و تفکر بیشتر استوار سازد.
البته نظر به گستردگی معارف، علوم و فنون و تعدد نیازهای انسان و عدمامکان برخورداری فرد از کلیه دانش ها و مهارت ها، گاه تقلید می تواند مفید واقع شود. نقش سازنده تقلید و تلقین پذیری به علت محدودیت تجارب و توان فکری و جسمی کودکان و بازداشتن آنان از مخاطرات احتمالی بیشتر آشکار می گردد. چنان که کسب ویژگی های مطلوب اخلاقی، آداب و رسوم فرهنگی، شوابط و مقررات اجتماعی در سالهای آغاز کودکی از طریق تقلید و تلقین پذیری به گونه ای سهل تر انجام پذیر است.
ادبیات و هنر از عواملی است که با استفاده از تمایل به تقلید و تلقین پذیری انسان، خصوصاً در سنین کودکی می تواند در تکوین شخصیت و آموزش و پرورش اثراتی برجسته داشته باشد. چنان که در عین حال می تواند، انگیزه منجکاوی و جستجوگری وی را قوت بخشیده و به مطالعه و تفکر بیشتر او بیانجامد.

۲-۲-۲-۵- همانندسازی
همانندسازی، از دیگر مکانیزم های روانی انسان، در کلیه دوران زندگی است، که در سنین کودکی و نوجوانی از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. همانند سازی به دنبال تقلید و تلقین پذیری انجام می شود و به منزله گامی بیشتر محسوب می گردد.در این حالت کودک به صورت کامل تری از شخصیت دیگران نقش می پذیرد و خود را به جای آنان حس می کند.
در همانند سازی، نگرش ها، گرایش ها و الگوهای رفتاری انسان مشابه فرد یا گروهی است که مورد علاقه وی قرار دارد.
همانند سازی از عوامل مهم در اجتماعی شدن کودک، کسب ویژگی های اخلاقی، آداب و رسوم اجتماعی و ارزش های فرهنگی به شمار می رود. به علاوه این عامل در الگویابی جنسی و پذیرش نقش جنسی کودک تأثیر بسزا دارد. در این مورد پسذ، اغلب از رفتارهای جنسی پدر و دختر از رفتارهای جنسی مادر خود شکل می پذیرد.
تقلید و همانندسازی کودک ممکن است از طریق ارتباط مستقیم او با افراد بوده و یا از طریق ادبیات و هنر و برنامه های ارائه شده از وسایل ارتباط جمعی، به طور غیر مستقیم صورت پذیرد.
همانندسازی در صورت استفاده از شرایط مساعد، از عوامل مؤثر در بهداشت روانی کودک و نوجوان محسوب شده و نتایج آن، ابعاد مختلف شخصیت را در بر می گیرد. بهره مندی کودک از معاشرت و همانندسازی با افراد متعدد، ضمن ارضای میل کودک. می تواند زمینه های گسترده تری از تجارب، رفتارها و ویژگی ها را برای وی فراهم آورد و کمک مؤثری در تشکیل و رشد شخصیت وی محسوب گردد.
۲-۲-۳- ویژگی های کلی هیجانی و احساس کودکان
هیجانات از عوامل اساسی شخصیت انسان به شمار می روند، که در کلیه مراحل سنی در حیات انسان نقش دارند. از فواید هیجان ها می توان به ایجاد تنوع و تغییر در یکنواختی زندگی، تأثیر در فعالیت، حرکت، پویایی، تمایل به دیگران و برقراری ارتباط با آنان اشاره داشت. چنان که می توان روح زندگی را ناشی از وجود عواطف مختلف دانست، عواطف و هیجانات در مواردی موجب بازداری فرد از مواجهه با شرایط مخاطره آمیز و نامطلوب زندگی گشته و در غلبه یافتن بر این عوامل نقش مؤثر دارند.
۲-۳- آموزش و تربیت کودک به عنوان فردی در بستر جامعه:
۲-۳-۱- تاریخچه آموزشی در دوران کودکی:
هرچند ممکن است برنامه های نظامهای گوناگون با یکدیگر فرق کنند ولی نیازهای تکاملی کودکان همواره ثابت است. کودکان هم به انگیزه های ذهنی نیاز دارند و هم فرصتهایی که مهارتهای حرکتی و سلامت عاطفی و اجتماعی آنها را بالا ببرد.
توجه به آموزش در دوران کودکی از دیرباز در نوشته های فلاسفه و پژوهشگران رشد کودک مشهود بوده است. برای مثال برنامه مهد کودک های اولیه تا حدود زیادی از عقاید اریک اریکسون (Erik. H. Eriksar) ناشی شده بود.
اریکسون که ادامه دهنده راه فروید بود و نیاز کودکان برای رسیدن به رشد اجتماعی اهمیت می داد.
عقاید اریکسون درباره برنامه های آموزشی به عقاید کزل (Gezel) شبیه بود. از نظر گزل مهمترین جنبه های آموزش کودکان آمادگی است و رشد عبارت دست از آشکار شدن طبیعی و ناگزیر تواناییهای ذاتی، طبق این عقیده هنگامی که آمادگی بوجود آمدن یک مهارت در کودک وجود داشته باشد، این مهارت خود به خود و بر طبق یک مکانیزم منظم و به موقع غریزی بوجود می آید.
در نظامهای آموزشی اولیه مسأله اصلی و مهم همان مسئله تطبیق مطالب و محیط آموزشی با وضع کودکان بود (هانت ۱۹۶۱). برای فراهم آوردن شرایط آموزشی مناسب فعالیتهایی لازم بود که برای کودک مأنوس باشد و منجر به شرکت فعالانه او شود.
تأثیرات محیطی هسته اصلی عقاید بیجو (۱۹۵۹) را درباره رشد تشکیل می دهد از نظر او نتایج رفتار کودک بسیار مهم است. طبق نظر او کودکان به یاد گرفتن رفتاری تمایل دارند که به موفقیت یا نتایج مثبت می انجامد و از تجاربی که به شکست و نتایج منفی منتهی می شود، پرهیز می کنند. برای اطمینان از انجام موفقیت آمیز و بدون اشتباه هر یک از وظایف رشد، لازم است آموزشگاههای پیش دبستانی فعالیتهای آموزشی را با دقت و در قالب گامهای کوتاه برنامه ریزی و ارائه کنند علاوه بر این مربیان و والدین باید طوری عمل کنند که از پی رفتار و فعالیتهای یادگیری مناسب کودکان نتایج مثبت ببار آید تا انگیزه آنان حفظ و بیشتر گردد:
فراهم آوردن شرایطی که رشد مهارتهای کودکان را به طور گام به گاه تسهیل کند از ابتدا یکی از اصول اولیه آموزش بوده است.
۲-۳-۲- آموزش و تربیت کودک در آموزشگاه:
بعد از محیط خانواده آموزشگاه اهمیت بسزایی در رفتار و حرکات و عواطف کودک دارد. کودک در آموزشگاه حس همکاری- همدردی، رقابت، سازگاری، آداب و معاشرت، رعایت نظم و ترتیب و احترام به حقوق دیگران را می آموزد که اصول و پایه زندگی او در اجتماع است کودک می آموزد که در خانه خود به او محبت می کنند در آموزشگاه تا محبت نبینند، محبت نمی کند. نکته مهم اینکه کودک احتیاج شدید به لطف و نوازش دارد و در این دوره او احتیاج زیادی به محبت دارد از نظر جسمانی تربیت در هماهنگی بین عضلات، بکار انداختن دستها و پاها و انجام حرکات موزون تأثیر بسزایی دارد.
اساس آموزش و پرورش ایران باستان، بر پایه ایجاد عبودیت بی حد و حصر و اطاعت کورکورانه بود.
بعد از اسلام، مسجد به عنوان نخستین مکان آموزش قرار گرفت و انتخاب این محل نشان دهنده جایگاه والای آموزش و پرورش در اسلام بوده از مشخصات تربیت اسلامی، انسان سازی آن است و تربیت در اسلام بر پایه اعتقاد به اصول دین و انسانیت استوار است. پذیرفتن اختیار آزادی و آگاهی به عنوان زیربنای تربیتی انگیزه‌ای برای پرورش افرادی با اراده آزاد و آگاه می گردد…

… – ورود به ساختمان باید حتی الامکان به صورت هم سطح با پیاده رو با شیب مناسب صورت پذیرد
– حداقل عمق فضای جلو ورودی ۱۴۰ سانتیمتر است که این عمق، جدا از فضای پارکینگ یا سکوی پیاده و سوار شدن است.
– فضای جلوی ورودی باید سرپوشیده باشد.
– پادریهایی که معمولاً جلو ورودیهای ساختمان قرار داده می شوند نباید دارای پرز بلند باشند. توصیه می شود که این پادریها در فرورفتگی های کف قرار گیرند.
– ورودی ساختمان نباید دارای آستانه باشد.
محوطه
محوطه فضاهای آموزشی باید امکانات بازی و تفریح کودکان را داشته باشد. اگر شرایط مناسب بازی و تفریح و استراحت در این فضا فراهم نباشد، آموزش نمی تواند بازده داشته باشد. رعایت این مسئله در مورد همه دانش آموزان از جمله کودکان معلول با وسایل کمکی الزامی است، زیرا آنها نیز با اینکه بروی صندلی چرخدار قرار دارند ولی به علت داشتن خلق و خوی کودکانه نیاز به فعالیت و بازی دارند.
•    ضوابط محوطه سازی
– لازم است کف محوطه هموار و قابل عبور صندلی چرخدار باشد.
– کف محوطه باید سخت و غیر لغزنده باشد.
– بهترین کفپوش آسفالت یا بتن با دانه بندی درشت است.
– در محوطه باید وسایل بازی قابل استفاده برای کودکان معلول روی صندلی چرخدار که می تواند قابل استفاده برای کودکان سالم باشد، طراحی شود؛ برای مثال بارفیکس.
•    بازشوها
در ارتباط فرد معلول و محیط با هم، درها و پنجره ها باید دارای شرایط خاصی باشند تا مشکلی برای آنان ایجاد ننمایند. از آنجا که کارمندان و آموزگاران معلول نیز باید بتوانند در مراکز آموزشی فعالیت نمایند، بنابراین درهای چنین مراکزی باید امکان عبور راحت بزرگسالان معلول را نیز فراهم آورند و فقط نحوه باز کردن آنها قابل استفاده برای کودکان معلول باشد.
•    ضوابط بازشوها
– عرض مفید در کلاس باید حداقل ۸۰ سانتیمتر باشد.
– در کلاس ها باید رو به بیرون باز شود و در طراحی، فضای قرارگیری آن چنان در نظر گرفته شود که بیش از ۳۰- ۲۰ سانتیمتر از مسیر مفید عبوری را اشغال نکنند.
– هر لنگه از درهای دو لنگه حداقل باید ۸۰ سانتیمتر عرض مفید داشته باشد.
– در کلاس باید سبک باشد.
– از قرار دادن در کشویی برای کلاس باید خودداری شود.
– دستگیره در کلاس باید براحتی عمل کند.
– ارتفاع مناسب دستگیره در، برای کودکان ۶ تا ۹ ساله، ۷۶ سانتیمتر ار کف است.
ارتفاع مناسب دستگیره در، برای کودکان ۱۰-۱۵ ساله باید ۸۶ سانتیمتر از کف باشد.
– برای جلوگیری از آسیب های ناشی از برخورد صندلی چرخدار با در، درها باید دارای پاخور به ارتفاع حداکثر ۲۰ سانتیمتر باشند.
– قفل در کلاس باید به نوعی باشد که در هنگام بروز حوادث در داخل کلاس، باز شدن در از خارج به سهولت امکان پذیر باشد.
– درها در ارتفاع دید فرد معلول باید دارای شیشه باشند که آن سوی در به سهولت دیده شود. توصیه می شود که این شیشه با شبکه های آهنی محافظت گردد.
– حداقل عرض بازشوهای ورودی ساختمان ۱۶۰ سانتیمتر است. توصیه می شود که ورودیهای اصلی مدرسه با حداقل عرض ۲۵۰ سانتیمتر طراحی شوند.
•    پله
حرکت عمودی در ساختمانهای آموزشی کشورمان معمولاً با پله انجام می گیرد. با اینکه پله عمده ترین مانع بر سر راه معلولین روی صندلی چرخدار و معلولین استفاده کننده از بریس(بست) است، لیکن معلولین با عصا، کراچ و وسایل کمکی دیگر، ترجیح می دهند از پله با طراحی مناسب به جای سطح شیبدار استفاده نمایند.
پله در ساختمانهای آموزشی باید با دقت خاصی طراحی شود.
•    ضوابط پله
– حداکثر کلاسهایی که باید از یک قفس پله استفاده کنند، ۸ کلاس است.
– عرض پله باید بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر و مضربی از ۶۰ سانتیمتر باشد.
– وجود حداقل یک پله در انتهای هر ساختمان آموزشی ضروری است. اگر طراحی یا زیبایی امکان چنین وضعی را ندهد، نباید بیش از ۶۰ شاگرد (دو کلاس ۳۰ نفره) بعد از محدوده پله وجود داشته باشد، در غیر این صورت می باید در منطقه بن بست، پله اضطراری پیش بینی نمود.
– قفس پله ها باید به طریقی طراحی شود که راه تخلیه افقی(راهروها) آن را قطع نکند تا تمام دانش آموزان به طرف پله و در جهت خروج ساختمان هدایت شوند.
– قفط پله می باید با دیوارهای پر یا پنجره رو به خارج ساختمان محصور باشد تا در موقع حریق از شعله و دود محفوظ بماند.
– در طبقه همکف باید قفس پله به وسیله یک در، مستقیماً به خارج ساختمان ارتباط داشته باشد تا در مواقع اضطراری بخصوص زمان وقوع زلزله با حریق، سرعت تخلیه ساختمان زیادتر شود.
– تعداد قفس های پله باید با توجه به عملکرد ساختمان و تعداد شاگردان طراحی شود.
– در زمان آتش سوزی، تخلیه ساختمان نباید بیش از ۵-۵/۴ دقیقه به طول انجامد.
– زمان تخلیه هر کلاس ۳۰ نفره در هنگام خطر، نباید بیش از ۲۰ ثانیه باشد.
– هیچ دری نباید به مسیر پله و پاگرد باز شود.
– پله اضطراری باید از مصالحی ساخته شود که زمان ایمنی آن در برابر حریق ۲ ساعت باشد.
– حداکثر ارتفاع پیشانی پله در مدارس ۵/۱۶ سانتیمتر است.
برای کنترل سرعت باز و بسته کردن در، بهتر است از فنرهایی استفاده شود که به همین منظور به بالای در نصب می کنند.
•    راهرو
راهرو در ساختمانهای آموزشی کلاسها و فضاهای آموزشی را با یکدیگر ارتباط می دهد. در عین حال، مسیر دسترسی فضاهای داخلی و آموزشی به ورودی و خروجی به شمار می رود. راهرو باید طوری طراحی شود که دانش آموزان و کارمندان معلول در کنار دیگر افراد از آن عبور کنند.
•    ضوابط راهرو
– حداقل عرض راهرو برای هر ۴ کلاس ۲۴۰ سانتیمتر باشد.
– در برابر هر کلاس اضافه بر ۴ کلاس حداقل ۲۰ سانتیمتر راهرو اضافه شود. این تعریض راهرو در طراحی ساختمان باید پیش بینی شود.
– راهرو باید نور کافی داشته باشد.
– راهرو نباید دارای شیشه های قدی باشد. کلیه شیشه های در دسترس کودکان باید حفاظ داشته باشد.
– ارتفا شیشه در راهرو باید به نحوی باشد که در عین تأمین دید برای کودکان معلول روی صندلی چرخدار برای بقیه نیز امن باشد. ارتفاع شیشه از کف برای کودکان ۶-۷ ساله، ۶۲ سانتیمتر، ۷-۹ سال ۶۹ سانتیمتر، ۹-۱۱ سال ۷۹ سانتیمتر و ۱۱-۱۵ سال ۸۵ سانتیمتر است.
– حداقل عرض کف پله ۲۵ سانتیمتر است.
– حداقل عرض پله در مدارس ۱۲۰ سانتیمتر است.
– سطح پله نباید لغزنده باشد.
– در دو طرف عرض پله میله دستگیره باید نصب شود.
– میله دستگیره کنار پله باید غیر لغزنده و مدور به قطر ۵/۳ سانتیمتر باشد.
– ارتفاع میله دستگیره کناب پله ها برای کودکان معلول با عصا باید ۶۵-۶۱ سانتیمتر باشد.
– لازم است میله های دستگیره کنار پله ها حداقل ۳۰ سانتیمتر از اولین و آخرین پله جلوتر و موازی کف باشد.
– برای جا به جایی دانش آموزان از طبقه ای به طبقه دیگر، نباید از آسانسور استفاده نمود. زیرا ممکن است کودکان، آن را وسیله بازی و تفریح خود قرار دهند و حادثه بیافرینند. از آسانسور فقط برای نقل و انتقال افراد معلول باید استفاده شود.
– تا حد امکان سطوح شیبدار را باید در جوار پله ها طراحی نمود.
•    سطوح شیبدار
برای دسترسی معلول به همه نقاط ساختمان، در قسمت هائی که اختلاف سطح هایی با پله وجود آمده است باید سطوح شیبداری طراحی شود. لیکن سطوح شیبداری که در برخی از ساختمانها احداث شده است، از آنجا که ظوابط طراحی برای معلولین در آنها رعایت نشده نمی توانند براحتی مورد استفاده قرار گیرند.
•    ضوابط سطوح شیبدار
– حداقل عرض شیبدار ۱۲۰ سانتیمتر است.
– شیب سطح شیبدار باید بین ۵ تا ۸ درصد باشد. پیشنهاد می شود به دلیل شرایط جسمانی کودکان حتی الامکان از شیب ۵ درصد استفاده شود.
– طول مناسب سطح شیبدار ۹۰۰ سانتیمتر است و باید بعد از هر ۹۰۰ سانتیمتر طول، یک پاگرد تعبیه شود.
– حداقل اندازه پاگرد سطح شیبدار ۱۲۰* ۱۲۰ سانتیمتر است.
– کف سطح شیبدار نباید لغزنده باشد.
– وجود میله دستگیره حداقل در یک طرف شیبدار الزامی است.
– ارتفا مناسب میله دستگیره سطح شیبدار برای کودکان ۶-۷ سال ۷۸ سانتیمتر، برای ۷-۹ سال ۸۸ سانتیمتر، برای ۹-۱۱ سال ۹۷ سانتیمتر و برای ۱۱-۱۵ سال ۱۰۴ سانتیمتر است.
– لازم است میله های دستگیره، ۳۰ سانتیمتر از ابتدا و انتهای سطح شیبدار جلوتر باشد تا معلول بتواند بعد از کنترل سرعت به حرکت در سطح صاف ادامه دهد.
– حداکثر قطر میله دستگیره ۵/۳ سانتیمتر است.
– حداقل فاصله بین دیوار و میله دستگیره ۷ سانتیمتر است.
– لازم است سطح شیبدار با اسفالت یا بتن دانه بندی درشت پوشیده شود.
– جهت جمع آوری آبهای سطحی و جلوگیری از یخزدگی در زمستان، تعبیه آبرو حداقل به عرض ۲ سانتیمتر در وسط سطح شیبدار و هدایت آب به طرف آن الزامی است.

•    اشیاء داخل کلاس
زمانی که هدف آموزش کودکان سالم و معلول در کنار یکدیگر باشد، باید ابعاد بدن کودک معلول مبنای اصلی طراحی قرار گیرد. تطابق وسایل با اندازه های بدن انسان استفاده کننده مسئله اساسی است، زیرا هرگونه اشتباه در این مورد علاوه بر تأثیر بر برنامه های آموزشی، در روحیه کودکان نیز تأثیر خواهد گذاشت.
•    ضوابط اشیاء داخل کلاس
– ارتفاع رخت آویز نصب شده در کلاس از کف برای کودکان ۶-۷ سال ۹۷ سانتیمتر، برای ۷-۹ سال ۱۰۹ سانتیمتر، برای ۹-۱۱ سال ۱۲۰ سانتیمتر و برای ۱۱-۱۵ سال ۱۳۰ سانتیمتر است.
– سکوی پای تخته حداکثر با شیب ۵ درصد به سطح کلاس متصل شود.
– میله دستگیره در کنار این شیب باید به دیوار نصب شود.
– فاصله بین ردیفهای میز و نیمکت در کلاس برای عبور راحت صندلی چرخدار باید ۸۰ سانتیمتر باشد.
– برای قراراگرفتن صندلی چرخدار در کلاس باید فضای خالی(بدون نیمکت) به ابعاد ۹۰*۱۴۰ سانتیمتر در نظر گرفته شود.
•    فضاهای بهداشتی
کودکان معلول جسمی- حرکتی، به دلیل مشکلاتی که برای کنترل ادرار دارند بیش از سایر کودکان محتاج به استفاده از فضاهای بهداشتی هستند. به همین دلیل در ساختمانهایی که افراد معلول در آنها حضور دارند، باید حداقل یک مستراح و دستشویی قابل استفاده برای آنان با نصب نشان ویژه معلولین در نظر گرفته شود.

•    ضوابط فضاهای بهداشتی
– حداقل ابعاد مستراح ۱۷۰* ۱۴۰ سانتیمتر است.
– در ورودی این مستراح باید به بیرون باز شود.
– ارتفاع لگن توالت فرنگی از کف، در مدارس ابتدایی باید ۳۶ سانتیمتر، در مدارس راهنمایی حدود ۵/۴۱ سانتیمتر و در دبیرستان حدود ۴۴ سانتیمتر باشد.
ابعاد مورد لزوم     ابتدایی     راهنمایی     متوسطه
ارتفاع لگن (a)    36    5/41    44
فاصله میله کمکی از محل    23    5/26    29
نشستن روی توالت(b)           
ارتفاع میله کمکی از کف(c)    59    68    73
– تعبیه میله های کمکی به ارتفاع ۵۹ سانتیمتر در مدارس ابتدایی و به ارتفاع ۵۸ سانتیمتر در مدرسه راهنمایی و به ارتفاع ۷۳ سانتیمتر در دبیرستان، در کنار توالت فرنگی الزامی است.
– میله کمکی عرضی باید ۷۰ سانتیمتر طول داشته باشد و در دیوار کنار توالت فرنگی نصب گردد.
– حداکثر ارتفاع دستشویی (a) برای کودکان معلول در مدارس ابتدایی ۶۵ سانتیمتر از کف و برای مدرسه راهنمایی ۷۰ سانتیمتر و برای مدارس متوسطه ۷۵ سانتیمتر از کف باید باشد.
– چون کودکان برای حفظ تعادل خود ممکن است از دستشویی ها استفاده نمایند، دستشویی ها باید به صورت محکمی کار گذاشته شوند.
– بیشتر شیرهای دستشویی باید از نوع دسته دار اهرمی باشد.
– حداقل ارتفاع آبخوری برای دانش آموزان در دبستان ۶۵ سانتیمتر، در مدرسه راهنمایی ۷۰ سانتیمتر و در مدارس متوسطه ۷۵ سانتیمتر از کف است.
– آبخوری نباید در فرورفتگی دیوار قرار داده شود. زیرا دسترسی به آن برای کودکان معلول امکان پذیر نخواهد بود.
– در دبستان برای هر ۴۵ دختر و هر ۳۰ پسر یک مستراح و برای هر ۸۰ دانش آموز یک شیرآبخوری باید نصب گردد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.