شناخت صنعت IT و بررسی مدیریت آن


در حال بارگذاری
13 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 شناخت صنعت IT و بررسی مدیریت آن دارای ۶۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد شناخت صنعت IT و بررسی مدیریت آن  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه شناخت صنعت IT و بررسی مدیریت آن

مقدمه

فصل اول – قابلیت های فن آوری اطلاعات

فصل دوم

بخش۱  –  فن آوری ارتباطات و اطلاعات مورد نیاز مدیران فردا –  قسمت اول

بخش۲ –  فن آوری ارتباطات و اطلاعات مورد نیاز مدیران فردا – قسمت دوم

فصل سوم –  معماری اطلاعات

فصل چهارم –  دوره عالی مدیریت فن آوری اطلاعات

فصل پنجم – CIO ها برعملکرد IT نظارت می کنند

فصل ششم –  مدیریت و سیستم‌های اطلاعاتی

فصل هفتم –  اطلاعات نیاز حیاتی مدیریت سازمان

فصل هشتم –  سیستم های اطلاعات مدیریت

فصل نهم – مدیریت اثربخش در فناورى اطلاعات

فصل دهم –  الفبای مدیریت فناوری اطلاعات

فصل یازدهم –  مدیران نامدار IT در میان ۲۵ مدیر برتر تجارت جهان

 

 مقدمه
نو پا بودن صنعت فناوری اطلاعات در ایران و وجود پتانسیل بسیار بالا از متخصصان و همچنین سازمانها و موسسات بزرگ اقتصادی در کشور زمینه مناسبی را برای توجه جدی به توسعه تخصص ها و زیرساختهای فناوری اطلاعات فراهم کرده است. با توجه به این موضوع که امروزه سلامت و رشد اقتصادی ملت ها ارتباط مستقیمی با سطح مهارتهای آنها در فناوری اطلاعات و ارتباطات دارد، لذا به جاست که با گسترش بستر های علمی و تحقیقاتی زمینه های فکری و فرهنگی توسعه فناوری اطلاعات را فراهم کنیم. توسعه زیر ساختهای فناوری اطلاعات امری است که به مرور به وقوع خواهد پیوست و در این میان مسائلی چون توسعه آموزشی وتوسعه فرهنگی که هر دو از لوازم جوامع دانش مدار هستند جای توجه و تعمق بسیار دارند. فناوری اطلاعات به عنوان دانش و به عنوان صنعت از درجه کار آفرینی بالایی برخوردار است و در نتیجه بهره گیری مناسب و توسعه مدیریت شده آن در ایران می تواند اثرات سودمندی در پیکره اقتصادی کشور ما داشته باشد. در این مقاله سعی خواهیم کرد چالش های مدیریتی را در عرصه فناوری اطلاعات مورد بررسی قرار دهیم .

قابلیت هاى فناورى اطلاعات
در گفت و گو با فریدون قاسم زاده (عضو هیأت علمى دانشگاه صنعتى شریف)
خبرنگار: یوسف ناصرى
 منبع: روزنامه ایران
 
فناورى اطلاعات (Information Technology) به عنوان یکى از سه فناورى نوین متحول کننده در سالیان اخیر است. این فناورى کاربردها و قابلیت هایى دارد که تا حد زیادى از دید ما مغفول مانده و یا حداقل شرایط لازم را فراهم نیاورده ایم تا از این قابلیت ها بهره گیریم. در گفت و گو با دکتر فریدون قاسم زاده، استاد دانشگاه صنعتى شریف به سطح و میزان استفاده جامعه ما از این دستاورد بشرى توجه شده است. گفت و گو با او درپى مى آید. فناورى اطلاعات به همراه سایر فناورى هاى نوین درتحول و پیشرفت جهان، نقش مهمى ایفا کرده است. در این زمینه، فناورى اطلاعات از ابتدا تاکنون چه روندى را تجربه کرده که هم اینک گفته مى شود، انقلاب اطلاعاتى به وقوع پیوسته است؟
به طور کلى عملکرد سازمان ها اعم از بنگاههاى اقتصادى و دولت ها که وظایف ملى را به عهده دارند، با دو عنصر اثر بخشى (Effectiveness) و کارایى (Efficiency) ارزیابى مى شود. اثربخشى به این معنا است که یک سازمان به اهداف ازپیش تعیین شده دست یابد.
براى مثال ممکن است هدف یک شرکت خودروسازى تولید ??? هزار دستگاه خودرو در سال باشد. اگر این شرکت به این سطح از تولید برسد، اثربخشى آن صددرصد است. تحقق آن هدف، شرط لازم است ولى شرط کافى نیست. شرط کافى این است که این شرکت بتواند محصولاتش را با قیمت مناسب به بازار عرضه کند. اگر دراین زمینه هم شرکت مذکور موفق عمل کند از کارایى لازم برخوردار است.
جالب است بدانید تئورى هاى نوین مدیریت صرفاً به این دو عنصر اکتفا نمى کنند. بنابراین بعد سومى هم مطرح مى شود که با استفاده از متدولوژى علمى جدیدى طراحى شده و به آن کارت امتیازى متوازن یا (B.S.C) Balanced Score Card مى گویند. اگر ما براى تحقیق و توسعه بودجه اختصاص ندهیم، آموزش و رفاه افراد سازمان را نادیده بگیریم، به دلیل کاهش هزینه در کوتاه مدت، کارایى خود را افزایش داده ایم ولى در درازمدت رقبایى که به آن موارد توجه کرده اند، محصولات جدیدى عرضه کرده و محصول ما را منسوخ مى کنند. از این رو، امروزه مدیران با استفاده از کارت امتیازى متوازن که در

دانشگاه هاروارد توسعه داده شده، سعى مى کنند بین اهداف فردى، گروهى و سازمانى و اهداف کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت سازگارى ایجاد کنند.
در اینجا باید پرسید، فناورى اطلاعات چه نقشى دراین میان دارد. اولین بار در اواسط قرن بیستم فناورى اطلاعات توسط شرکت هاى بزرگى مثل «آى.بى.ام» مطرح شد و تولید نرم افزارهایى که کارایى سازمان را بالا ببرد در دستور کار قرار داشت.
به همین دلیل نرم افزارهایى مانند سیستم انباردارى و سیستم پرداخت حقوق و دستمزد و یا سیستم حسابدارى عرضه شد. با استفاده از این نرم افزارها هزینه سازمان کاهش یافته و درنتیجه کارایى آن افزایش مى یافت.
در مرحله دوم حیات فناورى اطلاعات موضوع اثربخشى موردتوجه قرارگرفته و استفاده از این فناورى براى افزایش احتمال دسترسى به اهداف مطرح مى شود و سیستم هاى اطلاعاتى جدیدى مثل سیستم هاى پشتیبانى تصمیم (DSS) و سیستم هاى خبره (ES) براى کمک به مدیران و تحلیلگران ارائه مى شود. یک پزشک با استفاده از یک سیستم خبره مطمئن مى شود که درجریان مداواى بیمار موردمهمى از قلم نمى افتد.
در سالهاى آخر قرن بیستم فناورى اطلاعات وارد مرحله سوم عمر خود شده و با ورود سیستم هاى اطلاعاتى استراتژیک، تحولى عظیم به وقوع پیوست.
در این مقطع، وضعیت به گونه اى شده که سازمان ها بدون استفاده از این نوع سیستم ها قادر به رقابت نیستند و درنتیجه بى توجهى به آن، بعضاً دچار اضمحلال مى شوند.
دراجلاس سران کشورهاى جهان که به ابتکار سازمان ملل و به مناسبت آغاز هزاره سوم برگزارشد، «اعلامیه هزاره» به تصویب رسید و بر نقش سازنده توسعه و ریشه کنى فقر تأکید شد. در سال ???? مجمع عمومى سازمان ملل در اعلامیه اى، خواستار برگزارى اجلاس سران درمورد جامعه اطلاعاتى شد و براستفاده از فناورى اطلاعات در تحقق اهداف یادشده تأکیدکرد. درعرصه عمومى فناورى اطلاعات چه سیرى را پیمود که رسیدن به معیارهاى جامعه اطلاعاتى تبدیل به دغدغه همه کشورها شد؟
استفاده از محاسن فناورى اطلاعات در گذشته به دلیل هزینه بسیار بالاى کامپیوترها عمدتاً مورداستفاده شرکت هاى بزرگ و متوسط بود. پروژه اینترنت هم ابتدا با مقاصد نظامى شروع شده و سپس مورداستفاده دانشگاهها قرارگرفت و در ابتدا هیچگونه مصرف تجارى درنظرنبود. درآن زمان کسانى قادر به استفاده از اینترنت بودند که تحصیلات کامپیوترى داشته و اصولاً براى جلوگیرى از فروپاشى شبکه به دلیل کمبود عرضه پهناى باند، استفاده از اینترنت در کار تجارى ممنوع بود. اما وقتى که «وب» ابداع شد و اینترنت کاربرد عمومى پیداکرد تحول عظیمى به وقوع پیوست. با این ابداع که اواسط دهه ????

توسط آقاى تیم برنرز لى (Tim Berners-Lee) صورت گرفت، استفاده از اینترنت به دلیل سهولت به تجارت و مدارس و مهدکودک ها سرایت کرد.
این، ورود به عصر جدید را بشدت افزایش داد. عصرى که به آن عصر اطلاعاتى یا جامعه اطلاعاتى مى گوییم. قبل ازاختراع آقاى گوتنبرگ هم، تکثیر کتاب ازطریق دست نویسى صورت مى گرفت ولى با اختراع صنعت چاپ، دیگر نیازى به تکثیر ازطریق دست نویسى نبود. ما در عصر اطلاعات مى توانیم یک فایل الکترونیکى از محتواى موردنظر درست کنیم و میلیون ها نفر از آن در آن واحد استفاده کنند، بدون اینکه نیازى به تکثیر داشته باشیم و یا با قطع درختان به محیط زیست صدمه واردکنیم. ما وارد عصرى شده ایم که هرکسى از هرجایى، در هر زمانى مى تواند اکثر کارهایى را که قبلاً باید در عالم فیزیکى با دشوارى انجام دهد در عالم مجازى به سهولت همان کار را انجام دهد. این تغییر ناگهانى و درواقع یک انقلاب در زندگى بشر است. زیرا به سرعت، شکل زندگى بشر را تغییر داده است.
در جامعه اطلاعاتى، ما مى توانیم وقتى درخانه مان هستیم ازطریق اینترنت از حساب خودمان در بانک پولى برداریم، قبض آب و برق و تلفن خود را پرداخت کنیم و نیازى به مراجعه به بانک نداشته باشیم. حتى مى توانیم در هر ساعت از شبانه روز و حتى روزهاى تعطیل اقدام به دریافت خدمات از دولت ازجمله اخذ ویزا کنیم و یا در هر زمان که بخواهیم از بازار بورس، سهام دلخواه را بخریم.
در سال ???? درکل جهان فقط چندهزار سایت وجود داشت و کلمه تجارت الکترونیکى (E_Commerce) به مفهوم امروزى آن ابداع نشده بود. اصطلاح تجارت الکترونیکى امروزه به این دلیل رایج شده که اینترنت تجارت از این طریق را دراختیار عموم مردم قرارداده است.
اصطلاح دولت الکترونیکى ( E_Government) حدوداً در سال ???? ابداع شد. برخى از کشورهاى توسعه نیافته تصور مى کردند دولت الکترونیکى دولت آلترناتیوى است که باید با آن مقابله کنند اما بعدها فهمیدند دولت الکترونیکى به مفهوم ارائه اطلاعات و خدمات به مردم ازطریق فناورى اطلاعات است. کشورهایى که زمینه فرهنگى، فنى و زیرساختى لازم را به وجود آورده بودند به سرعت پیشرفت کردند ولى متأسفانه این اتفاق در بسیارى ازکشورها همچون کشور ما رخ نداد.
به اعتقاد من اگر مى توانستیم با امکانات موجود به اندازه صد واحد پیشرفت کنیم، امروز کمتر از ?? واحد پیشرفت کرده ایم و درنتیجه هرچند در بعد زیرساخت ها ضعف هاى جدى وجود دارد ولى عدم پیشرفت ما بیشتر به مسائل مدیریتى برمى گردد تا زیرساخت ها.

مسأله مهم دیگر درخصوص اینترنت این است که امروزه در کشورهاى توسعه یافته موضوع شکاف دیجیتالى پیش آمده است. زیرا کسانى که دسترسى به اینترنت دارند، بیشتر از آن سود برده اند و درنتیجه فاصله بین فقیر و غنى افزایش پیداکرده است.
هیچ کشورى مایل نیست فاصله فقیر و غنى زیاد بشود چون این معضل باعث بى ثباتى حکومت مى شود. براین اساس کشورهاى توسعه یافته تدابیرى اندیشیدند تا فقرا و اقشار کم درآمد نیز بتوانند به اینترنت دسترسى پیدا کنند. در دهه گذشته عرصه جهانى و بین المللى هم شکاف دیجیتالى میان کشورهاى مختلف تشخیص داده شد. این شکاف دیجیتالى موضوع بسیارى از سمینارها و کنفرانس ها در سراسر جهان شد. ماحصل این مباحث این بود همانطور که شکاف بین فقیر و غنى عامل بى ثباتى حکومت ها و کشورها مى شود، به همین ترتیب، شکاف بین کشورهاى فقیر و غنى در جهان باعث بى ثباتى در عرصه جهانى مى شود و باید براى رفع آن تدابیرى اتخاذ شود. به مصلحت نظام بین المللى هم نیست که یک کشور، بسیار فقیر و کشورى دیگر بسیار غنى باشد.
زیرا اگر افراد به شدت فقیر شوند ممکن است سعى کنند از طریقى به دیگران ضربه بزنند. به همین دلیل خیرخواهى براى فقرا به نفع کشورهاى غنى هم خواهد بود.
به هر حال اغنیا مى خواهند زندگى با ثباتى داشته باشند. در نتیجه سازمان ملل هم به عنوان یک نهاد بین المللى تلاش کرد  با تخصیص بودجه هاى مختلف به کمک کشورهاى توسعه نیافته بشتابد و آنها را تحت پوشش قرار دهد.
ما در کشورمان در این زمینه کارهاى محدودى انجام داده ایم ولى در سطح کشور برنامه اى جدى و منسجم براى اینکه فقرا به اینترنت دسترسى پیدا کنند و شکاف دیجیتالى در کشور شکل نگیرد نداشته ایم. در چند سال گذشته هم که طرح توسعه کاربرى فناورى ارتباطات و اطلاعات (تکفا) به اجرا درآمد، چنین اتفاقى نیفتاد و حتى هدفگذارى مشخصى نیز در این طرح براى کاهش شکاف دیجیتالى در کشور انجام نشده بود.
از آن پس در اسناد سازمان ملل از فناورى اطلاعات به عنوان ابزارى براى ساختن دنیایى صلح آمیز، عادلانه تر و بهتر یاد شده است. به اعتقاد شما این فناورى به چه شکل مى تواند در توسعه و فقر زدایى مؤثر باشد؟ با توجه به اینکه یکى از عوامل مؤثر بر فقرزدایى ایجاد اشتغال است، در چنین وضعیتى این سؤال مطرح مى شود که آیا فناورى اطلاعات، اشتغال زا است یا اشتغال زدا! براى پاسخ دادن به این سؤال باید تحولات مشابه در انقلاب صنعتى را بررسى کنیم. در عصر صنعتى وقتى بیل مکانیکى درست شد، آیا ساخت آن اشتغال زدا بود و یا اینکه اشتغال ایجاد کرد. تا وقتى که بیل مکانیکى نبود امکان داشت دهها کارگر محدوده اى از زمین را ظرف یک روز حفر کنند و غذاى بخور و نمیرى براى خانواده شان تهیه کنند.

اما با اختراع بیل مکانیکى، نیازى به آن همه کارگر نداشتیم. در آن وقت نیاز به یک راننده بیل مکانیکى پیدا کردیم. بنابراین یک شغل ایجاد کردیم و دهها شغل را از بین بردیم. با ساده نگرى مى توان گفت بیل مکانیکى اشتغال زدا است و نباید آن را درست کنیم.تا کارگران از نان خوردن نیفتند.اما آدمها عاقل تر از این بودند که دچار چنین اشتباهى شوند. چون ساختن بیل مکانیکى فرصت هاى جدیدى را ایجاد مى کند. اگر دیروز به کارگر بیل زن نیاز بود، امروز به راننده بیل مکانیکى و لودور نیاز است و به کسانى نیاز داریم که در خط تولید و پشتیبانى و تعمیرات چنین ماشین آلاتى کار بکنند و در ضمن از معرفت و دانش انسانى بالاترى برخوردار باشند. کار حفارى را یک ماشین مى تواند انجام دهد و ما هم باید بپذیریم که شأن و منزلت انسانى در بیل زدن نیست.
پس تا این مرحله این فناورى اشتغال زدا است و اشتغال هاى کاذب و غیرلازم را از بین مى برد. در عوض در جامعه اطلاعاتى نیازمند تخصص هاى جدید هستیم. راه اندازى یک وب سایت نیازمند انواع و اقسام تخصص هاى مرتبط با فناورى اطلاعات است. بنابراین برایند کار مثبت است و شغل هاى کم ارزش تر را از بین مى برد و در عوض نیاز به شغل هاى ارزشمند ایجاد مى شود. در جامعه جدید شغل هایى که هوش و ذکاوت انسانى لازم دارند بیشتر مورد نیاز هستند. نمونه عملى اشتغال زدایى جدى ایجاد شده کشورهاى هند، ایرلند، ایالات متحده، کانادا و امارات متحده عربى هستند. در این کشورها توسعه فناورى اطلاعات علاوه بر درآمدزایى بالا موجب ایجاد اشتغال زیاد شده است.
گفته مى شود، شرکت زیبل در سالیان اخیر، هر ساله ?? درصد از غیرکاراترین کارمندانش را اخراج کرده است. این همان چیزى است که اشتغال زدایى اش مى نامند؟
این اتفاق در هر شرکتى و حتى در یک شرکت نوشابه سازى هم مى تواند رخ بدهد. فرض کنید اگر یک شرکت بتواند با قیمت ??? تومان خودکار تولید کند، مى تواند بقاى خود را در بازار تضمین کند. اما اگر این شرکت نتواند آن خودکار را با آن قیمت تولید کند در نهایت از رقبا شکست مى خورد و ممکن است ورشکست شود. دراین اوضاع، دو راه حل وجود دارد. یکى اینکه درصد کمترى از افراد که کارایى و انگیزه لازم را ندارند و یا دانش لازم را کسب نکرده اند از کار برکنار کنید و در عوض اکثر کارکنان بیکار نشوند و یا اینکه کسى برکنار نشود و محصول گرانترى تولید کنید. که در این حالت مشترى هم نخواهید داشت و کل کارکنان با هم بیکار مى شوند. مثال عینى این بحث را ما در ایران مى بینیم. بسیارى از کالا و اجناس تولید کشور چین از کالاهاى ایرانى مشابه آنها ارزانتر است. چطور است که کالایى که در چین تولید مى شود و بعد از حمل و نقل زیاد در بازارهاى ایران به فروش مى رسد، ارزانتر از کالاى ایرانى است. چون چینى ها کارایى تولیدشان در سطح بالایى است و توانایى رقابت با رقبا را دارند از یک طرف هم دولت باید به فکر کسانى که بیکار مى شوند نیز باشد. در کشورهاى توسعه یافته نظام تأمین اجتماعى کارآمد وجود دارد و درصدى از حقوق کارمندان و شاغلان به صندوق تأمین اجتماعى واریز مى شود.

با چنین ابزارى مى توان تا حدى شکاف فقیر وغنى را پر کرد و وقتى تعدادى از کار برکنار شوند تا دوره مشخصى که کار پیدا کنند از منابع نظام تأمین اجتماعى بهره مند مى شوند. در عین حال باید بگویم آدمهایى که شخصیت و منزلت انسانى دارند، نمى توانند کار نکنند و سربار دیگران باشند. لذا این پول فقط مشکلات مادى آنها را حل مى کند. در نتیجه ایجاد اشتغال حتى در جوامعى که بیکاران مستمرى دریافت مى کنند موضوع مهمى است.
چند سالى است مطابق طرح و توسعه و کاربرى فناورى ارتباطات و اطلاعات (تکفا) مقرر شد ایران به سمت و سوى جامعه دانایى محور سوق داده شود.
برخى از فعالان و صاحب نظران حوزه فناورى اطلاعات بر این باورند که این طرح عمدتاً بر جنبه سخت افزارى تأکیدداشته و تا حدود زیادى جنبه نرم افزارى را نادیده گرفته است. با توجه به اینکه شما هم در عرصه نظرى و تدریس فعال هستید و هم در عرصه عملى و حرفه اى این فناورى، نحو ارائه و اجراى طرح مذکور را چگونه ارزیابى مى کنید؟

براى اینکه ما بتوانیم راجع به موفق بودن یا نبودن یک طرح قضاوت کنیم باید ببینیم چه اهداف کیفى و کمى براى آن مشخص شده و چه مقدار از اهداف طرح مذکور تحقق یافته است.
یکى از ویژگى هاى یک طرح خوب این است که معیار اندازه گیرى و ارزیابى به دست مجریان و دیگران بدهد تا بتوانند پیشرفت آن را مدیریت و در مورد آن قضاوت کرد. باید مشخص باشد که در یک طرح در چه زمانى و به کجا باید برسیم. یکى از اشکالات اصلى طرح تکفا و شاید بتوانیم بگوییم مهمترین اشکال این طرح این بود که اصلاً هیچ هدف زمان بندى شده اى در آن مطرح نشده بود. انواع کلمات پرجاذبه مثل تجارت الکترونیکى و پول الکترونیکى در این طرح مطرح مى شد ولى هیچ وقت مشخص نشد، قرار است به چه مقاصدى و در چه زمانى نایل شویم. براى مثال باید گفته مى شد که تا چه زمانى پرداخت الکترونیکى در کشور راه اندازى مى شود و یا تا چه زمانى مثلاً ?? درصد خدماتى که دولت ارائه مى کند از طریق اینترنت ارائه شود. هیچ وقت گفته نشد که چند درصد ازمدارس ما قرار است در چه سالى به اینترنت دسترسى پیدا کنند و یا مشخص نشد که میزان شکاف دیجیتالى میان افراد فقیر و غنى در ایران چقدر است و چه برنامه اى با چه زمان بندى مشخصى براى کاهش آن پیش بینى شده است. این موارد معیارهایى هستند که مى توانیم مطابق آنها در مورد عملکرد یک طرح قضاوت کنیم. چون هیچ کدام از این معیارها مشخص نشده نمى توانیم اصولاً در این باره قضاوت صحیحى داشته باشیم و بگوییم میزان موفقیت طرح چقدر است. فقط مى توانیم در مورد میزان هزینه اى که این طرح به کشور تحمیل کرده و بدون هر گونه قضاوتى  در  مورد  محصولات  آن در مقایسه با  اهداف طرح صحبت کنیم. چندى پیش چند شرکت آمریکایى، چندین

هزار سایت ایرانى را مسدود کردندو قرار است «گوگل» و «یاهو» هم دسترسى ایرانیان را به اینترنت مسدود کنند که این نگرانى هاى جدى ایجاد کرده است.
بنابراین مى توانیم بفهمیم طرح تکفا چقدر موفق بوده است. چون با این همه بودجه اى که در سالهاى گذشته در این طرح هزینه شد ما حداقل باید محتوا و پست الکترونیکى ملى را به دست مى آوردیم. سؤال این است که چرا چنین اتفاقى نیفتاده است. سؤال این است که چند درصد از مدارس کشور و به ویژه در مناطق محروم به اینترنت وصل شده اند؟ اگر بتوانیم جواب این سؤالات را بدهیم آن وقت مى توانیم در مورد میزان موفقیت طرح تکفا قضاوت کنیم
طرح تکفا بحث فناورى اطلاعات را در جامعه برجسته کرد و تا حدى در مردم، هیجان و شور و نشاط اولیه به وجود آورد. اما مردم منتظر ماندند و مى خواستند ببینند چه تحولى رخ مى دهد ولى وقتى در عمل، برنامه ریزى و اقدامات سنجیده اى انجام نشد به شکلى سرخورده مى شوند. پس چه بهتر وقتى مى خواهیم در مردم توقع و هیجانى ایجاد کنیم، قبلش طرح و برنامه مشخصى داشته باشیم. دولت جدید هم اگر براى توسعه فناورى اطلاعات در کشور برنامه مشخصى نداشته باشد، مشکلات ما با صرف زمان و هزینه زیاد تعمیق پیدا مى کند. یک نوع بدبینى هم وجود دارد که برخى ضمن اشاره به قدیمى بودن سیستم هاى ادارى و بانکى، مى گویند شرایط و وضعیت جامعه و دستگاه ها و نهادها براى استفاده از فناورى هاى جدید آماده نیست و ابتدا باید آن شرایط را به طور کامل فراهم کنیم.
برخى مى گویند استفاده از فناورى اطلاعات در وضعیت فعلى جامعه ما مانند این است که موتورجت را روى گارى سوار کنیم. سیستم ادارى ما مانند کشورهاى توسعه نیافته از کارایى لازم برخوردار نیست و سازمانها و ادارات و شرکتهاى دولتى در مقایسه با استانداردهاى بین المللى به صورت کارآمد عمل نمى کنند و یا محصولات و کالاهایى با قیمت گران تر از بازار جهانى را تولید مى کنند. اما این مشکلات نباید باعث شود، در مورد این موضوع یک حکم کلى صادر کنیم و بگوییم تا بسترهاى لازم فراهم نشود، در زمینه استفاده از فناورى اطلاعات هیچ موفقیتى را نمى توانیم کسب کنیم.
براى مثال اگر من در مورد یک موضوع خاص آمارى را مى خواهم چه ضرورتى دارد حتماً به اداره آمار مراجعه کنم. اگر اداره آمار کلیه اطلاعاتش را روى سایت خود داشته باشد، مردم حتى در روزهاى تعطیل و یا ساعات غیرادارى هم مى توانند از طریق اینترنت به سایت آن مرکز رجوع کنند و اطلاعات مورد نیاز را به دست آورند. همین دولت با همین سطح از کارایى مى تواند خدماتى را به صورت اینترنتى به مردم ارائه و رفاه و رضایتمندى جامعه را ارتقا دهد. مردم اگر مى خواهند اوضاع جوى و وضع آب و هواى کشور را در هفته آینده بدانند، باید بتوانند به وب سایت اداره هواشناسى مراجعه و اطلاعات موردنظر را دریافت کنند. من الآن برخى از جونان ایرانى را مى شناسم که از طریق اینترنت کسب درآمد مى کنند. اصولاً چه عیبى داردکه وزارت فرهنگ  و  ارشاد  اسلامى  به جاى برگزارى نمایشگاه کتاب در یک مقطع خاص از سال کارى کند که در همه ایام سال

مردم بتوانند کتابهاى خود را از طریق اینترنت خریدارى کنند. اگر خرید کتاب به صورت اینترنتى رایج شود، هر کسى مى تواند در هر ساعت و هر روز سال و حتى در ایام تعطیلات هم کتاب بخرد و براى خرید کتابهاى جدید به قیمت مناسب یک سال منتظر برگزارى نمایشگاه بین المللى کتاب نشود. اگر مردم بتوانند هر زمان که احتیاج دارند، کتاب بخرند مجبور نمى شوند تمام سهمیه ارزى خرید کتاب خود را ظرف چند روز خرج کنند و براى مصرف آن یک سال فرصت دارند. ناشرین هم آخرین کتابهاى منتشرشده خود را روى سایت عرضه مى کنند و از این رهگذر همه منفعت مى برند.
دست اندرکاران طرح تکفا اعلام مى کردند تا سال ???? در کشور حدود ?? میلیون نفر کاربر اینترنتى خواهیم داشت. چرا چنین موضوعى تحقق پیدا نکرد؟
در خوشبینانه ترین حالت گفته مى شود که ما الآن ? تا ? میلیون نفر کاربر اینترنتى داریم. باید توجه داشت یک وقت ما برنامه هاى عملیاتى براى رسیدن به یک هدف را مشخص کرده ایم و مى دانیم مى خواهیم به کجا برسیم. اما وقتى برنامه مشخصى وجود نداشته است نمى توان ارزیابى دقیقى به عمل آورد. در طرح تکفا هم چنین هدفى در نظر گرفته نشد و اهداف کمى طرح ارائه نشد.
این بحث مطرح است که در جامعه ما کاربردهاى استفاه از فناورى اطلاعات و اینترنت عمدتاً از حد لایه هاى سطحى و ابتدایى فراتر نمى رود…
بله؛ مطابق ارزیابى هایى که ما داشته ایم حدود دو میلیون نفر در ایران افراد چت کننده داریم. اما اصلاً اینترنت براى چت درست نشده است. چت، یکى از پیش پا افتاده ترین امکانات اینترنت است. چون ما وقتى براى استفاده از اینترنت برنامه ریزى و هدفگذارى درستى نداریم، آن وقت معایب فناورى جدید سراغ ما مى آید و یا کاربردهاى کم ارزش تر آن در کشور رایج مى شودو نمى توانیم مانند دیگران از حسن هایش استفاده کنیم. یکى از بزرگترین محاسن و مزیت هایش تجارت الکترونیکى است و از این طریق، با هزینه کمتر و در عین حال راحتى بیشتر کسب درآمد کنیم. دولت ازاین طریق مى تواند دولت الکترونیکى خدمات و اطلاعات لازم را به سادگى و به سرعت به مردم عرضه کند. در ایالات متحده، هدفگذارى شده که تا سال ???? میلادى صددرصد خدمات دولتى از طریق اینترنت ارائه گردد و در حال حاضر نیز سطح خدمات دولتى ارائه شده از راه اینترنت بیش از ?? درصد است. بانکدارى الکترونیکى مى توانیم داشته باشیم و بسیارى از خدمات بانکى امکان اینترنتى شدنش وجود دارد و در این صورت بسیارى از رفت و آمدها و مراجعات فیزیکى افراد به بانکها مى تواند کاهش پیدا کند. ما حتى مى توانیم پزشکى الکترونیکى داشته باشیم. بالاخره بسیارى از پزشکان متخصص نمى توانند در مناطق دور افتاده کشور کار کنند. اگر پرستارى باشد که از یک بیمار در آن مناطق مراقبت کند یک پزشک از طریق اینترنت مى تواند اطلاعات لازم را دریافت کند و از راه دور جان بیمارى را نجات بدهد.

در حال حاضر دروس دانشگاه هاى مهمى مثل استانفورد و تورنتو از طریق اینترنت ارائه مى شود و هرکسى امکان دستیابى به آنها را دارد. حتى مى توان به صورت رایگان از برخى منابع مذکور استفاده کرد. اینها بخشى از خوبى ها و مزیت هاى اینترنت است. اما شاید در حد پنج درصد هم در ایران از این قابلیت ها استفاده نمى شود و کاربردهاى کم ارزشى مثل چت در ایران مورد توجه قرار مى گیرد. در حالى که ما مى توانیم با ارائه آموزش هاى مناسب کارى کنیم که جوان ما از طریق اینترنت براى خودش شغل ایجاد و کسب درآمد از راه مولد و مفید کند.
نکته اى که باید متذکر شد این است که در ایران، شرکت ها هنوز به بارورى نرسیده اند انواع مالیات هاى مختلف به آنها تحمیل مى شود و موجب ورشکستگى آنها را از همان ابتدا فراهم مى کند. الآن علاوه بر مالیات بر درآمد شرکت ها، از آنها عوارض تجمیعى هم اخذ مى شود. این کار باعث شده بسیارى از شرکت هاى اینترنتى در آستانه ورشکستگى قرار بگیرند.

 

فناوری ارتباطات و اطلاعات نیاز امروزِ مدیران فردا (قسمت اول)
نگاهی به فرآیند E-Management در سازمان
بستر سازی ICT در سازمان
 
نوشته شده توسط: فرنود حسنی             تماس با نویسنده:manager_ict@yahoo.com       

تنوع و پیچیدگی فعالیتهای مختلف علمی، اقتصادی، آموزشی و … در قالب سازمان های مختلف و گستردگی ارتباطات درون و برون سازمانی در نظام های مدیریتی امروزی و همچنین شاخصها و عوامل فراوان موثر در رشد و توسعه سازمان ها موجب    می شود تا مدیران سازمان ها بیش از هر زمان دیگری نیازمند باشند به سلاح ها و ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی در عرصه رقابت های تجاری مجهز شوند. چالش جهانی ایجاد شده در عرصه مدیریت که با ظهور پدیده فناوری اطلاعات و ارتباطات رنگ و جلوه ای دیگر گرفته است مهمترین و شاید اثر گذارترین دست یافته بشر در طول چند قرن اخیرمی باشد تا جایی که مهمترین کالای تجاری قرن حاضر را" اطلاعات" معرفی کرده اند.   
تاثیر مستقیم و غیر مستقیم ICT در کلیه ساختار ها و سطوح زندگی عادی مردم و نفوذ و توسعه ابزارهای این پدیده عصر جدید در پیچیده ترین فعالیتها، موثرترین عامل در راه توسعه تکنولوژیک و به تَبع آن اطلاعاتی بشر بوده است. ظرفیتهای بالقوه  ICTمدیران پیشرو را مجاب می کند تا با نگرشی عمیق بر ابزارهای این پدیده جهان شمول قابلیتهای بالفعل سازمان خود را به مَنصه ظهور بگذارند. با این دیدگاه سعی می شود تا با نگاهی گسترده زمینه های بستر سازی ICT و کارکردهای آن در تحولات درون سازمانی و ارتباطات برون سازمانی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
همانطور که می دانیم فناوری ارتباطات و اطلاعات به مجموع مکانیزمهای تلفیق کننده و هدایت کننده ای که زمینه های کاربردی شدن، به هنگام شدن و گسترش یافتن اطلاعات و داده های خام را با استفاده از ابزارهای ریز پردازنده (تراشه های رایانه ای) انجام می دهند اطلاق می شود. ارتباط اغلب مدیران باICT به دو نوع سیستم محدود می شود:
الف)سیستم هایی که اطلاعات را ذخیره و پردازش می کنند.
 ب) سیستمهایی که ارتباط بین افراد و مشاغل را با سرعت و بسیار کارآمد برقرار می کنند.
در واقع پدیدهICT دو سیستم مدیریت اطلاعات و مهندسی اطلاعات را برای مدیران به ارمغان می آورد.
مدیران پیشرو همیشه به دنبال فناوری هایی هستند که جریان کار را تسریع و تسهیل می کند در وقع مدیران برای ایجاد ارتباطات موثر مابین  سطوح  طولی  و  عرضی  سازمان  همچنین ساده  کردن  جریان امور برای جمع آوری و راهبرد  مناسب

اطلاعات مرتبط با حوزه فعالیت سازمان خود ناگزیر از شناخت ظرفیتهای موجود سازمان خود و نیاز سنجی ظرفیتهای تکمیلی هستند. استفاده از قدرت اثر ICT در هدایت سازمان برای پیشتازی در مقابل رقبا امری ضروری و اساسی است. فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی بسیاری از  عملیت مربوط به سازمان مانند سیستم ها و جریان اتوماسیون  را به انجام می رسانند. بدون شک باید گفت که ICT موجب تقویت توانایی ها و خلاقیت های مدیران پیشرو می شود. با این نگرش یک مدیر و کارمندان او وقتی ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی را به ساختار سازمان خود تزریق شدند می توانند به جای سخت کارکردن سریعترو با دقت تر از قبل کارکنند ضمن اینکه مدیر میتواند نظارت و مدیریت غیر متمرکز را تجربه کند . با توجه به اینکه هدف غایی هر رابطه کاری دست یابی به سود تجاری می باشد می توان گفت که ارتباط کمی و کیفی با مشتریان با استفاده از این ابزارها گسترش می یابد و هزینه های جاری و حتی سرمایه ای و امکان سنجی نیز کاهش می یابد.
یکی از مهمترین شاخصه های شناخت درست ICT توسط مدیران استفاده یا ایجاد سیستمهای کارآمد در ساختار سازمان می باشد با توجه به اینکه هر یک از ابزارهایICT که منطبق بر سیستمهای مدیزیتی باشند می توانند در بهبود و یا ایجاد نقص در شیوه مدیریت و ارتباط با مخاطبان سازمان موثر باشند بنابراین به جاست که در گزینش سیستمهای مذکور:
الف) عملکرد سیستم برای مخاطبان سازمان روشن باشد
ب)استفاده کاربران را تسریع و تسهیل شود
ج)از انعطاف پذیری بالایی در قبال تحولات تکنولوژیک و یا ساختاری برخوردار باشد.
با این توضیح می توان گفت به واقع مدیری موفق خواهد بود که فناوری های  ارتباطی و اطلاعاتی را منطبق بر نیازهای سازمان خود طراحی و یا انتخاب کند. در این صورت در هنگام ارائه خدمات سازمان خود به مخاطبان و مشتریان قادر خواهد بود نیازها ی مشتریان را نیز  در تدارک سیستم ها لحاظ کند. به طور مثال استفاده از دستگاه های خودپرداز بانکی این نیاز را می طلبد که آموزش و فرهنگ سازی لازم برای اشاعه اطلاعات در مورد استفاده از کارتهای اعتباری گسترش یابد. در  استفاده از ابزارهای فناوری ارتباطات و اطلاعات به مدیرا ن توصیه می شود در تعیین ابزارها انتخابگر باشند و با مطالعه ای فراگیر درباره همه ابزارهای موجود این فناوری آندسته ای را مورد گزینش و ا ستفاده قرار دهند که سبب ایجاد تسهیلات بیشتری در امور اجرایی می شود. صرفه جویی در زمان را به همراه دارد و موجب کاهش هزینه ها و یا افزایش درآمدها  می شود. برای معرفی نمونه ای از این سیستمها می توان به سیستمهای تجارت الکترونیک(برای خرید و فروش های اینترنتی) و شبکه های محلی و یا سایتهای اختصاصی داخلی (اینترانت و LAN ) اشاره کرد.
بنابراین برای مدیریت اطلاعات درون سازمانی در ابتدا باید حوزه های اصلی کار را تعیین کرد و به نیاز سنجی هر یک از اجزا سازمان پرداخت تا  بهترین تکنولوژی موجود برا ساس نیازهای و ظرفیتها  تامین  شود. شبکه ها به عنوان شاهرگهای تجارت

نوین و ابزار اساسی استفاده اشتراکی از اطلاعات و برقراری ارتباطات درون و برون سازمانی اند. انتخاب سیستم های شبکه ای نیز با توجه به تعداد کاربران و امکان دسترسی سریع آنها به بانکهای اطلاعاتی صورت می گیرد. تصمیمات و کارهایی که بایستی در انتخاب وراه اندازی شبکه های درون سازمانی توسط مدیر انجام شود در مورد تعداد کاربرانی است که باید با شبکه مرتبط باشند که در این صورت سطح گسترش شبکه بر حسب تعداد کاربران تغییر می کند.

فناوری ارتباطات و اطلاعات نیاز امروزِ مدیران فردا (قسمت دوم)
در بُعد نرم افزاری یک مدیر باید از برنامه های نرم افزاری مختلف اطلاعات کافی داشته باشد و بتواند برخی از آنها را در اجرای کارهای خود مورد استفاده قرار دهد این قابلیت مدیر را در انتخاب برنامه های نرم افزاری مورد نیاز سازمان بسیار کمک خواهد کرد. انتخاب سیستم عامل هایی چون خانواده ویندوز، لینوکس، مکینتاش و … همچنین انتخاب نرم افزارهای کاربردی مورد نیاز برای بخش های حسابداری، اداری، دبیرخانه، طراحی و … امری است که با دانش و تجربه توام می تواند تاثیر مثبت خود را به جا بگذارد. نوع نرم افزارهایی که یک مدیر در فعالیت های سازمان خود استفاده می کند بستگی به ماهیت سازمان دارد اما امروزه اغلب مدیران رویکرد مثبتی به نرم افزارهای اداری تولید شده توسط شرکت مایکروسافت دارند در این بین
 بسته نرم افزاری MS OFFICE با امکانات گسترده ای چون واژه پرداز رایانه ایWORD استفاده از صفحات گسترده برای محاسبات با EXCEL و استفاده از پایگاههای ذخیره سازی اطلاعات باACCESS مدیریت پروژه های سازمانی با MS POROJECT که در اختیار کاربران خود قرار می دهد ، جایگاه مناسب خود را در امور اجرایی اکثر سازمانها پیدا کرده است نرم افزار  IE(INTERNET EXPELORER)  و سرویس پست الکترونیکی رایگان HOTMAIL از دیگر نمونه های قابل ذکر هستند که مدیران می توانند از آنها در امور سازمان خود استفاده کنند. ولی درکل آنچه اهمیت دارد این است که مدیران باید از نرم افزارهایی که  توسط سازمان های مختلفی مورد استفاده قرار گرفته و امتحان شده بهره بگیرد.
پست الکترونیک به عنوان یک ابزار ارزان، سریع و کارآمد برای ارسال پیامهای مدیریت در قالب الکترونیکی به بخش های گوناگون سازمان و یا نقاط گوناگون سراسر جهان است. با استفاده از برنامه پست الکترونیک می توانید پیام های مورد نظر خود را تهیه ارسال، دریافت ، ذخیره سازی و مدیریت کنید. بهترین شیوه برای  راه اندازی و اجرای پست الکترونیک در هر سازمانی استفاده از یک رایانه مرکزی برای مدیریت نامه های الکترونیکی داخلی و کنترل دائمی ارتباط دائمی یا تلفنی با اینترنت است. بسیاری از سازمان ها بدون توجه به مشکلات ارتباطات الکترونیکی و بدون ارائه آموزش های لازم به کارکنان اقدام به نصب  و راه اندازی پست الکترونیک می کنند مدیران سازمان ها باید توجه داشته باشند که در دنیای ارتباطات الکترونیکی همان قوانینی حکمفرماست که در انتشار قراردادها و ادعانامه های مکتوب حاکم است بنابراین یک اشتباه می تواند خسارتهای فراوانی به بار آورد.
در بُعد سخت افزاری مدیریت سازمان می تواند مهمترین و موثرترین نقش را در توسعه توانمندیهای سازمان را در بستر ICT فراهم کند.مدیر سازمان بایستی با توجه به نیازها و بدون در نظر گرفتن تجملات بهترین و کارآمد ترین ابزارهای سخت افزاری مورد نیاز در سازمان را مورد گزینش قرار دهد در انتخاب ابزارهای سخت افزاری مدیر سازمان به علاوه نیازسنجی حال حاضر باید در برابر هزینه ای که متحمل می شود نیاز های آتی را نیز مد نظر قرار دهد یکی از بهترین راهها در
انتخاب ابزار مشاوره با کاربران سازمان می باشد. بسته به اینکه چه کسانی  در چه زمانی و چه مکانی و برای چه کاری از این ابزارها استفاده می کنند نوع ، کمیت و کیفیت ابزارها قابل تغییر خواهد بود. به طور معمول سخت افزارهای کامپیوتری پس از یک سال از گارانتی تولید کننده خارج می شوند و از آن پس تضمین سلامت کاردستگاه با خود مشتری خواهد بود و به همین دلیل در هنگام تجهیز سازمان به رایانه و کلاٌ هر یک از ابزارهای فناوری ارتباطات و اطلاعات خرید از شرکتهای معتبر الزامی است. در ادامه لازم است تا مدیر پس از خرید  و راه اندازی هر یک از این ابزارها در سازمان شناسنامه سخت افزارهای موجود را تهیه کند تا در موقع لزوم نسبت به انجام سرویس های لازم اقدام شود. یکی از روشهای توصیه شده در تعیین نوع سخت افزار های سازمانی نیازسنجی نرم افزاری سازمان و سپس تعیین، تامین و ترکیب سخت افزار با بسته های نرم افزاری انتخاب شده برای هر یم از اجزای سازمان می باشد.
به عنوان مثال مدیر باید تشخیص بدهد در بخش گرافیک سازمان با توجه به نوع نرم افزارهای موجود به چه ترکیبی از سخت افزارها نیازمند است. مطمئناً این نوع نگاه در انتخاب سخت افزار در حذف هزینه های زائد نقش موثری دارد نمونه هایی از سخت افزارهای متنوع را به عنوان مثال ذکر می کنیم. تصمیم گیری در مورد اینکه در هریک از بخش های سازمان شما از چه مانیتوری(۱۵،۱۷،۲۱ اینچ) استفاده شود و یا مانیتور معمولی باشد یا LCD از عوامل به ظاهر ساده ولی مهم هستند که می توانند ضمن افزایش راندمان کاری سازمان در کاهش و حذف هزینه های غیر ضروری موثر باشد.
با تمام این تفاسیر باید گفت که بستر سازی مطلوب برای توسعه ICT در ساختار سازمانی نیازمند شناخت کافی و نگرش مثبت مدیران به ضروروتهای حضور این پدیده در روند فعالیتهای سازمان است با وجود این شناخت یک مدیر در ابتدای پروسه بستر ساری فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان خود باید آیین نامه ها و قوانین درون سازمانی را تهیه، آزمایش و ابلاغ نماید این آیین نامه های اجرایی ICT در سازمان می باید با استانداردهای تعیین شده از جانب مراجع ذیصلاح و نیازهای سازمانی هماهنگ و همساز باشند. با توجه به اهمیت نقش ICT  در توسعه و گسترش فرآیندهای سازمانی هر مدیر پیشرو و آینده نگر ناگزیر از انجام زمینه سازی های لازم و انجام مشاوره های علمی و فنی با صاحبان دانش ICT است. برای باقی ماندن  مدیران در عرصه رقابت های اقتصادی و حتی ربودن گوی سبقت از دیگران باید ابزارها و لوازم مختلف اطلاعاتی و ارتباطی با دیدی روشن و گاهی کامل از نیاز های سازمان تامین و راه اندازی شوند.
اگرظرف یکسال گذشته به نشریات یا پایگاههای  اینترنتی فارسی که به موضوع فناوری ارتباطات و اطلاعات می پردازند نگاهی انداخته باشیم بدون شک با  اخبار و گزارشهای فراوانی پیرامون طرحی به نام" تکفا" مواجه خواهیم شد. تکفا یا همان به اصطلاح طرح توسعه کاریرد فناوری اطلاعات که در ظاهر امر طرحی بسیار اثرگذار و عمیق جلوه می نماید این روزها دچار آشفتگی های بسیاری است. هدف اساسی در این طرح توسعه همه جانبه کشور در زمینه ICT است که در نهایت زمینه ساز توسعه پایدارخواهد بود.اما آیا به راستی کشور ما ظرفیتها و قابلیتهای پذیرش این طرح را داراست؟ آیا ساختار فرهنگی کشور منطبق بر تفکرات طراحان تکفا است؟ وآیا مدیریت کلان کشوری که قسمت اعظم ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و آموزشی آن دولتی است توانایی هضم و تعامل با اینچنین طرحی را دارد؟
شاید آنچه ما از تکفا یا هر طرح دیگری برای توسعه ICT انتظار داریم بسیاربیشتر از ظرفیتهای آن است اما وقتی با توانمندی ها و استعداد های نهان و آشکاری که در میان جوانان با انگیزه ایرانی مواجه می شویم این انتظار را نمی توان متوقعانه و بیش از حد انگاشت.
آگاهیم که ساختار و بدنه  کشور در عرصه های مختلف وابستگی بسیاری به دولت دارد و این بزرگترین معضل در راه توسعه و بستر سازی برای هر گونه پیشرفت و گسترش خلاقیت حداقل در زمینه پدیده به روز و در حال رشدی چون ICT  می باشد. همه روز از سراسر جهان اخباربسیاری از اختراعات جدیدی در دنیای ارتباطات و پیشرفتهای بسیاری در زمینه اطلاعات منتشر می شود بدون اینکه کشور ما در این بین جایگاهی داشته باشد . قطعاً ظهور ICT در ایران و یا هر کشور دیگری بدون توجه به مباحث و دیدگاههای اقتصادی نبوده است اما کشور ما با توجه به اقتصاد تک محصولی خود که اتکای ویژه به نفت دارد در هر دوره ای با توجه به شرایط و اوضاع  احوال موجود به سمتی خاص گرایش داشته فروش ارز، سکه، موبایل، اتومبیل،  آپارتمان سازی و… که به صورت موجی و دوره ای جامعه را فرا گرفته و پس از مدتی تب آن فروکش کرده و دچار رکود شدید شده همه و همه دلایل مشخص و مشترکی دارند و آن هم چیزی نیست به جز عدم مدیریت صحیح در سه بعد فرهنگی، علمی، اقتصادی که بتواند راهگشا و هدایت گر برنامه هایی اصولی و حساب شده یاشد. در کشورهایی  که اتکا شدیدی به ساختار دولتی وجود دارد معمولاً فرهنگ سازی و بستر سازی فرهنگی دریک جریان بالا به پایین صورت میگیرد اما در کشور ما هیچگاه اینگونه نبوده و مدیریت دولتی نتوانسته دیدگاه فرهنگی خود را به جامعه تزریق کند و این مسئله علی رغم در اختیار داشتن ابزارهای مناسبی چون صدا و سیما ارگانهای علمی-آموزشی و فرهنگی کشوراست.
آنچه اکنون جامعه ما را در استفاده همه جانبه از ابزارهای پدیده فناوری ارتباطات و اطلاعات رنج می دهد عدم توسعه یافتگی مدیریتی در ابعاد فرهنگی، علمی و اقتصادی  است.در جایگاهی که دولت از ظهور و ایجاد دولت الکترونیکی صحبت می کند و دولت الکترونیکی به ظاهر شعار محوری IT ایران قلمداد می شود چگونه و تاچه حدی می توان به این شعار امیدوار بود و دل

بست آیا پدیده ای که این روزها بیشتر برای سازمانها و نهادهای دولتی ما غالباً به چشم به هم چشمی و مد روز بدل شده می تواند نقش موثری ایفا نماید آیا صرف متصل کردن حرفE به ابتدای هر کلمه ای می تواند ما را در توسعهICT در ایران یاری ببخشد؟
دلیل اینکه بسیاری از فعالیتها و طرح های دولتی تا کنون موفق نبوده اند یا نیمه کاره رها شده اند چیزی جز این نیست که دیدگاه مدیران برای طراحی و اجرای طرحها آینده نگرانه نبوده و صرفاً با حضور همان مدیر تعریف پذیر بوده و با تغییر مدیریت ها طرحها نیز دستخوش تحول و یا عدم پیگیری می شوند.
با این تفاسیراین سوال اساسی پیش می آید که واقعاً جایگاه مدیریت ایرانی در هدایت و راهبری صنعتIT ملی کجاست؟
 مشکلی که از دیر باز متوجه بدنه مدیریتی کشور ما بوده حضور سنتی یک عده در ساختار های مدیریتی کشور است. که هر از چند گاه به صورت چرخشی جای آنها تعویض می شود. بازخوانی هفت محور اصلی طرح تکفا نشان می دهد که ضامن توسعه و اجرای همه جانبه این طرح توجه جدی مدیران ارشد و رده بالای کشور به مسئله تکفاست که با توجه به ظواهر امر این موضوع تا حدودی غیر ممکن جلوه می کند.
اعتقاد نگارنده بر این است که توسعه ICT در بین مردم بسیار سریعتر و علاقمندانه تر صورت گرفته و خواهد گرفت اما با توجه به ظرفیتهای موجود در اختیار بخش خصوصی و مقایسه آنها با بخش دولتی انتظار به جایی است که برای ایجاد شتاب بیشتر در روند توسعه ICT در ایران بخش دولتی تلاش خود را برای یاری رساندن به بخش خصوصی صرف کند. دلایل این ادعا را می توان در موارد زیر مورد اشاره قرار داد.

۱- به جرات می توان گفت بسیاری از مدیران کشورکه برنامه ریزی و تصمیم گیری در زمینه توسعهICT را برعهده دارند از دانش لازم در زمینه ICT بی بهره اند.

۲- نظام دولتمدار مانع توسعه سریع و برنامه ریزی دقیق برای توسعهICT است.بسیاری از مدیران در چند ماهه اخیر تنها با شنیدن نامی از تکفا تلاش وسیع خود را برای جذب اعتبار و انجام یکی دوپروژه در زمینهICT کرده اند تا از قافله رقبا عقب نمانند و از این طریق سر پوشی بر نارسایی های مدیریتی خود بگذارند.

۳- عدم توجه جدی به آموزش علمی و عملی مدیران باعث شده ایشان نتوانند زمینه کاربری مناسب بودجه ها را فراهم کند.

۴- باید پذیرفت که نظام اداری کشور ما دچار بروکراسی است و از این رو در ارگان های دولتی توجه جدی برای توسعه علمی

IT  در  بین کارمندان دولتی وجود ندارد و این موضوع نارسایی عمده در انتقال خدمات رسانی به مردم مبتنی بر فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی است.

۵- آموزش های علمی و کلاسیک در زمنیه IT در کشور وجود ندارد

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.